چطوری میشه کسی که زمانی بهمون دروغ گفته رو مجددا باور کنیم؟

[P.Guardiola]

نیچه میگوید :

آشفتگی من از این نیست که تو به من دروغ گفته ای، از این آشفته ام که دیگر نمیتوانم تو را باور کنم.

*******

خیلی وقت ها یا ما به دیگران دروغ میگیم، یا دیگران به ما دروغ میگن.
بعضی از این دروغ ها سبب میشه یا اونا اعتمادشون رو به ما از دست بدن یا ما اعتمادمون به اونهارو از دست بدیم.

آیا شما این دو حالت رو تجربه کردین؟
یعنی هم در اثر دروغ عده ای بهشون بی اعتماد شده باشین یا دیگران در اثر دروغ شما بهتون بی اعتماد شده باشند؟

در هر دو حالت چکار کردین؟
لطفا اگر تجربه ای از هر دو حالتش دارین بگین.

 

[gole ziba]

بی اعتمادی بدترین درده روحیه به نظر من...چیزی که متاسفانه دچارش هستم و خوب شدنیم نیست...من دروغ رو دارم باور میکنم ...نکنه راست گویی دروغه؟؟؟؟

 

[P.Guardiola]

بی اعتمادی بدترین درده روحیه به نظر من...چیزی که متاسفانه دچارش هستم و خوب شدنیم نیست...من دروغ رو دارم باور میکنم ...نکنه راست گویی دروغه؟؟؟؟

خوب بحث این تاپیکم همینه دیگه.
یعنی راهکارهایی برای مرمت آسیب های ناشی از دروغگویی مانند بی اعتمادی.

راست گویی دروغ نیست، شاید چون زیادی دروغ شنیده شده، راستی رفته توی انزوا.

شما چه تجربه ای داشتین؟

 

[ارش کمان گیر]

1.مطمئن بشیم از اینکه این اتفاق‌ها دیگر در آینده تکرار نمی‌شه




همه افراد به عنوان یک انسان قابل احترامند اما از هیچکس نباید بت ساخته شود.

 

[P.Guardiola]

یاد احمد شاملو بخیر، از مردان بزرگی که چون پاچه خواری بلد نبود، مطرود ماند، اما اقبال مردم آزاد اندیش به او نشان داد که حق همیشه بر باطل پیروز خواهد شد.

شاملو گفت :

فقط فریب و دروغ است كه از اتباع خود ایمان مطلق میطلبد و به آنها تلقین میكند كه اگر شك آورید رویتان سیاه میشود.

 

[senaps]

در مسایل مهم نباید اعتماد کرد! ..... مسایلی که اعتماد کردن به طرف، ضرری بهمون وارد میکنه رو مشکلی نداره! .....
ادم دروغگو دروغگوه!

 

[پروانه شیرازی]

بستگی داره که کی بوده و در چه موردی دروغ گفته باشه اگر خیلی قضیه جدی بوده و دروغ گفته نباید هرگز اعتماد دوباره کرد .. اگر خیلی مهم نبوده و دروغش باعث اختلاف یا خراب شدن کاری نشده باشه و خیلی رابطه نداشته باشید باهم مهم نیست فقط خودشو نشون داده تا دیگه کمتر باهاش در ارتباط بود ....
من هرگز دروغگو نبودم

 

[nayyerr]

من به افرادی که تجسس بی ربط توکارهام میکنن دروغ بهشون نمیگم ولی راستشم نمیگم دو پهلو حرف میزنم اینم از گذرزمان یادگرفتم که همه چیزی به همه نگم

ولی اگه کسی دروغ بهم بگه بستگی داره چه هدفی داشته و چه کسی بود .....................................درهرصورت یا به روی طرف میارم دروغ گفتی بهم یا اگه نشد قطعا اون جایگاه و نداره یکم با شک حرفهاشو قبول میکنم

 

[P.Guardiola]

من اگه شرایط مجبورم نکنه دورغ نمی گم
ولی اگه مجبور بشم ...
چون اکثر خالی بندی هام از روی اجبار و فشار زندگی بوده تا الان هر چی خالی بستم و لو رفته فقط اطرافیانمو ناراحن کرده اما بی اعتماد هرگز


دروغ که زیاد می شنوم ولی یه خاطره دارم که بیشتر از همه منو ناراحت کرد
اونم از یکی از بهترین دوستام
توی یکی از شرایط اورژانسی زندگیم تمام کارهاشو فقط با دروغ پیش برد
قضیه رو نمی گم چون قابل گفتن نیست این نامردی که با من شد
دیگه هیچ وقت نتونستم و نمی تونم بهش حتی یه ذره اعتماد کنم


دروغ گاهی لازمه اما نه به هر قیمتی ...

خوب چقدر فکر میکنید اگه خودتون هم در شرایط اون دوستتون بودین ممکن بود، دروغ هایی بگین؟
بعضی وقت ها دروغ گفتن تلاشی برای حفظ آبرو هست، نمیشه راحت خیلیا رو قضاوت کرد.

آیا نشستی و کامل به دلایل دروغ گفتنش گوش بدی؟
و یا باید با اولین دروغ بزرگ، دور همه چیز خظ بکشیم؟

 

[*tasnim*]

مگه میشه دیگه باورش کرد !!

 

[P.Guardiola]

مگه میشه دیگه باورش کرد !!

اگر خودتون هم در نقش فردی بودین که دروغی گفته، باز هم انتظار داشتین که دیگه باورتون نکنند یا این حق رو فقط برای خودتون قائلید و عکس العملتون نسبت به کسانی که زمانی شمارو باور داشتند و امروز باور ندارند، چیست؟

 

[mehran_eng]

من که نمی تونم دیگه بهش اعتماد کنم به هیچ وجه...

 

[*tasnim*]

اگر خودتون هم در نقش فردی بودین که دروغی گفته، باز هم انتظار داشتین که دیگه باورتون نکنند یا این حق رو فقط برای خودتون قائلید و عکس العملتون نسبت به کسانی که زمانی شمارو باور داشتند و امروز باور ندارند، چیست؟

نیدونم آخه بستگی داره اون دروغ چی بوده باشه خوب !

ولی اینم ی حقیقته ک شما گفتید دیگه !
تاحالا بهش فک نکرده بودم !

اصن ی وضعیه !

 

[delbaar]

فکر نکنم بشه دوباره اعتماد کرد

 

[nazila_sh]

بستگی به نوع دروغه داره
اما من خودم چند بار برام این مورد پیش اومده کسی که واقعا باورش کرده بودم و رو تک تک حرفاش حساب باز کرده بودم بعدا که فهمیدم دروغ گفته تا چند وقت تو شوک اساسی بودم
بعدشم دیگه نتونستم باورش کنم برای همین نتونستم دیگه باهاش باشم

 

[ریحانه...]

نمیشه باورش کرد دیگه اون باور اولی نیست فقط هر دفعه بهش فرصت میدی اما باور نداری دوباره موفق میشه یا نه