از همه دوستان تقاضا دارم نظراتشون رو بگن..لطفا شرکت کنین

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
سلام به همه هم باشگاهی ها و دوستای عزیزم:gol:

راستش هدف از زدن این تاپیک این بود که به سوال ها و چراهایی که ذهنمو به خودش مشغول کرده پاسخ روشنی براشون پیدا کنم...
سوالهایی که شاید واسه خیلیا مطرح شده باشه...امیدوارم با توجه به
دلیل های درست و محکم شما پاسخ درست رو پیدا کنم.:gol:

سوالاتمو به صورت عامیانه مطرح می کنم:

همیشه شاهدیم که یه تعدادی از نوزادانی که متولد میشن دچار بیماری هایی هستن که در سرنوشت و زندگی آیندشون مخاطره آمیزه...
بیماری هایی که واقعا تاثیر خیلی بدی روی فرد میذاره مخصوصا از لحاظ روحی...
(چند وقت پیش خبری پخش شد که دختر بچه ای در یکی از شهرهای استان کرمان زندگی می کنه که تمام بدنش ضایعات پوستی داره....طوری که من به شخصه خیلی ترسیدم...):(
سوال اولم اینه که چرا یه همچین بیماری هایی برای نوزادی که هنوز درکی از دنیا نداره به وجود میاد؟ و بدتر اینکه خیلیها تا آخر عمرشون گریبان گیر این نوع بیماری ها هستن و زندگی عادی و طبیعی که حق هر انسانیه رو از دست میدن و چه بسا از بسیاری از نعمت های خدا محروم میمونن....
واقعا علت این مسئله رو نمیفهمم...چرا؟؟؟

سوال دیگرم اینکه یه سری از آدما از اول فقیر به دنیا میان و فقیر هم از دنیا میرن...اینکه این مشکلات چرا در یه دوره ای نیست؟ مثلا بعد از یه مدتی به راحتی از نظر مالی برسن؟؟؟

و

سوال آخرم
هم اینه که تو جامعه میبینیم که بعضی از دخترها و آقا پسرها شرایط ازدواج براشون پیش نمیاد...یا خیلی دیر پیش میاد...
خصوصا در دخترهای ما...این مسئله هم واقعا ناراحت کنندس برای دختر....
با توجه به اینکه دخترها در یه سنی به این نکته میرسن که باید ازدواج کنن...اما متاسفانه پیش نمیاد و یا دیر هست که باز باعث آسیب های روحی میشه...
حالا میخوام بپرسم چرا این مسائل به وجود میاد...مسائلی که راه حلش دسته هیچ انسانی نیس...
تنها خدا این مشکلات را میتونه حل کنه...
چرا اصلا این مشکلات به وجود میاد و چرا حل نمیشه در اکثر موارد؟


پ.ن: دوستانی که میان نظر میدن پیشاپیش تشکر میکنم...فقظ از اسپم و توهین جدا خودداری کنید.
من فقط دنبال جواب درست و روشن هستم.دلم میخواد دوستان همکاری کنن که به طور سالم گفتگو کنیم و خدای نکرده باعث حذف شدن تاپیک نشیم.
:gol:

(مدیران محترم اگر این تاپیک مربوط به این بخش نیس و انتقال پیدا کرد بهم اطلاع بدین...خواهس می کنم حدفش نکنین...ممنونم)

با تشکر.

سلام!
خیلی وقته که تو بحثا شرکتی نداشتم
اول اینکه جواب سوالتون رو نمی دونم در نهایت بتونین از پاسخ های بچه ها بگیرین و قانع بشین یا نه؟؟
شما به سه مساله اشاره کردین:
1- بیماری پوستی مادرزادی
2- فقر در کل زندگی یک انسان
3- تجرد قطعی یه دختر

و چراییشو پرسیدین؟؟ چرایی بودنشون و چرایی حل نشدنشون!
شاید در نگاه اول از شه مورد از نوادر سوال پرسیدین! ولی دلیل علمی داره هر کدوم!! و دلیل فلسفی و حتی دلیل عرفانی!!
1- بیماری ها از نظر زیستی در اثر اختلالات دی ان ای و اختلال عملکرد اعضای بدن به وجود میان! مثل اینه که بپرسیم چرا غذا می سوزه؟؟ چرا خط تولید یه کارخونه پرت و ضایعات داره؟ از نظر فلسفی، انسان برای هدفی دنیا اومده؛ که یه سناریو هم لازمه! سناریوی اون نوزاد هم این بوده! از نظر عرفانی، کسی نمی تونه بگه اون پایین تر از بقیه هست و درک کمی داره یا ناقصه یا .... مهم درجازدن نیس؛ مهم اینه که خود فرد، بتونه مسئله رو حل کنه و باهاش کنار بیاد! از نظر تصوف وجود و جسم ضعیف تر به خدا نزدیکتره! چون نیازش رو هز لحظه حس می کنه و دیالوگ اون با خدا برا کسی که همچین مشکلی رو نداره پیش نمیاد!

2- فقر! مشکلات خیلی مهمتری هم هستن! محرک تلاش اقتصادی می تونه باشه؛ گردش صنعت و ... به همین هم وابسته هست! اگه فقر نبود و همه دارا بودن، ریزه کاریها و کارهای سطح پایین موردنیاز جامعه رو هیچ کس نمی تونست انجام بده! اون وقت از یه نظر ماها باید چند گونه بودیم یه عده اسنان یه عده غیرانسان بدون شعور و اختیار!! به نظرتون این بهتر بود یا همینی که همه انسان باشن؟؟ فقر در اصل نیازه!! و اصلا بد نیس!! فقر نداشتن یا کم داشتن منبع مالیه!! از نظر علم اقتصاد نیاز داریم نامحدود منبع مالی داریم محدود!! وقتی کسی بتونه مدیریتش کنه، طعمشو حس نمی کنه یا مجبور نیس تا آخرش حس کنه.

3- تجرد دخترا!! یه چیز کاملا اختیاری هست و نه اجباری... همچین چیزی وقتی به سن بلوغ فکری،روحی،جنسی،جسمی رسیدن، با خواسته واقعی یه دختر حل می شه! قرار نیس مثل مامان و مامان بزرگش بشینه منتظر یه پرنس رو اسب سفید!
اینم از یه ور که نگاه کنیم، یه مسئله شخصیه! که در جامعه ما نمودش چند برابره! فقط کافیه از یه زاویه دیگه به قضیه نگاه بشه همین.


هیچ مشکلی حل نشدنی نیس؛ همه مشکلات هستن تا ذهن فعال بشر برای حل اونها پاپیش بذاره! فرق انسان ها در همینه که یکی همون وضعیت رو قبول می کنه یکی نه قبول نمی کنه و سعی می کنه عوضش کنه!

مشکل ها به دست انسان ها حل می شه با راهنمایی و هدایت خدا!

مثلا در مثالهای شما همشون به دست انسان ها قابل حل یا قابل دور زدن هستند!
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
حق یک بار نفس کشیدن تو این دنیا چیزه خیلی بزرگی و لیاقت میخاد به نظر من ......اونی که مریض میاد رو اول بحث گفتم خدا کاره ای نیست به خاطر رعایت نکردن یکسری اصوله ......در ضمن عدالت خدا سر جاشه بگیم اونی که کم بینا نابینا یا کره چی خوب اگه معتقد به بهشت و جهنم باشیم میشه گفت که اونجا بهش حقش داده میشه ........شرایط ساخته خود ماست خواهر من چرا میخوای بگی یکی که بد رانندگی میکنه یا قوانین رو رعایت نمیکنه یه بلایی سرش میاد بگیم شرایط بدی براش رقم خورد نه خودش خودشو اینطوری کرد .......در ضمن گفتم که به فقر و قناعت نیست به زندگی کردن یکی در عین تنگدستی بهتر از یه پولدار که شب وروزش با بدبختی و حرص خوردن به حفظ پولش و نفهمیدن زندگیش میگذره زندگی میکنه .........مریضی رو هم تو این دنیا مبتلا میشیم این میگه رعایت اصول......عدالت رو باید بشینی واسه خودت خوب تعریفش کنی
دقیقا به واسطه همین جملتون میگم که چرا بعضی آدما حقشون به طور طبیعی و سالم نیس.....
این اصول که میگی...اون پدر و مادری که پول نداره مثلا طی بارداری تحت نظر پزشک باشه چی؟؟؟ پس تکلیف اون چیه؟
بعدشم اگه قرار باشه بگیم اصول پزشکی و علمی...قبلا که علم پیشرفته نبوده چی؟ یا همین الان که خیلیا نمیتونن از این علم بهره ببرن بخاطر وضعیت مالیشون.....!
ببینین گفتم که یه سری مسائل دسته ما نیس!!!
نمیدونم چطوری واقعا منظورمو برسونم.................
 
آخرین ویرایش:

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینم آخرین پست من تو این بخش ایشالا بعد کنکور قسمت بشه باز هم از این بحثا راه بندازیم شما هم برو کتاب اندیشه اسلامیو وردار محکم بخون تقریبا به خیل سوالاتت جواب میده;):gol::gol::gol::gol:

ممنون از حضورت....ایشالا که بتونم قانع شم و گامی در جهت کمک بردارم
بازم ممنون
:gol:
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام!
خیلی وقته که تو بحثا شرکتی نداشتم
اول اینکه جواب سوالتون رو نمی دونم در نهایت بتونین از پاسخ های بچه ها بگیرین و قانع بشین یا نه؟؟
شما به سه مساله اشاره کردین:
1- بیماری پوستی مادرزادی
2- فقر در کل زندگی یک انسان
3- تجرد قطعی یه دختر

و چراییشو پرسیدین؟؟ چرایی بودنشون و چرایی حل نشدنشون!
شاید در نگاه اول از شه مورد از نوادر سوال پرسیدین! ولی دلیل علمی داره هر کدوم!! و دلیل فلسفی و حتی دلیل عرفانی!!
1- بیماری ها از نظر زیستی در اثر اختلالات دی ان ای و اختلال عملکرد اعضای بدن به وجود میان! مثل اینه که بپرسیم چرا غذا می سوزه؟؟ چرا خط تولید یه کارخونه پرت و ضایعات داره؟ از نظر فلسفی، انسان برای هدفی دنیا اومده؛ که یه سناریو هم لازمه! سناریوی اون نوزاد هم این بوده! از نظر عرفانی، کسی نمی تونه بگه اون پایین تر از بقیه هست و درک کمی داره یا ناقصه یا .... مهم درجازدن نیس؛ مهم اینه که خود فرد، بتونه مسئله رو حل کنه و باهاش کنار بیاد! از نظر تصوف وجود و جسم ضعیف تر به خدا نزدیکتره! چون نیازش رو هز لحظه حس می کنه و دیالوگ اون با خدا برا کسی که همچین مشکلی رو نداره پیش نمیاد!

2- فقر! مشکلات خیلی مهمتری هم هستن! محرک تلاش اقتصادی می تونه باشه؛ گردش صنعت و ... به همین هم وابسته هست! اگه فقر نبود و همه دارا بودن، ریزه کاریها و کارهای سطح پایین موردنیاز جامعه رو هیچ کس نمی تونست انجام بده! اون وقت از یه نظر ماها باید چند گونه بودیم یه عده اسنان یه عده غیرانسان بدون شعور و اختیار!! به نظرتون این بهتر بود یا همینی که همه انسان باشن؟؟ فقر در اصل نیازه!! و اصلا بد نیس!! فقر نداشتن یا کم داشتن منبع مالیه!! از نظر علم اقتصاد نیاز داریم نامحدود منبع مالی داریم محدود!! وقتی کسی بتونه مدیریتش کنه، طعمشو حس نمی کنه یا مجبور نیس تا آخرش حس کنه.

3- تجرد دخترا!! یه چیز کاملا اختیاری هست و نه اجباری... همچین چیزی وقتی به سن بلوغ فکری،روحی،جنسی،جسمی رسیدن، با خواسته واقعی یه دختر حل می شه! قرار نیس مثل مامان و مامان بزرگش بشینه منتظر یه پرنس رو اسب سفید!
اینم از یه ور که نگاه کنیم، یه مسئله شخصیه! که در جامعه ما نمودش چند برابره! فقط کافیه از یه زاویه دیگه به قضیه نگاه بشه همین.


هیچ مشکلی حل نشدنی نیس؛ همه مشکلات هستن تا ذهن فعال بشر برای حل اونها پاپیش بذاره! فرق انسان ها در همینه که یکی همون وضعیت رو قبول می کنه یکی نه قبول نمی کنه و سعی می کنه عوضش کنه!

مشکل ها به دست انسان ها حل می شه با راهنمایی و هدایت خدا!

مثلا در مثالهای شما همشون به دست انسان ها قابل حل یا قابل دور زدن هستند!

سلام مرسی از حضورتون...لطف کردین دوست عزیز
در مورد اول کنار اومدن این آدم با زندگیش واقعا سخته....درسته که هیچ کس حق نداره بگه ناقصه یا هر چی...اما چند درصد این حرفو میزنن؟
تا اون بیاد با این مسئله کنار بیاد آسیب های روحیش داغونش میکنه....یه لحظه فک کنین چقد سخته.....
در مورد فقز هستن کسایی که واقعا زحمت میکشن اما باز هم به اون رفاه مالی نمیرسن...انسان پر از آرزوست...تو جامعه الانه ما هم که بیشتر آرزوها اگه پول باشه حل میشه اگه نه که.....
نمیدونم واقعا باید بگم کی مقصره ... خدا یا مملکت یا خود آدم.........
تجرد هم که چزا میگین اجباری نیس؟
به نظرتون دختر چیکار میتونه بکنه؟ بره خواستگاری؟!نمیشه که..........

جملات آخرتون هم ممنون زیبا بود
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
سلام مرسی از حضورتون...لطف کردین دوست عزیز
در مورد اول کنار اومدن این آدم با زندگیش واقعا سخته....درسته که هیچ کس حق نداره بگه ناقصه یا هر چی...اما چند درصد این حرفو میزنن؟
تا اون بیاد با این مسئله کنار بیاد آسیب های روحیش داغونش میکنه....یه لحظه فک کنین چقد سخته.....
در مورد فقز هستن کسایی که واقعا زحمت میکشن اما باز هم به اون رفاه مالی نمیرسن...انسان پر از آرزوست...تو جامعه الانه ما هم که بیشتر آرزوها اگه پول باشه حل میشه اگه نه که.....
نمیدونم واقعا باید بگم کی مقصره ... خدا یا مملکت یا خود آدم.........
تجرد هم که چزا میگین اجباری نیس؟
به نظرتون دختر چیکار میتونه بکنه؟ بره خواستگاری؟!نمیشه که..........

جملات آخرتون هم ممنون زیبا بود

:D سختی رو ماها معنی می کنیم!

*به هر کسی و هر انسانی در جامعه باید ارزش داده بشه، خود فرد هم از طرف کل هستی حمایت می شه! شما از کجا می دونی که حتما بهش آسیب می رسه؟؟ همین شاید بی توجهی ها یا ... باعث بشه اون فرد برای امثال خودش راه حلی پیدا کنه! یا اینکه بتونه به هدف خودش برسه از زندگی و با دیگران کاری نداره که چجوری بهش نگاه می کنن!

*خب حتما راههای بهتری هس مث تغییر شغل یا کسب مهارت و ... و مهمتر تغییر دیدگاهش

*چه اشکالی داره یه دختر (حتی با هماهنگی با پدرمادرش:surprised:) پیشنهاد آشنایی رو بده؟؟ ;) اگه زورش می شه بگه رفته خواستگاری!! نه اسلام و نه هیچ مذهبی با این مخالفه نه جامعه! نشدنی نیس! البته وقتی کسی با این فکر بزرگ شده که زیبای خفته هست، من حرفی ندارم! بشینه منتظر تا بیاد!!
تا جایی که یادمه پیامبر اسلام رو خانومش حضرت خدیجه خواستگاری کرده بود!!!
خانومه موسی هم رفته بود و ازش کمک خواسته بود یا شایدم یه همچین چیزی که زمینه آشنایی اونها و برخورد متقابل رو داشتن! که متقابلا از همدیگه خوششون اومده بوده!!
محیط بسته هست به حد کافی ذهنیت ها رو چرا بسته نگه داریم؟؟ مگه غیر از اینه؟؟
الگوهای خیلی قدیمی رو براتون مثال زدم توو جامعه هم خیلی از این موردا هست...

این چه امت و ملت مسلمونی هست که الگوی ارجح رو ول کرده و چسبیده به عرف بدوی غارنشینی؟؟
تا حالا دقت کرده بودین؟؟

 
آخرین ویرایش:

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
:D سختی رو ماها معنی می کنیم!

*به هر کسی و هر انسانی در جامعه باید ارزش داده بشه، خود فرد هم از طرف کل هستی حمایت می شه! شما از کجا می دونی که حتما بهش آسیب می رسه؟؟ همین شاید بی توجهی ها یا ... باعث بشه اون فرد برای امثال خودش راه حلی پیدا کنه! یا اینکه بتونه به هدف خودش برسه از زندگی و با دیگران کاری نداره که چجوری بهش نگاه می کنن!

*خب حتما راههای بهتری هس مث تغییر شغل یا کسب مهارت و ... و مهمتر تغییر دیدگاهش

*چه اشکالی داره یه دختر (حتی با هماهنگی با پدرمادرش:surprised:) پیشنهاد آشنایی رو بده؟؟ ;) اگه زورش می شه بگه رفته خواستگاری!! نه اسلام و نه هیچ مذهبی با این مخالفه نه جامعه! نشدنی نیس! البته وقتی کسی با این فکر بزرگ شده که زیبای خفته هست، من حرفی ندارم! بشینه منتظر تا بیاد!!
تا جایی که یادمه پیامبر اسلام رو خانومش حضرت خدیجه خواستگاری کرده بود!!!
این چه امت و ملت مسلمونی هست که الگوی ارجح رو ول کرده و چسبیده به عرف بدوی غارنشینی؟؟
تا حالا دقت کرده بودین؟؟

مورد آخرتون...من خودم دقیقا اینارو فهمیدم...حتی پیامبر خودشون به حضرت علی گفتن با فاطمه ازدواج کن....
یا زلیخا که خودش مستقیما به حضرت یوسف ابراز علاقه کرد....
اما الان فرهنگ ما اینو نمیگه ... حتی خود اون پسر این رفتار رو نشان از سبکی دختر میدونه....جا نیوفتاده این موضوع...در صورتی که تو خارج از کشور اگه دختری به کسی علاقه مند بشه راحت عنوانش میکنه...اما اینجا...این فرهنگ............
دین مخالف نیس...اما فرهنگه جامعه ما مخالفه!
در مورد اول خودمونم میدونیم که آسیب میرسه...زمونه الان همینجوریه...من به عینه این مسئله رو دیدم.... میگن عقل مردم به چشمشونه...همینجاس....
این بچه تا کنار بیاد آسیب های روانیش ولش نمیکنه این 1...بعدشم که کنار بیاد کلی مسئله داره تا خودشو تو جامعه اثبات کنه....
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
مورد آخرتون...من خودم دقیقا اینارو فهمیدم...حتی پیامبر خودشون به حضرت علی گفتن با فاطمه ازدواج کن....
یا زلیخا که خودش مستقیما به حضرت یوسف ابراز علاقه کرد....
اما الان فرهنگ ما اینو نمیگه ... حتی خود اون پسر این رفتار رو نشان از سبکی دختر میدونه....جا نیوفتاده این موضوع...در صورتی که تو خارج از کشور اگه دختری به کسی علاقه مند بشه راحت عنوانش میکنه...اما اینجا...این فرهنگ............
دین مخالف نیس...اما فرهنگه جامعه ما مخالفه!
در مورد اول خودمونم میدونیم که آسیب میرسه...زمونه الان همینجوریه...من به عینه این مسئله رو دیدم.... میگن عقل مردم به چشمشونه...همینجاس....
این بچه تا کنار بیاد آسیب های روانیش ولش نمیکنه این 1...بعدشم که کنار بیاد کلی مسئله داره تا خودشو تو جامعه اثبات کنه....


*جامعه ما لولوخورخوره نیس نمی دونم چرا اونطوری می گین؟؟ برخوردهای اشتباهی هست ولی به نسبت کمه! موارد زیادی دیدم که با ملایمت تمام با آدمای کم توان و ... برخورد می شه! خوشبین باشین.


*فرهنگ رو من، تو، اون (=ماها) معنی می کنیم! فرهنگ ما مخالفه؟؟؟ فکر نکنم! مطمئنین؟؟

* بعدشم لازم نیس یه آدم از همه جامعه اجازه بگیره! یا جزئیات زندگیش رو به همه توضیح بده! و بذاره مردم قضاوت کنن! یا در مرحله بعد دخالت! منظورمو متوجه می شین؟؟ تا وقتی از یه چارچوب خارح نشده و کاملاً آگاهانه و با در نظر گرفتن همه شرایط و خصوصیات طرف مقابلش، فقط پیشنهاد آشنایی رو بده، از نظر من که هیچ اشکالی نداره! این تفکر یه دختربچه 10 ساله هم نیس بخدا! دخترهای شیش ساله ای می شناسم که توو خاله بازی الکی دارن عملا انتخاب می کنن! شکل گیری شخصیت یه دختر از همون موقع هاست، هیچ کس هم نمی تونه بگه نه!!! من همچین فکری نداشتم! اینو از نظر روانشناسی هم دنبال کنین، دو جنس همدیگه رو همیشه در سنهای متفاوت سبک سنگین کردن و می کنن...


 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز

*جامعه ما لولوخورخوره نیس نمی دونم چرا اونطوری می گین؟؟ برخوردهای اشتباهی هست ولی به نسبت کمه! موارد زیادی دیدم که با ملایمت تمام با آدمای کم توان و ... برخورد می شه! خوشبین باشین.


*فرهنگ رو من، تو، اون (=ماها) معنی می کنیم! فرهنگ ما مخالفه؟؟؟ فکر نکنم! مطمئنین؟؟

* بعدشم لازم نیس یه آدم از همه جامعه اجازه بگیره! یا جزئیات زندگیش رو به همه توضیح بده! و بذاره مردم قضاوت کنن! یا در مرحله بعد دخالت! منظورمو متوجه می شین؟؟ تا وقتی از یه چارچوب خارح نشده و کاملاً آگاهانه و با در نظر گرفتن همه شرایط و خصوصیات طرف مقابلش، فقط پیشنهاد آشنایی رو بده، از نظر من که هیچ اشکالی نداره! این تفکر یه دختربچه 10 ساله هم نیس بخدا! دخترهای شیش ساله ای می شناسم که دارن عملا انتخاب می کنن!



شما که بر عکس میگی!
اینجا ایرانه ها....
آره مطمئنم!...نمیگم همه اما اکثرا مخالفن از اینکه دختر بره خواستگاری....
من متوجه نشدم دخترای شیش ساله چی رو انتخاب میکنن؟!:surprised:خواستگاری رفتن رو؟؟؟
من خوشبینم....دیدم که میگم...
بعدشم اصلا چرا نباید تو حالت عادی این اتفاق بیوفته (یعتی مثه خیلیای دیگه بی دغدغه ازدواج کنه؟) اول شما اینو جواب بده بعد دنبال راه حل باشیم...
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
شما که بر عکس میگی!
اینجا ایرانه ها....
آره مطمئنم!...نمیگم همه اما اکثرا مخالفن از اینکه دختر بره خواستگاری....
من متوجه نشدم دخترای یش ساله چی رو انتخاب میکنن؟!:surprised:خواستگاری رفتن رو؟؟؟
من خوشبینم....دیدم که میگم...
بعدشم اصلا چرا نباید تو حالت عادی این اتفاق بیوفته (یعتی مثه خیلیای دیگه به دغدغه ازدواج کنه؟) اول شما اینو جواب بده بعد دنبال راه حل باشیم...

من نگفتم عربستانه! ایرانه خب!! ایرانی که یه ذره بچه هاش تو محدودیت فکری-... بزرگ شدن علی الخصوص طی 38 سال اخیر. معمولا هم با قصه های سیندرلا و زیبای خفته و سفیدبرفی بزرگ شدن؛ ... وقتی واقعیت جامعه رو می بینن که نه اونطوری نیس در اصلش؛ می شه اسمش دغدغه! البته آش دهن سوزی هم نیس ولی خب ...
ببینین من خودم فقط می شنوم فلانی با فلانی ازدواج کرده! دیگه جزئیاتشون برا من مهم نیس! و اگه دقت بفرمایین هیچ بزرگتر و کوچیکتری غیر از پدرمادر اونم به علت حق والدین بودنشون، حق سوال نداره! باور بفرمایین.
چراشو از مامان و مامان بزرگتون بپرسین که چرا شما فکر می کنی غیرعادیه؟!:redface:
حالت عادی و غیرعادی نداره که! همه جای دنیا معمولا پسره یه حرکتی می کنه، ولی مواردی هم هستن که دختره هم استارتر آشنایی هست!
 
آخرین ویرایش:

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نگفتم عربستانه! ایرانه خب!! ایرانی که یه ذره بچه هاش تو محدودیت فکری-... بزرگ شدن علی الخصوص طی 38 سال اخیر. معمولا هم با قصه های سیندرلا و زیبای خفته و سفیدبرفی بزرگ شدن؛ ... وقتی واقعیت جامعه رو می بینن که نه اونطوری نیس در اصلش؛ می شه اسمش دغدغه! البته آش دهن سوزی هم نیس ولی خب ...
ببینین من خودم فقط می شنوم فلانی با فلانی ازدواج کرده! دیگه جزئیاتشون برا من مهم نیس! و اگه دقت بفرمایین هیچ بزرگتر و کوچیکتری غیر از پدرمادر اونم به علت حق والدین بودنشون، حق سوال نداره! باور بفرمایین.
چراشو از مامان و مامان بزرگتون بپرسین!:redface:
حالت عادی و غیرعادی نداره که! همه جای دنیا معمولا پسره یه حرکتی می کنه، ولی مواردی هم هستن که دختره هم استارتر آشنایی هست!

ممنونم از جواباتون...باید بیشتر سرچ کنم و فکر کنم...تا مطلقا قانع شم...چون میدونم دوباره تا یه صحنه دیگه ببینم بازم افکارم میاد سراغم...:(
الان بیشتریا گفتن اینا حکمته...امتحانه...یا...یا...
اما من میگم این چطوریه که یکی داره یکی نداره....یکی تلاش میکنه نمیرسه....یکی تلاش نمیکنه میرسه...
یکی اینطوری یکی اونطوری...
بیشتر هم بابته اون بچه ها ذهنم درگیره و ناراحت....الان یجورایی بخاطر این بچه ها موندم تو عدالت خدا...
یا اینکه دختری اینطوری نمیتونه ازدواج کنه یا دیر ازدواج میکنه.....
با همه حرفاتون موافقم مشکلات حل میشن....اما تا بیاد حل شه آدمو دق میده.....
نمیدونم چرا نمیتونم قانع شم.............
:(
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام به همه هم باشگاهی ها و دوستای عزیزم:gol:

راستش هدف از زدن این تاپیک این بود که به سوال ها و چراهایی که ذهنمو به خودش مشغول کرده پاسخ روشنی براشون پیدا کنم...
سوالهایی که شاید واسه خیلیا مطرح شده باشه...امیدوارم با توجه به
دلیل های درست و محکم شما پاسخ درست رو پیدا کنم.:gol:


سوالاتمو به صورت عامیانه مطرح می کنم:

همیشه شاهدیم که یه تعدادی از نوزادانی که متولد میشن دچار بیماری هایی هستن که در سرنوشت و زندگی آیندشون مخاطره آمیزه...
بیماری هایی که واقعا تاثیر خیلی بدی روی فرد میذاره مخصوصا از لحاظ روحی...
(چند وقت پیش خبری پخش شد که دختر بچه ای در یکی از شهرهای استان کرمان زندگی می کنه که تمام بدنش ضایعات پوستی داره....طوری که من به شخصه خیلی ترسیدم...):(
سوال اولم اینه که چرا یه همچین بیماری هایی برای نوزادی که هنوز درکی از دنیا نداره به وجود میاد؟ و بدتر اینکه خیلیها تا آخر عمرشون گریبان گیر این نوع بیماری ها هستن و زندگی عادی و طبیعی که حق هر انسانیه رو از دست میدن و چه بسا از بسیاری از نعمت های خدا محروم میمونن....
واقعا علت این مسئله رو نمیفهمم...چرا؟؟؟




سوال دیگرم اینکه یه سری از آدما از اول فقیر به دنیا میان و فقیر هم از دنیا میرن...اینکه این مشکلات چرا در یه دوره ای نیست؟ مثلا بعد از یه مدتی به راحتی از نظر مالی برسن؟؟؟

و

سوال آخرم
هم اینه که تو جامعه میبینیم که بعضی از دخترها و آقا پسرها شرایط ازدواج براشون پیش نمیاد...یا خیلی دیر پیش میاد...
خصوصا در دخترهای ما...این مسئله هم واقعا ناراحت کنندس برای دختر....
با توجه به اینکه دخترها در یه سنی به این نکته میرسن که باید ازدواج کنن...اما متاسفانه پیش نمیاد و یا دیر هست که باز باعث آسیب های روحی میشه...
حالا میخوام بپرسم چرا این مسائل به وجود میاد...مسائلی که راه حلش دسته هیچ انسانی نیس...
تنها خدا این مشکلات را میتونه حل کنه...
چرا اصلا این مشکلات به وجود میاد و چرا حل نمیشه در اکثر موارد؟


پ.ن: دوستانی که میان نظر میدن پیشاپیش تشکر میکنم...فقظ از اسپم و توهین جدا خودداری کنید.
من فقط دنبال جواب درست و روشن هستم.دلم میخواد دوستان همکاری کنن که به طور سالم گفتگو کنیم و خدای نکرده باعث حذف شدن تاپیک نشیم.
:gol:

(مدیران محترم اگر این تاپیک مربوط به این بخش نیس و انتقال پیدا کرد بهم اطلاع بدین...خواهس می کنم حدفش نکنین...ممنونم)

با تشکر.


سلام
در مورد سوال اولتون نظر خاصی ندارم

فقط اینو میتونم بگم خیلی از بیماریهای امروزی بر اثر آلودگیهای بیش از اندازه محیط زیسته
سابق بر این بیماریها رو به ازدواج های فامیلی نسبت میدادن:D

در مورد سوال دومتون
روزی گشاده و روزی تنگ:
در قرآن کریم آیات متعددی است که مفاد آنها این است که خداوند روزیِ هر کس را که بخواهد گشاده می‌کند و روزی هرکس را بخواهد تنگ می‌گرداند. مانند: «الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر»(1) خداوند روزی هر کس را بخواهد گشاده می‌کند و یا تنگ می‌کند و نیز می‌فرماید «ان ربک یبسط الرزق لمن یشا و یقدر انه کان بعباده خبیرا بصیرا»(2) پروردگار روزی را گشاده می‌کند برای هر کس که بخواهد و تنگ می‌گرداند. او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست، ونیز می‌فرماید: «الله یبسط الرزق لمن یشاء من عباده و یقدر له ان الله بکل شیء علیم».(3) خداوند گشاده می‌کند روزی را برای هر که از بندگانش که بخواهد و تنگ می‌کند برای هر که بخواهد


1- سوره رعد، آیه 26
2- الاسراء، آیه 30
3- سوره عنکبوت، آیه 62


در مورد سوال سومتون

سخت گیری بیش از اندازه دختران وخانواده ها
البته یک مورد مهم هم هست
در کلام معصومین اومده شهوت رانی باعث تاخیر ازدواج میشه
سند معتبرش رو براتون پیدا میکنم میزارم


تشکر بخاطر آرامش حاکم بر بحث منطقی اتون :gol:
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
ممنونم از جواباتون...باید بیشتر سرچ کنم و فکر کنم...تا مطلقا قانع شم...چون میدونم دوباره تا یه صحنه دیگه ببینم بازم افکارم میاد سراغم...:(
الان بیشتریا گفتن اینا حکمته...امتحانه...یا...یا...
اما من میگم این چطوریه که یکی داره یکی نداره....یکی تلاش میکنه نمیرسه....یکی تلاش نمیکنه میرسه...
یکی اینطوری یکی اونطوری...
بیشتر هم بابته اون بچه ها ذهنم درگیره و ناراحت....الان یجورایی بخاطر این بچه ها موندم تو عدالت خدا...
یا اینکه دختری اینطوری نمیتونه ازدواج کنه یا دیر ازدواج میکنه.....
با همه حرفاتون موافقم مشکلات حل میشن....اما تا بیاد حل شه آدمو دق میده.....
نمیدونم چرا نمیتونم قانع شم.............
:(

زندگی نامه آدمای بزرگ با ذهن پویا که بین آدمای کوچیک و با ذهن کند و تعصب کج به اهداشون رسیدن رو بخونین و فقط دنبال چن تا خبر از کرمان و ... نباشین، هم وسعت جهان بینی تون زیاد می شه و هم بهتر می تونین تحلیل کنین که زندگی یه پدیده خودجوش فردی هست و جامعه خیلی از مواقع حکم اینو داره که گوجه گندیده پرت می کنه با این که خلافش درسته؛ در یک زندگی اجتماعی بقیه انسان ها باید از دست همدیگه بگیرن؛ اگه نمی تونن از پای آدما نگیرن و به کار خودشون برسن!
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
در مورد سوال اولتون نظر خاصی ندارم

فقط اینو میتونم بگم خیلی از بیماریهای امروزی بر اثر آلودگیهای بیش از اندازه محیط زیسته
سابق بر این بیماریها رو به ازدواج های فامیلی نسبت میدادن:D

در مورد سوال دومتون
روزی گشاده و روزی تنگ:
در قرآن کریم آیات متعددی است که مفاد آنها این است که خداوند روزیِ هر کس را که بخواهد گشاده می‌کند و روزی هرکس را بخواهد تنگ می‌گرداند. مانند: «الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر»(1) خداوند روزی هر کس را بخواهد گشاده می‌کند و یا تنگ می‌کند و نیز می‌فرماید «ان ربک یبسط الرزق لمن یشا و یقدر انه کان بعباده خبیرا بصیرا»(2) پروردگار روزی را گشاده می‌کند برای هر کس که بخواهد و تنگ می‌گرداند. او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست، ونیز می‌فرماید: «الله یبسط الرزق لمن یشاء من عباده و یقدر له ان الله بکل شیء علیم».(3) خداوند گشاده می‌کند روزی را برای هر که از بندگانش که بخواهد و تنگ می‌کند برای هر که بخواهد


1- سوره رعد، آیه 26
2- الاسراء، آیه 30
3- سوره عنکبوت، آیه 62


در مورد سوال سومتون

سخت گیری بیش از اندازه دختران وخانواده ها
البته یک مورد مهم هم هست
در کلام معصومین اومده شهوت رانی باعث تاخیر ازدواج میشه
سند معتبرش رو براتون پیدا میکنم میزارم


تشکر بخاطر آرامش حاکم بر بحث منطقی اتون :gol:

ممنون از حضورتون مدیر عزیز
متشکرم از حسن توجهتون....
مورد اول و سوم بیشتر آزارم میده....
مورد سوم بعضی دخترا که واقعا سختگیری ندارن طفلکیا کم توقع هم هستن....اما نمونه هاش هست و سراغ دارم....واقعا دلیلشو نمیفهمم.....
مورد دوم هم ممنون از جوابه با دلیل درستتون....:gol:
 
آخرین ویرایش:

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی نامه آدمای بزرگ با ذهن پویا که بین آدمای کوچیک و با ذهن کند و تعصب کج به اهداشون رسیدن رو بخونین و فقط دنبال چن تا خبر از کرمان و ... نباشین، هم وسعت جهان بینی تون زیاد می شه و هم بهتر می تونین تحلیل کنین که زندگی یه پدیده خودجوش فردی هست و جامعه خیلی از مواقع حکم اینو داره که گوجه گندیده پرت می کنه با این که خلافش درسته؛ در یک زندگی اجتماعی بقیه انسان ها باید از دست همدیگه بگیرن؛ اگه نمی تونن از پای آدما نگیرن و به کار خودشون برسن!
این تیکه رو کلا متوجه نشدم!
من مثال زدم...کلا میدونی میگم چرا هست این موارد؟ چه حالا 1 مورد چه 1000 تا....
چرا برا بعضی افراد اینطور مشکلاته خیلی بد....(مثل ضایعات پوستی) به وجود میاد.....این آیا با عدالت خدا یکیه؟
 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز

مگه سهمیه حکومتیه که بدن به خانواده های معظم Xو Y ؟
نه به نظر من استعداد انیشتن با شما ومن و.. یکی بود ! اونچه بین ما فاصله میندازه توانایی استفادمونه از استعداد
شما یه آدم معمولی رو ببین که دست بر قضا تو سن 30 سالگی کور میشه ! تا قبلش عین بقیه بوده ولی از اون موقع به بعد حس شنواییش به طرز عجیبی دقیق میشه ! چون تمرکز رو صدا بالا برده اونم خوش نه اینکه بگی سیستم بدنش اینجوری آفریده شده وگرنه همون شرایط یکی هست کلا از زندگی میره بیرون
یا یکی که کر میشه به طرز شگرفی لب خونی میکنه ! و..............

درمورد قسمت اول: من به این جمله اعتقاد دارم.............هرکه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند....

در مورد قسمت دوم: یعنی شما میگی استعداد همه یه اندازس؟؟؟...
میشه گفت که همه استعداد بالقوه دارند ولی بستگی داره چه مقدارشو بالفعل کنن......ولی اینکه هم اندازس نه؟؟؟
مثلا من دوستم از بچگی نقاشیش عالی بود......ولی من نه حتی تلاشم کردم ولی مثله اون نشد....پس استعداد اون تو این زمینه بیشتر بوده!!!....
در عوض من تو یه زمینه دیگه بهتر بودم........
 

?Why

عضو جدید

حالا میخوام بپرسم چرا این مسائل به وجود میاد...مسائلی که راه حلش دسته هیچ انسانی نیس...
تنها خدا این مشکلات را میتونه حل کنه...
چرا اصلا این مشکلات به وجود میاد و چرا حل نمیشه در اکثر موارد؟

دوستان مذهبی اراده کنن میتونن ده بیست صفحه واست کپی پیست بیارن از انواع و اقسام توجیهات رنگو وارنگ با کلمات غلمبه سلمبه ای که تو دکون هیچ عطاری پیدا نمیشه ... تا حالا چرا نیومدن ، نمیدونم !

خدا این مشکلات رو بوجود نیاورده که فقط خدا بتونه مشکلات رو حل کنه ... تلخ یا شیرین ، این واقعیت جهانیه که توش زندگی میکنیم ...
وقتی به این رسیدیم ، از این سوالات میگذریم و به دنبال علتهای اصلی (تو مثال شما علل فیزیولوژی مثلاً ... ) و راه حل های علمی خواهیم رفت .
توجیهات ماورایی ، فقط باعث میشه آدم حالتی منفعلانه بخودش بگیره این جور مواقع .
هرچند شاید ، شاید این توجیهات برای یه بچه تو ایران ، به عنوان مسکنی موقت بد نباشه ...
ولی وقتی بزرگتر شد باید یه هدف ملموس تر (دنیوی) بهش داد تا امیدِ زندگیش باشه ... مثلاً اینکه تلاش کنه تا بچه ی دیگه مشکل اونو پیدا نکنه هیچ وقت ...
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان مذهبی اراده کنن میتونن ده بیست صفحه واست کپی پیست بیارن از انواع و اقسام توجیهات رنگو وارنگ با کلمات غلمبه سلمبه ای که تو دکون هیچ عطاری پیدا نمیشه ... تا حالا چرا نیومدن ، نمیدونم !

خدا این مشکلات رو بوجود نیاورده که فقط خدا بتونه مشکلات رو حل کنه ... تلخ یا شیرین ، این واقعیت جهانیه که توش زندگی میکنیم ...
وقتی به این رسیدیم ، از این سوالات میگذریم و به دنبال علتهای اصلی (تو مثال شما علل فیزیولوژی مثلاً ... ) و راه حل های علمی خواهیم رفت .
توجیهات ماورایی ، فقط باعث میشه آدم حالتی منفعلانه بخودش بگیره این جور مواقع .
هرچند شاید ، شاید این توجیهات برای یه بچه تو ایران ، به عنوان مسکنی موقت بد نباشه ...
ولی وقتی بزرگتر شد باید یه هدف ملموس تر (دنیوی) بهش داد تا امیدِ زندگیش باشه ... مثلاً اینکه تلاش کنه تا بچه ی دیگه مشکل اونو پیدا نکنه هیچ وقت ...

ممنون از حضورتون
شما میفرمایین که این مشکلات توسط خود ما آدما به وجود اومده؟
ینی مادری که به هر دلیلی در دوران بارداری زیر نظر پزشک نبوده و بچه ای رو به دنیا آورده که چنین مشکلاتی داره خودش مقصر بوده؟ یعنی اینکه میخواسته فرزندی داشته باشه بده؟
مثلا نمیتونسته پولی برای تحت درمان بودن بپردازه...(که شاید اصلا فکرشو نمیکرده بچه ای که ازش متولد میشه یک چنین مشکلی داشته باشه...) و حالا صاحب فرزندی به این شکل شده .... خود این مادر و پدر و مقصرن؟
 
  • Like
واکنش ها: ?Why

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام!
از نظر تصوف وجود و جسم ضعیف تر به خدا نزدیکتره! چون نیازش رو هز لحظه حس می کنه و دیالوگ اون با خدا برا کسی که همچین مشکلی رو نداره پیش نمیاد!


این موردی که اشاره کردین.... از نظر تصوف وجود و جسم ضعیف تر به خدا نزدیکتره...
طرف کلی به درگاه خدا دعا میکنه و ازش میخواد که خوب شه...اما اجابت نمیشه....یا شاید خیلی زمان بره تا اجابت شه....در کل هستن که شفایی نگرفتن....
اون وقت این مسئله که میگین به خدا نزدیکتره که اینجا یجورایی نقض میشه.... یعنی این آدم همچین احساسی رو نداره که به خدا نزدیکتره...

مثلا شخصه خودم یه مشکلی برام به وجود اومده هنوز هیچ جوابی براش نگرفتم....اینطور وقتاس که شک میکنم... همه میگن دعا کنی اجابت میشه...(اینم بگم از خواسته ها معمول و عادی حرف زدم نه چیز غیر منطقی...)....

میدونین به نظرم وقتی این بچه به این شکل متولد شده حالا به هر دلیل علمی یا غیر علمی... وقتی خودش میخواد که درمان شه و این خوب شدن رو همیشه از خدا میخواد....چرا خدا اجابتش نمیکنه...
(وقتی اون بچه دستای کوچیکشو بالا می بره و از خدا میخواد که خوب شه و نمیشه..... وقتی میپرسه چرا خدا جوابمو نداد؟ مگه منو دوست نداره؟ چی باید جواب داد.....:()
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
این موردی که اشاره کردین.... از نظر تصوف وجود و جسم ضعیف تر به خدا نزدیکتره...
طرف کلی به درگاه خدا دعا میکنه و ازش میخواد که خوب شه...اما اجابت نمیشه....یا شاید خیلی زمان بره تا اجابت شه....در کل هستن که شفایی نگرفتن....
اون وقت این مسئله که میگین به خدا نزدیکتره که اینجا یجورایی نقض میشه.... یعنی این آدم همچین احساسی رو نداره که به خدا نزدیکتره...

مثلا شخصه خودم یه مشکلی برام به وجود اومده هنوز هیچ جوابی براش نگرفتم....اینطور وقتاس که شک میکنم... همه میگن دعا کنی اجابت میشه...(اینم بگم از خواسته ها معمول و عادی حرف زدم نه چیز غیر منطقی...)....

میدونین به نظرم وقتی این بچه به این شکل متولد شده حالا به هر دلیل علمی یا غیر علمی... وقتی خودش میخواد که درمان شه و این خوب شدن رو همیشه از خدا میخواد....چرا خدا اجابتش نمیکنه...
(وقتی اون بچه دستای کوچیکشو بالا می بره و از خدا میخواد که خوب شه و نمیشه..... وقتی میپرسه چرا خدا جوابمو نداد؟ مگه منو دوست نداره؟ چی باید جواب داد.....:()

شما چرا با ذهنیت یه بچه به قضیه نگاه می کنین؟؟ مگه دعا تنها راه حل مشکلات هست؟ همین دیدگاه بچگونه و غیر واقعی از خداشناسی شما رو به خطا می ندازه. وجود، خودش نعمته که شکرگزاری باید بشه، شکر گزاری رو بلده که تازه بشینه دعا هم بکنه؟؟؟ شکرگزاری در عمل اتفاق می افته؛ یعنی قدرش رو بدونه! دعا بعضی وقتها زیاده خواهی هست و طرح زندگی اون فرد به هم میریزه باید اون مشکل باشه تا فرد از جاش پاشه و حرکتی بکنه!
تصوف رو یه نوزاد نمی فهمه که! حتی خیلی ها نمی دونن چی هست! من خودمم به این دیدگاه نرسیدم هنوز!
برداشتمو از دیدگاه یه دکتر متصوف که سالها تحقیق کرده، براتون نوشتم؛

در مقابل هستی، نیستی هست! این یه فرصت هست که هر کس به شکلی امکان وجود پیدا می کنه. به نظرتون همین زندگی اونقدر ارزشمند نیس که همه قابلیت های حس و درک رو بذاریم کنار، بچسبیم به اینکه چرا بقیه دارن و چن نفر ندارن؟؟
برعکسش رو نگا کنیم:
وقتی یه نفر سلامتی کامل داره، تضمینی هست که هیچ مشکلی براش پیش نمیاد؟ یا بیشتر از یه ادم بیمار قابلیت فهم و درک و... داره؟
ثروت و داشتن همسر می تونه تضمین کنه که فرد زندگی ایده آل رو داشته باشه؟ با نداشتنش کسی نَمُرده! ولی وقتی نیاز داره، می تونه به دستش بیاره نه اینکه بشینه بگه من چرا ندارم؟ می دونین که دو مورد اکتسابی هست و بعدا به دست میارن خیلیا! هیچ کس از روز اول که دنیا میاد، ثروت یا همسر نداره!!

خلاصه بگم:
فرصت و تهدید
فرصت: وقتی همه چیزو داری که بقیه ندارن، حفظش کن و بهترین استفاده رو بکن ازش؛ اگر نشد مسئول خودتی
تهدید: وقتی نداری، و مورد هجمه اطراف هستی، تلاش کن به دست بیاری؛ اگر نشد مسئول خودتی


 
آخرین ویرایش:

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما چرا با ذهنیت یه بچه به قضیه نگاه می کنین؟؟ مگه دعا تنها راه حل مشکلات هست؟ همین دیدگاه بچگونه و غیر واقعی از خداشناسی شما رو به خطا می ندازه. وجود، خودش نعمته که شکرگزاری باید بشه، شکر گزاری رو بلده که تازه بشینه دعا هم بکنه؟؟؟ شکرگزاری در عمل اتفاق می افته؛ یعنی قدرش رو بدونه! دعا بعضی وقتها زیاده خواهی هست و طرح زندگی اون فرد به هم میریزه باید اون مشکل باشه تا فرد از جاش پاشه و حرکتی بکنه!
تصوف رو یه نوزاد نمی فهمه که! حتی خیلی ها نمی دونن چی هست! من خودمم به این دیدگاه نرسیدم هنوز!
برداشتمو از دیدگاه یه دکتر متصوف که سالها تحقیق کرده، براتون نوشتم؛

در مقابل هستی، نیستی هست! این یه فرصت هست که هر کس به شکلی امکان وجود پیدا می کنه. به نظرتون همین زندگی اونقدر ارزشمند نیس که همه قابلیت های حس و درک رو بذاریم کنار، بچسبیم به اینکه چرا بقیه دارن و چن نفر ندارن؟؟
برعکسش رو نگا کنیم:
وقتی یه نفر سلامتی کامل داره، تضمینی هست که هیچ مشکلی براش پیش نمیاد؟ یا بیشتر از یه ادم بیمار قابلیت فهم و درک و... داره؟
ثروت و داشتن همسر می تونه تضمین کنه که فرد زندگی ایده آل رو داشته باشه؟ با نداشتنش کسی نَمُرده! ولی وقتی نیاز داره، می تونه به دستش بیاره نه اینکه بشینه بگه من چرا ندارم؟ می دونین که دو مورد اکتسابی هست و بعدا به دست میارن خیلیا! هیچ کس از روز اول که دنیا میاد، ثروت یا همسر نداره!!

خلاصه بگم:
فرصت و تهدید
فرصت: وقتی همه چیزو داری که بقیه ندارن، حفظش کن و بهترین استفاده رو بکن ازش؛ اگر نشد مسئول خودتی
تهدید: وقتی نداری، و مورد هجمه اطراف هستی، تلاش کن به دست بیاری؛ اگر نشد مسئول خودتی



حرفاتون کاملا صحیح و متین
ممنونم
پس شما میفرمایین به هر دلیلی اگر مشکل به وجود اومد در جهت رفع مشکل قدم برداشت...نه اینکه بگیم چرا این مشکل هست...
من اینو قبول دارم اما کلا نمیدونم چطور میشه اینو به یه بچه فهموند....
به هر حال این بچه میپرسه که چرا اینطوری شده و چرا خوب نمیشه؟نمیپرسه؟
خب چه توضیحی براش قابل قبوله.....اصلا بچه نه ... آدم بزرگ... بر فرض خود من اگر یه همچین مشکلی داشتم تو این سن بازم میگم چرا من...من چه فرقی با بقیه دارم...و و .... چرا حل نمیشه...اصلا چطوری حلش کنم... وقتی دسته من نیس...
خواه ناخواه در برخورد با مشکلات این سوالات به وجود میاد...(اینم میدونم که قدم اول فهمیدن و درک کردنه این مشکل هستش بعدش کنار اومدن و نهایتا تلاش برای رفع مشکل....)
به همه اینا واقفم...اما یه سری مشکلات واقعا معضل بزرگی میشن... تا بیایم برای حلش اقدام کنیم کلی زمان میبره...روح و روانشم که کلا هیچی دیگه....
ببینین من نمیدونم چطور منظورمو برسونم....
من میگم اصلا چرا یک چنین مشکلاته بزرگ که خارج از حیطه انسانه به وجود میاد...
مشکل همیشه و همه جا هست اما یه سری از مشکلات غیر قابل تحمل هستن حداقل برای من به شخصه درکش سخته...
شما میگی اون مشکل وجود داره تا طرف حرکتی بکنه...خب نمیشد جور دیگه ای مشکل داشت که باعث نشه از نطر روانی بار سنگینی رو داشت؟
ببینین دوسته من یه جریانی رو در مورد بخش اول مثال زدم که دختر بچه ای خیلی باهوش تک فرزند خانوادش و دارای پدر و مادری بسیار تا بسیار مهربون...کسایی که آزارشون به یه مورچه هم نمیرسه...اما صاحب فرزندی میشن که متاسفانه صورتش به طرز خیلی بدی رشد کرده...عکسی ازش ندارم وگرنه اینجا میذاشتم تا خودتون ببینین...این پدر و مادر هم فکر میکنم فامیل نزدیک باهم نیستن که ازدواج کردن...از نطر مالی هم جزء قشر کم درآمد جامعه هستن... یعنی خانم تحت نظر پزشک در دوران بارداریشون نبوده...این بچه با کلی شادی پدر و مادر به دنیا میاد ولی با این وصفی که گفتم...پدر بچه اقدام به درمانش میکنه...که هنوز نتیجه ای نگرفتن...این بچه داره با همین وضعیت بزرگ میشه و این خیلی دردآوره...چون وقتی بره تو جامعه تازه دردشو میفهمه...
حالا من برام درکش سخته که چرا اینطور شده...(به قول شما دوست عزیز این مشکل حل میشه اما خون به جیگر میشن تا درست شه این 1 ... تاثیرات روانی بدی رو هر 3 نفر بیشتر از همه بچه گذاشته و خواهد گذاشت 2...)... میتونست این بچه به این شکل نباشه میتونست سالم باشه تا اینقدر دردآور نشه...میتونست اصلا جور دیگه ای باشه تا حداقل درکش راحت تر بشه...اما وجود داره.. هست...
من و شما ساده یه حرفی رو میزنیم و 4 تا دلیل میاریم اما آیا این دلایل غم و درد رو کم میکنه؟...
این تنها یک موردشه که من از نزدیک دیدمش...(باورتون نمیشه اولین دفعه ای که بچه رو دیدم حتی از ترسی که داشتم نمیتونستم بهش نگاه کنم...دیگه شما ببینین چقد بد بوده...)
در مورد سوم هم باز موردی رو سراغ دارم...
 
آخرین ویرایش:

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
لاله و لادن رو که میشناسین...همون دوقلوهای بهم چسبیده...(همین الان هم بسیار مواردی به دنیا میاد مثله لاله و لادن...)



10سال قبل، بود که معروف ترین دوقلوهای تاریخ ایران تبدیل به سوژه خبری رسانه های دنیا شدند.
روزی که لاله و لادن، دوقلوهای بهم چسبیده 29ساله زیر تیغ جراحی رفتند و 52ساعت با مرگ دست و پنجه نرم کردند اما قبل از آن که جدا شدنشان را به چشم ببینند، از دنیا رفتند.


(روحشون شاد...روزی رو که رفتن بیمارستان برای عمل رو کاملا یادمه......کلی اشک ریختم.....:()

این دو نفر کلی هم تحت درمان قرار گرفتن و عاقبت عمل شدند اما از عمل سالم بیرون نیومدن و هر دوی این عزیزان به رحمت ایزدی رفتن...
دوستانی که میگن اگر مشکل داری اقدام به حل مشکل کن...
خب این دو نفر هم به امید خوب شدن عمل کردن اما چی شد؟ خوب شدن؟ .... نه....
من با گفتن این مطلب خواستم بگم که تکیه نکردم به چند مورد خبر ... اصلا کاری به تعداد این جور اتفاقات ندارم....مسئله من چرایی این اتفاقات ناگوار و چرا خوب نشدن در اکثر موارد هستش...
 

havij139

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستم
ممنون بابت دعوتتون

تقریبا همه با این چنین سوالاتی روبروشدن.... راستش جواب قاطعی نمیشه بهشون داد
مثلا یکی میگه چرا من باید توی خانواده ای بزرگ شم که به نون شبشون محتاجن.... بعدباید کلی سختی بکشم و از هشت سالگی کار کنم... ولی یکی توی خانواده ی مرفح( یک یمطمئنم از نظر املایی اشتباستا) به دنیا میاد و با پول درس میخونه همه چی هم واسش محیاست و بعد میره دانشگاه بعدشم کلی فامیل پولدارو گردن کلفت داره و با پارتی میره سر کارو بعدشم ازدواج با یه دختر خوب و بعدش خونه و ماشین هم که پدرش داره و بعد هم به خوشی زندگی میکنه
ولی من و امثال من باید تا اخر عمر زحمت بکشیم و اگه هم بین ما استثناهایی باشه که به موفقیت بالایی رسیدن با تلاشی هزار برابر بقیه به این موقعیت رسیدن و از زندگی کردن هم افتادن

یا یکی میگه چرا باید پدرو مادر من معتاد باشن...درسته اختیار هر انسان دست خودشه ولی خیلی تاثیر داره که اگه پدرو مادر معتاد باشن به احتمال بیشتر از 80 درصد اون بچه هم معتاد میشه و به سمت یه چیزی بلخره میره.. اگه همون بجه توی یک خانواده ی خوب تر به دنیا میومد احتمالش که به این سمت بره خیلی کمتر بود

یا چرا یه بچه از کوچیکی سرطان داره....
و کلی چیزای دیگه
که هرکسی نقصی هم داره درسته که همه میگن که عوضش خدا یه استعداد دیگه داده بهش یا اینکه خودش ممکنه از اون وضعیت راضی باشه ... به نظر من اکثر این توجیحات مسخرست.. اون هایی که قبول دارن دعا کنن که خدا چشم هاشونو ازشون بگیره و عوضش یه استعداد دیگه بهش بده.... یا غیره...ممکنه همچین ادمایی هم باشن هاااا.. ولی اکثرا اینطوری نیستن
همین برنامه ی ماه عسل امسال سه تا خواهر نابینا بودن ولی قالی میبافتن!و دانشگاه هم میرفتن !.. خوب این استعداد بود مثلا.. ولی کسی ازشون قالی نمیخرید.. تا اینکه اومدن تلوزیون و بعد از طریق برنامه مشهور شدن و از همون طریق مردم برای کمک قالی هاشونو میخریدن.. بعد هم ازشون سوال کردن که چه ارزوی دارید.. باز هم گفتن دوست داریم بینا بشیم

برای اینکه کافر نشی...... و به خدا شک نکنی

تنها چارش اینه یا بیخیال بشی..... یا اینکه بگی توی هر چیزی یه حکمتی هست.... همین

مثل اون داستان یا کارتونی که زمان بچگی می دیدیم.. نمیدونم کدوم پیامبر بود که سوار یه کشتی شده بود و کشتی رو سوراخ کرد... بعد همه ناراحت شدن و گفتن ای پیامبر چرا اینکارو کردی همه غرق میشیم.. پیامبر گفت یه حکمتی توی این کارم هست.. حکمتش هم این بود که چندی بعد دزد دریایی حمله کردن و چون کشتی خراب بود از حمله به اون منصرف شدن
یا اون پیامبر رفت و یه پسر بچه رو با دستای خودش کشت !!!!!.. همراهش ازش پرسید چرا این طفله معصوم رو کشتی ای پیامبر!!!!.. پیامبر هم گفت چون اگر زنده بمونه در اینده هم به خودش و هم به چند نفر دیگه ضرر میرسونه( فکر کنم دراینده چند نفر رو می خواسته بکشه).. و با این کار اونو از جهنم نجاات دادم !! و غیره
شرمنده زیاد شد...
امرا اگه تا اخر بخونیش خخخخخخخخخخخ
 
آخرین ویرایش:

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستم
ممنون بابت دعوتتون

تقریبا همه با این چنین سوالاتی روبروشدن.... راستش جواب قاطعی نمیشه بهشون داد
مثلا یکی میگه چرا من باید توی خانواده ای بزرگ شم که به نون شبشون محتاجن.... بعدباید کلی سختی بکشم و از هشت سالگی کار کنم... ولی یکی توی خانواده ی مرفح( یک یمطمئنم از نظر املایی اشتباستا) به دنیا میاد و با پول درس میخونه همه چی هم واسش محیاست و بعد میره دانشگاه بعدشم کلی فامیل پولدارو گردن کلفت داره و با پارتی میره سر کارو بعدشم ازدواج با یه دختر خوب و بعدش خونه و ماشین هم که پدرش داره و بعد هم به خوشی زندگی میکنه
ولی من و امثال من باید تا اخر عمر زحمت بکشیم و اگه هم بین ما استثناهایی باشه که به موفقیت بالایی رسیدن با تلاشی هزار برابر بقیه به این موقعیت رسیدن و از زندگی کردن هم افتادن

یا یکی میگه چرا باید پدرو مادر من معتاد باشن...درسته اختیار هر انسان دست خودشه ولی خیلی تاثیر داره که اگه پدرو مادر معتاد باشن به احتمال بیشتر از 80 درصد اون بچه هم معتاد میشه و به سمت یه چیزی بلخره میره.. اگه همون بجه توی یک خانواده ی خوب تر به دنیا میومد احتمالش که به این سمت بره خیلی کمتر بود

یا چرا یه بچه از کوچیکی سرطان داره....
و کلی چیزای دیگه
که هرکسی نقصی هم داره درسته که همه میگن که عوضش خدا یه استعداد دیگه داده بهش یا اینکه خودش ممکنه از اون وضعیت راضی باشه ... به نظر من اکثر این توجیحات مسخرست.. اون هایی که قبول دارن دعا کنن که خدا چشم هاشونو ازشون بگیره و عوضش یه استعداد دیگه بهش بده.... یا غیره...ممکنه همچین ادمایی هم باشن هاااا.. ولی اکثرا اینطوری نیستن
همین برنامه ی ماه عسل امسال سه تا خواهر نابینا بودن ولی قالی میبافتن!و دانشگاه هم میرفتن !.. خوب این استعداد بود مثلا.. ولی کسی ازشون قالی نمیخرید.. تا اینکه اومدن تلوزیون و بعد از طریق برنامه مشهور شدن و از همون طریق مردم برای کمک قالی هاشونو میخریدن.. بعد هم ازشون سوال کردن که چه ارزوی دارید.. باز هم گفتن دوست داریم بینا بشیم

برای اینکه کافر نشی...... و به خدا شک نکنی

تنها چارش اینه یا بیخیال بشی..... یا اینکه بگی توی هر چیزی یه حکمتی هست.... همین

مثل اون داستان یا کارتونی که زمان بچگی می دیدیم.. نمیدونم کدوم پیامبر بود که سوار یه کشتی شده بود و کشتی رو سوراخ کرد... بعد همه ناراحت شدن و گفتن ای پیامبر چرا اینکارو کردی همه غرق میشیم.. پیامبر گفت یه حکمتی توی این کارم هست.. حکمتش هم این بود که چندی بعد دزد دریایی حمله کردن و چون کشتی خراب بود از حمله به اون منصرف شدن
یا اون پیامبر رفت و یه پسر بچه رو با دستای خودش کشت !!!!!.. همراهش ازش پرسید چرا این طفله معصوم رو کشتی ای پیامبر!!!!.. پیامبر هم گفت چون اگر زنده بمونه در اینده هم به خودش و هم به چند نفر دیگه ضرر میرسونه( فکر کنم دراینده چند نفر رو می خواسته بکشه).. و با این کار اونو از جهنم نجاات دادم !! و غیره
شرمنده زیاد شد...
امرا اگه تا اخر بخونیش خخخخخخخخخخخ

ممنون دوسته مهربونم از حضورت و حرفای قشنگت
اتفاقا تا آخرشو خوندم...
برنامه ماه عسل رو همیشه میبینم ...تو همون برنامه یه خواهر و برادر رو آورد که هر دوتاشون یجور بیماری پوستی داشتن...نمیدونم دیدین یا نه...اما خیلی دردناک بود...همون برادر با همون وضعیت موهبت همسر رو داشت اما خواهرش نه...
این صحنه خیلی منو متاثر کرد...خودمو جای اون دختر گداشتم...حتی فکرشم تنه آدمو میلرزونه....خیلی سخته....خیلی...........:(
راستش من هم دارم کم کم به این نتیجه میرسم که بیخیالش شم....اما سخته...چون وقتی اینجور اتفاقاتو میبینیم ناخودآگاه اعصابم خورد میشه طوری که به عدالت خدا شک میکنم....
ولی بهتره بگذرم ازشون ... به هر حال خدا بهتر میدونه چیکار داره میکنه...ذهن ناقص منه که نمیتونه این چیزارو درک کنه....
اما میدونم کسایی که دچار این مشکلات هستن دل خیلی بزرگی دارن...
من نه منکر استعدادهای این عزیزان هستم نه دیدگاهم نسبت بهشون بد یا خدای نکرده ترحم آمیزه....نه...
بلکه برعکس یک آن خودمو جای اون فرد میبینم و وقتی حس میکنم چقد سخته تو همون عالم فکر بخدا اشک میریزم...برا همین ذهنم پر از چراها میشه...
چراهایی که هیچ وقت براشون جوابه قانع کننده پیدا نکردم.......................
:(
 

havij139

عضو جدید
کاربر ممتاز

ممنون دوسته مهربونم از حضورت و حرفای قشنگت
اتفاقا تا آخرشو خوندم...
برنامه ماه عسل رو همیشه میبینم ...تو همون برنامه یه خواهر و برادر رو آورد که هر دوتاشون یجور بیماری پوستی داشتن...نمیدونم دیدین یا نه...اما خیلی دردناک بود...همون برادر با همون وضعیت موهبت همسر رو داشت اما خواهرش نه...
این صحنه خیلی منو متاثر کرد...خودمو جای اون دختر گداشتم...حتی فکرشم تنه آدمو میلرزونه....خیلی سخته....خیلی...........:(
راستش من هم دارم کم کم به این نتیجه میرسم که بیخیالش شم....اما سخته...چون وقتی اینجور اتفاقاتو میبینیم ناخودآگاه اعصابم خورد میشه طوری که به عدالت خدا شک میکنم....
ولی بهتره بگذرم ازشون ... به هر حال خدا بهتر میدونه چیکار داره میکنه...ذهن ناقص منه که نمیتونه این چیزارو درک کنه....
اما میدونم کسایی که دچار این مشکلات هستن دل خیلی بزرگی دارن...
من نه منکر استعدادهای این عزیزان هستم نه دیدگاهم نسبت بهشون بد یا خدای نکرده ترحم آمیزه....نه...
بلکه برعکس یک آن خودمو جای اون فرد میبینم و وقتی حس میکنم چقد سخته تو همون عالم فکر بخدا اشک میریزم...برا همین ذهنم پر از چراها میشه...
چراهایی که هیچ وقت براشون جوابه قانع کننده پیدا نکردم.......................
:(

بله قطعا خیلی سختی میکشن و خیلی شاهکار میکنن که با تمام سختی ها وی نقص هایی که دارن باز هم شکر خدارو میکنن و ذره ای از ایمانشون کم نمیشه.... باز اینها دیگهادمای خیلی بزرگی هستن
قطعا توی هر چیزی یه حکمتی وجود داره
اینو زمانی بیشتر درک میکنی که واسه خودت هم اتفاق بیوفته
واسه من افتاق افتاد.. تقریبا یه مدت یه طوری شده بود که میگفتم خدا چرا باید همچین اتفاقی بیوفته... تازه خودم هم مقصرش بودما.. یعنی خودم مرتکبش شده بودم..... ولی باز به خدا میگفتم کاش نمیذاشتی...
ولی بعد که اون مشکل برطرف شد و یک سال بعدش دیدم واقعا اون اتفاق به نفعم بوده و کلی پیشرفت کردم تو زندگیم:دی.. یکی اگه دوباره متولد بشم باز از خدا می خوام اون اتفاق واسم بیوفته:دی



یه چیز دیگه هم هستا.. بعضی وقتا خدا با دادن یه سری مشکلات به انسان کمک هم میکنه !!
مثلا یکی می خواد اخر ماه بره توی یه مجلس حرام... شاید هوسش بر اون غلبه کنه و می خواد بره اونجا.. ولی خدا پاشو میشکونه و اون یک مااه پاش تو کچه.. شاید یک ماه ناله کنه بگه خدا چرا من؟1 چرا باید پای من بشکنه.. ولی در عوض از عاب اخروی در امانه
یا ممکنه یکی در دنیا از طریق چشم ممکنه گناه بزرگی مرتکب بشه.. یا کاری های خلاف دیگه ای کنه.. بعد خدا پیش خودش ممکنه بگه این فرد جلوی خودشو نمیتونه بگیره پس اگه توی این دنیا عذاببشکه بهتره از اینکه گناه کنه و اون دنیا عذاب بکشه!( البته این یه فرضیه ممکنه باشه:دی)
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله قطعا خیلی سختی میکشن و خیلی شاهکار میکنن که با تمام سختی ها وی نقص هایی که دارن باز هم شکر خدارو میکنن و ذره ای از ایمانشون کم نمیشه.... باز اینها دیگهادمای خیلی بزرگی هستن
قطعا توی هر چیزی یه حکمتی وجود داره
اینو زمانی بیشتر درک میکنی که واسه خودت هم اتفاق بیوفته
واسه من افتاق افتاد.. تقریبا یه مدت یه طوری شده بود که میگفتم خدا چرا باید همچین اتفاقی بیوفته... تازه خودم هم مقصرش بودما.. یعنی خودم مرتکبش شده بودم..... ولی باز به خدا میگفتم کاش نمیذاشتی...
ولی بعد که اون مشکل برطرف شد و یک سال بعدش دیدم واقعا اون اتفاق به نفعم بوده و کلی پیشرفت کردم تو زندگیم:دی.. یکی اگه دوباره متولد بشم باز از خدا می خوام اون اتفاق واسم بیوفته:دی



یه چیز دیگه هم هستا.. بعضی وقتا خدا با دادن یه سری مشکلات به انسان کمک هم میکنه !!
مثلا یکی می خواد اخر ماه بره توی یه مجلس حرام... شاید هوسش بر اون غلبه کنه و می خواد بره اونجا.. ولی خدا پاشو میشکونه و اون یک مااه پاش تو کچه.. شاید یک ماه ناله کنه بگه خدا چرا من؟1 چرا باید پای من بشکنه.. ولی در عوض از عاب اخروی در امانه
یا ممکنه یکی در دنیا از طریق چشم ممکنه گناه بزرگی مرتکب بشه.. یا کاری های خلاف دیگه ای کنه.. بعد خدا پیش خودش ممکنه بگه این فرد جلوی خودشو نمیتونه بگیره پس اگه توی این دنیا عذاببشکه بهتره از اینکه گناه کنه و اون دنیا عذاب بکشه!( البته این یه فرضیه ممکنه باشه:دی)

ولی من برعکسش رو دیدم...یعنی بوده که طرف تو یه شرایطی قرار میگیره و تا چند وقت از خدا میخواد خدایا اگه این برنامه به صلاحم نیس یجوری بفهمون بهم که نرم سمتش...
انقد میگه تا خدا کمکش کنه...اما هیچ اتفاقی نمیوفته و تو دلش مصمم میشه که کار درستیه...اما بعد از چند وقت چنان ضربه ای میخوره که اصلا فکرشم نمیکرد...
حالا اینجا کی مقصره؟ اون آدم یا .....
نمیخوام بگم خدا مقصره نه به هر حال آدمی اختیار داره اما وقتی تو یه شرایطی قرار میگیری که نمیدونی چی درسته چی غلط از پروردگارت کمک میخوایی....اما وقتی به این شکل شرایط پیش میره که آسیبه بزرگی میبینی......ممکنه کار به گله و شکایت از خدا هم برسه و بگه من که ازت کمک خواستم چرا کمکم نکردی چرا راهو نشونم ندادی یا یا........دیگه نمیدونی چی باید بگی یا چیکار کنی.......
طبیعیه که آدم تو این شرایط چیزی بگه که شاید از نظر خیلیا درست نباشه....
واقعا نمیدونم..............:cry:
 
آخرین ویرایش:

havij139

عضو جدید
کاربر ممتاز

ولی واسه من برعکسش شده...یعنی بوده که طرف تو یه شرایطی قرار میگیره و تا چند وقت از خدا میخواد خدایا اگه این برنامه به صلاحم نیس یجوری بفهمون بهم که نرم سمتش...
انقد میگه تا خدا کمکش کنه...اما هیچ اتفاقی نمیوفته و تو دلش مصمم میشه که کار درستیه...اما بعد از چند وقت چنان ضربه ای میخوره که اصلا فکرشم نمیکرد...
حالا اینجا کی مقصره؟ اون آدم یا .....
نمیخوام بگم خدا مقصره نه به هر حال آدمی اختیار داره اما وقتی تو یه شرایطی قرار میگیری که نمیدونی چی درسته چی غلط از پروردگارت کمک میخوایی....اما وقتی به این شکل شرایط پیش میره که آسیبه بزرگی میبینی......خیلی شرایط عوض میشه...دیگه نمیدونی چی باید بگی یا چیکار کنی.......
طبیعیه که آدم تو این شرایط چیزی بگه که شاید از نظر خیلیا درست نباشه....
واقعا نمیدونم..............:cry:

منم واقعا نمیدونم

هر چیزی ممکنه باشه
شاید اوناتفاق بدی که افتاده باز یه جوری به نفع طرف بوده و باعث شده باشه که اتفاق خیلی خیلی بدتر از اون نیفته ..
یا شاید سال ها بعد بفهمه که این اتفاق به نفعش بوده
یا شاید او نطرف داره تقاص ( املاش درست نیست :دی) یکی از کارهای گذشتشو پس میده !
یا شاید زیاد به خدا نزدیک نیست و از خدا فاصله گرفته که صدای خدارو نمیشنوه و فاصلش با خدا زیاده
یا مثلا در انجام چیزایی که خدا از ادم خواسته کوتاهی کرده باعث شده فاصله بگیره از خدا و خدا نتونه راهنماییش کنه
نمیدونم والا... شایدم هیچکدوم
ولی اون دنیا علاوه بر اینکه خدا و نکیر و منکر کلی سوال از ادم میپرسن.. ما هم کلی سوال باید از خدا بپرسیم:دی.. که فکر کنم خدا جوابی داشته باشه..
توکل بر خدا:smile:
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم واقعا نمیدونم

هر چیزی ممکنه باشه
شاید اوناتفاق بدی که افتاده باز یه جوری به نفع طرف بوده و باعث شده باشه که اتفاق خیلی خیلی بدتر از اون نیفته ..
یا شاید سال ها بعد بفهمه که این اتفاق به نفعش بوده
یا شاید او نطرف داره تقاص ( املاش درست نیست :دی) یکی از کارهای گذشتشو پس میده !
یا شاید زیاد به خدا نزدیک نیست و از خدا فاصله گرفته که صدای خدارو نمیشنوه و فاصلش با خدا زیاده
یا مثلا در انجام چیزایی که خدا از ادم خواسته کوتاهی کرده باعث شده فاصله بگیره از خدا و خدا نتونه راهنماییش کنه
نمیدونم والا... شایدم هیچکدوم
ولی اون دنیا علاوه بر اینکه خدا و نکیر و منکر کلی سوال از ادم میپرسن.. ما هم کلی سوال باید از خدا بپرسیم:دی.. که فکر کنم خدا جوابی داشته باشه..
توکل بر خدا:smile:

شاید اینطور باشه...
مرسی دوست عزیز از حرفات....
امیدوارم روزی رو ببینیم که مشکلات به حداقل ها رسیده باشن......آمین
:gol:
 

?Why

عضو جدید
ممنون از حضورتون
شما میفرمایین که این مشکلات توسط خود ما آدما به وجود اومده؟
ینی مادری که به هر دلیلی در دوران بارداری زیر نظر پزشک نبوده و بچه ای رو به دنیا آورده که چنین مشکلاتی داره خودش مقصر بوده؟ یعنی اینکه میخواسته فرزندی داشته باشه بده؟
مثلا نمیتونسته پولی برای تحت درمان بودن بپردازه...(که شاید اصلا فکرشو نمیکرده بچه ای که ازش متولد میشه یک چنین مشکلی داشته باشه...) و حالا صاحب فرزندی به این شکل شده .... خود این مادر و پدر و مقصرن؟
نه ...
منظورم این بود که اگه خدایی میبود ! مطمئناً مکانیزم کنترل جهانش اینجور نبود که شخصاً بشینه یه بچه رو زشت بیافرینه ، یکی رو زیبا ... (دارم میکشم خودمو که بحثم نره سمت این که خدا هست یا نیست !)
برای چی دنبال مقصری ؟
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه ...
منظورم این بود که اگه خدایی میبود ! مطمئناً مکانیزم کنترل جهانش اینجور نبود که شخصاً بشینه یه بچه رو زشت بیافرینه ، یکی رو زیبا ... (دارم میکشم خودمو که بحثم نره سمت این که خدا هست یا نیست !)
برای چی دنبال مقصری ؟
یعنی شما میفرمایین خدا نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:eek:
دنبال مقصر نیستم میگم چرا شده؟
 

khanommohandes

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب میدونی چیه به نظرم دیدهامتفاوته اولاهمه لزوماازبدوتولدمهرپول داری یافقیری نزدن بهشون وبستگی به تلاشه افرادداشته داشتیم افرادی که باتلاشه خودشون به مراتب بالایی رسیدن
امادرموردمشکلاتی مثه نابینایی یامعلولیت ها بعضی هاش میتونه ژنتیکی باشه مثلا ازدواج فامیلی که خیلی ها منع کردن امامتاسفانه خیلی ها قانع نمیشن وازدواج میکنندخب اگرم اتفاقی برای بچه هاشون خدایی نکرده مثل معلولیت ها اتفاق بیفته مقصرخودشوننن اما خوب همه میدونیم یه کلمه به اسم (توجیه)وجودداره وافرادممکنه بگن خدانخواست بچه مون سالم باشه یاحتی میگن صلاح خداست حتما
ما همیشه همین طوربودیم مشکلاتی که خودمون مصببشیم روخواست خدامیدونیم!!
نمیدونم تونستم کمکی کنم یانه!!!!
 
بالا