یه دوست واقعي کيه؟...

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
Who s a REAL friend

A simple friend, when visiting, acts like a guest
A real friend opens your refrigerator and helps himself
يه دوست معمولي وقتي مي آد خونت مثل مهمون رفتار ميکنه.
يه دوست واقعي در يخچال رو باز ميکنه و از خودش پذيرايي ميکنه.



A simple friend has never seen you cry
A real friend has shoulders soggy from your tears

يه دوست معمولي هرگز گريه تو رو نديده...
يه دوست واقعي شونه هاش از اشکاي تو خيسه.



A simple friend doesn t know your parents first names
A real friend has their phone numbers in his address book

يه دوست معمولي اسم کوچيک پدر و مادر تو رو نمي دونه ...
يه دوست واقعي اسم وشماره تلفن اون هارو تو دفترش داره.



A simple friend brings a bunch of Flower to your party
A real friend comes early to help you cook and stays late to help you clean

يه دوست معمولي يه دسته گل واسه مهمونيت مي آره.
يه دوست واقعي زودتر ميآد تا تو آشپزي بهت کمک کنه و ديرتر مي ره تا به کمکت همه جارو جمع و جور کنه .



A simple friend hates it when you call after they ve gone to bed
A real friend asks you why you took so long to call

يه دوست معمولي متنفره از اين که وقتي رفته که بخوابه بهش تلفن کني ...
يه دوست واقعي ميپرسه چرا يه مدته طولانيه که زنگ نمي زني؟




A simple friend seeks to talk with you about your problems
A real friend seeks to help you with your problems

يه دوست معمولي ازت ميخواد راجع به مشکلاتت باهاش حرف بزني.
يه دوست واقعي ازت ميخواد که مشکلاتتو حل کنه.



A simple friend thinks the friendship is over when you have an argument
A real friend calls you after you had a fight

يه دوست معمولي وقتي بينتون بحثي ميشه دوستي رو تموم شده ميدونه.
يه دوست واقعي بهت بعد از دعوا هم زنگ ميزنه.



A simple friend expects you to always be there for them
A real friend expects to always be there for you

يه دوست معمولي هميشه ازت انتظار داره...
يه دوست واقعي ميخواد که تو هميشه رو کمکش حساب کني.



A simple friend reads this e-mail and deletes it
A real friend passes it on and sends it back to you

يه دوست معمولي اين حرف های منو ميخونه و فراموش ميکنه...
يه دوست واقعي اونو واسه همه و دو باره واسه خودم ميفرسته
.
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
ملاصدرا می گوید:

خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان

اما ...

به قدر فهم تو کوچک می شود

و به قدر نیاز تو فرود می آید

و به قدر آرزوی تو گسترده می شود

و به قدر ایمان تو کارگشا می شود

یتیمان را پدر می شود و مادر

محتاجان برادری را برادر می شود

عقیمان را طفل می شود

ناامیدان را امید می شود

گمگشتگان را راه می شود

در تاریکی ماندگان را نور می شود

رزمندگان را شمشیر می شود

پیران را عصا می شود

محتاجان به عشق را عشق می شود

خداوند همه چیز می شود همه کس را...

به شرط اعتقاد

به شرط پاکی دل

به شرط طهارت روح

به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا

و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف

و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاک

و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار

و بپرهیزید از ناجوانمردی ها، ناراستی ها، نامردمی ها...

چنین کنید تا ببینید چگونه

بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند

در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان می کند

و در کوچه های خلوت شب با شما آواز می خواند
مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمیشود؟؟؟

"آیا خدا برای بنده خویش کافی نیست؟"
 

mina jojo

عضو جدید
کاربر ممتاز
کسی اشک منو ندیده یعنی من دوستی ندارم؟
من از کسی تو کارام کمک نخاستم یعنی دوستی ندارم؟
اگه ندارم چرا من اینکارارو واسه اونا میکنم:cry::cry:
 

مغز متفکر

عضو جدید
دوست خوب

دوست خوب

خوب معلومه.من بهترین دوستم.اگه دروغ میگم ببین پشت گوشت رو میبینی اگه میبینی تو راست میگی.شوخی کردم.ممنون از توصیف زیبای شما
 

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست واقعی اون کسیه که دردرجه اول صادق ویکرنگ ووفادارباشه ........ باعث پیشرفتم بشه و چیزی ازش یاد بگیرم... اون کسی که منو به خاطر خودم بخواد نه به خاطر منافعش... اونی که عیبهای منو بگه و در جهت اصلاح اونها بهم کمک کنه... اونی که تو شادی ها و غمهام شریکم باشه... اونی که هر لحظه به کمکش احتیاج دارم ازم دریغ نکنه... البته همه اینایی که گفتم باید متقابل باشه... من هم باید همینطور باشم تا این انتظارات رو هم داشته باشم...
دوست وافعی مثل ستاره ای درشبهای ابریست
ممکنه گاهی اونونبینی ولی میدونی همیشه حضور داره
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
دو دوـــــــــــــــست!!!
دو دوست با پاي پياده از جاده اي در بيابان عبور ميکردند.بين راه سر موضوعي اختلاف پيدا کردند و به مشاجره پرداختند.

يکي از آنها از سر خشم؛ بر چهره ديگري سيلي زد. دوستي که سيلي خورده بود؛ سخت آزرده شد ولي بدون آنکه چيزي بگويد، روي شنهاي بيابان نوشت ((امروز بهترين دوست من بر چهره ام سيلي زد.))
آن دو کنار يکديگر به راه خود ادامه دادند تا به يک آبادي رسيدند. تصميم گرفتند قدري آنجا بمانند و كنار برکه آب استراحت کنند. ناگهان شخصي که سيلي خورده بود؛ لغزيد و در آب افتاد. نزديک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد.بعد از آنکه از غرق شدن نجات يافت؛ بر روي صخره اي سنگي اين جمله را حک کرد:((امروز بهترين دوستم جان مرا نجات داد))
دوستش با تعجب پرسيد: ((بعد از آنکه من با سيلي ترا آزردم؛ تو آن جمله را روي شنهاي بيابان نوشتي ولي حالا اين جمله را روي تخته سنگ نصب ميکني؟))
ديگري لبخند زد و گفت: ((وقتي کسي مارا آزار مي دهد؛ بايد روي شنهاي صحرا بنويسيم تا بادهاي بخشش؛ آن را پاک کنند ولي وقتي کسي محبتي در حق ما ميکند بايد آن را روي سنگ حک کنيم تا هيچ بادي نتواند آن را از يادها ببرد.))
 

Similar threads

بالا