یه دوست دخترم نداریم...

وضعیت
موضوع بسته شده است.

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
لواشک:D نصفشو من لیس میزنم نصفشو تو....اگه قبوله بیا:D

باااشه
 

سیّد

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ی دوست دختر هم نداریم برای اینکه بپیچَم ب بازی بهش بگم فقط 14 تا سکه مهرت می کنم از عروسی 400 نفره هم خبری نیست .
 

Tik TAAk

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعصی از تاپیکا فقط مایه تاسفن :|

استارتر ازین تاپیکا نزن به گناه میفتی نکن :d
 

eb@d

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تاپیک برا ما بود تاحالا صد بار قفل شده بود خودمونم اخراج شده بودیم . دستخوش اقا شهریاری

یاد یه شعری اقتادم . میگه :عارفان کین جلوه در محراب و منبر میکنند چون به خلوت میرسند ان کار دیگر میکنند. بگرد ایشالا پیدا میکنی شما نیتت پاکه
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه دوست دخترم نداریم موهاش فر باشه باهاش کیک بپزیم...
:huh:
ی دوست دختر هم نداریم برای اینکه بپیچَم ب بازی بهش بگم فقط 14 تا سکه مهرت می کنم از عروسی 400 نفره هم خبری نیست .
همش 14 تا؟ خوبه که! خیلیا قبول میکنن. دنبال یه چیز دیگه باش!
400 تا مهمون هم زیاده :D
میخاستیم به سمت یه مبحث دیگه بکشیمش!
نشد!!
:w15::w15:



عاغا ما دوز پسر نمیخوایم. شوور موخوایم :w02:
گفتم بحثو بگیرم بکشم به ییه سمت دیگه :w15:
 

asadireza

عضو جدید
:huh:
عاغا ما دوز پسر نمیخوایم. شوور موخوایم :w02:
گفتم بحثو بگیرم بکشم به ییه سمت دیگه :w15:

چندتایی میخوای؟
این شووری که میگی باید کل آپشن دلخواه شمارو داشته باشه؟؟
چرا حرف دلتو پشت خنده هات قایم میکنی؟؟؟
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :
پدر عزیزم،
با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم. من مجبور بودم با دوست‏‏دختر جدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم. من احساسات واقعی رو با stacy پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما می دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ، لباسهای تنگ موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر. اون حامله است. stacy به من گفت ما می تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون. ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه. stacy چشمان من رو به روی حقیقت باز کرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی زنه. ما اون رو برای خودمون می کاریم، و برای تجارت با کمک آدمای دیگه ای که توی مزرعه هستن، برای تمام کوکائینها و اکستازیهایی که می خوایم. در ضمن، دعا می کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و stacy بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز، مطمئنم که برای دیدارتون بر می گردیم، اونوقت تو می تونی نوه های زیادت رو ببینی.
با عشق،
پسرت،
john

پاورقی :
پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونه tommy. فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم! هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن!
 

Uchiha Itachi

عضو جدید
پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :
پدر عزیزم،
با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم. من مجبور بودم با دوست‏‏دختر جدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم. من احساسات واقعی رو با stacy پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما می دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ، لباسهای تنگ موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر. اون حامله است. stacy به من گفت ما می تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون. ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه. stacy چشمان من رو به روی حقیقت باز کرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی زنه. ما اون رو برای خودمون می کاریم، و برای تجارت با کمک آدمای دیگه ای که توی مزرعه هستن، برای تمام کوکائینها و اکستازیهایی که می خوایم. در ضمن، دعا می کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و stacy بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز، مطمئنم که برای دیدارتون بر می گردیم، اونوقت تو می تونی نوه های زیادت رو ببینی.
با عشق،
پسرت،
john

پاورقی :
پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونه tommy. فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم! هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن!

:surprised:

:cry:

:mad:

:weirdsmiley:
 

Tik TAAk

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:surprised:
.
.
.
.
.
.
.
کاربر عوض شده ؟
یوزر هک شده ؟ :|

دو حالت داره :|

1. میخاسته از در دوستی ملتو نهی از منکر کنن :d که بده و این حرفا

2. ازدباجی شده روش نمیشه بگه زن میخام :sweatdrop
: پسرمونم خجالتی​
:w07:
و من الله التوفیق :|

متفرق شید متفرق شید :| این جا وانستا خواهرم :| صواب نیس :|
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
دو حالت داره :|

1. میخاسته از در دوستی ملتو نهی از منکر کنن :d که بده و این حرفا

2. ازدباجی شده روش نمیشه بگه زن میخام :
sweatdrop
: پسرمونم خجالتی :w07:

و من الله التوفیق :|

متفرق شید متفرق شید :| این جا وانستا خواهرم :| صواب نیس :|
امان از دست تو یوسف :biggrin:
.
.
.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا