گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

n desiener

عضو جدید
دخترکم....
حواست به دلــــــــــــــــــــــــت باشد…
آن را هر جایی نگذار
این روزها دل را می دزدند..
بعد که به دردشان نخورد..
جای صندوق پســـــــــــــت!!
آن را در سطل آشغــــــــــال می اندازند!!!
و تو خوب می دانی دلی که المثنی شد!
دیگر دل نمی شود
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]تقصیـــــــر کیسـت

[/FONT]
[FONT=&quot] عاشقـــانه هایی که اتفـــاق نیوفتـــاد ؟!
[FONT=&quot] لــب هایی که بــــوسیده نشـــد؟!

[FONT=&quot] و آغــــوشی که برای ِ خستگـــی هایم بــاز نشــد؟!
[/FONT][/FONT][/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]نمیگویم از تنهایی خویش تا کسی دلش به حالم بسوزد ، نمیگویم از غمهای خویش تا کسی دلش به درد آید[/FONT]
[FONT=&quot]من که میدانم کسی نمینشیند به پای درد دلهایم ، اینک دارم با خودم درد دل میکنم[/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]دلم گرفته ، رنگ و رویی ندارد برایم این لحظه ها ، حس خوبی ندارم به این ثانیه ها[/FONT]
[FONT=&quot]میدانم کسی نمیخواند غمهایم را ، [/FONT]
[FONT=&quot]میدانم کسی نمیشنود حرفهایم را ، [/FONT]
[FONT=&quot]حتی اگر فریاد هم بزنم کسی نگاه نمیکند دیوانه ای مثل من را[/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot].[/FONT]
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] یـــــادم باشــد

[/FONT]
[FONT=&quot] غـــم ها و دلتنگـــی هایم را در همیـن مــ ــــاه جـا بگــذارم
[FONT=&quot]خاطــرات ِ تلــخ ِ گذشتــه را به بـــاد ِ فرامــوشی بسپـارم
[FONT=&quot]آدم هــایی که باعــث شکستنـــم شدنــد را از حافظــــه ی دلــــم پاکــــــــــــــ کنـم
[FONT=&quot]و[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ســـال نـو [/FONT][FONT=&quot]را جـــور ِ دیگـری آغــاز کنـم[/FONT]
[FONT=&quot]ســالی که بتــــــوانم[/FONT]
[FONT=&quot] از [/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot]اعتمـــــاد [/FONT][FONT=&quot]بگــویم [/FONT]
[FONT=&quot]از رویــاهایی که به حقیقــت پیوستنـد[/FONT]
[FONT=&quot] و از بـــی حــس نبـــودن قلبــی که زنــــده شـد به [/FONT][FONT=&quot]عشــــــق[/FONT][FONT=&quot] [/FONT]
[/FONT][/FONT][/FONT]
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هستند کسانی که از شدت دلتنگی به کما رفته اند ...
حرف نمیزنند ...
راه می روند ...
نفس میکشند ...
ولی چیزی حس نمیکنند !
فقط فکر میکنند و
فکر میکنند و
فکر میکنند ...!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها که همه چیز گران شده است

دیگر کسی خریدار حرف هایم نیست

همه چیز گران شده

قلب ها گران تر از همه

سیری چند دل می فروشی؟

یا که بهای قلب شکسته چقدر است؟


 

hossein.8667

عضو جدید
ﺩﻝ ﺗﻨﮕﻢ
ﺑﻪ ﻗﺎﻋﺪﻩ ﯼ ﯾﮏ ﺳﻔﺮ
ﭘﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ
ﭘﺮ ﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ
ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﯼ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱﻫﺎﯼ ﺭﺍﻩ ﺷﺐ
ﮐﺎﻓﻪﻫﺎﯼ ﺧﻤﺎﺭ ﺩﺭ ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ ﺷﺐ
ﺩﻝ ﺗﻨﮕﻢ
ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ
ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ
ﺑﺎﺯ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ
ﺩﻝ ﺗﻨﮕﻢ
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
هیــس !
کــــمی آرامــــتـــر تنـــــها شــــو
بی صـــــدا تــــر بـــشــــکــــن
آهــــســــتــــه تـــر سراغـــــش را بگـــــیـــــر
مـــمــــکــن است بــــیـــدار شــــود
وجــــــــدان نــــــداشتــــــه اش !


 
دوست دارم یک شبه ، هفتاد سال پیر شوم
در کنار خیابانی بایستم…
تو مرا بی آنکه بشناسی ، از ازدحام تلخ خیابان عبور دهی…
هفتاد سال پیر شدن یک شبه
به حس گرمی دست های تو
هنگامی که مرا عبور میدهی بی آنکه بشناسی،
می ارزد..!
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
تو را دوست دارم چه فرق می کند که چرا یا از چه وقت یا چطور شد که ...
چه فرق می کند ...؟
وقتی تو باید باور کنی و نمی کنی
و

من باید فراموش کنم که نمی کنم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زنـدگــی انـگــار
تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن !!
هـرچــه مـن صبوریمیکـنـم
او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام
هـول میزنــد
بـــرای ضـربــه بـعــد .... !
کـمـی خـسـتــگـی در کــن ، لـعـنـتـــی ...
خـیــالـت راحـت !!

خـسـتـگــی ِ مــن
بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی شـود
...

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]وای خدای من دلم چرا آرام نمیگیرد [/FONT]
[FONT=&quot]دلم تنهایی میخواهد با یک عالمه گریه . .[/FONT]
[FONT=&quot]دلم آغوش گرم میخواهد .. با دستی که اشک هایم را پاک کند[/FONT]
[FONT=&quot]خدای من از تمام دنیایت همین را میخواهم . . .[/FONT]
[FONT=&quot]قول میدهم دیگر هیچ نخواهم[/FONT]
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
در این شب سرد دلم یه عالمه تو میخواهد
که در اغوشت بگیرم
ولی تو نیستی و من
در آغوش خودم هستم،
من خودم را در آغوش گرفته ام...
نه چندان با لطافت...
نه چندان با محبت...
اما وفادار وفادار !!!!!!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]گاهی دور خودت دیواری از تنهایی بکش، نه برای اینکه مردم را از خودت دور کنی، بلکه تا بتوانی بدانی چند نفر برای دیدنت دیوار را خراب می کنند."[/FONT]
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
تو را دوست دارم
به اندازه نگاه کودکی به بادبادک در رفته اش در باد...
(آوا)
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] از زمان های گذشته تا حال حاضر مردم وسایل خود را در امن ترین جا قرار می دادند حالا بهتر نیست ما دور خود یک دیوار بلند بکشیم یا بهتر است بگویم یک قلعه بسازیم[/FONT]
[FONT=&quot]سربازانی از جنس غرور و تکبر برای مراقبت از خود بگماریم[/FONT]
[FONT=&quot]و خود در بالا ترین برج بر تخت بنشینیم[/FONT]
[FONT=&quot]و انجاست که ارزشمند ترین دارایی مان (قلبمان)در تیرس دشمنان نیست[/FONT]
[FONT=&quot]توجه داشته باشید پری رویا هاو شاهزاده غصه ها[/FONT]
[FONT=&quot]از هزاران مانع عبور می کند تا به ما برسد! [/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]تنها بودن قدرت می خواهد[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]واین قدرت روکسی به من داد[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]که روزی میگفت تنهایت نمی گذارم[/FONT]
 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی اوقات ...
باید ساکت بود ...
باید هیچ نگفت ...
گاهی اوقات ...
باید صبر کرد ...
و فقط شاهد بود ...
حتی اگر تصور از پایانش خوب نباشد ...
گاهی اوقات ...
باید بعد از دویدن و نافرجام ماندن ،
گوشه ای ایستاد و فقط تماشا کرد ...

گاهی اوقات ...
فقط باید بقیه اش را بسپرید دست خدا
... همین !
 

ayda_r

عضو جدید
می دانی مردانگی از نگاهِ یک زن چیست ؟
به خیالت جیبِ پر پول و هدیه هایِ آنچنانی
رستوران هایِ کلاس بالا و سیگار و مشروب
در نگاهِ تمامِ دخترکان فهیم،
این ها نیست مردانگی ......
مردانگی همه اش خلاصه می شود در یک کلام
امنیت !!
می دانی چیست؟
محکم دستش را گرفتن
با دیوانگی هایش زندگی کردن
احساسِ زنانه اش را فهمیدن
امنیت یعنی
دستت را که می گیرد
صورتت را که می بوسد
بداند ناب تر از دست هایِ تو دستی نیست
بداند ماندی تر از نگاهِ تو
چشمی نیست
بداند
برایِ بوسه هایش مرز نمی گذاری
برایِ خنده هایش می خندی
برایِ گریه هایش شانه می شوی
بداند برایِ راست گفتن
مستی نمی خواهی
بداند برایِ لحظه هایِ تنهاییت
سیگار نمی خواهی
بداند که می دانی
برایش بالاترین رستوران
شاید در پایین ترین نقطه ی شهر باشد
اصلا هرکجایِ شهر
اگر تو باشی همه جا لوکس ترین
جایِ ممکن می شود.......
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
وقتـ ــی حـــس میـ ــکنم

جایــے در ایــטּ ڪُره ے خآڪے

تــو نَفـس میڪشـے و مَـטּ

از هــَماטּ نَفـس هایـَت

نَفَـس میڪشَم

آرام مــی شَوَم

تـو بــآشـــــ

هـوایـَتــــ ! بـویـَتــــــ

بَـراے زنده مانَـدَنَـمــــــ ڪافـــے ست ..
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم می سوزد
برای نیمکت های شکسته
برای گنجشک های تشنه
برای بستنی های آب شده بچه ها
دلم می سوزد
که دلی نمی سوزد
برای دل سوخته ام !
 

karba

عضو جدید
از آن بودن ها میخواهم که باشی تا پایانِ دنیایِ خدا باشی تا نفس هست تا زندگی جریان دارد ... وَ باشم تا پایانِ بودنت
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا