براي هز هزار دختر هزاروهجده پسرداريم(بخون ونظر بده)

vahmesabz

عضو جدید
حتما بخون طولانيه اما زيباست .اگه هركدومشو قبول داري نظر بده اگه نداري هم نظرتو بگو شايد قبول كرديم
;)

دكتر غلامعلي افروز رييس سازمان نظام روان پزشكي كشور:
گفت وگو بادكتر افروز در مجله موفقيت(صفحه 26 شماره158)


متن 1: اولين وظيفه انسان نسبت به خودش است دوم نسبت به خداوند و بعد نسبت به ديگران.ودر بين اين ديگران،اولين وظيفه انسان ،نسبت به همسر اوست.
بعداز خدا محترم ترين افراد ،پدر و مادر هستند ونزديك ترين ومحق ترين انسان ،همسر.اگر من مادر پير و همسر جواني داشته باشم كه گرسنه باشند و به مقدار يك نفرشان غذا داشته باشم،اول بايد همسر را سير كنم،چرا كه نفقه همسر واجب است اما براي مادر نه.البته اين ،يك مساله نظري است و در عمل،اتفاقات ديگري مي افتد.من به همسرم زنگ مي زنم و مي گويم كه مي خواهيم امشب در خانه پيتزا بخوريم.اگر مادرش زنگ بزند و بگويد خاله اش مريض است و همسرتان،هر چه سريعتر بايد به شهرستان برود،نبايد برود چون قرار است با شما پيتزا بخورد.اين ،از نگاه نظري درست است.اما در عمل ممكن است شما به خانه برويد وهمسرتان قضيه را به شما بگويدوتوافق كنيد و حتي باهم به خانه خله شان برويد.
"نظر يادت نره"

متن 2 ازدواج هايي كه در آن ها دختر ،دوسال از پسر بزرگتر باشد پايدارتر است،درحالي كه نظر معمول،نظر ديگري است.گفته ام و پايش نيز ايستاده ام.حرف بايد استدلال داشته باشد.يكي از معضلات فرهنگي ما،اين است كه افراد كم سواد،اطلاعات كليشه اي به مردم مي دهند.ما الان براي هر هزار دختر ،هزاروهجده پسر داريم،برعكس اطلاعات غلطي كه مي دهند.من اين راطبق امار مي گويم.هيچ دليل عقلي و نقلي و شرعي و قانوني و...نداريم كه حتما خانم كوچكتر از آقا باشد.اصرار بر كوچكتربودن خانمها ،يك باور كليشه اي ناصحيح فرهنگي است كه بايد اصلاح شود .چه كسي اين حرف را زده است؟جز شيطان كه مي خواهد مانع تشكيل كانون گرم خانواده شود.بررسي پرونده هاي طلاق در ايران و آمريكا واروپا نشان داده است ازدواج هايي كه در آن ها، خانم ها دوسال بزرگتر از آقايان بوده اند،كمتر به طلاق منجر شده است.البته اگر خانم كوچكتر بود،هيچ اشكالي ندارد،اما نبايد روي آن اصرار كرد.
"نظر يادت نره"

متن3: دختر و پسر قبل از ازدواج بايد ارتباط داشته باشند و براي اين ارتباط هم صيغه محرميت را حتما نبايد بخوانن،چرا كه باعث تعجيل در ازدواج مي شود.پيامبر اكرم(ص)ميفرمايد كه محبوب ترين بنا نزد من،بناي خانواده است وبهترين واسطه ها،واسطه گري ازدواج.الان ارتباط اينترنتي و آشنايي در كوچه و خيابان جواب نمي دهد.من مثلا مي توانم دختر وپسردانشجويي را كه احساس مي كنم مناسب هم هستند،توي دفترم بياورم و با هم آشنا بشوند،اما ادامه آن بايد در خانه باشد.با پرسيدن چند تا سئوال ساده(مثل اينكه چه رنگي را دوست داري و چه غذايي و اين ها)كه نمي شود شناخت به دست آورد وبعد،ازدواج كرد.بايد سوالات عميق تري از همديگر بپرسند.در كتاب روانشناسي ازدواج ،من سوالهايي مطرح كرده ام براي اين كار كه جواب دادن به آن ها،چند ماه وقت مي خواهد.همه اين ارتباط ها هم زير نظر پدرومادرها بايد باشد.اگر صيغه محرميت بخوانند،كشش هاي نفساني و هيجاني ايجاد مي شود وشناخت را مختل مي كند.
"نظر يادت نره"
 

jimmi

عضو جدید
متن1- "در بين اين ديگران،اولين وظيفه انسان ،نسبت به همسر اوست. بعداز خدا محترم ترين افراد ، پدر و مادر هستند ونزديك ترين ومحق ترين انسان ،همسر."

همونطور كه خودشون گفتند، منطقاً قابل قبوله، اما بايد در اجراش دقت بشه طرف افراط و تفريط نرفت و يك جمله رو بهونه اي براي هر عمل غير انساني قرار نداد. به هر حال هر انساني، به جرم انسان بودن بايد "بايد" از انسانيت، عاطفه و درك متقابل برخوردار باشه وگرنه انسان نيست و هيچكدام از اين حرفها درموردش صدق نميكنه.

متن2- "ما الان براي هر هزار دختر ،هزاروهجده پسر داريم،برعكس اطلاعات غلطي كه مي دهند. . . . ازدواج هايي كه در آن ها، خانم ها دوسال بزرگتر از آقايان بوده اند،كمتر به طلاق منجر شده است. . . . البته اگر خانم كوچكتر بود،هيچ اشكالي ندارد،اما نبايد روي آن اصرار كرد."

راجع به جمله اول، نفهميدم منظورشون اين بود كه اين آمار غلطه، يا آمار درست اينه! ولي يه چيزي رو ميدونم كه اگر از آمار سر در بياري، براي هر حرفي كه ميخواي بزني، خيلي راحت ميتوني آمار كاملاً مستدل و مستند ارائه كني، از هزار راه هم توجيهش كني كه آمار درست همينه كه تو ميگي. و نفهميدم آمار اولي چه ربطي به جمله ي دوم داشت!! جمله ي دوم هم نوعي آمار است و مشمول واقعيتي كه راجع به موضوع "آمار" گفتم. ضمن اينكه بايد از ايشون پرسيد نسبت اين نوع ازدواج به كل ازدواجها چقدر بوده؟؟ حتي اگر تمام اين نوع ازدواجها بدون طلاق باشند، بايد ديد تعداد كلشون چقدر هست؟ اگر تعداد كلش مثلاً 4، 5 تا باشه، به نظر شما به درد حكم صادر كردن ميخوره؟ راجع به جمله ي آخر متن2 كه حرف اصلي ايشون در اين متن هست، بايد بگم جواب من به ايشون دقيقاً عكس جمله ي خودشونه: اگر خانم بزرگتر بود،هيچ اشكالي ندارد،اما نبايد روي آن اصرار كنيد(حتي نبايد اون رو پيشفرض قرار بديد).


متن3- "دختر و پسر قبل از ازدواج بايد ارتباط داشته باشند و براي اين ارتباط هم صيغه محرميت را حتما نبايد بخوانن"

اگر اشتباه نفهميده باشم، منظورشون ارتباطي شبيه به دوست دختر، دوست پسريه در حد صحبت(و شايد حتي نگاه نامحرمانه هم نه، چون اين هم اون "تعجيل در ازدواج"ي رو كه ايشون نگرانش هستند ايجاد ميكنه). اگر منظورشون شناخت كامل با تمام جزئيات(البته نظري نه عملي!) هست، من تا درصد زيادي قبول دارم. درصدي كه قبول ندارم، بخاطر اينه كه ارتباطهاي طولاني كه فقط براي شناخت(و بدون هيچ قيد الزام آور براي هميشگي شدن اون) بوجود مياد، خيلي راحت بدليل طولاني شدن و عدم وجود اون قيد، ميتونه باعث زده گي و نافرجام موندنش بشه كه اثراتش هرچند بيشتر از طلاق نيست اما خيلي هم كمتر نيست. اما به هرحال بعنوان يك جايگزين براي روشهاي اينترنتي و كوچه خياباني مناسبه، به يك شرط، كه فرهنگش(در اطرافيان) و ظرفيتش(در دو نفر) وجود داشته باشه.

خودم هم نميدونستم همچين نطراتي دارم! ممنون از تاپيك خوبتون. ضمناً اگر پاسخم خشك و يكنواخته عذرخواهي ميكنم، هيچكدوم از افكتها و شكلكهام كار نميكنه!
و يه سؤال: "هز هزار تا دختر" يعني چند هزار تا؟ هشت هزار تا؟... ده هزار تا؟... هزار هزار تا؟... D:
 
آخرین ویرایش:

vahmesabz

عضو جدید
همونطور كه خودشون گفتند، منطقاً قابل قبوله، اما بايد در اجراش دقت بشه طرف افراط و تفريط نرفت و يك جمله رو بهونه اي براي هر عمل غير انساني قرار نداد. به هر حال هر انساني، به جرم انسان بودن بايد "بايد" از انسانيت، عاطفه و درك متقابل برخوردار باشه وگرنه انسان نيست و هيچكدام از اين حرفها درموردش صدق نميكنه.
{اين نظرتون رو قبول دارم..كاملا موافقم}
راجع به جمله اول، نفهميدم منظورشون اين بود كه اين آمار غلطه، يا آمار درست اينه! ولي يه چيزي رو ميدونم كه اگر از آمار سر در بياري، براي هر حرفي كه ميخواي بزني، خيلي راحت ميتوني آمار كاملاً مستدل و مستند ارائه كني، از هزار راه هم توجيهش كني كه آمار درست همينه كه تو ميگي. و نفهميدم آمار چه ربطي به جمله ي دوم داشت!! جمله ي دوم هم نوعي آمار است و مشمول واقعيتي كه راجع به موضوع "آمار" گفتم. ضمن اينكه بايد از ايشون پرسيد نسبت اين نوع ازدواج به كل ازدواجها چقدر بوده؟؟ حتي اگر تمام اين نوع ازدواجها بدون طلاق باشند، بايد ديد تعداد كلشون چقدر هست؟ اگر كلش 4، 5 تا باشه، به نظر شما به درد حكم صادر كردن ميخوره؟ راجع به جمله ي آخر اين متن2 كه حرف اصلي ايشون در اين متن هست، بايد بگم جواب من به ايشون دقيقاً عكس جمله ي خودشونه: اگر خانم بزرگتر بود،هيچ اشكالي ندارد،اما نبايد روي آن اصرار كنيد(حتي نبايد اون رو پيشفرض قرار بديد).
{درمورد آمار بايد بگم كه منظور از آمار اشتباه آماريه كه طي اين چند سال اخير بين عوام پخش شده و اون اينه كه (تعداد دختران بيشتر از پسران است انهم در سن ازدواج)نه تنها دكتر افروز بلكه منابع ديگه اي رو هم سراغ دارم كه اين امار رو كاملا اشتباه مي دونن ازجمله يكي از نمايندگان مجلس كه متذكر شده بود اين سياستي است كه سازمان ملي جوانان در اشاعه ان نقش مهمي ايفا كرده)ورئيس سازمان نظام روان پزشكي كشورهم آن امار را رد كرده وطبق آمارموثق گفته براي هر هزار دختر هزاروهجده پسر در سن ازواج داريم وعنوان مي كند من اين را طبق آمار مي گويم...وحقيقت.}
اگر اشتباه نفهميده باشم، منظورشون ارتباطي شبيه به دوست دختر، دوست پسريه در حد صحبت(و شايد حتي نگاه نامحرمانه هم نه، چون اين هم اون "تعجيل در ازدواج"ي رو كه ايشون نگرانش هستند ايجاد ميكنه). اگر منظورشون شناخت كامل با تمام جزئيات(البته نظري نه عملي!) هست، من تا درصد زيادي قبول دارم. درصدي كه قبول ندارم، بخاطر اينه كه ارتباطهاي طولاني كه فقط براي شناخت(و بدون هيچ قيد الزام آور براي هميشگي شدن اون) بوجود مياد، خيلي راحت بدليل طولاني شدن و عدم وجود اون قيد، ميتونه باعث زده گي و نافرجام موندنش بشه كه اثراتش هرچند بيشتر از طلاق نيست اما خيلي هم كمتر نيست. اما به هرحال بعنوان يك جايگزين براي روشهاي اينترنتي و كوچه خياباني مناسبه، به يك شرط، كه فرهنگش(در اطرافيان) و ظرفيتش(در دو نفر) وجود داشته باشه.


{درمورد نظر سومتون هم بايد بگم موافقم در صورت وجود فرهنگ صحيح بين خانواده ها و جنبه داشتن هردو طرف ممكنه اين روش موفقيت آميز باشه.
درصدي كه قبول ندارم، بخاطر اينه كه ارتباطهاي طولاني كه فقط براي شناخت(و بدون هيچ قيد الزام آور براي هميشگي شدن اون) بوجود مياد، خيلي راحت بدليل طولاني شدن و عدم وجود اون قيد، ميتونه باعث زده گي و نافرجام موندنش بشه كه اثراتش هرچند بيشتر از طلاق نيست اما خيلي هم كمتر نيست.با اين نظرتون خيلي خيلي خيلي موافقم}
 

Pari-2719

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام پريساي خوبم
بازم مطالب خوب و قشنگ ;)

متن 1- البته اين كه خيلي خوبه انقدر به همسرش احترام بذاره حتي تا اين اندازه ولي در اين دوره زمانه مي بايست دو طرفه باشه چون هم زن و هم مرد هر دو استقلال پيدا كرده اند و هر چند كه در دين گفته شده حتما زن بايد مرد به دستورات مرد توجه كنه :eek: البته هنوز معلوم نيست اين دستورات توي چه زمينه اي بايد باشه :biggrin: مثلا من شنيدم در دين اسلام امده زن بدون اجازه شوهرش نمي تونه بره مسجد :redface: اما جالبه الان در حال حاضر با پيدايش استقلال براي زنان .... زنان بدون اجازه شوهرشان خيلي جا مي روند حالا فقط مي مونه مسجد كه خوب پس مي شه رفت :biggrin::biggrin::biggrin:

متن 2- مسلما ازدواج ربطي به سن نداره چون مي بايست عشق وجود داشته باشه و تفاهم طرفين. اما خوب اگر زن كوچكتر از مرد باشه مسلما خيلي بهتره چون مرد احساس كوچكي توي زندگي نكنه . البته زناني هستند كه باتوجه به اينكه از مرد كوچكتر هستند اما خيلي تاثير گذار تر از مرد در زندگي هستند ..... بستگي به طرفين داره كه اين مسئله برايشان مورد حل باشه نه اينكه ته دلشان اين قضيه را دوست نداشته باشند .

متن 3- اينكه دختر و پسر قبل از ازدواج نياز به آشنايي دارند اين مسئله خيلي مهمه است و نيازي به صيغه محرميت هم نيست چون قراره باهم آشنا شوند نه اينكه به خواهند باهم زندگي كنند صيغه محرميت براي زندگي در كنار همديگر است ....
 
بالا