یافتن حقیقت رو از کجا شروع کنم؟؟؟

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
اینو کلا به چهار نفر تا حالا گفتم.دیگه اینجا علنیش میکنم اصلا هم ابایی ندارم....من دیگه نه نماز میخونم،نه روزه خواهم گرفت و نه دیگر احکام اسلامی.در واقع دیگه اصلا مسلمون نیستم.شاید با شنیدن این حرفام بعضی دوستای اینجام از من بدشون بیاد،نمیدونم.ولی دیگه تصمیم رو گرفتم.ترک اسلام من بخاطر ناحق بودن اسلام نبود یا اینکه دوسدارم بی خیالی طی کنم و دیگه هیچوقت به چیزی پابند نباشم.همین دو سه هفته پیش،ی روز دقیقا سر نماز ظهر،وسط نماز،نمازمو عمدا رها کردم.اخه چه نمازی؟ چه کشکی؟ من چرا اصلا باید خم و راست بشم؟ ایا این حقه واقعا؟ ایا تشنگی کشیدن و خمس دادن حقیقت واقعیه؟ تا کی میخوام الکی همینجوری برم جلو؟؟ از بچگی بهم گفتن این خداست اینا قرانه اینم پیامبر و اماما.اینا همه مقدسن یالا حالا شروع کن به پرستش و احترامشون!!! این سینه زدنا،حسین حسین گفتنا، عزاداریا، زیارت رفتنا و ..... اینا واقعا به چه درد من میخورن؟(تفکر)
بخون،بخور،نخور،بخواب،برو،نرو،ببر،نبر......با این فعلا بزرگ شدیم
چند وقتی بود فکرم درگیر بود تا اینکه دیگه یهو از اسلام اومدم بیرون و الان هیچ دینی ندارم
25 سالمه الان....ربع قرن عمر کردم.نمیدونم چقد تا مرگم فرصت دارم.درس کار زندگی بدبختی....وقت میشه ایا به حقیقتی رسید بالاخره یا نه
هر کسی هم ی چیزی میگه.یکی با دلیل میگه خدا نیست.یکی مستدل میگه خدا هستت.یکی میگه اسلام خوبه.یکی میگه اسلام بده.یکی میگه دین بکی میگن بی دینی ......کلا نمیدونم.... مثلا حبابی توی هوا سرگردانم.
بعد جالبه یبار از ی سخنران مذهبی که اومده بود شهرمون در مورد پیدا کردن حقیقت سوال کردم،گفت اگه وقت میکنی برو پیدا کن(با لحن منفی).یعنی هیچی دیگه! معلومه اصلا پس وظیفه انسان چیه روی زمین؟؟؟ صرفا تقلید؟؟!!!!!
الان میخوام خودم حقیقت رو حالا به اندازه وسع و توانم پیدا کنم....حالا از کجا باید شروع کنم؟ بعد هزار تا کتاب رو خوندم.هر کی هم ی چیزی گفت.ایا حقیقت اون چیزیه که من برداشت میکنم؟ ایا ممکن نیست خطا کنم؟؟ اگه عقلم ی چیزی گفت ولی قلبم چیز دیگه ای،چکار کنم؟ چجوری اینا رو همسو کنم؟؟ و سوال و سوال و سوال سوالتی دیگر.......
دوسدارم خواهرام،برادرام،اونایی که جای پدر و مادر من هستن بیان اینجا کمکم کنن...ببینم من باید چکار کنم بالاخره؟ کجا برم؟
پیشاپیش ممنون از همگی
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
اینو کلا به چهار نفر تا حالا گفتم.دیگه اینجا علنیش میکنم اصلا هم ابایی ندارم....من دیگه نه نماز میخونم،نه روزه خواهم گرفت و نه دیگر احکام اسلامی.در واقع دیگه اصلا مسلمون نیستم.شاید با شنیدن این حرفام بعضی دوستای اینجام از من بدشون بیاد،نمیدونم.ولی دیگه تصمیم رو گرفتم.ترک اسلام من بخاطر ناحق بودن اسلام نبود یا اینکه دوسدارم بی خیالی طی کنم و دیگه هیچوقت به چیزی پابند نباشم.همین دو سه هفته پیش،ی روز دقیقا سر نماز ظهر،وسط نماز،نمازمو عمدا رها کردم.اخه چه نمازی؟ چه کشکی؟ من چرا اصلا باید خم و راست بشم؟ ایا این حقه واقعا؟ ایا تشنگی کشیدن و خمس دادن حقیقت واقعیه؟ تا کی میخوام الکی همینجوری برم جلو؟؟ از بچگی بهم گفتن این خداست اینا قرانه اینم پیامبر و اماما.اینا همه مقدسن یالا حالا شروع کن به پرستش و احترامشون!!! این سینه زدنا،حسین حسین گفتنا، عزاداریا، زیارت رفتنا و ..... اینا واقعا به چه درد من میخورن؟(تفکر)
بخون،بخور،نخور،بخواب،برو،نرو،ببر،نبر......با این فعلا بزرگ شدیم
چند وقتی بود فکرم درگیر بود تا اینکه دیگه یهو از اسلام اومدم بیرون و الان هیچ دینی ندارم
25 سالمه الان....ربع قرن عمر کردم.نمیدونم چقد تا مرگم فرصت دارم.درس کار زندگی بدبختی....وقت میشه ایا به حقیقتی رسید بالاخره یا نه
هر کسی هم ی چیزی میگه.یکی با دلیل میگه خدا نیست.یکی مستدل میگه خدا هستت.یکی میگه اسلام خوبه.یکی میگه اسلام بده.یکی میگه دین بکی میگن بی دینی ......کلا نمیدونم.... مثلا حبابی توی هوا سرگردانم.
بعد جالبه یبار از ی سخنران مذهبی که اومده بود شهرمون در مورد پیدا کردن حقیقت سوال کردم،گفت اگه وقت میکنی برو پیدا کن(با لحن منفی).یعنی هیچی دیگه! معلومه اصلا پس وظیفه انسان چیه روی زمین؟؟؟ صرفا تقلید؟؟!!!!!
الان میخوام خودم حقیقت رو حالا به اندازه وسع و توانم پیدا کنم....حالا از کجا باید شروع کنم؟ بعد هزار تا کتاب رو خوندم.هر کی هم ی چیزی گفت.ایا حقیقت اون چیزیه که من برداشت میکنم؟ ایا ممکن نیست خطا کنم؟؟ اگه عقلم ی چیزی گفت ولی قلبم چیز دیگه ای،چکار کنم؟ چجوری اینا رو همسو کنم؟؟ و سوال و سوال و سوال سوالتی دیگر.......
دوسدارم خواهرام،برادرام،اونایی که جای پدر و مادر من هستن بیان اینجا کمکم کنن...ببینم من باید چکار کنم بالاخره؟ کجا برم؟
پیشاپیش ممنون از همگی

سلام

من خودم دو سال که نماز خوندن را شروع کردم

قبلن نه اینکه اعتقادی نداشته باشم نه اعتقاد داشتم ولی راستش خیلی چیزها دخیل بود که کوتاهی کنم نه تنها برای نماز خوندن برای خیلی چیزهای دیگه

تا اینکه یک نفر باعث شد با حرف هاش کلا همه چیز برام تغییر کنه

چیزی که خیلی به من کمک کرد حرف های اون آدم از روی خود کتاب قرآن بود

به نظر من از قرآن شروع کنید

برای من واقعا اثر داشت
 

zaha joon

عضو جدید
دوست عزیز راستش منم این عزاداریا رو اصاا قبول ندارم
منم خیلی از چیزا رو تو این دین قبول ندارم
حرف خیلی از ادمای مذهبی رم قبول ندارم
اما به یه چیز ایمان دارم اینکه خدا وجود داره من خیلی از جاهای زندگیم خدا رو حس کردم خیلی جاها وجودشو بهم نشون داد
ولی به نظرم این دستورایی که تو دین به مردم اجبار میکنن ساختگیه و حقیقت نداره
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام

من خودم دو سال که نماز خوندن را شروع کردم

قبلن نه اینکه اعتقادی نداشته باشم نه اعتقاد داشتم ولی راستش خیلی چیزها دخیل بود که کوتاهی کنم نه تنها برای نماز خوندن برای خیلی چیزهای دیگه

تا اینکه یک نفر باعث شد با حرف هاش کلا همه چیز برام تغییر کنه

چیزی که خیلی به من کمک کرد حرف های اون آدم از روی خود کتاب قرآن بود

به نظر من از قرآن شروع کنید

برای من واقعا اثر داشت

ممنون از راهنماییت دوست عزیز
ولی من حقیقت کلی رو میخوام بدونم.بازم میگم...البته نمیدونم دقیق منظور شما چی بود.ولی منظور کلی من از این تاپیک این نیست که فقط بهم بگن برو به دستورات قران و معصومین عمل کنه،خیر میبنی و از این حرفای تکراری(البته منظر بدی ندارم.لحنم هم کاملا دوستانه است).من میخوام از پایه شروع کنم...اگه واقعا معصومین حقیقت هستند،خودم بهشون برسم نه با توصیه ها و نصایح دیگران که ما کردیم تو هم بکن.
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه خدایی رو که اسلام تعریف میکنه همین ویژگیهاش باشه، به نظرتون کسی که مسلمون باشه ولی طوطی وار داره ی سری کارا رو میکنه بیشتر دوست داره یا کسی که هیچ دینی نداره ولی بدنبال یافتن حقیقته؟
بی پرده بگم من اصلا از خدای اول خوشم نمیاد....
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ببخشید دوباره تاکید میکنم.چون باید از بیراهه رفتن بحث همین جا جلوگیری کنم و منظورمو دقیق برسونم:
من دنبال این نیستم که از ایات و روایات دستورالعمل بهم بدید(لحن دوستانه).یا نمیدونم صرفا فقط برو نهج البلاغه رو بخون و مفاتیح بخون همین...باید همه صداها رو با هم شنیدم تا پی به صدای حقیقت برد.وگرنه جهان تک صدا که هیچ جستجو و کنکاشی پشتش باشه به نظرم اصلا هنر نیست
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ممنون از راهنماییت دوست عزیز
ولی من حقیقت کلی رو میخوام بدونم.بازم میگم...البته نمیدونم دقیق منظور شما چی بود.ولی منظور کلی من از این تاپیک این نیست که فقط بهم بگن برو به دستورات قران و معصومین عمل کنه،خیر میبنی و از این حرفای تکراری(البته منظر بدی ندارم.لحنم هم کاملا دوستانه است).من میخوام از پایه شروع کنم...اگه واقعا معصومین حقیقت هستند،خودم بهشون برسم نه با توصیه ها و نصایح دیگران که ما کردیم تو هم بکن.

بله متوجه شدم دقیقا آدم وقتی خودش به چیزی برسه خیلی بهتر تا دیگران بهش بقبولونن

منم چیزی که به خودم خیلی کمک کرد تا خودم به خیلی از چیزها برسم را بهتون پیشنهاد کردم

نمیدونم شایدم درست نمیتونم منظورمو بهتون برسونم:)
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله متوجه شدم دقیقا آدم وقتی خودش به چیزی برسه خیلی بهتر تا دیگران بهش بقبولونن

منم چیزی که به خودم خیلی کمک کرد تا خودم به خیلی از چیزها برسم را بهتون پیشنهاد کردم

نمیدونم شایدم درست نمیتونم منظورمو بهتون برسونم:)

من نمیخوام دیگران چیزی رو یهم بقبولونن به زور...بلکه میخوام از دیگران و افکار و دیدگاه ها و تجربیاتشون برای رسیدن به حقیقت استفاده کنم
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من نمیخوام دیگران چیزی رو یهم بقبولونن به زور...بلکه میخوام از دیگران و افکار و دیدگاه ها و تجربیاتشون برای رسیدن به حقیقت استفاده کنم

شما دنبال این حقیقت هستین که خدا وجود داره یا نه؟
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما دنبال این حقیقت هستین که خدا وجود داره یا نه؟

من دنبال کلمه "حقیقت" هستم
حقیقت میتونم شامل:
خدا + پیامبران + امامان باشه
حقیقت میتونه خدای بدون پیامبر باشه
حقیقت میتونه عدم وحود خدا باشه
حقیقت میتونه خدا و دینی غیر از اسلام باشه
حقیقت میتونه عدم استفاده از عقل و تصمیم گیری با احساسات باشه
حقیقت میتونه فقط عقل بدون احساسات باشه
حقیقت میتونه عقل + احساسات باشه
حقیقت میتونه بی خیالی طی کردن و راحت زندگی کردن و دغدغه برای خود درست نکردن باشه
حقیقت میتونه تفکر کردن درباره وجود خودمون و دنیای اطرافمون باشه
حقیقت میتونه.....
حقیقت میتونه.....
.
.
.
بالاخره حقیقت چیه؟......:que:
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید دوباره تاکید میکنم.چون باید از بیراهه رفتن بحث همین جا جلوگیری کنم و منظورمو دقیق برسونم:
من دنبال این نیستم که از ایات و روایات دستورالعمل بهم بدید(لحن دوستانه).یا نمیدونم صرفا فقط برو نهج البلاغه رو بخون و مفاتیح بخون همین...باید همه صداها رو با هم شنیدم تا پی به صدای حقیقت برد.وگرنه جهان تک صدا که هیچ جستجو و کنکاشی پشتش باشه به نظرم اصلا هنر نیست

من نمیخوام دیگران چیزی رو یهم بقبولونن به زور...بلکه میخوام از دیگران و افکار و دیدگاه ها و تجربیاتشون برای رسیدن به حقیقت استفاده کنم

سلام عشقم :D

سعید کپی همین حالت برای خودم پیش اومده، تعریف و توضیح و غیره نمیدم فقط بگم کاملا میفهمم چی میگی.



رفیق من،شما میتونی از "قوانین عدالت" شروع کنی و به اون درجه خالص و فهم حقیقت که دوست داری یا به نفعت ـه برسی.

قوانین عدالت Base و پایه ی اصلی اینکه اصلا چی هستیم و نیستیم و خدا کیه و فلان و بیسار رو مشخص میکنه و اگر کسی رو دیدی حتی اگر همه بگن این بهترین آدم کره ی زمینه، ولی تو احساس کردی که عدالت در رفتارش نیست یا بعضی جاها به صراحت عدالت رو نقض میکنه، اون فرد به طور کامل در مسیری "غیر" از حقیقت قرار داره.




حالا قوانین عدالت چی هستن؟ باید فکر کنی و بهش برسی.نه اینکه من میدونم و یا ادعایی دارم، ولی یه چیزایی که میتونم رو کمکت می کنم»
شاید مسخره به نظر بیاد ولی من از دبیرستان بود که از اینجا ها شروع کردم:

قوانین عدالت با قوانین طبیعت 1ـی هستند.

مثلا اول قانون پایستگی انرژی که میگه = انرژی بوجود نمیاد و از بین نمیره،بلکه از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه.
این قانون رو میتونی رو اعمال ما انسان ها بررسی کنی.یعنی هیچ عملی در جهان وجود نداره تو انجامش بدی،و بی فایده یا پوچ یا کاملا خنثی باشه.قطعا یه جایی اثر خودش رو میزاره.میتونی رو نظریه باترفلای افکت (اثر پروانه ای) تعمیمش بدی.یعنی قطعا هر کاری (هر عملی) انجام بدی،اثرش میمونه و هست ولی به اشکال مختلف تبدیل میشه.و در آخر رو زندگی تو یا دیگران اثرش ـو میزاره.


یا مثلا قانون هر عملی عکس العملی دارد،به همان اندازه و در خلاف جهت آن »
با این قانون هم میتونی عدالت رو معنی کنی،مثلا اگر من کاری انجام دادم عکس العملش هم وجود داره.
این قانون همون قانون فنر ـه،یعنی تو هر عملی انجام بدی،عکس العملش مثل یه فنر برمیگرده به خودت.
دنیا رو مثل یه ابر فنری شکل فرض کن که ما داخل این دنیا هستیم و این ابر فنر مانند دور و برش رو گرفته،تو هر کاری کنی،مثل یه موج میره میخوره به اون ابر و دوباره همون عمل (انرژی) فقط با اشکال مختلف(مثل قانون پایستگی و به همون اندازه) به تو برمیگرده و بر روی خودت اثر میزاره.


یا مثلا من از شکستگی یک جسم در اثر خستگی (جسمی که تو یه سیکل 1میلیون بار شرکت کنه و سپس تحملش کم بشه و بشکنه) این نتیجه رو میگیرم که تقلید یک کار بی هدف،آروم آروم جسم و روحت رو به ورطه ی خستگی و شکست میبره (دقیقا همین اتفاقی که واسه تو افتاده)
حتی اگر بری دقیق تر بخونی خستگی در مکانیک چیه،واست شاید جذاب تر هم بشه.


مثلا شاید عجیب باشه واست ولی من از "اینرسی" هم میبینم که میشه بررسی کرد چرا آدم عادت میکنه به یه کار ،،، و چرا دیر شروع میکنه به عادت کردن به یه کار!!

یا خیلی چیزای دیگه
مثل قانون برابری که تو خیلی جاها هستش
مثلا اگر احساس کردی یه خدا بهت معرفی کردن که این ایرادات رو داشته،خدا رو خط بزن و یه خدای صحیح و بی ایراد تر بساز برای خودت
یا مثلا اگر میخواستی خیلی بزرگ تر به مسائل فکر کنی یه خدای بی نقص و کامل بساز و حالا شروع کن بگو مثلا این فقیر تو خیابون رو چطور میتونی با عدالت خدای زیبای خودت،توجیه کنی؟ سپس شروع میکنی مثلا از قانون عکس العمل،یا انرژی و غیره یه تعریفی از دنیای آخرت و معاد و غیره برای خودت میسازی.
یا هر جور صلاح میدونی!


و خیییییییییییییییییییییییلی مسائل دیگه مثلا تو با دیدن یه صحرا و یه دشت سرسبز،و دیدن حیوونای اون منطقه و طرز رفتارشون،از 2چیزی که به نظر ما بی ارزشن (حیوونا و زمین) میتونی حتی خدا و انسانیت و آخرت رو هم اثبات کنی

مثلا میگن تو قرآن گفته به فلان جا دقت کن و فلان چیز نظاره گر باشه و اینها.همش برای اینه که چک کنی چی درسته و اصل چیه.



خلاصه بگم»
من شخصا همه چیز رو در ذهنم خط زدم و از نو نوشتم،چیزایی هم که نوشتم از قوانین طبیعت،رفتار غریزی ما و حتی حیوانات و مخلوقات هستش،قوانین زیبای فیزیکمون و هرچیزی که احساس میکردم عدالت رو معنی میکنن.




امیدوارم بدردت خورده باشه جیگگگگرررر :D :heart:
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام. اتفاقاض بحث خوبیه!. فقط متاسفانه من الان به هیچ وجه وقت ندارم. الانم شانسی اومدم به سایت سر زدم. منتظر نظرات ارجمندم باشید:D
 

مسعود.م

متخصص والیبال باشگاه ورزشی
کاربر ممتاز
سلام سعیدجان
پیشنهاد میکنم با کتاب های استاد شهید مطهری شروع کنی
پی دی اف کتاب ها هم تو باشگاه هست
www.www.iran-eng.ir/showthread.php/561138-تاپیک-جامع-آثار-شهید-مطهری

اول هم از کتاب توحید شروع و این نکته رو هم مدنظر داشته باش که این کتاب ها حاصل پرسش و پاسخ اساتید دانشگاه پزشکی تهران با شه�د مطهری هستند پس باید ان ها رو با تعمق و تفکر بیشتری مطالعه کنی
اگر هم سخته برات پی دی اف رو بخونی من کتاب رو دارم هروقت اومدی اهواز منزل خواهر قبلش خبرم کن تا هم روی گلت رو ببینم هم کتاب رو تقدیم کنم:smile::gol:

پ.ن: دوستانی که درباره لینک پرسیدند میتونند به بخش عرفان و اخلاق کتابخانه الکترونیکی باشگاه و تاپیک جامع آثار استاد شهید مرتضی مطهری مراجعه کنند
 
آخرین ویرایش:

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
اشکال اسلام اینه ک وارد حوزه هایی ک بهش مربوط نیس شده.واسه همین شده ی عامل سوءاستفاده و همه اونایی ک دنبال حقیقتن هرروز بهش بدبین تر میشن
من بخلاف آقای ... معتقدم دین کاملا از سیاست جداست
و ب جمله سیاست ما عین دیانت ماست واقعا بی اعتقادم
الان حرف من حرف دینه اما سیاسی برداشت میشه
چون از دین میتونن ب قدرت برسن میتونن ازین حرفای دینی من سوءاستفاده کنن ب بهم ضربه بزنن و حس قدرت طلبی یا رسیدن ب ی جایگاه بهتر و ... رو بدست بیارن.درحالی ک دین این موضوعو نفی میکنه
دین ی موضوع کاملا شخصیه و دستوراتش هم شخصیه
دین ینی اخلاق.ینی برنامه نظام مند اخلاقی . اخلاقیات هم ک مطلقه پس همه ادیان باید یکی باشن و هرگز در تناقض باهم نباشن
الان اینا ک بخورد ما میدن ن من و تو! تو همه جای دنیا فقط واسه سوءاستفاده خودشونه ک هرجا نتونستن با عقل و منطق قانعمون کنن برچسب دینو روش بچسبونن

من ب وجود خدا اعتقاد دارم.و ب عدالت محضی ک ناشی از قوانین طبیعته-ینی پست محسن در بالا بطور کامل-البته واسه من زمین و حیوونا بی ارزش نیستن!!
منم میگم با دیدن ی بلور برف ک تو کسری از ثانیه آب میشه میشه خدا رو دید و وجودشو باور کرد
اگه ازم بپرسی فلانی ک فلج مادرزاده چ گناهی کرده و کجاش عدالته میگم نمیدونم!! هنو خودم دنبال جواب خیلی سوالات هستم!
...

 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
بااین قیافه مذهبیش ضد مذهب شده واس ما :D. شوخی کردم. بعدا میام. ببخشید!. که از نظرات ارجمندم دیر بهره مند میشید!.
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
واعظی پرسید از فرزند خویش
هیچ می دانی مسلمانی به چیست؟

صدق و بی آزاری و خدمت به خلق
هم عبادت، هم کلید زندگیست

گفت زین معیار اندر شهرما
یک مسلمان هست آن هم ارمنیست

 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در یک جمله بهت بگم انکار کن و برعکس برو
اول بگو خدا نیست بعدا ببین واقعا هست یا نیست
من نمیخام بهت بگم هست یا نه باید خودت بری و بهش برسی وگرنه گفته های من اصلا نمیتونه در تو تاثیر بزاره
سلام
اینو کلا به چهار نفر تا حالا گفتم.دیگه اینجا علنیش میکنم اصلا هم ابایی ندارم....من دیگه نه نماز میخونم،نه روزه خواهم گرفت و نه دیگر احکام اسلامی.در واقع دیگه اصلا مسلمون نیستم.شاید با شنیدن این حرفام بعضی دوستای اینجام از من بدشون بیاد،نمیدونم.ولی دیگه تصمیم رو گرفتم.ترک اسلام من بخاطر ناحق بودن اسلام نبود یا اینکه دوسدارم بی خیالی طی کنم و دیگه هیچوقت به چیزی پابند نباشم.همین دو سه هفته پیش،ی روز دقیقا سر نماز ظهر،وسط نماز،نمازمو عمدا رها کردم.اخه چه نمازی؟ چه کشکی؟ من چرا اصلا باید خم و راست بشم؟ ایا این حقه واقعا؟ ایا تشنگی کشیدن و خمس دادن حقیقت واقعیه؟ تا کی میخوام الکی همینجوری برم جلو؟؟ از بچگی بهم گفتن این خداست اینا قرانه اینم پیامبر و اماما.اینا همه مقدسن یالا حالا شروع کن به پرستش و احترامشون!!! این سینه زدنا،حسین حسین گفتنا، عزاداریا، زیارت رفتنا و ..... اینا واقعا به چه درد من میخورن؟(تفکر)
بخون،بخور،نخور،بخواب،برو،نرو،ببر،نبر......با این فعلا بزرگ شدیم
چند وقتی بود فکرم درگیر بود تا اینکه دیگه یهو از اسلام اومدم بیرون و الان هیچ دینی ندارم
25 سالمه الان....ربع قرن عمر کردم.نمیدونم چقد تا مرگم فرصت دارم.درس کار زندگی بدبختی....وقت میشه ایا به حقیقتی رسید بالاخره یا نه
هر کسی هم ی چیزی میگه.یکی با دلیل میگه خدا نیست.یکی مستدل میگه خدا هستت.یکی میگه اسلام خوبه.یکی میگه اسلام بده.یکی میگه دین بکی میگن بی دینی ......کلا نمیدونم.... مثلا حبابی توی هوا سرگردانم.
بعد جالبه یبار از ی سخنران مذهبی که اومده بود شهرمون در مورد پیدا کردن حقیقت سوال کردم،گفت اگه وقت میکنی برو پیدا کن(با لحن منفی).یعنی هیچی دیگه! معلومه اصلا پس وظیفه انسان چیه روی زمین؟؟؟ صرفا تقلید؟؟!!!!!
الان میخوام خودم حقیقت رو حالا به اندازه وسع و توانم پیدا کنم....حالا از کجا باید شروع کنم؟ بعد هزار تا کتاب رو خوندم.هر کی هم ی چیزی گفت.ایا حقیقت اون چیزیه که من برداشت میکنم؟ ایا ممکن نیست خطا کنم؟؟ اگه عقلم ی چیزی گفت ولی قلبم چیز دیگه ای،چکار کنم؟ چجوری اینا رو همسو کنم؟؟ و سوال و سوال و سوال سوالتی دیگر.......
دوسدارم خواهرام،برادرام،اونایی که جای پدر و مادر من هستن بیان اینجا کمکم کنن...ببینم من باید چکار کنم بالاخره؟ کجا برم؟
پیشاپیش ممنون از همگی
 

aozita

عضو جدید
کاربر ممتاز
http://www.aparat.com/v/nz0HA/آیا_خدا_وجود_دارد؟_(؟Does_God_Exist)
یه جمله ای تو این کیلیپ میگه که حقیقته
انایی که میگن خدا نیس نمیتونن اونو ببینن....
اگه خدارو قبول داری باید اینم قبول داشته باشی همچین خدایی بنده هاشو تنها نمیزاره حتما باهاشون حرف میزنه و راهنماییشون میکنه....تریفای مختلفی ازین حقیقت شده برو دنبالش ببین کدومو میتونی باور کنی...ببین کدوم حرفو صدا خداس..
با یه پجوهشگر دینی صحبت میکردم بم میگف همه چیو ول کن فقط قرانو نهج البلاغه خودت حقو ازش برداشت کن....من نمیگم درس میگف چون خودم اسلامو با فرستاده هاش شناختم....
میگم علی ادم بزرگی بوده از همون یه جمله ای که گفته
اگر همه اقالیم سبعه را در کف دست
بگذارند براى اینکه او یک پوست جوى را از دهان
مورچه ‏اى برباید، این کار را نخواهد کرد...
اخرش باید خودت بخایو قبول کنی اگه الان وایسادی چون تاحالا با دل نرفتی جلو ..


 
آخرین ویرایش:

aozita

عضو جدید
کاربر ممتاز
اشکال اسلام اینه ک وارد حوزه هایی ک بهش مربوط نیس شده.واسه همین شده ی عامل سوءاستفاده و همه اونایی ک دنبال حقیقتن هرروز بهش بدبین تر میشن
من بخلاف آقای ... معتقدم دین کاملا از سیاست جداست
و ب جمله سیاست ما عین دیانت ماست واقعا بی اعتقادم
الان حرف من حرف دینه اما سیاسی برداشت میشه
چون از دین میتونن ب قدرت برسن میتونن ازین حرفای دینی من سوءاستفاده کنن ب بهم ضربه بزنن و حس قدرت طلبی یا رسیدن ب ی جایگاه بهتر و ... رو بدست بیارن.درحالی ک دین این موضوعو نفی میکنه
دین ی موضوع کاملا شخصیه و دستوراتش هم شخصیه
دین ینی اخلاق.ینی برنامه نظام مند اخلاقی . اخلاقیات هم ک مطلقه پس همه ادیان باید یکی باشن و هرگز در تناقض باهم نباشن
الان اینا ک بخورد ما میدن ن من و تو! تو همه جای دنیا فقط واسه سوءاستفاده خودشونه ک هرجا نتونستن با عقل و منطق قانعمون کنن برچسب دینو روش بچسبونن

من ب وجود خدا اعتقاد دارم.و ب عدالت محضی ک ناشی از قوانین طبیعته-ینی پست محسن در بالا بطور کامل-البته واسه من زمین و حیوونا بی ارزش نیستن!!
منم میگم با دیدن ی بلور برف ک تو کسری از ثانیه آب میشه میشه خدا رو دید و وجودشو باور کرد
اگه ازم بپرسی فلانی ک فلج مادرزاده چ گناهی کرده و کجاش عدالته میگم نمیدونم!! هنو خودم دنبال جواب خیلی سوالات هستم!
...

مارال به نظرت یه دین کامل فقط مخصوص مشخص کردن طریقه رابطه ما با خداس
یعنی خدا بیاد به اسم اسلام فقط بگه چجوری با من حرف بزنید
خدا بیشتر از نمازو روزه و حجاب دنبال یه حکومت عادلانه بود..ولی این تنها چیزیه که کسی بش عمل نمیکنه....به جامعه الان ما نگاه نکن اینا ب اسم خدا میرن جلو ولی اخرش کار خودشونو میکنن....
 

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
دقیقابرادردرکت میکنم.
مشکل همه مایعنی نسل مااینه که مثل پدرومادرامون نیستیم مامیخوایم حقیقتو خودمون قبول کنیم.
ایراداینجاست که کسانی که دین روبه ماانتقال دادن خودشون بیسوادن وازدین هیچ چی نفهمیدن.
مثال عرض میکنم.
اگرکسی اخلاق منوتو این سایت بدونه ومنوبشناسه قطعاخواهددونست که من همیشه به محدودیت هایی که درشهرم اعمال میشه معترض بوده وهستم.
دوچرخه سواری توی شهرمابرای بانوان ممنوعه.یه روزیکی ازاین روحانیونو توی خیابون جلوشوگرفتم وگفتم وبعدازاجوالپرسی وایناازش پرسیدم که چراممنوعه؟
اینجورگفت:
زنهاغلط میکنن که درشهرامام رضابخوان دوچرخه سواری کنند.گفتم علتش چیه خب؟
فرمودندکه حدیث هست که سوارشدن زن برمرکب اسب وشترمثل سوارشدن برمرکب شیطانه وازاینجورچیزا!!!!
هدفم ازگفتن مطلب بالااین بودکه شماهیچ وقت نمیتونی ازطریق اینهابه حقانیت دین ومذهبت پی ببری.ایناخودشونم نمیدونن دارن چی میگن!
ولی من خودم به این که دنیامزرعه آخرته باوردارم.ماچندصباحی هستیم وبعدشم میریم.
من خودم سخنرانی های آقای حسن رحیم پورازغدی وهمچنین دکترغلامحسین دینانی روازتلویزیون دنبال میکنم.وبه نظرم هم عقلانی حرف میزنند.
اگه شماهم دوست داشتین توصیه میکنم شماهم ببینید.
ویکی دیگه هم من خودم به نظم بدن انسان وهرچیزی که دوربرم هست که می اندیشم نمیتونم قبول کنم اتفاقی بوده.یک کارمهندسی شده پشتش بوده که نیازبه تفکروتعمق داره.
یکیش فلسفه درد.که به مااخطارمیده که اون عضومریض روبهش رسیدگی کنیم.
و...!
ایناشایدذلیل علمی داشته باشه ولی اتفاقی همش مکانیزه نشده.
درضمن تحسین میکنم عملت روکه میخوای حقیقتو خودت کشف کنی.
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اشکال اسلام اینه ک وارد حوزه هایی ک بهش مربوط نیس شده.واسه همین شده ی عامل سوءاستفاده و همه اونایی ک دنبال حقیقتن هرروز بهش بدبین تر میشن
من بخلاف آقای ... معتقدم دین کاملا از سیاست جداست
و ب جمله سیاست ما عین دیانت ماست واقعا بی اعتقادم
الان حرف من حرف دینه اما سیاسی برداشت میشه
چون از دین میتونن ب قدرت برسن میتونن ازین حرفای دینی من سوءاستفاده کنن ب بهم ضربه بزنن و حس قدرت طلبی یا رسیدن ب ی جایگاه بهتر و ... رو بدست بیارن.درحالی ک دین این موضوعو نفی میکنه
دین ی موضوع کاملا شخصیه و دستوراتش هم شخصیه
دین ینی اخلاق.ینی برنامه نظام مند اخلاقی . اخلاقیات هم ک مطلقه پس همه ادیان باید یکی باشن و هرگز در تناقض باهم نباشن
الان اینا ک بخورد ما میدن ن من و تو! تو همه جای دنیا فقط واسه سوءاستفاده خودشونه ک هرجا نتونستن با عقل و منطق قانعمون کنن برچسب دینو روش بچسبونن

من ب وجود خدا اعتقاد دارم.و ب عدالت محضی ک ناشی از قوانین طبیعته-ینی پست محسن در بالا بطور کامل-البته واسه من زمین و حیوونا بی ارزش نیستن!!
منم میگم با دیدن ی بلور برف ک تو کسری از ثانیه آب میشه میشه خدا رو دید و وجودشو باور کرد
اگه ازم بپرسی فلانی ک فلج مادرزاده چ گناهی کرده و کجاش عدالته میگم نمیدونم!! هنو خودم دنبال جواب خیلی سوالات هستم!
...

من یه بار توی دانشگاه این سوال رو از استادم پرسیدم
میدونی چی کفت
گفت این برمیگرده به پدر و مادرش و کلی عوامل ژنتیکی که دخیل هستن ....یعنی این گناه و این اتفاق به گردن پدر و مادر اون فرزند هست که این اتفاق افتاده
 

aozita

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود سعید جان.
مخلص نه میخام تو رو پند و اندرزی کنم. نه کتابی بهت پیشنهاد میکنم که آخرشم چیزی یاد نگیری، هیچگونه نسخه ای برات نمیپیچم. چون حتما خودت به اندازه ی کافی مطالعه داشتی که به این جا رسیدی.
اومدنت رو به جمع آگنوستیک‌ها تبریک میگم:D
برعکس حرف هر دو گروه تندرو(مذهبی‌ها و آتئیست ها) که یکی مطمئنه خدا هست و یکی مطمئنه خدا نیست( فقط احمق ها میتونن اینقدر مطمئن حرف بزنن) ....ندانم گراها خیلی با منطق و متعادل هستن.
من انسانم،... نه برده ی کسی هستم و نه اشرف مخلوقات و نماینده خدا بر روی زمین. تا میتونی به همه چی شک کن، آزاد و رها باش. تنها چیزهایی که بنظرم مهمه عشق ورزیدن هست و بقول نیچه ابر انسان بودن.
منظورت ازینکه تا میتونی ازادو رها باش یعنی چی؟ یعنی تا میتونی گشاد باش.خخخ
عشق ورزیدن خیلی سخته میدونی یعنی چی اگه بخای عشق بورزی به همه چی اول باید خودتو فراموش کنی والا میشه همون گشاد بودن خخ
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
مارال به نظرت یه دین کامل فقط مخصوص مشخص کردن طریقه رابطه ما با خداس
یعنی خدا بیاد به اسم اسلام فقط بگه چجوری با من حرف بزنید
خدا بیشتر از نمازو روزه و حجاب دنبال یه حکومت عادلانه بود..ولی این تنها چیزیه که کسی بش عمل نمیکنه....به جامعه الان ما نگاه نکن اینا ب اسم خدا میرن جلو ولی اخرش کار خودشونو میکنن....


من تو هیچ جمله ای نگفتم وظیفه دین مشخص کردن طریقه رابطه ما با خداست:|
گفتم بیان اخلاقیات:دروغ بده صداقت خوبه دزدی بده بخشندگی خوبه
و اینا بنظر من مطلقه
دروغ مصلحتی مثلا چرته!!
 

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
منظورت ازینکه تا میتونی ازادو رها باش یعنی چی؟ یعنی تا میتونی گشاد باش.خخخ
عشق ورزیدن خیلی سخته میدونی یعنی چی اگه بخای عشق بورزی به همه چی اول باید خودتو فراموش کنی والا میشه همون گشاد بودن خخ

منظورم این بود؛ هرکس به اندازه‌ی شعورش به سخنان و اتفاقات اطرافش نگاه میکنه. شما بفرما بندگی کن و اسیر باش، روی سخنم با شما نبود، ایشون خودش میفهمه منظورم چیه.
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
دوچرخه سواری توی شهرمابرای بانوان ممنوعه.یه روزیکی ازاین روحانیونو توی خیابون جلوشوگرفتم وگفتم وبعدازاجوالپرسی وایناازش پرسیدم که چراممنوعه؟
اینجورگفت:
زنهاغلط میکنن که درشهرامام رضابخوان دوچرخه سواری کنند.گفتم علتش چیه خب؟
فرمودندکه حدیث هست که سوارشدن زن برمرکب اسب وشترمثل سوارشدن برمرکب شیطانه وازاینجورچیزا!!!!

شهر ما ک فوق العادس!!!!!!
اومدن ایستگاه دوچرخه زدن ک ملت با دوچرخه رفت و آمد کنن
اونوقت استفادشو واسه خانوما ممنوع کردن
:|
 

rahmati8829

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شهر ما ک فوق العادس!!!!!!
اومدن ایستگاه دوچرخه زدن ک ملت با دوچرخه رفت و آمد کنن
اونوقت استفادشو واسه خانوما ممنوع کردن
:|

بیشتر این چیز هایی که میگید ربطی به دین نداره بعضیها که از یکسری چیز خوششون نمیاد نمیدونن چطور عقیده خودشون رو تحمیل کنند یه چیز به دین اضافه میکنند.
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام عشقم :D

سعید کپی همین حالت برای خودم پیش اومده، تعریف و توضیح و غیره نمیدم فقط بگم کاملا میفهمم چی میگی.



رفیق من،شما میتونی از "قوانین عدالت" شروع کنی و به اون درجه خالص و فهم حقیقت که دوست داری یا به نفعت ـه برسی.

قوانین عدالت Base و پایه ی اصلی اینکه اصلا چی هستیم و نیستیم و خدا کیه و فلان و بیسار رو مشخص میکنه و اگر کسی رو دیدی حتی اگر همه بگن این بهترین آدم کره ی زمینه، ولی تو احساس کردی که عدالت در رفتارش نیست یا بعضی جاها به صراحت عدالت رو نقض میکنه، اون فرد به طور کامل در مسیری "غیر" از حقیقت قرار داره.




حالا قوانین عدالت چی هستن؟ باید فکر کنی و بهش برسی.نه اینکه من میدونم و یا ادعایی دارم، ولی یه چیزایی که میتونم رو کمکت می کنم»
شاید مسخره به نظر بیاد ولی من از دبیرستان بود که از اینجا ها شروع کردم:

قوانین عدالت با قوانین طبیعت 1ـی هستند.

مثلا اول قانون پایستگی انرژی که میگه = انرژی بوجود نمیاد و از بین نمیره،بلکه از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه.
این قانون رو میتونی رو اعمال ما انسان ها بررسی کنی.یعنی هیچ عملی در جهان وجود نداره تو انجامش بدی،و بی فایده یا پوچ یا کاملا خنثی باشه.قطعا یه جایی اثر خودش رو میزاره.میتونی رو نظریه باترفلای افکت (اثر پروانه ای) تعمیمش بدی.یعنی قطعا هر کاری (هر عملی) انجام بدی،اثرش میمونه و هست ولی به اشکال مختلف تبدیل میشه.و در آخر رو زندگی تو یا دیگران اثرش ـو میزاره.


یا مثلا قانون هر عملی عکس العملی دارد،به همان اندازه و در خلاف جهت آن »
با این قانون هم میتونی عدالت رو معنی کنی،مثلا اگر من کاری انجام دادم عکس العملش هم وجود داره.
این قانون همون قانون فنر ـه،یعنی تو هر عملی انجام بدی،عکس العملش مثل یه فنر برمیگرده به خودت.
دنیا رو مثل یه ابر فنری شکل فرض کن که ما داخل این دنیا هستیم و این ابر فنر مانند دور و برش رو گرفته،تو هر کاری کنی،مثل یه موج میره میخوره به اون ابر و دوباره همون عمل (انرژی) فقط با اشکال مختلف(مثل قانون پایستگی و به همون اندازه) به تو برمیگرده و بر روی خودت اثر میزاره.


یا مثلا من از شکستگی یک جسم در اثر خستگی (جسمی که تو یه سیکل 1میلیون بار شرکت کنه و سپس تحملش کم بشه و بشکنه) این نتیجه رو میگیرم که تقلید یک کار بی هدف،آروم آروم جسم و روحت رو به ورطه ی خستگی و شکست میبره (دقیقا همین اتفاقی که واسه تو افتاده)
حتی اگر بری دقیق تر بخونی خستگی در مکانیک چیه،واست شاید جذاب تر هم بشه.


مثلا شاید عجیب باشه واست ولی من از "اینرسی" هم میبینم که میشه بررسی کرد چرا آدم عادت میکنه به یه کار ،،، و چرا دیر شروع میکنه به عادت کردن به یه کار!!

یا خیلی چیزای دیگه
مثل قانون برابری که تو خیلی جاها هستش
مثلا اگر احساس کردی یه خدا بهت معرفی کردن که این ایرادات رو داشته،خدا رو خط بزن و یه خدای صحیح و بی ایراد تر بساز برای خودت
یا مثلا اگر میخواستی خیلی بزرگ تر به مسائل فکر کنی یه خدای بی نقص و کامل بساز و حالا شروع کن بگو مثلا این فقیر تو خیابون رو چطور میتونی با عدالت خدای زیبای خودت،توجیه کنی؟ سپس شروع میکنی مثلا از قانون عکس العمل،یا انرژی و غیره یه تعریفی از دنیای آخرت و معاد و غیره برای خودت میسازی.

یا هر جور صلاح میدونی!


و خیییییییییییییییییییییییلی مسائل دیگه مثلا تو با دیدن یه صحرا و یه دشت سرسبز،و دیدن حیوونای اون منطقه و طرز رفتارشون،از 2چیزی که به نظر ما بی ارزشن (حیوونا و زمین) میتونی حتی خدا و انسانیت و آخرت رو هم اثبات کنی

مثلا میگن تو قرآن گفته به فلان جا دقت کن و فلان چیز نظاره گر باشه و اینها.همش برای اینه که چک کنی چی درسته و اصل چیه.



خلاصه بگم»
من شخصا همه چیز رو در ذهنم خط زدم و از نو نوشتم،چیزایی هم که نوشتم از قوانین طبیعت،رفتار غریزی ما و حتی حیوانات و مخلوقات هستش،قوانین زیبای فیزیکمون و هرچیزی که احساس میکردم عدالت رو معنی میکنن.




امیدوارم بدردت خورده باشه جیگگگگرررر :D :heart:

سلام محسن جان...مخلصیم
داداش این بولد قرمز یعنی چی؟؟! خب اگه قراره من خدا رو بسازم،که این میشه ی خدای مصنوعی که!! پس حقیقت خدا کجا میره؟ یعنی اونی که واقعا وجود داره؟؟
مثلا فرض کن من بابام رو ندیدم....بچه بودم گم شدم.بیست سال ی تصوری از بابام از شکل و قیافه و رفتارش تو ذهنم برا خودم درست کردم،بعد 20 سال میبینمش و میبینم که زمین تا اسمون با تصورات من فرق داره! ایا این حسن بوده که من از بابام ی فرشته زیبا درست کردم؟؟؟ یا اصلا نه ی ادم بدجنس و بدقیافه درست کردم بعدا دیدم که خیلی ماهه.این ربطش به حقیقت چیه؟ من فقط داشتم تو این 20 سال تو وهم و خیال زندگی میکردم بجای اینکه برم حداقل دنبال عکسی از بابام بگردم!
 

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یه بار توی دانشگاه این سوال رو از استادم پرسیدم
میدونی چی کفت
گفت این برمیگرده به پدر و مادرش و کلی عوامل ژنتیکی که دخیل هستن ....یعنی این گناه و این اتفاق به گردن پدر و مادر اون فرزند هست که این اتفاق افتاده
البته که یک سری چیزهارو میشه پیش بینی کرد و جلوشون رو گرفت و حتی با علم امروزه دستکاریشون کرد. اما بعضی وقتا هم مقصر والدین نیستن و گناهش به گردنه طبیعته.
طبیعت هم ناقصه و هم بی‌رحمه.
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام سعیدجان
پیشنهاد میکنم با کتاب های استاد شهید مطهری شروع کنی
پی دی اف کتاب ها هم تو باشگاه هست
www.www.iran-eng.ir/showthread.php/561138-تاپیک-جامع-آثار-شهید-مطهری

اول هم از کتاب توحید شروع و این نکته رو هم مدنظر داشته باش که این کتاب ها حاصل پرسش و پاسخ اساتید دانشگاه پزشکی تهران با شهید مطهری هستند پس باید ان ها رو با تعمق و تفکر بیشتری مطالعه کنی
اگر هم سخته برات پی دی اف رو بخونی من کتاب رو دارم هروقت اومدی اهواز منزل خواهر قبلش خبرم کن تا هم روی گلت رو ببینم هم کتاب رو تقدیم کنم:smile::gol:

سلام مسعود جان
ممنونم ازت.
ببین من میخوام صدای مخالف رو هم بشنوم.اینکه ی حصاری از کتب اسلامی دور خودم بکشم و همه به به و چه چه از اسلام بکنن رو نمیخوام.میخوام ببینم مثلا مایکل، پیتر، فلانی و فلانی هم چی گفتن...اینجوری ارزش کار و تحقیق بیشتر میشه.
 

Similar threads

بالا