چگونه قرآن بخوانیم شرايط و آداب تلاوت قرآن‏

حلما68

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
چگونه قرآن بخوانیم

شرايط و آداب تلاوت قرآن‏

سرویس علمی و فرهنگی خبرگزاری حوزه چکیده‌ای از آداب تلاوت قرآن را از معراج‌السعادة مرحوم نراقی نقل می‌کند.
ثواب تلاوت قرآن و قدر فضيلت آن از حدّ بيان افزون است.
از حضرت پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - مروى است كه: «هيچ شفيعى در روز قيامت بلند مرتبه‏تر از قرآن نيست، نه پيغمبرى و نه ملكى و نه غير اين‏ها».
و فرمود كه: «خداى - تعالى - هزار سال پيش از آنكه عالم را خلق كند سوره طه و يس را خواند، چون ملائكه آن را شنيدند گفتند: خوشا به حال امّتى كه اين آیات بر آنها نازل شود. و خوشا به حال سينه‏هايى كه اين‏ها را حفظ كند. و خوشا به حال زبانهايى كه اين‏ها را بخواند».
جلای قلب با قرآن
و نيز از آن حضرت روایت شده است كه: «دلها زنگ مى‏گيرد همچنان كه آهن زنگ مى‏گيرد. شخصى عرض كرد: يا رسول اللّه جلاى آن با چه چيز است؟ فرمود: تلاوت قرآن و ياد مرگ».
احاديث ثواب قرائت قرآن بى‏حدّ و حصر است. چراکه قرآن كلام پروردگار است كه حضرت روح الأمين حامل آن بوده ، و بر سيّد المرسلين نازل شده است.
تاملی در قرآن -توصیه ای از مرحوم نراقی
دركلامى كه بلا واسطه از خدا صادر شده باشد، و لفظ آن از غايت وفصاحت به حدّ اعجاز رسيده باشد تأمّل وتفکر كن . معنای قرآن مشتمل بر اصول حقايق معارف و مواعظ و احكام، و متضمّن مفاهیم دقیق تربیتی است .
كسى كه از اهل ايمان باشد و مواظبت بر تلاوت آن نماید و آداب و شرايط تلاوت را رعایت کند آثار و فواید معنوی آن به او خواهد رسید.
آداب ظاهريّه قرائت قرآن‏
نخست اینکه با وضو باشد. و به طريق ادب، با سكون و وقار نشسته باشد، و پاى خود را در نزد قرآن دراز نکرده باشد . بلكه مانند كسى باشد كه در نزد فرد جليل الشّأن مى‏نشيند، يا مى‏ايستد. وباید قرآن را شمرده و به تأنّى بخواند.
و از اين جهت است كه: در احاديث رسيده است كه: «هرگاه كسى در كمتر از سه روز، قرآن را ختم كند دانا نيست». در حديث ديگر است كه: «خوش ندارم كه كسى در كمتر از يك ماه، يك ختم قرآن كند». بلى در ماه مبارك رمضان، احاديث وارد است كه: «در هر سه روز، يك ختم بكند».
و از جمله آداب، آن است كه: گريه كند.
اگر از ريا كردن ايمن باشد اندكى بلند بخواند،. و حقّ آيات را مراعات كند، بدين نحو كه: چون به آيه سجده رسد سجده كند. و چون به آيه عذاب رسد پناه به خدا ببرد.
چون به آيه رحمت و ذكر نعيم بهشت رسید، آن را از خدا مسئلت نمايد. و چون به آيه‏اى رسیدی كه: مشتمل بر تسبيح يا تكبير پروردگار باشد تسبيح و تكبير او نماید. و چون به آيه دعا و استغفار رسد دعا و استغفار کند.
ذکر ابتدا و دعای پایانی قرآن
و در ابتداى قرائت بگويد: «أعوذ باللّه السّميع العليم من الشّيطان الرّجيم». و از هر سوره كه فارغ شود بگويد: «صدق اللّه العلىّ العظيم و بلغ رسوله الكريم اللّهم انفعنا به و بارك لنا فيه الحمد للّه ربّ العالمين».
آداب باطنيّه قرائت قرآن‏
اوّل: متذكّر شدن به عظمت كلام و علوّ مرتبه قرآن و ياد آوردی فضل الهى و لطف اوبه خلق خود، كه چنين كلامى را از عرش ، نازل نموده و آن را به فهم بندگان خود نزديك ساخته و كلام خود را لباس حروف پوشانيده تا مخلوقان را طاقت شنيدن آنها باشد.
و اگر حقيقت جمال كمال كلام خود را به لباس حروف نمی پوشانید نه عرش را توانايى شنيدن آن بود و نه ما تحت الثّرى راتوان درک آن را داشت . بلكه اجزاء دنیا متلاشى می شد.
«لَوْ أَنْزَلْنا ه ذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعا مُتَصَدِّعا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ 59: 21». يعنى: «اگر ما اين قرآن را بر كوهى فرو مى‏فرستاديم مى‏ديدى آن را كه ذليل مى‏شد و از هم شكافته مى‏گرديد».
انسان چون از حمل كلام الهى قاصر و عاجز بود، لذا كلام او از عرش عظمت و جلال به درجه فهم انسان نزول كرد. و در حروف و اصوات تجلّى نمود. و صورت حروف به واسطه آن کلام مشرّف گرديد. چنان كه بدن انسانى به واسطه تعلّق روح مجرّد به آن به مرتبه شرافت رسيد.
دوّم: در وقت قرآن خواندن، متذكّر تعظيم صاحب كلام گردد و به یاد داشته باشد که :
آنچه مى‏خواند كلام بشر نيست بلكه كلام خداوند علام و خالق شمس و قمر است.. و همچنان كه سزاوار نيست كه بى‏طهارت دست بر جلد و ورق و كلمات آن بمالند، همچنين زبانهاى ناپاك كه كلمات ناشايست بر آنان جاری می شود سزاوار نيست كه آن را بخوانند. وشایسته نیست که دلهاى ملوّث به رذايل اخلاق به گرد معانى آن بگردند.
يكى از اكابر دين، چون قرآن را براى تلاوت می گشود می گفت : «هذا كلام ربّى هذا كلام ربّى». يعنى: اين كلام پروردگار من است. اين كلام پروردگار من است، و بيهوش می شد.
سوّم: با حزن و رقّت قلب تلاوت نمايد
از حضرت امام جعفر صادق - عليه السّلام - مروى است كه: «قارى قرآن، محتاج به سه چيز است: دلى خاشع، و بدنى فارغ، و مكانى خلوت، زيرا هرگاه دل او خاشع باشد شيطان از او مى‏گريزد. و چون بدن او از مشاغل فارغ باشد دل او متوجّه قرآن خواندن مى‏شود و امری عارض نمى‏شود تا او را از نور قرآن و فوايد آن محروم سازد.
و چون در مكان خلوتى باشد و از خلق كناره گرفته باشد، باطن او با خدا انس مى‏گيرد و حلاوت خطابهاى الهى را كه با بندگان صالحين خود كرده مى‏يابد، و لطف او را به ايشان مى‏داند. و چون از اين مشرب جامى نوشيد هيچ حالتى را بر اين حال اختيار نمى‏كند. و هيچ وقتى را از اين وقت خوشتر نمى‏داند، زيرا در آن وقت بى‏واسطه در مناجات با پروردگار است».
چهارم: حضور قلب و ترك افكار دنيويّه و وسوسه های باطله در وقت تلاوت قرآن .
پنجم: تدبّر در معانى قرآن.
خداى - تعالى - مى‏فرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ امْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها 47: 24». يعنى: «آيا تفكّر و تدبّر در معانى قرآن نمى‏كنند يا بر دلهاى ايشان قفلها زده‏اند؟».
اگر نمی تواند در قرآن تدبّر كند مگر اينكه آيه راتکرار كند سزاوار آن است كه آیات را چندین بار تکرار نمايد.
و بزرگان دین چه بسا هنگام تلاوت قرآن در يك آيه، مدّتى توقّف مى‏كرده‏اند.
ششم: به فهم معنى ظاهر اكتفا نكند، بلكه سعى كند تا حقيقت معنى بر او روشن شود. پس چون به آيه‏اى رسد كه مشتمل بر صفات الهى است مثل:
«وَ هُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ 42: 11». [1] مثل: «هُوَ اللَّهُ الَّذى‏ لا الهَ الا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ 59: 23». [2] در معانى اين اسماء و صفات نيكو تأمّل كند و شايد كه اسرار آنها بر او آشکار گردد.
و چون به آياتى رسد كه افعال الهى در آنها ذکر شده از خلقت آسمان‏ها و زمين و ملائكه و ستارگان و كوهها و حيوانات و نباتات و ابر و باد و باران و غير اين‏ها پس از اين‏امور ، عظمت و جلال الهى را ياد آورد. و در هر فعلى، فاعل آن را ملاحظه كند.
و چون به آيه‏اى برسد كه مشتمل بر وصف بهشت يا دوزخ و احوال آخرت باشد، متذكّر اين مطلب گردد كه آنچه در اين عالم است از نعمتها و بلاها در پيش نعمت و بلاى آخرت ارزش و جایگاهی ندارد. پس از آن به عظمت خدا پى ببرد. و در دل، متوجه خدا شود، تا او را از عقوبات آن عالم نجات بخشد. و به نعيم و لذّات آن برساند.
و چون به آيه‏اى رسد كه: بيان نصرت و يارى اهل حقّ در آن است متذكّر قدرت الهى و علوّ حقّ او گردد.
هفتم: خود را از آنچه مانع فهم معانى قرآن است نگاهدارد که آن چند امر است:
و از آن جمله: جمود بر تفسير ظاهر قرآن به گونه ای که معتقد باشد كه غير از اين تفسيرى براى قرآن نيست. و از اين رو در اخبار از آن منع شده است.
بیش از اندازه همّت و ذهن و فهم خود را در تحقيق حروف و مخارج آن و ساير امورى كه متداول ميان قاريان است صرف نکند، زيرا اکتفا بر اين امر، مانع از فهميدن معانى آن است.
اصرار بر گناهان ظاهريّه و باطنيّه و پيروى شهوات، كه باعث تاريكى دل و محروم شدن از كشف اسرار حقايق و تابيدن انوار معارف حقّه است در آن پرهیز کند.
هشتم: هر خطابى كه در قرآن ملاحظه كند چنان تصوّر كند كه: خطاب به اوست و او مقصود از آن خطاب است. و هر قصّه از قصص انبياى سابقين را مشاهده نمايد یقین كند كه مقصود از آن، عبرت گرفتن اوست نه محض قصّه خوانى و حكايات، زيرا كه جميع قرآن، هدايت و ارشاد و رحمت و شفا و موعظه و نور و راهنمايى عالميان است. جامع السعادات -مرحوم نراقی
منبع : خبرگزاری حوزه
 

h-s90

عضو جدید
باسلام-باطهارت -بااخلاص -باتدبروتفکروبخاطرعمل به ان
 

mehr1441

عضو جدید
تندخوانی (تحدیر) کل قرآن کریم - استاد احمد دباغ پور

دانلود یکجای فایل ها به صورت فشرده (zip):
فرمت: MP3 - تعداد فایل ها: 28
دانلود یکجای تندخوانی (تحدیر) کل قرآن کریم - دباغ پور (حجم: 228 مگابایت)

و
دانلود بخش بخش:

8878208 15-j10-tahdir.mp3
9136256 15-j11-tahdir.mp3
8110208 15-j13-tahdir.mp3
9064576 15-j14-tahdir.mp3
8472704 15-j15-tahdir.mp3
8525952 15-j16-tahdir.mp3
8059008 15-j17-tahdir.mp3
8626304 15-j19-tahdir.mp3
8315008 15-j20-tahdir.mp3
8644736 15-j21-tahdir.mp3
9279616 15-j23-tahdir.mp3
8251520 15-j24-tahdir.mp3
8861824 15-j25-tahdir.mp3
8941696 15-j27-tahdir.mp3
8237184 15-j28-tahdir.mp3
9134208 15-j29-tahdir.mp3
7901312 15-j3-tahdir.mp3
8065152 15-j4-tahdir.mp3
7573632 15-j5-tahdir.mp3
8110208 15-j6-tahdir.mp3
8906880 15-j7-tahdir.mp3
8405120 15-j8-tahdir.mp3
8667264 15-j9-tahdir.mp3
31805568 15-tahdir1.mp3
تلاوت تحدیر (یک جز در نیم ساعت) کل قرآن با صدای استاد معتز آقایی که ماه رمضان سال 1389 از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شد و انصافا تحدیر فوق العاده زیبا و بسیار منسجم است.

دانلود با کیفیت معمولی(16kbps) - حجم 110 مگابایت


دانلود با کیفیــــــت پایین (8kbps) - حجــم 55 مگابایت


فضایل کلی ماه رمضان:
در بین ماه های سال قمری، ماه مبارک رمضان، از قداست و جایگاه ویژه ای برخوردار است چنانکه در دعای مخصوص آن می خوانیم: «… و هذا شهر عظمته و کرمته و شرفته و فضلته علی الشهور…»؛ (اقبال الاعمال/۲۴) «و رمضان، ماهی است که او را عظمت و کرامت و شرافت، و فضیلت دادی، نسبت به ماه های دیگر

رسول خدا(ص) می فرماید: «اگر کسی در این ماه، یک آیه از قرآن، تلاوت کند، ثوابش مثل کسی است که در غیر ماه رمضان، یک بار قرآن را ختم کرده باشد.»(امالی صدوق/۹۳) از امام صادق(ع) نیز نقل شده است: «هرکس در ماه رمضان، صدقه ای بدهد خداوند هفتاد نوع، بلا را از او دور می کند.» (بحار/ ۹۳/۳۱۶)
حضرت علی(ع) از پیامبر خاتم(ص) نقل می فرماید: «هیچ مؤمنی نیست که ماه رمضان را، به حساب خدا، روزه بگیرد، مگر آن که خدای تبارک و تعالی، هفت خصلت را برای او لازم گرداند، هرچه حرام در پیکرش باشد محو و ذوب گرداند. به رحمت خدای عزوجل نزدیک می شود. (با روزه خویش) خطای پدرش حضرت آدم را می پوشاند. خداوند لحظات جان دادن را، برای او، آسان کند. از گرسنگی و تشنگی روز قیامت در امان است. خدای عزوجل از خوراکی های لذیذ بهشتی او را نصیب دهد. و بالاخره خدای عزوجل، برائت و بیزاری از آتش دوزخ را به او عطا فرماید. (پرسش کننده در این حدیث مفصل، عالم یهودی بود) که عرض کرد راست گفتی ای محمد.» (من لایحضر صدوق/۲/۷۴)
ماه مبارک رمضان علاوه بر این که ماه عبودیت و بندگی، و ماه غفران و رحمت الهی است، از جهات دیگر نیز حائز اهمیت است:
۱) ماه نزول قرآن
اولین ویژگی و امتیاز ماه مبارک رمضان، نزول قرآن کریم بر قلب نازنین پیامبر خدا(ص) برای نجات و هدایت انسان ها در این ماه پربرکت است چنانکه خدای سبحان می فرماید: «ماه رمضان، ماهی است که قرآن به عنوان راهنمایی مردم و نشانه های هدایت و فرق میان حق و باطل در آن، نازل شده است.» (بقره/۱۸۵) در آیه دیگر می فرماید: «ما قرآن را در شب مبارک فرو فرستادیم.»(دخان/۲)

۲) شب قدر و تعیین سرنوشت
دومین ویژگی که باعث فضیلت ماه مبارک رمضان شده است، قرارگرفتن شب قدر و تعیین سرنوشت، در این ماه نورانی است. چنانکه در سوره قدر می خوانیم: «ما آن ]قرآن[ را، در شب قدر، نازل کردیم. و تو، چه می دانی شب قدر چیست؟ شب قدر ]در مقام و مرتبه[ از هزار ماه، بهتر و بالاتر است. ظاهراً مراد از قدر، تقدیر و تعیین و اندازه گیری است، خدای تعالی در آن شب، حوادث یکسال ]از آن شب تا شب قدر سال آینده[ را تقدیر می نماید، زنگی و مرگ، رزق ، سعادت و شقاوت و چیزهایی از این قبیل را مقدر می سازد. (تفسیر المیزان ذیل آیه)

امام باقر (ع) در جواب سؤال از معنای آیه «انا انزلناه فی لیله مبارکه » می فرماید: «شب قدر که همه ساله در ماه رمضان در دهه آخرش، تجدید می شود، شبی است که قرآن، جز در آن شب، نازل نشده، و آن شبی است که خدای تعالی درباره اش فرموده: «فیها یفرق کل امر حکیم» در آن شب، هر حادثه ای که باید در طول آن سال، واقع گردد، تقدیر می شود، چه خیر و چه شر، چه طاعت و چه معصیت، و چه فرزندی که قرار است متولد شود، و یا اجلی که بناست فرا رسد، و یا رزقی که قرار است (تنگ و یا وسیع) برسد، پس آنچه در این شب، مقدر شود، و قضایش رانده شود، قضایی حتمی است، ولی در عین حال، مشیت خدای تعالی در آنها محفوظ است.» (کافی /۴/۷۵۱)
منظور امام از این که فرمود: «ولی در عین حال مشیت خدای تعالی در آن ها محفوظ است» این است که قدرت خداوند همیشه مطلق است، او هر زمان، هر کاری را بخواهد در توانش هست، هر چند قبلا خلاف آن را حتمی کرده باشد، و خلاصه حتمی کردن یک امر، قدرت مطلقه خداوند را مقید نمی کند، او می تواند قضای حتمی خود را نقض نماید هر چند که هیچ وقت چنین کاری را نمی کند.
حضرت موسی (ع) در مناجات با خدای سبحان، می فرماید: «خداوندا! می خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من، برای کسی است که شب قدر، بیدار شود. گفت: خداوندا! رحمتت را می خواهم، فرمود: رحمتم برای کسی است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند. گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تومی خواهم، فرمود: جواز صراط برای کسی است که در شب قدر، صدقه ای بدهد. گفت: خداوندا! از درختان بهشت و از میوه هایش می خواهم، فرمود: آن ها برای کسی است که در شب قدر، تسبیح کند. گفت: خداوندا! رهایی از جهنم را می خواهم، فرمود: رهایی از جهنم برای کسی است که در شب قدر،استغفارکند. گفت: خداوندا! خشنودی تو را می خواهم، فرمود: خشنودی من برای کسی است که درشب قدر، دو رکعت نماز بگذارد.» (مستدرک الوسائل نوری ۷/۷۵۴)
۳) نزول ملائکه و روح
سومین ویژگی ماه مبارک رمضان، نزول ملائکه و روح درشب قدر و ماه مبارک رمضان است.
«فرشتگان و روح درآن شب به اذن پروردگارشان برای ]تقدیر[ هرکاری نازل می شوند، شبی است پر از سلامت ] و برکت ورحمت[ تا طلوع صبح.» (قدر ۴و۵)
ابن عباس از رسول خدا (ص) روایات کرده است که فرمود:«وقتی شب قدر می شود، ملائکه ای که ساکن درسدره المنتهی هستند و جبرئیل، یکی از ایشان است، نازل می شوند، درحالی که جبرئیل به اتفاق سایر سکان نامبرده، پرچم هایی را، به همراه دارند، یک پرچم، بالای قبر من، و یکی بربالای بیت المقدس، و پرچمی درمسجد الحرام و پرچمی برطورسینا، نصب می کنند، و هیچ مؤمن و مؤمنه ای در این نقاط نمی ماند مگر آن که جبرئیل به او سلام می کند، مگر کسی که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد.» (تأویل الآیات الظاهره، استرآبادی، ص ۷۹۰)

۴-میهمانی و ضیافت الهی
نزول قرآن، وقوع شب قدر، نزول ملائکه و روح، تقدیر سرنوشت و… هرکدام مائده های آسمانی و غذاهای معنوی است و سبب شده ماه مبارک رمضان، به عنوان ماه ضیافت و میهمانی الهی، نامگذاری شود، لذا پیامبر اکرم(ص) در آستانه ماه مبارک رمضان، این گونه می فرماید:«ای مردم! ماه با برکت و رحمت و آمرزش، به شما روی آورده است، این ماه، نزد خدا بهترین ماه است و روزهایش، بهترین روزها و شب هایش، بهترین شب ها، و ساعاتش بهترین ساعات. دراین ماه، شما به میهمانی خدا، دعوت شده اید و در زمزه بهره مندان از کرامت خداوند، قرارگرفته اید. دراین ماه نفس های شما، تسبیح خداست، و خواب شما، عبادت است و اعمال شما، پذیرفته، و دعایتان به اجابت می رسد….»(المصباح کفعمی/ص ۳۳۶)

امام صادق (ع) نیز به فرزندانش این گونه سفارش می نماید:«جان های خود را به تلاش و کوشش وادارید؛ زیرا در این ماه، روزی ها قسمت و اجل ها نوشته می شود و در آن، نام میهمانان خدا که بر او، وارد می شوند، نوشته می گردد و درآن، شبی است که عبادت در آن، از عبادت هزار ماه بهتر است.» (بحار/۹۳/۵۷۳)
با توجه به بیانات پیامبر (ص)، ماه مبارک رمضان ماه ضیافت و میهمانی است، در این ضیافت پرشکوه و بی نظیر، صاحب خانه و میزبان، پروردگار جهان و میهمانان، بندگان فقیر و محتاج خدای سبحان، هستند و غذاهای لذت بخش این سفره رنگین و منحصر به فرد مائده های آسمانی: روزه داری وچشم پوشی از لذائذ دنیوی، تلاوت قرآن، احیاء و شب زنده داری، دعا و نیایش، طلب غفران و رحمت الهی و… است و ثمره ای که انتظار می رود از این میهمانی پرشکوه و بی سابقه، عاید حال میهمانان شود، تقوای الهی است چنانکه خدا سبحان می فرماید:
«ای افرادی که ایمان آورده اید، روزه بر شما نوشته شد، آن چنان که بر کسانی که قبل از شما بود، نوشته شده بود، باشد که پرهیزگار شوید.»(بقره/۳۸۱)

آداب حضور در ضیافت الهی
در زندگی دنیا اگر روزی، انسان به میهمانی، دعوت شود، دعوت شدگان با توجه به مقام و موقعیت صاحب خانه و میزبان و با درنظر داشتن میهمانان دیگر، خود را برای شرکت در میهمانی، آماده می کنند، اگر صاحب خانه و میزبان، شخصیت معتبر اجتماعی داشته باشد، میهمانان با وقار، هیئت و هیبت خاصی، وارد مجلس شده و در طول جلسه و جریان میهمانی نیز باتوجه به شخصیت میزبان و بزرگان دیگری که در جلسه حضور دارند، در نشست و برخاست، غذا خوردن و صحبت کردن، دقت به خرج می دهند تا با حرکات اضافی، صحبت های بی مورد و… باعث مضحکه دیگران قرار نگیرند.

حال سؤال این است که در ضیافت و میهمانی بی سابقه، مجلل و پر شکوه ماه مبارک رمضان، میهمانان، با چه شرایطی وارد این بزم الهی شوند و چه ویژگی هایی را باید رعایت کنند تا بتوانند استفاده و لذت کافی برده، نتیجه مورد انتظار را به دست آوردند؟
در جملات و کلماتی که از حضرت رسول(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده است، ویژگی میهمانان الهی، بیان شده است که به چند مورد آن، اشاره می شود:
پیامبر(ص) خطاب به جابر می فرماید: «ای جابر! در ماه رمضان، هر کسی، روز آن را روزه بدارد و جزئی از شبش را به عبادت بپردازد، و شکم و شرمگاه خویش را، پاک نگه دارد، و زبانش را حفظ کند، همان طوری که از این ماه، خارج می شود از گناهان خویش خارج می شود. جابر عرض کرد: ای رسول خدا! این حدیث، چه زیباست! رسول خدا فرمود: و رعایت شروط آن، چه سخت است!» (کافی/۴/۷۸)
در حدیث دیگری می خوانیم: «رسول خدا(ص) مطلع شد زنی با زبان روزه، به خدمتکار خود، دشنام داده است، رسول خدا(ص) او را دعوت کرد و غذائی پیش او گذاشت، آن زن گفت: من روزه هستم. رسول خدا(ص) فرمود: چگونه روزه هستی که کنیزت را دشنام می دهی؟ روزه فقط خودداری از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه خداوند آن را علاوه بر این دو، مانع کارها و سخنان زشت که روزه را بی اثر می کند، قرار داده است، وه که چه اندک هستند روزه داران و چه بسیارند کسانی که گرسنگی می کشند.» (همان/۷۸) در جای دیگر می فرماید: «خدای عزوجل می فرماید: «کسی که جوارح و اندام خود را از حرام های من، روزه ندارد؛ چه حاجت که به خاطر من از خوردن و آشامیدن خودداری ورزد.» (الفردوس/۵/۲۴۲) حضرت زهرا(س) می فرماید: «اگر روزه دار، زبان و گوش و چشم و اعضا و جوارح خود را، نگه ندارد، روزه به چه کار او می آید.» (مستدرک الوسائل۷/۶۶۳)
از امام صادق(ع) نقل شده است: «هرگاه روزه گرفتی، گوش و چشمت را از حرام، روزه بدار و همه اعضا و اندامت را از زشتی و پرگویی و اذیت کردن خدمتکارت باز دار. باید وقار روزه در تو باشد، تا می توانی، خاموش باش، مگر از ذکر خدا، و روزی که روزه داری با روزی که روزه نداری، یکسان نباشد، از خندیدن با صدای بلند، دوری کن؛ زیرا خداوند این کارها را دشمن داند.» (بحار/۹۳/۲۹۲) در جای دیگر می فرماید: «هرگاه روزه گرفتی، باید گوش و چشم و مو و پوستت نیز روزه داشته باشد. آن حضرت اعضای دیگری را نیز برشمرد و فرمود: روزی که روزه داری با روزی که روزه نداری، یکسان نباشد.» (کافی/۴/۷۸)
امام سجاد(ع) در دعای خود، هنگام حلول ماه مبارک رمضان، این گونه مناجات می کند: «به وسیله روزه این ماه، یاریمان ده؛ تا اندام خود را، از معاصی تو، نگه داریم و آن ها را به اعمالی واداریم که خشنودی تو را فراهم می آورد، تا با گوش هایمان، سخنان بیهوده نشنویم و با چشمانمان به دیدن چیزهای لهو نشتابیم و دستانمان را به سوی حرام، نگشاییم و با پاهایمان به سوی آنچه منع شده، ره نسپاریم و با شکم هایمان، جز آنچه را، تو حلال کرده ای، در خود جای ندهیم و زبان هایمان، جز به آنچه، تو خبر داده ای و بیان فرموده ای، گویا نشود، و رنج نکشیم، جز برای آنچه به پاداش تو، نزدیک می کند و به جا نیاوریم، مگر چیزی را که از کیفر تو، نگه می دارد.» (صحیفه سجادیه/دعای ۴۴)
آنچه از مجموع احادیث و روایات به دست می آید، این است که انسان روزه دار برای بهره مند شدن از غفران و رحمت خداوند و استفاده بهتر از ضیافت الهی، علاوه بر خودداری و امساک از خوردن و آشامیدن و دوری از اموری که روزه را باطل می کند، امور دیگری را نیز باید رعایت نماید، تا بتواند در زمره روزه داران واقعی قرار گیرد؛ چشم، گوش، زبان، دست و پا و سایر اعضای خود را از ارتکاب به گناه حفظ کند و در چارچوب موازین شرعی، از نعمت های بزرگ خدا استفاده کند.

جای تأسف خواهد بود که انسان در روزهای گرم و نسبتا بلند تابستان، از خوردن، آشامیدن و اموری که روزه را باطل می نماید خودداری کند ولی با چشم چرانی، نگاه کردن به مناظر شهوت انگیز، رعایت نکردن حجاب و پوشش اسلامی، دروغ، تهمت، غیبت، گوش دادن به موسیقی، آزار و اذیت دیگران، عدم صداقت در معاملات، برخورد ناشایست با ارباب رجوع، بی انضباطی و اخلال در نظم عمومی و… آثار ارزشمند عبادت و روزه داری را به کلی، نابود سازد، و یا به حد اقل رساند و مشمول کلام پیامبر(ص) شود که می فرماید: «بسا روزه داری که بهره اش از روزه، گرسنگی و تشنگی است و بسا شب زنده داری که بهره او از عبادت شبانه ای فقط بی خوابی است.»(امالی طوسی/۶۶۱)

 

Similar threads

بالا