مشاعرۀ سنّتی

primrose

عضو جدید
کاربر ممتاز
ماییم که بی مایی ما مایه ماست

خود طفل خودیم و عشق ما دایه ماست
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
درخواب ناز بودم شبی،دیدم کسی در میزند
در را گشودم روی او،دیدم غم است در میزند


 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یادش بخیر فصل عزیزی که پیش او
میشد حضور عاطفه ام سنگسارتان
جانم همیشه بود کرم پوشتان ولی
من چیز قابلی نکردم نثارتان
نرگس نشدم، دردا! تا تاج زرم باشد
چون لاله نصیبم شد، خونین جگری عمری
دل همچو پرستویی، هردم به دیاری شد
آخر چه شدش حاصل، زین دربدری عمری؟
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یار باماست چه حاجت که زیادت طلبم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس:surprised:
ستاره بی تو به چشمم شرار می پاشد
فروغ ماه به رویم غبار می پاشد
خدای را! چه نسیم است این که بر تن من
نوازش نفسش انتظار می پاشد؟
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
دردا که از ان اهوی مشکین سیه چشم
چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نپسندم این که روی ز مَنَت خبر نباشد
گل قاصدی فرستم به تو، نامه گر نباشد
گل قاصدی فرستم که پیام من بگوید
که به جز وِیم کسی محرم نامه بر نباشد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا