گفتمان معماری ...

mori2

عضو جدید
متاسفانه معماري سنتي درحال حاضر خلاصه شده در معماري رستورانهاي خانوادگي سنتي(نه به معناي عدم تغيير) وچيزي بنام تلفيق اين دو معماري وجود نداره اما اگه سنت رو به معني روال سابق مدنظر بگيريم بايد گفت كاملا نمونه هاي قبلي خونه سازي حفظ شدن با اين تفاوت كه متراژها كمتر شده و باالطبع برخي فضاها در داخل خونه حذف شده اند
تلفيق سبك مدرن با روش سنتي(روال سابق) به همراه احياي معماري اصيل ايراني و سنتي ميتونه اماكن(مسوني-اداري و ...) رو به طرز معجزه آسايي دلنشين و متفاوت بكنه

با تشكر از نظرتان ولي معماري سنتي رستورانها هم سنتي نيست در نهايت يك كوزه و يا اشيائ قديمي را از در و ديوار آويزان مي كنند و يا در تزئينات از تزئينات قديمي استفاده مي كنند. در نهايت حرفي براي گفتن ندارند.
 
  • Like
واکنش ها: raha

setareharchitect

عضو جدید
در حال حاضر که "به طور عام" نه معماری سنتی رو در کشور داریم و نه معماری مدرن! معماری تو کشور ما جاش رو در بیش از 90 درصد موارد صرفا به ساختمان سازی داده و بس! اما در جواب سوال شما؛ به نظرم هر دوی اینها میتونند موازی با هم در کشور پیاده بشن... بستگی به نوع و کاربری ساختمان. مقتضیات هر طرح و ایده طراح داره!
من با رها موافقم
هر دوی اینها میتونند موازی با هم در کشور پیاده بشن... بستگی به نوع و کاربری ساختمان داره
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با تشكر از نظرتان ولي معماري سنتي رستورانها هم سنتي نيست در نهايت يك كوزه و يا اشيائ قديمي را از در و ديوار آويزان مي كنند و يا در تزئينات از تزئينات قديمي استفاده مي كنند. در نهايت حرفي براي گفتن ندارند.
همينطوره به ندرت ميشه از فضاهاي بكار برده شده به نام فضاي معماري اصيل سنتي نام برد كه شايد بشه نمونه اش رو در شيرازو..(.كه حتي اون ها هم كامل نيستند)پيدا كرد
منظور من اين بود كه حداقل خوبه كه داره تلاش ميشه چنين فضايي به وجود بياد
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با تشكر از نظرتان ولي معماري سنتي رستورانها هم سنتي نيست در نهايت يك كوزه و يا اشيائ قديمي را از در و ديوار آويزان مي كنند و يا در تزئينات از تزئينات قديمي استفاده مي كنند. در نهايت حرفي براي گفتن ندارند.

هنگامی که تمدن پا به عرصه وجود گذاشت، خیزشی جدی در ارائه مهارتهای موجود ایجاد شد که اینک در کشورهای اسلامی و غیراسلامی بخوبی قابل رؤیت است که برخی از آنها به هزاره هفتم قبل از میلاد مسیح (ع) باز می‌گردد اما آنچه که بیشتر از دیگر هنرها توجه انسان را به خود معطوف داشت، معماری و هنرهای تجسمی بود که انسان بر روی اشیاء یا ساختمانهایی که می ساخت از هنر خود بهره مند می شد و آن را به نمایش می گذاشت. معماری هنری بود که به غیر از تنوعات رنگی، هویت و فرهنگ را نشان می‌داد؛ به گونه‌ای که تجلی معماری در تصاویر یا کنده کاریها بخوبی نمایان است. در قصرهای ساخته شده در زمان امویان کنده‌کاریهای رنگی و غیررنگی با عکسهای قدیمی بسیاری داشت. دست نوشته ها، ظروف و یا اثاثیه هایی که به علت تنوعات رنگی و نوع کار بر روی آنها از اهمیت به سزایی برخوردارند، نشانگر ارتباط و علاقه انسان با هنر است.
بنابراین باید میان معماری و هنر معماری تفاوت قائل شد که دو مفهوم کاملا مجزا هستند. در معماری منظور ساخت و ساز در راستای انجام وظیفه اجتماعی و خدمت رسانی است. مانند ساختن اماکن مسکونی، عبادتی و یا تحصیلی. اما در هنر معماری تأکید بر استفاده از شاهکارهای هنری و دستاوردهای تزئنیی بر روی دیوارها، سقف، ستونها، پنجره ها و درهاست و حتی باغها و حوض ها نیز به گونه ای با هنر معماری ترکیب می شوند تا تأثیرگذاری بنا بر بیننده بیشتر شود.
اين مطلب رو من از بين دستنوشته هام پيدا كردم در صورتيكه به ادامه اين مطلب علاقمند هستيد بگين تا براتون بذارمش:gol:
 

دختر معمار

عضو جدید
کاربر ممتاز
نظر من نیز به نظر رها خیلی نزدیکه ... گاهی دیده میشه هیچ مفهوم معماری در یک ساختمان وجود نداره و صرفا ساخته شده برای ایجاد مکانی نه فضایی با مفهومی دارای هویت خاص ... کمتر دیده میشه به مفاهیم معماری سنتی و مدرن توجه بشه صرفا ساختمانی است که ساخته میشود .
 

milad.ebadi

عضو جدید
مغالطات تالار!

مغالطات تالار!

برای پاسخ به این سوال باید در ابتدا معلوم کنیم منظور از معماری ایرانی،معماری سنتی و معماری مدرن چیه..
این واژگان خیلی با هم فرق میکنن و معانی و کاربردشون تو پاسخ به این سوال خیلی مهم هستند:smile:
 

mori2

عضو جدید
برای پاسخ به این سوال باید در ابتدا معلوم کنیم منظور از معماری ایرانی،معماری سنتی و معماری مدرن چیه..
این واژگان خیلی با هم فرق میکنن و معانی و کاربردشون تو پاسخ به این سوال خیلی مهم هستند:smile:
---
دوست عزيز معماري ايراني از ابتدا تا دوره اواخر دوره قاجاريه پروسه را طي نموده كه بر اساس ان اسايش راحتي و تناسب با اقليم را در بهترين شرايط تجربه نموده است، ولي پس از آن و با ورود فرهنگ وارداتي ساختمان سازي از اصل جدا شده و نه تنها راه جديد را پيش نگرفته بلكه از گذشته خود نيز بسيار فاصله گرفته است هدف ما اتصال بين معماري با شيوه هاي مدرن آن و ريشه هاي اصيل خانه هاي ايراني مي باشد. خواهشمنديم نظرات و تجربيات خود در اين خصوص را در اختيار دوستان قرار دهيم.
 

milad.ebadi

عضو جدید
مغالطات تالار!

مغالطات تالار!

---
دوست عزيز معماري ايراني از ابتدا تا دوره اواخر دوره قاجاريه پروسه را طي نموده كه بر اساس ان اسايش راحتي و تناسب با اقليم را در بهترين شرايط تجربه نموده است، ولي پس از آن و با ورود فرهنگ وارداتي ساختمان سازي از اصل جدا شده و نه تنها راه جديد را پيش نگرفته بلكه از گذشته خود نيز بسيار فاصله گرفته است هدف ما اتصال بين معماري با شيوه هاي مدرن آن و ريشه هاي اصيل خانه هاي ايراني مي باشد. خواهشمنديم نظرات و تجربيات خود در اين خصوص را در اختيار دوستان قرار دهيم.

دوست عزیز،
با سپاس از توضیحات شما..اما لطفا منظور خودتون رو از معماری ایرانی بیان کنید..تا ما معنی این ترکیب رو ندونیم قادر به پاسخ گویی به سوال جنابعالی و بحث پیرامون موضوع تاپیک نیستیم..
 

عطر بارون

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان من این نظرسنجی رو در یک سایت دیگه دیدم و نظراتشون برام خیلی جالب بود و می خواستم اگه ممکنه نظر شمارو هم درباره سه نوع طراحی 1-مستبدانه 2-تخصص گرا 3- مردم گرا بدونم اما اونایی که ممکنه ترمهای اول باشن یا از این نوع معماری ها چیزی نشنیده باشن می تونن مطالب زیر رو بخونن.

1- معماری مستبدانه: مصداق بارز ساختمانهایی است که هم اکنون در ایران ساخته میشوند. در این معماری، معمار برای طراحی کاملا گوش به فرمان کارفرما میشود. و دخالتهای تخصصی خودش را به کمترین حد ممکن می رساند. (البته اگه در پروژه معماری در کار باشه)
در این نوع معماری سود کارفرما حرف نخست را می زند و ساختمانها در پایان برای ساکنان بسیار نامطلوب هستند و حتی میتوانند ضررهای زیادی را به جامعه تحمیل کنند.

2- معماری تخصص گرایانه: در این نوع معماری، معمار به عنوان فردی تحصیل کرده در این زمینه و متخصص در ساخت ساختمان رهبری طراحی را به عهده می گیرد و هیچ معیاری در طراحی خود غیر از اصول هنری و فنی را دخالت نمی دهد. این نوع طراحی در دهه های گذشته رواج زیادی داشته، اون مجمتع مسکونی طراحی شده توسط لوکوربوزیه در فرانسه
(که اسمش یادم رفته) که پس از چند سال به علت افسردگی ساکنانش تخریب شد یا خانه شیشه ای فلیپ جانسون که در نهایت به شکایت کارفرما از وی انجامید نمونه شکست خورده معماری تخصص گرایانه محض هستند.

3- معماری مردم گرایانه: این نوع شیوه طراحی جدیدترین نوع طراحی است. در این شیوه از عده زیادی از مردم درباره خواسته هایشان نظر سنجی می شود و در نهایت معماری بدون اعمال سیلقه شخصی خواسته های مردم را در قالب طراحی بیان می کند. طرفداران این نوع معماری معتقدند هر ساختمان باید بر اساس سلایق همان ساکنانش طراحی شود زیرا خواسته های مردم متفاوت است مثلا ممکن است چیزی را که مردم در تهران زیبا می دانند اصفهانیها دوست نداشته باشند. در اجرای این شیوه در اروپا و آمریکا طرحهای سه بعدی آلترناتیو با عینکهای سه بعدی برای مردم به نمایش در می آید و از انها نظر خواسته میشود (چون ممکن است افراد عادی توانایی تشخیص زیبایی را در دو بعد یا از روی نماها نداشته باشند.) از مهمترین منتقدان این شیوه در هنر موسیقی معاصر ایران را میتوان فرهاد مهراد را نام برد وی معتقدند بود نوع موسیقی که به مردم ارائه میشود هدایت گر ذهن آنهاست و این وظیفه موسیقی دانهاست که ذهن مردم را هدایت کنند.

در ضمن خواهش میکنیم دلایل خودتنو هم اعلام بفرمایید. :gol:
 

shaltook

عضو جدید
این نمیتونه یه نظر سنجی درست باشه چون متن اومده از 2 شیوه بد گفته بعد از یکی تعریف کرده بعد گفته به نظرتون کدوم بهتره ... ولی بازم جالبش اینه که 2 نفر رای دادن اونا هم گزینه دوم رو زدن .. یعنی معمارایی که خودشون رو متخصص میدونن و هر چی خودشون طراحی کنن رو درست میدونن ...
 

omid-1900

عضو جدید
این نمیتونه یه نظر سنجی درست باشه چون متن اومده از 2 شیوه بد گفته بعد از یکی تعریف کرده بعد گفته به نظرتون کدوم بهتره ... ولی بازم جالبش اینه که 2 نفر رای دادن اونا هم گزینه دوم رو زدن .. یعنی معمارایی که خودشون رو متخصص میدونن و هر چی خودشون طراحی کنن رو درست میدونن ...

سلام shaltook
من با نظر تو موافقم و واقعا به نکته خیلی خوبی اشاره کردی...
من خودم گزینه 3رو انتخاب کردم(قبل از اینکه به جزئیات ارائه شده توجهی داشته باشم)


:w28::w28::w28:1900:w28::w28::w28:
 
آخرین ویرایش:

lady -memar

عضو جدید
منم میگم سومی.اگه معماری ظرف باشه ، انسان ها میشن مظروفش.هر شکلی که ظرف داشته باشه، مظروف به خودش میگیره.و برعکس.همونقدر که معماری رو انسان ها تاثیر میذاره،احترام به نوع زندگی و علایق و...در انسان ها هم میتونه رو معماری یه منطقه تاثیر بذاره.;)
 

milad.ebadi

عضو جدید
مغالطات تالار معماری!

مغالطات تالار معماری!

سلام.اعمال نظر شخصی پرسشگر و تعاریف ارایه شده نتیجه ی دقیقی در پی نخواهد داشت..مخاطب خود باید با توجه به سرنخ های موجود تعریفی از واژگان ارایه دهد.لطفا اصلاح بفرمایید:smile:
 

عطر بارون

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب من که تعریف نکردم
گفتم که این نظرسنجیو از یه سایت دیگه گذاشتم و بحثاشون خیلی جالب بود بخاطر همین اینجا گذاشتم تا از نظرات شمام بهره مند شویم
 

mrsadi677

عضو جدید
یه موضوعیه مثل اینکه هیچوقت نمی خواد حل و فصل بشه
و اون کل کل مهندسین عمران و بر وبچه های مهندس معماریه

این دو گروه به جای اینکه با هم تعامل داشته باشند و از هم چیزی یاد بگیرن تا به هم میرسن کارشون انتقاد به هم دیگست
عمرانیه وقتی به معماره میرسه،میگه:تو برو نقاشی بکش،شما را چه به محاسبه،از کی تا حالا معماری اومده جز مهندسی...........
معمارم که ماشالا کم نمیاره،میگه:شما عمرانا چی میفهمین از ظرافت،همون براتون بس که با یه مشت عمله سر وکار دارین اصلا خودتون از کارگرم کمتر میدونین.....

وارده ریزش نمیشم
از مهندسین محترم خواهشمندم،بدون کل کل بیان تو وراه حل بدن تا این مشکل حداقل برا کسایی که میان تو این سایت حل بشه

من خودم معتقدم که:معماری یه دریاست که این دریا بدون عمران رو به خشکی میره،
 

ارشیتکت86

عضو جدید
آره من قبول دارم بدون تعصب وبی احترامی ومنطقی

به قول استادمون میگفت شما یه6 واحد سازه ومباحث عمرانی میگذرونید عمرانی ها هم6 واحد طراحی که بفهمید هیچ کدومتون نمیتونید کار اون یکی رو بکنه
خوب من میتونم بگم من تا طراحی کنم شما میخوایید سازه چی رو بکشیدو....اما حقیقت اینه که طراحی ما بدون در نظر گرفتن سازه معماری نیست معماری کامل تر از این حرفاست چرا که تو معماری معاصر داریم معمارانی که سازه کار بودند وموفق شدند نه فقط طراح

اینکه من یه دهنهnمتر داشته باشم وزیبا وناآگاه از اینکه بابا اینا چیجوری دهنه رو بپوشنند معماری نیست ضعف معماره ومیشه نقاشی اما عمرانی ها هم باید بفهمن که ما 7 تا 5 واحدی وحدود 6تا7 ماه برای هر طرح گذروندیم وبر مباحثی مسلط شدیم که فراتر از نقاشیه مباحث روانشناسی زیباشناسی و....به چیزایی فکر میکنیم که فقط تو تخیل نیست وبازندگی وتک تک لحظات زندگی مردم سرکار داره

پس با آگاهی که از هم داریم میتونیم با هم کنار بیاییم خوب البته هر دو تامون یه نموره مغرور هم هستیم اینه که.... اگر معماره شوت نباشه وهمون اندازه که بهش سازه یاد دادن بدونه وتو طراحیش لحاظ کنه وعمرانه هم نخواد بگه که منم هستم وتا جایی که میتونه طرح معمار رو بدون دلیل عوض نکنه یا با منطق ایراداشو بگو تا معمار اصلاح کنه این مشکلات پیش نمیآد.... امیدوارم:gol:;)
اگرم نه برن4 سال رشته اون یکی رو بخونند:D
 
آخرین ویرایش:

omid-1900

عضو جدید
تایید

تایید

آره من قبول دارم بدون تعصب وبی احترامی ومنطقی

به قول استادمون میگفت شما یه6 واحد سازه ومباحث عمرانی میگذرونید عمرانی ها هم6 واحد طراحی که بفهمید هیچ کدومتون نمیتونید کار اون یکی رو بکنه
خوب من میتونم بگم من تا طراحی کنم شما میخوایید سازه چی رو بکشیدو....اما حقیقت اینه که طراحی ما بدون در نظر گرفتن سازه معماری نیست معماری کامل تر از این حرفاست چرا که تو معماری معاصر داریم معمارانی که سازه کار بودند وموفق شدند نه فقط طراح

اینکه من یه دهنهnمتر داشته باشم وزیبا وناآگاه از اینکه بابا اینا چیجوری دهنه رو بپوشنند معماری نیست ضعف معماره ومیشه نقاشی اما عمرانی ها هم باید بفهمن که ما 7 تا 5 واحدی وحدود 6تا7 ماه برای هر طرح گذروندیم وبر مباحثی مسلط شدیم که فراتر از نقاشیه مباحث روانشناسی زیباشناسی و....به چیزایی فکر میکنیم که فقط تو تخیل نیست وبازندگی وتک تک لحظات زندگی مردم سرکار داره

پس با آگاهی که از هم داریم میتونیم با هم کنار بیاییم خوب البته هر دو تامون یه نموره مغرور هم هستیم اینه که.... اگر معماره شوت نباشه وهمون اندازه که بهش سازه یاد دادن بدونه وتو طراحیش لحاظ کنه وعمرانه هم نخواد بگه که منم هستم وتا جایی که میتونه طرح معمار رو بدون دلیل عوض نکنه یا با منطق ایراداشو بگو تا معمار اصلاح کنه این مشکلات پیش نمیآد.... امیدوارم:gol:;)
اگرم نه برن4 سال رشته اون یکی رو بخونند:D


در تایید گفته ی این دوست معمار باید بگم این من من کردن های دوستان عمران و تغییر در طراحی های معمار و یا خود طراحی کردن باعث ناهنجاری های در نما های ساختمانی و خود ساختمان شده( ما ایرانی ها به جای اینکه برای خود خانه ای بسازیم و در آن زندگی کنیم یاد گرفته ایم برای خود زندان بسازیم ) یکی دیگر از این ها میتونم بگم که ضعف اکثر دوستان معمار در محاسباته چرا که این دوستان، دوست دارن مباحث تکراری و ساده رو محاسبه کنند نه طرح های نو و خلاقانه که نیاز به دقت و محاسبات ویژه ای داره....
:w28::w28::w28:1900:w28::w28::w28:
 
آخرین ویرایش:

esmaeili60

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

البته دوستان معماري بايد بدونن كه هر ساختمان براي محاسبه يه قواعدي دارم و ايين نامه كه دست و پا گير والبته مهم و درست

ولي وقتي يه طراح يه طرحي رو ارائه ميده و براي محاسبه بر به مشكل ميخوره حالا به هر دليل محاسباتي كه يا شايد مقرون به صرفه نيست ويا ايراد داره ولي متاسفانه ديگه راه حلي براي رفع اون طرح ارائه نميده(اكثرا)

و اين عمراني ها هستند كه طرحو اصلاح ميكنن و بعد محاسبه

به همين دليل اكثرا جلوه و نماي عالي ندارن

پس يه راه براي اصلاح اين موارد بايد پيدا كنيد -


ايده هاي جديد و كاربردي


البته از اين نظرم ناراحت نشيد چون من خودم درگيرش بودم:gol::heart:
 

ma97

عضو جدید
البتهههههههه ....
عمرانی های مملکت ما متاسفانه خیلی بیستر از کارشون ... ادعا دارن ...
و اینم نمی شه منکر شد که حرف اول و آخر رو تو دفترهای مشاور معمارا میزنن ... واسه همین این عمرانی ها خیلی از ماها خوششون نمی آد ... چه برسه که خانم هم باشیم دیگه بد تر ... یکم واسه شون گرونه ...
عمرانهای ما سازه های خلاقانه نمی تونن بزنن متاسفانه ... همین محاسبات روتین و تپ تپ میزنن میره ... ماشاالله الانم که خوب شده ازینور اطلاعاتو میدن تو کامپیوتر ازونور ساختمون میاد بیرون ;)
ولی خدایی باید قبول کنیم که اینجا ضعف داریم تو محاسبات ...
اخیرا یک پروژه green tower طراحی شده بود طرح خیلی خوبی هم بود ... کشششششتن این محاسبا ازین دادیم به اون نشد بعدی ... بعدی ... آخر طرحه موند ...
معماریمون خیلی جلو رفته ولی ...
با همون 6 واحدی که میگین من خودم 3 طبقه طراحی کردم مسکونی 4 واحد با پلان متفاوت. تیپ نبودن ... ستون گذاری کردم ... سازه اش رو زدم یک ادیت کوچیک شد رفته واسه اجرا تو لواسون ...
ما اگه بخواهیم به امید سازه های امروزمون بمونیم کلامون پس معرکه است ...
کالاتراوارو ببینین ... آدم کیف میکنه خودش طرح میزنه ... پل میزنه ... محاسبه میکنه میییییییده واسه اجرا خودشم کللللللللللی کیف میکنه ...
معمارا باید برن سازه هم یاد بگیرن تا بشن 22 ;):smile:
 

ma97

عضو جدید
سلام


ولي وقتي يه طراح يه طرحي رو ارائه ميده و براي محاسبه بر به مشكل ميخوره حالا به هر دليل محاسباتي كه يا شايد مقرون به صرفه نيست ويا ايراد داره ولي متاسفانه ديگه راه حلي براي رفع اون طرح ارائه نميده(اكثرا)

اینو قبول ندارم مهندس ...
مگه میشه کسی که کل طرحو طراحی کرده نتونه کارشو ادیت کنه!!؟؟
 

ارشیتکت86

عضو جدید
خوب حالا چی میشه عمرانی ها بدون من من کردن وغرور وتمسخر بادلیل ومنطق بگن اقا فلان مشکلی هست من معمارم بدون لجبازی طرحو اصلاح کنم نه ساختمون فردا رو سر مردم خراب میشه نه نما زشت میشه نه این دو قشر با هم دعوا میکنند
 

ارشیتکت86

عضو جدید
اینو قبول ندارم مهندس ...
مگه میشه کسی که کل طرحو طراحی کرده نتونه کارشو ادیت کنه!!؟؟

آره من نمونه اش رو خداییش دیدم یارو معماریش رو از انگلیس گرفته بود وقتی تاسیسات بهش گفت فلان مشکلی هست بهش توهین کرد الانم ملت دارن زجر میکشن من هم معمارم اما نه غرور خودمون رو منکر میشم نه ادعای عمرانی ها رو!!منصفانه
 

mrsadi677

عضو جدید
آره من قبول دارم بدون تعصب وبی احترامی ومنطقی

به قول استادمون میگفت شما یه6 واحد سازه ومباحث عمرانی میگذرونید عمرانی ها هم6 واحد طراحی که بفهمید هیچ کدومتون نمیتونید کار اون یکی رو بکنه
خوب من میتونم بگم من تا طراحی کنم شما میخوایید سازه چی رو بکشیدو....اما حقیقت اینه که طراحی ما بدون در نظر گرفتن سازه معماری نیست معماری کامل تر از این حرفاست چرا که تو معماری معاصر داریم معمارانی که سازه کار بودند وموفق شدند نه فقط طراح

اینکه من یه دهنهnمتر داشته باشم وزیبا وناآگاه از اینکه بابا اینا چیجوری دهنه رو بپوشنند معماری نیست ضعف معماره ومیشه نقاشی اما عمرانی ها هم باید بفهمن که ما 7 تا 5 واحدی وحدود 6تا7 ماه برای هر طرح گذروندیم وبر مباحثی مسلط شدیم که فراتر از نقاشیه مباحث روانشناسی زیباشناسی و....به چیزایی فکر میکنیم که فقط تو تخیل نیست وبازندگی وتک تک لحظات زندگی مردم سرکار داره

پس با آگاهی که از هم داریم میتونیم با هم کنار بیاییم خوب البته هر دو تامون یه نموره مغرور هم هستیم اینه که.... اگر معماره شوت نباشه وهمون اندازه که بهش سازه یاد دادن بدونه وتو طراحیش لحاظ کنه وعمرانه هم نخواد بگه که منم هستم وتا جایی که میتونه طرح معمار رو بدون دلیل عوض نکنه یا با منطق ایراداشو بگو تا معمار اصلاح کنه این مشکلات پیش نمیآد.... امیدوارم:gol:;)
اگرم نه برن4 سال رشته اون یکی رو بخونند:D


البته غرور نتیجه ای در بر نخواهد داشت،همه باید تو فکر این باشیم که سازه هامون هم از نظر زیبایی در طراحی و هم از نظر محاسبه کامل باشه،
در مورد اون 6 واحدم:
باید از آموزش عالی تشکر کرد،چون اگه اون 6 واحد نبود،من خودم به شخصه میگفتم،معماری چیزی نداره،حالا فهمیدم من اصلا استعداد معماری ندارم،
معماری صبر میخواد،قدرت تخیل می خواد،تصویر سازی ذهنی قوی و .....
مهندس عمران وقتی میتونه موفق باشه که مهندس معمارا درک کنه
چون عمرانی مو میبینه و معمار پیچش مو.....:)
 

mrsadi677

عضو جدید
خواهش می کنم به انتقادای الکی از هم نپردازین؛این تاپیک به جهت حل اختلافه نه توهین کردن

هر کس به رشتش علاقه داره،میدونم

فقط سعی بشه از کیفیت رشته و نتایجی که میتونه این تعامل داشته بشه صحبت کنین
 

r.asadi79

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه موضوعیه مثل اینکه هیچوقت نمی خواد حل و فصل بشه
و اون کل کل مهندسین عمران و بر وبچه های مهندس معماریه

این دو گروه به جای اینکه با هم تعامل داشته باشند و از هم چیزی یاد بگیرن تا به هم میرسن کارشون انتقاد به هم دیگست
عمرانیه وقتی به معماره میرسه،میگه:تو برو نقاشی بکش،شما را چه به محاسبه،از کی تا حالا معماری اومده جز مهندسی...........
معمارم که ماشالا کم نمیاره،میگه:شما عمرانا چی میفهمین از ظرافت،همون براتون بس که با یه مشت عمله سر وکار دارین اصلا خودتون از کارگرم کمتر میدونین.....

وارده ریزش نمیشم
از مهندسین محترم خواهشمندم،بدون کل کل بیان تو وراه حل بدن تا این مشکل حداقل برا کسایی که میان تو این سایت حل بشه

من خودم معتقدم که:معماری یه دریاست که این دریا بدون عمران رو به خشکی میره،

اصلا همین که میگی (معماری یه دریاست که این دریا بدون عمران رو به خشکی میره) داری منت میزاری بعدش میخوای دوستانه و بدون کل کل حلش کنی؟ نه عزیز من با این جمله ای که تو اول کار نوشتی ادامه این بحث به هیچ جا نمیرسه:mad:

ولی گذشته ازاینا بعضی جاها باید به دوستای عمرانیمون حق بدیم.
 

esmaeili60

عضو جدید
کاربر ممتاز

اینو قبول ندارم مهندس ...
مگه میشه کسی که کل طرحو طراحی کرده نتونه کارشو ادیت کنه!!؟؟


چرا مهندس

آخه از طرحها و نما ها ي كه داخل كشورها ارائه ميشه طراحي خاصه ومثلا 1 نمونه ساخته ميشه براي يه نماد توي يه كشور .


مثلا يه ساختمون كه جهت كنترل اثر باد در ارتفاع از يه وزنه تعادل استفاده ميشود آيا اين همه جا بايد استفاده شه؟ آيا صرفه اقتصادي داره؟

البته بله راه حل است ولي ايا بهينست

آيا تنها صرف بالا بردنه و نبايد راحتي و سرويس دهي را هم مد نظر داشت و همچنين تاسيسات جانبيشو

ناگفته نمانه كه عمراني ها هم كار روتين را ميپسندن و بهتره واسشون

در ضمن كار بابرنامه ايتبس و سيف هم مشكلات خاص خودشو داره و بايد در نهايت با محاسبات دستي كنترل بشه كه اشتباه نشه و اين جور نيست كه از اين دست بدي از اون طرف بگيري

در ضمن زيباي يه طرفه و مهمتر از اون خراب نشدن و ايجاد شرايط سخت در طول عمر يه ساختمانه
 

mrsadi677

عضو جدید
اصلا همین که میگی (معماری یه دریاست که این دریا بدون عمران رو به خشکی میره) داری منت میزاری بعدش میخوای دوستانه و بدون کل کل حلش کنی؟ نه عزیز من با این جمله ای که تو اول کار نوشتی ادامه این بحث به هیچ جا نمیرسه:mad:

ولی گذشته ازاینا بعضی جاها باید به دوستای عمرانیمون حق بدیم.

اول تشکر میکنم از شما که اومدی و انتقاد کردی به این جمله،این عقیده ی منه و ممکنه اشتباه باشه:(
دوم اینکه چرا میزنی :D،اگه فکر میکنی یه چیز که گفته میشه ناقصه یا اشتباهه یا ادبیاتش مشکل داره،خوب شما اون چیزی که به فکره مبارکت میرسه و فکر میکنی درسته را بگو
سوم:این جمله را من اولین بار از استادمون که دکترای معماری از سوییس گرفته بود شنیدم با این تفاوت که ایشوم میگفت:معماری بدون عمران وعمران بدون معماری قطعا با شکست رو به رو میشه:)
چهارم :منتی نیست،قابل شما را نداره
پنجم:من موضعما مشخص کنم،من خودم عاشق معماری بودم و به دلایلی واردش نشدم،قصد دارم ارشد معماری بخونم،
 

mori2

عضو جدید
معماری ایران دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی بخصوص برخوردار است: ویژگیهایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوانهای رفیع، ستونهای بلند ،تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است.ایرانیان خواستار فضایی آرام برای خانواده ی خود به دور از هیاهو و مزاحمت دیگران هستند.ما می توانیم بگوييم يكي از مشخصه هاي بارز معماري ايراني درونگرایی بودن آن است .این واژه(درون گرايي) پیش از آنکه نوع نگرش در معماری باشد آشکار کننده ی دیدگاه اخلاقی و عرفانی هر اقلیمی می باشد.تودار بودن گرایش به حالات درونی و پرهیز از نشان دادن آن حالات به صورت تظاهر،بعضی از این مفاهیم می باشد .در بحث معمارانه ی این واژه نپرداختن به ظاهر و در عوض کار بر درون معنا دارد.تا آنجا که در کلیت معماری ایرانی می توان خانه ها از نظر نما ی بیرونی ساده و بی آلایش بوده و در عوض در درون غظمت و شكوه چشم نواز دارد .
شيوه هاي معماري ايراني
* شیوه پارسی (هخامنشیان) سده ششم پیش از میلاد تا سده چهارم.
* شیوه پارتی (اشکانیان و ساسانیان) سده چهام تا صدر اسلام.
* شیوه خراسانی (صفاریان، طاهریان، غزنویان و...) از ابتدای قرن چهارم تا پایان قرن چهارم.
* شیوه رازی (سامانیان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان) قرن پنجم تا اول قرن هفتم.
* شیوه آذری (ایلخانیان و تیموریان) از اول قرن هفتم تا اول قرن دهم.
* شیوه اصفهانی (صفویان، افشاریه، زندیه و قاجاریه) از اول قرن دهم تا اواسط دوره قاجاریه.
* معماری معاصر (پهلوی، بعد از انقلاب ۱۳۵۷) از اواسط دوره قاجاریه تا کنون
بحث ما پيرامون گسستي است كه در معماري معاصر با ساير شيوه ها افتاده است
 

Similar threads

بالا