اشعار و نوشته هاي عاشقانه

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . .
دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . .
اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری . . .!!!
وَ حآل هــَم کِه . . .

گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .
زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .
وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .
گریـــه كنی . . .
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
من به دنبال اطاقی خالی روزها می گردم


تا از اینجا بروم

من به دنبال اطاقی خالی ، کز دل پنجره اش

عطر گل بوته ئ شبنم زده یی می گذرد

کز دل پنجره اش

ناله و سوز نی غمزده یی می گذرد

روزها می گردم
من به دنبال اطاقی خالی روزها می گردم

کز سر کوچه ئ آن

جوی آبی ، چشمه یی می گذرد

که مرا عصر به عصر

به تماشا ببرد



تا از اینجا بروم


من به دنبال گلیمی ساده

سقفی از چوب و حصیر

سر دری افتاده

من به دنبال هوا ی خنک آزادی

و دری پنجره یی باز به یک آبادی

روزها می گردم تا از اینجا بروم

من به دنبال هوایی نه چنین آلوده

روزگاری نه چنین افسرده

روزهایی نه چنین پژمرده

روزها می گردم

تا از اینجا بروم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم

در چشمانت خیره شوم

دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم

سر رو شونه هایت بگذارم….از عشق تو…..

از داشتن تو…اشک شوق ریزم

منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم

بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم

وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم

اری من تورا دوست دارم



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چقــدر باید بگذرد؟؟
تا مـن
در مـرور خـاطراتم
وقتی از کنار تــو رد می شوم.
تنـــم نلــرزد…..
بغضــم نگیــرد…..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
غم من و سکوت تو

شاید پر کشد روزی

کلاغ سیاه رنگ زندگی

و موهای سفیدت را

در سیاهی خویش غرقه!

وجوانی و عمری که بگذشت بی تو

و غمی که ماند در دل

و غم من و سکوت تو...

و سکوت تو در غم من...

شاید پر کشد روزی

کلاغ سیاه زندگی!

و شاید دیگر مترسک نباشیم

در سکوت مزرعه...

شاید !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
صدای آب می آید.
مگر در نهر تنهایی چه می شویند ؟

هیچ کس اشکی برای ما نریخت
هر که با ما بود از ما می گریخت

چند روزی هست حالم دیدنی ست
حال من از این و آن پرسیدنی ست

گاه بر روی زمین زل می زنم
گاه بر حافظ تفأل می زنم

حافظ دیوانه فالم را گرفت
یک غزل آمد که حالم را گرفت:

"ما زیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم"
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
من مرده ام تو قاتلی...
تو مرا زنده زنده در میان خاطراتت دفن کردی،
جرم تو آری قصاص است...
نازنینم، من چگونه خاک سرد آرزو را روی رویایت بریزم
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman,times,serif]نقاش نیستم...![/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] ولی تمام لحظه های بی تو بودن را “درد” میکشم... [/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دور ایستاده ای
و چه بی تاب میشوم
در هوای نفس میخواهم
بکشم که
تو هستی
از بس در هوای
که نبودی
نفس کشیدم
که دیگر
قادر به نفس
کشیدن نیستم
کمی
بمان
و نگاه کن
که دل تنگت هستم
و بدان
همیشه
دوستت دارم
و میخواهم
همیشه کنارت بمانم
و در غمهایت شریک باشم
در شادیهایت
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
حس قشنگیه
یکی نگرانت باشه،
سعی کنه ناراحتت نکنه،
حس قشنگیه ...
وقتی ازش جدا میشی:اس ام اس بده
عزیز دلم رسید؟
قشنگه: یهو بغلت کنه،
یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم،
بگه که حواسم بهت هست.
حس قشنگیه ازت حمایت کنه،وقتی حق با تو نیست ...
آره ...
♥ دوست داشتن همیشه زیباست ♥
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
حس قشنگیه
یکی نگرانت باشه،
سعی کنه ناراحتت نکنه،
حس قشنگیه ...
وقتی ازش جدا میشی:اس ام اس بده
عزیز دلم رسید؟
قشنگه: یهو بغلت کنه،
یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم،
بگه که حواسم بهت هست.
حس قشنگیه ازت حمایت کنه،وقتی حق با تو نیست ...
آره ...
♥ دوست داشتن همیشه زیباست ♥

عالی بود

اری وقتی
کسی دوستت داره
قلبت بهش تقدیم کن
وقتی نگاهت میکنه
اهسته
ببوسش
و بگو چقدر
بودنش
کنارت
زیباست
وقتی
دستانت میگیره
با مهربانی
به چشمانش نگاه کن
تا بداند
بهترین
هدیه دنیا به او
هستی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دوستت دارم
به اندازه تمام
جهان هستی
دوستت دارم
به اندازه
قطرات باران
دوستت دارم
به اندازه
تمام
دنیای خودم
که تو هستی
 

zahra.71

عضو جدید
کاربر ممتاز
بگذار چون زمین
من بگذرانم این شب
طوفان گرفته را
انگه به نوشخند گهربار افتاب
پیش تو گسترم همه
گنج نهفته را...
 

alone.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلتنگی حس نبودن کسی است که تمام وجودت یک باره تمنای بودنش را می کند
این روزها همیشه دلتنگم اما نمدانم دلتنگ کی
کاش بیایی...
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه شب هایی بشر داره ..... چه افکاری به سر داره

میگن صبرم ثمر داره ......... شبِ هجران سحر داره

همه گویند که نیرنگه ........ سرودی ناخوش آهنگه

میونِ خوب و بد جنگه ...... دلم تنگه دلم تنگه
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای از عشقِ پاکِ من همّیشه مست ... من تو را آسان نیاوردم به دست

بارها این کودکِ احساس من ...... زیر باران های اشک من نشست

من تو را آسان نیاوردم به دست ... من تو را آسان نیاوردم به دست
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش دور و بر ما این همه دلبند نبود

و دلم پیش کسی غیر خداوند نبود
آتشی بودی و هروقت تو را می دیدم

مثل اسپند دلم جای خودش بند نبود

مثل یک غنچه که از چیده شدن می ترسید

خیره بودم به تو و جرات لبخند نبود

هرچه من نقشه کشیدم به تو نزدیک شوم

کم نشد فاصله؛ تقصیر تو هر چند نبود

بعد از آن هر که تورا دید رقیبم شد و بعد

اتفاقی که رقم خورد خوشایند نبود
آه ای تابلوی تازه به سرقت رفته!

کاش نقاش تو این قدر هنرمند نبود

 

marzi2011

عضو جدید
میدانی کجایم اکنون ؟
در بر گرفته اندم فرشته سان
ابرهای سفید
رقص کنان گشته رود
در ملودی باران
زیباست این جا
این جا تنها زشتی اش ، تنهاییست !
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
عاشقی را
یاد گرفتم
کی
وقتی تو را یافتم
درد دوری را تحمل کردم
کی
وقتی
تو را یافتم
اما
حال
نه هیچ چیز را نمیتوانم
تحمل کنم
وقتی تو دیگر نیستی
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
این شعـــــرهـــــا

بــــــــــرونـــد به جهنم !

من فقط

دیــوانـــه ی آن لحظه ام

که سرت را روی این قلب پر آشوبم می گذاری....!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی
از لبخند میگوییم
ولی
عشق
گاهی
همان اشک هست
با این تفاوت
که
نمیشود
ان را
به کسی
نشانش داد

 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
سراب

سراب

عمری به سر دویدم در جست وجوی یار
جز دسترس به وصل ویم آرزو نبود
دادم در این هوس دل دیوانه را به باد
این جست و جو نبود
هر سو شتافتم پی آن یار ناشناس
گاهی ز شوق خنده زدم گه گریستم
بی آنکه خود بدانم ازین گونه بی قرار
مشتاق کیستم
رویی شکست چون گل رویا و دیده گفت
این است آن پری که ز من می نهفت رو
خوش یافتم که خوش تر ازین چهره ای نتافت
در خواب آرزو
هر سو مرا کشید پی خویش دربدر
این خوشپسند دیده زیباپرست من
شد رهنمای این دل مشتاق بی قرار
بگرفت دست من
و آن آرزوی گم شده بی نام و بی نشان
در دورگاه دیده من جلوه می نمود
در وادی خیال مرا مست می دواند
وز خویش می ربود
از دور می فریفت دل تشنه مرا
چون بحر موج می زد و لرزان چو آب بود
وانگه که پیش رفتم با شور و التهاب
دیدم سراب بود
بیچاره من که از پس این جست و جو هنوز
می نالد از من این دل شیدا که یار کو ؟
کو آن که جاودانه مرا می دهد فریب ؟
بنما کجاست او


هوشنگ ابتهاج(ه الف سایه)

 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=courier new,courier,monospace]يـک خـلـوت مـقـدس . . . [/FONT][FONT=courier new,courier,monospace][/FONT][FONT=courier new,courier,monospace]تـو بـاشـي يـک بـغـل شـعـر و نـبـض صـدات[/FONT][FONT=courier new,courier,monospace]
[/FONT][FONT=courier new,courier,monospace]تـو بـاشـي و مـن مـسـت از بـوسـه هـات . . .[/FONT]



 

Similar threads

بالا