بیاین ی کم سر به سر اصفهانیا بذاریم...

mm.h

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته درود بر اصفهان و اصفهانی که من عاشقشونم....











 

some1

عضو جدید
کاربر ممتاز
مررررررررررررررررررررررررررسی
 
  • Like
واکنش ها: mm.h

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز

لطفا با لهجه خوانده شود

آداب غذا خوردن در مهمانیها - دستورالعمل جهت مردم اصیل اصفهان با محدوده جهانی

1) قبلی غذا میباس رف دسشویی

2) بغل دسی بزرگا مجلس می باس وایساد ( اونجا سفره پر رنگ ترس)
3) اوِلی همه مرغا کبابا ماهیو وردار ، بعدی اون برنجا رو بکش (تو نسخه اصیل تر میگن اصی برنج نکش)
4) دوغا آخری دس بخور آخه ماسّاش کفی دلد میشیند سیر میشی‌

5)کمربندِدو اوِل محکم کون آ یُخده یُخده واز کون تا آجری بیچینی
6) هر دفه سرِدا بالا کون آ شکری خدا کون آ یه نفِسی عنیق بکش تا یُخدِچی جا تو مِعدِد وا شِد
7)اگه میشِد نشینا غذا بخور! تا وای میسی ، غذا اون کف میشینِد ، اووَخ بیشتِر میخوری

8) کباب کوبیده رو حتما چارلا کون آ چنگالا بِزِن توش بعد بزِن تو خورش ماس آ سه تا تابش بده تا خُب خورش ماسا را جذبی خودِش کونِد. بعدی خیلی خیلی سریع بذار تو دَنِد ! چون این کارا خیلی سریع اتفاق میُفتِد ، معده نیمیتونِد به مغز فرمون بِدِد چیطو شد و شوما به این زودیا سیر نیمیشین !







 

mm.h

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو هنوز نمیخوای از تنهایی درت بیارم؟:smile:
دی: مصطفی؟؟؟؟؟


لطفا با لهجه خوانده شود

آداب غذا خوردن در مهمانیها - دستورالعمل جهت مردم اصیل اصفهان با محدوده جهانی

1) قبلی غذا میباس رف دسشویی


2) بغل دسی بزرگا مجلس می باس وایساد ( اونجا سفره پر رنگ ترس)

3) اوِلی همه مرغا کبابا ماهیو وردار ، بعدی اون برنجا رو بکش (تو نسخه اصیل تر میگن اصی برنج نکش)

4) دوغا آخری دس بخور آخه ماسّاش کفی دلد میشیند سیر میشی‌

5)کمربندِدو اوِل محکم کون آ یُخده یُخده واز کون تا آجری بیچینی

6) هر دفه سرِدا بالا کون آ شکری خدا کون آ یه نفِسی عنیق بکش تا یُخدِچی جا تو مِعدِد وا شِد

7)اگه میشِد نشینا غذا بخور! تا وای میسی ، غذا اون کف میشینِد ، اووَخ بیشتِر میخوری

8) کباب کوبیده رو حتما چارلا کون آ چنگالا بِزِن توش بعد بزِن تو خورش ماس آ سه تا تابش بده تا خُب خورش ماسا را جذبی خودِش کونِد. بعدی خیلی خیلی سریع بذار تو دَنِد ! چون این کارا خیلی سریع اتفاق میُفتِد ، معده نیمیتونِد به مغز فرمون بِدِد چیطو شد و شوما به این زودیا سیر نیمیشین !







میسی عزیزم از مطلب پربارت
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
فارسی معیار
فارسی اصفهانیآوانگاری
ازاِز
əz
پدرپِدِرpədər
پسرپِسِرpəsər
گنبدگُمبُزgombəz
مگسمَگِز یا مِگِزmægəz یا məgəz
قفسقَفِسqæfəs
بِزَنبِزِنbəzən
نمکنَمِک یا نِمِکnæmək یا nəmək
نَفَسنَفِس یا نِفِسnæfəs یا nəfəs

  • دگرگونی o به uː : نمونه‌هایی از آن در جدول زیر آمده‌است:
فارسی معیارفارسی اصفهانیآوانگاری
دکاندکونdokkuːn
شماشوماuːma∫
کجاکوجاkuːdʒʒa

  • دگرگونی æ به o : نمونه‌هایی از آن در جدول زیر آمده‌است:
فارسی معیارفارسی اصفهانیآوانگاری
مَغازهمُغازهmoqaze
منارهمُنارهmonare

  • کارواژه (فعل) کمکی است در بیشتر موارد (همچنین در کارواژه‌های گذشته نقلی) به –ِس əs دگرگونی و فرسایش یافته‌است:
فارسی معیارفارسی اصفهانیآوانگاری
خورده‌استخوردِسxordəs
گفته‌استگفتِسgoftəs
چه خَبَر است؟چه خَبِرِس؟t∫e xæberəs
درست استدرستس یا دُرُسِسdoros(t)əs
بهتر استبِیتِرسbeyterəs
بس استبَسِسbæsəs

  • شناسه دوم شخص یکان (مفرد) در کارواژه‌های گذشته نقلی به ey فرسایش یافته‌است:
فارسی معیارفارسی اصفهانیآوانگاری
رفته‌ایرفتِیræftey
خورده‌ایخوردِیxordey
خوانده‌ایخوندِیxundey
گفته‌ایگفتِیgoftey

  • اجزای ترکیب‌های اضافی و وصفی در فارسی با یک –ِ é به هم پیوند داده می‌شوند. در فارسی اصفهانی این پیوند گاهی با انجام می‌شود:
فارسی معیارفارسی اصفهانیآوانگاری
درِ باغدری باغdær-i: baq
گلِ قشنگگلی قشنگgol-iː qæ∫æng
آدمِ خوبآدِمی خُبadəm-iː xob

  • آوایش پیوندواژه (حرف ربط) و، در بیشتر موارد به آ دگرگون می‌شود.
فارسی معیارفارسی اصفهانی
گل و بلبل و سنبلگلا بلبلا و سنبل
خوبی و بدیخوبیا بدی
شیرین و فرهادشیرینا فرهاد

  • آوایش پیوندواژه پس، در بیشتر موارد به پَ فرسایش می‌یابد.
فارسی معیارفارسی اصفهانی
پس کجایید؟پَ کوجاین؟
پس چرا نمی‌آیی؟پَ چرا نیمیای؟

  • حرف نشانه مفعولی را ، اگر بعد از ضمیر ملکی چسبان بیاید، به ا دگرگون می‌شود
کتابت را بخوانکتابدا بوخون

  • نشانه جمع (ها)، در بیشتر موارد به ا فرسایش می‌یابد. اگر واژه‌ای به ه پایان یابد، این ه، پیش از جمع بستن با ا، حذف می‌شود
فارسی معیارفارسی اصفهانی
درخت‌هادرختا
بچه‌هابِچا
گربه‌هاگربا

  • در ساخت کارواژه امری، گاهی بجای افزودن ﺑِ پیش از ستاک، ﺑﻴ یا بو افزوده می‌شود:
فارسی معیارفارسی اصفهانی
بنشینبیشین
بریزبیریز
بگیربیگیر
ببینبیبین
بکنبوکون
بخوانبوخون
بگوبوگو
بخوربُخور

 

گلسا2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

لطفا با لهجه خوانده شود

آداب غذا خوردن در مهمانیها - دستورالعمل جهت مردم اصیل اصفهان با محدوده جهانی

1) قبلی غذا میباس رف دسشویی


2) بغل دسی بزرگا مجلس می باس وایساد ( اونجا سفره پر رنگ ترس)

3) اوِلی همه مرغا کبابا ماهیو وردار ، بعدی اون برنجا رو بکش (تو نسخه اصیل تر میگن اصی برنج نکش)

4) دوغا آخری دس بخور آخه ماسّاش کفی دلد میشیند سیر میشی‌

5)کمربندِدو اوِل محکم کون آ یُخده یُخده واز کون تا آجری بیچینی

6) هر دفه سرِدا بالا کون آ شکری خدا کون آ یه نفِسی عنیق بکش تا یُخدِچی جا تو مِعدِد وا شِد

7)اگه میشِد نشینا غذا بخور! تا وای میسی ، غذا اون کف میشینِد ، اووَخ بیشتِر میخوری

8) کباب کوبیده رو حتما چارلا کون آ چنگالا بِزِن توش بعد بزِن تو خورش ماس آ سه تا تابش بده تا خُب خورش ماسا را جذبی خودِش کونِد. بعدی خیلی خیلی سریع بذار تو دَنِد ! چون این کارا خیلی سریع اتفاق میُفتِد ، معده نیمیتونِد به مغز فرمون بِدِد چیطو شد و شوما به این زودیا سیر نیمیشین !








گشنم شد
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادگیری لهجه اصفهانی در 3 دقیقه

1- مضاف و موصوف همیشه ی می گیره

مثال: درِ باغ ===» دری باغ

گل قشنگ ===» گلی قشنگ
آدم خوب ===» آدمی خُب

2- «د» ما قبل ساكن قلب به «ت» میشود

مثال: پراید ===» پرایت

آرد ===» آرت

3- واو ساكن آخر كلمه به «ب» قلب می‌شود
مثال: گاو ===» گاب


4-اصولاً در هر كجا كه فتحه قشنگ باشد كسره بكار میرود و هر كجا كه كسره كلمه را زیبا میكند فتحه بكار میرود

مثال برای فتحه: اَز===» اِز

قفَس ===» قفِس
اَزَش ===» اِزِش
بِِزَن ===» بِِزِن

مثال برای كسره: اِمروز===» اَمروز

جمعِه===» جمعَه
سِفید===» سَفید
حِیفِ===» حَیفس
فِشار===» فَشار

5- صدای « اُ » هیچ جایگاهی نداشته و به «او» تبدیل میشود.

مثال: شما===» شوما

كجا===» كوجا
چادر===» چادور


6- حرف «و» در قالب حرف ربطی به به «آ» تبدیل میشود
مثال: من و تو و حسن ===» منا تو آ حسن



7- اصولا خود « آ » به عنوان یك حرف ربط به كار میرود
مثال: من هسم، آ بابامم هسن

در ضمن حرف « آ » به معنای «به علاوه» هم به كار میرود
مثال: 5+4+3 ===» 5 آ 4 آ 3



8- حرف « ه » در لهجه اصفهانی به نوعی نابود شده
مثال: بچه ها ===» بِچا


گربه ها ===» گربا
میجهد===» می جِد

ه در آخر افعال به «د» ساكن بدل میشود.
بره===» برد

بشه===» بشد
>>«ه» به ی تبدیل میشود.
بهتر===» بیتِرِس

سر راهی===» سری رایِس
گربه===» گربیِه

«ه» به «ش» تبدیل میشود.
بهش میگم ===» بشش میگم
«ه» به «و» بدل میشود.
ما هم می آییم ===» ما وَم میَیم
نكته: به غیر اول شخص مفرد حروف «خوا» به «خ» تبدیل میشود
میخوای ===» می خَی



9- در برخی افعال حرف «ی» به «اوی» تبدیل میشود

میشنوی===» میشنُوی میگی ===» میگوی



10- اگر حرف اول كلمه «ب» یا «ن» باشد و حرف سوم «ی» یك «ی» بعد از «ب» یا «ن» اضافه میشود

بگیر===» بیگیر

بشین ===» بیشین
بریز ===» بیریز
ببین ===» بیبین
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mm.h

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که بار توش ندیدم بیشتر غذا بود
خو منظورم همون غذاهاش بود
جدا پرباره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آره عزیزم پره غداست



اوه اوه بچه ها وضعیت قرمز شد اصفهانی پیدا شده:biggrin:
میسی از مطالبی که میذاری

اوهوم لاست میگه دیگه چلا اخه:cry:
 

MMMMMina

عضو جدید
فارسی معیار
فارسی اصفهانیآوانگاری
ازاِز
əz
پدرپِدِرpədər
پسرپِسِرpəsər
گنبدگُمبُزgombəz
مگسمَگِز یا مِگِزmægəz یا məgəz
قفسقَفِسqæfəs
بِزَنبِزِنbəzən
نمکنَمِک یا نِمِکnæmək یا nəmək
نَفَسنَفِس یا نِفِسnæfəs یا nəfəs

  • دگرگونی o به uː : نمونه‌هایی از آن در جدول زیر آمده‌است:
فارسی معیارفارسی اصفهانیآوانگاری
دکاندکونdokkuːn
شماشوماuːma∫
کجاکوجاkuːdʒʒa

  • دگرگونی æ به o : نمونه‌هایی از آن در جدول زیر آمده‌است:
فارسی معیارفارسی اصفهانیآوانگاری
مَغازهمُغازهmoqaze
منارهمُنارهmonare

  • کارواژه (فعل) کمکی است در بیشتر موارد (همچنین در کارواژه‌های گذشته نقلی) به –ِس əs دگرگونی و فرسایش یافته‌است:
فارسی معیارفارسی اصفهانیآوانگاری
خورده‌استخوردِسxordəs
گفته‌استگفتِسgoftəs
چه خَبَر است؟چه خَبِرِس؟t∫e xæberəs
درست استدرستس یا دُرُسِسdoros(t)əs
بهتر استبِیتِرسbeyterəs
بس استبَسِسbæsəs

  • شناسه دوم شخص یکان (مفرد) در کارواژه‌های گذشته نقلی به ey فرسایش یافته‌است:
فارسی معیارفارسی اصفهانیآوانگاری
رفته‌ایرفتِیræftey
خورده‌ایخوردِیxordey
خوانده‌ایخوندِیxundey
گفته‌ایگفتِیgoftey

  • اجزای ترکیب‌های اضافی و وصفی در فارسی با یک –ِ é به هم پیوند داده می‌شوند. در فارسی اصفهانی این پیوند گاهی با انجام می‌شود:
فارسی معیارفارسی اصفهانیآوانگاری
درِ باغدری باغdær-i: baq
گلِ قشنگگلی قشنگgol-iː qæ∫æng
آدمِ خوبآدِمی خُبadəm-iː xob

  • آوایش پیوندواژه (حرف ربط) و، در بیشتر موارد به آ دگرگون می‌شود.
فارسی معیارفارسی اصفهانی
گل و بلبل و سنبلگلا بلبلا و سنبل
خوبی و بدیخوبیا بدی
شیرین و فرهادشیرینا فرهاد

  • آوایش پیوندواژه پس، در بیشتر موارد به پَ فرسایش می‌یابد.
فارسی معیارفارسی اصفهانی
پس کجایید؟پَ کوجاین؟
پس چرا نمی‌آیی؟پَ چرا نیمیای؟

  • حرف نشانه مفعولی را ، اگر بعد از ضمیر ملکی چسبان بیاید، به ا دگرگون می‌شود
کتابت را بخوانکتابدا بوخون

  • نشانه جمع (ها)، در بیشتر موارد به ا فرسایش می‌یابد. اگر واژه‌ای به ه پایان یابد، این ه، پیش از جمع بستن با ا، حذف می‌شود
فارسی معیارفارسی اصفهانی
درخت‌هادرختا
بچه‌هابِچا
گربه‌هاگربا

  • در ساخت کارواژه امری، گاهی بجای افزودن ﺑِ پیش از ستاک، ﺑﻴ یا بو افزوده می‌شود:
فارسی معیارفارسی اصفهانی
بنشینبیشین
بریزبیریز
بگیربیگیر
ببینبیبین
بکنبوکون
بخوانبوخون
بگوبوگو
بخوربُخور




خوشيمان آمد!!!!!!!!!!!!!
 
  • Like
واکنش ها: mm.h

Similar threads

بالا