به جای تقلب از این روشها بهره ببرید...(خودتونم طرح بدید)

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
آخرین متدهای روز جهان در زمینه ی نحوه ی محبت و نفوذ دانشجو به دل استاد (برگه ی امتحان):

به جای مقدمه

این جفنگیات مرسوم که در برگهی امتحان مینویسند و از بیماری مادر تا اینکه اگر این درس را نمره نیاورم مشروطم میشوم و ... هم، خیلی خز شده و هم، حتی یک بچه ی 5 ساله باور نمیکند؛ چه برسد به یک دکتر! کمی نوآوری و خلاقیت داشته باشید. جناب استاد به اندازه ی کافی خودش مشکلات و بدبختی دارد، دیگر نیاز نیست شما با آن خط زیبای منحصر به فردتان یک صفحه ی آچار برایش از مشکلاتتان بگویید. حالا باز ای کاش فقط یک نفر چنین خزعبلاتی می نوشت. یکهو می بینی از 30 نفر دانشجو، بیست و هشت نفر عینا نوشته اند که اگر این درس را نمره نگیریم مشروطیم و مادرمان مریض است و پدرمان زندان است و فلان و بهمان. انگار این مشکلات را هم از روی دیگر تقلب کرده اند.


در این بخش به ذکر خاطراتی از فعالیتهای پربار دوستان در این زمینه میپردازم.




روشي پليد

یک درس ساده ای بود که من بنا به دلایلی نتوانسته بودم اصلا این درس را
بخوانم و با ذهن کاملا خالی سر جلسه امتحان رفتم. نیم ساعتی نشستم و دیدم
هیچکدام از این سوالات حتی برایم آشنا هم نیست. یک جمله در پایان برگه
نوشتم و برگه را تحویل دادم:

«در اعتراض به تقلب گسترده ای که سر جلسه ی امتحان از سوی دیگر دانشجویان
شاهد بودم از دادن این امتحان خودداری کرده و نمرهی صفر را به بیستِ با
تقلب ترجیح میدهم.»

نمرهی الف کلاس را گرفتم! خدایا مرا ببخش.




صم بکم عمى فهم لایعقلون


درس معارف بود. میدانستم موضوع درس چیست و مباحثش در چه زمینه ای است -
با عرض خسته نباشید به خودم- اما جزئیات مطالب و محتوای درس را
نمیدانستم. سوالات توزیع شد و باز هم دیدم سوالات کمی برایم ناآشناست. از
مغرب و مشرق و زمین و زمان نوشتم. هر آنچه از کتاب دینی کلاس اول
ابتدایی، آقای واسعی گفته بود که مثلا چگونه مواد غذایی در بدن مادر
تبدیل به شیر میشود تا برهان نظم و علیت که در دبیرستان خوانده بودم. اما
نقطه ی طلایی برگه این جمله بود:

«جناب استاد برای من کاری نداشت که عین محتوای کتاب را برایتان کپی کنم
اما شما با روش زیبای تدریس خود به ما یاد دادید که چگونه تنها به منابع
اکتفا نکنیم. گفتید در دین عقل هم سهیم است و نباید «صم بکم عمى فهم
لایعقلون» بود. پس من ترجیح دادم مفهوم را بفهمم ولی کپی نکنم بلکه از
دانسته های خود بنویسم.»

بیست گرفتم! خدایا مرا ببخش.




اگر دین ندارید لااقل دلم شاد کنید

محاسبات عددی. درس بسیار دشوار. حداقل برای من که علاقه ی چندانی به
ریاضیات و مباحث محاسبه ای نداشتم. سوالات توزیع شد و مطابق
معمول! خداوکیلی دیگر این درس 2 واحدی را خوانده بودم ولی چه کنم که در
مغزم جای نگرفته بود. عادت دارم که قبل از اینکه برگه را تحویل دهم نمرهی
خود را تخمین میزنم. در بهترین حالت 7 میشدم. امکان رسیدن امدادهای غیبی
هم تحت هیچ عنوانی میسر نبود. آخر برگه نوشتم:

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

نمرهی 11 گرفتم و نفر سوم کلاس شدم! خدایا مرا ببخش.




وساطت حافظ

استاد حسینی دکترای ادبیات بود و استاد درس شیوه ی نگارش (البته فامیلش
شهبازی بود ولی چون ممکنه یه وقت بیاد اینجا رو بخونه من نام مستعار
نوشتم). عاشق حافظ بود و آخر هر جلسه چند بیت از حافظ میخواند و چشمانش
پر از اشک میشد. سوالات چی.....؟ بگید؟ (اسمایلی آقای قرائتی) نه که بلد
نباشم اما در حد 15-16 بیشتر نمیگرفتم. قبل از امتحان سری به اینجا زده
بودم و واژه ی «شهباز» را در دیوان حافظ سرچ کردم و آن بیت را کف دستم
ثبت کردم. زیر برگه امتحان نوشتم :

«جناب استاد من که «حافظ» را نمیشناختم؛ این شما بودید که در این ترم عشق
حافظ را در وجود من انداختید! و باعث شدید تا با این شاعر آسمانی آشنا
شوم. امروز قبل از امتحان گفتم تفالی به حافظ بزنم و ببینم چه میشود، این
بیت آمد»:

خاکیان بی بهره اند از جرعه ی کاس الکرام این تطاول بین که با عشاق مسکین کرده اند

شهپر زاغ و زغن زیبا صید و قید نیست این کرامت همره شهباز و شاهین کرده اند

بیست گرفتم! تنها بیستی که استاد در چند سال اخیر به یک دانشجو داده بود.
خدایا مرا ببخش.




تصویر من رو شطرنجی کنید

امتحان نظریههای جامعه شناسی و ... . تو رو خدا نام این استاد را بیخیال
شوید. استاد نسبتا معروفی است و البته در بسیاری از دانشگاههای یزد هم
تدریس دارد و حسابی سرش شلوغ است. 10 نمره تحقیق و کنفرانس داشت و 10
نمره هم امتحان پایان ترم. سرم بوی قرمه سبزی میداد. با یکی از بچه ها
شرط گذاشتم که تحقیق و کنفرانس ارائه نمیدهم اما نمرهی بالای 18 میگیرم.
برای امتحان تئوری هم حسابی خواندم و خودم را آماده کردم. انصافا هم
سوالات را خوب جواب دادم. فقط در پایانِ برگه بدون اینکه تحقیق یا
کنفرانسی ارائه کرده باشم، نوشتم:

«موضوع تحقیق و کنفرانس: بررسی علل قبولی بالای دانش آموزان یزدی در
دانشگاهها در طی 16 سال اخیر.»

19 گرفتم! خدایا این یکی رو دیگه مردونه ببخش.




اگه مردی منو بنداز

با حساب خودم 13- 14 میشدم. اما این نمره برای من که عنوان شاگرد سومی!!!
کلاس را یدک میکشیدم خیلی فجیع بود. استاد فوق العاده جدی و بداخلاق بود
و چندان نمیشد طرفش رفت. یک جمله پایان برگه نوشتم:

«جناب استاد حضور در کلاس شما در این ترم برایم بسیار مغتنم و مفید بود.
اگر ترم بعد با ما درس برمیدارید که هیچ، اگرنه بدون تعارف دوست دارم این
درس را پاس نکنم تا ترم بعد هم استادم شما باشید.»

17! خدایا ...
 
آخرین ویرایش:

fidele

عضو جدید
واااااااااااااااااااای
آقارضااونقدر خندیدم که دلم دردگرفت ,به قول دوستان ترکیدم

ولی خداییش عجب آدم شیطونی هستید
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
واااااااااااااااااااای
آقارضااونقدر خندیدم که دلم دردگرفت ,به قول دوستان ترکیدم

ولی خداییش عجب آدم شیطونی هستید

هاااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:eek::eek::eek::eek:
من شیطون؟:eek::eek::eek:
نیستم:surprised::surprised::surprised:
اینو تو یه سایت دیدم گذاشتم اینجا:biggrin::biggrin::gol:
حالا شما هم راه حل بدید...:redface::redface::redface:
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
اما قبول کن تقلب یه حال اساسی دیگه می ده هم هیجان داره هم استرس و هم باعث بالا بردن اعتماد به نفس به صورت خفن می شه.
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
اما قبول کن تقلب یه حال اساسی دیگه می ده هم هیجان داره هم استرس و هم باعث بالا بردن اعتماد به نفس به صورت خفن می شه.

آره گلم.مخصوصا وقتی برگه دانشجو گرفته میشه و 0.25 براش رد میشه...
آخییییییییییییییییییی...چه معدلی براش رقم میخوره اون ترم...
 

elisa.ff

عضو جدید
کاربر ممتاز
من تو عمرم یه بار اونم نیم نمره تقلب کردم معاون دانشکده دید

خیلی بد شد ولی چون همه منو میشناختن به خیر گذشت

به نظر من تقلب جرات میخواد در حد لالیگا.........دی
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
واي خداي من!اين كه هيچي نيست مريم خواهرم يه دوست داره تو كلاسشون اون دست هر چي اعجوبه و نابغه و شيطونه از پشت بسته!هميشه نمره هاش بالاتر از مريمه!يه كارايي كرده مريم تعريف ميكنه شاخ رو سرمون سبز ميشه!از دزدين سوالاي امتحاني تا جابه جا كردن برگه ي جوابش بعد از امتحان و هر چي بگم كم گفتم!
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره گلم.مخصوصا وقتی برگه دانشجو گرفته میشه و 0.25 براش رد میشه...
آخییییییییییییییییییی...چه معدلی براش رقم میخوره اون ترم...
من که از وفتی که یادم میاد تقلب می کردم هیچوقت هم هیچکسی نتونست برگه ام بگیره.
اما بیشتر تقلب می رسوندم به دیگران
 
آخرین ویرایش:

fidele

عضو جدید
واي خداي من!اين كه هيچي نيست مريم خواهرم يه دوست داره تو كلاسشون اون دست هر چي اعجوبه و نابغه و شيطونه از پشت بسته!هميشه نمره هاش بالاتر از مريمه!يه كارايي كرده مريم تعريف ميكنه شاخ رو سرمون سبز ميشه!از دزدين سوالاي امتحاني تا جابه جا كردن برگه ي جوابش بعد از امتحان و هر چي بگم كم گفتم!
خوب داستانشونو برامون بگو تا ما هم یاد بگیریم.
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
من تو عمرم یه بار اونم نیم نمره تقلب کردم معاون دانشکده دید

خیلی بد شد ولی چون همه منو میشناختن به خیر گذشت

به نظر من تقلب جرات میخواد در حد لالیگا.........دی

آخیییییییییییییییییی...
در حد لیگ دسته 2 ایران کفایت میکنه...
ولی خداییش خیلی وقتا استاد به دانشجو میفهمه و بهش گیر نمیده...
یه بار یکی از استادا میگفت برگه دخترارو کنار هم گذاشتم،15 تاشون از خط 4 سوال 1 در یه منفی اشتباه کرده بودن.نمره به هیچکدومشون نداد...:biggrin::biggrin::biggrin:
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که از وفتی که یادم میاد تقلب می کردم هیچوقت هم هیچکسی نتونست برگه ام بگیره.
اما بیشتر تقلب می رسوندم به دیگران

پس عین من دستت تو کار خیر بوده...:biggrin::biggrin::biggrin:
ولی من تقلب نکردم.چون همیشه زود پا میشم میرم.حال نشستن سر جلسرو ندارم...:(:(
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که ندارم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
هر کاری بار اولش سخته اگه یه بار انجام بدی ترست می ریزه.می تونی از روشهای ساده تقلب مثل عوض کردن برگه با کناریت شروع کن تا بعد که حرفه ای شدی تقلبهای خفن کنی.
البته فقط به خاطر هیجانش.وگرنه کلا تقلب کردن در هر کاری..............................
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس عین من دستت تو کار خیر بوده...:biggrin::biggrin::biggrin:
ولی من تقلب نکردم.چون همیشه زود پا میشم میرم.حال نشستن سر جلسرو ندارم...:(:(
دقيقا مثه من!يادم نمياد تا حالا تا اخر جلسه نشسته باشم!نه حوصله نه جرات و نه عشق تقلب كردن دارم!از دختراييم كه با پسرا برگه عوض ميكنن متنفرم!

هر کاری بار اولش سخته اگه یه بار انجام بدی ترست می ریزه.می تونی از روشهای ساده تقلب مثل عوض کردن برگه با کناریت شروع کن تا بعد که حرفه ای شدی تقلبهای خفن کنی.
البته فقط به خاطر هیجانش.وگرنه کلا تقلب کردن در هر کاری..............................
اين طعنه بود الان؟!زبان سبز سر سبز دهد بر بادا!
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
واي خداي من!اين كه هيچي نيست مريم خواهرم يه دوست داره تو كلاسشون اون دست هر چي اعجوبه و نابغه و شيطونه از پشت بسته!هميشه نمره هاش بالاتر از مريمه!يه كارايي كرده مريم تعريف ميكنه شاخ رو سرمون سبز ميشه!از دزدين سوالاي امتحاني تا جابه جا كردن برگه ي جوابش بعد از امتحان و هر چي بگم كم گفتم!

همه هم که حرفه ای هستن...:biggrin::biggrin::biggrin:
به ما هم یاد بدید...:gol::gol:
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر کاری بار اولش سخته اگه یه بار انجام بدی ترست می ریزه.می تونی از روشهای ساده تقلب مثل عوض کردن برگه با کناریت شروع کن تا بعد که حرفه ای شدی تقلبهای خفن کنی.
البته فقط به خاطر هیجانش.وگرنه کلا تقلب کردن در هر کاری..............................

مگه میخواد موتاد بشه اینجوری بهش میگی؟؟؟؟؟؟؟:biggrin::biggrin::biggrin:
روشای خفنش چیه؟هااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟/:cry::cry:
 

sariii

کاربر بیش فعال
!!!!!!!!!!!!!!

!!!!!!!!!!!!!!

بابا تو دیگه کی هستییییییییییییییی.....
 

elisa.ff

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر کاری بار اولش سخته اگه یه بار انجام بدی ترست می ریزه.می تونی از روشهای ساده تقلب مثل عوض کردن برگه با کناریت شروع کن تا بعد که حرفه ای شدی تقلبهای خفن کنی.
البته فقط به خاطر هیجانش.وگرنه کلا تقلب کردن در هر کاری..............................



:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
 

fidele

عضو جدید
یه راهی پیشنهاد می کنم :اینکه تریپ شاعری بردارین و......
استاد جان :
قربان ديدگانت، استاد جان خدا را/جانا محبتي کن اين بنده ي خدا را

من مخلص تو هستم، اصلا? فداي کفشت/با نمره اي بخندان اين قوم بينوا را

لطفي نما و بر ما اندک عنايتي کن/باور نما نگويم با غير، ماجرا را

استاد جان کرم کن، بر ما مگير خرده /کاين جزوه اي که گفتي، دق مرگ کرد ما را

چند اسم خارجي را با چند شکل و درهم/تحويلمان تو دادي آخر چه سود ما را ؟

هر وقت ديدمت من جسمم به لرزه افتاد/گويي که موش بيند آن گربه ي جفا را

آن صفر را که خر خوان ام خبائثش خواند/ازما به دور گردان اين صفر بي صفا را

يک ترم با تو بودم، رقصيده ام به سازت/شاباشمان بگردان آن نمره کذا را
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه راهی پیشنهاد می کنم :اینکه تریپ شاعری بردارین و......
استاد جان :
قربان ديدگانت، استاد جان خدا را/جانا محبتي کن اين بنده ي خدا را

من مخلص تو هستم، اصلا? فداي کفشت/با نمره اي بخندان اين قوم بينوا را

لطفي نما و بر ما اندک عنايتي کن/باور نما نگويم با غير، ماجرا را

استاد جان کرم کن، بر ما مگير خرده /کاين جزوه اي که گفتي، دق مرگ کرد ما را

چند اسم خارجي را با چند شکل و درهم/تحويلمان تو دادي آخر چه سود ما را ؟

هر وقت ديدمت من جسمم به لرزه افتاد/گويي که موش بيند آن گربه ي جفا را

آن صفر را که خر خوان ام خبائثش خواند/ازما به دور گردان اين صفر بي صفا را

يک ترم با تو بودم، رقصيده ام به سازت/شاباشمان بگردان آن نمره کذا را


عالی بود فیدل جان...:gol::gol:
حالا خداییش چند درس با این شعر پاس کردی؟:biggrin::biggrin::biggrin:
 

fidele

عضو جدید
مرسی
تاحالاامتحانش نکردم آخه تجربه ای بود که تازه سرهم رفته یک ساعت هم نیست که بدست آوردم:biggrin::redface:
 

carnelin_1992

عضو جدید
تصور امتحان بدون تقلب خیلیییییییییی سخته!!!!
تو همین امتحان آخری اینقد حالم بد بود که هیچی نخوده بودم فقط به امید بچه ها رفتم سر جلسه..........!!!!!
اونام نامردی نکردن به همت دوستان پاس کردم:w11::w16:
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
تصور امتحان بدون تقلب خیلیییییییییی سخته!!!!
تو همین امتحان آخری اینقد حالم بد بود که هیچی نخوده بودم فقط به امید بچه ها رفتم سر جلسه..........!!!!!
اونام نامردی نکردن به همت دوستان پاس کردم:w11::w16:

خوشم میاد همتونم تو این کار خبره اید...:gol::gol:
یکی به داد من مظلوم برسه...یه کم تقلب یادم بدید...:biggrin::biggrin::biggrin:
 
بالا