کلوپ آبیدلان.

[Saeed.bi]

که یعنی خوب میاد بیرون یا بد؟؟

نه بابا بد میاد...اصلا نمیدونم چرا اینجوریه بعضی وقتا

 

[*tasnim*]

جولی رفیقمه بابا ، میشناسمش
شما هم خوبی بعدا اسمتو تو خوبها مینویسم کیف کنی



آره با حال بود ، من صحنه های گل رو بیشتر دوست داشتم اما

آخه دوست منم هس! من اون اوایل ک تازه باشگاه اومدم برام درخواست گذاشت اما الان یکی دو هفتس ک میشناسمش :|

میـــــــــــــدونم میـــــــــــدونم !همین الانم ک گفتین اسمتو تو خوبها مینویسم کیف کردم چ برسه ب اون موقع ک پاکش کنید:دی


آره صحنه های گل ک هیچی !!!!! خیلی خوب بود !

من یکم حالمم خوب نبود ب ازای هر یک گلی ک میزد پا میشدم اینورو اونور میپریدم !مامانم میگفت توحالت مگه بد نبود !هیچی دیگه جوابی نداشتم بدم رفتم تو افق

 

[gharybeh]

منم بدم؟؟؟
خوچرا

آره خیلی بدی یه دفعه به من گیر دادی تیکه انداختی
نه نه فقط آبیس بده ، همه خوبن

نه بابا بد میاد...اصلا نمیدونم چرا اینجوریه بعضی وقتا

اوه اوه گاهی اصلا در نمیاد ، تو استادیوم بهتر معلومه تا فضای تلویزیون ، گاهی خیلی بد میمونه تو دروازه ، فکر میکنم میترسه سوتی بده
اما در کل فعلا بهترین دروازه بانمونه ، حتی عابدزاده هم گاهی تو خروجا اشتباه میکرد ، یه زمانی هم طالب لو تو اوج بود اما بازم رو خروجها کمی مشکل داشت

 

[.eliii.]

آره خیلی بدی یه دفعه به من گیر دادی تیکه انداختی
نه نه فقط آبیس بده ، همه خوبن


معذرت

 

[gharybeh]

آخه دوست منم هس! من اون اوایل ک تازه باشگاه اومدم برام درخواست گذاشت اما الان یکی دو هفتس ک میشناسمش :|
میـــــــــــــدونم میـــــــــــدونم !همین الانم ک گفتین اسمتو تو خوبها مینویسم کیف کردم چ برسه ب اون موقع ک پاکش کنید:دی
آره صحنه های گل ک هیچی !!!!! خیلی خوب بود !
من یکم حالمم خوب نبود ب ازای هر یک گلی ک میزد پا میشدم اینورو اونور میپریدم !مامانم میگفت توحالت مگه بد نبود !هیچی دیگه جوابی نداشتم بدم رفتم تو افق

مخ دوست منو نزنیا
آی من دلم میخواد این مجیدی گل بزنه ، بد میچسبه نمیدونم چرا ، البته مهم تیمه آ ... با یا بی مجیدی

معذرت

شما ببخشید
شوخی کردم عزیز ، همینجوری گفتم ، این جریان داره آخه دیروز همه شروع کردن به خاظره نویسی سر این بدها و خوبها
جز سعید پلیمر اینجا همه خوبن

 

[Saeed.bi]

آره خیلی بدی یه دفعه به من گیر دادی تیکه انداختی
نه نه فقط آبیس بده ، همه خوبن



اوه اوه گاهی اصلا در نمیاد ، تو استادیوم بهتر معلومه تا فضای تلویزیون ، گاهی خیلی بد میمونه تو دروازه ، فکر میکنم میترسه سوتی بده
اما در کل فعلا بهترین دروازه بانمونه ، حتی عابدزاده هم گاهی تو خروجا اشتباه میکرد ، یه زمانی هم طالب لو تو اوج بود اما بازم رو خروجها کمی مشکل داشت

به قران منم همین حسو دارم..میگم بابا چرا په در نمیاد از دروازه؟ توپ نزدیک شده رحمتی هنوز سرجاشه..میترسه ادم که الان خراب کنیم
بعضی دروازه بانامون انگار باید همیشه ی نقصی داشته باشن...مثل میرزاپور که تو شروع مجدد مشکل داشت

 

[Saeed.bi]

میگم غریبه حالا خودتم فوتبال چیزی بلدی؟

 

[*tasnim*]

مخ دوست منو نزنیا
آی من دلم میخواد این مجیدی گل بزنه ، بد میچسبه نمیدونم چرا ، البته مهم تیمه آ ... با یا بی مجیدی

دوز دارم بزنم :دی .... جولی ازمن خیلی بزرگتره ! اون با من عین کوچکولوها برخورد میکنه
اهوم خیییلی میچسبه :|
اصن معلوم نیس چ حکمتیه :دی

 

[gharybeh]

به قران منم همین حسو دارم..میگم بابا چرا په در نمیاد از دروازه؟ توپ نزدیک شده رحمتی هنوز سرجاشه..میترسه ادم که الان خراب کنیم
بعضی دروازه بانامون انگار باید همیشه ی نقصی داشته باشن...مثل میرزاپور که تو شروع مجدد مشکل داشت

میرزاپور کلا دروازه بانی نبود که 70-80تا بازی ملی بهش برسه ، خدا براش خواست یهو ، در این حد نبود واقعا ، حتی تو اوجشم مطمئن نبود

 

[.eliii.]

شب همتون خوش خیلی مراقب خودتون باشید

 

[دانشجوي كامپيوتر]

آره باوو قربونِ خودمون ک انقده گلی م :|...اصن بهترازما وجود نداره والا:دی

آرع عزیزم ... تو کلوپ آبیدلا دخترا یه سر بیشتر از پسرااااااااااااا اکتی. هستن .. خوشت اومد ....

 

[gharybeh]

میگم غریبه حالا خودتم فوتبال چیزی بلدی؟

من فقط دروازه بانی بلد بودم ، از فوتبال چیزی حالیم نبود ، هنوزم بلد نیستما ، بخاطر اینکه منو بازی بدن دروازه بان میشدم خودمو رو آسفالت پرت میکردم در حد چی ...

 

[Saeed.bi]

شب همتون خوش خیلی مراقب خودتون باشید

یا علی

 

[*tasnim*]

شب همتون خوش خیلی مراقب خودتون باشید

شبت بخیر خانومم ......

آرع عزیزم ... تو کلوپ آبیدلا دخترا یه سر بیشتر از پسرااااااااااااا اکتی. هستن .. خوشت اومد ....

اصن حرف نداشت ....آره درسته :دی

بهترینها دخترای کلوپن ...شکیم توش نیس

 

[Saeed.bi]

من فقط دروازه بانی بلد بودم ، از فوتبال چیزی حالیم نبود ، هنوزم بلد نیستما ، بخاطر اینکه منو بازی بدن دروازه بان میشدم خودمو رو آسفالت پرت میکردم در حد چی ...

لامصبببببب...رو اسفالت خودتو پرت میکردی؟؟؟ خو میرفتی برا ضربه گیر پراید ثبتنام میکردی
من همیشه خونین و مالین بودم تو فوتبال
زمینی که بازی میکردیم اسفالتی بود.دور و برش هم ی حفاظ مانندی بود.منم خو قدم بلنده.ی مدت پشت دروازش چیزی نبود.توپ افتاد پشت دروازه.تو نگو حالا همون موقع اینا اونجا رو میله برا حفاظ گذاشته بودن.اقا منم با شور جوانی دویدن که توپ رو بیارم.رسیدم به این حفاظه(پایینش ی سیمی بود) اومدم از روش بپرم،تو نگو گردنم بگیره تو اون میلهه که تازه زده بودم.نفهمیدم چجوری شد.عین هندونه اومدم رو زمین.بچه ها رسیدن بالا سرم...ولی من خو از او سوسولاش نیستم.مثل پلنگ پا شدم

 

[*tasnim*]

من فقط دروازه بانی بلد بودم ، از فوتبال چیزی حالیم نبود ، هنوزم بلد نیستما ، بخاطر اینکه منو بازی بدن دروازه بان میشدم خودمو رو آسفالت پرت میکردم در حد چی ...

ولی ما تودبیرستان تومدرسه بازی میکردیم !!کلن آخه 7نفر بیشتر توکلاس نبودیم ! همه هم معاف:دی
الکی میرفتیم حیاط فوتبال بازی میکردیم ! یادمه ی بار دروازه بان شدم توپ خورد تو سرم ، ب روی خودم نیاوردم ! اما تا شب سرم درد میکرد فک میکردم تومور گرفتم میخواستم گریه کنم:دی

 

[gharybeh]

لامصبببببب...رو اسفالت خودتو پرت میکردی؟؟؟ خو میرفتی برا ضربه گیر پراید ثبتنام میکردم
من همیشه خونین و مالین بودم تو فوتبال
زمینی که بازی میکردیم اسفالتی بود.دور و برش هم ی حفاظ مانندی بود.منم خو قدم بلنده.ی مدت پشت دروازش چیزی نبود.توپ افتاد پشت دروازه.تو نگو حالا همون موقع اینا اونجا رو میله برا حفاظ گذاشته بودن.اقا منم با شور جوانی دویدن که توپ رو بیارم.رسیدم به این حفاظه(پایینش ی سیمی بود) اومدم از روش بپرم،تو نگو گردنم بگیره تو اون میلهه که تازه زده بودم.نفهمیدم چجوری شد.عین هندونه اومدم رو زمین.بچه ها رسیدن بالا سرم...ولی من خو از او سوسولاش نیستم.مثل پلنگ پا شدم

بله بله من تیکه آخرشو باور کردم
الان دیگه فوتبال گل کوچیک کم میبینم بازی کنن اون موقع همش 2 تا دروازه آهنی بود و تازه اونایی که تور میذاشتن دیگه خیلی حال میداد ... دورانی بودا
اینترنت و موبایل و پلی استیشن همه چیزو بلعید

 

[gharybeh]

ولی ما تودبیرستان تومدرسه بازی میکردیم !!کلن آخه 7نفر بیشتر توکلاس نبودیم ! همه هم معاف:دی
الکی میرفتیم حیاط فوتبال بازی میکردیم ! یادمه ی بار دروازه بان شدم توپ خورد تو سرم ، ب روی خودم نیاوردم ! اما تا شب سرم درد میکرد فک میکردم تومور گرفتم میخواستم گریه کنم:دی

جدی؟؟؟ زنگ ورزش فوتبالم بازی میکردید؟؟ چه جالب

 

[Saeed.bi]

بله بله من تیکه آخرشو باور کردم
الان دیگه فوتبال گل کوچیک کم میبینم بازی کنن اون موقع همش 2 تا دروازه آهنی بود و تازه اونایی که تور میذاشتن دیگه خیلی حال میداد ... دورانی بودا
اینترنت و موبایل و پلی استیشن همه چیزو بلعید

ها باور کن..به زیگل رو دماغت قسم سعید پلنگم
ی بار داشتم تو راهنمایی دور میله دروازه میچرخیدم(میله رو گرفته بودم).تو نگو ی تیکه اهن دم میله دروازه بود.اقا منم بچه بودم.رفت تو دستم.دستمو نگاه کردم.ووووی سوراخ شده بود ی چیز سفیدی توش معلوم بود...منمن رفتم خودمو جلوی دفتر زدم رزمین شروع کردم گریه کردن...بردنم بیمکارستان دستمو بخیه کردن...مثلا پول بیمه داده بودم مدرسه..بعد مدیرمون گقت پولشو بیار!!

 

[*tasnim*]

جدی؟؟؟ زنگ ورزش فوتبالم بازی میکردید؟؟ چه جالب

اهوم مربیمون کاری نداشت ! میگم ک 7نفر بودیمو قابل کنترل ....:دی

هربازی میخواستیم میکردیم !
ولی فوتبالمون انقد کیف میداد ! فقط مسخره بازی درمیاوردیمو میخندیدیم !!!:| منو همیشه میذاشتن تو دروازه !آخه وقتی میرفتم توبازی ی کارایی میکردم همه رو میخندوندم صدا ک بلند میشد مربیمون منو دعوا میکرد

 

[*tasnim*]

ها باور کن..به زیگل رو دماغت قسم سعید پلنگم
ی بار داشتم تو راهنمایی دور میله دروازه میچرخیدم(میله رو گرفته بودم).تو نگو ی تیکه اهن دم میله دروازه بود.اقا منم بچه بودم.رفت تو دستم.دستمو نگاه کردم.ووووی سوراخ شده بود ی چیز سفیدی توش معلوم بود...منمن رفتم خودمو جلوی دفتر زدم رزمین شروع کردم گریه کردن...بردنم بیمکارستان دستمو بخیه کردن...مثلا پول بیمه داده بودم مدرسه..بعد مدیرمون گقت پولشو بیار!!

اهوم منم ی سری تومدرسه ی چیزیم شد بردنم تازه درمانگاه !بیمارستانم نه ! انقد ناظممون قربون صدقم رفت ک ی آن حس کردم مامانمه:دی
اما کصافط تا رسیدیم مدرسه فاکتورو داد گفت بپرداز

 

[gharybeh]

ها باور کن..به زیگل رو دماغت قسم سعید پلنگم
ی بار داشتم تو راهنمایی دور میله دروازه میچرخیدم(میله رو گرفته بودم).تو نگو ی تیکه اهن دم میله دروازه بود.اقا منم بچه بودم.رفت تو دستم.دستمو نگاه کردم.ووووی سوراخ شده بود ی چیز سفیدی توش معلوم بود...منمن رفتم خودمو جلوی دفتر زدم رزمین شروع کردم گریه کردن...بردنم بیمکارستان دستمو بخیه کردن...مثلا پول بیمه داده بودم مدرسه..بعد مدیرمون گقت پولشو بیار!!

اوه اون بیمه مدرسه که سوژه ای بود واسه خودش
اون دفترا رو یادتونه میدادن؟؟ که روش نوشته بود تعلیم و تعلم عبادت است .. یه همچین چیزی .....پاک کن ، تراش ، مداد ، یه حالی میداد که نگو ....
به شما هم از اونا میدادن دیگه ، نه؟؟

اهوم مربیمون کاری نداشت ! میگم ک 7نفر بودیمو قابل کنترل ....:دی

هربازی میخواستیم میکردیم !
ولی فوتبالمون انقد کیف میداد ! فقط مسخره بازی درمیاوردیمو میخندیدیم !!! منو همیشه میذاشتن تو دروازه !آخه وقتی میرفتم توبازی ی کارایی میکردم همه رو میخندوندم صدا ک بلند میشد مربیمون منو دعوا میکرد

ایول ایول ، پس فوتبالیستی ...

 

[Saeed.bi]

ی بار دیگه داشتیم با پسرداییم تو حیاط فوتبال بازی میکردیم...ی بشکه ابی داشتیم که زیرش یه چهار پایه بود.ما از سوراخ چهارپایه بعنوان دروازه استفاده میگیرم.پسرداییم سانت میکرد من میزدم.مامانم داشت اونور لباس میشد.حیاط خیس شده بود.اقا پسرداییم سانتر کرد من پریدم برگردون بزنم،یهو پام تو اب لیز خورد با چونه (بازم عین هندونه) خوردم زمین.چونم پاره شد بدجوووووور.خونمون میگفتن ی بند انگشت میرفت توش..و دوباره بردنم برا بخیه....واقعا من نمیدونم چرا با اینهمه بخیه تو بدن نیفتادم دنبال کارای جانبازی!××× زانوم هم بخیه داره

 

[*tasnim*]

اوه اون بیمه مدرسه که سوژه ای بود واسه خودش
اون دفترا رو یادتونه میدادن؟؟ که روش نوشته بود تعلیم و تعلم عبادت است .. یه همچین چیزی .....پاک کن ، تراش ، مداد ، یه حالی میداد که نگو ....
به شما هم از اونا میدادن دیگه ، نه؟؟



ایول ایول ، پس فوتبالیستی ...

بما ولی همچین چیزی ندادن آ .... برم مدرسه ازشون بگیرم عاقا مالِ منو خوردن:دی .... من میخوام ازونااااا:دی

اهوم

آخ اینو یادم رفت بگم من الان ک دارم باشما حرف میزنم اینجوریم آ :

 

[Saeed.bi]

اوه اون بیمه مدرسه که سوژه ای بود واسه خودش
اون دفترا رو یادتونه میدادن؟؟ که روش نوشته بود تعلیم و تعلم عبادت است .. یه همچین چیزی .....پاک کن ، تراش ، مداد ، یه حالی میداد که نگو ....
به شما هم از اونا میدادن دیگه ، نه؟؟



ایول ایول ، پس فوتبالیستی ...

اره به ما میدادن دفتر...یادش بخیر

 

[gharybeh]

بما ولی همچین چیزی ندادن آ .... برم مدرسه ازشون بگیرم عاقا مالِ منو خوردن:دی .... من میخوام ازونااااا:دی

اهوم

آخ اینو یادم رفت بگم من الان ک دارم باشما حرف میزنم اینجوریم آ :

خخخ ، دست به سینه بشین پاهاتو جمع کن ، یه معلم داشتیم تو دوران راهنمایی این همش تیکه کلامش این بود ، پات جم کن آقا !!
آخه من سال 69 رفتم مدرسه آ ، اوایل سال از اینا میدادن ، 3-4 تا دفتر ، مداد ، پاک کن ، تراش گرد ... خیلی حال میداد اون یه روز ...
حالا یادم نمیاد که قبلا پ.لش. گرفته بودن یا نه
همیشه هم باید کچل میکردیم با شماره 4 ، الان دیگه همه مو بلند میرن ، به ما تو دبیرستانم سر مو گیر میدادن

 

[دانشجوي كامپيوتر]

ی بار دیگه داشتیم با پسرداییم تو حیاط فوتبال بازی میکردیم...ی بشکه ابی داشتیم که زیرش یه چهار پایه بود.ما از سوراخ چهارپایه بعنوان دروازه استفاده میگیرم.پسرداییم سانت میکرد من میزدم.مامانم داشت اونور لباس میشد.حیاط خیس شده بود.اقا پسرداییم سانتر کرد من پریدم برگردون بزنم،یهو پام تو اب لیز خورد با چونه (بازم عین هندونه) خوردم زمین.چونم پاره شد بدجوووووور.خونمون میگفتن ی بند انگشت میرفت توش..و دوباره بردنم برا بخیه....واقعا من نمیدونم چرا با اینهمه بخیه تو بدن نیفتادم دنبال کارای جانبازی!××× زانوم هم بخیه داره

شما کتاب خاطرات چاپ بفرمایید .. خخخخخخخخخخ

 

[*tasnim*]

خخخ
آخه من سال 69 رفتم مدرسه آ ، اوایل سال از اینا میدادن ، 3-4 تا دفتر ، مداد ، پاک کن ، تراش گرد ... خیلی حال میداد اون یه روز ...
حالا یادم نمیاد که قبلا پ.لش. گرفته بودن یا نه
همیشه هم باید کچل میکردیم با شماره 4 ، الان دیگه همه مو بلند میرن ، به ما تو دبیرستانم سر مو گیر میدادن

هوم؟
آهان ...آخه من سال78رفتم مدرسه .......ولی اصلن دلیل نمیشه من میخواااااااااااااااممممممم:|
160% پولشو گرفتن !
من یادمه ابتدایی ک بودم شاگرد اول بودم دیگه آخرترم اول جایزه میدادن من انقد کیف میکردم بعدن فهمیدم اون جلسه اولیاهایی ک میذاشتن بخاطر این بود ک از مادرا پول بگیرن ب بچه ها کادو بدن .....خخخخخخخ


نه الان کچل نمیکنن ! داداش من میره مدرسه ی موقعهایی مامانم بش میگه برو موهاتو کوتاه کن آقاتون از انضباطت کم میکنههههه ... میگه بچه ها هیچکدوم کچل نیستن !

 

[Saeed.bi]

خخخ ، دست به سینه بشین پاهاتو جمع کن ، یه معلم داشتیم تو دوران راهنمایی این همش تیکه کلامش این بود ، پات جم کن آقا !!
آخه من سال 69 رفتم مدرسه آ ، اوایل سال از اینا میدادن ، 3-4 تا دفتر ، مداد ، پاک کن ، تراش گرد ... خیلی حال میداد اون یه روز ...
حالا یادم نمیاد که قبلا پ.لش. گرفته بودن یا نه
همیشه هم باید کچل میکردیم با شماره 4 ، الان دیگه همه مو بلند میرن ، به ما تو دبیرستانم سر مو گیر میدادن

سال 69؟؟؟ من 74 رفتم
یادش بخیر دوران مدرسه..بهترین دوران دبیرستان بود...رشته ریاضی بودم.بچه مثبت.مسجدی مذهبی...نوبت اول سال سوم انضباطم شد 13

 

[Saeed.bi]

ی معلم انگلیسی داشتیم دوم راهنمایی...کتابش بزرگ بود انگلیسی...لامصب لولش میکرد میزد تو سر رفیقم...البته رفیقم الان موبایل فروشی زده زنم دارم میگیره...کاش تو سر ما هم میزد