pari.A
پسندها
55

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام
    FOOD AS MEDICINE
    سلامتی خودتون رو با خوردن حفظ کنید.
    شاد باشید.
    جالبه > اما فکر کنم گفتنش خوب نیس یا ممکنه برای گوینده خاطره ی خوشی نداشته یا احتمال داره برای مخاطب خوب نبوده باشه . بحرحال باید به فکر آینده بود گذشته برنگشته.:eek::):gol:
    به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»! لبخند زد. پرسیدم: «چرا می خندی؟» پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام می گیرد» پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟» گفت: «مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام» با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!» جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.» پرسیدم: «پس تو چه کاره ای؟» پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز (HOsseinNAjafi)

    .

    .

    .

    یادت باشد زندگی کوتاهست! پس ببخش ... مهربان باش ... دوست بدار & همیشه بخند ...!

    [IMG]
    .

    .

    .

    پیشاپیش سال نو مبارک عزیزم ...

    امیدوارم سال جدید برای خودت و خانوادت سالی باشه پر ار قشنگی ها & روزهای خوب ...


    آنقدر زمین خورده ام که بدانم

    برای برخاستن

    نه دستی از برون

    که همتی از درون

    لازم است !

    حالا اما ...

    نمی خواهم برخیزم

    در سیاهی این شب بی ماه

    می خواهم اندکی بیاسایم ...

    فردا

    فردا

    برمی خیزم

    وقتی که فهمیده باشم چرا

    زمین خورده ام ...!


    " فریبا عرب نیا "
    من اتفاق مهمی هستم
    در کنار تو
    راه می روم
    نفس می کشم
    شعر می خوانم
    و تو در ازدحام دل مشغولی هایت مرا گم می کنی
    مثل صدای عقربه های ساعت
    در هیاهوی آدمها و ماشینها
    وقتی تمام جهان سکوت می کند
    تازه تیک تاکشان را می شنوی
    هميشه بسيار دير در مي يابيم كه راه را اشتباه آمده ايم...
    و سالها در ماندن اصرار مي كنيم اگرچه در حقيقت جايي در اين جاده نداريم....
    خسته مي شويم... آزرده مي شويم... خيس از اشك مي شويم
    و روزي با اندوه راه آمده را باز مي گرديم...
    ديگر كسي تو را به ياد نخواهد آورد...
    ديگر كسي ستاره هايش را در آرزوي رسيدن به شب تو نمي بخشد...
    او مي رود...
    ديگر از مدارا كردن خسته شدم...
    ديگر دست هايش را براي پيوستن به آخرين نگاهش نمي گيرم...
    من مي روم.
    .
    .
    و تنهاييم را تنها براي خودم نگه مي دارم
    مي دانم
    خوب مي دانم
    در اين سرزمين كسي نمي تواند دختري را كه روزي قلبش را بخشيده بود، دوست بدارد


    بچه که بودم
    پیشانی ام سفید بود ...

    بابا
    به دبستان که رفتم آب داد !

    ما گلهای خندان شدیم و فرزندان ایران
    و دفتر های ما خط خطی ...

    بچه که بودی
    آسفالت بود و یک تکه گچ
    و خانه های از یک تا هشت ...

    بعد که باران می آمد
    و خط ها را می برد
    تکلیف ما سفید بود ...

    حالا بعد از این همه سال
    مشق هایم را نمی دانم
    پیشانی ام پر از خط ...!

    ابوالفضل پاشا
    سلام
    فيناله حياتيه ممنون ميشم به من راي بديد.
    .
    .
    http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=152691
    .
    .
    نمیدونم چی باید بگم عزیزم ... فقط دعا میکنم هرچی که خوب هستش پیش بیاد ...

    :heart:


    باران نباش ...
    که با التماس به پنجره بکوبی که نگاهت کنند،
    ابر باش
    که با التماس نگاهت کنند تا بباری.
    و چون قصد باریدن گرفتی ...
    مانند باران بهاری بر همه ببار!!!
    هم گل سرخ:gol: و هم علف هرز.
    ;)

    سلام
    ببخشید چند وقتی هست که امتحانها شروع شده و وقت نداشتم بیشتر در خدمتتون باشم
    امروز به خودم یه کم استراحت دادم تا به دوستانم سری بزنم.
    البته الان از درس خوندن فرار کردم :)
    شادباشی عزیزم


    هنوز
    به زندگی عادت نکرده است
    و رنج می برد
    از ایستادنش روی زمین
    که سیاره را سنگین تر می کند ...

    می خواهد بخار شود
    بادکنکی شود
    گره خورده با نخی
    به انگشت کودکی ...

    هنوز
    به زندگی عادت نکرده است ...
    وقتی شروع می کند به دویدن
    بی آنکه از جغرافی
    چیزی بداند
    تمام زمین را
    دور می زند
    آنچنان تنگ
    مرگ را در آغوش می فشارد
    که گویی نخستین معشوقش را !

    هنوز
    به زندگی عادت نکرده است
    و هر صبح
    نگاه که می کند به من
    گویی در نگاهش معجزه ای رخ داده است ...!

    " شبنم آذر "
    سلام عزیز
    خوبی؟!؟!؟!؟
    ما که همیشه به یاد شما هستیم
    درگیر مشکلات روزمره دنیوی هستم
    به یاهو بلاگت سر میزنم و هر وقت ، وقت کنم عرض ارادت میکنم
    شاد باش و موفق خانومی
    ممنونم که یادم کردی و خوش حالم کردی


    از درز دنيا نگاه مي کنم
    خانه هايي با پرده هاي کشيده
    رهگذراني سر در گريبان
    با سايه هاي کشيده ...

    از درز دنيا نگاه مي کنم
    کوچه
    تا دو سوي عالم
    بي خواب است ...

    چندي است دنيا
    مرا به کناري نهاده است
    و نمي بيند
    از درز دنيا نگاه مي کنم ...

    .

    .

    .

    در پناه خداي مهربون باشي هميشه عزيزم ...



    گاهی گمان نمی كنی و می شود ...

    گاهی نمی شود ... نمی شود ... نمی شود !

    گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست ...

    گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود ...

    گاهی گدای گدايی و بی نصیب ...

    گاهی تمام شهر گدای تو می شود ...!


    baran
    كريسمس مبارك

    اميدوارم كه سال خوبي در پيش داشته باشيد [IMG][IMG]


    [IMG]
    زندگی یک گل سرخ است
    پر از عطر پر از خار پر از برگ لطیف
    یادمان باشد اگر گل چیدیم
    عطر و خار و گل و برگ
    همه همسایه دیوار به دیوار هم هستند


    دلا محیا شو
    محرم حسین می آید ...
    ندای مکتب انسان پرورش به گوش آید ...
    دلا محیا شو
    که کاروان حسین رهسپار سوی خداست ...
    ز مردگی به درآ !
    تا تو را بیاموزد
    چگونه بودن را ...
    چگونه مردن را ...
    .
    .
    .
    التماس دعا ...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا