به مناسبت روز جهانی زبان مادری

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
متن پیام خانم ایرینا بوکووا مدیرکل یونسکو به مناسبت روز جهانی زبان مادری ( ۲۱ فوریه ۲۰۱۵ / ۲ اسفند ۱۳۹۳)


«سال ۲۰۱۵ پانزدهمین سال از زمان نام گذاری روز جهانی زبان مادری است. امسال در واقع نقطه عطفی برای جامعه بین‌المللی است از جهت فرارسیدن زمان تعیین شده برای ارائه برنامه جدید توسعه پایدار از سوی کشورها در راستای برنامه‌ریزی برای هداف توسعه هزاره پیش روست.
تمرکز اصلی برنامه و الگوی ارائه شده در سال ۲۰۱۵ باید بر روی اولویت‌دهی بر بهبود کیفیت آموزشی برای همگان باشد این برنامه شامل فراهم آوردن امکان دسترسی، تضمین کیفیت، دربرگیری و همچنین تبلیغ تحصیل برای شهروندی جهانی و توسعه پایدار است. تحصیل به زبان مادری بخشی اجتناب‌ناپذیر و ضروری برای رسیدن به این هدف می‌باشد به گونه‌ای که امکان خواندن، نوشتن و تحصیل ریاضی در آن در نظر گرفته شود.
نیل به اهداف فوق نیازمند تمرکز دقیق بر روی آموزش نحوه تدریس، بازبینی برنامه‌ریزی‌های آکادمیک، و فراهم آوردن محیط مناسب یادگیری است.
یونسکو تلاش دارد اهداف یاد شده را در سطحی جهانی بگستراند. از آن جمله در امریکای لاتین، با اختصاص بودجه مربوط به بخش کودکان، در حال تبلغ و تشویق برای تحصیلات فراگیر از طریق روشهای دو زبانی و چند فرهنگی است تا بدین وسیله بتواند هر دو طیف فرهنگ بومی و غیر بومی را دربرگیرد. بر همین اساس دفتر منطقه‌ای در آسیا، منطقه اقیانوس آرام واقع در بانکوک در تایلند در حال انجام فعالیت‌هایی است تا موضوع اهمیت تحصیلات چند زبانی بر اساس زبان مادری را بسط دهد. مسئله چند زبانی و احترام به موضوع تنوع زبانی و فرهنگی در جوامعی که به سرعت در حال تغییر هستند اهمیت ویژه‌ای دارد.
از سال ۲۰۰۰، پیشرفت‌های چشمگیری برای رسیدن به اهداف تحصیلی برای همگان به دست آمده است. امروز برای اتمام فعالیتهای نیمه تمام و از میان برداشتن موانع ما باید نگاه رو به جلو داشته باشیم . روز جهانی زبان مادری در واقع لحظه ای است برای همه ما برای پذیرش اهمیت تحصیل به زبان مادری ، کمک به پیشرفت کیفیت یادگیری و در نهایت رسیدن به اهدافی که تاکنون به آنها نرسیده‌ایم .
همه دختران و پسران، همه زنان و مردان باید ابزار لازم برای زندگی در جامعه خود را داشته باشند. این در واقع اساس حقوق بشر و از لازمه‌های توسعه پایدار است.
ایرینا بوکوا




منبع
 
آخرین ویرایش:

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نشریه محلی " نوید آذربایجان " از اهمیت زبان مادری نوشت


لزوم توجه به زبان مادریمرزهای زبان من، مرزهای جهان من است، مرزهای جهان من، مرزهای شعور من است، مرزهای شعور من، مرزهای ادراک من است.مرز جهان من، مرز شعور من، مرز ادراک و فهم مرا، واژه ها بر می سازند، این واژه تنها یک آدرس واقعی و اساسی دارند: زبان! آنهم مادری !ساز و کاری که بن یافتگی اش، منصرف از خود آگاهی ام، ضمیر ناخود آگاهم را در نوردیده است و این ساحت در ساحت سلطه اوست!« از میان جانداران، فقط انسان است که توانایی زبان دارد. صوت، نشانه درد و لذت است- و به همین سبب به دیگر جانداران نیز تعلق دارد، زیرا طبیعت آنها تا جای بسط یافته است که واجد احساس درد و لذت و قادر به نمایش آنهایند. اما زبان مناسب آشکار ساختن به جا، نا به جا و حق و نا حق است. چون آن خصیصه آدمی که او را از جانوان دیگر ممتاز می کند، توانایی او به درک نیکی و بدی و حق ناحق است. و گرد هم آمدنی این امور است که خانواده و شهر را بر پا می سازد.» 3اما؛ چرا زبان مادری؟ چرا عنوان نشود زبان پدری؟ چرا زبان پدری جا نمی افتد و در زبان نمی چرخد؟ حتی، چرا جای گیر نشده است که بگویم: زبان پدری و مادری.شاید که انس آدمیزاد با خمیرمایه وآرایش اصلی زبان مادری اش، نه از لحظه تولد، بلکه از همان آفاقی که جنین خلق شود و برهه حمل ظاهر شود، آغازیده است.تقلیل کاربرد زبان برای بیان و گفتگو و نهایتا ارتباط آدمی، تنزیل خو کرده و در عین حال دور از وصف و حال حقیقی آن است. زبان به بیانی محقق، اطاق اندیشه آدمیزاد است. دایره تعرج واری که ذهن و ذهنیت ما را شکل می دهد.همین معناست که عده ای را به اصالت ذهن باورمند ساخته است، اصالتی که منهای ذهن آدمی را توهم ،معنا می کند! با قطع نظر از اینکه ذهن را ادا و اطوار پیچیده ماده، تلقی کنیم یا نکنیم.اینکه ساعتها در سکوت سپری می کنیم و همزمان، کلام و خاطراتی را تماشاگر می شویم، می شنویم، می آییم، میرویم، ساده ترین و بدیهی ترین شگرد زبان است.الفاظی که به تحریک نورونهای مغزی مرتبط و سلول های فعال در اجزای فیزیکی سیستم کلاسی مغز، بدون انتقال به اندام فیزیکی ( زبان در کام ) ظهور می یابد. و مرحله نهایی که به صوت درآمدنش، در قواره زبان است، اداره نمی شود و فرمان نمی گیرد!! پرسه ای که بیشترین آفات عمر آدمی، در گیر و دار همین ماییم به ظاهر خاموش سپری می شود.2- مکانیسم خاموشی که ابزار و تجهیزات آن، همان آرایشی است که مفهوم زبان مادری آدمی است.این معنا گفتم تا تصریح شود، این -همه و کل آن روند، مکانیسمی است روانی و زبانی، کارزاری توام با سکوتی در ظاهر! که در حیطه مرزهای الفاظ زبانی اتفاق می افتد، همان زبان محکوک در ذهن و بافت ذهنی و مغزی: یعنی زبان مادری.بنابراین، اینگونه فرآیند، شیوه دائمی و همیشگی مغز و ذهن آدمی است، مگر آنکه انسان بتواند، ذهن خویش را به سکون بکشد و تفکر و ذهنیتی را به حال ورود و ظهور ندهد، که این معنی نیز، خود به فعال شدنی دیگر در ساحت ذهن می انجامد!در همین راستاست که تجهیزات لفظی و ذهنی به هر وسعتی، گسترده تر و عمیق تر و سهل تر باشند، آن کارزار ذهنی و اندیشیدن روان تر جاری می گردد.و در غیاب چنان تجهیزی، اندیشه و اندیشیدن منهای ذات رنج آمیزش، به نحوی عرضی نیز سنگلاخ است و شیب های ناخواسته! مضافاً به اینکه اگر آن بافت ذهنی و آن فعالیت و تکاپوی اتاق فکر درگیر و دار طبیعی زبان مادری تقلا نماید و متقابلا اندام فیزیکی صوتی، در صدد بیان و ظهور ذهن و ذهنیتی برای زبانی دیگر ( غیر از زبان مادری ) در بیاید، حاصلی به جز بی مایگی و تنش روانی و گسست فراگیری و تعارض تفکر و ظهور تفکر، بر نخواهد ساخت.معنا و آثاری که تناقض ذهن و گفتار و شکل و محتوی است! به آن سان که روند یادگیری در برهه پایه ای کودک را دچار ورطه ای روحی و روانی کاهنده و بازدارنده می نماید و از سویی خشونت عیان و واضحی است که هیچ مبنای اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی و دینی نیز نمی تواند داشته باشد.ظریفی می گفت: اگر قرآن نیز به زبان غیر از زبان مادری عرب اولیه نشر و ترویج می یافت، کار پیامی به جد و چه سان، طاقت فرسا می شد.حالا بماند، قصه تلفظ ق در نزد ترک زبانهای ایرانی که انرا به ادای لفظ غ نزدیک نسازند! و به حق جویا شوند: اگر اینگونه کردند، پس غ و ق! چه تمایز و تفاوتی خواهند یافت؟! یا تخصصی در تحول الف واژه های زبان غیر مادری به واو نیابند! و ما به از این برای هلهله کسانی شود که آن زبان غیر مادری، نسبت به آن هلهله زن! زبان مادری است! در عین حالی که ندانستن و نفهمیدن کل و جزء زبان مادری اش نزد آن هلهله زن محلی از اعراب نداشته باشد و شاید یادش بیفتد، با تاکید و مباهات ندا دهد: من ترکی نمی دانم!این ترکی نمی دانم، همان معنای ساده خبری ندارد!3- از آن نمی دانم هاست که ظاهراً و باطناً، کانه، ندانستن هم هنر و مباهات می خواهد!! شاید آنهمه معروضات و قیل و قال در بدیهیات، بتواند بازی خشونت باری را که بر نو آموزان این مرز و بوم در اوان یادگیری رسمی،مترتب می شود، دریافت. شاد اوضاع و احوال کودکی دبستانی که تا هفت سالگی زندگی اش، با کلامی مانوس بوده است، که دریافت های مغزی اش را بافته است و با آرایش رسمی الفاظی روبرو می شود که چون پتک بر ذهن و روان نونهال فرود می آید و ساختاری را که به گوش او آشنا بوده است و تبعا و طبعا به دلش نزدیکتر، به روندی خشن فرا می خواند، تصویر و تصور کرد.خشونتی که محصول تضاد ذهن و زبان به نحوی ناخواسته و تحمیلی است. اصطکاکی که کل سیستم عصبی کودک درگیر آن می شود و آثار ماندگاری را برای تمام عمر آدمی به جای می گذارد و اینگونه است که مرزهای جهان کودک و فرازها فهم و شعورش از هم می پاشد. و به نحوی زبان مادری و آرایش اصیل و جا افتاده زبانی، معنایی مهجور و معلق می یابد.زیرا که ساختار ساحت ناخودآگاه آدمی بمانند ساحت ساختاری زبان آدمی است! و فعل و انفعال و کنش و واکنش درونی و ناخودآگاهانه، منصرف از وصف خودآگاه و هشیارانه آن به شکل و شمایل زبانی است که بر آن و با آن، زاده شده ایم.4- رنگ و بانگ سلولهای مرتبط با گفتار آدمی و هم چنین وصف حال عناصر ناهشیار انسان، با ویترین و تزئین زبان مادری، آرایش گرفته است و در ایام کودکی حکّی چون النفس فی الحجر یافته است. بدین منوال است که تحمیل مصنوعی و بیگانه بر این ساحت و آن مساحت، در اوان شکل گیری دانستن ها، کل این جهان را مغشوش و مخدوش می سازد و هر آنچه که بنا و مبنای یادگیری است، به سخره می گیرد!اوضاع و احوال کلاس اولی ها در ایام آغازین ورود به مدرسه و گریه و زاری آنها که مدتها بعد از شروع، ادامه می یابد، حکایتی از این رویارویی نامانوس و بیگانه با فضای ذهنی و آرایش جا افتاده زبانی کودک است.به نحوی که حاصل این روند، عاجز از تحول فکری و آموزشی مناسب، دنیای فهم و شعور و ادراک کودک را در مسیری ناهموار، بریشانی و تضاد زا، در ناخودآگاه و خودآگاه جایگزین می نماید.روزی که حسن رشدیه، همت اولین بنای مدرسه را با شیوه آموزشی نوین در تبریز رقم زد، حاصل از مصادیق پایه ای تمدن بشری را در فضای ایرانی محقق ساخت و آموزش دو زبانه تدوین نمود، نگاهی والا و عینی به آموزش و پرورش کودکان این سرزمین داشت، اما در عصرمتاخری که قانون اساسی کشورمان به صراحت، این حق را به رسمیت شناخته است( اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ) جریان روشنفکری و مدعی ایرانی چند سلول از مخیله اش، درگیر مهمی اینچنین فراموش شده در فضای تعلیم و تربیت کشور است؟روشنفکری که داعیه عالم و آدم دارد و بر کعبه ای عقل بنیاد طواف می کند و در زعم خویش طول و عرض و ساحت و ساحتهایی را نوردیده اند که قهرمان فراروی از قدرت و ثروت و عقاید آمرانه گشته اند و مرامی برساخته اند، صحه بر حقی چنین ابتدایی، وزنی در مرام آنها نداشته است و از دغدغه ای به این وضوح و نقص و نقضی به آن روشنی در نظام آموزشی کشورمان فارغ و آسوده اند.بی توجهی و بی اعتنایی که در بیان بعضی به تمسخری از سر انکار نیز می رسد. انکار کسانی که زبان مادری و زبان ژنتیک و ممتیک ( من و محیط) وطبیعی و تبعی آنها، چیزی غیر از زبان رسمی است.وضعتی که زبانهایی در کام محبوس بماند و برای آموزش نگاه نوآموز و ارتباط با عالم و آدم و فراگیری معرفت بشری، قدرت چرخش زبانش با لفظی آشنا و عجین شد مادرزادی نداشته باشد و اگر علومی نیز تعلیم می بیند، آموزش سست و بی بنیادی است که بنیان آن در همان ایام آغازین آموزش، عقیم وار، رقم می خورد.تصوری ناممکن نیست، نوآموزی که زبان مادری اش فارسی است، در همان اوان یادگیری شکنجه ای در شمایل آموزش به زبان ترکی را بر روح و روان او، واجب شماریم!اعتبار دادن به چنین خشونتی به بهانه رسمیت زبان واحد در جهت مدرن سازی به مثابه توجیه کارکرد اردوگاههای اجباری سیبری به زعم ضرورت انسان سازی و یکسان سازی وحدت وار طراز نوین استالین قابل تامل است.اینکه حس و علایق ملی و وحدت کشور را به ناف زبان رسمی پیوند بزنیم و حس مقدم تر انسانی که هویت اصیل و غیر قابل انکار آدمی است، زایل شود و زبان و فرهنگ و تاریخ و موسیقی و نغمه های تاریخی گروههای جمعیتی به انحا رنگارنگی انکار شود، هیچ مقصدی جز ناکجا آباد نخواهد داشت.نام و جغرافیای من و جهان بینی ـآدمی و پاسپورت و شناسنامه و امور عرضی انسان می توانند دچار تغییر و تعویض شوند، اما آنچه کودک به عنوان زبان مادری اش، در خویشتن اش، داشته است و با آن زبان، زبان گشوده است، چگونه می تواند، در ابتدای یادگیری اش به محاق برود؟ و رابطه کودک با آدم و عالم را به اضمحلالی خشن سوق دهد؟خشونت این تضاد و این همه، در ایام کودکی دو سیستم عصبی و روانی، اخلال گراست یا محروم بودن پدر و مادرش از سواد خواندن و نوشتن؟غیر از خشونت و تحمیلی که در این پروسه بر کودک جاری می شود، اساساً پایه های آموزشی نیز لنگ لنگان و بی مصداق عینی و ذهنی، به پیش و پس در رفت و آمدی روان فرسا قرار می گیرد.ایامی که حکاکی ضرورت های آموزشی و پرورشی و پایه ای، مساعد ترین فرصت است تزلزل و تشتتی بر روند فراگیری کودک مستولی بسازد و آنرا به جریانی زجرآور و شکننده و مهرزدا مبدل می نماید.برعکس دیدن و دیده شدن زبانها و فرهنگ های رنگ به رنگ و متفاوت و به رسمیت شناختن تفاوتها، وحدتی درونی و ارگانیک را رقم می زند و حفظ تمامیت ارضی در پناه حفظ تمامیت حقوقی انسانها حافظانی با عزم و اراده و بدور از تصنع را به عرصه می کشاند.تجربه جهانی سرزمینهای مختلف نیز برای حفظ آرمانها و حدود و ثغور کشورها به استقبال جا انداختن فرهنگ های رنگارنگ در داخل یک قلمرو شتافته اند و تنوع زبانی و فرهنگی و تاریخی را به رسمیت نشانده اند.« یکی از پیامدهای مهم این فرآیند، بازگشت از ایده یکپارچگی فرهنگ ملی و تک زبانی ملی به پذیرش یگانگی فرهنگی و زبانی در درون یگانگی سیاسی واقتصادی ملی است. چند فرهنگی و چند زبانی بودن امروز در درون واحدهای ملی به رسمیت شناخته شده و حتی با سیاست رسمی انگیخته می شود»5اغراق نخواهد بود اگر انفعال ارتشی پر طمطراق در سال 1320 که به منزله سپاه شخصی تنزل یافته بود و با زدودن راس آن و تبعید ناخواسته اش، عاجز از هرگونه کنش موثر در جهت مصالح و منافع آحاد این سرزمین بودند، محصول قطعی اصراری غیر اصولی تلقی شود که در عصر پهلوی به بهانه مدرن سازی فرهنگ ها و زبانهای متفاوت مردم این سرزمین انکار می شد. جریانی که ناتوان از سازماندهی و ساماندهی ارتشی رنگارنگ اما ملی بود و با تمام توان و حفظ تمامیت ارضی این سامان را مغایر و دشمن تمامیت حقوق انسان ایرانی ترجمه می کرد.پا نوشته ها:1) ابتدائا این نوشته به مناسبتی تقویمی تنظیم شده بود که عنوان زبان مادری و زبانهای در کام را حمل می کرد اما تردید در کم و کیف آن مناسبت جهانی را زدود.2) 2) نقل به مفهوم و مضمون از بیان ویتگنشتاین فیلسوف اتریشی.3) ترجمه قطعه ای از سیاست ارسطو- حمید عنایت-1381.ص 74) برداشتی استنباطی از تبیین عرصه ناخودآگاه مبنی بر شباهت عناصر ناخودآگاه آدمی به عناصر زبان مادری اش.5) پرسه ها و پرسش ها-داریوش آشوری ص268
منبع خبر : جعفر معانی






 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فردی که تفکر ندارد زبان و فردی که زبان ندارد نمی تواند تفکری داشته باشد. زبان ابزاری برای تفکر است. آموختن یک زبان و استفاده آن برای برقراری ارتباط به رشد ذهن انسان و زبان نیز ابزاری برای به حرکت درآوردن ذهن و تفکر آدمی است.
انسانی که زبان خود را درست آموخته باشد می تواند به حقایق دست یابد. فردی که زبان خود را به درستی نمی تواند صحبت کند و نتواند مفاهیم را در جای خود استفاده کند به طور منطقی ناتوانی ذهنی دارد و فضای تفکر او باریک هست.
زبان موجودی زنده هست و به طور منطقی زبان و زندگی دو چیز ناگسستنی است. شکل گیری هویت فرد,در تربیت او نهفته است و درموفقیت آموزش عمومی و شغلی چیزی که از همه مهم تر است زبان است.
تا اتمام مقطع ابتدایی در مدارس زبانی که آموزش داده می شود زبان مادری است و بعد آن هر زبانی که آموخته شود ماسوای تعداد آنها برای کودک و فرد به منزله زبان دوم و بر پایه زبان مادری است .
کودک توسط زبان خود را می شناساند و اولین قدم را در راه شکل گیری هویت خود بر می دارد. کودکی که تازه متولد شده است توسط زبان مادری هویت و فرهنگ پیدا می کند و بعد این به جامعه وارد می شود. کودک توسط زبان مادری اولین قوانین اجتماعی را یاد می گیرد و با افراد دیگر ارتباط پیدا می کند. در ابن راستا اولین وظیفه به عهده زبان مادری است و پیشرفت کودک از هر نظر به پیشرفت و یادگیری زبان مادری بستگی دارد.


 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دكتر حامد قادرمرزي: نماينده قروه و دهگلان در مجلس شوراي اسلامي::


لینک


زبان مادري نخستين زباني است كه نوزاد از بدو تولد با آن سروكار دارد و وقتي كه در آغوش پر مهر و محبت مادر شير مي‌خورد آنرا مي‌شنود. دقيقاً به همين دليل عنوان «زبان مادري» به خود گرفته است. اين زبان اولين زباني است كه هر انسان در دوران زندگي خود ياد مي‌گيرد. زبان مادري هويت انسان را شكل مي‌دهد و حامل فرهنگ گذشته و گذشتگان به ما و ما به آينده و آيندگان است. عواطف و احساسات، انديشه‌ها، ارزش‌ها و نگرش‌ها به بهترين شكل و با خلوص كامل توسط زبان مادري به هر فرد منتقل و در بسياري از موارد زبان مادري تنها ابزار موجود براي انتقال مفاهيم مذكور است، به همين دليل است كه نيـچـه فيلسوف آلماني گفته است كه «ترجمه لفظ به لفظ زبان خيانت است».‌هايدگر ديگر فيلسوف آلماني مي‌گويد «زبان مادري قلب احساس و الهام انسان است . بنابراين كساني كه با زبان مادري در مي‌افتند در واقع با عميق ترين جنبه هويتي انسان مبارزه مي‌كنند و پيروز نخواهند شد».


واضح است كه كشور عزيز ما ايران كشوري چند قوميتي و داراي تنوع زباني بسيار غني و ارزشمند است. تعدد و تنوع زبانهاي مادري در كشور ما نشانه غناي بسيار بالاي فرهنگي و تمدني ايرانيان است. اين تنوع زباني در ايران عزيز امري طبيعي، ميراثي انساني و ملي و سرمايه‌اي اجتماعي بسيار گرانبهاست. تنوع زباني كشور ما يك سرمايه است نه يك بدهي و يك فرصت است نه يك تهديد. زبانهاي فارسي، كردي، تركي، عربي، بلوچي، لري و ... در كشور ما هر يك حامل يك فرهنگي غني تاريخي، اجتماعي و اقتصادي شكل گرفته در طي قرنهاي متمادي در يك جغرافياي خاص هستند. و اين يك پديده موجود و واقعيت است.​
بر خلاف عده‌اي بسيار قليل كه مي‌گويند توجه و ترويج و تدريس و آموزش زبان‌هاي مادري اقوام باعث واگرايي قوميتي مي‌شود و به انسجام ملي خدشه وارد مي‌كند، اينجانب معتقدم كه توجه و به رسميت شناختن و آموزش زبانهاي مادري اقوام يك كار بزرگي است كه به بهترين شكل ممكن همگرايي و انسجام ملي را حفظ و تقويت مي‌كند. محكم ترين دليل براي اثبات اين ادعا آن است كه اقوام ايراني با زبان‌هاي متفاوت به تناسب لحاظ شدن حقوق هويتي آنها در قانون اساسي با مشاركت در همه پرسي قانون اساسي رأي بي‌نظير و تاريخي به قانون اساسي دادند كه در هيچ جاي جهان و در هيچ دموكراسي سابقه نداشته است. اقوام هنگامي كه ببينند به زبان مادري و فرهنگ و هويت آنها احترام بيشتري گذاشته مي‌شود، مسلماً نسبت به كشور يعني سرزمين، ملت و حكومت خودشان عاشق‌تر، وابسته‌تر و دلگرمتر خواهند شد. كما اينكه در زمان جنگ تحميلي نيز همه اقوام ايراني با زبانهاي مادري متفاوت، وابستگي و عشق به كشور را با دل و جان و مال به اثبات رسانده و اعلام کردند. لذا به مناسبت روز جهاني «زبان مادري» و به منظور انسجام ملي و همگرايي بيشتر اقوام ايراني و براي حفاظت و صيانت از ميراثهاي مشترك ايرانيان پيشنهادات زير را ارائه مي‌دهم
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
متن « اس ام اس » روز جهانی زبان مادری
[FONT=&quot]آنا دیلیم اؤلن دئیل ، باشقا دیله دؤنن دئیل[/FONT]
[FONT=&quot]2 اسفند دونیا آنا دیلی گونو قوتلو اولسون[/FONT]​
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از تاپیکای بسیار به جایی بود ک دیدم .. ممنون استارتر
اگه تحصیل به زبان مادری یک امر اجتناب ناپذیره ، در ایران یک امر غیر ممکن شده تقریبأ
موندم قانون اساسی ک تدوین کردن چرا بهش عمل نمیکنن .. اصل 15 چی میگه ؟؟
چقد بهش عمل شده ؟؟؟ = صفر درصد
حتی گاهأ ب دلیل تبلیغ زبان مادری و آموزش دادن آن توبیخ هم میکنند چ برسد ب آنکه در چارچوب قانون اجرا بشه ....
خلاصه ما کرد هستیم و زبان مادریمان را فراموش نمیکنیم : )
به کوردی ده ژیم به کوردی ده مرم ــــــــــــــ به کوردی ده ی ده م وه لامی قه برم
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از تاپیکای بسیار به جایی بود ک دیدم .. ممنون استارتر
اگه تحصیل به زبان مادری یک امر اجتناب ناپذیره ، در ایران یک امر غیر ممکن شده تقریبأ
موندم قانون اساسی ک تدوین کردن چرا بهش عمل نمیکنن .. اصل 15 چی میگه ؟؟
چقد بهش عمل شده ؟؟؟ = صفر درصد
حتی گاهأ ب دلیل تبلیغ زبان مادری و آموزش دادن آن توبیخ هم میکنند چ برسد ب آنکه در چارچوب قانون اجرا بشه ....
خلاصه ما کرد هستیم و زبان مادریمان را فراموش نمیکنیم : )
به کوردی ده ژیم به کوردی ده مرم ــــــــــــــ به کوردی ده ی ده م وه لامی قه برم
ممنون دوست عزیز
بلی اینجور مسائل خط قرمز و امنیتی محسوب میشن...
ولی یه چیز رو نمی دونن که با اینکارهاشون خودشون بیشتر خطر را احساس خواهد کرد در آینده!!
ما هم ترک هستیم و زبان مادری مان فرامومش نخواهد شد

آنا دیلی اولن دیئر باشکا دیله چونن دیئر
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
متن زیراز از زبان یکی از جوانان آذربایجان به نام عادل مرادی فعال مدنی آزربایجانی است
:



فارغ از اینکه پاسخ استانداری ها نسبت به درخواست کسب مجوز برای گرامیداشت دوم اسفند(21 فوریه) ، روز جهانی زبان مادری منفی باشد یا مثبت ، نباید چنین اقدامات سازنده و در نوع خود موثر را متوقف نمود .
در چنین شرایطی مجبور کردن طرف مقابل به برداشتن حتی یک قدم کوچک در راستای حفظ هویت ما یک قدم و یک برد هست آنهم با کمترین هزینه ی ممکن.
در جنبش های مدنی فشار افکار عمومی کارسازترین و موثرترین ابزار جهت مجبور ساختن طرف مقابل به پذیرش و عقب نشینی است .
نباید این فشارها را به بهانه هایی چون بی فایده است ، ممکن نیست ، هیچ وقت موافقت نخواهند کرد ، آزادی را ذره ذره نمی خواهم ، کار فلان جریان است ، معلوم نیست کار کیست ، می خواهند اطلاعات فعالان را جمع آوری کنند ، ما در سطح خواسته هایمان نزول نمی کنیم(به تعبیر خودشان) و ... متوقف نمود .
چنین اقداماتی و فشارهای منطبق با قانون ج.ا از طریق نهادهای مدنی حتی در صورت انکار چندین باره از سوی مسئولین باز فواید خود را در کوتاه مدت یا بلند مدت عریان خواهد کرد به شرطی که متداوم و گسترده باشد . حداقل دستاورد آن این است که امثال آقای یونسی نمی توانند ادعا کنند درخواستی جدی برای تاسیس فرهنگستان زبان ترکی یا اجرای اصل 15 و ... وجود ندارد .
ما باید شرایط بحرانی کنونی هویت آزربایجان را درک کنیم و در نظر بگیریم و خواسته هایمان را طوری اولویت بندی و در راستایشان تلاش کنیم که در درجه ی اول حداقل ها خصوصا زبان آزربایجان را حفظ کنیم و به دست بیاوریم چرا که مرگ یا زندگی یک ملت به اصلی ترین شاخصه ی آن یعنی زبان وابسته است . یعنی از هر اقدامی که می تواند جلوی روند آسیملاسیون را در شرایط کنونی بگیرد و به حفظ هویتمان کمک کند حمایت کنیم، منافع ملی را در نظر بگیریم و درگیر رقابت های درون گروهی نشویم . از اقداماتی چون فشار بر دولت در جهت تاسیس فرهنگستان زبان ترکی از طرق قانونی و مدنی ، اقدام اخیر برای گرامیداشت روز جهانی زبان مادری ، درخواست برای اجرای اصل 15 قانون اساسی و ... فارغ از اینکه از طرف چه کسانیست حمایت کنیم . این اقدامات به هیچ وجه نزول در سطح خواسته ها نیست بلکه بالعکس راه را برای احقاق دیگر حقوقمان هموارتر می کند .
ضمن تشکر از دوستانی که در این راستا تلاش می کنند و همچنین از انبوه دوستانی که به این کمپین ها می پیوندند از کلیه دوستان خواهشمندم با گفته های احتمالی یکی دو نفر دلسرد نشده و میدان را خالی نکنیم ! بالعکس محکم تر و ثابت قدم تر از همیشه درپی حقانیتمان و پافشاریمان بر احقاق حقوقمان باشیم ."









 

Tik TAAk

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا الله :|

اقا ممنون استارتر :d
.
.

منیش وه کوردی ائه روژه تبریک وتان و رفیقه لم ایشم امیدؤارئم هر ساله وه خوشالی :|

.
.
.
و کمان احنیگم هذه الیوم باللغه العربیه الی کل اصدقاء ی اتمنه لکم سنه سعیده :|

.
.
.
چیه خو :| نخندین :دی

 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]نظر ۳ عضو شورای شهر تبریز درباره زبان مادری[/h]
سیدهادی شاطرموسوی: به مناسبت روز جهانی زبان مادری (۲ اسفند) یک چالش خبری با نام زبان مادری در نظر گرفته و برای آغاز این چالش به سراغ حبیب شیری آذر عضو شورای شهر تبریز رفتیم. چالش خبری زبان مادری به این صورت است که از هر فرد دو سوال «نظر شما درباره زبان مادری چیست و چرا در جامعه ما اهمیتی به جایگاه آن داده نمی شود؟ » مطرح نموده و در پایان از همان فرد می خواهیم فردی را به منظور مصاحبه در این مورد به ما معرفی کند.
جواب های حبیب شیری آذر عضو شورای شهر تبریز : مهم ترین عامل ارتباط جامعه انسانى با زبان است و در حقیقت با این وسیله گذشته حال و آینده را براى جامعه ترسیم مى شود. زبان اصلى ترین عنصر بازتاب دهنده فرهنگ یک ملت است. در حقیقت زبان همزاد با ملت است. یک ملت اگر زبان خود را گم کند، تاریخ خود و فرهنگش راگم کرده است. یک ملت نمى تواند زندگى کند مگر زبانش را حفظ کند. اگر قومى زنده است حتما زبانش نیز زنده و با اوست. زبان هم نماینده فرهنگ و هویت هر ملت است . در حقیقت تشریح کننده تاریخ ، هنر ، تمدن و سنن و ارزش ها و باورها ؛ زبان است که به وسیله آن به نسل هاى آینده منتقل می گردد. آن زمان که در تمام مملکت ها نگاه ها و دیدگاهها بر مبناى همان نگاه هاى قرن هاى ١٨ و ١٩ و مدل فرانسوى آن زمان ها باشد ، طبیعى است که کثرت زبان ها را در یک کشور ، آفت خواهد بود.
یک تعداد که یا مریض هستند و یا مرض دارند اینگونه مى فهمند که اگر زبان هاى رایج یک مملکت را قربانى زبان واحد کنند ، می شود از این طریق تهدیدات را رفع و عامل وحدت برقرار کرد. حتی پا فراتر مى گذارند و مى گویند: یک زبان باید باشد.
هم جمهورى اسلامى و هم دین ما با این دید مخالف است که یک زبان بر دیگر زبان ها برتریت داشته باشد. تفکر اسلامی و انسانی نیز با برتری طلبی قومی مخالف است. آن زمان که قانون اساسی را وضع مى کردندآن را برپایه های تفکر اسلامی تدوین کردند و ظرفیت هایی همچون اصل ۱۵ قانون اساسی در قانون ما لحاظ شد. اسلام ، تشیع ، قلمرو جغرافیایى و قانون اساسى بهترین عامل وحدت ملی براى تمام ملت ها اعم از ترک و عرب و بلوچ و… بوده و این قانون پیروان مختلف ادیان را نیز دور هم جمع می کند. بنابراین در کشوری مثل ایران زبان نمی تواند عامل وحدت ملی باشد. داشته هاى فرهنگى و هویتى هر کشور ارزشمند ترین داشته هاى آن کشور هستند و انتظار می رود مسئولان به آن ارزش و بهاء دهند.
اگر زبان لر و بلوچ و ترک را بگیریم تا به نفع جریان خاص مصادره کنیم ، خیرى براى مملکت ما نخواهد داشت جز دامن زدن بر اختلافات و برترى طلبى هاى قومى. به همین سبب اگر بخواهیم در راستای اصول قانون اساسی و تاکیدات امام و مقام معظم رهبرى که بر وحدت ملى تاکید دارند حرکت کنیم ؛ لازمه آن این است که قدمت تاریخى چند هزار ساله ایران توجه کنیم . در طول تاریخ آنانى که در ایران زندگى کردند فقط یک قوم نبودند. بلکه قوم های مختلفی بطور مسالمت آمیز در کنار هم زندگى کرده اند و دلیل موفقیت زندگی مسالمت آمیز آنان در کنار هم برترى طلبى و خود برتر بینى نبوده است .
تکید دارم که یکى از عوامل مهمى که مى تواند بر اتحاد و انسجام در راستاى قانون موثر باشد؛ توجه به زبان مادرى اقوام ایرانى است چه اشکال دارد که تمام اقوام صاحب فرهنگستان زبان خود باشند. اقوام بخشى از ایران را تشکیل مى دهد و نباید کج اندیشان و برترى طلبان به این داشته هاى فرهنگى و تاریخى و هویتى کشور را به راحتى با دستان خود نابود کنند. وقتى دولت وعده فرهنگستان زبان را وعده مى دهد درک درستى از قانون اساسى رسیده اند .
جواب های جعفر مدبر عضو شورای شهر تبریز : ترکی آذربایجانی غنى ترین، شیوا ترین ، پر معنى و مفهوم ترین زبان است . زبان نمى تواند خود را حفظ کند چرا که ارتباطات جهان امروزی مانع ناب ماندن زبان مى شود. صاحبان فکر و اندیشه و فرهنگ ما به مرور زمان باید بتوانند واژه هاى جدیدی را بومى سازى کرده و اصطلاحات عامه رایج اضافه کنند و این کار باید به دور از افراط و تفریط شده و کلماتى استفاده نشود که مردم نداند که آن کلمه چیست و نباید طوری باشد که در کفتگو هاى ما ، بچه هاى ما نتوانند معنى آن را بدانند . چون در آذربایجان «آنا دیلى» مورد غرض ورزى و سو استفاده سیاسى می شود؛ بیشترین ضربه را آن طیف می زنند که زبان را سیاسی کرده اند. ما باید زبان ترکی آذربایجانیمان را بصورت منطقى و عاقلانه و با استفاده از ترویج فرهنگ عمومى ؛ عمومیت دهیم.البته با استفاده از فرصت هایى که قانون اساسى ایجاد کرده است می توان زبان مادرى و آنا دیلى مان را توسعه دهیم.
جواب های اصغر عابدزاده عضو شورای شهر تبریز: هر انسان که متولد مى شود تابع آن زبانى است که والدینش و جامعه آن با آن زبان صحبت مى کنند.آن زبان برایش قابل احترام خواهد بود و ارزش آن زبان در مقابل سایر زبان ها برایش بیشتر می شود. علاوه بر این، بعضى زبان ها بر اساس اعتقادات دینى و بعضى دیگر بر اساس اعتقادات ملى است که اهمیت می یابد. کشور باید یک زبان رسمی داشته باشد. زبان مادرى ما که آذرى و ترکى است و در دنیا مطرح و به عنوان یک زبان، طبیعتا قابل احترام است . فرد ترکى زبان یقیناً به این مطلب واقف است و اهمیت آن را مى داند اما به لحاظ اعتقادى چون قرآن به زبان عربى نازل شده و پیامبر اکرم (ص) به عنوان گل سر سبد خلقت ، عربى زبان هستند و آیات و روایات و احدایث ما نیز به زبان عربى است فلذا زبان عربى به عنوان یکی از زبان ها در میان مسلمانان حائز اهمیت است. گفته شده یکی از شرایط مفسر و مورخ اسلامى عالم بودن به زبان عربى است. به لحاظ ملى، زبان فارسى زبان ملى و رسمى ماست و طبیعتا هر مملکت باید یک زبان رسمى داشته باشد و زبان رسمى کشور است و قابل احترام .
معقتد نیستم که اصلا بها نمى دهند و معتقدم آن جایگاهى که دارد به آن بها در خور شانی داده
نمى شود. احتمالا دست اندرکاران مربوطه آنگونه که باید اهمیت زبان مادرى آذرى را بدانند، به این نتیجه نرسیده اند و مطلب بعدى شاید انتظارى که آذرى زبان ها دارند ان انتظار برآورده نمى شود. شاید اهمیت مى دهند اما من به عنوان آذرى زبان انتظارم بیش از اینها است. به نظر مى رسد آنانى که در زبان آذرى کار کرده اند و زبان آذرى را به خوبی می دانند ؛ حرف هایى براى گفتن داشته باشند. مسئولین محترم می توانند هماهنگى هاى لازمه را بدست آورند و از آنان نظر بخواهند تا شاید تلفیقى از نظرات مسئولین و مردم بتواند رضایت عامه مردم را فراهم کند که خواسته آذرى زبانان عزیز مملکت بزرگ ایران است.
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ترجمه فارسی از یاداشت کوتاه "صفیه قره باغی" نویسنده و روزنامه نگار جوان زنجانی:

هر وقت به مادرم فکر می کنم قلبم از جا کنده می‌شود. دنیای او برخلاف قلبش که پر از نغمه های عاشقانه است، بی شعر و ترانه سپری می شود. در سکوت در بی صدایی. وقتی تلویزیون را بی صدا تماشا می کنداز او می پرسیدم مادر چرا صدای تلویزیون را خاموش کرده ای می گوید" من که از حرف هاش سر درنمی آرم اینطوری گوشم هم درد نمی کنه" .قلبم را لا به لای سنگهای مهیبی حس می کنم که هر آن سنگینی آن مرا تا سر حد مرگ سوق می دهد.
وقتی یاد نگاه معصومانه اش می افتم که چشم به دهان من می دوزد تا حرف مغازه داری که تصمیم گرفته فارسی با مشتریانش صحبت کند برای او ترجمه کنم، تما م وجودم ناله سر می کشد می خواهم دستهای مادرم را بگیرم و از این شهر فرار کنم.

عجز مادرم، زنی که هفت بچه را به ثمر رسانده است و ناتوانی اش برای صحبت کردن با کودکانی که والدینشان زبان رسمی راجایگزین زبان مادریشان کرده اند هر روز چون سیلی بر گوش من نواخته می شود.

فردا روز جهانی زبان مادری است. زبان مادری ام را به مادران این شهر بازگردانید.

نوشته ترکی:

صفیه قره باغی رنجانلی گئنج یازارلاردان بئله یازیر:

هر زامان آناما فیکیرله‌شنده اوره‌ییم بیر تیکه اولار. خوش گون گؤرمه‌ین ساوادسیز آنامین اوره‌یی، ماهنی و سؤزله دولو اولسا دا یاشامی ماهنی‌سیز و سؤزسوز کئچیر. سس‌سیز تئلویزیونا باخیب "آنا نه‌یه سسینی اوجالتمیران"نین جاوابیندا "سؤزلریندن باش تاپمیرام، بئله‌سی قولاغیم دینجه‌لیر" دئینده اوره‌ییم سیخیلیر.

فارسی دانیشان توکانچی‌لارین دئدیگی قیمتدن باش تاپماییب گؤزلرینی معصومجاسینا منیم آغزیما تیکنده ایسته‌رم آنامین الینی توتوب بو شهردن قاچام. "دیل بیلمیرم کی" دئمکله اوشاق‌لاری دیندیرمک هوسیندن کئچنده، تک باشینا یئددی اوشاغی بویا باشا گتیرن قادینین عاجیزلیگی اوزومه چیرپیلیر.

صاباح "دونیا آنا دیلی گونو" دور. آنا دیلینده مدرسه ایسته‌میرم تکجه "آنا دیلی‌"نی بو شهرین آنالارینا قایتارین !






صفیه قره باغی-زنجان







 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
روز جهانی”زبان مادری” / تحریکات خارجی و بی برنامه داخلی

روز جهانی”زبان مادری” / تحریکات خارجی و بی برنامه داخلی

در شرایطی که بسیاری از سایت های داخلی و حتی مقام مسئولی چون رئیس سازمان میراث فرهنگی روز جهانی زبان مادری را تبریک گفته اند برخی تحریکات خارجی برای امنیتی جلوه دادان این موضوع به ویژه توسط رسانه های جمهوری آذربایجان دیده میشود .

فرهنگ و تمدن ایرانی افتخارات فراوانی دارد. در میان تمامی کشورهای دنیا، ایران به علت تنوع قومی و زبانی و فرهنگی و رنگارنگی آداب و سنن ، مایه مباهات و سرافرازی است. تنوع زبانی موجود در ایران یکی از جنبه های غنای فرهنگ و تمدن ایرانی است. در گوشه گوشه ایران به زبانها و گویشها و لهجه های مختلفی برمی خوری که هریک شیرینی ها و ظرایف و لطافتهای خاص خود را دارند. این همه گوناگونی و گستردگی و تنوع، ثروت خدادادی و قابل ستایشی است که همگان باید برای حفظ و حراست و پاسداشت آن بکوشند. زیرا ضربه خوردن به این گنجینه ارزشمند، به زیان تمامی صاحبان آن می باشد.
بدیهی است که دشمنان هر ملتی علاوه بر اینکه چشم دیدن ثروتهای مادی و پیشرفتهای فیزیکی آن ملت را ندارند، به ذخایر و ثروتهای معنوی آن ملت نیز چشم طمع می دوزند که تصاحب یا نابودش کنند.
تبلیغات خارجی در خصوص زبانهای رایج در ایران نیز از این قاعده مستثی نیست. این روزها، رسانه هایی در جمهوری آذربایجان و ترکیه که مدام برای ترویج قومگرایی و اختلافات قومی و محلی و منطقه ای در ایران تلاش می کنند، مناسبت “روز جهانی زبان مادری” را فرصتی مغتنم می شمارند تا تلاشهای تبلیغاتی خود برای ضربه زدن به استحکام ملی در ایران یا دستکم در آذربایجان ایران را تداوم بخشند. بطور پرشمار اخباری مبنی بر تدارک برنامه هایی برای به اصطلاح “پاسداشت” روز جهانی زبان مادری توسط آذریها در تبریز و تهران و کرج و … در مطبوعات و سایتهای اینترنتی جمهوری آذربایجان منتشر می شود و به دروغ، جمهوری اسلامی ایران به تلاش برای جلوگیری از این به اصطلاح “برنامه های فرهنگی” متهم می گردد.

قطعا اگردست اندرکاران امر در کشورمان برنامه حساب شده و از قبل فکرشده ای در این زمینه داشتند، تحریکات اجنبی ها در مورد برگزاری برنامه های مربوط به روززبان مادری کم اثرتر وخنثی ترمیشد.

واقعیت این است که استفاده بهتر از پتانسیل زبان در ایران به علت بزرگ بودن جمعیت ترک زبان ایران چه ترکی آذری ،استامبلی و ...... می تواند برای تحکیم و تقویت بنیه های وحدت و استحکام ملی کشور فایده عظیمی خواهد داشت.









در ایران شعرا و ادیبان آذری زبان فراوانی وجود دارند که علاوه بر تسلط و احاطه کامل به زبان ملی کشور عزیزمان ایران یعنی زبان شیرین فارسی ، تبحر و تسلط کاملی نیز به شعر و ادبیات آذری دارند و از این ابزار فرهنگی در راستای تقویت تفکر ایرانی – اسلامی – شیعی بهره می گیرند و خدمات ارزنده ای را به اسلام و ایران با استفاده از ابزار زبان آذری می کنند. به یاد دارم که حدود شش سال پیش در زمان خدمتم در سیمای آذری شبکه جهانی ‏سحر ، ویژه برنامه سحری این سیما که برای ماه مبارک رمضان تدارک دیده شده و به هنگام سحر پخش می شد، بدون اینکه هماهنگی و تدارکی از قبل شده باشد، از شبکه ۴ صداوسیما نیز شروع به پخش شد. پخش برنامه ویژه سحری سیمای شبکه سحر از شبکه ۴ موجب شد که ایرانیان نیز در هرگوشه از کشور بتوانند این برنامه را که از طریق ماهواره هاتبرد و برای مردم جمهوری آذربایجان پخش می شد، تماشا کنند. حال و هوای ویژه سحر و برکتی که این اوقات معنوی داشت، رونقی به این ویژه برنامه داد که بیان آن نیاز به فرصتی جداگانه دارد. اما در اینجا به همین بسنده می کنم که پخش ویژه برنامه سحری سیمای آذری شبکه سحر از شبکه ۴ در واقع رونمایی از پتانسیل عظیم استفاده از شعر و ادبیات آذری برای تبیین احساسات شیعی گری و ایرانیت شعرا و ادیبان آذری زبان ایران بود. تماس ها و شعرخوانی های شعرا و علاقه مندان ادبیات به زبان آذری و در جهت تقویت اسلامیت و ایرانیت در این برنامه اثبات کننده این واقعیت بود که می توان از زبان آذری در پیوند با زبان فارسی در تحکیم و تقویت علقه های اسلامیت و ایرانیت بهره فراوان برد. بارها گفته ام این برنامه فرصتی بود که تفکر شود چرا مسئولان امر در کشورمان بجای اینکه از ابزار زبانهای محلی و منطقه ای ایران برای تقویت فرهنگ کشور استفاده کنند، این ابزار را در واقع به حال خود رها کرده اند تا بیتشر توسط قومگرایان و واگرایان و وابستگان به اجانب مورد سوء استفاده قرار گیرد. زیرا این زمره در کشورهای همسایه و رسانه های بیگانه تریبون و ابزار سخن پراکنی دارند. اما، شعرا و ادبای زبان آذری و سایر زبانهای قومی و محلی کشور که در تقویت ایرانیت و اسلامیت و تشیع می کوشند، رسانه ها و تریبونهایی به قوت و قدرت و گستردگی شبکه حمایت کننده از قومگرایان و واگرایان وابسته به اجانب برخوردار نیستند. در مورد ویژه برنامه سحری ماه رمضان سیمای آذری شبکه جهانی سحر که بطور سراسری از شبکه ۴ پخش شد، ابتدا قومگرایان و ترک گرایان افراطی و تجزیه طلبان اینگونه وانمود کردند که نهایتا صداوسیمای ایران تسلیم شده و به پخش یک برنامه یک ساعته آذری زبان بطور سراسری در کشور تن درداده است. اما همین قومگرایان وابسته به خارج وقتی مشاهده کردند که در این برنامه از پتانسیل غنی زبان آذری برای تقویت ایرانیت و اسلامیت و تشیع استفاده خوبی می شود، شروع به دروغ پراکنی و شایعه سازی کردند که گویا پخش سراسری برنامه ویژه سحری سیمای آذری شبکه سحر از شبکه ۴ قطع شده است و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش سراسری برنامه به زبان آذری را برنتابیده است! اما، این دروغی محض بود و پخش این برنامه از شبکه ۴ تا پایان ماه مبارک تداوم یافت و از برکتهای معنوی و فرهنگی این ماه در بعد سیاسی و ترویج فرهنگی نیز به خوبی بهره مند شدیم.
هدفم از بیان این خاطره و تجربه ، یادآوری امکان استفاده خوب از پتانسیل غنی زبانهای محلی و قومی در ایران در کنار زبان فارسی در راستای برنامه های فرهنگی و دینی و تمدنی کشورمان می باشد. لازم است که جمهوری اسلامی ایران ابزار زبانهای محلی و قومی خود را بجای اینکه در اختیار بدخواهان و وابستگان به اجانب و قومگرایان و واگرایان رها کند، خود به خوبی از این ابزار بهره گیرد. همانطور که حوزه های نفت و گاز مشترک ایران با کشورهای همسایه یا حوزه های آبی مشترک با کشورهای همجوار وقتی به حال خود رها شدند ، از آنها استفاده هایی شد که به زیان ایران بوده یا هم دستکم به نفع ایران نبود ، زبانهای محلی و قومی در ایران نیز محمل مناسبی برای تصاحب و مصادره به مطلوب از طرف همسایگان یا سوء استفاده از طرف دشمنان و بدخواهان می باشند. حراست و مرزبانی از ایران پرشکوه صرفا به سیم خاردار کشیدن بر اراضی خاکی خلاصه نمی شود. این مرز پرگهر را باید با تمامی ذخایر مادی و خاکی و معنوی و هنری آن پاسداشت. بنابراین، روز جهانی “زبان مادری” فرصتی است برای شروع برنامه ریزی خوب و حساب شده و سنجیده در خصوص زبانهای محلی و قومی ایران تا بدخواهان و قومگرایان مرتبط با جریانهای خطرناک صهیونیستی نتوانند از یک پتانسیل خوب ملی ایران به عنوان ابزار و اسلحه ای فرهنگی علیه خود ایران استفاده کنند.


یاشاسین ایران – زنده باد آذربایجان
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیام رییس سازمان میراث فرهنگی به مناسبت روز بین‌المللی«زبان مادری»

پیام رییس سازمان میراث فرهنگی به مناسبت روز بین‌المللی«زبان مادری»

رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به مناسبت روز بین المللی«زبان مادری» برابر با 21 فوریه (2 اسفند) پیامی صادر کرد.


مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری:

متن پیام مسعود سلطانی فر به شرح زیر است:
"در پانزده سال گذشته، یونسکو 21 فوریه هر سال را به عنوان روز بین‌المللی زبان مادری ارج می‌گذارند. روز جهانی زبان مادری فرصتی مناسب برای تأکید بر نقش و جایگاه زبان‌ها در شکل‌گیری هویت جوامع و از عوامل اصلی تقویت‌کننده زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. روز جهانی زبان مادری فرصتی برای تقویت فرهنگ‌ها، نزدیک‌شدن افکار و آرا به یکدیگر، نو شدن اندیشه‌هاو گسترش افق‌های خیال می‌شود. گفتگو میان اقوام و ملت‌ها تنها با احترام و بزرگداشت زبان‌های مختلف شکل می‌گیرد و بکارگیری زبانهای مختلف در پیوندهای فرهنگی عامل مهمی در ایجاد تفاهم میان انسان‌ها و دولت‌ها است. بدیهی است روز بین‌المللی زبان مادری بسیاری از نقش هایی را که زبان‌ها در هویت بخشی به افکار ایفا می‌کنند، به خوبی نمایان می‌سازد؛ فضایی که در آن همگی ما ابزاری برای سهیم شدن در زندگی و رویارویی با چالش‌های جوامع خواهیم داشت. زبان‌ها و گویش‌های ایرانی از یک زبان مادری که زبان ایران باستان نام دارد، ریشه می‌گیرند. گستردگی جغرافیایی و غنای زبان فارسی یکی از دلایل مهمی است که در ایران فرهنگی شاهد زبان‌ها و گویش‌های مختلف هستیم؛ اما با تمام تفاوت‌های دستوری برخی گویش‌های ایرانی نیز میراث زبان فارسی‌اند. با وجود این به دلایل مختلف زبانی و غیر زبانی، بخشی از زبان‌ها و گویش‌های ایرانی در سده‌های مختلف، از بین رفته است. باوجود این، گاه اندک متون گویشی از زبان فارسی، جهانیان را شگفت زده کرده است؛ قرآن قدس یکی از شگفتی‌های گویش‌های ایرانی است. بی گمان، احترام و پاسداشت زبان مادری به مفهوم حرمت ، پژوهش و معرفی مهم‌ترین بخشی از میراث فرهنگی یا بهتر میراث هویتی هر سرزمین به شمار می‌آید؛ میراث هر سرزمین نیز بخشی از میراث جهانی است؛ آنجا که در یادگار نوشته‌های زبان فارسینه تنها میراث ایرانی، که داده‌های مهمی از مواریث دیگر مردمان دور و نزدیک از چین تا به روم نیز محفوظ مانده است . از این روی احترام به زبان مادری می‌تواند احترام به میراث بشری تفسیر شود."

پیام رییس سازمان میراث فرهنگی به مناسبت روز بین المللی"زبان مادری"
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به مناسبت روز بین المللی«زبان مادری» برابر با 21 فوریه (2 اسفند) پیامی صادر کرد.


مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری:

متن پیام مسعود سلطانی فر به شرح زیر است:
"در پانزده سال گذشته، یونسکو 21 فوریه هر سال را به عنوان روز بین‌المللی زبان مادری ارج می‌گذارند. روز جهانی زبان مادری فرصتی مناسب برای تأکید بر نقش و جایگاه زبان‌ها در شکل‌گیری هویت جوامع و از عوامل اصلی تقویت‌کننده زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. روز جهانی زبان مادری فرصتی برای تقویت فرهنگ‌ها، نزدیک‌شدن افکار و آرا به یکدیگر، نو شدن اندیشه‌هاو گسترش افق‌های خیال می‌شود. گفتگو میان اقوام و ملت‌ها تنها با احترام و بزرگداشت زبان‌های مختلف شکل می‌گیرد و بکارگیری زبانهای مختلف در پیوندهای فرهنگی عامل مهمی در ایجاد تفاهم میان انسان‌ها و دولت‌ها است. بدیهی است روز بین‌المللی زبان مادری بسیاری از نقش هایی را که زبان‌ها در هویت بخشی به افکار ایفا می‌کنند، به خوبی نمایان می‌سازد؛ فضایی که در آن همگی ما ابزاری برای سهیم شدن در زندگی و رویارویی با چالش‌های جوامع خواهیم داشت. زبان‌ها و گویش‌های ایرانی از یک زبان مادری که زبان ایران باستان نام دارد، ریشه می‌گیرند. گستردگی جغرافیایی و غنای زبان فارسی یکی از دلایل مهمی است که در ایران فرهنگی شاهد زبان‌ها و گویش‌های مختلف هستیم؛ اما با تمام تفاوت‌های دستوری برخی گویش‌های ایرانی نیز میراث زبان فارسی‌اند. با وجود این به دلایل مختلف زبانی و غیر زبانی، بخشی از زبان‌ها و گویش‌های ایرانی در سده‌های مختلف، از بین رفته است. باوجود این، گاه اندک متون گویشی از زبان فارسی، جهانیان را شگفت زده کرده است؛ قرآن قدس یکی از شگفتی‌های گویش‌های ایرانی است. بی گمان، احترام و پاسداشت زبان مادری به مفهوم حرمت ، پژوهش و معرفی مهم‌ترین بخشی از میراث فرهنگی یا بهتر میراث هویتی هر سرزمین به شمار می‌آید؛ میراث هر سرزمین نیز بخشی از میراث جهانی است؛ آنجا که در یادگار نوشته‌های زبان فارسینه تنها میراث ایرانی، که داده‌های مهمی از مواریث دیگر مردمان دور و نزدیک از چین تا به روم نیز محفوظ مانده است . از این روی احترام به زبان مادری می‌تواند احترام به میراث بشری تفسیر شود."

پیام رییس سازمان میراث فرهنگی به مناسبت روز بین المللی"زبان مادری"

فکر کنم 2 روزی منتظر بودی تا فارس نیوز یا مهر نیوز !!! یه خبر در این مورد بزارن تا تو هم زودی بری یه نقل قول بگیری بیاری..:biggrin:
لاقل خبری که میاری سعی کن با تایپیک جور باشه نه اینکه صرفا جواب یکی رو بدی....
اولا نه تولده نه مولوده که بخان برای کسی تبریک بگن !!! خیلی ارادت دارند در مورد فرهنگستان ترکی آذری که روحانی هم قولشو داده یه کاری بکنند یا تحصیل به زبان مادری در مدارسی به زبان مادری...
بالاخره 2 اسفند تموم شد و دلواپسان همیشه در صحنه نتوانستند یه کاری رو درست بکنند و این داستان ادامه دارد.....
.................................................
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
فکر کنم 2 روزی منتظر بودی تا فارس نیوز یا مهر نیوز !!! یه خبر در این مورد بزارن تا تو هم زودی بری یه نقل قول بگیری بیاری..:biggrin:
لاقل خبری که میاری سعی کن با تایپیک جور باشه نه اینکه صرفا جواب یکی رو بدی....
اولا نه تولده نه مولوده که بخان برای کسی تبریک بگن !!! خیلی ارادت دارند در مورد فرهنگستان ترکی آذری که روحانی هم قولشو داده یه کاری بکنند یا تحصیل به زبان مادری در مدارسی به زبان مادری...
بالاخره 2 اسفند تموم شد و دلواپسان همیشه در صحنه نتوانستند یه کاری رو درست بکنند و این داستان ادامه دارد.....
.................................................

آقای عزیز ابتدای امر ادب رو رعایت کنید .......برای هر اتفاقی از یک هفته پیش باید پیام بدن؟

وقتی روزش برسه یا یک روز مانده پیام داده میشود ........این خیلی طبیعی است ......مثل برخی نیستیم پیام سال گذشته یک عده رو بزاریم!
 

DDDIQ

مدیر ارشد
پست موقت

با سلام خدمت دوستان فعال در تالار
کوتاه عرض میکنم با مشورت های صورت گرفته با مدیریت تالار دوستان اگر تمایل دارند تاپیک های ایجاد شده در چارچوب قوانین سایت به روند خود ادامه دهد , لطفا حدود احترام را در پاسخ خود به نظر دیگر اعضا رعایت کنید در صورت عدم رعایت احترام تاپیک به صورت موقت یا دائم قفل خواهد گردید ؛ با تکرار ایجاد انحراف در تاپیک ها با دوستانی که رعایت نکنند برخورد صورت خواهد گرفت

از توجه شما سپاسگزارم

_______________________________________________________
لطفا از پست بنده نقل قول نگیرید تا در موضوع انحراف خاصی ایجاد نگردد
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آقای عزیز ابتدای امر ادب رو رعایت کنید .......برای هر اتفاقی از یک هفته پیش باید پیام بدن؟

وقتی روزش برسه یا یک روز مانده پیام داده میشود ........این خیلی طبیعی است ......مثل برخی نیستیم پیام سال گذشته یک عده رو بزاریم!

بلی متوجه ام 100 درصد..:)
 

Similar threads

بالا