دکتر مهدیه
پسندها
1,972

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • به حساب خیالبافی ام نگذار …
    اما ستاره ای دارم در تیره ترین شبها !
    فقط خواستم بدانی که می شود دل خوش کرد به چراغهای کوچک یک هواپیما
    حکایت عروسک رو میگم. کایت تلخیه.
    آره. اون عروسک باز شد برام. ولی اون پروانه نه.!!
    عجب. انگار عکس پروانه هم به مانمیاد.
    یـوان چای روی میـز
    در انتظار ؛
    نه تـو می‌آیی و نه او گرم می‌ماند ،
    چه گناهـی دارد
    سمـاوری که داغ دیده است ...
    گـوش ِ تـلفُـن کـر!

    دوستـَـت دارَمــ را امشـب

    در گـوش ِ خـودت

    خـواهَمــ گـُفت ...
    بهـ اندازه چایِ داغ شب امتــــــحان
    دوست دارمت
    اما،،،
    اضطراب نمیـــــــــ ــگذارد
    نهـ گرمایت را حس کنم
    و نه !!!
    آرامشت را...
    :D
    والا شما انقده سرت شلوغ هست خدا رو شکر که ننیازی به یاد ما نیست. ما فقیر بیچاره ها ییم که تنها می مونیم.
    در ضمن عکستونم نشون نمیده.
    بــاز

    خـــوابـــت را دیــــــدم . . .


    بیــــــــا ایــن بــار

    تــدبیـــر کــن ،

    نــه ، تــعبیـــر !


    "سعید آزاد"
    _________
    شیرینیِ تو

    مزه دار می کند

    این عشق را

    فقط مانده ام چطور

    طعمِ تلخِ فاصله را

    از آن بگیرم ؟
    تا دوباره دیدنت...

    این رختخواب را "وارونه" خواهم خوابید!

    ...

    "خیانت" است به تو!

    سر بر کنار "خیالت" گذاشتن!
    ممنون
    من خوبم. شکر که شما هم خوبی.
    ممنون که یادی از ما کردی
    اگر بگویی " دوستت دارم "
    به جای پیرهن
    زندگی ام را تنت می کنم !
    عادت دارم ،


    هر روز جای انگشتانم را از روی شیشه ی مانیتور پاک کنم..


    آخر ...........


    نوازش کردن عکس هایت ،


    عادت من است ...
    سرانگشتانم که می سوزد

    یعنی وقت نوشتن ازتوست

    بیادرخیالم

    آرام بنشین

    می خواهم صدای نفسهایت رابنویسم
    آبرويم را مي برد !

    وحشي ميشود ..

    وقتي تو مي آيي

    بايد در سينه حبسش كنم

    نفسم را . . .
    باور کن!

    کار من نیست ،

    کار ِ - دِل - است

    دِلَم

    جایی میان ِ- نَفَس هایَت


    گیر کرده است...
    زدیکتر بیا

    و آرام در گوشم

    بگو دوستم داری ..

    از چه می ترسی؟!

    فردا

    دوباره می توانی انکار کنی ..
    و من ،‌ شب را
    به خیال تو می آرایم
    با همه زیبایی که
    در گلبرگهای یاس نهفته است
    بگذار دستت را در دست من
    لبــهایت را برای بـــوسه میخـــواهم....

    سکــــوت کن...
    میخــــواهم زیبــــاترین اتفــــاق را رقــــم بزنم
    .
    .

    خودم کوتاه
    شعر هام کوتاه تر
    و کوتاه تر ازهمه
    لحظه های با هم بودنمان
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا