► •*♥*•◄ تاپیک جامع مقالات نجوم ► •*♥*•◄

► •*♥*•◄ تاپیک جامع مقالات نجوم ► •*♥*•◄

  • خوب بود یا بد

    رای: 1 50.0%
  • تکمیل کردن متن

    رای: 1 50.0%

  • مجموع رای دهندگان
    2

Setareh 729

عضو جدید
من عاشق هاوکینگ هستم به نظر من منحصر به فرده هم کاراش هم موقعیتش.
تاباشو هم چندتا خودندم.
مرسی اقا کامران;)
 

نازنین

عضو جدید
کاربر ممتاز
تاپیک به جایی بود
دست درد نکنه :smile:

زندگی همچین ادمایی رو می خونیم و می بینیم و ... باز هم خودمون رو با داشته های دیگران مقایسه می کنیم!!!
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
یکی از اون بهتریناست










 

hamed_ht

عضو جدید
kheili jazbe ....avalin bare naghsheye asemano mibinam ...mitunin nahveye estefade in naghsharo begid?....kheili dost daram azash be surate amali estefade konam ...hichi az in naghshe felan nafahmidam ke che shekli bayad bekhonamesh ...ba tavajoh be inke shoma goftid ke bastegi be mogheyate khodemunam dare....
 

hamed_ht

عضو جدید
kheili az postetun mamnunam ...besyar mofid bod....man taghriban filme partabe hameye shuttleha va sts haro daram...ama darmorede inke cheshekli ye shuttle az yek madar taghire jahat mide etelaati nadaram...mikhastam darkhast konam age etelaei darmorede ORBITAL MANEUVERING ENGINES ke sababe taghire jahate shuttle mishe darid befrestid...manzuram tarze kare one....mamnun
 

hamed_ht

عضو جدید
khob hameye inha jalebe ...ama....behtare yekam tavajoh konim hade aghal be esmi ke roye onha mizarim ...be nazare man mojodate digei ham to ye sayarate dige vojod dare .. ino hame behesh eteghad daran ..chon age tasavor konin mibinin ke khoda in jahane be in bozorgio ke khalgh karde faghat ensan ya ruh ya jen gharar nade va taze onam to ye faghat yek sayare!!!ama dar murede esmeshun ...belakhare ona ham az ye sayareye dige hastan va momkene kari be faza nadashte bashan ke ma esmeshuno gozashtim mojudate fazaei!!!!
hala age bekhahim az esmesh begzarim behtare vaghti axeshuno mibinim yekam fekr konim va faghat to bahre jadid bodaneshun narim...manzuram ine ke: vaghti mibinim ona be zamin omadan yani az ye rahe hododan balaye chand milion sale nori omadan va az makane avalie khod rah oftadan ta be inja residan...in neshun mide ke bayad kheili pishrafte bashan che az lahaze jesmi che ruhi....dar sorati ke age tavajoh konin mibinin ke sakhtare badanie onha toye in axa besiar shabihe ensane....onam ENSANHAYE AVALIE..va hame toye madrese khundim ke jesm mojodat motanaseb ba mohit taghir mikone...pas age pishraftan va mohite pishraftei daran chera sakhtare fizikie ona kheili sade hast??besyar sade...man toye bishtare in axha didam ke daste deraz ,cheshmhaye bozork va ghadi taghriban be ghad ensan daran....ama age inharo ba ham moghayese konim mibinim ke aslan hamkhuni nadaran....masalan:age az sayareei omadan ke jazebeye kami dare khub mosalaman bayad ghadeshun kotah bashe ya behtar begam age ostokhan dashte bashan bayad ostokhan bandishun koloft va kotah bashe ...ama toye axha mibinim ke ghad kotahe ama dasthaye boland daran!!!!mibinin ke mishe moghayese kard....ama zizad saretuno dard nemiaram ...be nazare man hameye in axha edameye takhayolate afrade pishin ba didgahe kotah bode....chon aslan lozumi nadare ke in adam fazaeiha shabihe ensan bashan..:cool:
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود:
دوست عزیز جناب hamed_ht:
تمامیه صورت های فلکی که شما در نقشه بالا مشاهده میکنید در یک شب و..قابل مشاهده نیستند بلکه بستگی داره شما در چه فصلی باشید در کدام نقطه زمین باشید و...اما میتونید به سادگی هرشب که به اسمان نگاه میکنید چندین صورت فلکی رو ببینید نقشه بالا یک نقشه ی کلی هست برای اینکه شما دوست دارید به طور عملی صورت های فلکی استفاده کنید بنده به شما پیشنهاد میکنم کتاب جیبی زیر رو بگیرید و شب ها از روی اون صور فلکی رو تشخیص بدید
نام کتاب:صورت های فلکی
نگارنده ها:دکتر گری مکلر-دکتر مارک چارترند-ویل تیریون
مترجم:مهندس احمد دالکی
مشخصات ظاهری:یک کتاب کوچک ابی رنگ هست که تماما محتوای نقشه اسمان هر فصل و...میباشد
این کتاب رو خودم هم دارم قیمتش زمانی که من خریدم 1-2 سال پیش 2000 تومن بود الان هم همین حدوداست
موفق باشید
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود:
تغییر مدار منظور شما این هست که وقتی از پرتابه زمینی به فضا پرتاب میشه چرا تغییر جهت میده در فضای خارج از زمین و...؟
راستش بنده اطلاعات دقیقی ندارم اما چیزی رو که در این مورد فکر میکنم و تا به حال متوجه شدم میگم خدمتتون...
وقتی یک شاتل به فضا پرتاب میشه مستقیما حرکتش به سمت فضا نیست یعنی اینکه اول دور زمین میگرده اگر یادتون باشه زمانی که خانوم انصاری به فضا رفتند از اسمان ایران هم رد شدند... و بعد توی این حرکت مسیر به خارج از زمین هدایت میشه اینکه چرا شاتل تغییر جهت میده تمامیه هدایت ها از زمین انجام میشه مثل وقتی که شما هدایت یک هواپیمای کنترلی رو از روی زمین داری و بهش جهت میدی که البته این جهت دهی ها همه با دخیل کردن محاسبات ریاضی و در نظر گرفتن شرایط و جاذبه های حاکم در بیرون از زمین انجام میشه حتی شرایط جوی زمین هم موثر هست برای همینه که باید تمامیه این شرایط با هم سازگار باشند تا یک شاتل پرتاب شه و درصد خطا به 0 میل کنه
البته من سرچ کردم اما اطلاعات به درد بخوری پیدا نکردم متاسفانه!! اما یک سری جناب دکتر فیروز نادری مصاحبه شون رو که نگاه میکردم مختصر توضیحی دادند که بیشتر پیرامون فونیکس بود و برنامه های مربوط به اون بود و بنده هم کمیش رو گفتم به هر حال اگر از دوستانمون در تالار هوافضا بپرسید قطعا جواب کاملی بهتون میدن اگر کسی پیدا نشد بفرمایید تا من خودم از دوستان بپرسم
لینک زیر هم اطلاعات جالبی از شاتل ها داره
http://www.isa.ir/enc/components6.php?articleId=21
موفق باشید
 

xphoenix

عضو جدید
wooooooooooow!!!
حیف که سن ما قد نمیده!!!!!:w05:
اما در مورد موجودات هوشمند باید بگم که خدا تو قران گفته ما ادمیان را در میان زمین و اسمان پراکندیم!!!!ما که فقط رو زمینیم(صرف نظر از هواپیماهو سفینه ها)یه عکس از کهکشان راه شیری میدیدم که خورشید رو توش نشون داده بود!یه نقطه!!!!حالا چند تا از این کهکشانها هست؟؟؟؟؟؟؟:w05:این همه جهان فقط واسه ما ارم ها رو زمین تو این سیاره فسقلی!امکان نداره!!!!تازه به نظر من ممکنه نسل های خیلی هوشمند تر از ما هم باشند!(کسی کتاب ارابه خدایان رو خونده؟؟؟؟)چون خدا یه جای دیگه تو قران میگه ما ادمیان را بر بسیاری از افریگان خویش برتری بخشیدیم!نمیگه به همشون!!(گرچه معلم دینی ما میپیچوند میگفت منظور افریده های بسیار هست!!!!ولی کلمه به کلمش همون که من گفتم میشد)راستی ممکنه ما قبلا هم متولد شده باشیم؟؟؟؟مثلا ممکنه من قبلا انیشتین بوده باشم؟؟:surprised::w15:(چیه؟؟؟ارزو بر جوانان عیب نیست!یه روزی میشم:w01::surprised::victory:)
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
((نجوم در قرآن))

((نجوم در قرآن))




((نجوم در قرآن))
تفسیر چند آیه قرآن، تاریخ نجوم، لغت نامه قرآنی و …
۱) تفسیر آیات:
«انّا زَیَّنا السَّماء الدُّنیاء بِزینه الكَواكِب»
ما آسمان پائین را با ستارگان تزئین كردیم.
در این آیه می‌گوید «آسمان پائین را با كواكب تزئین كردیم» در حالیكه فرضیه‌ای كه در آن زمان بر افكار دانشمندان حاكم بود می‌گفت فقط آسمان بالا آسمان ستارگان ثابت است (آسمان هشتم طبق فرضیه بطلیموس)ولی چنانكه می‌دانیم بطلان این فرضیه اثبات شده و عدم پیروی قرآن از فرضیه نادرست مشهور آن زمان خود معجزه زنده‌ای از این كتاب آسمانی است.
نكته جالب دیگر اینكه از نظر علم امروز مسلم است كه چشمك زدن زیبای ستارگان بخاطر قشر هوایی است كه اطراف زمین را فرا گرفته و آنها را به این كار، وا می‌دارد و این، با تعبیر «السماء الدنیا» (آسمان پائین) بسیار مناسب است اما در بیرون جو زمین، ستارگان خیره خیره نگاه می‌كنند و فاقد تلألو هستند….

«والشمس و ضحها و القَمَر اذا تلها[ii]»
به خورشید و گسترش نور آن سوگند و به ماه در آن هنگام كه بعد از آن در آید
«خورشید» مهم‌ترین و سازنده‌ترین نقش را در زندگی انسان و تمام موجودات زنده زمینی دارد. علاوه بر اینكه منبع نور و حرارت است و این دو از عوامل اصلی زندگی انسان به شمار می‌روند، منابع دیگر حیاتی نیز از آن مایه می‌گیرند. وزش بادها، نزول بارانها، پرورش گیاهان، حركت رودخانه‌ها و آبشارها و حتی پدید آمدن منابع انرژی را همچون نفت و زغال سنگ هركدام اگر درست دقت كنیم، بصورتی با نور آفتاب ارتباط دارد. بطوریكه اگر روزی این چراغ حیاتبخش خاموش گردد، تاریكی و سكوت و مرگ همه جا را فرا می‌گیرد.
«ضحی» در اصل به معنی گسترش نور آفتاب است و این در هنگام است كه خورشید از افق بالا بیاید و نور آن همه جا را فر گیرد. سپس به آن موقع از روز «ضحی» گفته می‌شود…
۲) تاریخ نجوم در اسلام:
یكی از مباحث مهم در دانشهای اسلامی، دانش نجوم اسلامی است. این موضوع بدلیل مسایل عبادی مهمی است كه در این دین وجود دارد. نخستین علومی كه ساكنان بلاد اسلامی به آن اهتمام ورزیدند علومی مانند طب، كیمیا و نجوم بود، كه احكام این علوم را بر دیگر علوم ترجیح می دادند.
در خلال سال ۱۸۰میلادی تا قرن شانزدهم، اعراب در زمینه ی ستاره شناسی برتری یافتند. مركز فرهنگی شان بغداد بود، جایی كه در قرن هشتم كتاب المجسطی بطلمیوس به زبان عربی ترجمه شد.
البتانی۹۲۹-۸۵۰میلادی پرآوازه ترین منجم عرب، تا حدود زیادی بر محتوی این كتاب افزود. آنها ابزارهایی نظیر اسطرلاب، را كه اختراع یونانیان باستان بود را تكامل بخشیده و دقیقتر از یونانیان موقعیت ستارگان را رصد كردند. اسطرلاب الگویی دو بعدی از آسمان شب است كه در قرون وسطی برای تعیین موقعیت خورشید و ستارگان بكار می رفت.اولین محاسبات دقیق قطر زمین توسط برادران بنو شاكر انجام گرفت.
یكی از دلایل توجه ویژه به نجوم در دوران اسلامی تعیین تقویم و اوقات شرعی است كه مستلزم مشاهدات و محاسبات دقیق نجومی است.هندسه كروی كه توسط ابوالوفای بوزجانی معرفی شد این محاسبات را بطور عمده تكمیل كرد….
۳) نظرات علمی قرآن در مورد بهداشت ودانش پزشكی و حشره شناسی:
توجه به خوردن میوه و مواد غذایی پروتئین دار(واقعه/۲۱-۲۰)و(طور/۲۲)، اعجاز اثر انگشت(قیامت/۴)، شدت احساس درد توسط پوست(نساء/۵۶)،درمان موضعی بسیاری از بیماریهای پوستی در سرما(ص/۴۲)،اندوه ورابطه ی آن با كوری(یوسف/۸۴)،اشاره به زخمهای ناشی از عدم تحرك(كهف/۱۸)، تأثیر روانی رنگ سبز(رحمن/۷۶) ، (انسان/۲۱)و (كهف/۳۱)،اشاره به بیماری پیری زودرس در كودكان(مزمل/۱۷)، و.. .
۴) نظرات علمی قرآن در مورد فضا ومسافرت به فضا:
تفاوت ستاره و سیاره (یونس/۵)و (فرقان/۶۱)، گردش خورشید،ماه،زمین وسیارگان در مدارهای مشخص(یس/۴۰-۳۸)،(انبیاء/۳۳) و(تكویر/۱۶-۱۵)، پیش بینی مسافرت به فضا و عبور از جو(رحمن/۳۳)و(انعام/۱۲۵)،سقوط سنگهای آسمانی (رحمن/۳۵)،شهابها(جن/۸)،فقدان اكسیژن و هوا در ارتفاعات بالای جو(انعام/۱۲۵)تسخیر كره ی ماه و احتمالاً خورشید(ابراهیم/۳۳)،مطالبی در مورد سیاره ی زهره (طارق/۳-۱و.. .
۵) رمزهای اعجاز آمیز قرآن :
۱- اولین آیه قرآن « بسم الله الرحمن الرحیم » دارای ۱۹ حرف عربی است.
۲- قرآن مجید از ۱۱۴ سوره تشكیل شده است و این عدد به ۱۹ فابل قسمت است. (۶× ۱۹).
۳- اولین سوره ای كه نازل شده است سوره علق (شماره۹۶) نوزدهمین سوره از آخر قرآن است.
۴- سوره علق ۱۹ آیه دارد.
۵- سوره علق ۲۸۵ حرف (۱۵× ۱۹) دارد.
۶- اولین باركه جبرئیل امین با قرآن فرود آمد ۵ آیه اولی سوره علق را آورد كه شامل ۱۹ كلمه است.
۷- این ۱۹ كلمه ، ۷۶ حرف (۴× ۱۹) دارد كه به تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم است.
—————————–
i- سوره‌ی مباركه صافات آیه‌ی ۶
ii- سوره‌ی مباركه شمس آیه‌ی ۱ و۲
 

احسان د

عضو جدید
آیا از خورشید بزرگتر هست

آیا از خورشید بزرگتر هست

سلام دوستان عزیز . حتما تصاویر زیر را ببینید . این تصاویر و مقیاسها هر کسی را شگفت زده خواهد کرد .








 

messier_hunter

عضو جدید
ممنون دوست عزیز. جالب ترین تصویر همون عکس پایین هست. از نظر عددی قطر ستاره قلب العقرب حدود 300 برابر قطر خورشیده!
فقط دوتا ایراد کوچیک داره اول اینکه Antares ستاره "قلب العقرب" هست نه عقرب و Betelgeuse ستاره "ابط الجوزا" هست که توی صورت فلکی جبار (شکارچی) قرار داره و با صورت فلکی جوزا (دوپیکر) متفاوته.
 

احسان د

عضو جدید
سلام دوست عزيز . از راهنمايي خوبتون و همچنين دقت نظري كه داشتيد ممنونم . شادزي مهرافزون
 

BEHYAD

عضو جدید
چرا زمین به دور خورشید می چرخد؟

چرا زمین به دور خورشید می چرخد؟

salam
kasi midoone zamin chera doore khodesh micharkhee?
:w09::w19:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
salam
چرا زمین دور خورشید می چرخه؟
:w09::w19:
سلام،
نمی دونم این سوال شما جدیه یا نه؟(مخصوصاً با این کشی که عنوان تاپیک اومده) اما جواب سوال شما اینطور میشود که:
قانون گرانش جهانی

نیرویی که دو ذره به جرمهای m1 و m2 و به فاصله r ازهم به یکدیگر وارد می‌کنند، نیروی جاذبه‌ای است که در امتداد خط واصل دو ذره اثر می‌کند و بزرگی آن برابر است با:


F = Gm1m2/r2

G یک ثابت جهانی است و مقدار آن برای تمام زوج ذرات یکسان است. این قانون گرانش جهانی اسحاق نیوتن است. برای اینکه این قانون را خوب درک کنیم بعضی خصوصیات آن را یادآور می‌شویم:



  • نیروهای گرانش میان دو ذره ، زوج نیروهای کنش - واکنش (عمل و عکس العمل) هستند. ذره اول نیرویی به ذره دوم وارد می‌کند که جهت آن به طرف ذره اول (جاذبه) و در امتداد خطی است که دو ذره را به هم وصل می‌کند. به همین ترتیب ذره دوم نیز نیرویی به ذره اول وارد می‌کند که جهت آن به طرف ذره دوم (جاذبه) و در متداد خط واصل دو ذره است. بزرگی این نیروها مساوی ولی جهت آنها خلاف یکدیگر است.
  • ثابت جهانی G را نباید با g که شتاب ناشی از جاذبه گرانشی زمین روی یک جسم است اشتباه کرد. ثابت G دارای بعد L3/MT2 و یک کمیت نرده‌ای است (عددثابتی است)، در حالی که g با بعد LT-2 یک کمیت برداری است ، که نه جهانی است و نه ثابت (در نقاط مختلف زمین بسته به فاصله تا مرکز زمین تغییر می‌کند).

    با انجام آزمایشات دقیق می‌توان مقدار G را بدست آورد. این کار را برای اولین بار لرد کاوندیش در سال 1798 انجام داد. در حال حاضر مقدار پذیرفته شده برای G برابر است با:
G = 6.67×10-11

نیروی گرانش بزرگی که زمین به تمام اجسام نزدیک به سطحش وارد می‌کند، ناشی از جرم فوق العاده زیاد آن است. در واقع جرم زمین را می‌توان با استفاده از قانون گرانش جهانی اسحاق نیوتن و مقدار محاسبه شده G در آزمایش کاوندیش تعیین کرد. به همین دلیل کاوندیش را نخستین کسی می‌دانند که زمین را وزن کرده است! جرم زمین را Me و جرم جسمی واقع بر سطح آنرا m می‌گیریم. داریم:


F = GmMe/Re2 & F = mg



mg = GmMe / Re2 → Me = g Re2/G

که Re شعاع زمین یا همان فاصله دو جسم از یکدیگر است. زیرا جرم زمین را در مرکز آن فرض می‌کنیم.

گرانش و لختی

نیروی گرانش وارد بر هر جسم ، همانطور که در معادله F = Gm1m2/r2 مشخص است با جرم متناسب است. به دلیل وجود این تناسب میان نیروی گرانش و جرم است که ما معمولا نظریه گرانش را شاخه‌ای از مکانیک می‌دانیم، در حالی که نظریه مربوط به دیگر نیروها (الکترومغناطیسی ، هسته‌ای و ... )را جداگانه بررسی می‌کنیم. یک نتیجه مهم این تناسب آن است که ما می‌توانیم جرم را با اندازه گیری نیروی گرانشی وارد بر آن (وزن آن) تعیین کنیم. برای اینکار از یک نیرو سنج استفاده می‌کنیم، یا نیروی گرانشی وارد بر یک جرم را با نیروی گرانشی وارد بر جرم استاندارد (مثلا وزنه یک کیلو گرمی) ، به کمک ترازو مقایسه می‌کنیم. به عبارت دیگر برای تعیین جرم جسمی ، آنرا وزن می‌کنیم.

اگر بخواهیم جسم ساکنی را روی یک سطح افقی بدون اصطکاک به جلو برانیم ، متوجه می‌شویم که برای حرکت دادن آن نیرو لازم است، زیرا جسم لخت است و می‌خواهد در حال سکون باقی بماند. یا اگر در حال حرکت است، می‌کوشد این حالت را حفظ کند، در این حالت گرانش وجود ندارد. در فضا(دور از زمین) نیز همین نیرو برای شتاب دادن به یک جسم لازم است. این جرم است که ایجاب می‌کند که برای تغییر دادن حرکت جسم ، نیرو بکار رود. همین جرم است که در دینامیک در رابطه F= ma ظاهر می‌شود.

اما وضع دیگری نیز وجود دارد که در آن هم جرم جسم ظاهر می‌شود.

به عنوان مثال برای نگه داشتن جسمی در ارتفاعی بالا تر از سطح زمین ، نیرو لازم است. اگر ما جسم را نگه نداریم با حرکت شتابدار به زمین سقوط می‌کند. نیروی لازم برای نگه داشتن جسم در هوا از نظر بزرگی با نیروی جاذبه گرانشی میان جسم و زمین برابر است. در اینجا لختی هیچ نقشی ندارد، بلکه خاصیت جذب شدن اجسام توسط اجسام دیگری چون زمین مهم است.

تغییرات شتاب گرانشی (g) همانطور که گفتیم g ثابت نیست و از نقطه‌ای به نقطه دیگر زمین ، بسته به فاصله آن نقطه از مرکز زمین تغییر می‌کند(در نقاط نزدیک سطح زمین می‌توان آنرا ثابت فرض کرد که شما هم در حل مسائل همین کار را انجام می‌دهید و آن را 9.8 یا 10 متر بر مجذور ثانیه فرض می‌کنید).

اما موضوع دیگری بجز فاصله تا مرکز زمین ، نیز وجود داردکه بر g تأثیر می‌گذارد و آن دوران زمین است. اگر جسمی در استوا به یک نیرو سنج آویخته شده باشد، نیروهای وارد بر جسم عبارتنداز: کشش رو به بالای نیروسنج ، w ،که همان وزن ظاهری جسم است و کشش رو به پایین جاذبه گرانشی زمین که با رابطه: F = GmMe/r2 بیان می‌شود. این جسم در حال تعادل نیست زیرا ضمن دوران با زمین تحت تأثیر شتاب جانب مرکز aR قرار دارد. بنا براین باید نیروی جانب مرکز برآیندی به طرف مرکز زمین به جسم وارد شود. در نتیجه F ، نیروی جاذبه گرانشی (وزن واقعی جسم) باید از w ، نیروی کشش رو به بالای نیروسنج (وزن ظاهری جسم) بیشتر باشد. بنابراین: (دراستوا)


GMem/Re2 - mg = maR --------> آنگاه F - w = maR
بنابراین: F = ma (نیروی برآیند)


پس: g = GMe/Re2 - aR


از آنجایی که: aR = Reω2 = Re(2π/T)2 = 4π2Re/T2
که در آن ω سرعت زاویه‌ای دوران زمین ،T دوره تناوب و Re شعاع زمین است. در قطبها از آنجایی که شعاع دوران صفر است بنابراین: 0 = aR است، پس داریم:


g = GMe/Re2

که همان نتیجه قبلی است.

به نقل از:
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=گرانش&SSOReturnPage=Check&Rand=0

و آدرس زیر در رابطه با قوانین کپلر است:

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=قوانین+کپلر&SSOReturnPage=Check&Rand=0

دیدن این دو سایت هم خالی از لطف نیست:
http://www.qclubs.ir/ClubText.aspx?TextId=123

http://www.physicalgeography.net/fundamentals/6h.html

برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به کتاب "فیزیک" جلد اول نوشته دیوید هالیدی،رابرت رزنیک

موفق و پیروز باشید
یا علی
Sparrow

 
سلام : و همه چیز در پایان اغاز شد bigbang این انفجار بزرگ و پر از اسرار نهفته چگونه بوجود امد؟؟ ما هممون تاحالا شنیدیم جهان پیرامون ما از نقطه شروع شد و از اون موقع در حال گسترش یا انبساط خوب تاحالا فک کردین چرا اصلا منفجر شددد؟؟؟ من یک نظریه دادم در این رابطه البته من حقیر که چیزی حالیم نمیشه و از لحاظ ریاضیم اثبات نکردمش پس بهتره بگم تیوری من: به نظر من ما یک نقطه ماده و انر÷ی نداشتیم بلکه 2نقطه بودن که یکیش کاینات الان ما و اون یکی دیگه ابر جرم تر و... بوده پس از این به بعد نقطه ما شماره 1واون نقطه دیگه شماره 2یاد میشه: بر اثاث قوانین فیزیک 2 جسم که دارای جرم هستند به هم نیرو وارد می کنن حالا این 2 نقطه هم به هم نیرو وارد می کنن شاید الان سوال پیش بیاد مگه قبلbigbangفضا وجود داشته؟ باید بگم انتقال نیرو به فضا احتیاج نداره اما در هر صورت هنوز این مسیله بودن یا نبودن فضا قبل انفجار تحت بررسی خب حالا بر اثر کنش و واکنش قانون 3 نیوتن این 2 نقطه به هم نیرو وارد می کردن و چون نقطه 2 ابر جرم تر بوده پس نیروی بیشتریم وارد می کرده و نقطه 1 تحت تاثیر نقطه 2 قرار میگیره و از اون جایی که ماده و انر÷ی فشرده در درون خودش داشته بوووووووووووووووووووممممم ؟bigbang این خلاصه نظریه من بود حالا نظر شما چیه؟ خب من این نظریمو ی سایت دیگه ام زدم نظر شماها چیه؟

من فکر می کنم شما می خواین یه جورایی پیدایش جهان و ستاره هارو مثل هم بدونین ...این چیزایی که من فهمیدم از تئوری شما البته اگه درست فهمیده باشم می تونه جای چندتا ایراد داشته باشه ...1.برای انتقال نیرو به ماده بین دو جسم نیاز نیست نه فضا .فضایی باید وجود داشته باشه که دو جسم درونش قرار بگیرن .2 نیروی گرانشی که دو جسم به هم وارد می کنن برابرن و فقط جهت نیرو هاست که مخالف هم هستن .3.برای اینکه این فروپاشی ماده ای که شما
گفتین به وجود بیاد وجود دو نیروی مخالف هم روی یک جسم لازمه اما ما اینجا فقط نیروی گرانش داریم نیرویی که قراره باعث فروپاشی بشه باید مقابل این نیرو قرار بگیره .هرجاشو اشتباه فهمیدم خوشحال می شم بهم بگید ...
 

sabayi

عضو جدید
سلام
ممنون از مقاله قشنگتون
من برا ارائه مقاله م راجع به بیگ بنگ به فیلمش احتیاج دارم
میشه کمکم کنید؟
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
من فکر می کنم شما می خواین یه جورایی پیدایش جهان و ستاره هارو مثل هم بدونین ...این چیزایی که من فهمیدم از تئوری شما البته اگه درست فهمیده باشم می تونه جای چندتا ایراد داشته باشه ...1.برای انتقال نیرو به ماده بین دو جسم نیاز نیست نه فضا .فضایی باید وجود داشته باشه که دو جسم درونش قرار بگیرن .2 نیروی گرانشی که دو جسم به هم وارد می کنن برابرن و فقط جهت نیرو هاست که مخالف هم هستن .3.برای اینکه این فروپاشی ماده ای که شما
گفتین به وجود بیاد وجود دو نیروی مخالف هم روی یک جسم لازمه اما ما اینجا فقط نیروی گرانش داریم نیرویی که قراره باعث فروپاشی بشه باید مقابل این نیرو قرار بگیره .هرجاشو اشتباه فهمیدم خوشحال می شم بهم بگید ...
دوست گرامی چون کاربر شریف دیگه در سایت نیستند !بنده جسارتا پاسخ شما رو میدم:)
این تئوری بر میگرده به حداقل 4سال پیش که ایشون 3راهنمائی بودن و از قوانین نیوتن و شرایط حاکم برای تاثیرگذاری نیرو و اندازه اون و... بیخبر بودن و زمانی که هنگام خواب به ستاره ها نگاه میکردن هرچی تو ذهنشون میومد توی دفترچه سبز رنگی که الان هم دارنش!یادداشت میکردن و خلاصه اینکه الان فرمایشات شما متین هست و این نظریه کاملا مخالف قوانین فیزیکی امروز هست با تشکر از شما
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
پایان جهان یا شروع دوباره؟

پایان جهان یا شروع دوباره؟

پايان جهان يا شروع دوباره ؟

پيدايش جهان هستي را كه در تئوري كلاسيك جاذبه كه بر روي فضا – زمان حقيقي پايه گذاري شده است فقط به دو طريق مي توان بيان كرد. يا آن كه از بينهايت قبل وجود داشته باشند يا اينكه با بيگ بنگ در لحظه اي با خصوصيت عجيب به نام تكينگي يا نقطه ي يگانه در زمان گذشته آغاز گرديده است ولي حالت سومي هم وجود مي تواند داشته باشد كه هر دو حالت قبل را شامل باشد و هيچ كدام به طور مستقل نباشد .يعني اينكه فضا – زمان از بينهايت قبل وجود داشته باشد ولي در هر بازه ي زماني معين به نام دوره ي تناوب مسير معيني را بپيمايد . اين به معناي حركت فضا در طي زمان ميباشد نه به اين معنا كه جهان در قالبي در حال حركت است. در تئوري كوانتم جاذبه امكان ديگري نيز وجود دارد زيرا هنگامي كه از زمان و فضاي نا اقليدسي استفاده مي كنيم كه در آن جهت زمان و فضا يك نوع هستند . امكان اين كه فضا – زمان در حالت انبساط مشخص و معين باشند (يعني بي نهايت نباشند) موجود است ول در عين حال مي توانند هيچ گونه مرز و كناره اي نداشته باشند .فضا-زمان مي تواند همانند سطح كره دو بعدي باشد .انبساط و گسترش بر روي سطح كره زمين مشخص است ولي حد و مرزي نداشته باشد به معناي اينكه شما در هر جهت حركت كنيد به پاياني نمي رسيد عليرغم اينكه زمين محدود است كناره اي وجود ندارد و اين به خاطر انحناي سطح كره است و سطح نا اقليدسي آن .



مي توان به طرف غروب رفت و به پاياني نرسيد . بنابراين تئوري كوانتمي جاذبه راهي باز نموده است كه در آن فضا-زمان فاقد مرز و كناره باشد و لزومي ندارد كه براي آن لحظه ي بيگ بنگ تكينگي قائل شد تا در آن كليه ي قوانين فيزيك بي اعتبار و بدون ارزش باشند.

در تئوري كوانتمي جاذبه مفهوم زمان موهومي وارد مي شود . زمان موهومي به وسيله ي اعداد موهومي اندازه گيري مي شوند .زمان موهومي مفهوم كاملا مشخص رياضي دارد.اگر ما يك عدد حقيقي را در خودش ضرب كنيم يك عدد مثبت حقيقي حاصل مي شود ولي بنا به ضرورت هاي دنياي رياضيات و تبعا فيزيك مجموعه ي جديدي از اعداد با خواص عجيب و نامانوس وارد محاسبات شدند كه تعاريف دقيق رياضي داشتند . براي مثال حاصل توان دوم اين اعداد عددي منفي است يعني از حاصل ضرب هر عدد اين مجموعه در خودش عددي منفي حاصل مي شود . براي درك بهتر زمان موهومي به مثال زير توجه كنيد :

نويسنده در 25 فروردين به دنيا آمده است در سال 1369 . حال ما مي توانيم چند نتيجه بگيريم :25فروردين سال 69 زماني است كه نويسنده به دنيا آمده است و يا زماني كه نويسنده به دنيا آمده است 25 فروردين 1369 است . در نگاه اول اين دو جمله يكسان به نظر مي رسند ولي در با اندكي تفكر مي توان به اين نتيجه رسيد كه اين دو دو اتفاق مجزا هستند كه تحت شرايطي به صورت همزمان رخ داده اند . يعني يكي تولد و ديگري 25 فروردين سال 1369.حال زمان واقعي را در نظر بگيريد تحت هيچ شرايطي زمان واقعي به عقب بر نمي گردد و همواره جهت خاص خود يعني از گذشته به آينده را دارد و برگشت در زمان محال است .اگر ما زمان تولد را ما به احتساب ساعت خود جهان حساب كنيم به فرض فرد در سال 17000000001و ماه 1وروز 25 و ساعت .... به دنيا آمده است . در تئوري كوانتمي جاذبه جهان همواره انبساط و انقباض پيدا ميكند و اتفاقات يكساني را طي مي كند و در كل مي توان گفت كه دوره ي تناوب دارد مشابه آنچه كه در تئوري جهان هاي تپنده ارائه داده مي شود .اين به اين معناست كه نويسنده يكبار ديگر در سال 47000000002 و ... دو باره متولد مي شود حال آيا اين به معناي اين است كه ما در زمان حقيقي به عقب باز گشته ايم ؟به طور مسلم خير.تنها نكته اينجاست كه جهان در سال47000000002همانند سال17000000001رفتار ميكندوترتيب اتفاقات يكسان است و اين نشان دهنده ي زمان موهومي مي باشد .يعني در واقع زمان موهومي تابه حالت رفتار جهان است و اگر در لحظه اي جهان همانند لحظه ي ديگر رفتار كند زمان براي هر دو لحظه نسبت به يك مبدا خيالي يكي است .تفاوت زمان موهومي با زمان حقيقي در اين است كه در زمان حقيقي هيچ دو لحظه اي نبايد يكسان باشند زيرا براي نشان دادن وضعيت فضا از زمان استفاده مي كنيم و چون همواره فضا در حال تغيير است و چون جهت زمان از گذشته به آينده و يكطرفه مي باشد پس هيچ دو لحظه اي نبايد وضعيت يكسان داشته باشند (از حيث موقعيت فضا).البته اين رفتار جهان و رابطه ي بين زمان حقيقي و موهومي را به صورت زير مي توان توجيه كرد.براي مثال اگر ما به فرض جهاني با دوره ي تناوب 30ميليارد داشته با شيم و بخواهيم يك دوره ي 120ميليارد ساله از آن را به احتساب زمان حقيقي بررسي كنيم به شكل زير مي رسيم :

همان طور كه در شكل واضح است در حقيقت زمان موهومي زمان احتسابي ما در طول هر تناوب جهان است به نحوي كه بديهي است كه در آغاز هر تناوب ما زمان را صفر در نظر مي گيريم در صورتي كه به هيچ وجه اين گونه نيست و در زمان حقيقي صفر محسوب نمي شود .در واقع ما محور را به بردار هاي كوچكتر تقسيم مي كنيم كه همگي يكسانند.و با پايان زمان موهومي زمان موهومي دوباره شروع مي شود.در فرضيه ي ((بيكناره))انبساط جهان هستي و خط سير آن را در يك سطح كروي مانند كره ي زمين / مي توان معرفي كرد كه در آن نقطه ي شمال معرف زوامن ومهومي مي باشد .جهان هستي از قطب شمال به عنوان نقطهاي يگانه شروع مي شود و به تدريج انبساط مي يابد و به سمت جنوب جابجا ميشود به طوري كه دواير عرض جغرافيايي معرف مراحل انبساط خواهند بود.تا آنجا كه جهان هستي به حداكثر انبساط با زمان موهومي برسدو آن دايره خط استوا است. از آن به بعد جهان هستي شروع به انقباض نموده و اين انقباض با زمان موهومي تا نقطه ي يگانه ي قطب جنوب ادامه دارد.


جهان هستي در نقب شمال و قطب جنوب داراي ابعاد ((هيچ))است ول اين بدان مفهوم نيست كه اين نقاط داراي خصوصيت عجيب يا تكينگي باشند.همان طور كه قطبين شمال و جنوب زمين داراي اين حالت عجيب نيستند.

بنابراين قوانين فيزيك در اين نقاط كاملا صادق مي باشند و همان طور كه اين قوانين در قطبين شمال و جنوب زمين نيز صادق است.

در سالهاي اوليه ي قرون بيستم همگان به زملن مطلق باور داشتند.هرواقعه مي توانست با عددي از زمان مشخص شود.با اعلام تئوري نسبيت انيشتن ايده ي زمان واحد و مطلق رها شد وبه جاي ان طبق تئوري نسبيت هر ناظري مي توانست زمان خود را اندازه گيري نمايد و بدين ترتيب درك زمان نسبي گرديد.هنگامي كه سعي مي شود تئوري جاذبه را با مكانيك كوانتوم تلفيق نمايند بايد زمان موهومي را نيز در ان داخل نمايند.اين زمان رابا جهات در فضا اشتباه مي شود.اگر به طرف شمال برويم مي توانيم به جنوب باز بگرديم بهمين ترتيب اگر در زمان موهوميهم جلو برديم بايد قادر به بازگشت باشيم.اين بدان معني است كه اختلاف مهمي بين رفتن به جلو و برگشتن در زمان موهومي وجود ندارد.از طرف ديگر در زمان حقيقي همانطور كه مي دانيم اختلاف بزرگي بينسمت جلو و سمت عقب وجود دارد.اين اختلاف بين گذشته و اينده از كجاست؟ چرا ما گذشته را بخاطر مي اوريم و اينده به خاطر ما نمي ايد؟ در حالي كه قوانين فيزيك وجه امتيازي بين گذشته و اينده قائل نيست.

اختلاف بزرگي بين جهت جلو و عقب ذر زمان حقيقي و زندگي عادي موجود است.تصور كنيد يك فنجان از روي ميز سقوط كند و خرد و شكسته به صورت قطعاتي روي كف اتاق ريخته شود.اگر ما فيلم اين واقعه را ثبت كنيم به راحتي ميتوانيم فيلم را در جهت عكس به حركت در آوريم و ببينيم كه قطعات فنجان دوباره به هم مي چسبند و ناگهان فنجان از كف اتاق برخاسته و به روي ميز مي جهد و فنجان سالم بر روي ميز قرار مي گيرد.

علت اين كه ما در زندگي عادي چنين جرياني را نمي بينيم و درك نميكنيم آنست كه اين پديده به وسيله ي اصل دوم ترموديناميك منع شده است. اصل دوم ترموديناميك ميگويد آنتروپي يا بي نظمي با گذشت زمان افزايش مي يابد.فنجان خرد شده در كف اتاق بي نظمي است .افزايش آنتروپي با زمان مثالي است از آنچه خدنگ زمان ناميده مي شود و آن جهت زمان را مشخص مي كند. لااقل سه خدنگ زمان وجود دارد.اول خدنگ زمان ترموذيناميك كه در آن آنتروپي افزايش پيدا ميكند .دوم خدنگ زمان رواني و اينكه ما در آن جهتي را حس ميكنيم كه زمان مي گذرد و در آن گذشته به خاطرمان مي آيد در حالي كه آينده را به خاطر مني آوريم . سوم خئنگ زمان كيهاني و آن جهتي زماني است كه جهان هستي گسترش و انبساط پيدا ميكند .

در فرضيه ي بيكناره در مرحله ي انبساط جهان هستي اين سه خدنگ زمان به يك سو و جهت هستند هنگامي كه جهان از انبساط باز مي استد و شروع به انقباض كند خدنگ ترموديناميك بر عكس خواهد بود و بي نظمي با گذشت زمان كاهش مي يابد . كاهش بي نظمي اين امكان را مي دهد كه در مرحله ي انقباض تمامي وقايع عكس مرحله انبساط انجام شود و دو مرحله ي انبساط و انقباض قرينه ي هم گردند . قطعات فنجان خرد شده باز گرد هم آيند و سالم روي ميز قرار بگيرند و موجودات زنده زندگي خاص ديگري را تجربه كنند يعني اول بميرند و بعد متولد شوند يعني زندگي ديگري را با مرگ آغاز كنند .

در مرحله ي انبساط با گذشت زمان پروتون ها و نوترون ها در دل ستارگان تبديل به نور و تشعشعات گرديده و به بي نظمي كامل مي رسند . خدنگ ترموديناميك ديگر نمي تواند ديگر ادامه پيدا كند زيرا جهان هستي به پايان اين عامل يعني بي نظمي كامل رسيده است . پس موجودات زنده با اين تعريف فعلي فقط مي توانند كه در مرحله ي انبساط جهان هستي زندگي كنند زيرا شرايط انقباض با زندگي ايشان مطابقت ندارد .

جهان هستي در زمان واقعي داراي شروع و پاياني است كه در آن حد و مرزي براي فضا_زمان موجود مي باشد و قوانين فيزيك در لحظات آغازي و پاياني بلا اثر است .اما در زمان موهومي نه تكينگي وجود دارد و نه حد و مرزي در صورتي كه جهان به هيچ وجه بي انتها نيست . در حقيقت شايذ آنچه ما زمان موهومي مي ناميم از آنچه زمان حقيقي ناميده مي شود بنيادي تر باشد زيرا زمان حقيقي ساخته ي فكر خود ما از آنچه جهان هستي را به آن شبيه مي دا نيم است . بايد به ياد داشت كه تئوري علمي جز يك الگوي رياضي براي بيان و توجيه و ملاحظات و مشاهده هاي ما نيست و از انديشه ي خود ما تراوش ميكند و جز آن چيز ديگري نيست .بنابراين اگر سوال كنيم كه زمان حقيقي واقعيتر است يا زمان موهومي پرسشي بي محتوا و بيهوده كرده ايم .

اين تئوري از استاد شهيرجهان فيزيك استيون هاوكينگ بود كه در آخر به چيزي منتهي شد كه نويد آغاز زندگي با مرگ را مي داد.

در آن روز كه آسمان را چون طومارى در هم مى‏پيچيم، (سپس) همان گونه كه آفرينش را آغاز كرديم، آن را بازمى‏گردانيم; اين وعده‏اى است بر ما، و قطعا آن را انجام خواهيم داد. (سوره انبيا آيه 104)
منبع:هوپا
 
آخرین ویرایش:

k.m.r.c

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فوق العاده بود مثل همیشه
ازش پرینت گرفتم
میخوام باز بخونمش
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
حامد جان خیلی از دیدنت خوشحال شدم
امیدوارم از این به بعد بیشتر با حضورت این محفل رو نورانی کنی
تا درودی دیگر امید است دور نباشد...
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ممنون از مطلبتون:gol::gol:

چه قدر دیگه فرصت زندگی داریم؟
 

jimmi

عضو جدید
سلام
ممنون كه كمر همت بستيد. اميدوارم بتونم خودم رو تكون بدم و همپاي شما راه بيفتم.
مطلبت خيلي جالب، جذاب و درعين حال غير قابل درك(توسط كسي مثل من) بود. نميتونم چيزيش رو رد كنم اما فكركنم ميتونم تأييدش كنم، هرچند تقريباً هيچي ازش نفهميدم. يه جورايي بوی آواز حقيقت میده!
ميخوام بپرسم شما كه مطلب رو زديد، خودتون دركش كرديد؟
سوء تفاهم نشه ها! اصلاً نميخوام بحث باشگاهي بكنم. ميخوام اگه ممكنه راجع به اين موضوع يه توضيح كوچولو بدين يا يه راهنمايي بكنين چطور بايد چيزاي شبيه اين رو فهميد؟ جزو چه علمهايي به حساب مياد؟
 
آخرین ویرایش:

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز
سلام مطلب خیلی جالبی بود.
ممنون.
ولی به نظر من اگه سری به تایپیک میزگردی باشما بزنی و گفتاری که بین دوستان رد و بدل شد رو بخونی خالی از لطف نیست.البته خودت هم نظر دادی که مایه سرافرازی ما بود.
اما چند مورد رو میخواستم بگم:
موجودات زنده زندگي خاص ديگري را تجربه كنند يعني اول بميرند و بعد متولد شوند يعني زندگي ديگري را با مرگ آغاز كنند .
اگر رباعی خیام رو که در امضام هست بخونی به خوبی این رو میفهمی!
ولی باید در کار جهان خیلی سطحی نگاه نکنیم.
در مورد بینهایت مطلب داشتیم که دیگه اینجا نمیارم.
موفق و پیروز باشی
یا حق
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود
چه قدر دیگه فرصت زندگی داریم؟:monazzah
دوست عزیز فرصت زندگی من و شما در این جهان به بود ان بستگی دارد اما مطمئن باشید بقا و یا نبود جهان به زندگی ما وابسته نیست البته منظور من این هست که شما نگران نباشید که جهان کی از بین خواهد رفت ! برای هریک از ما زمانی مقدر شده و در تعیین این زمان خیلی از عوامل دخیل بوده اند ارواح در این جهان در حال رفت و امدند چه ارواح مترقی و چه ارواح پست یکی برای دادن اگاهی به بقیه و سایرین برای بدست اوردن اگاهی! ممکن است من امروز بمیرم و فردا روز در کالبدی دیگر زمانی دیگر و...مجدد به این کره خاکی قدم گذارم ...فرصت شما زمانی هست که از این دنیا استفاده درست کردید خودتون فکر کنید ببینید در این عمری که داشتید از جهان چه چیزی رو فهمیدید و درک کردید
jimmi:
ميخوام بپرسم شما كه مطلب رو زديد، خودتون دركش كرديد؟
سوء تفاهم نشه ها! اصلاً نميخوام بحث باشگاهي بكنم. ميخوام اگه ممكنه راجع به اين موضوع يه توضيح كوچولو بدين يا يه راهنمايي بكنين چطور بايد چيزاي شبيه اين رو فهميد؟ جزو چه علمهايي به حساب مياد؟
من تاحدی متوجه منظور شدم اما اگر کامل درکش میکردم الان(نویسنده اش) هاوکینگ بودم!
برای خوندن یک داستان شما احتیاج به دونستن الفبا دارید الفبای مقالات علمی دونستن پایه هایی هست که اون مقاله بر اساس اونها بنا شده یک سری اصطلاحات و اشنایی با بعضی قوانین. علم نجوم یعنی علم کائنات و در کائنات همه علوم هستند علوم پایه مثل ریاضیات-فیزیک و شیمی که دقیقا دیدید از این 3 علم مثالهایی هم اورده شد چه مثال ریاضی که با اون زمان موهومی رو تعریف کرده بود چه ترمودینامیک و چه اطلاحاتی مثل تکینگی و...که در نهایت بر اساس این علوم این ها مصطلح شدند .
A.R-KH-A:
موجودات زنده زندگي خاص ديگري را تجربه كنند يعني اول بميرند و بعد متولد شوند يعني زندگي ديگري را با مرگ آغاز كنند .
اگر رباعی خیام رو که در امضام هست بخونی به خوبی این رو میفهمی!
ولی باید در کار جهان خیلی سطحی نگاه نکنیم.
در مورد بینهایت مطلب داشتیم که دیگه اینجا نمیارم.
واقعا خیلی جالبه که استاد حکیم عمر خیام(بهتر میدونم اسم این عارف بزرگ رو کامل بگم تا ابهام در مورد نام عمر هم برای مغلطه کاران اسلامی برطرف شه!) خیلی واضح صحبت کردن هنری هست که انسان بتونه معانی به این وسعت رو در ابیاتی کوتاه کامل بگه!
سطحی نگری در هیچ کاری جایز نیست درسته
چرا مطالبتون رو نمیارید؟

از تمام دوستانی که منت نهادند سپاسگذارم.
 

solar flare

مدیر بازنشسته
سياه چاله هاي كوچك نخستين ستاره هاي كائنات را بلعيده اند

سياه چاله هاي كوچك نخستين ستاره هاي كائنات را بلعيده اند

09/10/1387
سياه‌ چاله‌هاي كوچك نخستين ستاره‌هاي كائنات را بلعيده‌اند
دانشمند‌ان با ارائه تئوري جديدي احتمال مي‌دهند كه سياه چاله‌هاي كوچك ممكن است، نخستين ستاره‌هاي كائنات را بلعيده باشند. به گزارش ايسنا، مجله تايمز در گزارشي در اين زمينه آورده است: گروهي از دانشمند‌ان در تحققات نجومي خود نشان داده‌اند، انبوهي از سياه‌ چاله‌هاي كوچك كه در پديده انفجار بزرگ شكل گرفته‌اند، احتمالا با فرو بردن نخستين ستاره‌هاي كائنات به درون خود، اين ستاره‌ها را از بين برده‌اند. برخي از فيزيكدانان تخمين زده‌اند كه خرده سياه‌ چاله‌ها در زمان غلظت بسيار بالايي از مواد و تشعشعات شكل گرفته‌اند و شكل گيري آنها در نخستين لحظات تولد كائنات اتفاق افتاده است. به گفته دانشمند‌ان اگر اين فرضيه درست باشد، اين پديده‌ها مي‌توانند حداقل عامل شكل گيري بخشي از ماده تاريك نامرئي باشند كه در حال حاضر بر كائنات احاطه دارد. تحقيقات پژوهشگران دانشگاه توكيو در ژاپن نشان داده است كه اين سياه‌ چاله‌ها همچنين ستاره‌هاي ابتدايي كائنات را با خوردن آنها از داخل به خارج از بين برده‌اند. پيش‌بيني‌ها حاكي است كه ستاره‌هاي ابتدايي حدود 200 ميليون سال پس از پديده انفجار بزرگ شكل گرفته‌اند. اين پديده در مراكز متراكم‌ترين تجمعات، ماده تاريك در كائنات صورت گرفته است. محاسبات اين تيم پژوهشي نشان مي‌دهد، يك ستاره در حال شكل گيري در مركز مجموعه‌اي متراكم از ماده تاريك مي‌تواند حاوي حدود يك ميليون از اين سياه‌ چاله‌ها در تركيب با ماده معمولي باشد.
 

mary83

عضو جدید
تقویم وقایع برجسته نجومی در سال جهانی نجوم

تقویم وقایع برجسته نجومی در سال جهانی نجوم

تقویم وقایع برجسته نجومی در سال جهانی نجومآغاز سال جدید میلادی اخترشناسان را با هیجان شدیدی مواجه کرده است زیرا وقایع نجومی که در روزهای این سال رخ خواهند داد طی دوره های گذشته بی نظیرترین بوده و زیباترین مناظر را به دوستداران علم اختر شناسی ارائه خواهد کرد.به گزارش خبرگزاری مهر، این گونه به نظر می رسد که نام سال جدید میلادی مناسب ترین گزینه برای انتخاب بوده است زیرا طی این سال، آسمان سیاره زمین و کهکشانها با وقایع متعدد، متنوع و متفاوتی مواجه خواهند شد. به همین دلیل سایت Space به منظور پوشش کامل این وقایع به زمان بندی دقیق وقایع مهم سال 2009 میلادی پرداخته است.
شهاب باران 3 ژانویه 2009 : مشاهده این پدیده دیدنی تنها در آمریکای شمالی و کانادا و در هنگام صبح امکانپذیر خواهد بود. این شهاب باران که به عنوان یکی از پربارترین ها در نوع خود شناخته شده است در طی هر ساعت بالغ بر 15 الی 120 شهاب را در آسمان به نمایش خواهد گذاشت.
اجتماع سه سیاره ای 22 الی 26 فوریه : در این تاریخ سحرخیزان قادر به مشاهده اجتماع سه سیاره مشتری، عطارد و مریخ خواهند بود. شاید نیم ساعت قبل از طلوع خورشید می توان شاهد حضور عطارد و مشتری بود اما مشاهده مریخ در گرگ و میش صبحگاه به راحتی و بدون استفاده از دوربین ممکن نخواهد بود. فاصله میان این سیاره ها در 24 فوریه به کمترین حد خود رسیده و در تاریخ 22 و 23 فوریه هلال باریک ماه نیز به این اجتماع افزوده خواهد شد.
حضور دائمی ستاره زهره 25 مارچ 2009 : سیاره زهره در سال جدید وارد یکی از دوره های 8 ساله خود خواهد شد به این معنی که خصوصیاتی مانند آنچه در سالهای 2001، 1993 و 1985 داشته است را خواهد داشت و طی این دوره تنها یک بار زمین قادر خواهد بود حضور کامل این سیاره را در طی یک روز کامل در طلوع و غروب خورشید مشاهده کند که این پدیده چندین روز به طول خواهد انجامید.
غیبت سیاره زهره 22 آوریل 2009: در این تاریخ و در مناطق غربی آمریکا، هلال بسیار باریکی از ماه قبل از طلوع خورشید از مقابل سیاره زهره گذشته و آن را پوشش خواهد داد. در مناطق شرقی تر این پدیده پس از طلوع خورشید رخ خواهد داد.
غیبت ستاره آنتارس (قلب عقرب) 6 ژوئن 2009: این رخداد در غروب 6 ژوئن و در حالی رخ خواهد داد که ماه تنها 15 ساعت با کامل شدن فاصله داشته و از 99 درصد از روشنایی خود برخوردار است. ماه در این شرایط ستاره سرخ و عظیم الجثه آنتراس را پوشش داده و از نظر ساکنان نیم کره شمالی زمین پنهان خواهد ساخت.
خورشیدگرفتگی کامل قرن 22 جولای 2009: طولانی ترین خورشید گرفتگی قرن 21 در این تاریخ رخ خواهد داد. آغاز این پدیده تاریخی از دریای عرب آغاز شده و به سمت مرکز هندوستان، جنوب شرقی نپال، بوتان، شمال بنگلادش، بخش گسترده ای از شرق هندوستان و جنوب و مرکز تبت گسترش خواهد یافت. خورشیدگرفتگی سپس در مرکز چین و بعد در شرق دریای چین مشاهده خواهد شد. نقطه اوج گرفتگی بزرگ قرن در منطقه ای به نام آیو ژیما (Iwo Jima) خواهد بود. از دلایل برتری این خورشیدگرفتگی مدت زمان بالای گرفتگی است که در دوره زمانی 1991 تا 2132 بی نظیر اعلام شده است.
غیبت حلقه های گاز سیاره زحل 10 آگوست الی 4 سپتامبر 2009: برخلاف پدیده سال 2003، زمانی که سیستم حلقه ای زحل به سمت زمین منحرف شود در حداکثر زاویه خود -27 درجه- قرار گرفته و به دلیل موقعیت قرارگیری خاص زمین، خورشید و زحل، زاویه دید ساکنان زمین از زحل متفاوت شده و به مدت سه هفته مشاهده حلقه های این سیاره از زمین ممکن نخواهد بود.
غیبت ماه های مشتری 2 الی 3 سپتامبر 2009: مشاهده چهار قمر مدار سیاره مشتری امری است که تمامی افرادی که با استفاده از تلسکوپ به رصد این سیاره پرداخته اند عادی به شمار می رود. به صورت معمول حداقل دو الی سه قمر و گاهی هر چهار قمر به صورت همیشگی قابل مشاهده خواهند بود. با این حال در شب هنگام 2 الی 3 سپتامبر سیاره مشتری برای مدت دو ساعت بدون حضور هیچ یک از اقمارش قابل مشاهده خواهد بود که این پدیده امری نادر به شمار می رود.
تقاطع نزدیک عطارد و زحل 8 اکتبر 2009: در صبحگاه این تاریخ عطارد در قسمت پایین و راست زحل قرار گرفته و روشنایی آن نسبت به قبل 5 برابر خواهد شد. این تقاطع معمولا به حضور سیاره زهره و هلال باریک ماه ختم خواهد شد که این پدیده میز در در 16 اکتبر وقوع یافته و برای روزها ادامه خواهد داشت.
شهاب باران 17 نوامبر 2009: اختر شناسان ناسا این تاریخ را زمان آغاز فورانی از شهابهای آسمانی اعلام کرده اند. به طوریکه در طی این پدیده آسمان در هر ساعت میزبان بیش از 500 شهاب خواهد بود و ساکنان قاره آسیا شانس بیشتری برای مشاهده آن خواهند داشت.
شهاب باران 13 الی 14 دسامبر 2009: این پدیده که به نام آتش بازی نجومی قبل از سال نو تعبیر شده است در حالی رخ خواهد داد که چند روز به ظهور ماه نو باقی مانده است. طی این پدیده زیبا و دیدنی هر ساعت بیش از 120 شهاب از آسمان عبور خواهند کرد.

امانت داري و اخلاق مداري

استفاده از اين خبر فقط با ذکر منبع " خبرگزاري مهر " مجاز است
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
منابع اموزشي نجوم

منابع اموزشي نجوم


درود

دوستان اين بخش شامل منابع اموزشي نجومي اعم از كتب .نرم افزارها و...
خواهد بود مطالب مرتبط خود را دراين قسمت قرار دهيد.

سپاسگذارم
 

d3000

عضو جدید
صوفیِِ رازی ستاره‌شناس و رصدگر بزرگ ایران

صوفیِِ رازی ستاره‌شناس و رصدگر بزرگ ایران

ابوالحسین عبدالرحمان بن عمر بن محمد بن سهل صوفی رازی، در سال 291 هجری مهی/ 283 هجری خورشیدی به دنیا آمد و در سال 376 هجری مهی/ 366 هجری خورشیدی در سن 83 سالگی از دنیا رفت. با اینکه واژه «رازی» در نام او، خاستگاه او را به «ری» منسوب می‌دارد، اما گویا در اصل از مردمان شهر «فسا» در استان فارس بوده است.

از زندگی شخصی و حتی علمی صوفی آگاهی چندانی در دست نیست. او در مقدمه صورالکواکب، خود را شاگرد دانشمندی ناشناخته به نام «استاد رئیس ابوالفضل» در شهر اصفهان می‌داند و در همان شهر منجم دربار عضد‌الدوله دیلمی بوده است. ابن قفطی در «تاریخ‌الحکما» (اوایل سده هفتم هجری) نقل می‌کند که عضد‌الدوله به شاگردی صوفی در «معرفت کواکب ثابته و مسیر ایشان» افتخار می‌کرده است.

صوفی، ستاره‌شناسی بزرگ با گرایش در «هیئت» بوده است. آثار برجای مانده از او نشان می‌دهد که بیش از هر چیز به ستاره شناسی رصدی، مشاهده و اندازه‌گیری عملی می‌پرداخته است.

در آثار اروپایی- همچو همیشه- نام صوفی به عنوان دانشمندی عرب به قلم می‌رود و این از آنجا ناشی شده است که نوشته‌های دانشمندان ایرانی در سده‌های نخستین اسلامی به زبان عربی نوشته شده است. در حالیکه می‌دانیم تازیان حتی مفهوم برج‌های دوازده‌گانه را نیز نمی‌شناخته‌اند (برای آگاهی بیشتر بنگرید به: کرلو آلفونسو نلینو، تاریخ نجوم اسلامی، ترجمه استاد احمد آرام، ص 137 تا 142).

از صوفی آثار متعددی برجای مانده است که مهمترین آنها کتاب «صورالکواکب» است. صوفی در این کتاب که در سال 353 قمری نوشته شده، به معرفی و طبقه‌بندی کامل ستارگان و قدر (اعظام) و طول و عرض آنها با دقت یک دقیقه پرداخته است. او حتی رنگ بسیاری از ستارگان را نیز مطالعه و ثبت کرده است. در این کتاب، 48 صورت فلکی و نزدیک به یک هزار ستاره نام برده شده است که تمامی ویژگی‌ها و مختصات آنها را با محاسبه و مشاهده شخصی و رصد دقیق آنها بدست آورده است. این کتاب را نگاره‌هایی از صورت‌های فلکی در دو حالت «چنانکه بر آسمان بینند» و «چنانکه بر کره بینند» همراهی می‌کند. او «قدر» (میزان روشنایی) هر ستاره را با نشان دادن دایره‌ای بزرگ یا کوچک با شماره‌ای بر کنار آن نشان داده است. شیوه‌ای که هنوز برخی بر این گمانند که نوآوری دانشمندان اروپایی در سده‌های اخیر بوده است.

ابوریحان بیرونی بارها در آثار نجومی خود برای تأیید درستی سخنان خود، شواهدی از صوفی را نقل می‌کند و در جدول‌ها و مقاله نهم از کتاب نجومی گرانپایه خود «قانون مسعودی» (که متأسفانه هنوز به فارسی ترجمه نشده است) مرجع تمامی ثبت قدرهای ستارگان را کتاب صورالکواکب می‌داند. (قانون مسعودی، جلد سوم، بیروت، 2002، ص 21 به بعد). ابن یونس نیز در «زیج کبیر» مقام علمی صوفی را می‌ستاید.

او چنان رصدگری دانا و دقیق بوده است که توصیف‌های او از ستارگان تا سدها سال به عنوان یک مرجع مهم علمی در جهان شناخته می‌شده و در قرون وسطی به زبان‌های گوناگون اروپایی ترجمه می‌شود. نسخه‌های ترجمه اسپانیایی صورالکواکب از سده سیزدهم میلادی و ترجمه فرانسوی منتشر شده در سن پترزبورگ در سال 1874 نمونه‌هایی بازمانده از آن است. نام صوفی به گونه تلفظ اروپایی آن یعنی Azophi شناخته می‌شود و برای یادمان او، نامش در نامگذاری‌های جهانی پدیده‌های کیهانی بکار گرفته می‌شود.

رصدهای ثبت شده در صورالکواکب صوفی در سراسر قرون وسطی مرجع اصلی طراحی و ساخت کره‌های آسمانی در اروپا بوده است. ابن قفطی همچنین گزارش کرده است که در کتابخانه قاهره یک کره آسمانی بوده است که ساخت صوفی بوده و به بهای سه هزار سکه زر خریداری شده بوده است. استاد ابوالقاسم قربانی بر این باور می‌باشد که صورالکواکب منبع اصلی تهیه «زیج آلفونسی» برای پادشاه کاستیل (در شبه جزیره ایبری) در سده سیزدهم میلادی بوده است (ریاضیدانان ایرانی، 1350، ص 99).

از صورالکواکب نسخه‌های متعددی بازمانده است که مهمترین آنها ترجمه فارسی آن توسط خواجه نصیر طوسی (موجود در کتابخانه ایاصوفیه) در سال 647 هجری قمری است که به خط خود خواجه می‌باشد. چاپ عکسی این کتاب در سال 1348 به کوشش استاد پرویز ناتل خانلری در مجموعه کتاب‌های بنیاد فرهنگ ایران منتشر شده و چاپ دیگر حروف‌چینی شده آن نیز به همت آقای بهروز مشیری در سال 1381 منتشر شده است.

آگاهی دیگری که از کوشش‌های علمی صوفی در دست است، به گزارش دیگری از ابوریحان بیرونی در کتاب «تحدید ‌النهایات الاماکن‌» باز می‌گردد. او چنین آورده است که در سال 359 هجری قمری، صوفی اقدام به اندازه‌گیری رصدیِ میل دایره‌البروج با حلقه‌ای به قطر داخلی دو و نیم ذراع در شهر شیراز می‌کند. در این رصد گروهی دیگر از ستاره‌شناسان ایرانی او را همراهی کرده‌اند.

کتاب‌های دیگری از صوفی نیز تاکنون بازمانده‌اند که سه رساله در باره کاربرد استرلاب، کتابی در علم احکام نجوم و نیز کتابی در تشریح و ساخت کره آسمانی، نمونه‌ای از آنها است. هیچکدام کتاب‌های اخیر تاکنون در ایران منتشر نشده‌اند.

 
بالا