یه سوال دارم در مورد پیامبر

وضعیت
موضوع بسته شده است.
دوست من نمی توانم موافقت کنم

و رضا پرسشی دارم ازت و خواهش میکنم تنها بگو آری یا خیر

پس پیامبر انسانی مانند ما نبود دیگه؟
 
و دوست من
رضای عزیز تو که خودت خوب میدونی هر آیه ای با شرایط نزولش باید سنجیده شه
"ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي"
حتما افسانه ی غرانیق رو شنیدی دیگه؟

حتما هم متوجه شدی که من به صحت این افسانه ذره ای اعتقاد ندارم و قصدم اشاره به این است که شأن نزول آیات نباید فراموش بشه
 
البته که اگر بخواهیم اینگونه که تو میگویی قضاوت کنیم پرسش ها کم نخواهد بود
سلام و احوالپرسی پیامبر نیز وحی بوده دیگه؟
این به کنار
سخن در رابطه با وحی است و حتی اگر شأن نزول رو هم به کناری بگذاریم و بپذیریم حتی سلام و احوالپرسی و ... پیامبر هم بر او وحی میشده و او اختیاری بر سخنان خویش نداشته
آیا باز هم این توجیهی بر آگاهی پیامبر بر آینده است؟
 
آخرین ویرایش:
پيامبر گرامي هيچگاه نگفت من انساني مانند شما هستم، بلكه گفت من بشري مثل شما هستم كه به من وحي مي شود. بشر و انسان خيلي با هم فرق دارند.
بشر اشاره به خلقت مادي انسان است (بشره=پوست، جلد). لذا حرف پيامبر يعني اينكه قالب دنيايي و ظاهر من مانند شماست. اما فرق اساسي ايشان با ديگران در همين وحي است كه اولا به هر كس نازل نمي شود و ثانيا انسان بايد خيلي به خدا نزديك شود تا بر او وحي شود.

رضا جان شدیدا عذر میخوام
ولی این سوء استفاده از لغات به کار رفته ی پیامبره
اینجور قضاوت حس بدی رو در ادم ایجاد میکنه
پیامبر گفت علی (ع) وصی مردم است و هرکس را او مولاست علی (ع) نیز مولاست
شاید مقصود او رهبری مذهبی بوده و قلبی
آیا اسمی از عنوان حکومتی خلیفگی برد؟
تفسیر نکن
دقیق


در ضمن تا انجایی که من میدانم این فقط برداشت توه
بشر در معنای ادمی ، انسان و مردم امده
فکر نمی کنم اطلاعات عربی خودت رو برتر از اطلاعات نگارندگان فرهنگنامه ها بدانی
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستای عزیز شما اگر کسی از آینده براتون بگه شما اون رو ماورائی و اون رو فراتر از انسان فرض میکنید؟ و روشش رو غیر انسانی و غیر طبیعی فرض می کنید؟ و اگر چنین گفت باید اون رو جادوگر یا سوپراستار فرض کنید و از اون خوشتون نیاد؟
1- به نظر من اگه یه کم بازتر به این مسئله فکر کنید جواب درست تری میگیرید.برای روشن شدن با این حکایت شروع کنم :
یه روز ملا نصرالدین با خرش از یه جایی عبور می کرده که چشمش :eek:به یه مردی می افته که رو یه شاخه درخت نشسته و داره اون شاخه رو از جایی که متصل به تنه درخت هستش میبره! تعجب زده :surprised:میشه که چرا این فرد این کار رو می کنه کنار درخت میره و داد میزنه:w39::
هی آقا این چکاریه می کنی خوب الان شاخه قطع می شه و از اون بالا میخوری زمین و دست و پا میشکنه!
- یارو با خنده:w15: میگه تو کی هستی آخه تو که از آینده خبر نداری!نکنه پیامبری ، چیزی هستی؟
- :w39:یعنی چی خوب معلومه که می افتی!!!بعدشم پیامبرهم نیستم!
-هه هه:w25: برو بابا بذار به کارمون برسیم حال داری تو هم !
خوب ملا نصرالدین باز هم به طرف می گه : یالا دست بردار از این کار ، و اونم به کار خودش ادامه می ده تا جرو بحث :w13:شون بالا میگیره و مردم دور اون ها جمع میشن مگن چی شده؟
یارو رو شاخه درخت- این دیوونه می گه که اگه این شاخه رو ....
ملانصر الدین رو به مردم-بابا این که معلومه، شما چیزی به این بگین!:w00:
مردم با خنده و قهقهه:w15: :w15::w15:رو به ملا- آخه تو که از آینده خبر نداری این چرت و پرتها چیه؟ واقعا دیوونه ای .....
ملا نصر الدین که دیگه شاخ در اورده میگه : باشه اشکالی نداره بزار ببینم چی میشه؟
و یارو به کار خودش ادامه میده تا یه لحظه شاخه قطع می شه و می افته رو زمین و دست و پاش میشکنه:w22:.مردم که تعجب زده ان رو به ملانصرالدین :w01:میکنن ،و یهو یارو با اون وضعش داد میزنه :ای مردم اون پیامبره نه اون اون امام زمونه و ...
مردم هم زود به دست وپا ملا نصر می افتن و میگن بابا غلط کردیم بابا .. ما رو ببخش!
ملانصر که به شدت شوکه شده میگه بابا این چیزا چیه؟ من کجا ، پیامبر کجا ! من فقط اون چیزی که داشت اتفاق می افتاد رو گفتم ! اما مردم گوششون بدهکار نیستو اون رو و بقیه ماجرا ................
2-بچه ها من یه حکایت ساده رو گفتم و اگه به اطرافتون بهتر توجه کنین بیشتر از این آدم ها می بیینن. بسیاری از محققان و رو شنفکران و فیلسوفان و ... با تحقیق بروی شرایط موجود می تونن چند سال آینده رو پیشگویی کنن بدون اینکه حتی انسان ماورائی یا جادوگر باشن!!!
می تونم به هایدی تافر -اگه اسموشون اشتباه ننویسم- اشاره کنم که در دهه 80 و 90 به عنوان برترین پیشگوهای سال امریکا بودن و در جلسات رییس جهوری ریگان به عنوان مشاور در کنارش بودن و...
3- خوب با این تفاسیر همون طور که قبلا گفتم علمی به نام منایا و بلایا وجود داشته و هست و نیازی به ماورائی و ابر انسان بودن نداره فقط نیاز به درک درست و چشم بصیرت و .. داره و ربطی به وحی و ... نداره چون: از قول پیامبر در مواقع نزول آیات قران بر او وحی فرستاده میشده نه برای پیشگویی افراد عامه چون زبیر و عایشه و .....

نکته: حکایت رو به صورت دیالوگی در میارم تا خوندنش تو این ایام باعث اذیت نشه
موفق و پیروز باشید :thumbsup:
 
فکر میکنم اگر کمی به مسیر بحث دقت کنی میفهمی که مخالفت ما با اینگونه پیشگویی نیست;)
در ضمن اعتقاد دیگر دوستان هم ورای چنین علمیست
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
توضیح

توضیح

{پيامبر گرامي هيچگاه نگفت من انساني مانند شما هستم، بلكه گفت من بشري مثل شما هستم كه به من وحي مي شود. بشر و انسان خيلي با هم فرق دارند.
بشر اشاره به خلقت مادي انسان است
(بشره=پوست، جلد). لذا حرف پيامبر يعني اينكه قالب دنيايي و ظاهر من مانند شماست. اما فرق اساسي ايشان با ديگران در همين وحي است كه اولا به هر كس نازل نمي شود و ثانيا انسان بايد خيلي به خدا نزديك شود تا بر او وحي شود.
قران در وصف پيامبر مي فرمايد: "ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي" يعني مطلق كلام آن رسول گرامي مطابق وحي الهي است و از خوديت خود حرفي نمي زند و آنچه مي گويد كلام خداست.} -------------------------------------------------------------------------
----------------------------------------------------------------------------------------------
والا من چند بار که به پست های دوستان نگاه کردم دیدم همه یه دیدگاه دارن با اندکی تفاوت و نمیشود با چند نوشته اون تفاوت رو از بین برد.
اما به نظر من رضا در مورد فرق بشر با انسان باید به یکی از کتاب های شریعتی که الان اسمش به خاطرم نیست رجوع کنه ، نمی دونم شاید هم با برداشت از اون کتاب این جمله رو نوشته.در اونجا شریعتی فرق بشر با انسان رو در این میدونه که:
بشر موجودی است که راه می رود و می خورد و می خوابد و سیری عادی در زندگی دارد ولی انسان علاوه بر این ها به تفکر می پردازد و نگاهی شاکرانه دارد و ....
(که همون تفسیر مادی بشر رو میشه کرد و ..)
البته این کتاب رو خیلی پیش خوندم و عین جملاتش یادم نیست ولی اون جمله داخل کتاب چنین مفهومی داشت.
در کل رضا هم از رو خودش این رو نمیگه.
اما منظور رضا هم همون کلامی است که ما آن را قران می خوانیم.و کلام های وحی شده همون آیات قران هستن نه در صحبت کردن عادی (که این چیزی بدیهی است)
البته تصوراتی از پیامبر و ائمه هست که زیاد واقعی نیستن یعنی نقل در نقل هستن که باعث کم یا زیاد شدن اصل موضوع میشن.
به نظرمن اگه بعضی از مردم به جای دروغ گفتن به این نوع مسائل بپردازند هم جو جامعه از حالت یه رنگی که همون توصیفات اون چنانیه درمیان و هم جامعه از رکود اسلام و ترویج خرافات خارج میشه چون همین بحث های ما در قبل از انقلاب از بحث های داغ بود و باعث رشد اندیشه مردم به وسیله ی اندیشه های مختلف شد و بعد از انقلاب دیگه ادامه پیدا نکرد.
به هر حال موفق و پیروز باشید.
 
پس حرف رضا هیچ تکذیبی بر حرفهای ما نبود دیگه؟;)
با خبر بودن پیامبر از اینده رو به هیچ وجه نتیجه نمیده
 

mehrzadmo

عضو جدید
دوستای عزیز شما اگر کسی از آینده براتون بگه شما اون رو ماورائی و اون رو فراتر از انسان فرض میکنید؟ و روشش رو غیر انسانی و غیر طبیعی فرض می کنید؟ و اگر چنین گفت باید اون رو جادوگر یا سوپراستار فرض کنید و از اون خوشتون نیاد؟
آفرين دوست عزيز به خاطر مثالتون . حالا حكايت ماست . ما الان دقيقا داريم نقش ملا نصرالدين رو بازي مي كنيم . سخن مرد هيچ ربطي به ديدن آينده و اين حرفها نداره . اون آدمي بوده واقع بين كه بر اساس علم و آگاهي حرف زده . هيچ فرقي هم بين مرد و ملا وجود نداره . ملا هم در صورتي كه آگاه باشه اين امكان هست كه بتونه نتيجه مشابه مرد رو بگيره . قدرت جادوگري هم در كار نيست .
حالا مي رسيم به قسمت دوم . مرد اينجا داره اجبارا براي رهايي خودش دروغ ميگه . اين ديگه علم و حقيقت و واقع بيني نيست . حقه بازي محضه . و اگه احيانا ملا طبق گفته مرد بميره من بيش از 99 درصد اونو قاتل مي دونم .
ما هم با قسمت اول موافقيم و بهش اصرار داريم . و حرف ما اون بخش دومه . كه يا دروغه يا كلاه برداريه يا جادوگريه ...
از قول پیامبر در مواقع نزول آیات قران بر او وحی فرستاده میشده نه برای پیشگویی افراد عامه چون زبیر و عایشه و .....
اين هم آفرين . وحي قرار نيست تمام لحظه هاي پيامبر رو اداره كنه . وحي فقط و فقط براي موارد خاصي مثل نزول قران استفاده ميشده و بس . نه براي پيش گويي و مسائلي از اين قبيل .
بشر و انسان خيلي با هم فرق دارند.
بشر اشاره به خلقت مادي انسان است
(بشره=پوست، جلد). لذا حرف پيامبر يعني اينكه قالب دنيايي و ظاهر من مانند شماست. اما فرق اساسي ايشان با ديگران در همين وحي است كه اولا به هر كس نازل نمي شود و ثانيا انسان بايد خيلي به خدا نزديك شود تا بر او وحي شود.
قران در وصف پيامبر مي فرمايد: "ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي"يعني مطلق كلام آن رسول گرامي مطابق وحي الهي است و از خوديت خود حرفي نمي زند و آنچه مي گويد كلام خداست[/
QUOTE]
اين تقريبا يه جوري بازي با كلماته و منظور مرحوم شريعتي هم مطمئنا اون چيزي نبوده كه شما داريد مي گيد . اولا كه وحي بعد از پيامبر بر هيچ شخصي در هيچ مرحله اي يا با هيچ شخصيتي نازل نشد . وحي طبق اسناد و روايات فقط و فقط مختص پيامبران بوده و بس . و اين وحي همونطور كه گفتم به اين معنا نيست كه هر لحظه پيامبر بر اون باشه . اصلا استراتژي ايشان و اسلام كشاندن انسان به تفكره (و همانا اين كتابي است براي آنان كه فكر ميكنند).
 

Smasher

عضو جدید
سلام
پیامبر فوت شد
میدونستین عایشه دختر ابوبکر زن پیامبر بوده؟ (ام المومنین)
آیا اصلآ خلافت مال اون نبود؟


بسم الله الرحمان الرحيم
با سلام
ام المؤمنين ؟!!!!!!!!!!!!!!!!
ببخشيد : ام المؤمنين و فتواى رضاى كبير ؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!
فتوا رو مى دونيد يا اينجا براتون بنويسم !!!!!!!!!!!!!
اما خلافت حضرت على (ع)
همه مى دونن كه حضرت على (ع) جانشين حضرت محمد (ص) بود و در اون شكى نيست و براى اين هم به ايشون وصيت شده بوده
 

mehrzadmo

عضو جدید
بسم الله الرحمان الرحيم
با سلام
ام المؤمنين ؟!!!!!!!!!!!!!!!!
ببخشيد : ام المؤمنين و فتواى رضاى كبير ؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!
فتوا رو مى دونيد يا اينجا براتون بنويسم !!!!!!!!!!!!!
اما خلافت حضرت على (ع)
همه مى دونن كه حضرت على (ع) جانشين حضرت محمد (ص) بود و در اون شكى نيست و براى اين هم به ايشون وصيت شده بوده
دوست عزيز مستدل صحبت كنيد و از حرفهاي احساس گونه بپرهيزيد .
هر كدام از جملات شما رو ميشه در يك تاپيك جداگانه در مدت طولاني نقد كرد و به نتيجه قطعي هم نرسيد پس اينكونه موضع نگيريد . بعد سوال اصلي تاپيك هيچ كدام از موارد ارسالي شما نيست . اگر دوست داريد در هر كدام از اون موارد تاپيك جداگانه اي بزنيد تا صحبت كنيم . از توجه شما به نوبه خودم ممنونم .
 

Smasher

عضو جدید
دوست عزيز مستدل صحبت كنيد و از حرفهاي احساس گونه بپرهيزيد .
هر كدام از جملات شما رو ميشه در يك تاپيك جداگانه در مدت طولاني نقد كرد و به نتيجه قطعي هم نرسيد پس اينكونه موضع نگيريد . بعد سوال اصلي تاپيك هيچ كدام از موارد ارسالي شما نيست . اگر دوست داريد در هر كدام از اون موارد تاپيك جداگانه اي بزنيد تا صحبت كنيم . از توجه شما به نوبه خودم ممنونم .

بسم الله الرحمان الرحيم
با سلام
براى هر كدام موضوعى باز خواهد شد .
البته اينو هم عرض كنم كه در اين تاپيك مطالب نوشته شده ربطى به تاپيك نداشته
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
ربط داشت یا نداشت؟

ربط داشت یا نداشت؟


البته اينو هم عرض كنم كه در اين تاپيك مطالب نوشته شده ربطى به تاپيك نداشته
بله ربط داشته اگه اولین سوال رو بخونین میفهمین و بچه ها رو سوال اول بحث میکردن.خوب مضمون سوال اول به وحی و آینده و ... ربط داشت و دوستان هم رو اون بحث میکردن.البته سوالاتی دیگه هم مطرح شد ولی پایه سوال ها همون سوال اول بود.
خوب تو مسایل تاریخی و مذهبی و اعتقادی همیشه از خود سوال دور میشن ولی غرض، پاسخ به اون سوال با اتفاقات مشابه هست.
موفق و پیروز باشی
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان گلم
هر کدام از افرادی که در این تایپیک ها نوشته شدن شخصیت والایی داشتن ، که کمترین اون می تونه لیاقت همنشینی با پیامبر اعظم باشه .پس بهتره فقط برای حضرت علی و امامای دیگه امتیاز قائل نشیم، بلکه از مابقی هم با اسامی چون حضرت ابوبکر و ......غیره یاد کنیم .

چرا که همه می دونیم اگه رشادتهای حضرت عمر و اقدام حضرت عثمان برای به تحریر در آوردن قرآن نبود ،چه بسا که قرآن هم حالا مثل همه کتابهای دیگر ادیان ،تحریفات غیر قابل تصوری داشت پس بهتره کمی دیدمون و بازتر کنیم ودر گفتن عقایدمون آداب سخن گفتن رو رعایت کنیم .
وبه این صورت به عقاید هریک از مذاهب توهینی نشه و گفتمان سالمی رو داشته باشیم وبدون تعصب کور کورانه .
ممنون از همتون
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
سلام دوستان گلم
هر کدام از افرادی که در این تایپیک ها نوشته شدن شخصیت والایی داشتن ، که کمترین اون می تونه لیاقت همنشینی با پیامبر اعظم باشه .پس بهتره فقط برای حضرت علی و امامای دیگه امتیاز قائل نشیم، بلکه از مابقی هم با اسامی چون حضرت ابوبکر و ......غیره یاد کنیم .

چرا که همه می دونیم اگه رشادتهای حضرت عمر و اقدام حضرت عثمان برای به تحریر در آوردن قرآن نبود ،چه بسا که قرآن هم حالا مثل همه کتابهای دیگر ادیان ،تحریفات غیر قابل تصوری داشت پس بهتره کمی دیدمون و بازتر کنیم ودر گفتن عقایدمون آداب سخن گفتن رو رعایت کنیم .
وبه این صورت به عقاید هریک از مذاهب توهینی نشه و گفتمان سالمی رو داشته باشیم وبدون تعصب کور کورانه .
ممنون از همتون

سلام
من اصلا دوست ندارم وارد بحث های بین چند مذهب بشم. چون میدونم کار بیخودیه! اگه قرار بود با بحث کردن به نتیجه رسیده بشه در این قرن های گذشته نتیجه ای حاصل میشد!

اما فقط یه جمله که نظر خودم هست رو در پاسخ به دوست خوبمون بگم:
شیعه هیچ وقت به مومنی توهین نکرده و نخواهد کرد!
اما این وهابیان بوده اند که تاریخگواهی میدهد چگونه به ائمه(ع) توهین کرده اند!
همین کتاب تاریخ طبری ازعان می کند که رفتن به منبر بدون لعن علی(ع) و خاندانش ممنوع بوده است! چرا؟

شیعه اگر کسی را لعن کرده، دلیلش را هم گفته!
شما یک دلیل برای لعن علی(ع) بیاور! علی(ع) کسیست که ابی الحدید سنی در وصفش کتاب مینویسد! اما امویان ...(نگویم بهتر است)

بحث شیعه بحث بر روی فرد نیست! دراینکه عمر و ابوبکر و عثمان وطلحه و ... از صحابه پیامبر بوده اند، شکی نیست. صحبت سر این است که بعد از وفات پیامبر چگونه عمل کرده اند؟
مگر پیامبر در غدیر خم(واقعه ای که تمام کتابهای اهل سنت بدان اشاره کرده اند و تائید کرده اند) اعلام نکرد که جانشین من علیست؟
چرا این صحابه از امر پیامبر تمکین نکردند؟
آیا آنچه عمر و ابوبکر میدانستند پیامبر نمی توانست تشخیص دهد؟ اگر این طور است خدا چرا عمر را برای پیامبری انتخاب نکرد و محمد(ص) را انتخاب کرد؟
مگر پیامبر در روزهای آخر عمرش نفرمود قلم و کاغذ بیاورید تا چیزی بنویسم که هرگز گمراه نشوید! چرا اینان گفتند پیامبر خدا هذیان میگوید!!!(برو کتب های تاریخ اهل سنت رو بخون)

می دانم این سخنان تاثیری در بعضی ها نخواهد داشت! اما وظیفه ام بود تا بگویم.
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه جوری میگین انگار اونجا بودین:biggrin:

شایدم بهتون وحی میشه (چشمک)
 

reza556182

عضو جدید
یه جوری میگین انگار اونجا بودین:biggrin:

شایدم بهتون وحی میشه (چشمک)
با سلام
اونجا نبودن و نديدن دليل بر نبودن نيست. پس بهتره به جاي اين حرف: (یه جوری میگین انگار اونجا بودین) اگه مطلبي مورد قبول شما نيست با استدلال رد كنيد.;)
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سوال من اینه مگه پیامبر نمیدونست که بعد شهادتش ابوبکر و عمر ادعای خلافت میکنن؟مگه نمیدونست که رودست حضرت علی پا میشن؟پس چرا با اینحال با عایشه که دختر ابوبکر بود ازدواجکرد؟؟؟چون دلیل سیاسی داشت؟؟؟فکرنکنم زمان ازدواجش دلیل سیاسی داشت یا تا اونجا که من شنیدم دختر عمرم زنش بود ...........ممنون میشم کسی واسم توضیح بده

خب من به خواستم رسیدیم همه ی چیزی که میخواستم این بود نشون بدم من کاره اشتباهی نکردم من توهینی نکردم من خودم به همه ی آل طه عاشقم اما خب تاپیک من بسته شد تمامه اصرار برای این بود که نشون بدم 1=گناهی ندارم 2=یه شیعه هیچ وقت کاری روکه میدونه اشتباهه نمیپذیره مخصوصا در مورد دینش3=یه ایرانی حرفشو بدون ترس از کسی به زبون میاره

و در مورد سوالم اینجا نمیتونه کسی جواب بده و اینکه من اینجا سوالم رو بپرسم چیزی عایدم نمیشه تازه باید خیلی شبهه و باور غلط رونیز خودم جواب بدم


از دوست عزیزم از فلق عزیز خواهش میکنم تاپیک روببنده من هر وقت تونستم جوبی برای سوال بگیرم میام تو تالار مینویسم

سلام دوست عزیز،
نمی دونم هنوز هم به این تاپیک سر میزنی برای جواب سوالت یا نه؟اما بذار من یه کم سوالت رو باز تر کنم.گفته بودی چرا پیامبر با عایشه ازدواج کرد با اینکه میدhنست ابوبکر و عمر بعد از وفاتش چکار می کنن.خوب چرا نپرسیدی چرا امام حسن با اینکه میدانست زنش شربت سمی به او می دهد باز هم از آن نوشید.یا اینکه چرا امام حسین با اینکه می دانست در کربلا کشته می شود باز هم به کربلا رفت.
یکی از دوستان گفته بود که پیامبر نمی دانست چون یک آدم معمولیست.چطور پیامبر نحوه و تاریخ شهادت حضرت علی را می داند و در خطبه شعبانیه به آن حضرت می گوید ولی از این امر اطلاع ندارد؟یا چطور عایشه را از جنگ جمل و مقابله با علی مطلع می کند ولی نمی داند ابوبکر و عمر چکار می کنند؟
در جواب این سوال دو بحث وجود دارد،یکی قضا و قدر الهی یعنی قضا و قدر الهی بر این است که روال تاریخ اینگونه باشد که حضرت علی خانه نشین شود و ابوبکر و عمر خلافت را غصب کنند تا امتحانی باشد برای بندگانش.وگرنه خداوند توانایی این را داشت که بدون آنکه پیامبر جنگی کند،تمام عالم رو مسلمان کند.حتی پیامبر هم حق این را ندارد که با خواست خداوند مخالفت کند.حالا چرا با عایشه ازدواج کرد و این مسایل را باید تحقیق کرد و نمی شود گفت که بحث سیاسی بوده یا عاطفی.توجه داشته باشید که عمر و ابوبکر هم خودشان افراد شاخصی بودند و در مقایسه با حضرت علی است که ما می گوییم لیاقت حکومت نداشتند وگرنه در زمانی که پیامبر از مکه به سمت مدینه در غار ثور ،که ماجرای تور عنکبوت و کبوتر پیش آمد،ابوبکر همراه پیامبر بود. پس این دو نفر در زمان حیات پیامبر یک مسلمان دو آتیشه به حساب می آمدند.
بحث دوم،بحث تمام شدن حجت بر اهل زمین است.با بعثت پیامبر حجت تا اندازه ای بر اهل زمین تمام شد یعنی دیگر دلیلی برای آنکه کسی به دین اسلام نپیوندد به دلیل آنکه این دین از سوی خدا عرضه نشده است،وجود ندارد.با انتخاب حضرت علی به عنوان جانشین پیامبر، حجت بر اهل زمین به طور کامل تمام شد همانطور که خداوند هم به پیامبر می فرماید امروز دین تو را کامل گردانیدیم.منظور از تمام شدن دین پیامبر یعنی اینکه حال که مسلمان شدی و دین خدا را انتخاب کردی،آیا حب علی و آل علی رو انتخاب می کنی یا سب علی رو؟
می بینید اگر قضیه سقیفه پیش نیامده بود شاید دیگر امتحان به این بزرگی پیش روی ما نبود و شاید درس هایی رو که ائمه در طول سالیان حیات خودشون به شیعیانشان آموختند،مبارزه با ظلم،کمک به مظلوم،توجه به شرایط زمانه(که گاهی سکوت می طلبد،گاهی صلح و گاهی جنگ) و ...،هرگز بوجود نمی آمد و یا ارزشی پیدا نمی کرد.
الان است که پس رخ دادن این اتفاق ها،اگر کسی دین اسلام رو انتخاب کنه و به ثقلین عمل کنه لیاقت بهشت رو پیدا میکنه.

ان شاء الله این جواب مورد نظر شما بوده باشد
یا علی
Sparrow
 

Admin

مدیر کل سایت
عضو کادر مدیریت
مدیر کل سایت
این طور سوالات به این خاطر به وجود میاد که ما دید صحیحی نسبت یه علم پیامبر و امامان نداریم. علم معصومین متصل به علم خداست یعنی هر موفع اراده کنند به هر علمی دست پیدا میکنند اما در بعضی موارد ضروری این کار رو میکنن و در بقیه موارد مثل بقیه مردم هستند. پیامبر هم موقعی به علم غیب دست پیدا میکرد که خداوند او رو مطلع میکرد. همین طور امامان. بنابراین این صحیح نیست که فکر کنیم امام از هر اتفاقی در آینده خبردار بوده.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا