دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

khorshid777

عضو جدید
زادن چو خروج از قفسی بیش نبود
آن هم تبعات هوسی بیش نبود
دنیا قفسی بزرگتر بود و گذشت
دوران قفس ها نفسی بیش نبود
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

Narges *

عضو جدید
یکی بهش زنگ بزنه بگه هنوز تو فکرشم
بگه هنوز مثل قدیم ناز نگاشو میکشم
یکی بهش زنگ بزنه بگه که میمیرم براش
بگه هنوزم عاشقم عاشق اون طعم لباش
بهش بگید اگه یه روز نبینمش دق میکنم
دل وبراش قربونی با دلیل و منطق میکنم
بهش بگیداگه بخوادهمیشه عاشق میمونم
تموم شعرامو براش بااشک وهق هق میخونم
من بی اون تموم کارم آخه مثل اونوازکجا بیارم
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی بهش زنگ بزنه بگه هنوز تو فکرشم
بگه هنوز مثل قدیم ناز نگاشو میکشم
یکی بهش زنگ بزنه بگه که میمیرم براش
بگه هنوزم عاشقم عاشق اون طعم لباش
بهش بگید اگه یه روز نبینمش دق میکنم
دل وبراش قربونی با دلیل و منطق میکنم
بهش بگیداگه بخوادهمیشه عاشق میمونم
تموم شعرامو براش بااشک وهق هق میخونم
من بی اون تموم کارم آخه مثل اونوازکجا بیارم



ااااااااااااااااااااااااااخخخخخخخخخخخخ
برو بابا
دو روز دیگه پشیمون میشی!
 

Ekram

عضو جدید
کاربر ممتاز
هوای خانه چه دلگیر میشود گاهی
این زمانه دلم سیر میشود گاهی
مبر زموی سپیدم گمان به عمر دراز
جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی
.........................
 

hamid221

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوختم از داغ فراق سوختم/وز دل خود ناله برافرختم
مال خودمه:gol:
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
چند خط بعد ازدلتنگی
چند خیابان بعد ازآشفتگی و دلهره
چند پله نرسیده بهسقوط
پشت دیوار غرورتایستاده ام!
ببین چه ساده نشانی ها را برایت مینویسم!
ببین بعد اینهمهسکوت
هنوزهم
دنبال صدایت هزارتوی ذهن خسته ام را
جستجو میکنم!
اینجا ایستادهام!
حالا هی تو بگوصدایت قطع و وصل می شود
هی بهانهبیاور
هی لجبازیکن....!
رفتی
پشت دیوار غرورتنشستی
پاروی پا انداختی وآرام
قهوه ی تلخت رانوشیدی......
انگار نه انگار
که این دل مهمان توبود...!
تابستان چشمانت یخزده
سردسرد...
می دانم اینروزها
هی با خودت قصه یشکست ها را تکرار می کنی!
محض خاطر این همهترانه
برای سکوت کردنتبهانه نیاور!
وقتی لحظه ها را باسکوت پیوند می زنی
قلبم -مثل پرتقالپیوندی-
غرق خون میشود!
تو را به پاکی همینعشق سوگند!
بیا
و کمی از آوازهایتبرایم بیاور
نشانی را که میدانی؟
چند خط بعددلتنگی
چند خیابان آنطرف تراز........
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
من خالی از عاطفه و خشم خالی از خویشی و غربت گیج و مبهوت بین بودن نبودن

دلبرکم چیزی بگو به من که از غصه پرم
به من که بی صدای تو از شب شکست می خورم


امروز كه محتاج توام جای تو خالی ست
فردا كه بیایی به سراغم نفسی نیست
آن كهنه درختم كه تنم غرقه ی برف است
حیثیت این باغ منم خار و خسی نیست
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما به هم محتاجیم
مثل دیوونه به خواب
مثل گندم به زمین
مثل شوره زار به آب
ما به هم محتاجیم
مثل ما به آدما
مثل ماهیا به آب
مثل آدم به هوا

دستامون از هم اگه دور بمونه
شب شیشه ای دیگه نمی شکنه
از تو این شیشه ای همیشگی
خورشید مقوایی سر می زنه
به عزای دوری دستای ما
کوچه ها ، ساکت و بی صدا می شن
بوی رخوت همه جا رو می گیره
همه ی درها ، به غربت وا می شن
جاده هامون که به خورشید می رسن
مثل تاریکی ، بی انتها می شن
ما به هم محتاجیم

برای خواب معصومانه ی عشق
کمک کن بستری از گل بسازیم
برای کوچ شبهنگام وحشت
کمک کن با تن هم پل بسازیم
کمک کن سایبونی از ترانه برای خواب ابریشم بسازیم
کمک کن با کلام عاشقانه برای زخم شب مرهم بسازیم
بذار قسمت کنیم تنهاییمونو
میون سفره ی شب تو با من
بذار بین من و تو دستای ما
پلی باشه واسه از خود گذشتن

تو رو می شناسم ای سر در گریبون
غریبگی نکن با هق هق من
تن شکسته تو بسپار به دست نوازشهای دست عاشق من
به دنبال کدوم حرف و کلامی
سکوتت گفتن تمام حرفاست
تو رو از تپش قلبت شناختم
تو قلبت ، قلب عاشقهای دنیاست
کسی به فکر مریم های پرپر
کسی به فکر کوچ کفترا نیست
به فکر عاشقای در به در باش
که غیر از ما کسی به فکر ما نیست
تو با تنپوشی از گلبرگ و بوسه
منو به جشن نور و آینه بردی
چرا از سایه های شب بترسم
تو خورشید و به دست من سپردی

کمک کن جاده های مه گرفته
من مسافرو از تو نگیرن
کمک کن تا کبوترهای خسته
رو یخبستگی شاخه نمیرن
کمک کن از مسافرهای عاشق
سراغ مهربونی رو بگیریم
کمک کن تا برای هم بمونیم
کمک کن تا برای هم بمیریم
بذار قسمت کنیم تنهاییمونو
میون سفره ی شب تو با من
بذار بین من و تو دستای ما
پلی باشه واسه از خود گذشتن
متن ترانه (همسفر)
تو از کدوم قصه ای که خواستنت عادته
نبودنت فاجعه ، بودنت امنیته
تو از کدوم سرزمین ، تو از کدوم هوایی
که از قبیله ی من ، یه آسمون جدایی
اهل هرجا که باشی
قاصد شکفتنی
توی بهت و دغدغه
ناجی قلب منی
پاکی آبی یا ابر
نه خدایا شبنمی
قد آغوش منی
نه زیادی نه کمی
منو با خودت ببر
من حریص رفتنم
عاشق فتح افق
دشمن برگشتنم
منو با خودت ببر
ای بوی تو گرفته تنپوش کهنه ی من
چه خوبه با تو رفتن ، رفتن همیشه رفتن
چه خوبه مثل سایه همسفر تو بودن
همقدم جاده ها ، تن به سفر سپردن
چی می شد شعر سفر بیت آخرین نداشت
عمر کوچ من و تو دم واپسین نداشت
آخر شعر سفر ، آخر عمر منه
لحظه ی مردن من ، لحظه ی رسیدنه
منو با خودت ببر
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
من هنوز خواب ميبينم که دوره دوره ي وفاست
که اعتبار عشق به جاست دنيا به کام آدماست
من هنوزم خواب ميبينم
من هنوز خواب ميبينم که اين خودش غنيمت
براي ديگرون يه خواب براي من حقيقته
من هنوزم خواب ميبينم
سوته دلان يکي يکي تموم شدن
سوته دلي نمونده غير از خود من
کسي که عشق و غم و فرياد بزنه
حقيقت آدمو فرياد بزنه
هنوز تو قصه هاي من رنگ و ريا جا نداره
دروغ نميگن آدما دشمني معنا نداره
هنوز تو قصه هاي من هيچ کسي تنها نميشه
کسي به جرم عاشقي خسته و تنها نميشه
هنوز توي دنياي من هر آدمي يه آدمه
گل رو نميفروشن به هم گل مثل قلب آدمه
گل مثل قلب آدمه
سوته دلان يکي يکي تموم شدن
سوته دلي نمونده غير از خود من
کسي که عشق و غم و فرياد بزنه
حقيقت آدمو فرياد بزنه
حقيقت آدمو فرياد بزنه
 

Narges *

عضو جدید
خيانت تنها اين نيست كه شب را با ديگري بگذراني ...
خيانت ميتواند دروغ دوست داشتن باشد !
خيانت تنها اين نيست كه دستت را در خفا در دست ديگري بگذاري ...
خيانت ميتواند جاري كردن اشك بر ديدگان معصومي باشد!
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

آغوشتو بغیر من بروی هیشکی وانکن

منو از این دلخوشیو آرامشم جدا نکن

من برای با تو بودن پر ِعشقو خواهشم


منو تو آغوشت بگیر آغوش تو مقدسه

بوسیدنت برای منتولد یک نفسه


چشمای مهربون تو منو به آتیش میکشه

نوازش دستای توعادته، ترکم نمیشه


چشمای مهربون تو منو به آتیش میکشه

به آتیش دستای توعادته،ترکم نمیشه



فقط تو آغوش خودم دغدغه هاتو جا بزار

به پای عشق من بمون هیچ کس و جای من نیار

مهر لباتو رو تنو روی لب کسی نزن

فقط به من بوسه بزن

به روح و جسم و تن من

 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خيانت تنها اين نيست كه شب را با ديگري بگذراني ...
خيانت ميتواند دروغ دوست داشتن باشد !
خيانت تنها اين نيست كه دستت را در خفا در دست ديگري بگذاري ...
خيانت ميتواند جاري كردن اشك بر ديدگان معصومي باشد!
خیانتکارا دستشون بالا
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز

آغوشتو بغیر من بروی هیشکی وانکن

منو از این دلخوشیو آرامشم جدا نکن

من برای با تو بودن پر ِعشقو خواهشم


منو تو آغوشت بگیر آغوش تو مقدسه

بوسیدنت برای منتولد یک نفسه


چشمای مهربون تو منو به آتیش میکشه

نوازش دستای توعادته، ترکم نمیشه


چشمای مهربون تو منو به آتیش میکشه

به آتیش دستای توعادته،ترکم نمیشه



فقط تو آغوش خودم دغدغه هاتو جا بزار

به پای عشق من بمون هیچ کس و جای من نیار

مهر لباتو رو تنو روی لب کسی نزن

فقط به من بوسه بزن

به روح و جسم و تن من

مرسی مهدی جان...من عاشق این آهنگ شادمهرم:gol:
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باید تو رو پیدا کنم شاید هنوز هم دیر نیست تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست
با این که بی تاب منی بازم منو خط میزنی باید تو رو پیدا کنم تو با خودت هم دشمنی
کی با یه جمله مثل من می تونه ارومت کنه اون لحظه های اخر از رفتن پشیمونت کنه
دلگیرم از این شهر سرد این کو چه های بی عبور
وقتی به من فکر میکنی حس میکنم از راه دور اخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره

عطرت داره از پیرهنی که جاگذاشتی میپره باید تو رو پیدا کنم هر روز تنهاتر نشی

راضی به با من بودنت حتی ازین کمتر نشی پیدات کنم حتی اگه پروازمو پر پر کنی

محکم بگیرم دستتو احساسمو باور کنی باید تو رو پیدا کنم شاید هنوز هم دیر نیست

تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست باید تو رو پیدا کنم هر روز تنهاتر نشی

راضی به با من بودنت حتی ازین کمتر نشی
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی بهش زنگ بزنه بگه هنوز تو فکرشم
بگه هنوز مثل قدیم ناز نگاشو میکشم
یکی بهش زنگ بزنه بگه که میمیرم براش
بگه هنوزم عاشقم عاشق اون طعم لباش
بهش بگید اگه یه روز نبینمش دق میکنم
دل وبراش قربونی با دلیل و منطق میکنم
بهش بگیداگه بخوادهمیشه عاشق میمونم
تموم شعرامو براش بااشک وهق هق میخونم
من بی اون تموم کارم آخه مثل اونوازکجا بیارم
تلفنشو بده من زنگ میزنم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا