آیا حضرت حافظ در پایان عمر پیرو آیین مهر و ا وستا شده بود ؟

phalagh

مدیر بازنشسته
شاید ضرر نکنید اگه تمام پست ها رو مطالعه کنید ، ما از ظهر داریم در این باره مطالعه می کنیم :gol:
عزيزم گفتم كامل نخوندم.نه اينكه اصلا نخودنم.اكثر پستا تو يه فاز ديگه غير از موضوع اصلي تاپيك بودن. كه اونا رو نخوندم فقط يه نيگا كردم.
در كل اين بحث دين و مذهب حافظ چيزيه كه من تو دوره پيش دانشگاهي با استاد خيلي خوبي كه داشتم در موردش حرف زدم. و بحث جديدي برام نيست. اون جمله آخرم هم در مورد شيعه و علي و افتخارش چيزيه كه همون موقع بهش رسيدم و البته استادم هم روش تاكيد داشت.
 

shah_iransaze

عضو جدید
سلام دوست من ....
...
....بيا يه ذره بيشتر فكر كنيم....
...حالا گيريم كه شده بود....
...چي گيره من و تو مياد.....
.....كجا دنيا ازت ميپرسند كه دين حضرت حافظ چي بود؟
.....ميگن دين خودت چي بود ....
ولي تا اونجايي كه من يادمه اون جوونايي كه رفتند سينشون را سپر گلوله هاي دشمن كردند تا امروز من و تو در آسايش تو ايران زندگي كنيم....و الان اين بحثا را بكنيم....
.........

همشون مسلمون بودند.....;);)
 

nila_joon

عضو جدید
اینجا بحث شده و جمله سوالی هست؟
آیا حضرت حافظ................ . می بینی که سوالی با توجه به متن و منبعی که اشاره آمده مطرح شده ؟
حال یه عده ای می ایند جواب های منطقی می دهند مخالف بحث مثل دوست عزیز جناب محمدیان و تا حدودی خیبر عزیز یه عده هم می آیند اسپم می کنند و پاسخ های بی ربط
یه عده هم مثل کاربر چماق بدست علیرضا1111 می آید و تهدید می کند. که فکر کنم اینجا را با خیابون ها عوضی گرفته و بجای اینکه اندیشه خود را بگوید چماق خودش و نیروی پلیسی و بسیجی خودش را به رخ می کشد
 

كربلايي حسام

اخراجی موقت
در مورد سني بودن يا شيعه بودنش ميشه بحث كرد
خصوصا اينكه بحث خيلي داغي هم هست
اتنفاقا من تو اين زمينه چند ورز پيش داشتم با يه بنده خدا صحبت ميكردم

اما مسلمونيشون شكي نيست
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب به نظر میاد که من یه معذرت خواهی به شما دوستان بدهکارم. من برداشتم اشتباه بود سم اینکه نوع نوشتار یکم گنگ بود. به هر حال برداشتم اشتباه بوده.
حرفاتون رو قبول دارم. و حرفی هم نیست که اضافه کنم. بنده هم که عرض کردم که اصلا نمی خوام بحث سیاسی وسط بکشم. اینجا جاش نیست و در حقیقت در نهایت هم نتیجه ای نداره.
من خودم معتقدم که هر کس و با هر اعتقادی باید محترم شمرده بشه. ولی گاها چیزهایی توسط افرادی گفته میشه که کنترل از دست آدم خارج بشه. اتفاقا من با پس زمینه ی سیاسی به هیچکس نگاه نکردم. من فقط در جواب پست قبلی به جبهه ی سیاسی اشاره کردم و این در حالی بود که منظور حرف رو اشتباه متوجه شده بودم . در حقیقت من فکر میکنم اگر من به مسائل سیاسی در این بحث وارد بشم یک فرار به حساب میاد. در نتیجه این کار رو نمیکنم.
خیر. من اول نگاه میکنم که فرد چی میگه و بعد در صورتی که لازم ببینم سعی میکنم ریشه ی اون گفته یا اعتقاد رو پیدا کنم و در صورتی که به مسائل سیاسی ربط داشته باشه وارد بحث سیاسی یا اعتقادی میشم. برای مثال کسی که میگه طرفداران یک فرد یا دین نجس هستند رو من به این شکل میبینم که این فرد اعتقادات رادیکال دینی دارد. به نظرم راه دیگه ای برای توضیح مسئله ای اینچنین نیست. یا زمانی که فردی میگه تو روزی تیکه تیکه میشی من چه نتیجه ای باید بگیرم ؟؟ به هر حال من سعی در توجیح ندارم.
:gol::gol:
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست من ....
...
....بيا يه ذره بيشتر فكر كنيم....
...حالا گيريم كه شده بود....
...چي گيره من و تو مياد.....
.....كجا دنيا ازت ميپرسند كه دين حضرت حافظ چي بود؟
.....ميگن دين خودت چي بود ....
ولي تا اونجايي كه من يادمه اون جوونايي كه رفتند سينشون را سپر گلوله هاي دشمن كردند تا امروز من و تو در آسايش تو ايران زندگي كنيم....و الان اين بحثا را بكنيم....
.........

همشون مسلمون بودند.....;);)
طیب الله انفاسکم
:gol::gol:
 

phalagh

مدیر بازنشسته
خب دو تا نكته به ذهنم رسيد اول اينكه اصلا اشعار حافظ مشخص نيست كه مال چه دوره ي از زندگيش هست. پس ايني كه گفته در اواخر عمرش زردشتي شده باطله. چون معلوم نيست اون اشعاري كه بهش استناد شده مال اخر عمرش بشه.
و يه نكته ديگه هم كه به ذهنم رسيد اين كه نمونه ابياتي رو كه بهش استناد شده در اشعار شاعراني كه دين و مذهبشون برامون ثابت شدست پيدا كنيم. و براي اين كار امام خميني به ذهنم رسيد. ديوان امام رو كه ورق زدم به چند نمونه برخورد كردم. كه در اينجا قرارشون ميدم.البته قطعا نمونه ها بيشترند. واينا فقط در نگاه سطحي به چشمم خورده
اولين نمونه از غزل "پير مغان" صفحه 131 ديوان
در ابتداي غزل اومده:
عهدي كه بسته بودم با پير مي فروش/ در سال قبل تازه نمودم دوباره دوش
و در بيت پنجم و ششم ادامه ميده :
دستي به دامن بت مه طلعتي زنم/ اكنون كه حاصلم نشد از شيخ خرقه پوش
از قيل و قال مدرسه ام حاصلي نشد/ جز حرف دلخراش پس از ان همه خروش

از اين چند بيت شاعر از عهد بستن با پير مي فروش و بي حاصلي شيخ خررقه پوش و قيل و قال مدرسه حرف ميزنه.
در صفحه 140 د رغزل "گنج نهان" از قيل و قال مدرسه و دغل بازي صوفي به امان آمده و با شادي و شعف رو به سوي ميكده و پير مغان آورده
بر در ميكده با آه و فغان آمده ام/ از دغل بازي صوفي به امان آمده ام
شيخ را گو كه در مدرسه بر بند، كه من/زين همه قال و مقال تو به جان آمده‏ام
سرخم باز كن‏اى پير كه در درگه تو/ با شعف، رقص كنان، دست فشان آمده‏ام
و جالبترين قسمت در صفحه 142 در غزل "چشم بيمار" ديده ميشه، كه اگه كسي بخواد همچون مقاله اول اين تاپيك ميتونه ازشون برداشت كنه كه شاعر واقعا از مسجد بيزار شده بوده:
در ميخانه گشاييد به رويم شب و روز/ كه من از مسجد و ا زمدرسه بيزار شدم
جامه زهد و ريا كندم و برتن كردم/ خرقه پير خراباتي و هشيار شدم
واعظ شهر كه از پند خود آزارم داد/ از دم رند مي آلوده مدد كار شدم
و از رباعيات امام هم اگه بخوام مثالي بزنم د رصفحه 238 اومده:
اى پير مرا به خانقه منزل ده /از ياد رخ دوست مراد دل ده

حاصل نشد از مدرسه، جز دورى يار/ جانا مددى به عمر بى‏حاصل ده

خب زياد طولانيش نميكنم و به همينا قناعت ميكنم. اميدوارم تونسته باشم منظورم رو از اين پست خوب برسونم.

امام خميني يه فرد شناخته شده و معاصر هست. كه در اشعارش اين مصامنو پيدا كردم. شايد اگه كسي اما رو نشناسه بتونه همچون نويسنده مقاله پست اول تاپيك برداشتهايي ناردست در مورد دين و مذهب امام داشته باشه.
پس به صرف اومدن چند نكته در يك شعر نميشه همچين برداشتي كرد.

 

okanava

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینجا بحث شده و جمله سوالی هست؟
آیا حضرت حافظ................ . می بینی که سوالی با توجه به متن و منبعی که اشاره آمده مطرح شده ؟
حال یه عده ای می ایند جواب های منطقی می دهند مخالف بحث مثل دوست عزیز جناب محمدیان و تا حدودی خیبر عزیز یه عده هم می آیند اسپم می کنند و پاسخ های بی ربط
یه عده هم مثل کاربر چماق بدست علیرضا1111 می آید و تهدید می کند. که فکر کنم اینجا را با خیابون ها عوضی گرفته و بجای اینکه اندیشه خود را بگوید چماق خودش و نیروی پلیسی و بسیجی خودش را به رخ می کشد
عزیزم بسیار پرمحتوا بود و تشکر از این که وقت می گذاری و چنین تاپیک های زیبایی رو در تالار می گذاری
متاسفانه خود من اطلاعات زیادی در مورد حافظ و اشعارش ندارم تنها گاهی در مناسبت ها تفالی می زنیم و
همین ...
بایدبگم که به جد می رم دنبال اش و حتما" سعی می کنم اطلاعاتم رو کامل کنم.
شما هم از بابت کاربران نادان و گمراهی که حرف های ناراحت کننده می زنند نگران نباش به قول خودشون
( ) هیچ غلطی نمی تونه بکنه.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
سلام دوست من ....
...
....بيا يه ذره بيشتر فكر كنيم....
...حالا گيريم كه شده بود....
...چي گيره من و تو مياد.....
.....كجا دنيا ازت ميپرسند كه دين حضرت حافظ چي بود؟
.....ميگن دين خودت چي بود ....
ولي تا اونجايي كه من يادمه اون جوونايي كه رفتند سينشون را سپر گلوله هاي دشمن كردند تا امروز من و تو در آسايش تو ايران زندگي كنيم....و الان اين بحثا را بكنيم....
.........

همشون مسلمون بودند.....;);)
اسپم: خواهشا كسي اين پست رو ادامه نده كه بحث منحرف نشه.
براي اينكه اجحافي در حق هموطنانمون از اقليتهاي مذهبي نشه. اين مسلمون بودن رو به معني تسليم بود ميگيريم. نه به عنوان پيروان دين اسلام. چه اينكه ما شهداي مسيحي و زردشتي و يهودي هم در دفاع از كشورمون داشتيم.
 

میقات

عضو جدید
وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ ۙ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴿النحل-64﴾
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند، برای آنها روشن کنی; و (این قرآن) مایه هدایت و رحمت است برای قومی که ایمان می‏آورند!

با سلام به دوستان محترم و معذرت از اینکه دو روزی در خدمت مومنین نبودم .
درباره این نوشتار و مطالبی شبیه به این کلاً عرض کنم : روی سخن من با آنهایی هست که دنبال حق هستند و دوست دارند سخن حق بگویند و مشمول این آیات سوره احزاب شوند:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا﴿ا70﴾
ای کسانی که ایمان آورده‏اید! تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید...

يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا﴿71﴾
تا خدا کارهای شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد; و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند، به رستگاری (و پیروزی) عظیمی دست یافته است!

و کسانی که پناه می برند به خدا از این که مشمول این آیه سوره احزاب بشوند:

وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا﴿سوره احزاب-58﴾
و آنان که مردان و زنان باایمان را به خاطر کاری که انجام نداده‏اند آزار می‏دهند; بار بهتان و گناه آشکاری را به دوش کشیده‏اند

و گرنه من رو چه کار با بنی اسرائیل های زمان و ایراداتشان، که قدمای این اشخاص (بنی اسرائیل) درباره پیامبر صاحب شریعت (موسی علیه السلام) هم یاوه سرایی کردندکه قرآن در این باره می فرماید:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَىٰ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا ۚ وَكَانَ عِندَ اللَّهِ وَجِيهًا﴿احزاب-69﴾
ای کسانی که ایمان آورده‏اید! همانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند; و خداوند او را از آنچه در حق او می‏گفتند مبرا ساخت; و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود!

من اول می خواهم دوستانی که می خواهند تقوای الهی پیشه کنند و سخن نا صواب نزنند درباره شخصیت حافظ علیه الرحمة ، بروند حول شخصیت عارف بالله جناب شیخ جعفر مجتهدی اعلی الله المقامه الشریف مطالعه کنند ببینند قراره از دهان مبارک چه کسی حافظ رو بشناسند. بعد هم این پست پایین رو بخونند.
متشکرم
 
آخرین ویرایش:

میقات

عضو جدید
وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ﴿سوره یونس-36﴾
و بیشتر آنها، جز از گمان (و پندارهای بی‏اساس)، پیروی نمی‏کنند; (در حالی که) گمان، هرگز انسان را از حق بی‏نیاز نمی‏سازد (و به حق نمی‏رساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام می‏دهند، آگاه است!


راز ماندگاری اشعار جناب حافظ
خاطره ای دیگر از سفر جناب مجاهدی به مشهد :
در شهریور ماه 1374 پس از آستان بوسی حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا – علیه آلاف التحیه و الثنا – به توفیق دیدار آقای مجتهدی نائل آمدم.
ایشان در آن هنگام، در باغچه‌ای كه متعلق به آقای علیزاده بود و در پشت ایستگاه راه‌آهن قرار داشت، و دارای یك اتاق و آشپزخانه‌ای محقر بود، زندگی می‌كردند.
آن روز، آقای مجتهدی از انبساط روحی زایدالوصفی برخوردار بودند و به من فرمودند:
آقاجان! قرار است امروز آقا امام رضا (علیه السلام) در مورد شما عنایت خاصی مبذول دارند و وقت من امروز در بست در اختیار شماست!
خدا را سپاس گفتم و از مراحم كریمانه آن امام رئوف سپاسگزاری كردم و از این كه می‌دیدم اسباب توفیق از هر جهت فراهم آمده‌است، در پوست خود نمی‌گنجیدم!
پس از صرف چای، رو به من كرده فرمودند:
بعضی‌ها فكر می‌كنند كه حافظ، عمان سامانی و یا وحدت كرمانشاهی، هر موقع كه اراده می‌كردند قلم به دست می‌گرفتند و به سرودن شعر می‌پرداختند بی آن كه از امدادهای غیبی بهره‌مند شوند!
این بزرگواران اهل بافتن شعر نبوده‌اند! اینان به خاطر سلوك بی‌وقفه‌ای كه در مسیر الی الله داشته‌اند، در اثر شب زنده ‌داریها و سحر خیزی‌ها به درجه‌ای از لطافت و شفافیت روحی رسیده‌ بودند كه بی‌پرده صحنه‌های بدیعی از كشف و اشراق و شهود را به تماشا می‌نشستند و هنگامی كه در طیف این جاذبه‌های پر شور معنوی قرار می‌گرفتند، ناخواسته و ناخود آگاه اشعار رنگینی از باطن سوخته آنان به بیرون تراوش می‌كرد كه در حالات عادی، قادر به سرودن آنها نبودند و راز ماندگاری آثار آنان در همین است.
كسانی كه با این رمز و رازها آشنا هستند وقتی كه دیوار حافظ را مرور می‌كنند در هر غزلی از آن، بعد معرفتی این شاعر آسمانی را در می‌یابند و نشانه‌های منازل سلوكی را به روشنی در آن می‌بینند ولی برخی از غزلیات كه منسوب به حافظ است از این امتیاز برخوردار نبوده و مطلبی برای گفتن ندارد.
بعد فرمودند:
اگر مجاز بودم و اجازه می‌دادند، غزلیات حافظ را به ترتیب سن سلوكی او ترتیب داده و اشعاری را كه از او نیست نشان می‌دادم! اگر روزی این اتفاق بزرگ رخ دهد و سینه سوخته راه ‌شناسی به این مهم اقدام كند، به منزلت واقعی حافظ و مقام بلند و رفیعی كه در عوالم روحانی دارد پی خواهندبرد و دیگر او را شاهد باز و شرابخواره معرفی نخواهندكرد و این شاعر « ولی شناس » را پیرو یكی از مذاهب چهارگانه اهل تسنن نخواهند دانست!
باطن حافظ به نور ولایت منور و مشام جان او به عطر ملكوتیان عالم قدس معطر بوده است. اگر عارفی چون حافظ نداند كه این اشراقات از كدام كانون نوری در آیینه جان او می‌تابد، كه عارف نیست! و كسی را كه از زلال معرفت جرعه‌ای چشانیده ‌باشد، دست و صاحب دست را می‌شناسد و با ساقی بزم روحانیان آشنا است.
چون حافظ انس عجیبی با قرآن كریم داشته و در حد ظرفیت وجودی خود از لطائف معانی چند بعدی آن بهره‌مند بوده‌است، لذا اشعار جوششی او همانند یك منشور چند وجهی، بازتاب‌های مختلفی دارد و ابعاد گوناگونی بر آن متصور است كه برای اهل معنا پوشیده نیست.
این شاعر آسمانی كه از ژرفای جان به آل الله ارادت می‌ورزد، با آن كه شیوه بیانی‌اش مستور و گاه نیمه مستور است، آشكارا به ذوات مقدس حضرات معصمومین خصوصاً وجود مبارك حضرت ولی عصر – روحی و ارواح العالمین له الفداء – عشق می‌ورزد و عطش روحی خود را به زلال محبت و معرفت این بزرگواران به تصویر می‌كشد و گاه نیز دست به دامان مردانی می‌شود كه محرم خلوت رازند و محرم حریم حرمت دوست:
ز آن یار دلنوازم، شكری است با شكایت گر نكته دان عشقی بشنو تو این حكایت
بی مزد بود و منت، هر خدمتی كه كردم یا رب مباد كس را مخدوم بی عنایت!
رندان تشنه لب را، آبی نمی‌دهد كس گويي « ولی شناسان» رفتند از این ولایت!...


فَبَشِّرْ عِبَادِ﴿17﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ﴿18﴾
پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانی که سخنان را می‏شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‏کنند; آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.

راستی دوستان می دانید که در دوره صفوی مذهب رسمی کشور به تشیع تغییر پیدا کرد و قبل از صفویه،کرسی های قضاوت و صدور حکم قضایی و اکثر یا شاید تمام قاضی القضات و ... از علماء عامه (سنی مذهب) بودند.
و یکی از دلایل اینکه بعضی شعرا و بزرگان اذیت می شدند به خاطر ابراز ارادت فقط به محضر اهل بیت پیامبر مکرم اسلام (ص) بوده(البته تا حدودی که این حقیر یک تحقیق برای خودم کردم در چند سال پیش و هیچ غیرتی هم روی تحقیق انجام شده ام ندارم).

والعاقبة للمتقین
 
آخرین ویرایش:

farzaan

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
اولا که به عزیزی که این تاپیک رو گذاشته باید بگم که این همه به منبعت افتخار نکن
وتا یه نفر حرفت رو نقد میکنه پشت سر هم نگو منبع و ابیات و ...
اولا که بدون هیچ نقدی حافظ در همون ابیاتی که جناب منبع شما ذکر فرموده اند در آخر غزل به عنوان تخلص باز هم به خودش گفته حافظ و نه چیز دیگه و نه اوستا...
اسم حافظ رو هم اگه بلد نیستی یعنی چی ، میتونی بری همین الان سرکوچتون و یه بچه که داره تو کوچه بازی میکنه رو از ش بپرسی حافظ یعنی چی؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:confused::confused::confused::confused:
دوما من نه از زردشت بدم میاد و نه از آیین اوستایی و...
میشه بگی شما تا حالا جند دفعه به معبد زردشتیان رفتی داداشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه بار برو محض اطلاع یه سری بزن
یا بیا تا من ببرمت
ببرمت جایی و معبدی که به قول مسلمونا آخوند و به قول بعضی موبد معبد(و یا هر اسم دیگه ای که میدونی) حافظ کل قرآنه...
و اسلام رو به عنوان دین کامل میدونه و به شدت احترام میذاره
سوما شما بعد از اینهمه عمر و درس خوندن هنوز نفهمیدی که در مورد اشعار و یا حتی یک تک بیت زمان قدیم هزاران هزار تفسیر و تعبیر گوناگون وجود داره!!!!!!!!>؟؟؟؟؟؟
شما چسبیدی به همین تفسیر و هی داری به عنوان منبع ازش یاد میکنی؟!!!!!!!
غیر از اینه که این مطلب ر وتوی یه سایت پیدا کردی و کپی و پیست کردی توی باشگاه؟؟؟
خدایی غیر اینه؟؟؟!!!!!!!!!
یه کم برو چند تا سایت دیگه هم سر بزن...
 
آخرین ویرایش:

farzaan

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته من قصد خدای نکرده بی ادبی و یا توهین به کسی رو نداشته و ندارم نیلاجون
فقط نمیدونم چرا هر وقت هر کس به حضرت حافظ برچسب ناروا بزنه قاط میزنم...
آخه من خیلی به حضرت حافظ ارادت ویژه دارم و اینم بگم که هیچگونه گرایش سیاسی ندارم که کسی بخواد فکر سوء بکنه...
بازم ازت عذر میخوام و اگه صحبتم تند بود ببخش
فقط حضرت حافظ و حضرت مولانا
افتخارات ایران
:gol::gol::gol::gol:
 

tiger_red

عضو جدید
میدونستم حافظ مرد مرد بوده ولی حالا فهمیدم آخره مردونگی بوده .از حالا به بعد بیشتر باهاش حال می کنم
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
اولا که به عزیزی که این تاپیک رو گذاشته باید بگم که این همه به منبعت افتخار نکن
وتا یه نفر حرفت رو نقد میکنه پشت سر هم نگو منبع و ابیات و ...
اولا که بدون هیچ نقدی حافظ در همون ابیاتی که جناب منبع شما ذکر فرموده اند در آخر غزل به عنوان تخلص باز هم به خودش گفته حافظ و نه چیز دیگه و نه اوستا...
اسم حافظ رو هم اگه بلد نیستی یعنی چی ، میتونی بری همین الان سرکوچتون و یه بچه که داره تو کوچه بازی میکنه رو از ش بپرسی حافظ یعنی چی؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:confused::confused::confused::confused:
دوما من نه از زردشت بدم میاد و نه از آیین اوستایی و...
میشه بگی شما تا حالا جند دفعه به معبد زردشتیان رفتی داداشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه بار برو محض اطلاع یه سری بزن
یا بیا تا من ببرمت
ببرمت جایی و معبدی که به قول مسلمونا آخوند و به قول بعضی موبد معبد(و یا هر اسم دیگه ای که میدونی) حافظ کل قرآنه...
و اسلام رو به عنوان دین کامل میدونه و به شدت احترام میذاره
سوما شما بعد از اینهمه عمر و درس خوندن هنوز نفهمیدی که در مورد اشعار و یا حتی یک تک بیت زمان قدیم هزاران هزار تفسیر و تعبیر گوناگون وجود داره!!!!!!!!>؟؟؟؟؟؟
شما چسبیدی به همین تفسیر و هی داری به عنوان منبع ازش یاد میکنی؟!!!!!!!
غیر از اینه که این مطلب ر وتوی یه سایت پیدا کردی و کپی و پیست کردی توی باشگاه؟؟؟
خدایی غیر اینه؟؟؟!!!!!!!!!
یه کم برو چند تا سایت دیگه هم سر بزن...

میشه اسم اون موبد و به من بگی تا در موردش تحقیق کنم؟
ضمنا اگه شما کل مطالب رو خونده بودید، احتمالا چنین مطالبی نمی نوشتید!
 

mostafamontazer

عضو جدید
بارها این خاطره رو تعریف کردم ولی جا داره باز هم تعریف کنم.
یادش بخیر. زمان دانشجویی استادی داشتم به اسم آقای مهندس فر. یک بار بهم گفت:
"از هرکس به اندازه شعورش انتظار داشته باش."

ما که از شما انتظار نداریم
 

nimaparham

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهم نیست حافظ یا کوروش ، سقراط، بوعلی وادیسون و..... چه دینی داشتند و یا اصلا خداپرست بودند یا نه

مهم این هست که به انسانها خدمت کردند و دلها را شاد کردند، و این بزرگترین و با ارزش ترین کار برای یک انسان هست که از عهده هر کسی بر نمیاد و جایگاه این افراد خیلی والاتر از این هست که ما بتوانیم در مورد آنها حرف بزنیم
و مثل خیلی ها نیستند که حرف بزند یا خشونت را رواج بدهند و کشتار راه بیندازند
 

YuMi

اخراجی موقت
سلام
اولا که به عزیزی که این تاپیک رو گذاشته باید بگم که این همه به منبعت افتخار نکن
وتا یه نفر حرفت رو نقد میکنه پشت سر هم نگو منبع و ابیات و ...
اولا که بدون هیچ نقدی حافظ در همون ابیاتی که جناب منبع شما ذکر فرموده اند در آخر غزل به عنوان تخلص باز هم به خودش گفته حافظ و نه چیز دیگه و نه اوستا...
اسم حافظ رو هم اگه بلد نیستی یعنی چی ، میتونی بری همین الان سرکوچتون و یه بچه که داره تو کوچه بازی میکنه رو از ش بپرسی حافظ یعنی چی؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:confused::confused::confused::confused:
دوما من نه از زردشت بدم میاد و نه از آیین اوستایی و...
میشه بگی شما تا حالا جند دفعه به معبد زردشتیان رفتی داداشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه بار برو محض اطلاع یه سری بزن
یا بیا تا من ببرمت
ببرمت جایی و معبدی که به قول مسلمونا آخوند و به قول بعضی موبد معبد(و یا هر اسم دیگه ای که میدونی) حافظ کل قرآنه...
و اسلام رو به عنوان دین کامل میدونه و به شدت احترام میذاره
سوما شما بعد از اینهمه عمر و درس خوندن هنوز نفهمیدی که در مورد اشعار و یا حتی یک تک بیت زمان قدیم هزاران هزار تفسیر و تعبیر گوناگون وجود داره!!!!!!!!>؟؟؟؟؟؟
شما چسبیدی به همین تفسیر و هی داری به عنوان منبع ازش یاد میکنی؟!!!!!!!
غیر از اینه که این مطلب ر وتوی یه سایت پیدا کردی و کپی و پیست کردی توی باشگاه؟؟؟
خدایی غیر اینه؟؟؟!!!!!!!!!
یه کم برو چند تا سایت دیگه هم سر بزن...

به جون ادمین اگر مثل انسان با هم صحبت کنید از جایی چیزی کم نمیشه
حتی یه چیزی به نام ادب و شعور هم بهتون اضاف میشه
با شما نبودم
کلا گفتم
 

sohrab sepehri

عضو جدید
با سلام خدمت دوستاي گلم.
ما درون را بنگريم و حال را ني برون را بنگريم و غال را
به نظر من مهم نيست كه يه نفر از چه فرقه اي پيروي كنه مهم اينه كه تو زندگيش از چه راهي پيروي كنه كه البته حضرت حافظ راه رسيدن به خدا را و درك عشق آن را طي نمود. كه به راستي صراط مستقيم همين بوده و هست.
 

mina jojo

عضو جدید
کاربر ممتاز
ااا من فکر میکردم حافظ مسلونه
یعدشم استادمون میگه حافظ مسلمونه
اخه تو خط عرفان بود حافظ
 

tiger_red

عضو جدید
چه دعوایی شده واسه حافظ.روحت شاد که همه را به جونه هم انداختی
 

farzaan

عضو جدید
کاربر ممتاز
میشه اسم اون موبد و به من بگی تا در موردش تحقیق کنم؟
ضمنا اگه شما کل مطالب رو خونده بودید، احتمالا چنین مطالبی نمی نوشتید!
سلام داداشم
اولا که مکانش: آتشکده زردشتیان در نزدیکی کوه آتشگاه اصفهان
دوما که جنابعالی اصلا رفتی در مورد این موضوع با یه حافظ شناس بحرفی؟؟؟!!!!
 

Similar threads

بالا