گفتمان معماری ...

[mastaane]

سلام به دوستان عزیز معمار
من فوق دیپلم معماری هستم و دارم برای کارشناسی میخونم اما هنوز زمینه ی مورد علاقه ام رو به دلیل علم و تجربه ی پایین تو این رشته پیدا نکردم.اما زمینه ی هنری خوبی دارم و نقاشی هم میکشم دوست دارم زودتر کار کنم ولی نمیدونم از کجا شروع کنم و تو چه زمینه ای از معماری بیشتر تلاش کنملطفا راهنماییم کنید...

 

[ارسن]

هیشکاره
اخه من اشتباهی امدم این رشته.هرچقدرجلوتر امدم علاقه مند نشدم ک نشدم.الانم واقعا نگران اینده کاریمم اخه ترم اخرم.
من رشته موردعلاقم عمران بودولی به خاطرنداشتن راهنمارشته موردعلاقموانتخاب نکردم.
دوستان اگه میتونن کمکم کنن ممنون میشم.

 

[Mandan]

هیشکاره
اخه من اشتباهی امدم این رشته.هرچقدرجلوتر امدم علاقه مند نشدم ک نشدم.الانم واقعا نگران اینده کاریمم اخه ترم اخرم.
من رشته موردعلاقم عمران بودولی به خاطرنداشتن راهنمارشته موردعلاقموانتخاب نکردم.
دوستان اگه میتونن کمکم کنن ممنون میشم.

سلام دوست عزیز
به نظر من هر چه زودتر رشته تونو عوض کنین و دنبال رشته مورد علاقه تون برید. هیچ وقت واسه این کار دیر نیست.
(سعی کن چیزی رو که دوست داری به دست بیاری. وگرنه مجبور می شی چیزی رو که به دست آوردی، دوست داشته باشی)

 

[Mandan]

به نظر من از همون اوایل تحصیل توی معماری، باید زمینه ی مورد علاقه برای فعالیت رو انتخاب کرد. معماری عرصه های زیادی واسه کار داره که به دانشجوها حق انتخاب زیادی میده. طراحی منظر و طراحی معماری، انجام پروژه های تحقیقاتی، مرمت ابنیه تاریخی، انجام پروژه های فاز 2، نظارت و اجرای ساختمان و حتی ساختن ماکت و مدل سازی کامپیوتری.
من تقریبا خیلی از این کار ها رو تجربه کردم ولی از اونجایی که از اول به درس دادن خیلی علاقه داشتم، بعد از گرفتن ارشد معماری، به این کار مشغول شدم. اما این کار به تنهایی نمی تونه یه معمار رو خبره کنه یا اونو تو فعالیت های حرفه ای ارضا کنه. همیشه جای خالی بعضی از زمینه های دیگه احساس می شه.
کاش تو دانشگاه ها به دانشجوها تو استعداد یابی کمک بیشتری می شد و به آینده و هدفشون اهمیت مضاعفی نشون می دادن.

 

[nastaran-20]

من خیلی به دکوراسیون داخلی علاقه دارم
ولی یه چند وقتی هست که دارم به مرمت آثار تاریخی فکر میکنم اخه فک نکنم کسی باشه که به بناهای تاریخی اونجوری که هستن اهمیت بده نمونش یه بنایی هست به نام عمارت کلافرنگی که توی پارک قدس رشت یه جورایی جزو آثار باستانیه ولی برای مرمتش نمیدونید چه کاری با این بنا کردن درو پنجره های جدید و اصلا یه وضعی که نبینید بهتره چون اشکتون در میاد
من هر وقت از کنارش رد میشم انقدر عصبی میشم که دلم میخواد کسیو که مسئول این کار بوده رو خودم بکشم

 

[DDDIQ]

سلام به دوستان هنرمند معمارم
دوستان اگر به پست شروع کننده تاپیک نگاه کنید هدف دادن اطلاعات و مشاوره هست , به منظور تبادل اطلاعات برای شناختن شاخه هایی مختلف شغلی و نه صرفا پرسیدن علائق شخصی
لطفا دوستان اگر در مورد علائقشون صحبت میفرمائید توضیحاتی هم طبق همین روند پست استارتر ضمیمه پست بفرمائید تا دیگر دوستان هم از صحبت هاتون استفاده کنند
سپاسگزارم

پ.ن: پست هایی که این شرایط رو ندارند غیرتخصصی و خارج از موضوع تاپیک تلقی میگردند

سلام به معماران عزیز:
یکی از مشکلاتی که بعضیا دارن اینه که هنوز نمیدونن تو معماری که وسعتش خیلی زیاده میخوان چه شغلی داشته باشن و یا تو کدوم شاخه ادامه تحصیل بدن....
از شما دوستان عزیز میخوام که بگین چه شاخه ای از معماری رو میخواین ادامه بدین و هدف اصلیتون چیه؟یعنی دقیقا چه کاره میشین...تو اون شغل چه کارایی انجام میدین؟؟و باید تو چه چیزایی قوی باشیم که اون شغلو انتخاب کنیم و موفق باشیم!!!و از همه مهمتر اینکه علاقتون به چه درسی بیشتره که این شغلو انتخاب کردین.....
خب من فکر میکنم اگه این بحثو اینجا ادامه بدیم با خیلی از رشته ها و شغل ها آشنا میشیم و هدفمون مشخص تر میشه و میفهمیم اگه تو چه درسایی قوی هستیم یا علاقه داریم تو چه شغلی موفق میشیم....
از پیشکسوتان هم ممنون میشم اینجا بحث کنن بالاخره کلی اطلاعات دارن و به هدف نزدیکترن....

​

 

[zzeuss]

حتا اگر کل ایران هم مشغول به تحصیل در رشته معماری بشوند باز هم مشکلی برای معماران پیش نخواهد آمد... من چند تا رشته تخصصی رو دنبال کردم، فقط کسانی موفق می شوند که برای اون کار حسابی زحمت بکشند و بهش علاقه بسیار هم داشته باشند... با عرض پوزش بقیه باید بروند جلو و بوق بزنند... امیدورام بزودی این فرهنگ غلط مدرک گرایی هم از کشور جهان سوم ما از بین برود.و هر کس به علاقه و استعداد خود نگاه کند نه مثلا به اسم دهن پر کن مهندسی!(حالا هر مهندسی بود طوری نیست مهمه که آخرش آقا مهندس میشی هاهاها) هر چند معماری در مقایسه با مهندسی های دیگه مهندسی نیست و یک هنره و ریاضیات مهندسی هم در اون تدریس نمیشه( شاید یکی از علتای متقاضی زیادش هم همین باشه که از ریاضی خبری نیست

 

[baran270]

اخه من نمیدونم چرا فکر میکنید هر کی درس معماریو خونده میشه بهش گفت معمار؟

چرا نشه معمار؟

منظورتون چيه؟

 

[itorict]

بابا معماري هم شد رشته كه وقتي به يارو ميرسي ميگي رشتتون چيه؟ همچون با ناز هم ميگه معععععععععماري كه انگار داره it يا برق ميخونه. من نميگم معماري بده اتفاقا خودم هم بهش علاقه دارم ولي تو هر سايت و انجمني رفتم معماراش بيشتر ادا اصول در ميارن. واللللله.شي داداش

 

[#architect#]

بابا معماري هم شد رشته كه وقتي به يارو ميرسي ميگي رشتتون چيه؟ همچون با ناز هم ميگه معععععععععماري كه انگار داره it يا برق ميخونه. من نميگم معماري بده اتفاقا خودم هم بهش علاقه دارم ولي تو هر سايت و انجمني رفتم معماراش بيشتر ادا اصول در ميارن. واللللله.شي داداش

معماری رشته ای هستش که هر کسی ازش موفق بیرون نمیاد یه معمار باید خیلی دیگه از رشته ها رو هم بلد باشه و یه چیزایی ازش بدونه مثل برق وit نیست که حتماً 2*2=4 بشه همه هم این جوابو باید بدست بیارن.........
در کل دوست عزیز مقایسه رشته ها به این صورت کاره درستی نیست

 

[itorict]

معماری رشته ای هستش که هر کسی ازش موفق بیرون نمیاد یه معمار باید خیلی دیگه از رشته ها رو هم بلد باشه و یه چیزایی ازش بدونه مثل برق وit نیست که حتماً 2*2=4 بشه همه هم این جوابو باید بدست بیارن.........
در کل دوست عزیز مقایسه رشته ها به این صورت کاره درستی نیست

هنوز خيلي مونده معماري رو با اين دوتا رشته مقايسه كني نقاش يه همون ماكت ساز
هه هه خندمان گرفت . بهت پبشنهاد ميكنم يه سري به معرفي رشته ها بزن.رشته ي it رشته هست كه خيلي گستردگي داره و خيلي از درساي مهندسي برق و صنايع رو هم توي خودش ميگنجونه و يه يه رشته ي ميان رشته اي هست يعني ما داريم تو اين رشته نياز هاي مهندسين ديگه رو برطرف ميكنيم(يكي از كاراش) عزيز دلم دو دو تا چهارتا كه مال شماست و خيلي راحته رشته ي برق و مكانيك و it سه رشته ي سخت اول هستند توي دنيا.بشمار.
در واقع اين رشته يعني it صنعتيه كه دنيا بدون اون مثل دوران بوووووووووووووق عقب افتاده ميمونه. تازشم مثلا همين اتوكد شما كار كيه كار مهندسين محترم برنامه نويس و نرم افزار ماها هستش.صرف دوتا نقاشي كه نميشه گفت مهندسي. والله باباي من رشتش اقتصاده ولي نقشه ي خونمو رو اون طراحي كرده بايد ديد خيلي از نقشه هاي خيلي از مهندسين گرامي سر تر هست.بيشتر نميگم چون همه ميدونن
راستي شماها فك كنم رياضات مهندسي هم نداريد آره.همين دو دوتيي كه ميگيد.كه بچه ها از اول ابتدايي ازش ميترسن خوب بالاخره رياضي هست ديگه ابهت خودشو داره آره جونم آره

 

[helensj]

هنوز خيلي مونده معماري رو با اين دوتا رشته مقايسه كني نقاش يه همون ماكت ساز
هه هه خندمان گرفت . بهت پبشنهاد ميكنم يه سري به معرفي رشته ها بزن.رشته ي it رشته هست كه خيلي گستردگي داره و خيلي از درساي مهندسي برق و صنايع رو هم توي خودش ميگنجونه و يه يه رشته ي ميان رشته اي هست يعني ما داريم تو اين رشته نياز هاي مهندسين ديگه رو برطرف ميكنيم(يكي از كاراش) عزيز دلم دو دو تا چهارتا كه مال شماست و خيلي راحته رشته ي برق و مكانيك و it سه رشته ي سخت اول هستند توي دنيا.بشمار.
در واقع اين رشته يعني it صنعتيه كه دنيا بدون اون مثل دوران بوووووووووووووق عقب افتاده ميمونه. تازشم مثلا همين اتوكد شما كار كيه كار مهندسين محترم برنامه نويس و نرم افزار ماها هستش.صرف دوتا نقاشي كه نميشه گفت مهندسي. والله باباي من رشتش اقتصاده ولي نقشه ي خونمو رو اون طراحي كرده بايد ديد خيلي از نقشه هاي خيلي از مهندسين گرامي سر تر هست.بيشتر نميگم چون همه ميدونن
راستي شماها فك كنم رياضات مهندسي هم نداريد آره.همين دو دوتيي كه ميگيد.كه بچه ها از اول ابتدايي ازش ميترسن خوب بالاخره رياضي هست ديگه ابهت خودشو داره آره جونم آره

itorict عزیز نمیدونم ترم چندین که طرز تفکرتون اینه اما اولا بهتره یه تحقیقی راجع به هر رشته ای انجام بدین بعد انقدر کوته بینانه راجع بهش حرف بزنید
بهتره بدونید که رشته معماری هم 100% یه رشته میان دانشی و بسیار سخت(در سایر نقاط دنیا)و البته ایران هست به شرطی که طرف واقعا بخواد معماری بخونه نه به قول شما فقط کلاسشو بزاره (و البته این در مورد همه رشته های دیگه هم صدق میکنه) مثلا کاملا اینو بی غرض میگم که زمانی که من میخواستم انتخاب واحد کنم هر کی با مامانش قهر کرده بود رشته IT رو انتخاب میکرد چون مد شده بود قبلتر از اون زمانی که برادرم تازه میخواست کنکور بده تو هر خونواده یه نفر میخواست عمران بخونه باز چون مد شده بود الانم هر کی باز از مامان جونش قهر کرده تصمیم گرفته بره رشته معماری اما فک میکنین بین همه اینا چند نفر واقعا مهندس معمارو مهندس IT و مهندس عمران و غیره میشن؟ این مشکل ها ریشه ایه و بر میگرده به مملکت گل و بلبلمون و بعد فرهنگ بد چشم هم چشمی و وحشتناکی که بین مردممون هست و هیچکس تو این مملکت یه کاریو نمیکنه به این دلیل که دوست داره همه یه کاری رو اگه انجام میدن 100% برای اینه که چشم خاله کوچیکه یا دایی بزرگه کور شه و متاسفانه همه چنان ادعاشون میشه که انگار تو دانشگاهای UCLAیا کمبریج درس خوندن و اینه که هیییییییچ رشته ای هرگز تو ایران پیشرفت نمیکنه تا این وضع و فرهنگ غلط وجود داره پس شمام به خودتون خیلی فشار وارد نکنین تا هی بگید رشته کی بهتر از کیه چون همه رشته ها مکمل همن و کلا این طرز تفکرتون برای یه جوون تحصیلکرده و امروزی نگران کنندست
در کل فک میکنم به عنوان نسل جدید و تحصیل کرده بهتره کمی بزرگتر شیم و به جای این بحثای بیفایده که با گفتنشون نه من زاحا حدید میشم نه شما سازنده اتوکد
بشینیم انصافا درسامونو درست بخونیم و تلاش کنیم تا توی هر رشته ای که هستیم موفق باشیم و کار جدیدی ارائه بدیم نه این که همش تو فکر اون مدرکی باشیم که حتی اگه از شریفم باشه ماله یه دانشگاه ایرانیه که یه پول سیاه ارزش نداره و بخوایم الکی سرش سرو کله بزنیم
موفق باشید

 

[itorict]

آره حق با شماست من فقط داشتم تو رو اون ادعا در ميومدم وگرنه همين جور كه گفتم من به معماي علاقه دارم. در مورد چش هم چشمي هم بگم من از زماني كه مردم تو سر it ميزدن تا الان كه جا افتاده عاشقش بودم و ميدونم جز اين رشته انگيزه براي خواندن رشته ي ديگه ايو ندارم واسه همين تو كنكور فقط itرو انتخاب رشته كردم.فقط
در مورد تلاش براي درس خوندن هم بگم من هميشه توي كلاس رتبه اول و دوم بودم و توي كاراي عملي هم تا حالا چندتا از كارام به عنوان كار برتر توي نمايشگاهاي بزرگ استان هم شركت داده شده(البته توي دبيرستان و راهنمايي)الان كه تازه كارم....
برو بچه هاي معمار خسته نباشيد بشينيد درس بخونيد خيلي هم مثل عمه ي من نگيد مععععععععماري ميخونم.خوبيت نداره به خدا

 

[helensj]

آره حق با شماست من فقط داشتم تو رو اون ادعا در ميومدم وگرنه همين جور كه گفتم من به معماي علاقه دارم. در مورد چش هم چشمي هم بگم من از زماني كه مردم تو سر it ميزدن تا الان كه جا افتاده عاشقش بودم و ميدونم جز اين رشته انگيزه براي خواندن رشته ي ديگه ايو ندارم واسه همين تو كنكور فقط itرو انتخاب رشته كردم.فقط
در مورد تلاش براي درس خوندن هم بگم من هميشه توي كلاس رتبه اول و دوم بودم و توي كاراي عملي هم تا حالا چندتا از كارام به عنوان كار برتر توي نمايشگاهاي بزرگ استان هم شركت داده شده(البته توي دبيرستان و راهنمايي)الان كه تازه كارم....
برو بچه هاي معمار خسته نباشيد بشينيد درس بخونيد خيلي هم مثل عمه ي من نگيد مععععععععماري ميخونم.خوبيت نداره به خدا

شما مطمئن باشید تور شته شمام کم هستن کسایی که مثل شما علاقه مند و درسخون باشن اما بالاخره همین تعداد کم هم وجود دارن و مطمئن باشین تو رشته ما و تو این جمع هم هر چند کم(مثل همه رشته ها)اما هستن بچه هایی که زندگیشونو گذاشتن واسه رشته خودشون (معماری)و حتی تو مسابقات بین المللی مقام اوردن
و ناراحت اون قضیه کلاس گذاشتنم نباشین و زیاد خودتونو درگیرش نکنین چون همون اکثریتی که برای همون قضایای چشم هم چشمی اینا رشتشونو انتخاب کردن تو همه رشته ها هستن حالا یا میگنIIIIIIIIIIITT میخونم یا میگن برررررررررررررق میخونم یا معمممممماری میخونم و مطمئن باشین خودشونم باور ندارن رشته ای که میخونن مناسبشونه
به امید اون روزی که همه ملت ایران فک نکنن معمارن و بساز بفروش نشن و یا فکر نکنن طراح داخلین خودشون خونه طراحی کنن و کار به دست معدود معمارایی که داریم بسپرن بلکه از این ساختمونای قوطی کبریتی خلاص شیم

 

[abolfaZZzl]

به نظر من بهتره عنوان تاپیکو این شکلی بنویسیم:
به ازای هر 1000نفر چندتا معمار نداریم!!!!
موافقین؟؟؟

 

[abolfaZZzl]

با حرفای خیلیهاتون موافقم چند وقت پیشهم بایکی ازاستادامون درمورد این موضوع بحث میکردیم.تعداد معمارای مدرکی خیلی بالا رفته والانم خیلی دارن خروجی میدن.(غیرانتفاعی،سماو چندتا...) تازه اینجا دانشگاه آزادداره بدون آزمون پذیرش میکنه(پیام میاد پذیرش دانشجو بدون آزمون)(آخه لامصب یه آزمونی ،چیزی،یه تعداد مشخصی)("بچه های آزاد" قصد جسارت ندارم)،دهنم آسفالت میشه وقتی پشت هم ازین پیاما میاد.من تویه شهرکوچیک زندگی میکنم (ترم آخرم)ولی همین الان سه تا معمار هستن(بماند که چنتایی هم درحال تحصیلن)، خب الان وضع آینده من چی میشه.
درسته هر کار بلد باشه میتونه گلیم خودشو از آب بکشه بیرون(ولی یسری شرایط دیگه هم تاثیر گذاره)بعدش اگه اینجا همه کاربلد باشن چی میشه؟
شاید بعدا یه تاپیکی چیزی رابندازم تاباهم برای انجام حرکات چریکی هماهنگ باشیم.

 

[n!mv]

با حرفای خیلیهاتون موافقم چند وقت پیشهم بایکی ازاستادامون درمورد این موضوع بحث میکردیم.تعداد معمارای مدرکی خیلی بالا رفته والانم خیلی دارن خروجی میدن.(غیرانتفاعی،سماو چندتا...) تازه اینجا دانشگاه آزادداره بدون آزمون پذیرش میکنه(پیام میاد پذیرش دانشجو بدون آزمون)(آخه لامصب یه آزمونی ،چیزی،یه تعداد مشخصی)("بچه های آزاد" قصد جسارت ندارم)،دهنم آسفالت میشه وقتی پشت هم ازین پیاما میاد.من تویه شهرکوچیک زندگی میکنم (ترم آخرم)ولی همین الان سه تا معمار هستن(بماند که چنتایی هم درحال تحصیلن)، خب الان وضع آینده من چی میشه.
درسته هر کار بلد باشه میتونه گلیم خودشو از آب بکشه بیرون(ولی یسری شرایط دیگه هم تاثیر گذاره)بعدش اگه اینجا همه کاربلد باشن چی میشه؟
شاید بعدا یه تاپیکی چیزی رابندازم تاباهم برای انجام حرکات چریکی هماهنگ باشیم.

باهات موافقم ، ولی بدون این مختص به همه رشته هاس(مثل بررررق ،ITTTTT)، چون شما رشتت معماری بیشتر روش حساس شدی ، باور کن تعداد معمارا 1/10 عمران ها هم نیست، اگه می بینی دانشگاه ها دارن بدون کنکور دانشجو می گیرن واسه اینه که واقعا واقعا تعداد دانشجوها کم شده ، مطمئن باش خیلی از این دانشگاه آزادا جمع میشن ، چون تعداد کم شده ، دهه 60 از اون مقطع رفته الان فشار کنکور روی ارشد اومده ، در ضمن معماری یه آرته ، مثل موسیقی ، هر کی دانشگاه بره موسیقی بخونه ، لزوما موزیسین خوبی نیست...

 

[m@hn@z.d]

نه دانشگاه خوب ملاکه نه استاد ...فقط بستگی به خود دانشجو داره...
یکی از دوستای من یه دانشگاه خیلی معمولی می خونه( اسم نمی برم) ولی به قدری اسکیس هاش عالیه که آزمایشی که شرکت کرده برا ارشد اسکیسش رو 75% زده .....
همیشه بهش می گفتم خوشششش به حالتون چه استادایی دارید...گفت: من و یکی از دوستام با هم تمرین می کنیم برای ارشد...بعدشم می خوایم بریم دکترا....
اصلاعات کلی معماریش هم خیلی خوبه....
پس همش هم دانشگاه و استاد نیست....
به نظر من بستگی به آدمش داره...علاقش و پشت کارش....
موفق باشید

 

[m@hn@z.d]

دعواست اینجا؟

به رشته های دیگه چیکار دارید...هر کی هر رشته ای دوست داره می خونه خب....
هر کی ندونه من یکی + چند تا از دوستای دیگم تو این فروم می دونیم که چه پدری ازمون در اومدئه تا پذیرش دانشکده ی معماری تو خارج رو گرفتیم....
تنها رشته ای که پرتفولیو + اسکیس تخصصی می خواد برای پذیرش معماری و گاهی هم مصاحبه...
همیشه می گن دانشکده های معماری امریکا سالی 30 نفر ورودی می گیره...3 نفر خروجی می ده

همیشه یکی از استادامون می گه: شما مسئولیتتون از یه پزشک هم بیشتره...جون مردم دست شماست....

 

[f&j]

سلام به نظر شما تجربه کارگاهی مهمتره یا آموزش های تئوری؟من الان در شرایطی هستم که میتونم یکی از اینا را انتخاب کنم و قطعا برای یکی دیگه وقت کافی نخواهم داشت شما جای من بودید چیکار میکردید؟

 

[sahar-architect]

سلام به نظر شما تجربه کارگاهی مهمتره یا آموزش های تئوری؟من الان در شرایطی هستم که میتونم یکی از اینا را انتخاب کنم و قطعا برای یکی دیگه وقت کافی نخواهم داشت شما جای من بودید چیکار میکردید؟

خب هر دوش لازمند و لازم و ملزوم هم
ولي من به شخصه تجربه كارگاهي خووب رو ترجيح ميدادم
بستگي به هدفتون از ادامه تحصيل داره

 

[f&j]

خب هر دوش لازمند و لازم و ملزوم هم
ولي من به شخصه تجربه كارگاهي خووب رو ترجيح ميدادم
بستگي به هدفتون از ادامه تحصيل داره

مسلما میخام طرح هایی که تو ذهنمه را در آینده پیاده کنم و گمون نمیکنم دیگه بیشتر از این طرف تدریس برم راستش خودمم کارگاه رو بیشتر دوست دارم ولی از لذت مطالعه تئوری م نمیتونم دست بکشم

 

[amir-]

سلام به نظر شما تجربه کارگاهی مهمتره یا آموزش های تئوری؟من الان در شرایطی هستم که میتونم یکی از اینا را انتخاب کنم و قطعا برای یکی دیگه وقت کافی نخواهم داشت شما جای من بودید چیکار میکردید؟

سلام
بستگی داره که تجربه کارگاهی یا اموزش تئوری از دید شما چی باشه؟
اگه واضحتر توضیح بدین، بیشتر میشه دربارش بحث کرد.

 

[f&j]

سلام
بستگی داره که تجربه کارگاهی یا اموزش تئوری از دید شما چی باشه؟
اگه واضحتر توضیح بدین، بیشتر میشه دربارش بحث کرد.

تجربه کارگاهی اینه که برم سر ی پروژه از صفر تا صد شا ببینم کنترل کنم همه کارشا کنم تحویل کارفرما بدم اموزش تئوری اینه که سر کلاس باشم تو سایت ای معماری داخلی و خارجی تو کتابخونه و آتلیه کار کنم و نهایتا با چند تا نشریه هم کاری کنم

 

[amir-]

تجربه کارگاهی اینه که برم سر ی پروژه از صفر تا صد شا ببینم کنترل کنم همه کارشا کنم تحویل کارفرما بدم اموزش تئوری اینه که سر کلاس باشم تو سایت ای معماری داخلی و خارجی تو کتابخونه و آتلیه کار کنم و نهایتا با چند تا نشریه هم کاری کنم

جسارتا میشه بپرسم خانم هستید یا اقا؟
اگه خانم هستین این موارد که درباره کارگاه فرمودین،به راحتی نوشتنش نیست(مشکلات خاص خودش رو داره که اگه شد بیشتر در موردش میگم)
ولی اگه به کارگاه علاقه دارید و خانم هستید میتونید توی دفتر فنی مشغول بشین.
موارد تئوری هم که گفتین بستگی به علاقتون داره(اگه تدریس باشه خوبه)
راستی بگین که نوع کارگاه چیه(ابنیه،راهسازی،سد و ...)

 

[after the rain]

"گروهی از معماران، برنامه ریزان و طراحان شهری را در یک اتوبوس گردشگری قرار دهید، اعمال و اقداماتشان محدوده های علایق آنها را مشخص خواهد کرد. معماران از ساختمان ها یا بزرگراه ها و پل ها عکس می گیرند، طراحان شهری منتظر لحظه ای خواهند بود که هر سه کنار هم گذاشته شوند. برنامه ریزان آنقدر مشغول گفتگو هستند که وقت تماشای مناظر بیرون از پنجره را ندارند."
دنیس اسکات براون، مفاهیم شهری AD
کتاب طراحان چگونه می اندیشند، مولف: برایان لاوسون، مترجمین: مجتبی دولتخواه، حوریه پیری

 

[architect7551]

سلام واقعا راست گفتی من خودم اصلا امید ندارم واسه کار 25 سالمه هنوز خدمت نرفتم .لیسانس هم گرفتم هر جا واسه کار میرم کارت میخوان .بدش تا خدمت نریم به نمیتونیم امتحان نظام شرکت کنیم .الان هم دانشگاها این همه دانشجو معماری گرفته .طرف لیسانس دامپروری داره ارشد میخنونه آزاد مشهد .خوب آدم این چیزارو میبینه باید چه کار کنه؟؟؟امسال پیام نور هم به قول شما دانشجو گرفته معماری قوز بالا قوز شده .آخه این همه آدم باید تو این جامعه باید چه کار کنن؟

 

[tistou]

اگه پاسخ کوتاه مختصر و مفید بخواهید:

معماری سنتی یا ایرانی به معماری گفته میشه که مختص ایرانه و تو دوره های مختلف ایجاد شده مثل:شیوه های خراسانی، رازی،آذری،اصفهانی ولی معماری اسلامی به معماری گفته میشه که معمولا تو کشورهای مسلمان نشین حاکمه مثل معماری ایرانی.مصری.شامی.مغربی معماری سنتی همون معماری ناب و اصیل ایرانی است که قدمتی بیش از 3000 سال دارد و نمونه ی بارز آن هم میتونیم پرسپولیس و پاسارگاد (مقبره کوروش کبیر) را نام برد که شهرت جهانی هم داره ؛ معماری اسلامی نیز نتیجه ی همان معماری ایرانی است که به علت ورود اسلام به ایران و تغییر در فرهنگ و تفکر هنرمندان ایرانی به وجود آمده است.

​

 

[tistou]

اما توضیح بیشتر: جهاني شدن، معماري ايراني-اسلامي، مسجد، هويت فرهنگي، تمدن معماريايده هاي بزرگ انسانيت را در بر گرفته است. نه فقط سمبل هر ديني،بلکه تفکر هر انساني يک برگ از اين کتاب وسيع را شامل مي شود. "ويکتور هوگو" معماري زنده آن است كه معرف صادق زمانه خود باشد. در همهقلمروهاي ساخت آنرا ميجوييم و از ميان آنها كارهايي را برمي گزينيم كه سخت از كاربريمورد انتظار تابعيت کرده ، با مصالح خردمندانه ساخته شده و با تركيب متناسب عناصرضروري به زيبايي دست‌يافته باشند. "آگوست پره" معماري ايراني ”معماري از يک موجوديت و هستي تمدني حکايت مي کند که لزوما مربوط به مرگ هاي گذشته نيست بلکه حکايت گر هستي امروز و هستي آينده نيز هست. تمدن يک "برجستگي ملي"است که هم ماندگاري گذشته را بيان مي کند و هم چگونه بودن حال و آينده را رقم مي زند. در واقع معماري تلاشي براي از بين رفتن "فاصله با گذشته" و منعکس کننده "استمرار گذشته در حال و آينده" است“ (عاملي، 45 : 1383 ( . درخشانترين و مستحکم ترين تمدن هاي تاريخ از يک منظر با يکديگر اشتراک دارند، بدين معنا كه اصالت هنر براي آنها تقدسي ويژه داشته است. معيار اساسي براي ارزشيابي تمدن هاي باستاني، معماري آنهاست. از اينرو به گوشه اي از تجربيات تمدني باشکوه و تاثيرگذار در ايران اشاره مي کنيم. تمدن اشکانيان :پارتيان در شمال خاوري ايران معماري نويني را تکوين بخشيدند. معماري پارتيان، با ترکيب عناصر ايراني و يوناني شيوه جديد و بي نظيري را در معماري بوجود آورد. تمدن هخامنشي: نخستين کانون امپراتوري هخامنشي در پاسارگاد است. آنچه که بعدها از شوش به مجموعه معماري هخامنشي راه پيدا کرد در قالب يک کاخ بزرگ بود با ديوارهاي منقوش به حيوانات اساطيري و نگهبانان، که با خود هنر بين الملل آن دوره را هم به ارمغان آورد. در دوره هخامنشي شاهد ترکيب عناصر فراواني از هنر ايراني، آشوري، مصري، يوناني و سکايي هستيم. تمدن ساساني: هنر ساساني اساسا با "جهان بيني مذهبي" همراه است و هر چند ادامه هنرهاي قديم ايران و هخامنشي و پارتي است و تحت تاثير جريان هاي مختلفي که از سمت شرق و غرب به سوي اين هنر سرازير بود شکل گرفته است؛ اما ويژگيهاي خاص خود را نيز دارد (ابوذري، 1380). ​

 

[tistou]

جهاني شدن و محلي- جهاني شدن جهاني شدن در يک نگرش به معناي حضور عناصر غير ملي در حوزه ملي است. بطور کلي ”جهاني شدن به معناي جهان گير شدن مقوله هاي مادي و معنوي است که در قلمرو هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي معناي متفاوتي پيدا مي کند. جهاني شدن به مفهوم جديد، محصول ظهور (صنعت ارتباطات جهاني) است، که منعکس کننده (ارتباطات همزمان جهاني) است “ (عاملي، 169: 1380). جهاني شدن در وهله اول، عام گرايي فرهنگي گسترده اي رابراساس ارزشهاي مدرن در سطح جهان به وجود مي آورد. اين فرآيند با درهم شکستن مرزهاي محدود به زمان و مکان، انسانها را در اقصي نقاط دنيا به يکديگر متصل و مرتبط کرده است و هويت هاي درون مرزي را با گذشت زمان دچار فرسايش و اختلال مي نمايد. پيش از ظهور و فراگير شدن جهاني شدن جوامع گوناگون داراي انسجام و يکپارچگي بودند اما پديده جهاني شدن با شكستن مرزهاي ساختگي و تسخير جهان موجب ادغام نظام هاي معنايي، حذف بخشهايي از اين نظامها و در انتها اضافه شدن قسمتهايي از معناهايي كه محصول مدرنيته و جهاني شدن هستند مي شود و اين نظام هاي معنايي و هويت بخش را به سمت يكسان سازي با نمونه هاي مشابه در گوشه و كنار جهان هدايت كرده و موجب گسترش ارزشهاي عام و جهان شمول براساس فرهنگ جهاني مدرنيته مي شود (تافلر، 1378). مسجد جامع اصفهان نمايش اين تلفيق و همسان سازي است و منعکس کننده هنر بيزانس و کلاسيک در قالب يک بناي سنتي و اسلامي است. از سوي ديگر، جهاني شدن به معناي توسعه جهاني مقوله هاي مادي و معنوي است که منجر به بازسازي توليدات جديد در قلمروهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي شده است. در واقع نگاه جهان گرايانه و در عين حال محلي گرايانه، لازمه هر نوع تحليل نهادهاي اساسي جامعه معاصر است و به نوعي عوامل ملي و فراملي در تعامل گسترده با يکديگر قرار دارند (عاملي، 1384).