گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگي چون قفسي ست
قفسي تنگ پر از تنهايي
چه خوب است لحظه ي غفلت آن زندانبان
بعد از آن
پرواز...
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلتنگم
دلتنگ آن همه سال های دور وُ دراز
سا ل های کوچه پس کوچه های سَرکَهریز*
سال های بهانه و گریه
آنگاه که باد بشارت باران بود و
رؤیا هایم هنوز
کال بودند و
من؛
حتی؛
طعم ساده ترین واژه هایم را
در کور سوی چراغی دور
جستجو می کردم و
بی هراس هر آنچه بود؛
جنوبی ترین ترانه هایم را
در باد فریاد می کردم.
افسوس!!!
چه ساده رؤیاهای کودکیم را
بر باد داده ام.
باور کنید تشنه ام؛
آهای!
رهگذران دل سپرده به باران!
پیاله ای ز شب پر از ستاره یتان
برای من کافیست.


 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما آدم‌ها موجودات عجیبی‌ هستیم وقتی‌ میگوییم تنهایم بگذار
یعنی‌ ، بیش از همیشه به وجودت احتیاج دارم . . .
 

sweetest

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزیـــــــــــز دلم

زندگی من به اندازه کافی شبیه فیلم های هندی
بی سرو ته است
تو دیگر
پشت درخت های تقدیر و حادثه پنهان نشو!!!
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنهام.............
بدجور دلم گرفته.....
هوای گریه دارم......
شونه هایت برای گریستن کم دارم....
 

k.mohammadi

کاربر بیش فعال
در این شب سیاه...



در این سکوت تلخ...




در این دریای غم انگیز بی بهار...




دستی کجاست تا به روی من...




دروازه های طلائی شهر




عشق را بگشاید؟




قسم به عشق لیلی...




به اشک زلال مجنون...




به دل پر از غم یوسف...




به چشمان منتظر شیرین...




ودستان پر مهر فرهاد...




با تمام وجود دوستت دارم...
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
به دستهایم می نگرم
و خالی ِ انگشتانم

که می گوید :
تو رفته ای و من
بیهوده ...

به انتهای یاد تو
در باران

خیره مانده ام !
دوباره ...
تنگ می شود دلم !
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهـــــی آدم دلـــــش میخواهد کفش هایش را در بیاورد،
یواشکــــی نوکـــــ پا نوکــــــ پا از خودش دور شـــــــــود،
بعد بزند به چاکـــــــــــــــ ...
فرار کند از خودشـــــــــــ ...

__________________
 

k.mohammadi

کاربر بیش فعال
دلم همچو آسمان،

پر از ابرهاي بارانيست،


اي کاش دلم امشب بگريد،،،

شايد که بغض عشق در چشمانم بشکند...

 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر روز گمم می کنی ...

هر روز پیدایم می کنند !

هر روز گم میکنم خود را ...

پیدایت كه می کنم ...

.

.

.

نگاهت مي كنم ...

خيره

خيره

خيره

باورم نمي شود ...

اينقدر عاشقم !!!
 

*ATON*

عضو جدید
آه مگذار ، كه دستان من آن
اعتمادی كه به دستان تو دارد به فراموشیها بسپارد
آه مگذار كه مرغان سپید دستت
دست پر مهر مرا سرد و تهی بگذارد
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
انتظار را از کوچه های ِ بن بست بیاموز

که دل خوش به تماشای ِ هیچ رهگذری نیستند

چشم به راه آمدن ِ کسی می نشینند که

اگر بیاید ، ماندنی ست...
 

k.mohammadi

کاربر بیش فعال
گـاه گاهـی دل من می گیرد

بـیـشـتر وقـت غروب

آن زمان که خدا نـیـز پر از تـنـهایـیـست

من وضـو خواهم سـاخـت

از خـدا خواهم خواست که تو تـنها نشوی

و دلـت پر ز خوشی های دمادم باشد
 

Reyhana.A

کاربر بیش فعال
همیشه عاشق تنهاست
ودست عاشق در دست ترد ثانیه هاست
و او وثانیه ها می روندآن طرف روز
و او وثانیه ها بهترین کتاب جهان را
به آب می بخشند
وخوب می دانند
که هیچ ماهی هرگز
هزارویک گره رودخانه رانگشود

سهراب
 

k.mohammadi

کاربر بیش فعال
شاید روزی شاخه ی درختی شوم

و از پشت پنجره چشمانت

شبانه روز زل بزنم به احساست

اما تو آنقدر چشم به راه دوخته ای

که به گمانم

چشمک های عاشقانه

گاه و بیگاه

مرا

نبینی
 

yassi66

عضو جدید
کاربر ممتاز
روز رفتنــــــــت را به خاطــــــــــر داری ؟

کفــــــش هایــــت را بغل کــــــــرده بــــودی . . .

مبـــــادا صدایـــــش گوش هایـــــم را آزار دهـــــــــد ! ! !

نـــــوک ِ پا ، نـــــوک ِ پا دور شــــدی

از همیـــــن گوشــــهـ کنــــار.....
 
آخرین ویرایش:

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
حرفهائی هستند که

اگر نگویی می میری

اگر بگویی می میرند !

تا ابد در دلت می مانند

و با تو زندگی میکنند

بی آنکه گفته شوند . .
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
کنار آخرین مکث ماه
قدم هایم ناتمام می ماند
در کجای زمین
در کجای چشم انتظاری رو به ماه
در کجای دستهای سرگردان مادرم
فراموش می شوم ؟
در شب باران و عشق
در شب آخرین مکث ماه - مادر
انگشت را به سمت ماه بگیر
من آنجا خواهم مرد
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا