hemmat27
عضو جدید
بعضي از دوستان در روزهاي اخير اينجا كباده ي فلسفه و انكار وجود خداوند رو كشيدن. ما خداپرستان همشون رو به بحث و مناظره دعوت ميكنم.
ابتدا هم خودم بحث رو شروع ميكنم و استدلال هام رو ارائه ميدم اگر كسي ازشما بي خدايان نقدي داشت فقط بايد استدلال هارو رد كنه اينكه بياد خودش يه بحث جديد باز كنه نداريم.
همين اول بحث از دوستان خواهش ميكنم بحث رو به بيراهه نبريد. يعني شما براي اثبات اينكه خداوند وجود نداره فقط به استدلال هاي ما ايراد بگيريد و خودتون با دليل ردشون كنيد و بحث رو منحرف نكنيد از مسير اصليش.
براي اثبات وجود خدا از برهان سينوي استفاده ميكنم.
ابتدا چند مفهوم بديهي در فلسفه رو معرفي ميكنم.1- وجود به عبارتي هست ، وجود داشتن
2-عدم، نيستي ، نبودن 3-وجوب، ضرورت ،واجب بودن چيزي 4-امكان، يعني اينكه نسبت به چيز ديگه حالت تساوي داشته باشه. مثلا وقتي ميگيم ممكن الوجود يعني اينكه ممكن الوجود نسبت به وجود حالت تساوي داره هم ميتونه وجود داشته باشه هم ميتونه وجود نداشته باشه.
خوب حالا بحث رو شروع ميكنيم.
همه ي موجودات از اين 3 حالت خارج نيستند يعني يا همه 1-ممكن الوجودند يا2- واجب الوجودند يا اينكه 3-هم ممكن الوجودند هم واجب الوجودند
و من اگر بتونم ممكن الوجود بودن همه ي موجودات رو كه حالت 1 هستش رد كنم وجود خداوند اثبات شده.
ممكن الوجود يعني چه: يعني موجودي كه وجود برايش ضروري نيست، يعني نسبت به وجود داشتن حالت تساوي داره. يعني هم ميتونه وجود داشته باشه هم ميتونه وجود نداشته باشه.( همه ي موجوداتي كه قبلا نبودند و الان هستند جز اين دسته حساب ميشند.چرا؟ به اين دليل كه قبلا نبودند و بعد به وجود آمدن. يعني قبل از به وجود آمدنشون هم ميتونستن باشند هم ميتونستن نباشند و چون علتشون اومده اونها مجبور شدند كه باشند)
اما واجب الوجود يعني چه: يعني موجودي كه وجود داشتنش عين ذاتشه، يعني چي؟ يعني اينكه وجود نداشتن براش معني نداره، وجود داشتنش ضروريه. يعني اينكه براي بودن نياز به كسي نداره وجودش واجبه
پس اين كاملا بديهيه كه موجودات از اين سه دسته خارج نيستند. يا همه بودند هستند و خواهند بود (همه واجب الوجودند)
يا موجودات همه به وسيله ي علتي به وجود اومدن(ممكن الوجودند)
يا بعضي هاشون به وسيله ي علت به وجود اومدن(ممكن الوجودند) و بعضي هاشون همينجوري بودن هستن و خواهند بود و وجودشون عين ذاتشونه(واجب الوجودند)
حالا چي ميشه كه يه موجود كه هم ميتونسته باشه هم ميتونسته نباشه يعني ممكن الوجود بوده موجود شده؟ يعني اينكه چه اتفاقي افتاده كه ممكن الوجود وجود پيدا كرده؟
بر اساس قانون عيليت اين رو بيان ميكنن.
چون علتش اومده. يعني مثلا وقتي علت شما كه پدر و مادر هستند ميان شما ميشي واجب الوجود. ديگه اون موقع شما نميتوني بگي من ميتونم باشم ميتونم نباشم چون علتتون اومده
شما واجب الوجود ميشيد و وجودتون ضروري ميشه.
اما يه نكته وجود داره كه واجب الوجودي شما بالذات نيست يعني شما به وسيله ي علتتون واجب الوجود شديد و ذاتتون ممكن هست. اما واجب الوجودي كه ذكر كردم تو انواع موجودات ذاتش واجب الوجوديه.
خوب اميدوارم كه تا حالا متوجه شده باشيد مفاهيم رو.
اگر من ثابت كنم كه همه ي موجودات نميتونن ممكن الوجود باشند يا به عبارتي معلول باشند و حتما يك يا 100 يا 1000 واجب الوجود هستند كه وجودشان از خودشونه و وجود عين ذاتشونه كه بتونند علت العلل باشند و وجود ديگران رو تامين كنن وجود خداوندي كه مد نظر هست اثبات شده.
چون ما به يه موجودي رسيديم كه وجودش از خودشه و علت به وجود اومدن بقيه ي موجودات هم هست.
يعني در سلسله ي بحث علت و معلول ديگه تسلسل پيش نمياد و سلسله ي علت و معلول به يه موجودي ميرسه كه ديگه علت نداره. وجودش عين ذاتشه و به ديگران وجود ميده.
اثبات اينكه همه ي موجودات نميتونن معلول يا به عبارتي ممكن الوجود باشند خيلي ساده است.
از چندين راه ميشه ثابت كرد كه من دوتاشو ميگم با منبع كه دوستان برند مطالعه كنند.
چون اينجا واقعا نميشه توضيحشون داد. اگر هم كسي ميخواد من شماره تلفن ميدم زنگ بزنه واسش شفاهي توضيح ميدم.
1- از راه تسلسل
2- از راه نبود ضرورت ميان ممكن الوجود ها و ايجاد ضرورت در جهان.
در توضيح تسلسل: اگر همه ي موجودات معلول باشند يعني همه ممكن الوجود باشند تسلسل پيش مياد كه تسلسل از لحاظ عقلي باطله.
منتظر دوستان بي خدا هستيم...
ابتدا هم خودم بحث رو شروع ميكنم و استدلال هام رو ارائه ميدم اگر كسي ازشما بي خدايان نقدي داشت فقط بايد استدلال هارو رد كنه اينكه بياد خودش يه بحث جديد باز كنه نداريم.
همين اول بحث از دوستان خواهش ميكنم بحث رو به بيراهه نبريد. يعني شما براي اثبات اينكه خداوند وجود نداره فقط به استدلال هاي ما ايراد بگيريد و خودتون با دليل ردشون كنيد و بحث رو منحرف نكنيد از مسير اصليش.
براي اثبات وجود خدا از برهان سينوي استفاده ميكنم.
ابتدا چند مفهوم بديهي در فلسفه رو معرفي ميكنم.1- وجود به عبارتي هست ، وجود داشتن
2-عدم، نيستي ، نبودن 3-وجوب، ضرورت ،واجب بودن چيزي 4-امكان، يعني اينكه نسبت به چيز ديگه حالت تساوي داشته باشه. مثلا وقتي ميگيم ممكن الوجود يعني اينكه ممكن الوجود نسبت به وجود حالت تساوي داره هم ميتونه وجود داشته باشه هم ميتونه وجود نداشته باشه.
خوب حالا بحث رو شروع ميكنيم.
همه ي موجودات از اين 3 حالت خارج نيستند يعني يا همه 1-ممكن الوجودند يا2- واجب الوجودند يا اينكه 3-هم ممكن الوجودند هم واجب الوجودند
و من اگر بتونم ممكن الوجود بودن همه ي موجودات رو كه حالت 1 هستش رد كنم وجود خداوند اثبات شده.
ممكن الوجود يعني چه: يعني موجودي كه وجود برايش ضروري نيست، يعني نسبت به وجود داشتن حالت تساوي داره. يعني هم ميتونه وجود داشته باشه هم ميتونه وجود نداشته باشه.( همه ي موجوداتي كه قبلا نبودند و الان هستند جز اين دسته حساب ميشند.چرا؟ به اين دليل كه قبلا نبودند و بعد به وجود آمدن. يعني قبل از به وجود آمدنشون هم ميتونستن باشند هم ميتونستن نباشند و چون علتشون اومده اونها مجبور شدند كه باشند)
اما واجب الوجود يعني چه: يعني موجودي كه وجود داشتنش عين ذاتشه، يعني چي؟ يعني اينكه وجود نداشتن براش معني نداره، وجود داشتنش ضروريه. يعني اينكه براي بودن نياز به كسي نداره وجودش واجبه
پس اين كاملا بديهيه كه موجودات از اين سه دسته خارج نيستند. يا همه بودند هستند و خواهند بود (همه واجب الوجودند)
يا موجودات همه به وسيله ي علتي به وجود اومدن(ممكن الوجودند)
يا بعضي هاشون به وسيله ي علت به وجود اومدن(ممكن الوجودند) و بعضي هاشون همينجوري بودن هستن و خواهند بود و وجودشون عين ذاتشونه(واجب الوجودند)
حالا چي ميشه كه يه موجود كه هم ميتونسته باشه هم ميتونسته نباشه يعني ممكن الوجود بوده موجود شده؟ يعني اينكه چه اتفاقي افتاده كه ممكن الوجود وجود پيدا كرده؟
بر اساس قانون عيليت اين رو بيان ميكنن.
چون علتش اومده. يعني مثلا وقتي علت شما كه پدر و مادر هستند ميان شما ميشي واجب الوجود. ديگه اون موقع شما نميتوني بگي من ميتونم باشم ميتونم نباشم چون علتتون اومده
شما واجب الوجود ميشيد و وجودتون ضروري ميشه.
اما يه نكته وجود داره كه واجب الوجودي شما بالذات نيست يعني شما به وسيله ي علتتون واجب الوجود شديد و ذاتتون ممكن هست. اما واجب الوجودي كه ذكر كردم تو انواع موجودات ذاتش واجب الوجوديه.
خوب اميدوارم كه تا حالا متوجه شده باشيد مفاهيم رو.
اگر من ثابت كنم كه همه ي موجودات نميتونن ممكن الوجود باشند يا به عبارتي معلول باشند و حتما يك يا 100 يا 1000 واجب الوجود هستند كه وجودشان از خودشونه و وجود عين ذاتشونه كه بتونند علت العلل باشند و وجود ديگران رو تامين كنن وجود خداوندي كه مد نظر هست اثبات شده.
چون ما به يه موجودي رسيديم كه وجودش از خودشه و علت به وجود اومدن بقيه ي موجودات هم هست.
يعني در سلسله ي بحث علت و معلول ديگه تسلسل پيش نمياد و سلسله ي علت و معلول به يه موجودي ميرسه كه ديگه علت نداره. وجودش عين ذاتشه و به ديگران وجود ميده.
اثبات اينكه همه ي موجودات نميتونن معلول يا به عبارتي ممكن الوجود باشند خيلي ساده است.
از چندين راه ميشه ثابت كرد كه من دوتاشو ميگم با منبع كه دوستان برند مطالعه كنند.
چون اينجا واقعا نميشه توضيحشون داد. اگر هم كسي ميخواد من شماره تلفن ميدم زنگ بزنه واسش شفاهي توضيح ميدم.
1- از راه تسلسل
2- از راه نبود ضرورت ميان ممكن الوجود ها و ايجاد ضرورت در جهان.
در توضيح تسلسل: اگر همه ي موجودات معلول باشند يعني همه ممكن الوجود باشند تسلسل پيش مياد كه تسلسل از لحاظ عقلي باطله.
يكي از راههاي بطلان تسلسل برهان وسط و طرف ابن سيناست كه دوستان ميتونن تو كتاب "درسهاي اسفار" استاد شهيد مطهري جلد اول صفحه ي 170(چاپ 1386) بخونند.
در توضيح نبود ضرورت ميتونن دوستان به كتاب توحيد شهيد مطهري /برهان سينوي/صفحه ي196(چاپ 1357) مراجعه كنن.