یارانراد
پسندها
3,813

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تو نوری
    من سایه
    انقدر بر من بتاب
    تا چون تو نور شوم
    لبخند تلخ و شیرینی
    اینجا روی گونه هایم نشسته
    یاد زمین که می افتم
    یادکوهی که نیست
    گمشده ایی که پیدا نیست
    حرف هایی که فراموش شدند
    درد هایی که خود به خود خوب شدند
    رازهایی که بر دل ماند و سوالهایی که جواب نشد
    راستی
    تو چه راز نامکشوفی شده ایی
    که هرگا می خواهم قلم را بر سطح کاغذ بر قصانم
    می ایی
    و تمام دردها و غم ها را کنار میزنی
    و از خودت می سرایی
    و هرگاه بخواهم راز دل را با تو بگویم
    می بینم
    هیچ رازی نیست
    و تنها راز
    و تنها شگرف نامکشوف تویی و بس
    اه چه تلخ و شیرینی
    چه تاریکها و نوری
    چه درد و درمانی
    راستی تو چه رازی هستی؟
    که هستی
    هستی
    هستی
    .
    .
    .
    سلام خوب هستین؟ سوالات خیلی سخت بود من ک بلد نبودم هیچ کدومو
    واسه من هر وقت میخواین سوال بذارین در حد زیر دیپلم باشه ههه ک شاید بتونم یکیشو جواب بدم
    باسلام
    چهاردهمین مسابقه ی تالار اسلام وقرآن
    موضوع: امام دهم علیه السلام
    :gol:
    ممنون خوبم
    تحلیل شخصیت دیگه...ثبت نام کرده بودین برای تحلیل #89
    اوووووووووووووووووووووووه
    بسیار درست....ممنونم:gol::gol::gol:
    سلام :gol:
    خوبید؟
    تا یکی دو روز دیگه نوبت به تحلیل شما می رسه، خواستم بدونم این هفته حضور دارید در سایت؟
    خب آخه پر رنگ که باشه قسمت آسمونش معلوم نمیشه، کمرنگ که باشه آبش...
    همون سفید فکر کنم از بقیه یه مقدار بهتر باشه :)
    نازک آرای تن ساقه گلی
    که به جانش کشتم
    و به جان دادمش آب
    ای دریغا به برم می شکند.

    دست ها می سایم
    تا دری بگشایم
    بر عبث می پایم
    که به در کس آید
    در و دیوار به هم ریخته شان
    بر سرم می شکند.
    آدمی را می توان شناخت :
    از کتابهایی که می خواند
    و دوستانی که دارد
    و ستایش هایی که می کند
    و لباسهایش و سلیقه هایش
    و از آنچه خوش نمی دارد
    و از داستانهایی که نقل می کند
    و از طرز راه رفتنش
    و حرکات چشمهایش
    و ظاهر خانه اش و اتاقش؛
    زیرا هیچ چیز بر روی زمین مستقل و مجرد نیست،
    بلکه همۀ چیزها تا بی نهایت با هم پیوند و تاثیر و تاثّر دارند.


    "نوشته رالف والدو امرسن"
    "ترجمه حسین الهی قمشه ای"
    "برگرفته از کتاب "در قلمرو زرین"
    تنها عشق است كه مي تواند شقاوت را تكيه گاه خويش كند.
    تنها عشق مي تواند بي رحمانه نگاه كند و فروتني را به مسخره بگيرد.
    عشق مثل انقلاب است.
    كتاب آتش بدون دود. نادر ابراهيمي
    گاهی وقت ها تو زندگی،
    میرسی به یه جایی که بن بست نیست
    اما دیگه …
    مقصد نداری…!
    .
    .
    .


    فارست گام ، لئوناردو دمپارت ، 1997
    (باغ‌های کندلوس – ایرج کریمی)

    آذر (خزر معصومی): زنا زود پیر می‌شن، می‌دونی چرا؟
    چون عروسک بازی شونم جدیه، رو عمرشون حساب می‌شه.
    از دو سالگی مادرن. بعد مادر برادرشون میشن. بعد مادر شوهرشون میشن.
    باباشون که پا به سن می‌ذاره ازشون پرستاری یه مادرو می‌خواد.
    گاهی وقتا حتی مادر مادرشونم میشن.
    من شوهر نکردم. ولی مادر مادرم بودم، مادر پدرم بودم، مادر برادرم بودم،
    تازه به همه اینا بچه‌های به دنیا نیاورده رو هم اضافه کن، مادر اونا هم بودم.
    نمی‌شود آن‌ قدر از چیزی متنفر بود مگر آن که قسمتی از روح‌مان آن را بسیار دوست داشته باشد.

    پل استر | کتاب شهر شیشه‌ای
    چشمان تو
    دریایست برای غرق کردن
    تمام ملوانان کهنه کار
    بازی غریبی در نگاهت رقم می خورد
    کاش کمی خودت بودی
    کاش کمی لج بازی نمی کردی
    کاش با حقیقت پیش می امدی
    انگاه
    صداقت عاشق را می فهمیدی
    و ننگ دروغگویی بر پیشانی عاشق نمیزدی
    که هرکه از کسی ایراد بگیرد اول خودش ان ایراد دارد
    اما
    ..
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا