soudabe
پسندها
851

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ان شاالله گلم
    آره حذفش ميكنم
    يه چيز ديگه بر ميدارم
    واسه تو كه هنوز زمانش نرسيده
    خوب حواست باشه
    سلام عجيج من
    12 تا برداشتم
    انگاره بايد 3 تاشو حذف كنم:(
    مامانم الان رفته بيمارستان
    شايد بستريش كنن
    براش دعا كن خانومي
    سلام خوشگل خودم
    خوبي جيگيلي خودم؟
    چه خبرا؟
    به خدا خيلي دلم برات تنگ شده بود
    ديشب هر كاري كردم بهت پي ام بدم سايت همش ارور ميداد
    دووووست دارما عجيجم
    بوووووووووووووووووووووس


    ضربه ای به پشتش نواخته شد ...

    چشمانش را باز کرد ...

    متعجب از آنچه می دید ...

    گریه را آغاز کرد ...

    از بهشت خدا به جهنم زمینی اش سقوط کرده بود ...

    متولد شده بود ...!!!
    من خوف خوفم برو به تالار عکس یه چنتا عکس با حال گذاشتم..اگه دوس داشتی برو ببین
    سلام سودابه جان خوب هستی دختر؟؟؟؟روبراهی؟؟؟؟خوش میگذره؟؟؟؟خلاصه دنیا به کامه؟؟؟
    گلم نتونستم شرمنده اسباب زحمتتون شدم میخوای ولش کن مثل اینکه خواست خدا نیست اونجا باشم آخه خدارو شکر اینجا از اول خوب بوده اما اونجا یسره مسئله دارم و درست نمیشه چه کنم ؟


    وقتی حسرت ها حتی جای دل تنگی ها را هم می گیرد ...

    وقتی روزگار سرد است ...

    وقتی روز به آفتاب التماس می کند ...

    وقتی شب به مهتاب وعده ای جز تاریکی نمی دهد، نمی تواند که بدهد !

    وقتی همه چیز به هم ریخته است !

    وقتی روزگار هیچ وقت آن طور که می خواهی پیش نمی رود ...

    وقتی آواز گنجشک ها هم این جا شنیده نمی شود ...

    وقتی ما در آنیم (لحظه) ولی برگ های طلایی پاییز به سرعت ثانیه های عمرمان یکی یکی از خاطرات درخت پاک می شوند ...

    .

    .

    .

    آن قدر برای رسیدن می رویم که در آخر می بینیم او در همین نزدیکی هاست ......
    سلام سودابه جان طاعاتو عبادات قبول خانوم

    روم نمیشه بگم اما الان راه دیگه ای ندارم متاسفانه اون رمزی که گفتین فقط یبار جواب داد؟ :cry:
    من موندم چرا رمزو تغییر دادن اینجا که ازین خبرا نیست خدارو شکر . :eek:
    این مساله خیلی ناراحت کنندست بازم نمیتونم اونجا فعالیت کنم ؟ :razz:
    براي کشتن يک پرنده يک قيچي کافي ست.
    لازم نيست آن را در قلبش فرو کني يا گلويش را با آن بشکافي.
    پرهايش را بزن...
    خاطره پريدن با او کاري مي کند که


    خودش را به اعماق دره ها پرت کند.
    سلام سودابه خانم
    خوبی؟ خوشی؟
    شرمنده چند وقته سری بهت نمی زنم.
    راستی نماز و روزهات قبول.
    نه هنوز
    پول و ارز و بانكداري رو بايد اين ترم برميداشتم تداخل داشت
    سلام
    حال مجید خیلی خوبه
    بعد از جراحی بهوش اومده و الان خیلی بهتره
    ممنون از این همه مهربونی که نسبت به مجید داشتید
    و از اینکه درخواست دوستی واسم فرستادید هم ممنونم


    طعمش تلخ بود ... تلخی اش را دوست نداشتیم !

    بی طاقت شدیم و نا آرام . دهانمان بوی شکایت گرفت و گلایه. نام آنچه از دستش دادیم ... چه بود ؟!

    دیگر عزم آهنی و طاقت فولادی نداریم ؛ دیگر پای ماندن و رفتن نداریم . انگار ما را از شیشه و مه ساخته اند . دیگر برای شکستن مان طوفان لازم نیست ؛ ما با هر نسیمی هزار تکه می شویم ، ترک می خوریم ، می افتیم ، می شکنیم ، می ریزیم . و همین را می خواستند ...

    از اینجا تا تو هزار راه حوصله است ، ما اما چقدر بی حوصله ایم . ما پیش از آنکه راه بیفتیم ، خسته ایم . از نا هموار می ترسیم . از پست و بلند می هراسیم ؛ از هرچه نا موافق می گریزیم !

    شانه هایمان درد می کند ، اندوه های کوچکمان را نمی توانیم بر دوش کشیم . ما زیر هر غصه ای آوار می شویم و در سینه ی ما دیگر جا برای هیچ غمی نیست !

    .

    .

    .

    " ما اهل ماندن نیستیم خوب من ؛ این را زخمهایمان شهادت می دهند ..."
    از کمکت خیلی ممنونم بالاخره تونستم واردشم خانوم ...

    اما نگفتی از کجا شناختی ؟
    آره همو نم که گفتین از کجا شناختین ؟ حالا کمکم کنید اگه ممکنه سودابه جان ....
    مشکلم دوباره پیدا شده ارتباطم بازم قطع شد متاسفانه الان تنها میتونستم به شما بگم تا به

    مدیر بگین حلش کنه ؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا