اشعار و نوشته هاي عاشقانه

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چقدر دل تنگت هستم
باز امدم دیدم نیستی
دیدم باز هوای رفتن به سرت زده
و این دلم دوباره پر از غم شده
من که جز تو کسی را ندارم
که چه هر بار تنهایم میگذاری
بی تو زندگیم بی معناست
چرا دوباره از رفتن میگویی
چشمانم کورم
انقدر ببارید
تا سویتان از میان برود تا
شاید بفهمد چقدر برایم عزیز هست
 

shatel5000

عضو جدید
با من قدم بزن حالا که با منی
حالا که بغضی ام , حالا که سهممیبا من قدم بزن می لرزه دست و پامبی تو کجا برم , بی تو کجا بیامدست منو بگیر , کنار من بشینمن عاشق تو ام حالا منو ببینحال منو ببیناز دلهره نگو , از خستگی پُرمبی تو می شینمو و روزا رو میشمورمهر جا بری میام , دل گرم و بی قراربی من سفر نرو , تنهام دیگه نذارتو با منی هنوز , عطر تو با منهفردا داره به ما لبخند میزنه
 

shatel5000

عضو جدید




چقدرساختگی بودشعارمن وتو
خاک عالم برسرقول وقرارمن وتو
هیچ معلوم نشدازچه نژادی هستند
تف به روی دل بی ایل وتبارمن وتو
گریه کن ابرک معصوم زمینگیرشدیم
آسمان نیز نشدآینه دارمن وتو
حرف هایی که به هم ردوبدل میکردیم
آخرش نیزنخوردند به کارمن تو
چقدر زودبریدی وبه من بدکردی

دستخوش همسفر!این بودقرارمن تو؟!
باغ ما مزرعه ی هرزه ترین زمزمه بود
مفتکی هم نمی ارزیدبهارمن وتو
آخرین بیت:ببین قافیه راباخته ایم
فحش ونفرین غزل نیزنثارمن وتو
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من ترانه هایم را قاب می کنم...

با سنجاق تنهاییم ؛

به گوشه ای می آویزم ،

تا تو بخوانی...

اگر خواندی ،

فقط لبخند بزن...
لبخند تو ؛

هر لحظه اش ٬ یک عمر سرزندگیست...

تو فقط بخند...

برای من ،

ایـن تمــام زنــدگیــست...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

نشسته ام…
کجا؟
کنار همان چاهی که تو برایم کندی….
عمق نامردی ات را اندازه می گیرم​
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز

ايما و اشاره نمي دانم
!
بايد تمام قد روبرويم بايستي
و بگويي دوستت دارم
...!
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
چقدر دورتر از احساسم ایستاده ای
آنجا که تو ایستاده ای
صدای مرا هم نمی شنوی چه برسد به دلتنگی ....
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
رفتم از یاد توهم یار دبستانی من. ..

رفتم از یاد توهم یار دبستانی من. ..



به گمانم همان وقتی که سرم به عشق گرم بود
زندگی را دستکاری کردند
وگرنه...
نه وقتِ رفتنِ تو بود
نه پایانِ من..
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی اشک میریزم
کسی حواسش نیست
که من هم هستم
وقت قلبم میگیرد دلم
یک گوش شنوا میخواهد تا
حرفهایم را بشنود نه اینکه
همیشه گوش شنوا بودمولی
تا خواستم چیزی بگویم
گوشهایشان را
میگیرن میگویند
تازه از دست غصه راحت شدیم
تو دیگه چی میگی
برای همین
سکوت میکنم
تو سکوت راه میرم
اگه کسی هم کنارم قدم بزنه
فرقی نداره کی
سکوت میکنم
اگه حرف بزنه حرف میزنم وگرنه
هیچی تو طول مسیر نمیگم
اگه کسی بپرسه حالت چطوره حتی
اگه
دلم گرفته باشه
میگم خوبم تا
اگه خواست حرف بزنه
نذاره نره
از تنهایی خسته نیستم
خیلی وقته تو خلوت و تنهایی
به یک نفر
می اندیشم
و با خیالش
که نامهربون هم هست
حرف میزنم
و درد و دل میکنم
اما وقتی با خودشم
باز هم سکوت میکنم
تا اون هم مثل
بقیه
با دیدن غصه هام تنهام نذاره
تا خیال نکنه
چون غم دارم
دوستش دارم
تا قضاوتم نکنه
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
يكي ميپرسد اندوه تو از چيست؟؟

سبب ساز سكوت مبهمت كيست؟؟؟


برايش صادقانه مينويسم:


براي آنكه بايد باشد و نيست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ايــن همــه زيبــايــي کــه تقصيــر تــو نيســت،

امــا

تقصيــر تــوســت
...
کــه سهــم مــن از ايــن همــه زيبــايــي،

خيــالــي ســت کــه هــر شــب

از مــوهــات مــي بــافــم . . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دِل گيجـــه گـِــرفتــه امــ ؛

در صِفــــر مُطلـــق ذوب ميشــومــ

وقتـــي ...

بـــِه کفــش هـــايـتــ کِنـــار کفـش هـــايـش فِکــر ميکُنــمــ
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
معنای عشق
یعنی
وفاداری
یعنی اعتماد
یعنی
مهر و محبت
حتی اگر به تو محبت نمیکند
بگذار هر کس میخواهد
بگوید
دیوانه ام
اما دیگر برایم مهم نیست
 
آخرین ویرایش:

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
فکر نمیکردم
وقتی ببینی
دل تنگتم ناراحت بشی
اما
اونقدر
دل تنگت هستم
که هرگز نمیتونی
اندازه اش بفهمی
تنها
بدون
همیشه دوستت دارم
حتی با وجود اخمهات که
گاهی بهم میکنی
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت،

سفری بی همراه،

گم شدن تا ته تنهایی محض،

یار تنهایی من با من گفت:

هر کجا لرزیدی،

از سفرترسیدی،

تو بگو، از ته دل

من خدا را دارم...



 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
عاشقانه
سرودن کار راحتی نیست
اخر وقتی
میخواهم
برایت بنویسم
نمیدانم
چرا تازگی ها
نمیتوانم
تنها دلم میخواهد
در چشمانت
نگاه کنم
و ارام به خنده ایت گوش دهم
و هیچ نگویم
و بگذارم
تمام دل تنگیهایم
تمام غمهایم
وقتی کنارت هستم به دست فراموشی مرا بسپارد
 

shatel5000

عضو جدید
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
اه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده بر اب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه مسئله هاست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه حس خوشایندی
پیدا میکنم
وقتی به تو میاندیشم
به تو که
تمام هستیم
از ان توست
به تو که همیشه دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
همیشه دوستت دارم
تو همیشه
رای دلم هستی
و همیشه در
نوشته هایم از تو مینویسم
تو همیشه ارامش بخش زندگیم هستی
تا ابدیت کنارت میمانم
اخر ما برای هم هستیم
 

Similar threads

بالا