بهانه شما برای ادامه زندگیتون چیه؟
- شروع کننده موضوع ofakur
- تاریخ شروع
سلام
من هيچ بهونه اي براي زندگي ندارم مخصوصا اين اواخر كه از دست همه شاكيم.قبلا بهانه ام اين بود كه راه زندگيمو پيدا كنم و ماندگار شم ولي هر چقدر بيشتر تلاش كردم كمتر به نتيجه رسيدم از خدا هم خواستم كه راهمو نشونم بده چون معتقدم هر كسي رو خدا براي هدف والايي آفريده ولي افسوس كه حتي خدا هم تحويلم نگرفت. حالا هم به اجبار زنده ام و چون خودكشي هم گناهه دارم اين دنياي لعنتي رو تحمل ميكنم.باور ميكني اين دو روز آخر واقعا داشتم به خودكشي فكر ميكردم.به هر حال بازم اميدم به خداست تا ببينيم بعد چي پيش مياد.
من هيچ بهونه اي براي زندگي ندارم مخصوصا اين اواخر كه از دست همه شاكيم.قبلا بهانه ام اين بود كه راه زندگيمو پيدا كنم و ماندگار شم ولي هر چقدر بيشتر تلاش كردم كمتر به نتيجه رسيدم از خدا هم خواستم كه راهمو نشونم بده چون معتقدم هر كسي رو خدا براي هدف والايي آفريده ولي افسوس كه حتي خدا هم تحويلم نگرفت. حالا هم به اجبار زنده ام و چون خودكشي هم گناهه دارم اين دنياي لعنتي رو تحمل ميكنم.باور ميكني اين دو روز آخر واقعا داشتم به خودكشي فكر ميكردم.به هر حال بازم اميدم به خداست تا ببينيم بعد چي پيش مياد.
منم یه روزی مثل تو بودم. هی می گفتم آخه برای چی خلق شدم؟ هدف از آفرینشم چیه؟ از خدا می پرسیدم و خدا تا چند سال جوابم رو نداد. ولی آخرش جوابم رو داد. خود خودش جوابم رو داد. مطمئنم که راهم رو پیدا کردم. صبوری کن! خدا از شوخی کردن با ما لذذذذذذذذت می بره. دوست داره اول که با کلی اعتماد به نفس می ریم پیشش، آخرش به دست دو پاش بیفتیم و بگیم. باشه بابا تسلیم! تو بردی! تو قدرت مطلقی و من بی ناتوان مطلق. وقتی به این جا رسیدیم، لبخند شیرینی میزنه و دستمون رو می گیره و به آغوش می کشوندمون! من بارها و بار ها این مراحل رو تجربه کردم.
انشاءالله شما هم شیرینی اون لحظه ی تسلیم شدن رو بچشی.
واقعا شیرینه. واقعا! 
3252982
کاربر فعال
زندگی کردن........
mohadesehpaykani
عضو جدید
عشق !
عشق به شريك زندگي !
عشق به خانواده !
عشق به خدا !
عشق به شريك زندگي !
عشق به خانواده !
عشق به خدا !
dokhtare bala
عضو جدید
فقط و فقط زندگی
منم یه روزی مثل تو بودم. هی می گفتم آخه برای چی خلق شدم؟ هدف از آفرینشم چیه؟ از خدا می پرسیدم و خدا تا چند سال جوابم رو نداد. ولی آخرش جوابم رو داد. خود خودش جوابم رو داد. مطمئنم که راهم رو پیدا کردم. صبوری کن! خدا از شوخی کردن با ما لذذذذذذذذت می بره. دوست داره اول که با کلی اعتماد به نفس می ریم پیشش، آخرش به دست دو پاش بیفتیم و بگیم. باشه بابا تسلیم! تو بردی! تو قدرت مطلقی و من بی ناتوان مطلق. وقتی به این جا رسیدیم، لبخند شیرینی میزنه و دستمون رو می گیره و به آغوش می کشوندمون! من بارها و بار ها این مراحل رو تجربه کردم.
انشاءالله شما هم شیرینی اون لحظه ی تسلیم شدن رو بچشی.
من خيلي وقته به پاي خدا افتادم از اولش هم اعتماد به نفسي در برابر خدا نداشتم از اول اونو به عنوان قدرت مطلق قبول داشتم هنوزم قبول دارم ولي هنوز دستمو نگرفته مثل آدميم كه تو تاريكي مطلق به دنبال نور باشه ولي دريغ از يه ذره نور.هر چقدر بيشتر تلاش ميكنم بيشتر به مانع برميخورم.اميدوارم منم مثل شما راهمو پيدا كنم و به جايي كه بايد برسم.
اقای شهردار لطفا بگید این اشغالها رو سر وقت جمع کنن کوچه بو گرفت.....
فکر کنم نفس کشیدن....
رسیدن به اهدافی که تمومی ندارند
من معتقدم توی این دنیا برای هر کسی یک نقطه والا هست که فقط و فقط مخصوص خودشه ولی اینکه چجوری بهش برسی به همت خودت بستگی داره زندگی فرصتیه که در اختیار تو قرار داده شده که به عنوان اشرف مخلوقات بتونی به بهترین وجه خودت رو به تکامل برسونی
یه جایی نوشته بود برای ماندن بهانه میخواهم برای رفتن پر از بهانه ام من خیلی این جمله رو دوست دارم من بهانه های زیادی برای موندن دارم و بهانه های دیگه ای برای رفتن ولی حالا که هستم دوست دارم به بهترین وجه ممکن کارهایی رو که میتونم انجام بدم
یه جایی نوشته بود برای ماندن بهانه میخواهم برای رفتن پر از بهانه ام من خیلی این جمله رو دوست دارم من بهانه های زیادی برای موندن دارم و بهانه های دیگه ای برای رفتن ولی حالا که هستم دوست دارم به بهترین وجه ممکن کارهایی رو که میتونم انجام بدم
کدام یوزر؟استارتر این تایپیک احتمالا بن شده
پس با همین یوزرت بسوز و بساز
بن یعنی چی؟
این درست. حالا میشه بگی بهانه شما برای ادامه زندگی چیه؟ چه با اجبار و چه با عشق
lvlaster
عضو جدید
Similar threads
Similar threads
-
-
به بهانه یکم شهریور زاد روز " پور سینا "، روز پزشک در ایران(پزشکی که طبابت را فراتر از تجارت می دید!)- شروع شده توسط Alborz Rad
- پاسخ ها: 0
-
-
-
