یک سوال ساده؟؟؟؟ خواهشا جواب منو بدید

nastaran-20

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
این موضوع خیلی وقته رو مغزم راه میره و ولم نمیکنه
به هر کی هم میگمدلیل قانع کننده ای برام نمیاره که قانع شم و یه سری با تعصب وحشتناک برخورد میکنن
خواهشا
بازم میگم خواهشا تعصبی برخورد نکنید منم همون خدایی رو میپرستم که شما میپرستید و همون پیامبرو امای رو که شما قبول دارید قبول دارم
ولی خب ذهنم کنجکاوه و برای این موضوع هم جوابی ندارم
خب حالا سوال
مگه نه اینکه میگن نماز خوندن راز و نیاز کردن با خداست؟
خب چرا منی که پارسی زبانم باید به عربی با خدام حرف بزنم و باهاش راز و نیاز کنم
کجا نوشته که نباید با زبون خودتون با خدا حرف بزنید و کجا نوشته که باید به زبان عربی نماز خونده بشه
وقتی به بعضی ها میگم من فارسی با خدام حرف میزنمو نماز میخونم منو مث کافرا نگاه میکننو بهم میگن خاک بر سرمون برو توبه کن مگه من چیکار کردم آخهههههههههههههههههههههههههههههههه
خواهشا یه جواب قانع کنده ای بهم بدید و بدون تعصب
 

masoomeh.bnv

عضو جدید
سلام نسترن جان، اتفاقا این سوال خیلیاست!!!! خب تو میدونی که دستور نماز خوندنو از پیامبر یاد گرفتیم و اون هم به زبان عربی بود!!! وهممون هم میدونیم که هم خدا هم پیامبرش میدونستن که مردم با زبانهای مختلف زندگی میکنن ووجود دارن!!!! پس باید یک زبان واحدی باشه تا اتحاد حفظ بشه!!!درست مثل مردم یه کشور اگه هر کسی به یه زبانی صحبت کنه دیگه اتحاد معنی نداره!! اگه هر کسی به زبان خودش صحبت کنه نماز جماعت معنایی نداره!!!یه دلیل اصلیشم اینه که زبان عربی یک زبان وسیع و عمیقیه!!! و وسعت و معنایی و بار معناییش خیلی بیشتره،!!! این ترجمه ای که ما از زبان عربی داریم معنی سطحی این زبانه نه معنی اصلیش!!!:warn:
موفق باشی
 

nastaran-20

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام نسترن جان، اتفاقا این سوال خیلیاست!!!! خب تو میدونی که دستور نماز خوندنو از پیامبر یاد گرفتیم و اون هم به زبان عربی بود!!! وهممون هم میدونیم که هم خدا هم پیامبرش میدونستن که مردم با زبانهای مختلف زندگی میکنن ووجود دارن!!!! پس باید یک زبان واحدی باشه تا اتحاد حفظ بشه!!!درست مثل مردم یه کشور اگه هر کسی به یه زبانی صحبت کنه دیگه اتحاد معنی نداره!! اگه هر کسی به زبان خودش صحبت کنه نماز جماعت معنایی نداره!!!یه دلیل اصلیشم اینه که زبان عربی یک زبان وسیع و عمیقیه!!! و وسعت و معنایی و بار معناییش خیلی بیشتره،!!! این ترجمه ای که ما از زبان عربی داریم معنی سطحی این زبانه نه معنی اصلیش!!!:warn:
موفق باشی
پس با چیزی که شما گفتید اگه من فارسی هم نماز بخونم گناه نداره داره؟
یعنی باید عربی بخونم؟
خب ببخشیدا ببخشیدا خدا اون زمان هر چی پیامبر داشت تو قوم عرب نازل کرد که شاید اونا از این جهالت در بیان ولی هنوزم که هنوزه درست نشدن که نشدن
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
سلام
این موضوع خیلی وقته رو مغزم راه میره و ولم نمیکنه
به هر کی هم میگمدلیل قانع کننده ای برام نمیاره که قانع شم و یه سری با تعصب وحشتناک برخورد میکنن
خواهشا
بازم میگم خواهشا تعصبی برخورد نکنید منم همون خدایی رو میپرستم که شما میپرستید و همون پیامبرو امای رو که شما قبول دارید قبول دارم
ولی خب ذهنم کنجکاوه و برای این موضوع هم جوابی ندارم
خب حالا سوال
مگه نه اینکه میگن نماز خوندن راز و نیاز کردن با خداست؟
خب چرا منی که پارسی زبانم باید به عربی با خدام حرف بزنم و باهاش راز و نیاز کنم
کجا نوشته که نباید با زبون خودتون با خدا حرف بزنید و کجا نوشته که باید به زبان عربی نماز خونده بشه
وقتی به بعضی ها میگم من فارسی با خدام حرف میزنمو نماز میخونم منو مث کافرا نگاه میکننو بهم میگن خاک بر سرمون برو توبه کن مگه من چیکار کردم آخهههههههههههههههههههههههههههههههه
خواهشا یه جواب قانع کنده ای بهم بدید و بدون تعصب


سلام ...

.
.
.



علل لزوم عربی خواندن نماز به شرح زیر است:

1- همانطور که می دانید انسانها از نژادها و طوایف مختلف هستند و هر طائفه ای از انسانها زبان مخصوص به خود را دارند. اما برای برقراری یک ارتباط مشترک بین نژادهای مختلف نمی شود از زبان مادری استفاده کرد و نیاز به یک زبان بین المللی است تا یک اتحاد و هماهنگی بین این طوایف به وجود آید و بتوانند باهم ارتباط برقرار کنند واز اینرو امروزه زبان بین المللی بین کشورهای مختلف زبان انگلیسی است. در این میان جوامع اسلامی هم نیازمند یکپارچگی و اتحاد با یکدیگر هستند و همانطور که برنامه هائی همچون برقراری نماز جمعه، مردم یک شهر را جهت اتحاد گرد هم می آورد، برنامه هائی همچون حج هم مسلمانان جهان را در یکجا گرد هم می آورد و بین آنها اتحاد ایجاد می کند. در این اتحاد و یکپارچگی که مسلمانان نقاط مختلف جهان در یکجا باهم پیدا می کنند، لباس احرام که مدلهای مختلف لباس را در این مکان به یک صورت در می آورد، یکی از ابزاری است که این اتحاد را تقویت می کند و برابری بین مسلمانان را استحکام می بخشد. در کنار برنامه حج، مسأله قبله نیز یکی از لوازم ایجاد اتحاد بین مسلمانان است. یکی از چیزهائی که موجب یکدستی بین انسانها می شود زبان مشترک است و زبان واحد در اقامه نماز نقش عمده ای در اتحاد میان مسلمانان دارد.

ممکن است سؤال شود: با توجه به اینکه زبان بین المللی در عصر امروز زبان انگلیسی است، پس چرا این زبان واحد در اقامه نماز زبان انگلیسی نباشد؟ در جواب این سؤال با صرف نظر از اینکه اسلام ابتدائاً در سرزمین عرب ظهور کرد تا عرب وحشی در دوران جاهلیت را متحول گرداند و ثابت گردد که وقتی اسلام وحشی ترین و جاهل نرین انسانها را می سازد، ساختن مابقی بشر برایش سهل است و توان ایجاد تکامل در تمامی انسانها را دارد، باید گفت که در اتحاد بین مسلمانان سخن از تمام کشورها نیست و صرفاً سخن از اتحاد بین کشورهای اسلامی است و حال آنکه اغلب کشورهای اسلامی عرب زبان هستند و اگر این هم نبود، بر فرض مثلاً فارسی بودن این زبان، عربها نیز می گفتند: چرا باید زبان قرآن و نماز فارسی باشد. از طرفی عمر به رسمیت شناختن زبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی به 2 قرن نمی رسد. اما قرآن در قرنها قبل از آن نازل شده است و اینکه یک کشور قلدر می خواهد زبان و فرهنگ و همه چبز خود را به تمام دنیا تحمیل کند، دلیل موجهی برای تغییر زبان قرآن پس از نزول آن نیست. البته مخالفتی با آموختن زبان انگلیسی نیست و بنا بر این نیست که ارتباط ما با کشورهای غیر اسلامی کاملاً قطع گردد. چه بسا آموختن آن برای تبلیغ شعائر اسلامی در کشورهای غربی و اروپائی ضرورت هم دارد. اما نه به آن قیمت که شعائر اسلامی به خاطر زبان آن کشورها تغییر کند. لذا در کنار زبان انگلیسی زبان عربی را هم باید بیاموزیم تا مفاهیم قرآن و اذکار نماز را متوجه شویم و کورکورانه الفاظ عربی را به زبان نیاوریم و بفهمیم که با خدای خود چه می گوئیم.

لزوم عربی بودن زبان نماز دلائل دیگری نیز دارد که علاوه بر اینکه به نوبه خود استدلالی مستقل است، این علت و توجیه را نیز تأئید و کامل می کند که در ذیل به شرح آن دلائل می پردازم.

2- زبان عربی کامل ترین زبان دنیا است و لذا در مفاهیم و خطاب و درافعال و شناسه ها و همچنین در قرائن حالیه و قالیه، بسیار شفاف تر و دقیق تر از زبانهای دیگر مقصود کلام را می رساند و حتی در ظرائف هیچ نقطه ابهامی باقی نمی گذارد.

3- در حروف زبان عربی رمزهائی است به نام حروف ابجد. تلفظ هر حرفی نوعی فرکانس ایجاد می کند که این فرکانسها انرژی هائی به نام سیگنال تولید می کنند و کیفیت و کمیت این فرکانسها و انرژی ها، از طریق رموز عددی حروف ابجد محاسبه می گردد. از این جهت نوع چینش حروف در قالب کلمات عربی و همچنین تلفظ حروف از مخارج مخصوص زبان عربی، تأثیرات ویژه ای را در بر دارد و یکی از وجوه معجزه بودن قرآن و مخصوصاً رموز حروف مقطعه قرآن نیز به همین موضوع ربط پیدا می کند. البته با همه این حرفها در نماز یکجا اجازه دعا کردن به زبان فارسی به ما داده شده و آن در قنوت است.
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
سندی بر لزوم خواندن نماز به زبان عربی:

سایت شبهه:يك آيه يا يك روايت يا يك حديث از پيامبر و يا امامان مبني بر لزوم خواندن نماز به زبان عربي بیاورید. (من سخنان شما را قبول دارم اما كسي كه حرفي می‌زند بايد دليل يا مدرك داشته باشد). اگر خداوند فرموده كه نماز حتما! بايد با اين چارچوب خوانده شود و یا با اين زبان در كجا آمده است؟ كدام كتاب؟ ذكر دقيق كلام پروردگار، يا حتي اگر پيامبر فرموده يا حديثي يا روايتي در اين زمينه در اختيار شماست ممنون مي‌شوم اعلام كنيد. خيلي وقت است كه در سايت‌ها و خيلي جاها به دنبال يك آيه يا روايت يا حديث مبني بر لزوم خواندن نماز به عربي هستم.
پاسخ: اگر چه می‌توان با ذکر یک یا دو حدیث (چنان چه خواسته شده) پاسخ را ایفاد نمود، اما نظر به اهمیت موضوع و نیز ضرورت اطلاع از مبانی دیگر جهت شناخت بیشتر، خوب است قبل از ذکر روایات به چند نکته‌ی بسیار مهم توجه شود:
الف ـ به هیچ وجه به دنبال آن نباشیم که همه چیز و آن طور که ما می‌خواهیم در قرآن کریم قید شده باشد. چرا که اولاً وحی کلام خداوند است و نه کلام ما، و ما نمی‌توانیم به خداوند دیکته کنیم که چه بگوید و چگونه بگوید! بلکه آن خالق حکیم که هادی مخلوقات است، خود احسن الکلام را برای هدایت به کار می‌برد و به همین دلیل قرآن کریم را به عربی فصیح نازل نمود و فرمود:
وَ كَذلِكَ أَنْزَلْناهُ حُكْماً عَرَبِيًّا وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا واقٍ. (الرعد – 37)
و این چنين حکم (قرآن) را به زبان عربى نازل كرديم و اگر پس از دانشى كه به تو رسيده است، از پى خواسته‌هاى (نفسانی) آنان بروى، در برابر خدا كارساز و نگهدارنده‏اى نخواهى داشت.
و در مورد چگونگی تلاوت قرآن کریم – که در نماز نیز تلاوت می‌شود – می‌فرماید: ما برای تو می‌خوانیم و تو همان خواندن را پیروی کن.
(القیامه): لَا تحَُرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ (16) إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَ قُرْءَانَهُ (17) فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْءَانَهُ (18)
به تعجيل زبان به خواندن قرآن مجنبان - كه گردآوردن و خواندنش بر عهده ماست – پس چون قرائتش نمودیم، تو آن قرائت را پيروى كن.‏
پس، اگر بسیاری از احکام با ذکر جزئیات در قرآن کریم ذکر نشده است، دلایل و حکمت‌های خود را دارد و خود دلیل محکمی برای لزوم پیروی و اطاعت از رسول (ص) است که خداوند اطاعت او و هم چنین «اولی الامر» را در ردیف اطاعت خود قرار داده است. لذا آنان که حکم به کفایت کتاب نموده‌اند و می‌گویند: کتاب خدا برای ما کافیست. هر چه خودمان از کتاب فهمیدیم عمل می‌کنیم و هر چه نفهمیدیم را رها می‌کنیم(؟!) هدفی جز قطع ارتباط خلق با رسول اکرم (ص) و اهل بیت (ع) که «راسخون فی‌العلم» هستند و دور کردن آنان از مسیر هدایت و صراط مستقیم ندارند.
ما از این عده سؤال می‌کنیم که در کجای قرآن کریم قید شده که نماز صبح دو رکعت و نماز ظهر و عصر چهار رکعت است؟ یا در کجای قرآن کریم قید شده که طواف هفت دور است و یا در انجام مناسک حج، ترتیب طواف، نماز طواف، سعی، منی، عرفات، رمی جمرات، قربانی چگونه است و ...؟!
در پاسخ تشیع و تسنن به درستی اذعان می‌کنند که مجبور به اطاعت از «سنت الرسول» هستیم و همه‌ی این احکام الهی را بر اساس «سنت الرسول» انجام می‌دهیم. لذا جزئیات و چگونگی اجرای اغلب قریب به اتفاق احکام در سنت پیامبر اکرم (ص) و اهل‌ بیت عصمت (ع) بیان شده است و البته لازم به ذکر است که «بیان» نیز لازم نیست حتماً به زبان یا کتابت باشد، بلکه عمل آنان نیز بیان (تبیین) و حجت است.
ب – از آنان که با استناد به عدم تصریح و دستور مستقیم قرآن به اقامه نماز با زبان عربی، معتقدند می‌توان نماز را به زبان‌های دیگر نیز اقامه نمود، سؤال می‌کنیم که در کجای قرآن کریم آمده است که می‌توانید نماز را به هر زبانی بخوانید؟ یا کدام حدیث و روایت از اهل عصمت (ع) وجود دارد که دال بر چنین مجوزی باشد؟ یا در کدام منبع تاریخی ذکر شده است که آنان چنین نماز خوانده‌اند و یا نزدشان چنین نماز خوانده شده و آنان صحه گذاشته‌اند؟! آیا برای این بدعت جوازی لازم نیست؟! چه گونه است که برای وجوب اقامه‌ی نماز به زبان عربی سند می‌خواهند، ولی برای جواز فارسی یا ... خواندن نماز، هیچ سندی لازم نیست؟! و حال آن که قرآن مکرر تصریح نموده است که قرآن را همان گونه که نازل شده تلاوت کنید و در فهم و اجرای اوامر الهی، از سنت رسول پیروی کنید و از خود بدعت نگذارید که اعمالتان باطل می‌شود.
(محمدص): يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ لَا تُبْطِلُواْ أَعْمَالَكمُ (33)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا اطاعت كنيد و از پيامبر اطاعت كنيد و اعمال خويش را باطل مسازيد.
(النور): وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون‏ (56)
و نماز بگزاريد و زكات بدهيد و از پيامبر اطاعت كنيد، باشد كه مشمول رحمت شوید.
ج – نکته‌ی قابل توجه دیگر، تفاوت «تعقل و لجاج» در طرح این گونه شبهات است. چرا که برای انجام ندادن کار غیر ممکن، به دنبال دستور می‌گردند و اگر دستوری نیافتند، انجام آن را مجاز قلمداد می‌کنند. هر چند که اگر مجاز هم باشند، نمی‌توانند آن را انجام دهند!
در پاسخ قبلی مفصل بیان شد که نماز، قرائت قرآن کریم و کلام وحی است و کلام وحی قابل ترجمه‌ی دقیق یا حتی نزدیک به دقیق به هیچ زبانی نمی‌باشد. حال از یک سو تصریح می‌شود که این عمل ممکن نیست، از سوی دیگر می‌پرسند: چه سندی دال بر انجام ندادن وجود دارد؟! مثل این است که کسی بگوید: انسان قادر نیست ملائک را به قتل برساند. بعد دیگری بپرسد: چه آیه یا حدیثی دال ممنوعیت این قتل وجود دارد؟!
آیا بهتر نیست که این مدعیان ابتدا سوره‌ی حمد و یا دیگر اذکار نماز را ترجمه‌ی صحیح کنند که معلوم شود می‌توان این کار را انجام داد و نماز را به فارسی هم خواند و بعد سؤال کنند که ما می‌خواهیم بر اساس این ترجمه نماز بخوانیم، آیا اشکالی دارد یا ندارد و اگر اشکال دارد، سند آن کجاست؟!
د – سخن از اقامه‌ی نماز است. آن کس که نماز را به ما امر فرمود، خداوند متعال است و آن کس که این امر را به ما ابلاغ نمود حضرت رسول اکرم‌‌ ‌(ص) است. اگر نماز چارچوبی نداشت، پیامبر (ص) در این امر مردم را ملزم به رعایت چارچوب‌ها با تأسی به سنّت خود نمی‌نمود و می‌فرمود: مردم هر وقت که حوصله کردید و به هر شکلی که دوست دارید و به هر زبانی که دلتان می‌خواهد، با پروردگار خود راز و نیاز کنید.
احکام وضو و ارکان، ترتیب و اذکار نماز، اوامر حق تعالی به پیامبر (ص) در معراج است (اصول کافی [عربی] جلد 3، ص 485). و به همین دلیل فرموده‌اند: «الصلاه المعراج المؤمن – نماز معراج مؤمن است».
یعنی آن راهی که رسول‌اکرم (ص) در معراج طی نمود و آسمان‌های هفت گانه را زیر پا گذاشت و به مقام اوجی رسید که هیچ ملکی را یارای همراهی او نبود، مؤمن باید با نماز خود طی می‌کند. لذا همان رفتارها و گفتارهای رسول اکرم (ص) را باید در این معراج انجام دهد و بگوید.
ﻫ - چند روایت دیگر:
تلاوت سوره‌ی حمد (که همان تلاوت قرآن در نماز است) در نماز واجب است. چنان چه فرمود:
«لاٰ صلاٰه الاّ بفاتحه الکتاب» – نماز جز به فاتحه الکتاب (سوره حمد) صحیح نیست. (عوالی اللئالی، ج1، ص 196)
دقت شود که منظور از قرائت سوره‌ی حمد، قرائت خود سوره است و نه ترجمه یا تفسیر آن. لذا اگر کسی سوره‌ی حمد را آن چنان که نازل شده در نماز نخواند، اصلاً نماز نخوانده است.
در روایت دیگر به نقل از شیع و سنی آمده است:
لا صلاه لمن لم يقرأ بفاتحة الكتاب – کسی که سوره‌ی حمد را (نه ترجمه‌ی آن را) در نماز قرائت نکند، نماز نخوانده است.
وسائل الشيعه، ج6، ص37؛ صحيح بخاري، ج1، ص192.
در حدیث معراج آمده است که چون پیامبر اکرم (ص) از تکبیر فارغ شد، خداوند متعال به او فرمود که سوره‌ی حمد را قرائت نماید [و نفرمود به هر زبان یا لهجه‌ای که می‌خواهد، خداوند را تمحید کند] و چون از آن فارغ شد، فرمود:
«إقرء یا محمد نسبه ربک قل هو الله احد ... » – بخوان ای محمد شناسنامه‌ی ربت را، قل هو الله احد ... (جامع احادیث الشیعه، ج 5، ص 11)
در حدیث دیگر معراج آمده است: چون خداوند پیامبرش را به معراج برد به او وحی فرمود: یا محمد در قرائت رکعت اول (پس از حمد)، شناسنامه و نسب پروردگارت را بخوان: «قل هو الله احد ...) و در قرائت رکعت دوم «انا انزلناه فی لیله القدر ...» را بخوان که این سوره شناسنامه‌ی تو و اهل بیت تو تا روز قیامت است. (کافی [عربی]، ج 3، ص 485)
و هم چنین دستور به تسبیحات داده شده است. در حدیث، علت چهار ضلعی بودن کعبه را چهار ضلعی بودن «بیت المعمور» و علت آن را چهار ضلعی بودن «عرش» و علت آن را چهار بودن تسبیح به «سبحان الله، و الحمد لله، ولا إله الا الله، والله اکبر» قید نموده است. (جامع احادیث الشیعه، ج 5، ص 188-192)
در روایت مفصلی، امام صادق (ع) پس از آن که به یکی از یاران خود می‌فرماید: حیف است از عمر مسلمانی 70 یا 80 گذشته باشد اما یک نماز درست نخوانده باشد، تمامی آداب و اذکار نماز را بیان می‌فرمایند، تا آنجا که راوی می‌گوید:
«... وَ قَالَ بِخُشُوعٍ اللَّهُ أَكْبَرُ ثُمَّ قَرَأَ الْحَمْدَ بِتَرْتِيلٍ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ثُمَّ صَبَرَ هُنَيَّةً بِقَدْرِ مَا يَتَنَفَّسُ وَ هُوَ قَائِمٌ ثُمَّ رَفَعَ يَدَيْهِ حِيَالَ وَجْهِهِ وَ قَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ هُوَ قَائِمٌ ثُمَّ رَكَعَ ... ثُمَّ سَبَّحَ ثَلَاثاً بِتَرْتِيلٍ فَقَالَ سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ » الكافي [عربی]، ج3، ص 311 - باب افتتاح الصلاه و الحد في التكبير
... و سپس با خشوع تمام گفت: الله اکبر، سپس سوره‌ی حمد را به ترتیل (شمرده) قرائت نمود و سپس سوره‌ی توحید را. پس از آن به اندازه یک تنفس صبر نمود، در حالی که ایستاده بود (یعنی زود به رکوع نرفت)، سپس دست‌هایش را به دو طرف صورتش بالا برد و گفت: الله اکبر، در حالی که هنوز در حالت ایستاده بود و سپس به رکوع رفت ... سپس سه بار خداوند را به ترتیل تسبیح نمود به سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ ...».
بدیهی است که اگر صحیح بود، برای ایشان منعی نداشت که بفرماید: البته می‌توانید آن چه گفتم را به هر زبانی بخوانید. یا برای امام رضا علیه‌السلام منعی وجود نداشت که لااقل به ایرانیان بگوید: این ترجمه نماز به فارسی است و شما می توانید به زبان خودتان نماز بخوانید.

و - در خاتمه توجه به این نکته بسیار ضروری است که مسلمان در اجرای احکام و حدود الهی، یا باید مجتهد باشد و یا باید عمل به احتیاط کند و یا باید از مجتهد جامع‌الشرایط تقلید نماید.
لذا کسی که مدعی است «اقامه‌ی نماز و قرائت آن به فارسی یا هر زبان دیگری جایز است!»، یا صاحب اجتهاد است که باید از قرآن، سنت، حدیث، عقل و ... دلیل بیاورد [نه این که دلیل برای ممنوعیت تغییر سنت مطالبه کند] که چنین دلیلی در دست نیست. و یا باید عمل به احتیاط نماید، یعنی طبق فتوای اغلب فقها و مراجع نماز بخواند که همگی (از شیعه و سنی) گفته‌اند: نماز باید به عربی صحیح خوانده شود. و یا باید تقلید نماید و هیچ فقهیی نه تنها جوازی بر غیر عربی خواندن نماز صادر ننموده است، بلکه همگی تصریح نموده‌اند که نماز باید به عربی صحیح خوانده شود.
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
هرچند خودم میدونم با این نوشته ها شاید قانع نشید اما خواستم وظیفه ای که به گردنم بود رو ...



.
.
.

امیدوارم به نتیجه برسید ...

حق نگهدارتون ...
 
آخرین ویرایش:

nastaran-20

عضو جدید
کاربر ممتاز
هرچند خودم میدونم با این نوشته ها شاید قانع نشید اما خواستم وظیفه ای که به گردنم بود رو ...

.
.
.

امیدوارم به نتیجه برسید ...

حق نگهدارتون ...
اتفاقا خوب بود
یه لحظه به این فک کردم که شاید یه کم مغرور بودنم باعث شده بخوام برا خدامم قد بازی کنم
همه چیز که نمیتونه اونجوری که من میخوام باشه
البت عربی خوندنم اونجوری نیس که ما میخونیم عربی خیلی سخته صحبت کرنش
ولی باز ممنون
شاید منم بالاخره خودمو راضی کنمو عربی بخونم
ممنون
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
اتفاقا خوب بود
یه لحظه به این فک کردم که شاید یه کم مغرور بودنم باعث شده بخوام برا خدامم قد بازی کنم
همه چیز که نمیتونه اونجوری که من میخوام باشه
البت عربی خوندنم اونجوری نیس که ما میخونیم عربی خیلی سخته صحبت کرنش
ولی باز ممنون
شاید منم بالاخره خودمو راضی کنمو عربی بخونم
ممنون
من متن اون دوستمون رو نخوندم ولی به طور خلاصه میگم
نماز نشانه بندگی خداست پس تمام ارکانش هم باید این تسلیم بودن رو نشون بده یعنی اونطور که خودش گفته خونده بشه یه دلیل دیگه واحد بودنه نماز و دلیل مهم دیگه اینه که قرآن و من جمله آن سوره حمد رو به هیچ زبانی نمیتوان معنی کرد و مفهوم همون باشه حتی کلمه الله هیچ معادلی در دیگر زبانها ندارد:gol:
 

aaj6551

عضو جدید
تمامی این دستورات و مابقی دستورات خداوند فقط وفقط به یک منظور است.واین کلمه 3 حرفیه......چشم
البته تمامی دستورات برای خودشون دلیل دارند که برخی برای ما شناخته شده و برخی ناشناخته است.
ولی در نهایت خداوند در حال ازمودن میزان بندگی بندگانش است
بندگی یعنی تسلیم ومطیع فرمان خدا بودن و چون وچرا نیاوردن
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستم
این جواب یکی از بهترین دلایلی است که من تا بحال شنیده ام. امیدوارم شما هم خوشتان بیاید:


حاج آقا رحیم ارباب (زاده ۱۲۹۷ هجری قمری برابر ۱۲۵۹ خورشیدی - درگذشته ۱۹ آذر ۱۳۵۵ خورشیدی) یكی از علمای مشهور اصفهان و استاد بزرگانی چون شهید بهشتی و شهید مفتح است.

وی كه در كسوت روحانیت بود ولی به رسم ایشان عمامه نگذاشت و همیشه كلاه پوستی بر سرداشت. او فقط هنگام نماز به رسم اجداد خود عمامه‌ای كوچك به سر می‌گذاشت. همچنین او معتقد به وجوب تعیینی نماز جمعه بود و خود در اصفهان نماز جمعه برپا می‌كرد.

وبلاگ راز 57 خاطره آقای محمد جواد شریعت با مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی در رابطه با راز عربی بودن نماز را این گونه نقل كرده است:

چرا نماز را باید به زبان عربی خواند؟!

سال یكهزار و سیصدو سی و دو شمسی بود من و عده ای از جوانان پرشورآن روزگار، پس ازتبادل نظر و مشاجره، به این نتیجه رسیده بودیم كه چه دلیلی دارد نمازرا به عربی بخوانیم؟

چرا نماز را به زبان فارسی نخوانیم؟ عاقبت تصمیم گرفتیم نمازرا به زبان فارسی بخوانیم و همین كار را هم كردیم.
والدین كم كم از این موضوع آگاهی یافتند و به فكر چاره افتادند، آن ها پس از تبادل نظربا یكدیگر، تصمیم گرفتند با نصیحت ما را از این كار باز دارند و اگر مؤثر نبود، راهی دیگر برگزینند، چون پند دادن آن ها مؤثر نیفتاد، ما را نزد یكی از روحانیان آن زمان بردند. آن روحانی وقتی فهمید ما به زبان فارسی نماز می خوانیم، به شیوه ای اهانت آمیز نجس و كافرمان خواند.

این عمل او ما را در كارمان راسخ تر و مصرتر ساخت. عاقبت یكی از پدران، والدین دیگر افراد را به این فكر انداخت كه ما را به محضر حضرت آیت الله حاج آقا رحیم ارباب ببرند و این فكر مورد تأیید قرار گرفت. آن ها نزد حضرت ارباب شتافتند و موضوع را با وی در میان نهادند، او دستور داد در وقتی معیّن ما را خدمتش رهنمون شوند .
درروز موعود ما راكه تقریباً پانزده نفربودیم،
به محضرمبارك ایشان بردند، درهمان لحظه اول، چهره نورانی وخندان وی ما را مجذوب ساخت؛ آن بزرگمرد را غیرازدیگران یافتیم و دانستیم كه با شخصیتی استثنایی روبرو هستیم.
آقا در آغازدستورپذیرایی ازهمه مارا صادر فرمود. سپس به والدین ما فرمود: شما كه به فارسی نماز نمی خوانید، فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید. وقتی آن ها رفتند،
به ما فرمود: بهتر است شما یكی یكی خودتان را معرفی كنید و بگویید در چه سطح تحصیلی و چه رشته ای درس می خوانید، آنگاه به تناسب رشته و كلاس ما، پرسش های علمی مطرح كرد و از درس هایی مانند جبر و مثلثات و فیزیك و شیمی و علوم طبیعی مسائلی پرسید كه پاسخ اغلب آن ها از توان ما بیرون بود.
هركس از عهده پاسخ برنمی آمد، با اظهار لطف وی وپاسخ درست پرسش روبرو می شد.پس از آن كه همه ما را خلع سلاح كرد، فرمود:
والدین شما نگران شده اند كه شما نمازتان را به فارسی می خوانید، آن ها نمی دانند من كسانی را می شناسم كه _ نعوذبالله _ اصلاً نماز نمی خوانند، شما جوانان پاك اعتقادی هستید كه هم اهل دین هستید و هم اهل همت، من در جوانی می خواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم؛ ولی مشكلاتی پیش آمد كه نتوانستم. اكنون شما به خواسته دوران جوانی ام جامه عمل پوشانیده اید، آفرین به همت شما، در آن روزگار، نخستین مشكل من ترجمه صحیح سوره حمد بود كه لابد شما آن را حلّ كرده اید. اكنون یكی از شما كه از دیگران مسلط تراست، بگوید بسم الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه كرده است.
یكی ازما به عادت دانش آموزان دستش رابالا گرفت و برای پاسخ دادن داوطلب شد، آقا با لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه مایك نفر است؛ زیرا من ازعهده پانزده جوان نیرومند برنمی آمدم.
بعد به آن جوان فرمود: خوب بفرمایید بسم الله را چگونه ترجمه كردید؟
آن جوان گفت:طبق عادت جاری به نام خداوند بخشنده مهربان.
حضرت ارباب لبخند زد و فرمود:
گمان نكنم ترجمه درست بسم الله چنین باشد.
درمورد«بسم» ترجمه«به نام»عیبی ندارد.
اما «الله» قابل ترجمه نیست؛ زیرا اسم علم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمی توان ترجمه كرد؛مثلاً اگراسم كسی «حسن»باشد،نمی توان به آن گفت «زیبا».ترجمه «حسن» زیباست؛ اما اگربه آقای حسن بگوییم آقای زیبا،خوشش نمی آید.

كلمه الله اسم خاصی است كه مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق می كنند. نمی توان «الله» را ترجمه كرد، باید همان را به كار برد.
خوب «رحمن» را چگونه ترجمه كرده اید؟ رفیق ما پاسخ داد: بخشنده. حضرت ارباب فرمود: این ترجمه بد نیست، ولی كامل نیست؛ زیرا «رحمن» یكی از صفات خداست كه شمول رحمت و بخشندگی او را می رساند و این شمول دركلمه بخشنده نیست؛ «رحمن» یعنی خدای كه در این دنیا هم برمؤمن و هم بر كافر رحم می كند و همه را در كنف لطف و بخشندگی خود قرار می دهد و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن اعطا می فرماید. در هرحال، ترجمه بخشنده برای «رحمن» درحد كمال ترجمه نیست.
خوب، رحیم را چطور ترجمه كرده اید؟ رفیق ما جواب داد: «مهربان». حضرت آیت الله ارباب فرمود: اگرمقصودتان از رحیم من بود _ چون نام وی رحیم بود_ بدم نمی آمد «مهربان» ترجمه كنید؛ امّا چون رحیم كلمه ای قرآنی و نام پروردگار است، باید درست معنا شود. اگر آن را «بخشاینده» ترجمه كرده بودید، راهی به دهی می برد؛ زیرا رحیم یعنی خدای كه در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو می كند. پس آنچه در ترجمه «بسم الله» آورده اید، بد نیست؛ ولی كامل نیست و اشتباهاتی دارد. من هم در دوران جوانی چنین قصدی داشتم، امّا به همین مشكلات برخوردم و از خواندن نماز فارسی منصرف شدم. تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود، اگر به دیگر آیات بپردازیم موضوع خیلی پیچیده تر می شود.امّا من معتقدم شما اگرباز هم بر این امر اصرار دارید، دست از نمازخواندن فارسی برندارید؛ زیرا خواندنش ازنخواندن نمازبه طوركلی بهتر است.

در این جا، همگی شرمنده و منفعل و شكست خورده از وی عذر خواهی كردیم و قول دادیم، ضمن خواندن نمازبه عربی،نمازهای گذشته را اعاده كنیم.
ایشان فرمود: من نگفتم به عربی نماز بخوانید، هرطور دلتان می خواهد بخوانید. من فقط مشكلات این كار را برای شما شرح دادم. ما همه عاجزانه از وی طلب بخشایش و ازكار خود اظهار پشیمانی كردیم. حضرت آیت الله ارباب، با تعارف میوه و شیرینی، مجلس را به پایان برد. ما همگی دست مباركش را بوسیدیم و در حالی كه ما را بدرقه می كرد، خداحافظی كردیم. بعد نمازهارا اعاده كردیم و ازكار جاهلانه خود دست برداشتیم.

23. ماهنامه پرسمان/ سال اول، ش 40،آذر 1380، ص 6و7
 

ab 84

عضو جدید
اتفاقا خوب بود
یه لحظه به این فک کردم که شاید یه کم مغرور بودنم باعث شده بخوام برا خدامم قد بازی کنم
همه چیز که نمیتونه اونجوری که من میخوام باشه
البت عربی خوندنم اونجوری نیس که ما میخونیم عربی خیلی سخته صحبت کرنش
ولی باز ممنون
شاید منم بالاخره خودمو راضی کنمو عربی بخونم
ممنون
سلام باتشکر از پاسخ های جامع و کامل دوستان
خواستم با احترام خدمت دوست شروع کننده عرض کنم که از این دلایل عاقلانه و منطقی دوستان هم که بگذریم اگه شما کسی رو دوست داشته باشی وبدونی که چه مهربونیهایی در حقت کرده حتما حرفشو گوش میکنید نه ؟ حالا خدا هم با اون همه لطف و مهربونیش گفته نماز بخون ، عربی هم بخون حالا به نظر شما اشکال داره در مقابل این همه نعمت خدا یه دستورشو کامل و جامع عمل کنیم ؟ به نظرتون کار سخت و طاقت فرسایی انجام میدیم...؟

یاعلی
حق نگهدارتون
 

nastaran-20

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام باتشکر از پاسخ های جامع و کامل دوستان
خواستم با احترام خدمت دوست شروع کننده عرض کنم که از این دلایل عاقلانه و منطقی دوستان هم که بگذریم اگه شما کسی رو دوست داشته باشی وبدونی که چه مهربونیهایی در حقت کرده حتما حرفشو گوش میکنید نه ؟ حالا خدا هم با اون همه لطف و مهربونیش گفته نماز بخون ، عربی هم بخون حالا به نظر شما اشکال داره در مقابل این همه نعمت خدا یه دستورشو کامل و جامع عمل کنیم ؟ به نظرتون کار سخت و طاقت فرسایی انجام میدیم...؟

یاعلی
حق نگهدارتون



سلام به همه دوستان
از جوابا و راهنماییاتون خیلی خیلی خیلی ممنون یه جورایی قانع شدم
و در جواب دوستمون که براش نقل قول گرفتم باید بگم که درسته و من مشکلی با اینکه نماز بخونمو با خدام حرف بزنم ندارم
من فقط میخواستم بدونم که آیا تو قرآن چیزی مبنی بر اینکه حتما باید نماز به زبان عربی خونده بشه وجود داره یا نه و اینکه خدا خودش گفته حتما باید نماز عربی خونده بشه؟
سوال اساسی من این بود که دوستان یه جورایی خوب جوابمو دادنو بهم کمک کردن
بازم از همه ممنون
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،

تا به حال چندین بار در مورد این سوال توی جاهای مختلف تالار بحث شده اما معمولاً افراد قانع نمی شن. دلیل هایی که به نظرم میاد:

1- شاید جایی گفته نشده باشه به عربی بخونید اما جایی هم گفته نشده به هر زبونی دلتون خواست بخونید. توی این قبیل مسائل، به سیره پیامبر و ائمه رجوع میشه. در صحابه پیامبر، سلمان ایرانی بود، یاران ایرانی حضرت علی (منبع ر.ج به شماره 7)، یار ایرانی امام حسین، یاران ایرانی امام رضا و ... اما هیچ نقل و روایتی از ادای نماز به زبان پارسی از این افراد وجود ندارد، مخصوصاً سلمان فارسی که مترجم پیامبر هم بوده اند (منبع) مسلماً اگر چنین امری امکان پذیر بود، در زمان پیامبر و ائمه به آن اشاره می شد.

2- تنها یک بسم الله الرحمن الرحیم در واقع به این
معناست
. به عنوان مثال،

الرحمن و الرحيم : دو صفت از صفات علياى خداى سبحان است كه از رحمت مشتق شده است . رحمان صيغه مبالغه است و بر كثرت دلالت مى كند و رحيم صفت مشبهه است و ثبات و بقا را افاده مى كند
فرهنگهاى لغت براى رحمت معانى فراوانى مانند: رقت ، راءفت ، لطف ، رفق ، عطوفت ، حب ، شفقت و دلسوزى ذكر كرده اند؛ در حالیكه اولا اينها مراحل پيشين رحمت است ، نه خود آن ؛ زيرا با مشاهده صحنه هاى رقت آور، ابتدا در قلب انسان رقت ، لطف ، عطوفت ، دلسوزى ، محبت ، شفقت و راءفت و سپس رحمت پديد مى آيد . ثانيا: آنچه گفته شد، ويژگى مصداقى از مصاديق رحمت است كه در آدمى حادث مى گردد، اما رحمتى كه به ذات اقدس خداوند اسناد داده مى شود، منزه از هر گونه انفعال و تاءثر است ؛ چنانكه اميرالمؤ منين (عليه السلام ) مى فرمايد: خداوند رحيمى است كه به وقت موصوف نمى شود: رحيم لا يوصف بالرقة بنابراين ، معناى جامع رحمت ، همان اعطا و افاضه براى رفع حاجت نيازمندان است و به اين معنا به خداى سبحان نيز اسناد داده مى شود( الرحمة من الله انعام و افضال).
دو واژه رحمان و رحيم كه در ماده مشترك است ، بر اثر تفاوت در هيئت و ساختار لفظى ، داراى دو معناى مختلف است : رحمان بر وزن فعلان و براى مبالغه است و وزن فعلان بر فراوانى و سرشار بودن دلالت دارد؛ مانند: غضبان كه به معناى سرشار از خشم است . پس رحمان مبداء سرشار از رحمت است و رحمت رحمانيه ذات اقدس الهى همان رحمت فراگير و مطلقى است كه همه ممكنات را فرا گرفته ، بر مؤ من و كافر افاضه مى شود.
اين رحمت فراگير همان فيض منبسط و نور فراگير وجود است كه هر موجودى را روشن كرده است : قل من كان فى الضلالة فليمدد له الرحمن مدا و اما رحيم بر وزن فعيل و صفت مشبهه است كه بر ثبات و بقا دلالت دارد و به تناسب هيئت خاص آن به معناى مبدئى است كه رحمتى ثابتو راسخ دارد كه از گسترش كمى به ميزان رحمت رحمانيه برخوردار نيست و اين همان رحمت خاصى است كه تنها بر مؤ منان و نيكوكاران افاضه مى شود: ( ... و كان بالمؤ منين رحيما)
كلمه رحمن همانند اله ، بدون الف و لام بر غير خداى سبحان نيز قابل اطلاق است ؛ اما با الف و لام ، جز بر ذات اقدس خداوند اطلاق نمى شود. (منبع)

حالا، شما به فارسی چه جمله ای می خوای بگی که تمام این معانی در اون گنجانده شده باشه؟
 

nastaran-20

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام،

تا به حال چندین بار در مورد این سوال توی جاهای مختلف تالار بحث شده اما معمولاً افراد قانع نمی شن. دلیل هایی که به نظرم میاد:

1- شاید جایی گفته نشده باشه به عربی بخونید اما جایی هم گفته نشده به هر زبونی دلتون خواست بخونید. توی این قبیل مسائل، به سیره پیامبر و ائمه رجوع میشه. در صحابه پیامبر، سلمان ایرانی بود، یاران ایرانی حضرت علی (منبع ر.ج به شماره 7)، یار ایرانی امام حسین، یاران ایرانی امام رضا و ... اما هیچ نقل و روایتی از ادای نماز به زبان پارسی از این افراد وجود ندارد، مخصوصاً سلمان فارسی که مترجم پیامبر هم بوده اند (منبع) مسلماً اگر چنین امری امکان پذیر بود، در زمان پیامبر و ائمه به آن اشاره می شد.

2- تنها یک بسم الله الرحمن الرحیم در واقع به این
معناست
. به عنوان مثال،



حالا، شما به فارسی چه جمله ای می خوای بگی که تمام این معانی در اون گنجانده شده باشه؟
با این حال ما معادل دقیق فارسیه هیچ کدوم از حرف ها و کلماتی رو که به عربی میگیم نمیدونیم دیگه
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
با این حال ما معادل دقیق فارسیه هیچ کدوم از حرف ها و کلماتی رو که به عربی میگیم نمیدونیم دیگه

3- واژه های عربی معینی را ما بدان معنا که درعربی است به کارنمی بریم و معنای به کلی دیگری به آن میدهیم مانند:
ضرب (به معنای دنبک)، کثیف (که درفارسی یعنی چرکین و درعربی یعنی انبوه)، نزاکت، رعنا (که درفارسی یعنی زن زیبا و درعربی یعنی زن احمق)، وجه (به معنای پول)، ناشی (یعنی ناچالاک)، جدول (درعربی جوی، درفارسی معنای مشخص یافته)، حقوق (مواجب، مزد).
4- برخی واژه ها را، درآن باب فعال به کارمی بریم که درعربی نیامده مانند تفکردرباب تفعل (به جای تفکیردرعربی) و تذکر (به جای تذکیر).
همانظورکه قزوینی یاد آوری می کند برخی جمع های عربی است که درفارسی به صورت مفرد درآمده است. مثلا میگوئیم طلبه ای آمد و حال آنکه طلبه جمع طالب است و به معنای طالبان علوم است نه یک نفر.
ازاین قبیل است:
جواهر(به معنای سنگهای قیمتی که مفرد آن جوهرمعانی دیگردارد)، مواجب (به معنای حقوق و خود این کلمه که جمع است و مفرد به کارمیرود)، مالیات (مفرد مالی به معنای دیگراست. مثلا میتوان گفت: یک مالیات سنگین ازاو گرفت)، بله (که به معنای ابلهان است نه ابله)، عجایب (مثلا عجایب صنعتی دیدم دراین دشت که بیجانی پی جاندارمی گشت) یا این عبارت که معمول بود: «درکاراو عجایب بماند». خوارج (معمولا می گویند ازخوارج)، اوباش، عوام (مثلا: آدم عوامی است)، حور(که مفرد آن حوراء است یعنی زن سیاه چشم)، ملانکه (درتداول عوام)، اولیاء (فقط درتداول عوام)، شیعه (که مرد آن شاعی است).

(برای مطالعه بیشتر رجوع کنید)
 

ab 84

عضو جدید
سلام به همه دوستان
از جوابا و راهنماییاتون خیلی خیلی خیلی ممنون یه جورایی قانع شدم
و در جواب دوستمون که براش نقل قول گرفتم باید بگم که درسته و من مشکلی با اینکه نماز بخونمو با خدام حرف بزنم ندارم
من فقط میخواستم بدونم که آیا تو قرآن چیزی مبنی بر اینکه حتما باید نماز به زبان عربی خونده بشه وجود داره یا نه و اینکه خدا خودش گفته حتما باید نماز عربی خونده بشه؟
سوال اساسی من این بود که دوستان یه جورایی خوب جوابمو دادنو بهم کمک کردن
بازم از همه ممنون
سلام
خواهش میکنم ما در حد بضاعتمون جواب دادیم
موفق باشید

یاعلی
 

تیکا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
این موضوع خیلی وقته رو مغزم راه میره و ولم نمیکنه
به هر کی هم میگمدلیل قانع کننده ای برام نمیاره که قانع شم و یه سری با تعصب وحشتناک برخورد میکنن
خواهشا
بازم میگم خواهشا تعصبی برخورد نکنید منم همون خدایی رو میپرستم که شما میپرستید و همون پیامبرو امای رو که شما قبول دارید قبول دارم
ولی خب ذهنم کنجکاوه و برای این موضوع هم جوابی ندارم
خب حالا سوال
مگه نه اینکه میگن نماز خوندن راز و نیاز کردن با خداست؟
خب چرا منی که پارسی زبانم باید به عربی با خدام حرف بزنم و باهاش راز و نیاز کنم
کجا نوشته که نباید با زبون خودتون با خدا حرف بزنید و کجا نوشته که باید به زبان عربی نماز خونده بشه
وقتی به بعضی ها میگم من فارسی با خدام حرف میزنمو نماز میخونم منو مث کافرا نگاه میکننو بهم میگن خاک بر سرمون برو توبه کن مگه من چیکار کردم آخهههههههههههههههههههههههههههههههه
خواهشا یه جواب قانع کنده ای بهم بدید و بدون تعصب

سلام
خدا رو شكر حل شد مشكل
چيزهايي كه قبلا من رو قانع كرده:
پيامبر ما كه خدا پيام ها رو از طريق ايشون برامون ميفرستن به اين زبان با خدا راز و نياز ميكردن
شما اگه بخواي از يه بزرگتر تشكر كني هيچوقت براش ابنبات نمي خري
وقتي هم از يه بچه تشكر ميكني براش 3 ساعت صحبت و تعارف نميكني
در واقع روشت رو متناسب با كسي كه ازش تشكر ميشه انتخاب ميكني
حالا در مقابل اين همه نعمت هر كسي خودش رو موظف ميدونه تشكر كنه
و تشكر به سبكي كه شكر شونده تاييد نكرده بدرد نمي خوره

واقعا 10 دقيقه نماز به زبان عربي نياز به دليل تداره
اگه دوست دارين فارسي حرف بزنين توي قنوت با خدا راز و نياز كنين
يا بعد از نماز

اين روش بزرگان ماست كه ما هم ادامه مي ديمش
ما زبون بيگانه رو براي ديدن فيلم اصلي بدون سانسسسور قبول داريم
ولي راز و نياز با خدا به زبون پيامبرمون نياز به دليل و بهونه دداره!!!!!
 
آخرین ویرایش:

تیکا

عضو جدید
کاربر ممتاز

3- واژه های عربی معینی را ما بدان معنا که درعربی است به کارنمی بریم و معنای به کلی دیگری به آن میدهیم مانند:
ضرب (به معنای دنبک)، کثیف (که درفارسی یعنی چرکین و درعربی یعنی انبوه)، نزاکت، رعنا (که درفارسی یعنی زن زیبا و درعربی یعنی زن احمق)، وجه (به معنای پول)، ناشی (یعنی ناچالاک)، جدول (درعربی جوی، درفارسی معنای مشخص یافته)، حقوق (مواجب، مزد).
4- برخی واژه ها را، درآن باب فعال به کارمی بریم که درعربی نیامده مانند تفکردرباب تفعل (به جای تفکیردرعربی) و تذکر (به جای تذکیر).
همانظورکه قزوینی یاد آوری می کند برخی جمع های عربی است که درفارسی به صورت مفرد درآمده است. مثلا میگوئیم طلبه ای آمد و حال آنکه طلبه جمع طالب است و به معنای طالبان علوم است نه یک نفر.
ازاین قبیل است:
جواهر(به معنای سنگهای قیمتی که مفرد آن جوهرمعانی دیگردارد)، مواجب (به معنای حقوق و خود این کلمه که جمع است و مفرد به کارمیرود)، مالیات (مفرد مالی به معنای دیگراست. مثلا میتوان گفت: یک مالیات سنگین ازاو گرفت)، بله (که به معنای ابلهان است نه ابله)، عجایب (مثلا عجایب صنعتی دیدم دراین دشت که بیجانی پی جاندارمی گشت) یا این عبارت که معمول بود: «درکاراو عجایب بماند». خوارج (معمولا می گویند ازخوارج)، اوباش، عوام (مثلا: آدم عوامی است)، حور(که مفرد آن حوراء است یعنی زن سیاه چشم)، ملانکه (درتداول عوام)، اولیاء (فقط درتداول عوام)، شیعه (که مرد آن شاعی است).

(برای مطالعه بیشتر رجوع کنید)


هر وقت سوال داري از اينجا هم مي توني بپرسي

eporsesh.com
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جواب کلی به استارتر عزیز
شما هر وقت دوس داشته باشی در طول روز میتونی با هر زبونی که دوس داری با خدا حرف بزنی ولی هر پدیده قانونمندی یه سری اصول داره (مثل قوانین مدنی . اجتماعی . راهنمایی و رانندگی و ......)و شما برای عضویت یا بهره مندی ازون باید تابع قوانین اون پدیده باشید. خدا اصلا نیازی به اینکه ما نماز بخونبم یا اینکه حتما عربی بخونیم نداره ولی میگه برای اینکه من بدونم شما به اصول من پایبندی باید این شرایط رو قبول کنین
حالا اینم جزو همون شرایطه واسه اینکه همه با هم یه جور باشن و کسی فرقی با بقیه نداشته باشه
مسلمون اگه تسلیم خداس و پدیرفته که خدا براش بهتر از خودش میتونه تصمیم بگیره باید پایبند به این تسلیم بودن باشه
یه مثال ساده: کارای خدا به همین سادگیه بین درست و غلط به اندازه یه تار مو فاصلست بین حلال و حرام. مثلا گفتن یه جمله در زمان عقد مگه اسمون رو به زمین میاره که دوتا نامحرم رو به هم محرم میکنه؟؟؟؟نه ولی خدا میخاد فرق باشه بین حلال و حرام
میخاد فرق باشه بین کسی که خود رایه و بدون خاندن عقد ارتباط داره و کسی که با گفتن یه جمله خودش رو تسلیم میدونه .خدا اول اول موقع عضویت یه سری قوانین رو مطرح کرده و ازت پرسیده شرایط رو قبول میکنی شما هم روش کلیک کردی و شدی مسلمون.
حالا هم باید پایبند به قوانین باشی.
موفق و شاد و پیروز باشید
 
بالا