مشاعرۀ سنّتی

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام :heart:
مستمندان گنجشان نبود زر و سیم و مقام

چون زنند از فرط ناداری هوسها را لگام

گنج آنان آبرو باشد که با خون جگر

گرد آرندش به زور دوری از مال حرام:wallbash:

مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش/لیکنش مهر و وفا نیست خدایا بدهش...
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
رخصت نظاره‌ای‌ گر می‌دهد جانان مرا

می‌کشد خاکستر خود در ته دامان مرا
 

nichol

عضو جدید
یار من باش که زیب فلک و زینت دهر
از مه روی تو و اشک چو پروین من است
 

Motahare89

عضو جدید
کاربر ممتاز
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا