► •*♥*•◄ تاپیک جامع مقالات نجوم ► •*♥*•◄

► •*♥*•◄ تاپیک جامع مقالات نجوم ► •*♥*•◄

  • خوب بود یا بد

    رای: 1 50.0%
  • تکمیل کردن متن

    رای: 1 50.0%

  • مجموع رای دهندگان
    2

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
جواب

جواب

سلام راحله: شما وقتی وارد یک شهر جدید بشید و کسی هم نباشه که راه رو نشونتون بده از نقشه استفاده می کنید اسمان هم مانند یک شهر بزرگ که اگه بخوای مثلا فلان سیاره .کهکشان یا ...... پیدا کنی نیاز به راهنما داری تابلوهایی که مسیر رو به تو نشون میدن صورت های فلکی هستند که همه اونها رو در یک نقطه نمیتونی ببینی بستگی داره کجای کره زمین باشی و از این مسایل به کمک همین صورت های فلکی که اشکالشون رو در نقشه بزرگ هم میتونی ببینی خیلی راحت میشه اجرام دیگه رو پیدا کرد که اگه حرفه ای شی نیاز به بردن نقشه نداری میتونی صورتارو حفظ کنی
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
هفت سوال درباره جهان هستي

هفت سوال درباره جهان هستي

جهان چيست؟ جهان سازماني كامل پويا است . اين جهان روزي آغاز شد - شايد با يك انبساط بزرگ ناگهاني ماده- و ممكن است روزي پايان يابد - ما نمي دانيم ! در همين زمان (بين آغاز و پايان ) با انبساط بيشتر جهان كهكشان ها از يكديگر دورتر و دورتر مي شوند . جهان با فعاليت و حركت در حال بزرگ شدن است . ستاره ها در تمام طول زندگيشان منقبض مي شوند ، منبسط مي شوند و منفجر مي شوند . سيارات به دور ستاره ها در حال گردشند. كهكشان ها مي چرخند و ستاره هاي دنباله دار و خرد سيارك ها در منظومه شمسي در حال حركت بر روي مدار خود هستند .عناصر ،اتمها ،مولكول ها و ذره ها پيوسته بر يكديگر اثر مي گذارند و تغيير مي كنند . موجهاي الكترومغناطيس همه جا هستند (ما براي ديدن آنها بايد بيرون از محوطه وجوديشان باشيم) ممكن است همه جهان از ماده سياه ساخته شده باشد كه ما در اين مورد مطمئن نيستيم . علم كيهان شناسي چيست؟ علم كيهانشناسي در مورد چگونگي تكامل و ساختار جهان توضيح مي دهد. اين علم شامل سوالات بزرگي مي شود . مثل : آغاز جهان چگونه بوده است ؟ آيا جهان به پايان خواهد رسيد ؟ پايان جهان چگونه خواهد بود ؟ اجزا تشكيل دهنده جهان چه تاثيري برهم ميگذارند ؟ آيا جهان مرز دارد؟ و ... امروزه تئوريهاي مبني بر مشاهده دقيق ساختار جهان،مطالعه و بحث در مورد ان وجود دارد كه رياضيات و فيزيك پايه هاي اساسي آنها هستند . جهان چگونه آغاز شد؟ رايجترين تئوري در مورد خلق جهان تئوري انفجار بزرگ است. اين تئوري عقيده بسياري از دانشمندان بويژه ادوين هابل اخترشناس مشهور قرن بيستم است . انفجار بزرگ مي گويد كه جهان بوسيله يك موج سنگين انرژي و ماده 10 تا 20 ميليون سال پيش بو جود آمده است . انفجار بزرگ شكل گيري گازها و ذرات موجود در آسمان و هر چيز ديگري كه در آن يافت مي شود را نشان مي دهد . اين تئوري همچنين انبساط جهان در آينده را بيان ميكند و نيز دور شدن همه اجزا آسمان ، كهكشانها ،ستاره ها و سيارات و هر چه در آن است . چه نوع ذراتي در انفجار بزرگ خلق شدند؟ در نتيجه انفجار نخستين واكنش سريع آغاز شد و ذرات بسيار كوچك تشكيل شدند (دانشمندان مي گويند كه انفجار بزرگ يك انفجار نبود بلكه يك موج عظيم بود ) و بعد بلافاصله جز اتمي ذرات بو جود آمد (براي خلق پروتون و نوترون ) هيدروژن و هليوم اولين اتمها بودند . از تاثير اين دو عنصر اساسي بر يكديگر همه مواد ديگر - از جمله خود شما - بو جود آمدند. جهان چگونه منبسط مي شود ؟ متاسفانه ما نمي توانيم بيرون از جهان برويم تا مشاهده كنيم كه جهان چگونه منبسط مي شود اما مي توانيم آن را تجسم كنيم اگر يك بادكنك را با گذاشتن نقطه هايي علامت گذاري مي كنيم و بعد آنرا باد كنيم نقطه ها از يكديگر دورتر مي شوند و اين درست مثل اتفاقي است كه در جهان براي كهكشانها رخ مي دهد. آيا انبساط جهان در آينده ادامه خواهد داشت ؟ يك نظريه رايج مي گويد اين امر به چگونگي پيدا شدن مواد فيزيكي در جهان مربوط است - وما مطمئن نيستم كه چه مقدار ماده در جهان وجود دارد . مقدار ماده اي كه براي ثابت نگه داشتن جهان لازم است امگا نام دارد .امگا يك كميت مجهول فرضي از ماده است . اما دانشمندان مي خواهند كه اگر مقدار ماده از امگا كمتر يا بيشتر باشد چه اتفاقي مي افتد؟ اگر ماده كمتر از امگا جهان منبسط خواهد شد سرد تر و قسمت هاي آن از هم دورتر و دورتر مي شوند. ستاره ها احتمالا خاموش خواهند شد . زندگي همه مواد با سياه شدن و سرد شدن و دور شدن از يكديگر خواهد بود.اين مفهوم انبساط جهان را طبق نظريه باز بيان مي كند . اگر ماده بيشتر از مقدار امگا باشد ، نيروهاي گرانشي (هر ذره ماده ذره هاي ديگر را به سوي خود مي كشد .) خيلي زود يا به آهستگي و خيلي دير انبساط را متوقف مي كند و باعث مي شود ماده در هم فرو بريزد و جهان شروع به منقبض شدن كند . در بعضي نقاط جهان روي خودش سقوط مي كند . اين مفهوم به نظريه جهان بسته معروف است . به طور كلي به نام Big Crunch شهرت يافته است. در آخر جهان Big Crunch چگونه خواهد شد؟ ما مطمئنا نمي دانيم در آخر جهان چه پيش خواهد آمد اين تئوري به جاذبه اي كه باعث شده همه چيز در جهان منقبض شده ودر خودش فرو بريزد مربوط است . دو نتيجه را دانشمندان به طور كلي پيشنهاد مي كنند : يكي تمام جهان در خودش فرو مي ريزد و در يك لحظه جهان به سياه چاله تبديل خواهد شد و اين آخر جهان خواهد بود و ديگر اينكه Big Crunch منجر به انفجار بزرگ ديگري خواهد شد و در نتيجه جهان ديگري به وجود خواهد آمد (يا جهاني مشابه جهان ما ) p30world
 

rasarayaneh

عضو جدید
سياره‌اي مشابه زمين در فاصله ‪ ۴۲۴‬سال نوري

سياره‌اي مشابه زمين در فاصله ‪ ۴۲۴‬سال نوري

سياره‌اي مشابه زمين در فاصله ‪ ۴۲۴‬سال نوري از كره خاكي درحال شكل‌گيري‌است



دانشمندان اعلام كردند ظاهرا سياره‌اي مانند زمين كه در كمربند عظيمي از غبارداغ قراردارد درفاصله ‪ ۴۲۴‬سال نوري از كره خاكي ما درحال شكل‌گيري است.
به گزارش ايرنا به نقل از خبرگزاري فرانسه،"كاري ليز" از آزمايشگاه فيزيك كاربردي دانشگاه "جان هاپكينز " و مجري اين تحقيقات گفت : منظومه شمسي اين سياره كه بين ‪ ۱۰‬تا ‪ ۱۶‬ميليون سال سن دارد هنوز بسيار جوان است اما درعين حال در بهترين سن خود براي تشكيل سياره‌اي مانند زمين قراردارد.

براساس اين گزارش حلقه غبار انبوهي در اطراف يكي از دو ستاره اين منظومه قرار دارد.اين نوع حلقه‌هاي غبار به ندرت در اطراف ستاره‌هاي خورشيد مانند، تشكيل مي‌شوند و وجود يك كمربند يخي خارجي بيشترين احتمال را ايجاد كرده كه احتمالا روزي آب و متعاقبا حيات بر روي سطح اين سياره شكل بگيرد.
اين كمربند از تركيبات سنگي مشابه آنچه كه پوسته زمين ما را تشكيل داده‌اند، شكل گرفته و نمك فلزي آن نيز مشابه مواد يافته شده در هسته زمين است.
براين اساس احتمالا حدود ‪ ۱۰۰‬ميليون سال ديگر مانده تا اين سياره به خوبي شكل بگيرد و درصورتي كه شبيه سياره ما رفتار كند، حدود يك ميليارد سال ديگر طول مي‌كشد تا نخستين نشانه از حيات مانند جلبك بر روي اين سياره جوان ظاهر شود.
كارشناسان دانشگاه جان‌هاپكينز براين باورند درصورتي كه‌اين سياره جديد از الگويي مشابه‌ماپيروي كند، تكامل اورگانيسم‌هاي پيچيده مانند دايناسورها نيز احتمالا دو ميليارد سال ديگر زمان مي‌برد.
اكنون اين سياره كه در منظومه "‪ "DH113766‬قرار دارد در حال رشد است و دانه‌هاي غبار آن براي تشكيل سنگ به هم چسبيده‌اند و اين سنگ‌ها نيز براي ايجاد اجرام بزرگتر به بزرگي ماه ما، به يكديگر برخورد مي‌كنند.
هنوز نامي براي اين سياره انتخاب نشده است.





 
خیلی خیلی جالبه . آدم وقتی فکرشو میکنه و تو بحرش میره به بزرگی خدا و عظمتش پی میبره .
خودتونو بذارین جای یه موجودی که توی یه دنیای دیگست !!! انگار ما توی یه دنیای دیگه هستیم و نظاره گر ایجاد کره زمین و سیر تکاملی اون هستیم و منتظریم تا خونمون شکل بگیره و موجودی بنام بشر پاشو توی اون بذاره .
کسی چه داند ، شاید پس از منقرض شدن نسل انسان از روی کره زمین و مشخص شدن بهشتی یا جهنمی بودن هر نفر دوباره پس از ما موجوداتی کاملتر از ما روی آن کره دوباره زندگی جدیدی را شروع کنند !!
سیر تکاملی جهان گویا هیچ انتها ندارد !!:crying2:
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

سلام

روح ما انسانها ممكن هركدوم در قالب چند تا جسم ديگه در جنسيت ها و موقعيت هاي زماني و مكاني مختلفي به دنيا اومده باشه يعني مثلا من ممكن 1000سال پيش يك پسر عادي بوده باشم كه الان دوباره به دنيا اومدم چون تو زندگي قبليم كامل نشدم و اينقدر اين زندگي من ادامه پيدا ميكنه تا من جهان رو درك كنم
 

rasarayaneh

عضو جدید
روح ما انسانها ممكن هركدوم در قالب چند تا جسم ديگه در جنسيت ها و موقعيت هاي زماني و مكاني مختلفي به دنيا اومده باشه يعني مثلا من ممكن 1000سال پيش يك پسر عادي بوده باشم كه الان دوباره به دنيا اومدم چون تو زندگي قبليم كامل نشدم و اينقدر اين زندگي من ادامه پيدا ميكنه تا من جهان رو درك كنم



دوست من اين يك فرضيه است كه انسانها ممكنه در قالب 2 يا چند نفر به دنيا بيان اونم در فاصله زماني متفاوت.
اين فرضيه تناسخ هستش و از نظر اسلام اين فرضيه باطل هستش.
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

سلام

دوست من اين يك فرضيه است كه انسانها ممكنه در قالب 2 يا چند نفر به دنيا بيان اونم در فاصله زماني متفاوت.
اين فرضيه تناسخ هستش و از نظر اسلام اين فرضيه باطل هستش.
اره فرضيست
ولي يك سري چيزايي هست مثلا اين كه تو همين فرضيه ميگه كه وقتي چند بار مياي به دنيا و تكامل پيدا نميكني و همش ظلم و...در قالب حيوان به دنيا مياي
من دقيقا همين و تو سوره اعراف ايه 160 به بعد بود فكر كنم ديدم كه نوشته بود انسانهاي جاهل را به صورت بوزينه در اورديم
 

اشکان فروتن

مدیر بازنشسته
دوست من اين يك فرضيه است كه انسانها ممكنه در قالب 2 يا چند نفر به دنيا بيان اونم در فاصله زماني متفاوت.
اين فرضيه تناسخ هستش و از نظر اسلام اين فرضيه باطل هستش.
به نظر من که شاید بعضی چیزها توی اسلام مطرح نشده باشه
نه اینکه ایراد از دین اسلام باشه
بلکه ممکنه در 1400 سال قبل اگه حضرت محمد راجع به سیاره ه میگفته کسی چیزی نمیفهمیده ،پس گفته نشده . . .
ولی عقل من میگه که این جهان پهناور که کهکشان ما در حکم میلیاردم آن هم نیست و زمین ما که در حکم میلیاردم کهکشان نیست و ما که درحکم میلیاردم زمین نیستیم ، فقط به خاطر ما به وجود نیومده ، بلکه . . .
خدا داناست
 

rasarayaneh

عضو جدید
به نظر من که شاید بعضی چیزها توی اسلام مطرح نشده باشه
نه اینکه ایراد از دین اسلام باشه
بلکه ممکنه در 1400 سال قبل اگه حضرت محمد راجع به سیاره ه میگفته کسی چیزی نمیفهمیده ،پس گفته نشده . . .
ولی عقل من میگه که این جهان پهناور که کهکشان ما در حکم میلیاردم آن هم نیست و زمین ما که در حکم میلیاردم کهکشان نیست و ما که درحکم میلیاردم زمین نیستیم ، فقط به خاطر ما به وجود نیومده ، بلکه . . .
خدا داناست


آفرين. دقيقاً به نكته اي اشاره كردي كه من هم خيلي بهش اعتقاد دارم

اصلاً با عقل جور نيست كه اين جهان با اين عظمت فقط براي انساني كه در زمين زندگي ميكنه و به خورشيد و شايد فقط چند ستاره و سياره ديگه نياز داره خلق شده باشه.

اما اينو هم بايد بدونيم كه قران كريم به خيلي چيزها اشاره كرده ولي براي انسانها يه عقلي هم داده شده كه اونچيزي رو كه نتونست از كتاب استنباط كنه از عقلش كمك بگيره.

اين مبحث خيلي شيرينه اميدوارم بازم نظرهاي مختلفي بشنويم.





:w13:
 
آخرین ویرایش:

Soofia

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اولین باره به تالار نجوم سر می زنم..
ولی عجب حال و هوایی داره...یکی از چیزایی که همیشه منو به یاد قدرت خدا می ندازه نجومه....
از همتون ممنون:w27:
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
موجودات فضايي

موجودات فضايي

اين عكس را همينجوري گذاشتم ولي زياد بهشون اعتماد نكنين البته تو همين تالار عكس از موجودات فضايي بازم هست اونا بهتره
من باهاتون موافقم اگه خدا ميخواسته ما رو ازمايش كنه پس دو نوع موجود هوشمند مشابه خلق ميكرده ممكن بقيه در جاهاي ديگه انسان باشن ممكن هم هست يك نوع ديگه باشن ولي بالاخره هستن و حتما يك روزي با ما ارتباط برقرار ميكنن
 
به نظر من سفینه و آدم فضایی همش افسانست و دروغ ! من که اعتقاد ندارم
راستی چند ماه پیش یه فیلم مستند دیدم که توش با دلایل زیادی اثبات میکرد که اولین باری که گفتن انسان پاش به سطح کره ماه رسیده الکی بوده !!! خیلی جالب بود . میگفت همش ساختگی بوده .
نظر شما چیه ؟
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
سفر به ماه واقعيت دارد

سفر به ماه واقعيت دارد

به نظر من سفینه و آدم فضایی همش افسانست و دروغ ! من که اعتقاد ندارم
راستی چند ماه پیش یه فیلم مستند دیدم که توش با دلایل زیادی اثبات میکرد که اولین باری که گفتن انسان پاش به سطح کره ماه رسیده الکی بوده !!! خیلی جالب بود . میگفت همش ساختگی بوده .
نظر شما چیه ؟
سلام فرامرز:
ببين موضوع سفر دروغ امريكايها به ماه خيلي وقت پيش غوغايي در رسانه ها به پا كرد يك نفر كارگردان بود نميدونم خبر نگاري ... ادعا كرده بود تمام تصاوير و فيلم ها در استوديو هاليوود ساخته شده و اصلا سفري در كار نبوده رو حرف ادمي كه از علم ستاره شناسي و... چيزي نميدونه زياد نبايد توجه كرد (البته بعد از اظهارات ايشون دانشمنداي ناسا براي تمام ادعاهاي اون جواب علمي اوردن و موضوع حل و فصل شد)سفرهاي فضايي اولش علمي بود اما ميدوني كه فناوري هاش ديگه گسترده تر شده و مسايل فضايي نظامي هم هست
زماني كه امريكاييها موفق شدن انسان رو به ماه بفرستن روسيه گفت ما تحقيقاتمون رو بدون به خطر انداختن جان انسان در ماه انجام ميديم و يك سفينه اي رو همزمان با اپولو فرستادن كه در نتيجه محاسبات غلط رياضي موفق به انجام عمليات نشد از همون موقع رقابت بين روس و امريكا شديد تر شد (البته فعاليت و پشتكار روس ها قابل ستايش من كه شخصا كاراي علميشونو قبول دارم هرچند با سياست هاشون مخالفم ولي اين دو تا مقوله جداست پس بيخيال) الانم كه ميدوني قرار شده براي سفر به مريخ به احتمال زياد از پايگاهي در ماه عمليات رو ادامه بدن اگه سفر نكرده بودن اين همه هزينه و ايده براي اين كار در نظر نميگرفتن
به هر حال كه خبر هاي غلط كه براي خدشه وارد كردن اون هم به يك كار علمي خيلي كار زشتيه و من معتقدم معمولا كسايي كه از يك صنعتي عقب ميمونن بيشتر از بقيه سعي در خراب كردن فعاليت هاي ديگران دارن
در اخرم ازت تشكر ميكنم كه اين مسيله رو عنوان كردي به هر حال همه چي بايد براي همه حل و تفهيم بشه
دوستان ديگه هم نظرشونو بگن
 

rasarayaneh

عضو جدید
دوستان سلام.

بزودي براتون يه فايل تصويري ميزارم كه حتماً ببينيد.

خيلي براتون جالب خواهد بود.

منتظر باشين.

 
سلام فرامرز:
ببين موضوع سفر دروغ امريكايها به ماه خيلي وقت پيش غوغايي در رسانه ها به پا كرد يك نفر كارگردان بود نميدونم خبر نگاري ... ادعا كرده بود تمام تصاوير و فيلم ها در استوديو هاليوود ساخته شده و اصلا سفري در كار نبوده رو حرف ادمي كه از علم ستاره شناسي و... چيزي نميدونه زياد نبايد توجه كرد (البته بعد از اظهارات ايشون دانشمنداي ناسا براي تمام ادعاهاي اون جواب علمي اوردن و موضوع حل و فصل شد)سفرهاي فضايي اولش علمي بود اما ميدوني كه فناوري هاش ديگه گسترده تر شده و مسايل فضايي نظامي هم هست
زماني كه امريكاييها موفق شدن انسان رو به ماه بفرستن روسيه گفت ما تحقيقاتمون رو بدون به خطر انداختن جان انسان در ماه انجام ميديم و يك سفينه اي رو همزمان با اپولو فرستادن كه در نتيجه محاسبات غلط رياضي موفق به انجام عمليات نشد از همون موقع رقابت بين روس و امريكا شديد تر شد (البته فعاليت و پشتكار روس ها قابل ستايش من كه شخصا كاراي علميشونو قبول دارم هرچند با سياست هاشون مخالفم ولي اين دو تا مقوله جداست پس بيخيال) الانم كه ميدوني قرار شده براي سفر به مريخ به احتمال زياد از پايگاهي در ماه عمليات رو ادامه بدن اگه سفر نكرده بودن اين همه هزينه و ايده براي اين كار در نظر نميگرفتن
به هر حال كه خبر هاي غلط كه براي خدشه وارد كردن اون هم به يك كار علمي خيلي كار زشتيه و من معتقدم معمولا كسايي كه از يك صنعتي عقب ميمونن بيشتر از بقيه سعي در خراب كردن فعاليت هاي ديگران دارن
در اخرم ازت تشكر ميكنم كه اين مسيله رو عنوان كردي به هر حال همه چي بايد براي همه حل و تفهيم بشه
دوستان ديگه هم نظرشونو بگن
نه اون ویدیویی که من دیدم کارگردان نبودن همه از افراد ناسا و تحصیل کرده بودن!! نمیدونم شاید مشکلی با ناسا پیدا کرده بودن و همهچیزو لو دادند . ولی توش چیزایی نشون میداد که ثابت میکرد الکیه!!
همونجور که خودتون هم میدونین گفتند برای نخستین بار فقط دو آمریکایی پاشون به ماه رسید . پس این وسط عکاس چکاره بوده ؟ یه تیکه از فیلمو نشون داد که یه نفر از اون دوتا عکس گرفته بود!!!!
نه اینکه بشر تاحالا نتونسته پاشو روی ماه بذاره اینو میخواست بگه که سفر اولین فضا نوردان به ماه که آمریکایی بودند الکی بوده و به قول تو آمریکا میخواست فقط توی جنگی علمی با روسیه پیروز بشه و چنین کاری رو کرد . ولی سالهاست که بشر پاش به ماه رسیده . این رو دیگه نمیشه انکار کرد .
 
آخرین ویرایش:

سیاهچاله

عضو جدید
تله پورت چيست؟ انتقال انسان و اشياء بصورت نور

تله پورت چيست؟ انتقال انسان و اشياء بصورت نور

تله پورت چيست؟ انتقال انسان و اشياء بصورت نور
Star Trek
طرفداران سريال تلويزيوني پيشتازان فضا علاقه فراواني به درك چگونگي تله پورت دارند. در اين سريال هنرپيشگان فيلم پس از قرار گرفتن در نقطه ‌اي از سفينه اينترپرايز كه ترانسپورتر نام دارد خود را در يك آن به اتاقي ديگر، سياره‌ اي ديگر و يا كهكشاني ديگر مي‌فرستند.
نويسندگان داستانهاي علمي ــ تخيلي به اين تكنولوژي تله پورت نام داده ‌اند و در آن تمام ذرات جسم انسان از يك موقعيت جغرافيايي به موقعيت ديگري در كهكشان ارسال شده و در مقصد همان جسم با مشخصات واقعي مجدداً بازسازي مي‌شود. چگونگي عمليات انتقال كوانتمي در داستانها و فيلمهاي سينمايي و تلويزيوني توضيح داده نشده است. ولي عموماً به اين صورت اتفاق مي‌افتد كه در ابتدا اطلاعات مولكولي اجسام را اسكن كرده و پس از ارسال به مقصد، اطلاعات دريافت شده كاملا شبيه اصل بازسازي مي‌شود. در مرحله آخر مونتاژ اطلاعات دريافتي لزوماً نبايد از مواد جسم اصلي استفاده شود و مي‌توان از اتمهايي كه به نسخه اصلي شباهت دارند استفاده كرد. دستگاه تله پورت در داستانهاي خيالي شباهت كامل به دستگاههاي فكس كنوني دارد و تفاوت آن در توانايي اسكن اجسام به صورت سه بعدي و از بين بردن همزمان اطلاعات اصلي اجسام است. تله پورت كوانتومي به انتقال ذرات اطلاعات كامپيوتري كه كيو بيت

Quantum bits
نام دارند اطلاق مي‌شود. علت نامگذاري اين تكنولوژي به تله پورت انتقال اجسام تبديل شده به كيو بيت به يك محل ديگر است.
علم با تئوري داستانها خيالي سريال پيشتازان فضا موافق نيست اما در دهه گذشته دانشمندان قدمهاي بزرگي در بخش تله پورت كوانتوم برداشته ‌اند. در ابتدا با موضوع تله پورت به صورت جدي برخورد نمي‌شد و دليل آن عدم اطمينان دانشمندان از مكانيسم اصول كوانتوم و عدم امكان اندازه گيري در مراحل اسكن و ارسال تمام ذرات اطلاعاتي اسكن شده يك اتم به مقصد بود. به زباني ساده تر آن چه كه با استفاده از تكنولوژي كوانتوم در مبدا اسكن مي‌شد قادر نبود مشابه خود را در مقصد مجدداً بازسازي كند. سرانجام گروهي شامل 6 محقق و دانشمند از كشورهاي مختلف براي مشكل اسكن كوانتومي يك راه حل منطقي يافتند. آنها با استفاده از تكنيكي كه «انشتاين ــ پودالوسكي ــ روسن» نام دارد به مشكلات انتقال اطلاعات با كوانتوم خاتمه دادند.
در سال 1993 اين 6 دانشمند كه چارلز اچ بنت از آي بي ام و ويليام ووتر فيزيكدان دانشگاه ويليامز ماساچوست عضو آن بودند موافقت اصولي خود را با امكان ساخت نوعي تله پورت جهت انتقال اشياء در صورت از بين بردن نسخه اصلي ابراز داشتند. پس از گذشت يك سال پروژه تله پورت به صورت آزمايشي در سيستم‌هاي گوناگون آغاز شد. در ابتداي پروژه يك فوتون، منبع نور منسجم، چرخش هسته‌ اي و يون محصور شده مورد آزمايش قرار گرفت.
ويليام ووتر در سال 1993 در مقاله ‌اي انجام تئوري تله پورت به طريق كوانتوم را عملي دانست. به نظر او تنها اطلاعات كوانتومي مي‌تواند ضمن جابجايي اجسام نسخه اصلي را در مقصد از بين برده و اجازه تكثير و يا كپي برداري از آن را ندهد. اطلاعات كوانتومي اشيا را جسم تلقي مي‌كند و نمي‌تواند بدون نابود كردن اصل شبيه آن را مجدداً خلق كند. تفاوت بين فكس و تله پورت در اين است كه دستگاه فكس نسخه ناقص غير دقيق و مبهمي را چاپ مي‌كند و نسخه اصلي را دست نخورده باقي مي‌گذارد.
ووتر و همكارانش نشان دادند از مشكلات اصولي كوانتوم عدم توانايي در اندازه گيري و اسكن دقيق ذرات بسيار ريز اتم در مبدا است كه سبب مي‌شود مشابه جسم در مقصد دقيقاً مانند اصل آن نباشد. ووتر با ارائه تئوري ديگري كه از فرضيه

Spooky action at a distance
«عمليات شبح و روح در فاصله دور» الهام گرفته اعتقاد دارد اگر 2 ذره را با هم ارتباط داده و درگير كنيم، آنها در موقعيتي قرار خواهند گرفت تا مانند يك شي عمل كنند. هر عمل و تغييري كه در اصل يكي از آنها وارد كنيم دقيقاً منجر به ايجاد همان تغيير در ديگري خواهد شد اگر چه فاصله بين دو ذره بسيار زياد باشد

Entanglement
روش درگيري در ارتباط دو ذره اطلاعاتي دور از هم است. پس از برش فوتون و تقسيم آن به دو قسمت، فوتون‌ تقسيم شده در جهت مخالف ديگري به حركت درآمده و در واقع تله پورت مي‌شود در چنين شرايطي انجام هر تغييراتي در فوتون اوليه فوتون دوم را هم تحريك كرده و اثرات تغيير در آن هم مشاهده خواهد شد.
ساموئل برانشتاين تئوري ووتر را تائيد كرده و آن را به گونه ديگري توضيح مي‌دهد. او مي‌گويد فرضيه درگيري و ارتباط ذره ‌ها با يكديگر مانند رابطه عاشقانه بين دو زوج است كه كاملاً به خصوصيات اخلاقي طرف ديگر خود آشنا هستند و مي‌توانند به جاي ديگري به هرگونه سئوالي پاسخ دهند اگر چه در ميان آنها هزاران مايل فاصله باشد.
از ديگر موفقيت‌هاي تئوري تله پورت در سال 1993، انتقال تعدادي كيو بيت با كمك فوتون از يك آزمايشگاه واقع در زيرزمين دانشكده پزشكي به آزمايشگاهي ديگر در فاصله 2 كيلومتري است. اين آزمايش به نام گيسين از ديگر اعضاي تيم فيزيكدانان و 20 تن از دانشجويان فارغ ‌التحصيل بخش تحقيقات دانشگاه ژنو كشور سوئيس به ثبت رسيده است. گيسين يك سال پس از آن به ركورد ديگري دست يافت و توانست با موفقيت يك فوتون را در مسافت 4 مايلي جابجا كند.
ابتدا در سال 1997 و سپس در سال 1998نيكلاس گيسين در راس تيمي از دانشمندان موفق به انتقال اولين حجم نوري 2 بعدي به نقطه ‌اي ديگر (از يك گوشه ميز به گوشه ديگر ميز) شد.
ساموئل برانشتاين پرفسور مشهور رشته انفورماتيك دانشگاه بنگور ولز انگلستان انجام آزمايشهاي موفقيت آميز گيسين را قدم مهمي در رسيدن به هدف تله پورت دانست.
تله پورت در صورت رسيدن كامل به اهداف آن براي انسان بسيار مفيد خواهد بود. نيكلاس گيسين مي‌گويد با تكنولوژي فعلي تله پورت يك بعد فيزيكي مانند مداد بيشتر به رويا شباهت دارد و واقعيت اين است كه برخلاف داستانهاي خيالي، دانشمندان حتي راجع به انتقال انسان فكر هم نمي‌كنند. در آينده نزديك از كوانتوم در بخشهاي گوناگون علم و در حل مشكلات روزانه اشخاص و كسب و كار، كامپيوتر، تلفن راه دور، ارتباط با اينترنت، سيستم‌هاي امنيتي، نقل و انتقال الكترونيكي وجوه بانكي و راي گيري الكترونيكي استفاده خواهد شد.
آنتون زيلينگر فيزيكدان دانشگاه وين در اتريش از اعضاي تيم تله پورت كوانتومي در سال 1997 بود. او اعتقاد دارد تكنولوژي كوانتوم در آينده نزديك ابتدا كامپيوتر و روشهاي ارتباطي و مخابراتي را متحول خواهد ساخت؛ تغييراتي مانند ارسال پيامهاي سري سوار بر امواج فيبر نوري توسط كامپيوتر جهت گشودن اسامي رمز بدون ترس از دستيابي شخص و يا كامپيوتر ديگري به آن رمز دور از ذهن به نظر نمي‌رسد.

پس از موفقيت تيم فيزيكدانان دانشگاه ملي اتريش در تله پورت نور از يك آزمايشگاه به آزمايشگاه ديگر دكتر ديويد وايت هاوس، سردبير بخش اخبار علمي بي بي سي به تعدادي از سئوالات شنوندگان خود در مورد جابجايي به راه دور پاسخ گفت.

جابجايي نور چه اثري بر زندگي مردم دارد؟
كامپيوترهاي بسيار سريع آينده بر اساس تشعشات نوري با به كارگيري انرژي اتم و يا مكانيسم كوانتوم طراحي خواهند شد و استفاده از نور و كوانتوم سرعت كامپيوترها را بيش از يك تريليون بار افزايش خواهد داد.

تله پورت انسان در سريال

Star Trek
چگونه انجام مي‌شود و آيا شباهتي با موفقيت‌هاي دانشمندان فيزيك دارد؟
در آن فيلم بدن انسان به ميلياردها ذره اطلاعاتي تبديل شده و پس از تله پورت، در مقصد كيوبيت‌ها مجدداً بازسازي شده و شخصيت و هويت هنرپيشه اصلي از بين رفته و كپي آن به زندگي ادامه مي‌دهد. اين تئوري هيچ شباهتي با فرضيه هاي دانشمندان ندارد

آيا زماني خواهد رسيد كه ما بتوانيم اشياء را به حركت در آوريم؟
با تكنولوژي موجود جواب منفي است. به نظر مي‌رسد جابجايي فوتون كه فاقد وزن است بيشترين موفقيت ما تا امروز بوده است. در چند سال آينده ما قادر خواهيم بود يك اتم را تله پورت كنيم، برخي از دانشمندان از آن هم فراتر رفته و مي‌‌گويند در آينده نه چندان دور ما شاهد جابجايي ويروس از يك نقطه به نقطه ‌اي ديگر خواهيم بود.

آيا سرانجام روزي خواهد رسيد تا انسان تله پورت شود؟

براي تله پورت انسان به دانشي بيش از آنچه كه اكنون در اختيار است احتياج داريم. ما بايد موقعيت دقيق هر اتم انسان را بدانيم تا مقدمات تله پورت انسان فراهم شود. اين تعداد اتم شايد بيش از عدد 1 با 19 صفر در مقابل آن باشد. براي جابجايي چنين اطلاعاتي با سريعترين سيستم ارسال موجود ما به زماني بيش از عمر كهكشان خود نياز داريم كه در حدود 15 ميليارد سال است. از مشكلات ديگر تله پورت انسان، مسائل حقوقي آن است به طور مثال اگر قرار باشد پس از تله پورت اصل نابود شود، آيا از بين بردن اصل جنايت تلقي مي‌شود؟ و يا چه كسي و يا سازمان مي‌تواند تطابق كامل ميان نسخه اصلي و بازسازي شده را تضمين كند؟
به هرحال دوستداران سريال تلويزيوني پيشتازان فضا احتمالاً بايد زمان زيادي را در انتظار باشند تا روياي تله پورت به واقعيت بپيوندد.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
نگاهی به بیگ بنگ (BIG BANG)

نگاهی به بیگ بنگ (BIG BANG)

[FONT=tahoma, Arial, Helvetica] مقدمه

حتما ما مي دانيم كه جهان آغازي داشته است ، هرچند كه اين علم از جستجوي بشر براي بهتر فهميدنش چندان راضي نيست . كنجكاوي هاي ما باعث مي شود كه اين سؤال در ذهن ما ايجاد شود كه جايگاه ما در جهان چيست و يا اينكه جايگاه خود جهان كجا است . در سراسر زمان ما اين سؤالات را از خومان داشته ايم كه جهان چطور آغاز شد ؟ و يا اينكه سن جهان چند سال است ؟ ديگر سؤال مطرح اين است كه ماده چگونه پديد آمد . اين سؤالات آسان نيستند و ما در طول عمرمان در تاريخ اين سياره در تلاش هستيم كه سرنخ هايي را به دست آوريم . اما هنوز با صرف اين همه انرژي « چرا » هاي بسياري باقي است كه ما فقط مي توانيم در آنها تأمل كنيم .

ما راه هاي بسياري را براي كشف چگونگي آغاز كيهان و خواستگاه جهان هستي پيموده ايم كه بسيار طولاني نيز بوده اند . از ميان درك هاي علمي نوين ما اين امكان را داريم كه تعدادي تئوري را براي پاسخ به اين سؤالات آماده كنيم كه آنها را فرضيه مي خوانيم . طبيعت صحيح علم بدين گونه است كه اكثريت اين پاسخ ها فقط در حد يك تئوري هستند كه در آن سؤالات پيچيده اي نيز وجود دارد . شايد اين امري ذاتي باشد كه خداوند در ما قرار داده است كه به دنبال علت سؤالات مي رويم تا اينكه به بتوانيم به هستي ادامه دهيم .

اگر چه در اين مقاله ي كوتاه قادر نخواهيم بود كه به تمام اين سؤالات درباره ي آفرينش هرچيز پاسخ دهيم ، در صورتي كه واقعيت ها هستند ولي سعي مي كنيم كه پاسخي معين و قابل قبول براي اين سؤالات ارائه كنيم . اين موضوع مهم است كه اين اطلاعات در ذهن به خاطر بسپاريم . اين سؤالات به فهم دوباره ي جهان به طور شفاف كمك خواهند كرد . در ميان اين موضوعات در مورد بيگ بنگ ، سن جهان و اولين اتمها بحث خواهيم كرد . باور ما اين است كه قادريم به چند سؤال كليدي پاسخ دهيم .

بيگ بنگ


يكي از سؤالات هميشه پايدار در طول زندگي انسان ها اين بوده است كه :

جهان چگونه آفريده شده است ؟


عده اي بر اين عقيده اند كه جهان آغازي نداشته است و پايان آن نيز بي نهايت خواهد بود . در ميان اين نظريه ها ، تئوري بيگ بنگ داراي اعتباري بيشتري است . حدود 15 ميليارد سال قبل در انفجاري فوق العاده عظيم انبساط جهان آغاز شد . اين انفجار اصطلاحا" به بيگ بنگ Big Bang معروف است كه در زبان فارسي معادلي به نام مهبانگ براي آن وجود دارد . در نقطه اي كه اين رويداد انجام پذيرفت تمام ماده و انرژي جهان متمركز بود ؛ چه چيز قبل از اين رويداد وجود داشت آيا ماده اي خالص بود ، هنوز ما كاملا" نمي دانيم و در فكريم . اين رخداد يك انفجار مرسوم نبود . فضا پس از اين رويداد پر از ذرات شد . بيگ بنگ كاملا" به انفجار فضا در خودش بستگي داشت و اين انفجار برخلاف انفجار يك بمب است كه به طرف خارج تكه هايي را پرتاب مي كند . در آن زمان كهكشان ها و يا خوشه ها وجود نداشتند . ولي در كل بيگ بنگ بنياد جهان را پايه گذاري كرد .

منشأ تئوري بيگ بنگ را مي توان ادوين هابل دانست . هابل به اين موضوع پي برد كه جهان پيوسته در حال گسترش است . همچنين او به اين موضوع پي برد كه سرعت كهكشان ها با فاصله يشان متناسب است . يعني مثلا" كهكشان هايي كه دو برابر از ما دورترند دوبرابر سريع تر حركت مي كنند . ديگر نتيجه اين بود كه جهان در همه جهت در حال گسترش است . اين بدان معنا است كه هر كهكشان با مقدار حركت يكسان از زمان براي حركت از موقعيتي يكسان و مشترك مي آيند . با توجه به مشاهدات ادوين هابل تنها تئوري بيگ بنگ مي تواند اين موضوعات را شرح دهد .

بعد از بيگ بنگ جهان پيوسته در حال انبساط بوده است و بدين سان رفته رفته فاصله ي خوشه هاي كهكشاني بيشتر و بيشتر شد . اين پديده خارق العاده كه كهكشان هاي همواره از هم فاصله مي گيرند را انتقال به قرمز مي گويند . يعني نور كهكشان هاي دور وقتي به زمين يا هر كهكشان ديگر نزديك مي شود طول موج آن كشيده مي شود ، در واقع افزايش مي يابد .

اين سرعت كهكشان ها به فهم اين موضوع كمك مي كند كه همه از يك نقطه نشأت گرفته اند . مدركي ديگر نيز براي بيگ بنگ وجود دارد ؛ در سال 1964 دو ستاره شناس به نامهاي آرنو پزيانس و رابرت ويلسون در يك كوشش مشترك امواج ميكروموج را از فضاي بيروني جو كشف كردند . آنها به طور اتفاقي منشأ جار و جنجال هاي بيرون را كشف كردند . اين سر و صداها به نظر نمي آمد كه از يك نقطه نشاأت گرفته باشند در عوض از همه ي جهات به يك اندازه مي آمد . آنها از دورترين نقطه ي جهان مي آمدند كه بعد بيگ بنگ آنها محل واقعه را ترك كرده بودند . اين كشف و كه نتيجه نخستين انفجار و پرتوافشاني بوده است اعتماد به بيگ بنگ را افزايش ميدهد .

اخيرا" ماهواره ي COBE ناسا ميكروموج هايي را كشف كرد كه از بيرون جهان منشأت گرفته بودند . هرچند كه اين ماهواره كشف كرد كه جهان در سردي آغاز شده كه هنوز در حال انبساط يافتن بود نوسانات كم به علت تفاوت دمايي وجود را آغاز كرد . اين نوسانات محاسبات نخستين از امكان سرما و پيشرفت جهان در كسري از ثانيه بعد از بيگ بنگ را ثابت مي كند . اين نوسانات در جهان براي توصيف و شرح لحظه اي بعد از بيگ بنگ آماده شده است . همچنين به شكل گيري كهكشان هايي كه در فصل هاي آينده در مورد آن بحث مي كنيم كمك خواهند كرد .

در تئوري بيگ بنگ براي هريك از سؤالات مهم راه حلي قابل قبول ارائه شده است . اين موضوع در فهم آن مهم است كه در اين تئوري ثابت شده تجديد نظر شده است . چون مشاهدات كامل تر شده اند و پژوهش ها نيز افزايش يافته است ، تئوري بيگ بنگ تكامل يافته است و اطلاعات ما از منشأ جهان اساسي تر شده است .

نخستين اتم ها


حال كه در تلاش هاي بسيار دانشمندان توانسته چگونگي ساخته شدن جهان را مورد بررسي قرار دهند سؤال منطقي ديگر اينجا است كه پس از آن چه رخ داد ؟ در كسر بسيار كوچكي از نخستين ثانيه آفرينش بود كه خلاء كامل آغاز شد جايي كه امروزه مي دانيم كه جهان در آن رشد كرده است . در اين لحظه بسيار كوتاه جهان آشامه اي از پلاسما بود . ما از اين لحظه ي كوتاه چه مي دانيم ؟ علم تدابيري براي اين لحظات دارد كه پايه اي بر آنچه است كه امروز مي دانيم .

بي درنگ پس از بيگ بنگ ، چنانكه هر كس مي تواند تصور كند جهات به طور عجيبي گرم بود چنانكه به به سرعت ماده و ضد ماده در جهات مختلف انتشار يافتند . همچنين آن سرما در زماني در حدود 43- ^ 10 ثانيه بعد از آفرينش به مقداري ماده و ضد ماده تبديل شد كه هنوز كيهان شناسي با اين مقدار نامتقارن است . همچنين اين دو نوع با يكديگر آفريده شدند ؛ آنها با يكديگر برخورد مي كردند و نابود مي شدند و در عوض انرژي خالص پديد مي آمد . خوشبختانه براي ما يك عدم تقارن ، توجه ماده وجود داشت . همچنين نتيجه صحيح از فزوني كه حدودا" يك قسمت در ميليون است . جهان مي تواند در راهي مساعد براي ايستادگي ماده رشد كند . از اين گذشته جهان از آغاز با منبسط شدن همراه بود ، اين تفاوت باعث رشد وسيع آن شد . ذراتي كه در جهان به وجود آمده بودند به ترتيب آفريده مي شدند و دوباره به همراه ضد ذرات نابود مي شدند .

براي ذراتي كه در جهان به وجود آمدند نامگذاري خاصي داريم اين ذره ها هر كدام به تنهايي نامي دارند از جمله نوترينو ها ، باريون ها ، الكترون ها و كوارك ها كه هر كدام از اينها سازنده ي كالبد ماده ي زندگي است كه امروزه ما آنها را مي شناسيم . هنگام آغاز دوره ي باريون ها ذرات سنگين قابل شناخت وجود نداشت زيرا هنوز بسيار داغ بود . در اين لحظه فقط آشامه ي كوارك وجود داشت چون جهان به سردي آغاز شد و انبساط يافت ، ما فهم اين مطلب را دقيقا" واضح آغاز مي كنيم .

بهد دماي جهان در خدود 300ميليارد درجه كلوين رو به نزول گذاشت . اگر بخواهيم تشبيه نسبتا" خوبي به كار ببريم مي توانيم بگوئيم همانند آبي كه تبديل به يخ شده باشد . حال جهان تركيبي از نوترون ها و فوتون ها است كه آنها را هادرون مي خوانيم . هنوز ماده ي پيچيده اي در اين دما وجو ندارد . اگر چه ذرات بار دار يا همان لپتون ها نيز وجود داشتند ولي از واكنش دادن با هادرون ها منع مي شدند كه البته ماده ي پيچيده تري نيز هستند . به زودي لپتون ها كه شامل الكترون ها نيز هستند مي توانند به هادرون ها متصل شوند و اتصال و اتحادي را بين خود به وجود آورند كه در واقع همان ماده ي مشترك است .

در حدود يك تا سه دقيقه پس از آفرينش جهان نوترون ها و پروتون ها با هم واكنش نشان دادند و هسته ي دوتريوم كه ايزوتوپي از هيدروژن است را مي افريند به زودي دوترويوم نوترون ديگري را نيز جذب مي كند و هسته ي تريتيوم را نيز مي سازد تريتيوم نيز يكي ديگر از ايزوتوپ ها هيدروژن است . به سرعت به پيروي از اين واكنش پروتون ها و نوترون هاي ديگري نيز افزوده مي شود كه پس از تريتيوم با اضافه شدن پروتون هسته ي هليوم ساخته مي شود . دانشمندان بر اين عقيده اند كه در نخستين سه دقيقه آفرينش براي هر هسته ي هليوم ده پروتون وجود داشت . بعد از افزايش سرما اين پروتون ها مي توانستند الكترون ها براي آفريده شدن هيدروژن معمولي اسير كنند . نتيجه آن جهان امروز كه به اعضاي هر هليوم يازده اتم هيدروژن موجود مي باشد .

مي دانيم كه بيشتر اين اطلاعات صحيح از حدس انسان سرچشمه مي گيرند . با تحقيقاتي كه امروزه در جهان صورت گرفته است مي توانيم درباره گذشته آن توضيحي دهيم . تلاش هاي بسياري فهم شكل گيري باريون ها و تعداد آنها صورت گرفته است . از ميان پاسخ به سوالات مدرن امروزي نقش هاي بيگ بنگ و گذشته آن قابل قبول است . متعاقب مطالعات در زمينه ي چگونگي شكل كردن اتمهاي ساده در آزمايشگاه مي توانيم چند حدس جالب ديگر بزنيم همانند چگونه اين منشأ جهان شكل داده شد . هرچند كه تلاش هاي بسياري براي چگونگي شكل كردن نخستين اتم ها و همچنين آفريده جهان صورت گرفته است با اين حال ما هنوز از اينها كاملا" مطمئن نيستيم .


[/FONT][FONT=tahoma, Arial, Helvetica][/FONT]
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
[FONT=tahoma, Arial, Helvetica]سن جهان

حالا ما دو پاسخ مهم براي دو تا از سؤالات خود داريم كه در رابطه با جهان هستند . هرچند كه هنوز يك سؤال عمده باقي مانده است ؛ اگر جهان به راستي متناهي است چند سال وجود دارد ؟ دوباره علم از روي شواهد و قرائن موجود مي تواند سن جهان را از بيگ بنگ تا كنون حدس بزند . با به كار بستن معادله هاي مشترك و معمولي فيزيك از فاصله و سرعت برابر با زمان كه دوباره از مشاهدات هابل استفاده مي شود ، نسبيتا" مي توان سن آن را به طور صحيح تخمين زد .

دو اندازه گيري به فاصله حركت كهكشان ها از ما و انتقال به قرمز كهكشان نيازمند بودند . شكست نخستين كوشش ها باعث جستجوي مسافت از ميان مثلثات شد . دانشمندان اين امكان را داشتند تا ضخامت مدار زمين را به دور خورشيد محاسبه كنند كه حركات خورشيد را در كهكشان خودمان تقويت مي كرد . متأسفانه اين محاسبات به تنهايي قادر نبودند تا فاصله هنگفت بين كهكشان ما و آن جسم را تعيين كنند تا سن جهان تخمين زده شود و اين هم خطايي معني دار و مهم بود .

گام بعد فهم ارتعاش ستاره ها بود . آن مشاهدات در زمينه ي ستارگاني بوده است كه داراي درخشش يكسان هستند و سوسو زدن آنها نيز يكسان بوده است . دانشمندان فرض مي كنند كه ستاره هايي كه در كهكشان خودمان هستند و چشمك زدن يكساني نيز دارند همچون اجرامي هستند در مقدار فاصله يكساني در فاصله هاي كهكشاني بايد باشند كه شدت يكساني دارند . استفاده از روش مثلثات محاسبه ي فاصله ي ستاره از كهكشان ما را امكان پذير مي سازد . از اين رو فاصله ي كهكشان هاي دور با مطالعات مختلفي قابل محاسبه است البته سختي اين كارها همانند تعيين فاصله ي دو اتومبيل در شب ظلماني است . فرض كنيد چراغ جلوي دو اتومبيل شدت تابش يكساني دارد . از ديد ناظر نور اتومبيلي واضح تر به نظر مي رسد كه از او فاصله ي كمتري داشته باشد و آن اتومبيلي كه از او دورتر است كم فروغ تر به نظر مي رسد . باز هم اين راه حل نمي تواند مسافت هاي بسيار زياد كهكشان ها را به تنهايي مورد محاسبه قرار دهد . در فاصله ها خاص غير ممكن است كه فاصله ي كهكشان را از يك ستاره مشخص سازيم . زيرا انتقال به قرمز زياد اين كهشكان ها بايد يك روش داشته باشد تا فاصله تمام خوشه ها كهكشاني از يك ستاره به تنهايي اندازه گيري كند .

با مطالعه ي خوشه هاي كهكشاني كه به ما نزديك هستند مي توانند از عقيده جود اندازه ي ديگر خوشه ها بهره مند شوند . نتيجه ي آن مي تواند پيشگويي فاصله راه شيري از آنها باشد . بنابراين محاسبات براي بدست آوردن فاصله ي خوشه و انتقال به قرمز آن ، نظري پاياني است كه تعيين مي كند كهكشان چند سال از ما در حال حركت بوده است . تك تك اين اعداد مي توانند به صورت تك تك محاسبه شوند و زماني كه اين دو كهكشان در يك مكان و يك زمان بودند را بازگرداند كه در واقع همان لحظه ي بيگ بنگ است . معادله ي عمومي كه براي محاسبه سن جهان استفاده مي شود به صورت زير است :

[/FONT]
[FONT=tahoma, Arial, Helvetica](distance of a particular galaxy) / (that galaxys velocity) = (time)[/FONT]​
[FONT=tahoma, Arial, Helvetica]

[/FONT]
[FONT=tahoma, Arial, Helvetica]or[/FONT]​
[FONT=tahoma, Arial, Helvetica]

[/FONT]
[FONT=tahoma, Arial, Helvetica]4.6 x 10^26 cm / 1 x 10^9 cm/sec = 4.6 x 10^17 sec[/FONT]​
[FONT=tahoma, Arial, Helvetica]

حاصل اين معادله برابر 17 ^ 10 × 6.4 ثانيه است كه با اندكي محاسبات بسيار ساده رياضي مي توانيم آن را به عددي كه تقريبا" برابر پانزده ميليارد سال است تبديل نمود . اين محاسبه تقريبا" براي هر كهكشاني كه قابل مطالعه است صدق مي كند . هرچند كه اندازه گيري اين مقدارها كه در معادلات به دست آمده اند كه تخميني از سن جهان مي باشند مي توانند صحيح باشند . در صورتيكه برآورد سن جهان فرايندي پيچيده است . اين دستاورد در اين علم گامي بحراني است .

و حالا چه ؟

خلاصه ما نخستين موضوعات را كه دانشمندان در زمينه ي جهان كشف كرده اند را شرح داديم . درك ما از بيگ بنگ و چگونگي آن ، نخستين اتمها و سن جهان به طور معيوب آشكار است ؛ در واقع در اين زمينه مباحث زيادي براي بحث وجود دارد . در زمينه زمان نيز سؤالات بي انتهايي وجود دارد كه هنوز براي پاسخ به آنها بايد كمي صبوري كنيم . هنوز بسيار از مفاهيم پايه اي جهان پيچيده هستند و جاي تفكر در آنها باقي است .

[/FONT]
[FONT=tahoma, Arial, Helvetica]
[/FONT]​
[FONT=tahoma, Arial, Helvetica]

بعد از درك اين موضوع تئوري بيگ بنگ به پايداري افراد را به مبارزه و رقابت مي طلبد . اين تئوري رقيب هاي خود را به سويي راهنمايي مي كند كه جستجوي بيشتر باعث مي شود كه ثابت شود اين تئوري صحيح است در واقع به آن ها مداركي قابل ارائه مي كند . در سر فصل هايي از اين مقاله مداركي را مورد بررسي قرار داديم كه آزموده شده بودند و از جهات مختلفي جستجو شده بودند ، در هر صورت باعث مي شوند كه تصوير نسبتا" كاملي از جهان در ذهن داشته باشيم .

اخيرا" ناسا موضوعاتي را كشف نموده است كه انسان را متحير و انگشت به دهان مي كند . در واقع دلايلي بر وجود بيگ بنگ هستند . بيشتر ستاره شناسان و فيزيكدانان از رصدخانه ي استرو 2 استفاده مي كردند اين رصدخانه مي توانست يكي از نيازمندي هاي پايه اي جهان را در بيگ بنگ تأييد كند . در ژوئن 1995 دانشمندان تونستند نخستين هليم را كشف كنند ، همچون دتريوم در فاصله هاي دور جهان . اين كشف با يكي از نمود هاي مهم بيگ بنگ هماهنگ است كه در آغاز خلقت هليوم و هيدروژن با يكديگر تركيب شدند .

بعد در مشاهدات تلسكوپ فضايي هابل اين سرنخي معين براي عناصر باقيمانده اي است كه ما امروزه مي شناسيم . دانشمندان با استفاده از تلسكوپ فضايي هابل دريافته كه در ستاره هاي كهن عنصر بور زيادي موجود بوده است . آنها فرض كردند كه وجودش مي تواند عامل هركدام از اين دوتا باشد . مي تواند باقيمانده رويداد نيرومند تولد كهكشان يا اينكه نشان دهنده ي اين است كه حتي بور تاريخ آن به قبل از بيگ بنگ برمي گردد . اگر دومي صحيح باشد ، دانشمنداني بايد دوباره سعي كنند تا تئوري جديدي براي تولد جهان ارائه كنند همچنين براي رويداد هاي پس از آن . بر طبق تئوري هاي كنوني در آن زمان امكان وجود اتم هاي سنگين و پيچيده وجود نداشته است .

در اين روش آنچه را كه مي بينيم هرگز درست نيست . اشتياق ما براي دريافتن اين علم هرگز فرونشانده نمي شود . با اين حال پاسخ سؤال حالا چه ؟ در حال حاضر غير ممكن است . در اين دوره ما نمي توانيم پاسخ اين سؤالات را به كار ببنديم .

افكار عميق

اين گمان بسيار مشكل است كه اين موضوع را از افكار روزانه جدا كنيم . هر كس در هر نقطه از زمان به سختي مي تواند با اين موضوع ستيز كند كه چرا ما اينجا هستيم ؟ برخي در فلسفه ي طبيعي محض به دنبال پناهگاهي براي اين سؤال هستند ، در صورتيكه اكثريت براي پاسخ اين سؤال به دلايل علمي نزديك مي شوند . اين افراد خاص در سطح هاي بالاتر به دنبال پاسخ اين سؤال هستند و فقط در وجود انساني تمركز نمي كنند بلكه هر چيز را كه واقعي مي دانند مد نظر قرار مي دهند .

اگر شما در مكاني بنشينيد و سعي كنيد تمام جهان را تصور كنيد متحير خواهيد شد . هرچند كه حالا علم مي تواند در رابطه با جهان به بحث بپردازد ؛ درباره ي چگونگي آغاز آن و آينده ي صحبت كند و ... . اين موضوع آسان به نظر مي رسد تا در مقياس هاي بزرگ در رابطه با سالها ( ميليارد ) بحث كنيم . ما از ميان زندگي خود به اينجا سفر مي كنيم و دوباره از همان ميان به آسمان ها بازميگرديم .

در اين مقاله سعي كرديم كه تا حدودي كمي جهان را به تقد و بررسي بگذاريم . اين موضوع نيز جالب است كه ما هنوز به طور كامل نمي دانيم كه چه طور به وجود آمده ايم و تمام اين حرفهايي را كه گفتيم در حد يك نظريه است كه امكان دارد درست باشد و يا اينكه غلط نمايان گر شود . خداوند اين توانايي را در هر انسان سالمي قرار داده است كه تفكر كند و بهترين حدس را بزند . از ميان اين گمان ها ما مي توانيم درست ترين آنها را مشخص كنيم و مبنا قرار دهيم.
[/FONT]
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
در رابطه با بیگ بنگ چندین مقاله در همین تالار موجود هست که مقالات خوبیم هستند در عین حال اگر کسی متوجه نشده بگه تا خلاصه خودم توضیح بدم
با سپاس
بدرود
 

کالیگولا

عضو فعال
کاربر ممتاز
استیون هاوکینگ

استیون هاوکینگ

استيون هاوكينگ
( Stephen Hawking )

متولد 8 ژانويه 1942
او از هر گونه تحرك عاجز است. نه مي تواند بنشيند نه برخيزد. نه راه برود. حتي قادر نيست دست و پايش را تكان بدهد يا بدنش را خم و راست كند. از همه بدتر توانايي سخن گفتن را نيز ندازد. زيرا عضلات صوتي او كه عامل اصلي تشكيل و ابراز كلمات اند مثل 99 درصد بقيه عضلات حركتي بدنش در يك حالت فلج كامل قرار دارند. مشتي پوست و استخوان است روي يك صندلي چرخدار كه فقط قلبش و ريه هايش و دستگاه هاي حياتي بدنش كار مي كنند و بخصوص مغزش فعال است. يك مغز خارق العلده كه دمي از جستجو و پژوهش و رهگشايي بسوي معماها و نا شناخته ها باز نمي ماند.


اين اعجوبه مفلوج استيفن هاوكينگ پرآوازه ترين دانشمند دهه آخر قرن بيستم است كه اكنون در دانشگاه معروف كمبريج همان كرسي استادي را در اختيار داردكه بيش از دو قرن پيش زماني به اسحق نيوتن كاشف قانون جاذبه تعلق داشت.همچنين وي را انيشتين دوم لقب داده اند زيرا مي كوشد تئوري معروف نسبيت را تكامل بخشد و از تلفيق آن با تئوري هاي كوانتومي فرمول واحد جديدي ارائه دهد كه توجيه كننده تمامي تحولات جهان هستي از ذرات ريز اتمي تا كهكشان هاي عظيم باشد.
اينشتين معتقد بود كه چنين فرمول يا قانون واحدي مي بايست وجود داشته باشد و سالهاي آخر عمرش را در جستجوي آن سپري كرد اما توفيقي نيافت.
استيفن هاوكينگ شهرت و اعتبار علمي خود را مديون محاسبات رياضي پيچيده و بسيار دقيقي است كه در مورد چگونگي پيدايش و تحول سياهچاله هاي آسماني يا حفره هاي سياه انجام داده است.اين اجرام فوق العاده متراكم كه به علت قدرت جاذبه بسيار قوي حتي نور امكان جدايي از سطح آن ها را نداردوجودشان بر اساس تئوري نسبيت انيشتين پيش بيني شده بود و به همين جهت هم سياهچاله ناميده شدند.رديابي و رويت آنها بوسيله قويترين تلسكوپ ها يا هر وسيله ديگر تا كنون ممكن نبوده است. با وجود اين استيفن هاوكينگ با قدرت انديشه و محاسبات رياضي چون و چرا ناپذيرش- نه فقط وجود سياهچاله ها را به اثبات رسانده و چگونگي شكل گيري و تحول آن ها را نشان داده بلكه به نتايج جالبي در رابطه اين اجرام با كيفيت وقوع انفجار بزرگ Big Bang در آغاز پيدايش كيهان دست يافته است كه در دانش فيزيك اختري و كيهان شناسي اهميت بسزايي دارد و به عقيده صاحبنظران بناي اين علوم را در قرن آينده تشكيل خواهد داد.

كتاب جديد هاوكينگ در اين زمينه كه بعنوان سياهچاله ها و جهان هاي نوزاد انتشار يافت در محافل علمي جهان مثل يك بمب صدا كرد و شگفتي فراوان برانگيخت. اما قبل از اشاره خلاصه اي مي آوريم از زندگي نويسنده اش كه براستي از كتاب او شگفتي بر انگيز تر است .

استيفن هاوكينگ در 8 ژانويه 1942 در شهر دانشگاهي آكسفورد زاده شد و دوران كودكي و تحصيلات اوليه اش را در همان شهر گذرانيد. از همان زمان به علوم رياضيات علاقه داشت و آرزوي دانشمند شدن را در سر مي پروراند اما در مدرسه يك شاگرد خودسر و بخصوص بد خط شناخته مي شد و هرگز خود را در محدوده كتاب هاي درسي مقيد نمي كرد بلكه چون با مطالعات آزاد سطح معلواتش از كلاس بالاتر بود هميشه سعي داشت در كتاب هاي درسي اشتباهاتي را گير بياورد و با معلمان به جر و بحث و چون و چرا بپر دازد !

پدر و مادرش از طبقه متوسط بودند با يك زندگي ساده در خانه اس شلوغ و فرسوده اما مملو از كتاب كه عادت به مطالعه را در فرزندانشان تقويت مي كرد. فرانك پدر خانواده پزشك متخصص در بيماري هاي مناطق گرمسيري بود و به همين جهت نيمي از سال را به سفرهاي پژوهشي در مناطق آفريقايي مي گذرانيد. اين غيبت هاي متوالي برلي بچه ها چنان عادي شده بود كه تصور مي كردند همه پدر ها چنين وضعي دارند. و مانند پرندگان هر ساله در فصل سرما به مناطق آفتابي مهاجرت مي كنند و بعد به آشيانه بر مي گردند. در عين حال غيبت هاي پدر نوعي استقلال عمل و اتكا به نفس در بچه ها ايجاد مي كرد.

استيفن در 17 سالگي تحصيلات عاليه را در رشته طبيعي آغاز كرد و از همان زمان به فيزيك اختري و كيهان شناسي علاقه مند شد زيرا در خود كنجكاوي شديدي مي يافت كه به رمز و راز اختران و آغاز و انجام كيهان پي ببرد. سالهاي دهه 60 عصر طلايي كشف فضا- پرتاب اولين ماهواره ها و سفر هيجان انگيز فضانوردان به كره ماه بود و بازتاب اين وقايع تاريخي در رسانه ها جوانان را مجذوب مي كرد. بعلاوه استيفن از كودكي عاشق رمان هاي علمي تخيلي بود و مطالعه آن ها نيز بر اشتياق او به كسب معلومات بيشتر در فيزيك و نجوم و علوم ديگر مي افزود. او دوره سه ساله دانشگاه را با موفقيت به پايان برد و آماده مي شد تا دوره دكترا را در رشته كيهان شناسي آغاز كند اما . . .



اما به دنبال احساس ناراحتي هايي در عضلات دست و پا استيفن در ژانويه 1963 يعني آغاز بيست و يكسالگي مجبور به مراجعه به بيمارستان شد و آزمايش هايي كه روي او انجام گرفت علائم بيماري بسيار نادر و درمان ناپذيري را نشان داد. اين بيماري كه به نام ALS شناخته مي شود بخشي از نخاع و مغز و سيستم عصبي را مورد حمله قرار مي دهد و به تدريج اعصاب حركتي بدن را از بين مي برد و با تضعيف ماهيچه ها فلج عمومي ايجاد مي كند بطوريكه بمرور توانايي هرگونه حركتي از شخص سلب مي شود. معمولا مبتلايان به اين بيماري بي درمان مدت زيادي زنده نمي مانند و اين مدت براي استيفن بين دو تا سه سال پيش بيني شده بود.

نوميدي و اندوه عميقي را كه پس از آگاهي از جريان بر استيفن مستولي شد مي توان حدس زد. ناگهان همه آرزوهاي خود را بر باد رفته ميديد. دوره دكترا-روياي دانشمند شدن - كشف رمز و راز كيهان - همگي به صورت كاركاتورهايي در آمدند كه در حال دورشدن و رنگ باختن به او پوزخند مي زدند. بجاي همه آن خيال پروريهاي بلند پروازانه حالا كاري بجز اين از دستش بر نمي آمد كه در گوشه اي بنشيند و دقيقه ها را بشمارد تا دوسال بعد با فلج عمومي بدن زمان مرگش فرا برسد.

به اتاقي كه در دانشگاه داشت پناه برد و در تنهايي ساعتها متفكر و بي حركت ماند. خودش بعدها تعريف كرده است كه آن شب دچار كابوسي شد و در خواب ديد كه محكوم به اعدام شده است و او را براي اجراي حكم مي برند و در آن موقعيت حس كرد كه هر لحظه زندگي چقدر برايش ارزشمند است. بعد از بيداري به ياد آورد كه در بيمارستان با يك جوان مبتلا به بيماري سرطان خون هم اتاق بوده و او از فرط درد چه فريادهايي مي كشيد. پس خود را قانع كرد كه اگر به بيماري لادرماني مبتلاست اما لااقل درد نمي كشد. بعلاوه طبع لجوج و نقادش كه هيچ چيز را به آساني نمي پذيرفت هشدار داد كه از كجا معلوم كه پيش بيني پزشكان درست از كار در بيايد و چه بسا كه از نوع اشتباهات كتب درسي باشد!

اما آنچه به او قوت قلب و اعتماد به نفس بيشتري براي مبارزه با نوميدي و بدبيني داد آشنايي اش در همان ايام با دختري به نام (جين وايلد) بود كه عد ها همسرش شد و نقش فرشته نگهبانش را به عهده گرفت. جين اعتقادات مذهبي عميقي داشت و معتقد بود كه در هر فاجعه اي بذراهي اميد وجود دارد كه با استقامت و قدرت روحي خود مي تواند رشد كند. و بارور شود. بايد به خداوند توكل داشت و از ناكاميهايي كه پيش مي آيد خيزگاههايي براي كاميابي ساخت.

جين دانشجوي دانشگاه لندن بود اما تحت تاثير هوش فوق العاده و شخصيت استثنايي استيفن چنان مجذوب او شده بود كه هر هفته به سراغش مي آمد و ساعتي را به گفتگوي با او مي گذرانيد و آمپول خوشبيني تزريق مي كرد.آنها پس از چندي رسما نامزد شدند و استيفن تحصيلات دانشگاهي اش را از سر گرفت زيرا براي ازدواج با جين مي بايست هرچه زودتر دكتراي خود را بگيرد و كار مناسبي پيدا كند.

و او طي دو سال با اشتياق و پشتكار اين برنامه را عملي كرد در حاليكه رشد بيماري لعنتي را در عضلاتش شاهد بود و ابتدا به كمك يك عصا و سپس دو عصا راه مي رفت. ازدواجش با جين در سال 1965 صورت گرفت و او چنان غرق اميد و شادي بود كه به پيش بيني دو سال پيش پزشكان در مورد مرگ قريب الوقوعش نمي انديشيد.

پروفسور استيفن هاوكينگ اكنون 61 سال داردو ظاهرا بيش از يك ربع قرن قاچاقي زندگي كرده است. البته اگر بتوان وضع كاملا استثنايي او را در حال حاضر زندگي ناميد.!

پيش بيني پزشكان در مورد بيماري فلج پيش رونده او نادرست نبود و اين بيماري اكنون به همه بدنش چنگ انداخته است. از اواخر دهه 60 براي نقل مكان از صندلي چرخدار استفاده مي كند و قدرت تحرك از همه اجزاي بدنش بجز دو انگشت دست چپش سلب شده است. با اين دو انگشت او مي تواند دكمه هاي كامپيوتر بسيار پيشرفته اي را فشار دهد كه اختصاصا براي او ساخته اند و بجايش حرف مي زند. و رابطه اش را با دنياي خارج برقرار مي كند زيرا از سال 1985 قدرت تكلم خود را هم ازدست داده است.

در آن سال او پس از بازگشت از سفري به درو دنيا براي مدتي در ژنو بسر مي برد كه مركز پژوهشهاي هسته اي اروپاست و دانشمندان اين مركز جلسات مشاوره اي با او داشتند. يك شب كه استيفن هاوكينگ تا دير وقت مشغول كار بود ناگهان راه نفس كشيدنش گرفت و صورتش كبود شد بيدرنگ او را به بيمارستان رساندند و تحت معالجات اضطراري قرار دادند. معمولا مبتلايان به بيماري ALS در مقابل ذات الريه حساسيت شديدي دارند و در صورت ابتلاي به آن ميميرند كه اين خطر براي استيفن هاوكينگ هم پيش آمده بود و گرفتن راه تنفس او ناشي از ذات الريه بود. پس از چند روز بستري بودن در بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان سرانجام با اجازه همسرش تصميم گرفته شد كه با عمل جراحي مخصوص مجراي تنفس او را باز كنند اما در نتيجه اين عمل صداي خود را براي هميشه از دست مي داد

عمل جراحي با موفقيت صورت گرفت و بار ديگر استيفن از خطر مرگ جست. هر چند قدرت تكلم خود را از دست داد اما با جايگزيني كامپيوتر مخصوص سخنگو ارتباط او با اطرافيانش حتي بهتر از سابق شد زيرا قبلا بعلت ضعف عضلات صوتي با دشواري و نارسايي زياد صحبت مي كرد. كامپيوتر سخنگو را يك استاد آمريكايي كامپيوتر در كاليفرنيت براي او ساخت و تقديمش كرد. برنامه ريزي اين دستگاه شامل سه هزار كلمه است و هر بار كه استيفن بخواهد سخني بگويد مي بايست با انتخاب كلمات و فشردن دكمه هاي كامپيوتر به كمك دو انگشتش كه هنوز كار مي كنند جمله مورد نظرش را بسازد و صداي مصنوعي به جاي او حرف مي زند. البته اينگونه سخنگويي ماشيني طولاني تر است اما خود استيفن كه هرگز خوشبيني اش را از دست نمي دهد عقيده دارد كه به او وقت بيشتري مي دهد براي انديشيدن آنچه مي خواهد بگويد و سبب مي شود كه هرگز نسنجيده حرف نزند.

ويلچر يا صندلي چرخدار استيفن كه بوسيله آن رفت و آمد مي كند نيز از پيشرفته ترين پديده هاي تكنولوژي است و با نيروي الكتريكي حركت مي كند. وي اتكاي زيادي به ويلچر خود دارد چون علاوه بر حركت با آن وسيله اي براي ابراز احساساتش نيز محسوب مي شود. مثلا اگر در يك ميهماني به وجد آيد با ويلچرش به سبك خاص خود مي رقصد و چنانچه صبر و حوصله اش را در مورد يك شخص مزاحم از دست بدهد در يك مانور سريع از روي پاهاي او رد مي شود !!! بسياري از شاگردانش ضربه چرخهاي ويلچر او را تجربه كرده اند و به گفته خودش يكي از تاسف هايش اين است كه طعم اين تجربه را به مارگارت تاچر نچشانده است !

يكي از شگفتيهاي اين آدم مفلوج و نحيف كه به ظاهر بايد موجودي تلخ و غمزده و منزوي باشد شوخ طبعي و شيطنت كودكانه اوست كه بخصوص در برق نگاه هوشمندانه و رندانه اش ديده مي شود. در حاليكه اجزاي چهره اش بي حركت و فاقد هرگونه واكنش احساسي و عاطفي هستند اما چشمانش مي درخشند.


انگار به هزار زبان با مخاطب سخن مي گويند. او بهيچوجه خودش را منزوي نكرده است. به كنسرت و پارك مي رود. در رستوران غذا مي خورد. در انجمن هاي دانشجويان شركت مي كند. و سر به سر شاگردانش كه هميشه او را سوال پيچ مي كنند مي گذارد. شيوه شيطنت آميزش اينست كه پاسخگويي را گاهي عمدا كش مي دهد و در حاليكه پرسش كنندگان پس از چند دقيقه انتظار پاسخ مفصلي را براي سوال خود پيش بيني مي كنند با يك كلمه بله يا نه از كامپيوتر سخنگويش همه را به خنده مي اندازد.

اين اعجوبه فاقد تحرك عاشق جنب و جوش و گشت و سياحت است و تا كنون دوبار به سفر دور دنيا رفته و حتي از چين و ديوار باستاني آن ديدن كرده است. همچنين در صدها كنفرانس و سمينار علمي شركت كرده است و به ايراد سخنراني پرداخته است. كه البته اين سخنراني ها قبلا در نوار ضبط و در روز كنفرانس پخش مي شود.


پرفروشترين كتاب علمي

از نكات جالب ديگر در زندگي استيفن هاوكينگ يكي هم اينست كه او در سالهاي اوليه زناشويي اش با جين وايلد از او صاحب سه فرزند شد يك دختر و دو پسر. لذت پدري و احساس مسئوليت در تامين زندگي فرزندان يكي از مهمترين انگيزه هايي بود كه او را در مقابله با مشكلاتش ياري داد زيرا با طبع لجوج و بلندپروازش اصرار داشت كه بهترين امكانات زندگي و تحصيل را براي بچه هايش فراهم كند و اين امر مخارج هنگفتي روي دستش مي گذاشت. هزينه خودش هم كم نبود چون مي بايست به دو پرستار تمام وقت و يك دستيار حقوق بپردازد و درامد استادي دانشگاه كفاف اين مخارج را نمي داد. به همين جهت در اواسط دهه 80 به فكر نوشتن كتاب افتاد و در سال 1988 كتاب معروف خود به نام ( تاريخ كوتاهي از زمان) را منتشر كرد.{بزودي اين كتاب را در سايت خواهيم آورد}

در اين كتاب كه به فارسي هم ترجمه شده است استيفن هاوكينگ به زبان ساده و قابل فهم عامه پيچيده ترين مسائل فيزيك جديد و كيهان شناسي و بخصوص ماهيت زمان و فضا را بررسي كرده و نظريات و محاسبات خودش را شرح داده است. بي آنكه خواننده را با فرمولها و معادلات رياضي بغرنج گيج كند. اما به رغم سادگي بيان و جذابيت مباحث بسياري از مردم از آن سر در نمي آورند. زيرا ايده هاي مطرح شده در كتاب در سطح بالاي علمي است. با وجود اين كتاب مزبور 8 ميليون نسخه به فروش رفته و 183 هفته در ليست 10 كتاب پرفروش جهان قرار داشته است و طبعا چنين موفقيت بيمانندي مشكلات مادي استيفن را براي هميشه حل مي كند.

كتاب جديد استيفن به نتايج پژوهشها و يافته هاي او درباره ي سياهچاله ها اختصاص دارد. اين اجرام مرموز و فاقد نورانيت آسماني كه بر اساس تئوري پذيرفته شده اي در سالهاي اخير از فروريزي و تراكم ستارگان سنگين وزن پس از اتمام سوخت هسته اي آن ها پديد مي آيند ستارگان ديگر را در اطراف خود مي بلعند و با افزايش جرم و در نتيجه دستيابي به نيروي جاذبه قويتر به تدريج ستارگان دورتر را به كام مي كشند. بدينگونه در سياهچاله ها ماده به حدي از تراكم مي رسد كه هر سانتي متر مكعب آن مي تواند ميليونها و حتي ميلياردها تن وزن داشته باشد و نيروي جاذبه آنچنان قوي است كه نور و هيچگونه تشعشعي امكان خروج از سطح آن ها را ندارد. به همبن جهت ما هرگز نمي توانيم حتي با قويترين تلسكوپها اين غولهاي نامرئي را رديابي كنيم.

اما استيفن هاوكينگ در كتاب تازه اش برداشتهاي متفاوتي از سياهچاله ها ارائه داده است و با محاسبات خود به اين نتيجه مي رسد كه اين اجرام بكلي فاقد نورانيت نيستند و بعلاوه موادي را كه از ستارگان ديگر جذب و بلع مي كنند در مرحله نهايي تراكم به حالتي انفجار گونه از يك كانال ديگر بيرون مي ريزند. منتها آنچه دفع مي شود به همان صورتي نيست كه بلعيده شده است. به عبارت ديگر سياهچاله ها نوعي بوته زرگري هستند كه طلا آلات مستعمل را به شمش تبديل مي كنند. از كانال خروجي عناصر تازه در يك جهان نوزاد تزريق مي شود كه مي توان آن را در مقابل سياهچاله ( سپيد چشمه) ناميد.

شايد سالها طول بكشد تا صحت و سقم نظزيه هاي جديد استيفن هاوكينگ روشن شود زيرا آنقدر تازگي دارد كه عجيب به نظر مي رسد. اما عجيب تر از آن مغز اين مرد است كه اين نظزيه پردازي ها و رهگشائيها از آن مي تراود. او براي محاسبات طولاني و پيچيده رياضي و نجومي خود حتي از نوشتن ارقام روي كاغذ محروم است و بايد همه اين عمليات بغرنج را در مغز خود انجام بدهد و نتايج را در حافظه اش نگهدارد بدينگونه فقط با مغزش زنده است و به قول دكارت چون فكر مي كند پس وجود دارد.

اما اين موجود اين آدم معلول و نحيف و عاجز از تحرك و تكلم يك سرمشق است . . . .

براي آن ها كه با اميد و استقامت و تلاش بيگانه اند . . .

براي آن ها كه تواناييهاي انسان و ارزش انديشه سالم و سازنده را دست كم مي گيرند . . .

براي بدبين ها و منفي باف ها كه در افق ديد خود جهان را به گونه سياهچاله اي مخوف و ظلماني مي بينند . . . .

به سخن استيفن هاوكينگ : ( در آنسوي هر سياهچاله سپيد چشمه اي وجود دارد )
 

ramtinteymouri

عضو جدید
دو سئوال داشتم::que:
1- آیا او زنده است؟
2- چرا افرادی با توانایی جسمانی پایین بهتر از داشته های خود بهره میبرند؟
 

karo7

اخراجی موقت
وقتی اسمش رو در تیتر یک تاپیک دیدم خیلی خوشحال شدم. چون در این سایت کمتر به انسان های بزرگ توجه می شه. ممنون از تاپیکتون
 

کالیگولا

عضو فعال
کاربر ممتاز
دو سئوال داشتم::que:
1- آیا او زنده است؟
2- چرا افرادی با توانایی جسمانی پایین بهتر از داشته های خود بهره میبرند؟
پروفسور استيفن هاوكينگ اكنون 61 سال داردو ظاهرا بيش از يك ربع قرن قاچاقي زندگي كرده است. البته اگر بتوان وضع كاملا استثنايي او را در حال حاضر زندگي ناميد.!
سوال دومتون هم بی جواب می ماند. شرمنده!:gol:
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
دو سئوال داشتم::que:
1- آیا او زنده است؟
2- چرا افرادی با توانایی جسمانی پایین بهتر از داشته های خود بهره میبرند؟
درود:
با سپاس از اقای کامران بنده هم پاسخ خودم رو میگم
1:بله اقای هاوکینگ زنده هستند و چند وقت پیش هم برای رفتن در فضا کسب میکردن که البته عکس هاشون که فوق العاده جالب هست در نت وجود داره ایشون به دلیل بیماری پارکینسون حتی قدرت تکلم ندارند و کامپیوتر به جای ایشون صحبت میکنه در همین وضعیت هم سخنگوی سمینارهای بزرگی هستند که اساتید برجسته از شنونگانشون حساب میشن!
...
2:ببینید اکثر ما انسان ها به دلیل توجه به جسممون از بقیه چیزها میمونیم تمام وقتمون به این میگذره که نیازها و تمایلات جسمانی رو رفع و رجوع کنیم اما وقتی از جسم کنده میشیم مسلما وقت بیشتری رو برای حقایق میگذاریم هاوکینگ زندگی گیاهی رو انتخاب نکرد نمیشه بگیم کسی که توانایی جسمی کمتری داره بهتر بهره وری میکنه چون استثنا هست اما میشه گفت اگر کسی حقیقت موجودیت خودش رو درک کنه دیگه چه سالم از نظر جسمانی و چه ....باشه فرقی نمیکنه اون به انچه که میخواد میرسه
زندگی مثل مسیله ریاضی میمونه باید صورت مسیله رو کامل بفهمی وگرنه ناقص/اشتباه حلش میکنی
 

xphoenix

عضو جدید
عالی بود!;)به نظر من که زندگی ایشون سراسر پنده!ما باید تلاشو از ایشون یاد بگیریم!نظریاتشونم هم خیلی جالب و فوق العاده هست!لطفا اگه کتابی از ایشون به شکله pdf دارین هم بذارین!
 
بالا