کوتاه‌ترین داستان ترسناک جهان: فقط 12کلمه!!

[Mehrdad-254]

کوتاه ترین داستان ترسناک دنیا داستان زیر هستش که نویسنده‌ ش مشخص نیست!

آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!؟

((خیلی پر محتواستاااااااااااااا))

 

[abdollahi_d_m]

کوتاه ترین داستان ترسناک دنیا داستان زیر هستش که نویسنده‌ ش مشخص نیست!

آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!؟

((خیلی پر محتواستاااااااااااااا))

چشم نخوری یه وقتی یه اسفندی یه چیزی برای خودت دودکن.

 

[shani.]

نویسندش معلومه خیلی زحمت کشیده !!

 

[رز سبز]

ترسیدم

 

[mobilemasoud]

کوتاه ترین داستان ترسناک دنیا داستان زیر هستش که نویسنده‌ ش مشخص نیست!

آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!؟

((خیلی پر محتواستاااااااااااااا))

بی مزه

 

[minoomy]

کوتاه ترین داستان ترسناک دنیا داستان زیر هستش که نویسنده‌ ش مشخص نیست!

آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!؟

((خیلی پر محتواستاااااااااااااا))

خوب اینکه ترس نداره حتما سگش بوده!!!
آخه من یه سگی رو میشناختم که وقتی میخواست بیاد تو در میزد!

 

[wall_E]

چراااااااااا ترسناک ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[Mehrdad-254]

خوب اینکه ترس نداره حتما سگش بوده!!!
آخه من یه سگی رو میشناختم که وقتی میخواست بیاد تو در میزد!

مگه سگه کلید نداشت؟؟؟!!!!!

 

[R3iHan3H]

 

[nazila65]

کوتاه ترین داستان ترسناک دنیا داستان زیر هستش که نویسنده‌ ش مشخص نیست!

آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!؟

((خیلی پر محتواستاااااااااااااا))

شاید پرنسش اومده بود نجاتش بده..شاید...
اما..من که خداییش از این جمله خوشم اومد..پر محتواست....نه ترسناک

 

[Soofia]

کوتاه ترین داستان ترسناک دنیا داستان زیر هستش که نویسنده‌ ش مشخص نیست!

آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!؟

((خیلی پر محتواستاااااااااااااا))

جالب بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود

 

[Mr.Hyde]

نویسندش معلومه خیلی زحمت کشیده !!

ترسیدم

شاید پرنسش اومده بود نجاتش بده..شاید...
اما..من که خداییش از این جمله خوشم اومد..پر محتواست....نه ترسناک

حالا كي بوده اينو نوشته ؟
از ترس سكته رو زده بودما

 

[Soofia]

چرا مسخره میکنید؟؟؟
واقعا عمقشو درک نکردید؟!!!

 

[lvlaster]

منو تازه از بیمارستان آوردن،یه سکته ی خفیف زده بودم که خدا رو شکر رفع شد!

 

[!/!]

مرسی

جالب بود

 

[Mr.Hyde]

چرا درك كرديم اما نسبت خندش بشيتر از ترسشه

 

[Mehrdad-254]

منو تازه از بیمارستان آوردن،یه سکته ی خفیف زده بودم که خدا رو شکر رفع شد!

الحمد الله که رفع شد.

 

[samann]

حرفاتون کم کم داره به بی کسی میره

 

[lvlaster]

حرفاتون کم کم داره به بی کسی میره

منظورتو میتونی واضح تر بگی!!!؟؟؟

 

[Mr.Hyde]

حرفاتون کم کم داره به بی کسی میره

ها اي كه گفتي يعني چه ؟
بي كسي = بي .. = بي .... ؟؟؟؟؟؟
آره ؟
با نهايت ادب فحش ميدي ؟

 

[silviya]

حالا کسی قصد نداره ادامش بده من واقعا کنجکاوم بدونم کی در زد

 

[samann]

حالا کسی قصد نداره ادامش بده من واقعا کنجکاوم بدونم کی در زد

دقیقن منظورم همینه.
یعنی حرف الکی



برای رفع کنجکاوی شما: راستش سگ در نزد. من بودم خاستم برم هلیم بگیرم گفتم بپرسم شاید اونم بخواد
ساعت 5 بوود.کله سحر ترسید طفلکی

 

[Mr.Hyde]

دقیقن منظورم همینه.
یعنی حرف الکی



برای رفع کنجکاوی شما: راستش سگ در نزد. من بودم خاستم برم هلیم بگیرم گفتم بپرسم شاید اونم بخواد
ساعت 5 بوود.کله سحر ترسید طفلکی

حداقل ازش سوال ميكزدي شايد هليم نميخواست شايد آش ميخواست
آخرش هليمو بهش دادي يا نه ؟

 

[Nayere]

واقعا ترسناكه
فكرشو بكنيد :‌آخرين انسان روي زمين!
من كه از فكرشم مي ترسم...

 

[samann]

حداقل ازش سوال ميكزدي شايد هليم نميخواست شايد آش ميخواست
آخرش هليمو بهش دادي يا نه ؟

منم نپریدم داخل که. فقط در زدم.
از ترس پرزای معدش آب شد .
من که گرفتم ولی نخورد

 

[silviya]

دقیقن منظورم همینه.
یعنی حرف الکی



برای رفع کنجکاوی شما: راستش سگ در نزد. من بودم خاستم برم هلیم بگیرم گفتم بپرسم شاید اونم بخواد
ساعت 5 بوود.کله سحر ترسید طفلکی

ادبیاتت خوب نیستا اون آخرین انسان بود تو نقشت چیه؟

 

[abu_72]

واقعا ترسناكه
فكرشو بكنيد :‌آخرين انسان روي زمين!
من كه از فكرشم مي ترسم...

فكر كنم تنها كسي كه مطلب رو فهميد اين باشه

 

[samann]

واقعا ترسناكه
فكرشو بكنيد :‌آخرين انسان روي زمين!
من كه از فكرشم مي ترسم...

کجاش ترسناکه؟
حداقل کسی نیست اعدامت کنه
یعنی هیچکس؟حتی یه دخترم نیییییییییست؟همشون مردن؟
آخرش پسرا عاقلترن یا پسرا

 

[Mr.Hyde]

حالا رفته بود بره تو اتاق حس بگيره ؟
دفعه بعد تو اتاقش گرگ و شير بنداز تا از اين لوس بازيا در نياره

 

[samann]

فكر كنم تنها كسي كه مطلب رو فهميد اين باشه

آخه این چه ربطی به اون داره؟
من رفتم در زدم اون ترسید همین
این که همرو کششششششششششششششششششت!!!!!!!
معلومه آدم میترسه