يکي از اعتقادات در رابطه با بخت گشايي اين بود که وقتي فرد پنبه زني را به داخل خانه براي کار مي آوردند . منتظر مي شدند تا پنبه زن به منظور انجام عملي براي مدتي دست از کار بکشد و در اين هنگام فوراٌ دختر دم بخت خانه را دور از چشم پنبه بزن آورده و از توي کمان پنبه زني عبورش مي دادند و معتقد بودند که به زودي زه کمان وي پاره خواهد شد و به اين ترتيب نيز بخت دخترشان باز مي شود . در صورت پاره شدن چله کمان ، جازدن آن کار بسيار مشکلي براي پنبه زن ها بود و به همين خاطر پنبه زن ها سعي مي کردند تا جايي که ممکن است کمانشان را رها نکنند تا دست هيچ دختري به آنها نرسد و باعث پاره شدن زه کمان آنها نشود .
براي بخت گشايي کار ديگري نيز مي کرده اند و آن اينکه هر گاه درون خانه و يا در منزل همسايگان ، براي نذر گوسفندي مي کشتند . مادري که مي خواست هر چه زودتر دخترش به خانه بخت برود . چادر دخترش را به همراه مقداري پول و با يک کله قند به قصاب مي داد و از وي مي خواست که چادر دخترش را از درون روده گوسفندي عبور دهد و بر اين اعتقاد بودند که دختر با سر کردن آن چادر ، به زودي بختش باز مي شود .
از ديگر معتقدات مردم براي بخت گشايي و همچنين برآورده شدن ديگر حاجات خويش ، دوختن پيراهن مراد بوده است . اين مراسم به اين شکل بود که در روز بيستم و هفتم ماه مبارک رمضان که روز قتل اين منجم مي باشد . زن ها آرايش کرده به مساجد مي رفته اند تهراني ها عموماٌ در مسجد شاه تجمع مي کردند و با پارچه هايي که از قبل تهيه کرده بودند در بين دو نماز پيراهن مردا مي دوختند و معتقد بودند که با پوشيدن اين لباس کليه حاجت هاي آنها از جلمه گشاده شدن بخت آنها برآورده خواهد شد و در بين بعضي از زنان اين اعتقاد نيز بود که پارچه پيراهن ذکر شده را بهتر است که از پول حاصل از گدايي خريداري نمايند .
خواستگاري و بله بران
مراسم خواستگاري معمولاٌ بدين ترتيب بود که مادر داماد به چند تن از زناني که کارشان پيدا کردن دختر بود مي سپرد که اگر دختري را با شرايط مورد نظر وي در نظر دارند به وي معرفي کنند و يا درصدد پيدا کردن چنين دختري باشند . پس از مدتي يکي از زنان دختري را در نظر گرفته و به همراه يک يا چند تن از زنان خانواده داماد براي ديدن دختر مورد نظر سرزده به خانه او مي رفتند دختر دم بخت بعد از مدتي با کاسه اي آب وارد اتاق خواستگاران مي شد و آب را به آنها تعارف مي کرد و پس از آن به کناري مي نشست . در اين هنگام يکي از خواستگاران که از همه با تجربه تر بود به طرف دختر رفته و چادر و يا چارقد دختر را کنار زده دستي به سر وي مي کشيد و موهاي دختر را جابجا مي کرد تا ببيند که مبادا دختر کچل باشد و موهاعاريه اي باشد . بعد از مطمئن شدن از موها ، شروع مي کرد به بو کردن دهان و زيربغل و خلاصه تمامي بدن دختر ، که خداي ناکرده بوي بد ندهد . پس از انجام اين تشريفات و مورد پسند واقع شدن دختر ، به خانه داماد برگشته و شرح ماجرا را توصيف مي کرد و داماد نيز با شرحي که خواستگاران مي دادند تصوير دختر را در ذهنش مجسم مي کرد و آنگاه موافقت و يا عدم موافقت خود را اعلام مي داشت .
در صورت موافقت داماد ، پدر وي به همراه چند تن از بزرگان فاميل به خانه دختر رفته و به اصطلاح شيريني مي خوردند فرداي آن روز مادر و خاله و عمو و ديگر کسان نزديک داماد براي بله برون به خانه عروس رفته و راجع به مهريه و شيربها و روز عروسي و مسائلي ديگر نظير آن صحبت مي کردند . پس از چند روز از خانه داماد هدايايي به وسيله چندين مجمع به منزل عروس فرستاده مي شد که وسايل درون مجمع ها معمولاٌ عبارت بودند از : يک عدد انگشتر با حلقه طلا ، يک کاسه نبات ، دو کله قند ، تعدادي لباس براي پدر و مادر و خود عروس که بسته به فصول سال از جنس هاي مختلف انتخاب مي شده است . البسه اي که براي عروس فرستاده مي شد معمولاٌ عبارت بود از : يک چادر ، يک پيراهن ، يک تنبان با دامن ، يک جفت کفش ، دو جفت جوراب ، يک يا دو عدد چادر ، و زيرجامه همچنين مقداري از ميوه هاي فصل و شيريني نيز جزو اصلي اين هدايا به شمار مي آمده است
خريد عروسي
پس از خواستگاري و پسند طرفين و انجام مراسم بله برون ، را هر زماني که طرفين موافقت کردند و مورد قبول واقع مي شد و ايجاد اشکالي نمي کرد . جهت خريد وسايل عروسي تعيين مي کردند . وسايلي که معمولاٌ در اين زمان خريده مي شد عبارت بود از : پارچه و با لباس دوخته شده ، آيينه و شمعدان ، وسايل آرايش عروس ، لباس هاي زير براي عروس ، کفش و جوراب ، لوازم مربوط به سفره عقد و ديگر وسايل اينچنين ، نکته ديگر قابل ذکر آن که براي اين خريد يک يا دو نفر از خانواده عروس و داماد انتخاب مي شدند که معمولاٌ نيز در اين خريد عروس و داماد شرکت نداشتند ( البته اين قضيه جنبه همگاني نداشته و گاهي خود عروس و داماد شرکت مي کردند ) و نمايندگان به سليقه خود وسايل مورد نياز را خريداري مي کردند . در ضمن اين نکته را نيز بايد متذکر شد که خرج اين دسته خريدها کلاٌ به عهده داماد بوده است .
جهازبران
چند روز قبل از عروسي و گاهي روز قبل از آن ، مراسم جهاز بران صورت مي گرفت . براي جهاز بران چند نفر طبق کش به همراه چند قاطر اجير مي شدند تا وسايل جهيزيه عروس را به خانه داماد حمل کنند . علاوه بر طبق کش ها ، عده اي نقاره زن نيز استخدام مي شدند تا در طول راه به هنرنمايي بپردازند . قبل از رسيدن گروه مزبور چند تن جلوتر به خانه داماد مي رفتند و قسمتهايي از خانه داماد را که براي عروس در نظر گرفته شده بود ، نظافت کرده و به اصطلاح آب و جارو مي کردند . هنگامي که جهيزيه در خانه داماد جاي مي گرفت . فردي از طرف خانواده عروس صورت اسبابي که آورده بودند را نشان داماد مي داد و از وي بابت آنها رسيدي دريافت مي کرد که به آن سياهه مي گفتند . علاوه بر آن دادن انعام به طبق کش ها و نقاره چي ها جزو وظايف داماد به حساب مي آمد . طبق کش ها علاوه بر انعام مزبور اجازه داشتند که نقل ها و پارچه هاي کف طبق ها را که براي تزئين تدارک ديده شده بود را براي خود برداند . وسايل جهيزيه طبق توافقي که قبلاٌ بين خانواده هاي عروس و داماد صورت گرفته بود تهيه مي شد . به عنوان مثال گاهي عبارت بود از : ديگ ، قابلمه ، ملاقه ، آبکش ، مجمع هاي مسي ، آفتابه لگن و اسباب ديگري همچون رختخواب ، متکا ، پشتي ، پرده ، سماور ، بلور و علاوه بر همه اينها ، آينه و قرآن جزو اصلي مهمترين وسايل جهيزيه به شمار مي رفته است .
براي بخت گشايي کار ديگري نيز مي کرده اند و آن اينکه هر گاه درون خانه و يا در منزل همسايگان ، براي نذر گوسفندي مي کشتند . مادري که مي خواست هر چه زودتر دخترش به خانه بخت برود . چادر دخترش را به همراه مقداري پول و با يک کله قند به قصاب مي داد و از وي مي خواست که چادر دخترش را از درون روده گوسفندي عبور دهد و بر اين اعتقاد بودند که دختر با سر کردن آن چادر ، به زودي بختش باز مي شود .
از ديگر معتقدات مردم براي بخت گشايي و همچنين برآورده شدن ديگر حاجات خويش ، دوختن پيراهن مراد بوده است . اين مراسم به اين شکل بود که در روز بيستم و هفتم ماه مبارک رمضان که روز قتل اين منجم مي باشد . زن ها آرايش کرده به مساجد مي رفته اند تهراني ها عموماٌ در مسجد شاه تجمع مي کردند و با پارچه هايي که از قبل تهيه کرده بودند در بين دو نماز پيراهن مردا مي دوختند و معتقد بودند که با پوشيدن اين لباس کليه حاجت هاي آنها از جلمه گشاده شدن بخت آنها برآورده خواهد شد و در بين بعضي از زنان اين اعتقاد نيز بود که پارچه پيراهن ذکر شده را بهتر است که از پول حاصل از گدايي خريداري نمايند .
خواستگاري و بله بران
مراسم خواستگاري معمولاٌ بدين ترتيب بود که مادر داماد به چند تن از زناني که کارشان پيدا کردن دختر بود مي سپرد که اگر دختري را با شرايط مورد نظر وي در نظر دارند به وي معرفي کنند و يا درصدد پيدا کردن چنين دختري باشند . پس از مدتي يکي از زنان دختري را در نظر گرفته و به همراه يک يا چند تن از زنان خانواده داماد براي ديدن دختر مورد نظر سرزده به خانه او مي رفتند دختر دم بخت بعد از مدتي با کاسه اي آب وارد اتاق خواستگاران مي شد و آب را به آنها تعارف مي کرد و پس از آن به کناري مي نشست . در اين هنگام يکي از خواستگاران که از همه با تجربه تر بود به طرف دختر رفته و چادر و يا چارقد دختر را کنار زده دستي به سر وي مي کشيد و موهاي دختر را جابجا مي کرد تا ببيند که مبادا دختر کچل باشد و موهاعاريه اي باشد . بعد از مطمئن شدن از موها ، شروع مي کرد به بو کردن دهان و زيربغل و خلاصه تمامي بدن دختر ، که خداي ناکرده بوي بد ندهد . پس از انجام اين تشريفات و مورد پسند واقع شدن دختر ، به خانه داماد برگشته و شرح ماجرا را توصيف مي کرد و داماد نيز با شرحي که خواستگاران مي دادند تصوير دختر را در ذهنش مجسم مي کرد و آنگاه موافقت و يا عدم موافقت خود را اعلام مي داشت .
در صورت موافقت داماد ، پدر وي به همراه چند تن از بزرگان فاميل به خانه دختر رفته و به اصطلاح شيريني مي خوردند فرداي آن روز مادر و خاله و عمو و ديگر کسان نزديک داماد براي بله برون به خانه عروس رفته و راجع به مهريه و شيربها و روز عروسي و مسائلي ديگر نظير آن صحبت مي کردند . پس از چند روز از خانه داماد هدايايي به وسيله چندين مجمع به منزل عروس فرستاده مي شد که وسايل درون مجمع ها معمولاٌ عبارت بودند از : يک عدد انگشتر با حلقه طلا ، يک کاسه نبات ، دو کله قند ، تعدادي لباس براي پدر و مادر و خود عروس که بسته به فصول سال از جنس هاي مختلف انتخاب مي شده است . البسه اي که براي عروس فرستاده مي شد معمولاٌ عبارت بود از : يک چادر ، يک پيراهن ، يک تنبان با دامن ، يک جفت کفش ، دو جفت جوراب ، يک يا دو عدد چادر ، و زيرجامه همچنين مقداري از ميوه هاي فصل و شيريني نيز جزو اصلي اين هدايا به شمار مي آمده است
خريد عروسي
پس از خواستگاري و پسند طرفين و انجام مراسم بله برون ، را هر زماني که طرفين موافقت کردند و مورد قبول واقع مي شد و ايجاد اشکالي نمي کرد . جهت خريد وسايل عروسي تعيين مي کردند . وسايلي که معمولاٌ در اين زمان خريده مي شد عبارت بود از : پارچه و با لباس دوخته شده ، آيينه و شمعدان ، وسايل آرايش عروس ، لباس هاي زير براي عروس ، کفش و جوراب ، لوازم مربوط به سفره عقد و ديگر وسايل اينچنين ، نکته ديگر قابل ذکر آن که براي اين خريد يک يا دو نفر از خانواده عروس و داماد انتخاب مي شدند که معمولاٌ نيز در اين خريد عروس و داماد شرکت نداشتند ( البته اين قضيه جنبه همگاني نداشته و گاهي خود عروس و داماد شرکت مي کردند ) و نمايندگان به سليقه خود وسايل مورد نياز را خريداري مي کردند . در ضمن اين نکته را نيز بايد متذکر شد که خرج اين دسته خريدها کلاٌ به عهده داماد بوده است .
جهازبران
چند روز قبل از عروسي و گاهي روز قبل از آن ، مراسم جهاز بران صورت مي گرفت . براي جهاز بران چند نفر طبق کش به همراه چند قاطر اجير مي شدند تا وسايل جهيزيه عروس را به خانه داماد حمل کنند . علاوه بر طبق کش ها ، عده اي نقاره زن نيز استخدام مي شدند تا در طول راه به هنرنمايي بپردازند . قبل از رسيدن گروه مزبور چند تن جلوتر به خانه داماد مي رفتند و قسمتهايي از خانه داماد را که براي عروس در نظر گرفته شده بود ، نظافت کرده و به اصطلاح آب و جارو مي کردند . هنگامي که جهيزيه در خانه داماد جاي مي گرفت . فردي از طرف خانواده عروس صورت اسبابي که آورده بودند را نشان داماد مي داد و از وي بابت آنها رسيدي دريافت مي کرد که به آن سياهه مي گفتند . علاوه بر آن دادن انعام به طبق کش ها و نقاره چي ها جزو وظايف داماد به حساب مي آمد . طبق کش ها علاوه بر انعام مزبور اجازه داشتند که نقل ها و پارچه هاي کف طبق ها را که براي تزئين تدارک ديده شده بود را براي خود برداند . وسايل جهيزيه طبق توافقي که قبلاٌ بين خانواده هاي عروس و داماد صورت گرفته بود تهيه مي شد . به عنوان مثال گاهي عبارت بود از : ديگ ، قابلمه ، ملاقه ، آبکش ، مجمع هاي مسي ، آفتابه لگن و اسباب ديگري همچون رختخواب ، متکا ، پشتي ، پرده ، سماور ، بلور و علاوه بر همه اينها ، آينه و قرآن جزو اصلي مهمترين وسايل جهيزيه به شمار مي رفته است .