زن و مرد از هم دیگه شناخت درستی ندارن....به نظر من به زبون اوردن بعضی چیزا لازم و حیاتی ...به جایه اینکه دو نفر دائم همدیگه رو تفتیش کنن و بعد از چن ماه دعوا و جنگ و جدل یا ناراحتی به شناخت درستی از هم برسن و به قول معروف قلق همدیگه دستشون بیاد بهتر نیست هرکس درمورد علائقش و چیزایی که دوست نداره حرف بزنه و طرف مقابلم سعی کنه اونا رو رعایت کنه؟میدونم که بعضی چیزا رو نمیشه عنوان کرد ولی خیلی چیزا رو هم میشه...چرا از خصوصیاتمون با هم حرف نزنیم و بذاریم طرف بگرده و پیدا کنه!اینجوری هم مدت بیشتری طول میکشه هم دوطرف دائم بینشون دلخوری پیش میادبرای احساسات یک مرد احترام قائل بودن دارای تعاریف بسیار گسترده ای هست.
مردها با اینکه اصلا به نظر نمیاد ولی در عمق وجودشون موجودات احساسی هستند. ولی نفوذ کردن در آنها به مراتب سخت تر از زنان هست.
احترام قائل شدن برای احساسات یک مرد از این بابت سخته که مردها احساساتشون رو غالبا به زبون نمیارن و عمدتا با ملاحظه به حساب میان. این ویژگی ها در مردان باعث میشه صبور و آرام به نظر بیان ولی امان از روزی که کاسه این صبر لبریز بشه. پس برای اینکه این کاسه لبریز نشه باید کاری کرد. از طرفی احساساتی بروز نمیکنه که شما متوجه شید طرف از چی قلبا خوشش میاد و از چی بدش میاد. پس برای حل این مشکل باید تا وقتی طرفتون رو نشناختید و با روحیاتش آشنا نشدید خیلی با احتیاط رفتار کنید و راجع به همه ارتباطات و مسائلی که بین شما میگذره خوب فکر کنید و تحلیلشون کنید. اگر خانم ها یه کم ملاحظه کنن و به مغزشون فشار بیارن میتونن پس پرده رو ببینن. گاها یک کار خیلی ساده از نظر شما خانم ها برای ما یک عمل فوق العاده سنگین و غیر قابل تحمل به حساب میاد که به روتون نمیاریم و شما هم چون در مورد احساسات پس پرده یک مرد تفحصی نمیکنید روی همون کار ساده (از نظر خودتون) تکرار به خرج میدید و این میشه که به یکباره کاسه صبر لبریز میشه. با هوش باشید! این ویژگی خاص شماست. ازش استفاده کنید.
مردها در مورد علایقشون یکبار بیشتر به زبون نمیان و دوست دارن همون یکدفعه کارساز باشه. پس اگر دیدید که یه کاری رو که طرف قبلا گفته انجام نده و شما انجام میدید و اعتراضی هم نمیشنوید دلیل بر این نیست که نظرش عوض شده یا دیگه براش مهم نیست. بلکه داره بهتون فرصت میده و گذشت میکنه. یادتون باشه که از این گذشت ها همیشگی نیست. ممکنه بابت یه چیز که قبلا به شما گفته و ازتون خواسه که انجام ندید شما 20 مرتبه اون کارو انجام دادید و به شما هیچی نگفته بعد بار بیست و یکم صبرش لبریز میشه و متعاقبا رفتاری رو از خودش بروز میده که در حد بیست مرتبه تذکر و بیست مرتبه بی توجهی هست. بعد شما پیش خودتون میگید که چرا یه دفه اینطوری شد. کار مربوط به یکبار نیست. شما فقط دفعاتی رو که با اعتراض مردتون مواجه شدید رو به حساب میارید در صورتی که مردتون هر بار با انجام اون عمل توسط شما وارد تنش درونی شده.
پس ملاحظه کنید!