به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

[EH_S]

با سبد رفتم به میدان،صبحگاهی بود
میو ها آواز می خواندند.
اضطراب باغ ها در سایه هر میوه روشن بود.
گاه مجهولی میان تابش ب، ها شنا می کرد.
هر اناری رنگ خود را تا زمین پارسیان گسترش می داد
بینش هم شهریان ،افسوس
بر محیط رونق نارنج ها خط مماسی بود.
من به خانه بازگشتم،مادرم پرسید:
میوه از میدان خریدی هیچ؟
- میوه های بی نهایت را کجا مشد میان این سبد جا داد؟
گفتم از میدان بخر یک من انار خوب.
- امتحان کردم اناری را ، انبساطش از کنار این سبد سر رفت.
به چه شد آخر خوراک ظهر.....
- ............
ظهر از آیینه ها تصویر به
تا دوردست زندگی می رفت.
​

 

[کافر خداپرست]

الو اق مدیر ایجا قرار 1 بیت شعر تقدیم کنید نه مثنوی معنوی اخطار می خوای ؟
ای که دستت می رسد کاری بکن
پیش از ان کر تو نیاید هیچ کار

اگه مطلبي را من بايد بدانم، به دفتر تالار مراجعه کنين....

When u win, I will proudly tell the world.​

"Hey! That's my friend!"


But if u lose, I will sit by your side, hold your hand and say,


"Hey, I'm your friend"​

we never get what we want

we never want what we get
we never have what we like
we never like what we have
still we live
still we love
still we hope
this is
LIFE

​

​

از درج شعرهاي انگليسي جدا خودداري کنيد...
براي اين کار مي‌توانيد به تالار زبان مراجعه کنيد...
​

 

[سامه]

آه اي زندگي منم که هنوز
با همه پوچي از تو لبريزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه بر آنم که از تو بگريزم​

 

[محسن2115]

زاهد بودم ترانه گويم كردي
سر فتنه يبزم وباده جويم كردي
سجاده نشين با وقاري بودم
بازيچه ي كودكان كويم كردي

 

[گلابتون]

دل به رغبت ميسپارد جان به چشم مست يار
گر چه هشياران ندادند اختيار خود به كس

 

[secret_f]

هست آن نیست که هر لحظه کنارت باشد ​

​

​

​

هست آن است که هر لحظه به یادت باشد
​

 

[abfa]

خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت

 

[delshode]

شرح اين معني ز من بايد شنيد
راز عشق از كوهكن بايد شنيد

رهي

 

[گلابتون]

در كنارم قلب عاشق شعله ميزد
در شرار آتش دردي نهاني
نغمه من ......
همچو آواي نسيم پرشكسته
عطر غم مي ريخت بر دلهاي خسته

 

[سامه]

تو مهتابي تو بي تابي
تو روشن تر ز هر آبي
تو خوبي پرز احساسي
ولي من خسته و تنها

و شايد سرنوشت اينست
و شايد سهم من اينست
و شايد ها و بايد ها .......​

 

[سامه]

اي شما!
اي تمام عاشقان هر كجا!
از شما سوال مي‌كنم:
نام يك نفر
در شمار نام‌هايتان اضافه مي‌كنيد؟

يك‌نفر كه تا كنون
ردپاي خويش را
لحن مبهم صداي خويش را
شاعر سروده‌هاي خويش را نمي‌شناخت
گرچه بارها و بارها
نام اين هزارنام را
از زبان اين و آن شنيده بود

يك نفر كه تا همين دو روز پيش
منكر نياز گنگ سنگ بود
گريه‌ي گياه را نمي‌سرود
آه را نمي‌سرود
شعر شانه‌هاي بي‌پناه را
حرمت نگاه بي‌گناه
و سكوت يك سلام
در ميان راه را نمي‌سرود
نيمه‌هاي شب
نبض ماه را نمي‌گرفت
روزهاي چارشنبه ساعت چهار
بارها شماره‌هاي اشتباه را نمي‌گرفت

اي شما!
اي تمام نام‌هاي هركجا!
زير سايبان دستهاي خويش
جاي كوچكي به اين غريب بي‌پناه مي‌دهيد؟
اين دل نجيب را
اين لجوج ديرباور عجيب را
در ميان خويش
راه مي‌دهيد؟​

قيصر امين‌پور​

 

[abfa]

عشقبازی را تحمل باید ای دل پای دار
گر ملالی بود بود و گر خطایی رفت رفت

 

[سارا بلا]

هر انکه جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد...

 

[سامه]

سخن از ماندن نيست،
من و تو رهگذريم،

راه طولاني و پر پيچ و خم است،
همه بايد برويم تا افقهاي وسيع،
تا آنجا كه محبت پيداست​

 

[سارا بلا]

جهان و کار جهان جمله هیچ برهیچ است
هزار بار من این نکته کرده ام تحقیق
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق...

 

[سامه]

اي رفته ز دل ، رفته ز بر ، رفته ز خاطر
بر من منگر تاب نگاه تو ندارم
بر من منگر زانكه به جز تلخي اندوه
در خاطر از آن چشم سياه تو ندارم​

 

[سامه]

خسته ام از آرزوها، آرزوهاي شعاري
شوق پرواز مجازي، بالهاي استعاري

لحظه هاي كاغذي را، روز و شب تكرار كردن
خاطرات بايگاني، زندگيهاي اداري​

 

[سامه]

عاقبت پرونده ام را، با غبار آرزوها
خاك خواهد بست روزي، باد خواهد برد باري

روي ميز خالي من، صفحه باز حوادث
در ستون تسليتها، نامي از من يادگاري​

 

[mahdeyeh]

سلام

سلام

از گل وا شده ی دورترین بوته خاک
به تو ای دوست سلام،حالت آیا خوب است؟
روزگارت آبیست؟
همه اینجا خوبند،نی لبک می خواند
قاصدک می رقصد،باد عاشق شده است؛فکر من باش که من فکر توام

 

[comudf]

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد

یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

حافظ

 

[رنگ خدا]

تو که مرا به پرده ها کشیده ائی
چگونه ره نبرده ائی به راز من
گذشتم از تن تو زانکه در جهان
تنی نبود مقصد نیاز من
اگر به سویت این چنین دویده ام
به عشق عاشقم نه بر وصال تو

 

[hami_life]

هر چند که رنگ و بوی زیباست تورا
چون لاله رخ و چو سرو بالاست تورا
معلوم نشد که در طربخانه ی خاک
نقــاش ازل بهر چه اراســـت تــــو را

 

[*mahdi_joker*]

جواب سوالم تو باشی اگر ندارم ز دنیا سوالی دگر
که من پاسخی چون تو میخواستم مباد آرزویم از این بیشتر

 

[saghar20]

ای طراوت نگاه /من ای شهامت صدای/ من ای فروغ دیده ناتوان من/ تویی بر من آن توانای /من بر مهر عارفم کن بر عشق عاشقم کن...

 

[EH_S]

لب دریا برویم، تور را در آب بیندازیم
و بگیریم طراوت را از آب.
ریگی از روی زمین برداریم
وزن بودن را احساس کنیم
بد نگووییم به مهتاب اگر تب داریم.
ساده باشیم.

 

[secret_f]

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد…

 

[افشـین]

ساقیا بده جامی زین شراب روحانی
تا دمی بر آسایم زین حجاب ظلمانی

 

[delshode]

بي تو اما به چه حالي من از آن كوچه گذشتم ......

 

[babyspooney]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]می خواهم با کسی رهسپار شوم که دوستش می دارم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نمی خواهم بهای این همراهی را با حساب و کتاب بسنجَم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]یا در اندیشه خوب و بَدَش باشم.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نمی خواهم بدانم دوستم می دارد یا نه.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]می خواهم بروم با آنکه دوستش می دارم.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]​

 

[secret_f]

در انعکاس سکوت نگاه خیست باز
دوباره یک غزل عاشقانه بشنیدم