چرا آسیب شناسان وجامعه شناسان حوادث اجتماعی را ریشه یابی نمی کنند؟

afn741

عضو جدید
[h=3][/h][h=1]چرا آسیب شناسان وجامعه شناسان حوادث اجتماعی را ریشه یابی نمی کنند؟[/h]
[h=4]
طی چند ماه اخیر ،متاسفانه شاهد رخدادن جنایات و حوادث اجتماعی غیرمترقبه ای درسطح کشورمان بودیم .جنایاتی که به دنبال آن قوه قضاییه ترغیب شد تا هرچه سریعتربه مجازات و اجرای قصاص بپردازد . اجرای قانون به منظوررفع چنین جنایاتی توانست آرامش وامنیت را به عده ای از مردم بازگرداند . اما عده ای دیگر ازآحاد مردم با اجرای چنین حکم هایی مخالفت کردند.به طور کلی می توان تنها دلخوش به پیشگیری از جرم و جنایت و فرهنگ سازی دراین رابطه بود .
در روزهای اخیر مجازات علنی برهم زنندگان امنیت اجتماعی و متجاوزان سرعت گرفته و قوه قضاییه مصمم به حکم وظیفه ذاتی اش اقداماتی را که می بایست انجام داد.بازتاب این عملکرد دربین مردم وصاحبنظران متفاوت بوده و هر کسی ازمنظر خود به این مقولات نگاه می کند.تعداد زیادی ازمردم و درواقع توده مردم به شدت ازاقدامات قوه قضاییه حمایت می کنند
،برخی ازکارشناسان کمی با احتیاط به موضوع نگاه می کنند واجرای مجازات متجاوزین را گرچه لازم می دانند نیزبه ابعاد دیگرمسئله هم توجه نموده و موارد دیگری را متذکر می شوند ،من با تجربه چندین ساله دربرخورد با مسائل اجتماعی وبا رصد دقیق حوادث و اتفاقات و برخوردهای اجزاء متخلف ،با این پلشتی ها به این نتیجه رسیدم که فرازوفرود برخوردهای انتظامی وقضایی درسالهای متمادی و فضای ایجاد شده روانی در برخورد با این گونه حوادث به ویژه درایام انجام برخی جنایات آنقدر سنگین است که بعضا فرصت بررسی دقیق تر در ابعاد گوناگون این حوادث را از صاحبان اندیشه و متخصصین سلب کرده و آنان نیز بالاجباردرفضای ملتهب به وجود آمده خود را هم رنگ جماعت می کنند . تا زمانیکه فضای سنگین و التهابات فروکش کند .
اما واقعیت چیز دیگری است . اگر اخبار حوادث دو دهه اخیر (حوادث اجتماعی )را مرورکنیم . خواهیم دید کم کاریهای زیادی صورت گرفته است . شاید بخش های مقابله ای درزمان خود به وظایف خود به نحو مطلوبی عمل کرده اند اما آسیب شناسان ،جامعه شناسان ،روانشناسان و جرم شناسان وارد این مقوله نشده اند و همین وارد نشدن صاحبنظران به این مهم خود خسارات جبران ناپذیری را به بدنه جامعه وارد کرده است . هنوز هم می توان به راحتی به یاد آورد که جامعه ما چه بحرانهایی را پشت سر گذاشته است . خفاش شب ،بیجه ،قاتل های سریالی و .... ده ها نمونه ازحوادث ناراحت کننده ای است که در گوشه و کنار رخ داده اند و آنچنان اذهان و عواطف رادچارتنش و التهاب کرد که هنوز می توان آثار به جای مانده ازآن را در جامعه ملاحظه کرد . با رخ دادن این اتفاقات علامت سوال بزرگی در ذهنها ایجاد شد .اما مجازاتهای سریع قوه قضاییه هم که به صورت علنی رخ داد ،در خور توجه و تحسین بود .ایجاد فضای عبرت آمیز می توانست درصد بسیار زیادی از اتفاقات بعدی را بازدارنده باشد .
باز هم در اینجا می توان یاد آور شد که هنوز هم جریانهای بسیاری را در گوشه و کنار پایتخت می توان شاهد بود که چگونه با برنامه ریزی از قبل تعیین شده مدیریت می شود .در این راستا سوال دیگری در ذهن پدید می آید و آن این است که اگر جوانان همچنان برای دعواهای خود و درون گروهی شان در پارکها قرار می گذارند آیا اخبار تلویزیون و اقدامات سریع قوه قضاییه را نمی بینند و یا در جراید نمی خوانند . اینان به دنبال چه هستند.
با تمام این تفاسیری که گفته شد به نظر می رسد که همچنان تنها نمی توان به اقدامات نیروی انتظامی و قوه قضاییه دلخوش بود و شاید خوب باشد که به یاد بیاوریم که می توان همچنان به بحث تعلیم و تربیت و فرهنگ سازی در کاهش جرائم امیدوار بود. می توان همچنان از رسانه ملی و جامعه شناسان و آسیب شناسان در این زمینه کمک گرفت و جامعه را از رخداد چنین بحرانهایی نجات داد .​
[/h]
 

Similar threads

بالا