كربلايي حسام
اخراجی موقت
تا شدی ز من غافل
سر زدم به هر محفل
بی تو میکشد کارم
عاقبت به رسوایی
سر زدم به هر محفل
بی تو میکشد کارم
عاقبت به رسوایی
خب پس من با ه میگم.....یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم........................
ادامه اش رو نمی نویسم چون باز آخرش م داره
دست بردار از این میکده ی سر به سلیم
پای بگذار به اون راهی که فکر کنی بهتری
چشمتو رو خدا با ی نگین ................
دوش از سر لطف یار در من نگریستمی توان خفتن چو در کوی کسی همچون غبار
پیکر تبدار ما را بستر دیبا مباد!
سایه ی ویرانه ی غم خلوت دلخواه ماست
کاخ مرمر گون شادی از تو باد از ما مباد!
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |