جشن بزرگ ترنم غدیر............................بیاین تو

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در روز غديرخم ، در آن قيامت عظمى ، پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
اكنون حضرت جبرئيل بر من نازل شد تا پيام الهى را بهمگان اعلام كنم
پس اعلام كنيد:
((رفتگان باز گردند، و آنانكه هنوز نرسيده اند به ما ملحق شوند.))
پس از اجتماع 120 هزار حاجى كه از مراسم بازگشته بودند، در آن هواى گرم ، بر روى جهاز شتران بالا رفت ، و پس از حمد و سپاس پروردگار، و تذكر دادن نعمت هاى فراوان الهى ، و يادآورى زحمات و رنج بزرگ دوران رسالت ، و اتمام حجت با انبوه مسلمانان سراسر بلاد اسلامى ، به تشريح و تبيين پيام الهى در امامت على بن ابيطالب (عليه السلام ) و فرزندان او تا قيام قيامت ، پرداخت با كلماتى :
گويا و رسا
فصيح و بليغ
روشن و آشكار
بى ابهام و كنايه
بى استعاره و اشاره
با زبانى قابل فهم عموم مردم حاضر در صحنه
بى ترس و هراس
و بدون شك و ترديد
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
پس از اعلام نزول پيك وحى ، و اهداف معنوى آن ، و افشاگرى نسبت به توطئه هاى منافقان ، و تشنگان قدرت ، و منتظران فرصت ، به اعلام ولايت و امامت پرداخته و اصل امامت و رهبرى را يك ضرورت اجتماعى ، و يك حقيقت غيرقابل انكار مى شناساند.
كه هيچ قوم و قبيله اى ، هيچ جامعه پيشرفته يا ابتدائى ، نمى تواند بدون امام و رهبر، به تكامل واقعى دست يابد، فرمود:
فاعلموا معاشر الناس ! ذلك فيه وافهموه واعلموا اءن الله قد نصبه لكم وليا و اماما فرض طاعته على المهاجرين و الانصار، و على التابعين لهم باحسان ، و على البادى و الحاضر، و على الاعجمى و العربى ، و الحر و المملوك و الصغير و الكبير، و على الاءبيض و الاءسود، و على كل موحد، ماض حكمه ، جاز قوله ، نافذ امره ، ملعون من خالفه ، مرحوم من تبعه ، و صدقه ، فقد غفرالله له و لمن سمع منه و اءطاع له ...
ثم من بعدى على وليكم و امامكم باءمر الله ربكم ، ثم الامامة فى ذريتى من ولده الى يوم تلقون الله و رسوله .

(بدانيد اى جمعيت انبوه ! همانا خداوند على (عليه السلام ) را رهبر و امام شما قرار داد، و فرمانبرى او را بر مهاجرين و انصار، بر پيروان مهاجرين و انصار كه راه نيكى پيمايند، بر اهالى شهرها و روستاها، بر حاضر و غائب ، عرب و عجم ، آزاد و بنده ، كوچك و بزرگ ، سياه و سفيد واجب كرده است .
و بر هر خداپرستى ، حكم او جايز و قول او نافذ، و فرمان او واجب است .
كسى كه با او مخالفت كند ملعون ، و كسى كه از او پيروى كند به رحت الهى خواهد رسيد
تصديق كننده او مؤ من است ، خدا او را، و آنكس را كه از او شنوائى داشته ، و اطاعت كند مى آمرزد.
آنگاه پس از من ، امام شما على (عليه السلام ) است ، امامى كه به امر پروردگار شما تعيين گرديده ، و پس از او، امامت در خاندان من از فرزندان على (عليه السلام ) تا روز قيامت قرار خواهد داشت ، روزى كه شما خدا و پيامبرش را ملاقات خواهيد كرد.)
 

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
بچه‌ها اگه میشه تاپیک رو با بحث شیعه و سنی خراب نکنید. هدفش چیز دیگه ایه
آقای بردوک این تاپیک ارتباطی به بحثی که راه انداختید نداره. فعلا شما به کیش خود و ماهم به کیش خودمون. این بحثارو بهتره با پیام خصوصی انجام بدید
 

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا حیدر

یا حیدر

 

بردوک بزرگ

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
بچه‌ها اگه میشه تاپیک رو با بحث شیعه و سنی خراب نکنید. هدفش چیز دیگه ایه
آقای بردوک این تاپیک ارتباطی به بحثی که راه انداختید نداره. فعلا شما به کیش خود و ماهم به کیش خودمون. این بحثارو بهتره با پیام خصوصی انجام بدید

شما بهتره که این نصایح را به هم کیشانتان بگید .من شروع نکردم.دوستان شما توهین کردم من هم جوابشان را دادم.وگرنه ما را با شما چکار؟
 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز
در کودکی می دیدیم که پشت کامیون ها نوشته :منمشتعلعشقعلیمچهکنم
مسابقه می گذاشتیم برای خواندنش و فسفر می سوزاندیم. ذوق می کردیم که کشف کردیم و توانستیم بخوانیم،ولی نه می فهمیدیم "من"یعنی کی ،نه "مشتعل"یعنی چی،نه"چه کنم"یعنی چی،فقط "علی"اش برای مان آشنا بود.
حالا چه زود بلدیم بخوانیمش،چه خوب می فهمیم "من" را ، "مشتعل" بودن را ،"چه کنم" را ،فقط "علی" را نمی دانیم یعنی کی........!

یا علی مدد
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
از آن زمان که کودکی نو پا بودم، به یاد دارم هر گاه که می خواستم برخیزم ، به من آموخته بودند «یا علی» بگویم ، هر گاه می خواستم باری را بلند نمایم «یا علی» می گفتم، ام ا«یا علی» چه بود ؟ و «علی» که بود ؟ نمی‌دانستم.
امروز هم که بزرگ شده و مطالعاتی در سیره و سرگذشت آن حضرت داشته‌ام ، باز هم باید اقرار کنم که چیزی نمی‌دانم و درک جلوه های شخصیت ابر مردی که ماوراء شخص وی، حتی برای اصحابش ناشناخته بود و هست؛ برای فردی چون من، ناممکن است مگر نمی از یمی.
مولوی بلخی با آن اندیشه عمیق و روح بلند درباره حضرت علی علیه السلام می‌گوید:
در شجاعت شیر ربانیستی در مروت خود که داند کیستی؟
و ابوعلی سینا، متفکر و فیلسوف شرق نیز در مقام تشبیه او چنین می‌گوید:
[علی علیه السلام نسبت به اصحاب، مانند «معقول» بود نسبت به «محسوس»] و نیز می‌گوید: «علی علیه السلام در میان یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله مانند عقول قاهره نسبت به اجسام مادیه بود.»
به راستی کدام بُعد از ابعاد وجود علی علیه السلام را می توان بررسی کرد ؟ شجاعت، عدالت، سخاوت، ایثار، گذشت، علم، آگاهی و معرفت ، زهد و تقوا و ... کدام یک؟ علی علیه السلام، شخصیتی است دارای ابعاد مختلف و جامع صفات اضداد؛ حضرت فرمانروایی است پر قدرت و صلابت و در عین حال بردبار، در میدان جنگ دلاوری کم نظیر، در محراب عبادت عابدی گریان، با دشمنان قاطع، در برابر یتیمان و بیوه زنان مهربان و رقیق القلب، سخاوتمندی بی مانند، در عین حال ساده پوشی کارگر و کشاورز، حکیمی دانا، قاضی دادگر ، بی گذشت و دقیق النظر بود.
به راستی شناخت کامل از این دریای ناپیدا کرانه فضیلت ، تقوا و دانش، برای کسی امکان ندارد، مگر خدایی که خالق اوست و حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله که معلم و مربی اوست و اولاد مطهرش که پرورش یافتگان مکتب او هستند؛ تنها ایشان هستند که مقام و رتبت او را، چنان که هست، در می یابند و دیگران را راهی به شناخت شخصیت والای او نیست.
امیرالمؤمنین دریایی است از خصایص عالی بشری و جامع صفات ممتاز یک انسان برتر، و به حقیقت انسانی کامل. ایشان در این صفات، تا آنجا پیش رفته که حتی دشمنانش نیز زبان به تمجید او گشوده‌اند.
آورده‌اند: روزی محقن بن ابی محقن که از حضرت علی علیه السلام روی برگردانده و به سوی معاویه رفته بود، برای شادمان ساختن معاویه گفت: « من از نزد بی زبان ترین مردم به نزد تو آمدم!» این چاپلوسی چنان مشمئز کننده و بی جا بود که معاویه گفت: " وای بر تو! علی بی زبان ترین افراد است؟! قریش پیش از علی از فصاحت آگاهی نداشت، علی به قریش درس فصاحت آموخت!"(1)
"طه حسین" نیز درباره امام چنین می گوید: " من پس از وحی و سخن خدا، سخنی پر جلال تر و شیواتر از سخن ایشان ندیده و نمی شناسم." (2) ایستادگی حضرت در برابر ناکثین، قاسطین، مارقین و آنان که می‌خواستند اسلام را از مسیر اصلی‌اش منحرف ساخته، به وادی انحراف، امتیازات طبقاتی و سنن جاهلی بکشانند، حقیقتی است روشن.
حلم و صبر و سکوتش، در مدت بیست سال و اندی، به خاطر مصالح کلی اسلام و مسلمین، در حالی که "خار در چشم و استخوان در گلو" داشت، حقیقتی است دردناک و شگفت انگیز که تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد.
علی علیه السلام در آن گردبادهای اغراض و جهالت و در طوفان‌های کینه توزی از مطامع دنیوی، ناشناخته بود و سخنان آتشین و مواعظ از دل برخاسته اش در دل های قسوت گرفته و سنگین، کمتر اثری نداشت تا جایی که امام سر به بیابان می‌نهاد و درد دل را تنها با خواص اصحابش در میان می‌گذاشت یا در سکوت عمیق چاه درد تنهایی را باز می‌گفت.
علی علیه السلام که چشمه‌های حکمت و دانش از ستیغ کوهساران شخصیت والایش ریزان بود و قادر بود سعادت دو جهان را برای همگان به ارمغان آورد؛ او که به راه های آسمان از راه های زمین آشناتر بود، او که از شمیم روح پرور وحی محمدی صلی الله علیه و آله بهره مند شده و از کودکی در آغوش پر مهر نبوت پرورش یافته بود؛ او که عادل ترین داوران و شجاع ترین دلاوران، امیرمؤمنان و پناهگاه ستم رسیدگان و دردمندان بود؛ همچنان ناشناخته ماند و جز تنی چند از یاران وفادارش، دیگران به ارزش وجودی او پی نبردند و یا نخواستند پی ببرند...
" به واقع علی(علیه السلام)، مظلوم تاریخ اسلام است. "
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
علی علیه السلام شخصیتی بزرگ و بی بدیل است که در طول تاریخ همواره مورد مدح و ستایش بزرگان قرار گرفته و حتی کسانی که به امامت علی (ع) باور ندارند نیز، او را در نوع خود یگانه و بی نظیر می دانند؛ مطلبی که پیش رو دارید نمونه ای است از گفتار اندیشمندان غیر مسلمان درباره حضرت علی (ع) ... :
[h=2]- " جبران خلیل جبران"[/h]که از علمای بزرگ مسیحیت، مرد هنر و صاحب ذوق بدیعی است لب به ستایش علی گشوده و چنین می گوید:" به عقیده من علی بن ابیطالب ( پس از پیامبر) نخستین مرد از قوم عرب است که وجودش، همه فضائل کامل بودن را در قوم خویش دمید و آهنگ آن را به گوش مردمی رسانید که پیش از آن مانند آن را نشنیده بودند و در بین تاریکی های جاهلیت از روش روشن او متحیر ماندند؛ پس کسی که طریق علی را پسندید به فطرت سلیم بازگشت و آن که از باب خصومت وارد شد جاهیلت را ترجیح داد."جبران معتقد بود که:" دو طایفه شیفته روش علی بودند یکی خردمندان پاکدل و دیگری نیکو سرشتان با ذوق، علی بن ابیطالب شهید عظمت خویش گشت او از دنیا رفت در حالی که نماز بر زبانش جاری و دلش از شوق خدا لبریز بود. مردم عرب، حقیقت مقام او را درک نکردند تا گروهی از مردم کشور همسایه آنها( ایران) برخاسته، این گوهر گرانبها را از سنگ تشخیص داده و او را شناختند."جبران اضافه می کند که:" علی (ع) مانند پیغمبران درگذشت، مقام و شأن او در بصیرت و بینایی چون پیغمبران، مختص شهر، بلد، قوم، زمان و مکان نبوده و شخصیتی بین المللی داشت."
جبران همیشه نام علی (ع) را در مجالس خاص و عام به زبان می آورد، تعظیم می کرد و می گفت علی از جهان رفت درحالی که هنوز رسالتش را به کمال، تبلیغ نکرده بود.
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]- "شبلی شمیل"[/h] دانشمندی است که در سال 1335 هجری درگذشت، وی شاگرد برجسته مکتب داروین بود و نخستین کسی است که نظریه" قوه" را در شرق منتشر کرد سپس برخلاف مکتب استاد خود که فردی الهی بود، به انکار مقدسات و جهان ماوراء طبیعت برخاست وتا لحظه مرگ از مکتب مادیگری پیروی نمود.وی با اصراری که در انکار توحید داشت، در برابر شخصیت علی ( ع) سرتعظیم فرود آورده و در مورد او چنین می گوید:" امام و پیشوای انسان ها علی بن ابیطالب بزرگ بزرگان و یگانه نسخه ای است که با اصل خود «پیامبر( ص)» مطابق است هرگز اهل شرق و غرب، سخنرانی نظیر او در گذشته و حال ندیده است."
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]- " میخائیل نعیمه"[/h]که از دانشمندان مسیحی است در مقدمه ای که بر کتاب " صوت العدالة الانسانیة" نوشته درباره حضرت علی (ع) چنین می گوید:" پهلوانی امام( ع) تنها در میدان جنگ نبود بلکه او در روشن بینی، پاکدلی، بلاغت، سحر بیان، اخلاق فاضله، شور ایمان، بلندی همت، یاری ستمدیدگان و ناامیدان، متابعت حق و راستی و بالجمله در همه صفات پهلوان بود. اگر چه مدت زیادی از حضور او گذشته، اما هر گاه بخواهیم بنیاد زندگی نیکو و سعادتمندی را بگذاریم باید به روش او رجوع کرده و دستور و نقشه را از او بگیریم."- " جرج جرداق"مسیحی، نویسنده معروف لبنانی در کتاب " صوت العدالة الانسانیة " درباره علی ( ع) چنین می نویسد: ای دنیا چه می شد اگر همه نیروهایت را در هم می فشردی و دوباره شخصیتی مانند علی با آن عقل، قلب ، زبان و شمشیر نمودار می کردی؟"
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]- " کارلایل"[/h]فیلسوف انگلیسی، هر گاه به نام علی (ع) می رسید بزرگی علی چنان او را به وجد می آورد و نیروی عظمت آن حضرت چنان تحریکش می کرد که از بحث علمی بیرون می شد و بی اختیار شروع به مدیحه سرایی او می کرد، او درباره علی چنین می گوید: " ما نمی توانیم علی را دوست نداشته باشیم و به وی عشق نورزیم زیرا هر چه خوبی هست که ما آن را دوست داریم همه در علی جمع است. او جوانمرد شریف و بزرگواری بود که دلش سرشار از مهر و عطوفت و دلیری بود، از بشر شجاع تر، اما شجاعتش آمیخته با مهر و عطوفت و لطف و احسان بود.پیش از رحلت خود درباره قاتلش از او نظر خواستند، فرمود: اگر زنده ماندم خود می دانم چه کنم و اگر درگذشتم اختیار با شماست، اگر می خواهید او را قصاص کنید یک ضربت بیشتر به او نزنید و اگر عفو کنید به تقوا نزدیک تر است."
 

rozmary3000

اخراجی موقت
- " میخائیل نعیمه"

که از دانشمندان مسیحی است در مقدمه ای که بر کتاب " صوت العدالة الانسانیة" نوشته درباره حضرت علی (ع) چنین می گوید:" پهلوانی امام( ع) تنها در میدان جنگ نبود بلکه او در روشن بینی، پاکدلی، بلاغت، سحر بیان، اخلاق فاضله، شور ایمان، بلندی همت، یاری ستمدیدگان و ناامیدان، متابعت حق و راستی و بالجمله در همه صفات پهلوان بود. اگر چه مدت زیادی از حضور او گذشته، اما هر گاه بخواهیم بنیاد زندگی نیکو و سعادتمندی را بگذاریم باید به روش او رجوع کرده و دستور و نقشه را از او بگیریم."- " جرج جرداق"مسیحی، نویسنده معروف لبنانی در کتاب " صوت العدالة الانسانیة " درباره علی ( ع) چنین می نویسد: ای دنیا چه می شد اگر همه نیروهایت را در هم می فشردی و دوباره شخصیتی مانند علی با آن عقل، قلب ، زبان و شمشیر نمودار می کردی؟"

با سلام

خیلی خوب بود عالی بود

نمی دونم که چرا این گزینه تشکر من روشن نیست
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]- "لامنس"[/h]یک کشیش بلژیکی است که در زبان عربی و تاریخ عرب مهارت داشت. او درباره علی (ع) می گوید:" برای عظمت علی این بس که تمام اخبار و تواریخ علمی اسلامی از او سرچشمه می گیرد. او حافظه و قوه شگفت انگیزی داشت. علمای اسلام از مخالف و موافق، از دوست و دشمن مفتخرند که گفتار خود را به علی مستند دارند چرا که گفتار او حجیت قطعی داشت، او باب مدینه علم بود و با روح کلی پیوستگی تام داشت."- "مادام دیالافوا"، در مقام تعریف حضرت علی (ع) چنین می نویسد:" احترام علی (ع) در نزد شیعه به منتها درجه است و حقاً هم باید این طور باشد زیرا این مرد بزرگ علاوه بر جنگ ها و فداکاری هایی که برای پیشرفت اسلام کرد، در دانش، فضائل ، عدالت و صفات نیک بی نظیر بود و نسلی پاک و مقدس نیزاز خود باقی گذارد. فرزندانش نیز از او پیروی کردند و برای پیشرفت مذهب اسلام مظلومانه تن به شهادت دادند. علی(ع) کسی است که در قضاوت به منتها درجه عدالت رفتار می کرد و در اجرای قوانین الهی اصرار و پافشاری داشت. علی کسی است که اعمال و رفتارش نسبت به مسلمانان منصفانه بود، او کسی است که تهدید و نویدش قطعی بود. "
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]- "مادام دیالافوا "[/h]در ادامه این بحث می گوید:" چشمان من گریه کنید، اشک های خود را با آه و ناله من مخلوط نمایید و برای اولاد پیامبر که مظلومانه شهید شدند، عزاداری کنید."- " پطروشفسکی" استاد دانشگاه لنینگراد می گوید:" علی (ع) تا سرحد شور و عشق پای بند دین، صادق و راستگو بود... و مقام صفات اولیاءالله در وجودش جمع بود."
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی

نه مرازبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی

شده مات عقل موحدین همه در جمال تو یا علی

چو نیافت غیر تو آگهی ز بیان حال تو یا علی

نبرد به وصف تو ره کسی مگر از مقام تو یا علی
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
مولا برای از تو سرودن غزل کم است
تلمیح و استعاره ، مجاز و بدل کم است

قرآن ناب لایق وصف مقام توست
شعر و حدیث و قصه و ضرب المثل کم است
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمود:
- اگر تمام باغ ها قلم گردد، همه دریاها مرکب، همه جن ها حسابگر و انسان ها نویسنده شوند تا همه فضایل و مناقب علی را بشمارند نمی توانند . (1)
- سوگند به آن خدایی که جان من در دست قدرت اوست، اگر نبود این که گروهی از امت من تو را مثل انصاری که عیسی را به خدایی اشتباه گرفتند، غلو کنند در مورد فضایل و مناقب تو، مطالبی می گفتم که تمام مسلمانان خاک زیر پای تو را توتیای چشم خود می کردند . (2)
- هر کس دوست دارد مثل من زندگی کند و مثل من بمیرد، به ولایت علی بن ابیطالب تمسک کند . (3)
- پروردگار عالم به من وحی کرد و مرا مأمور ساخت که علی علیه السلام را با لقب امیرالمومنین بخوانم و فرمود: تا به حال، کسی را با این لقب نخوانده ام و آن را به کسی نخواهم داد . (4)
- پیامبراکرم صلوات الله علیه قبل از وفات خویش از آینده خبر داد و فرمود: پیروان حضرت موسی به هفتاد و یک گروه تقسیم شدند؛ همه آنان اهل آتش هستند جز گروهی که از وصی اش" یوشع " پیروی نمودند و پیروان حضرت مسیح نیز به هفتاد و دو گروه تقسیم گردیدند و همگی گرفتار عذاب اخروی می گردند، جز آنان که از جانشین او" شمعون" تبعیت کردند، امت من نیز به هفتاد و سه شعبه تقسیم می شوند همگی در قهر خدا گرفتار خواهند شد مگر آن گروه راستین که از وصی و جانشینم علی بن ابیطالب علیه السلام پیروی نمایند . (5)
- هر کس می خواهد حضرت نوح (ع) را در عزم و اراده اش بنگرد و علم سرشار حضرت آدم (ع) را درک کند و به جدم حضرت ابراهیم (ع) در حلم و بردباری اش نگاه کند و حضرت موسی (ع) را در ذکاوت و هوشیاری و حضرت عیسی (ع) را در زهد و بی توجهی به دنیا ببیند، وجود مبارک علی علیه السلام را ببیند . (6)
- من شهرعلم هستم و علی درِ آن است، هر کس می خواهد وارد آن شود باید از درش بگذرد . (7)
- علی از حیث قضاوت و داوری نیز در میان امت من بی نظیر است . (8)
- سرلوحه دفتر هر فرد با ایمان محبت و دوستی علی ابن ابیطالب است . (9)
- علی داناترین امت من ، بعد از من است . (10)
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
.منشورعلوی علیه السلام در عید غدیردر دوره خلافت و حاکمیت علی بن ابیطالب علیه السلام، روز عید غدیری با جمعه مصادف گردید . امام در آن روز خطبه ای مفصل ایراد فرمود و مباحث عمیق و ارزشمندی در توحید و نبوت و امامت بیان داشت .
ایشان نخست به حمد و ثنای خدای متعال پرداخت، صفات ربوبی اش را برشمرد، نعمت هایش را مورد توجه قرار داد و بعد خطاب به مردم فرمود: خداوند تعالی امروز دو عید بسیار بزرگ ( جمعه وغدیر) را در یک زمان برای شما قرار داده است؛ دو عیدی که هر یک فلسفه وجودی دیگری را تکامل می بخشد و به وسیله هر کدام هدایت در دیگری اثر بخش می شود ... سپس فرمود: توحید و ایمان به یگانگی خداوند پذیرفته نمی شود مگر با اعتراف به نبوت پیامبرش محمد صلوات الله علیه، و دین و شریعت محمد صلوات الله علیه پذیرفته نمی شود مگر با قبول ولایت امر کسی که خدا فرمان ولایتش را داده است، و همه این امور سامان نمی پذیرد مگر بعد از توسل و تمسک به اهل ولایت .
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
منشورعلوی علیه السلام در عید غدیرامیرمومنان علیه السلام در قسمت آخر خطبه فرمود: رحمت خدا بر شما ای مسلمانان. بعد از برگشت از این اجتماع بزرگ، امروز(غدیر) را عید بگیرید و با انجام این امور آن را بزرگ بشمارید:
- نعمت را بر افراد خانواده و خویشاوندانتان گسترش دهید و نیکی و بخشش پیشه کنید .
- خدا را در برابر نعمت هایی که به شما ارزانی داشته، شکرگزار باشید .
- کنار یکدیگر جمع شوید تا خداوند اجتماع شما را فراگیر نماید .
- نعمتهای الهی را به یکدیگر تهنیت گویید همان طور که خداوند( در این روز) با اعطای اجر و ثوابی بیش از دیگر اعیاد ، به شما تبریک می گوید.
- با خوش رویی و شادمانی یکدیگر را در آغوش بگیرید .
- در هنگام دیدار یکدیگر، مصافحه کنید و به هم تبریک بگویید .


[h=2]منبع:[/h]اقبال الاعمال، سید بن طاووس، صص 464-461.
 

Similar threads

بالا