8 جمله ویرانگر كه نباید به كودكان گفت چرا نمی توانی مانند فلانی باشی...

kazemmaghoul

عضو جدید
8 جمله ویرانگر كه نباید به كودكان گفت
چرا نمی توانی مانند فلانی باشی...
8 جمله ویرانگر كه نباید به كودكان گفت

● چرا نمی توانی مانند فلانی باشی؟
روان شناسان گفته اند كه مقایسه صرفا موجب افزایش حسادت بین برادر و خواهر می گردد.
در عوض مقایسه كردن بچه ها، برای فرزندتان دقیقا مشخص سازید كه از او چه می خواهید؟!
اتاق تمیز؟ میز مرتب؟ آن بخش از كردار بچه را كه مایلید تغییر كند، به دقت مشخص سازید..

● چرا مانند بچه های خردسال رفتار می كنی؟
رفتار فرزند هفت ساله شما در یك تالار غذاخوری مانند بچه چهارساله است. شما شرمنده می شوید و به وی یادآوری می كنید كه به چه دلیل نظیر خردسالان رفتار می كنی؟عوض ناراحت ساختن بچه، بكوشید شرایطی را مهیا سازید كه از پس تغییر دادن فرزندتان به طرز دلخواه برآیید. نسبت به رفتار فرزندتان، به نحو غیر مستقیم بازتاب نشان دهید. مثلا می توانید بگویید:" می دانم كه دوست داری پیش از رفتن به بستر، تلویزیون تماشا كنی و من مایل نیستم این فرصت را از تو بگیرم، ولی چنان چه تغییر رویه ندهی، نمی گذارم چنین كنی." با این حرف بچه در می یابد كه احتمالا آن چیزی را كه دوست دارد، از كف می دهد.
● تو بامزه ترین، قشنگ ترین و زورمندترین بچه دنیایی!
حتی یك لقب مثبت نابجا احتمالا محدودیت بچه شده و مانع می شود كه وی خودش را به واقع آن گونه كه هست، ببیند و بشناسد. مثلا چنانچه بگویید:" تو از تمام بچه ها، هوشمندتری"، امكان دارد سبب شود كه او حس كند، هیچ گاه با شكست روبه رو نمی شود. از اطلاع خود در مورد استعدادهای فرزندتان برای ترغیب و پیشرفت وی سود بجویید نه این كه برچسب شخصیتی به وی بزنید. به عنوان مثال اگر بگویید:" تو با هوشی و من می دانم كه اینكار از عهده ات بر می آید" خیلی دلگرم كننده تر و ملایم تر از این است كه چنین بگویید:" تو باهوش ترین بچه دنیا هستی"
● چرا این اندازه ژولیده و نامرتبی؟
فرزندتان، پوشاك نظیف و مرتبی به تن دارد، لیكن درست یك ساعت بعد با یك تی شرت كثیف، شلوار پاره و موهای به هم ریخته جلوی شما حاضر می شود. انتقاد كردن از بچه، زمینه را برای كشاكش فراهم می سازد. امكان دارد پدرومادر بپرسند، پس ما برای مهار فرزندمان چه باید بكنیم؟ روانشناسان بدین سوال، این سان جواب می دهند:" هنگامی كه بچه تصمیم می گیرد با دوستانش بیرون برود، بگذارید هر لباسی را كه مایل است، بپوشد لیكن چنان چه با شما برای شام خوردن بیرون می آید، نباید هر لباسی را كه می خواهد، بپوشد. فرزندتان باید فرابگیرد كه در موقعیت های متفاوت، چه بپوشد. والدین می توانند شیوه صحیح را درباره موضوعات گوناگون به بچه بگویند".
● تو چقدر نادان هستی!
یكی از هدف های اصلی در تربیت فرزند، ایجاد اعتماد به نفس در بچه است. به جای چنین عباراتی، جهت بهبود كردار فرزندتان اهتمام ورزید سخنان ترغیب كننده و مثبت بیان دارید. به او یاد بدهید كه چگونه كاری را به درستی صورت دهد. مثلا، چنان چه فرزندتان بدون توجه به رفت و آمد خودروها، به وسط خیابان می دود، می توانید به وی بگویید:" موقع عبور از خیابان، باید دستم را بگیری". هنگامی كه بچه دستتان را گرفت، اضافه كنید:" تو خیلی باهوشی كه دستم را میگیری. حالا می توانیم با خیال راحت از خیابان رد شویم."
● برخی اوقات آرزو می كنم كه ای كاش بچه ای نداشتم.
آنچه فرزندتان از عبارت بالا می فهمد، این است: " تو ارزش نداری و من تو را نمی خواهم". او این حرف را به دل می گیرد و حتی تا بزرگسالی به یادش می ماند. در عوض چنین بگویید:" بعضی وقت ها مرا خیلی ناراحت می كنی."
بهتر آن است كه پدر و مادر قواعد پیش گقته را اجرا كنند تا بدین حد از خشمناكی نرسند. وقتی بچه می داند كه پدرومادرش چه انتظاری از وی دارند و مشاهده می كند كه با او دمسازند، یقینا رفتار نیكوتری در پیش خواهد گرفت.
● مرا تنها بگذار
تمام پدر و مادرها پاره ای اوقات مایلند تنها باشند. ولی در صورتی كه پرخاش كنان از فرزندتان بخواهید كه ایشان را به حال خود گذارد، می اندیشد كه دوستش ندارید. سعی كنید بچه ها را در انجام امور روزانه شركت دهید. حتی یكی بچه سه ساله هم می خواهد در آماده ساختن میز شام یاری كند.
اگر موقعی كه بچه ها به شما احتیاج ندارند، وقتی را برای سپری ساختن با آنان اختصاص دهید، در این حالت زمانی كه توجه شما به اجرای سایر امور است، بچه ها كمتر مزاحم شما می شوند.آن هنگام كه لازم است تنها باشید، می توانید به بچه بگویید:" من خیلی تو را دوست دارم، اما حالا بسیار كار دارم." به او فرصت دهید كه دریابد شما بعدا مدتی را با او می گذرانید. در صورتی كه فرزندتان اصرار كرد، می توانید بگویید:" چنانچه بار دیگر حرفم را قطع كردی، ناچارا باید به اتاقت بروی، چون اینجا اتاق من است." این روشی در جهت دور كردن بچه نیست بلكه یك راه كار تربیتی به حساب می آید.

● اگر حالا همراه من نیایی، دیگر با تو كاری ندارم و برای همیشه كنارت می گذارم!
هر گز بچه ها را از رهاكردنش نترسانید. پدر و مادر باید برای فرزندشان پناهگاه امنی باشند، تا از آنجا بچه ها بتوانند به دنیا گام نهند. در غیر اینصورت آنان از حیث رفتاری، به افرادی وابسته وبدون اعتماد به نفس بدل می گردند.
چنانچه كودك نوپایی دارید كه گوشه خیابان نشسته و تكان نمی خورد، باید بگویید:" یا با من بیا یا دستت را می گیرم و با خود می برم." و اگر ضرورت ایجاد كرد، بلندش كنید و با خود ببرید. اگر فرزندتان دوست دارد وقت تلف كند، بكوشید به وی توجه بیشتری داشته باشید. مثلا بگویید:" تو دقیقا پنج دقیقه وقت داری تا با دوستت بازی كنی و بعد باید برویم." این كلام موثرتر از آن است كه بچه را بترسانید به این كه او را می گذارید و می روید.
منبع: سیمرغ

 

Similar threads

بالا