پیاده روی با کفش زنانه برای محکومیت تجاوز

Ekram

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما اردک شهر عشق هستیم
هیچ چیز نخورده ایم و مستیم
با کفتر و مرغ می نشینیم
بام و کوه و دشت می گزینیم
اما خر ما دم ندارد
دم چیست که یال و سم ندارد
از بی کفنی همیشه زنده
هستیم روان بی چرخ و دنده
در جاده ی عشق می دهیم گاز
گاز میدهیم و می زنیم ساز
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

مجتبی ورشاوی2

عضو جدید
ما اردک شهر عشق هستیم
هیچ چیز نخورده ایم و مستیم
با کفتر و مرغ می نشینیم
بام و کوه و دشت می گزینیم
اما خر ما دم ندارد
دم چیست که یال و سم ندارد
از بی کفنی همیشه زنده
هستیم روان بی چرخ و دنده
در جاده ی عشق می دهیم گاز
گاز میدهیم و می زنیم ساز


ای عزیز ای طبع تو نازکترین
چون نشینی با کفتران خورده بین

خورده گردد دیده ی دنیا نگر
پیش آور عینکت جان را ببین

در دیار مردم خنیا نگر
کوترانه کوکجا افسانه چین

ای عزیزم دیده شوی از شرک دهر
تا ببینی دیگران چون هور العین
 

Ekram

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای یار تشکر از سپاست
ما را چه به دولت و سیاست
هستیم کنار میز ناهار
تو هم برو بخور ماست
....
مادل زده ایم به فرق دریا
زانرو شده ایم غرق دریا
شب ها به سکوت تار هستیم
هر چند داریم برق دریا
....
یاقوت سفید ما هم آمد
در بحث نجوم خوش خرامد
مائیم و نوای بی نوایی
پیش آی اگر حریف مایی
 

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چرا موضوع ما گشته است تحریف
چرا اشعار ما گشته است تصنیف

تجاوزگر چرا اکنون رها شد
تلاش ما چرا دودش هوا شد

بیایید بار دیگر هم قسم شیم
تسلی بخش آلام بشر شیم
 

مجتبی ورشاوی2

عضو جدید
بیا تا ....

بیا تا با توای فرزانه ی مرد
بگویم آنچه را درسینه ام هست

به کفش چینی یا مین زمینی
ویا تیر وتفنگ وهرچه که هست

نکاهی تو زدرد قوم بد بین
کشد آن کوششت زودی به بنبست

چو سازی خود فراهم را سواری
نگیرندت سواری جز به در بست (سوارت میشوند)

چو فریادی براری از ای برادر
بکوبند بر کفت نامت دهند پست

چو سینه چاک کردی بهر ایشان
بسوزانند پیراهن به پیوست:eek:

چو انگشت اشارت آری از دست
دهندت آنگهی نازی از آن شست :(

براین ویرانگی ها چاره ای نیست
الا ...
الا ای یار شیرن سخن مست
 
آخرین ویرایش:

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر چه سوز و آهت هست بسیار
هزاران گفته داری، لیک زنهار

نگفتی از تجاوزگر چرا هیچ
مگر خوابیده ای در ساحل و BEACH

بیا همراه شو چون همسفر باش
برای جمع ما یک همنفس باش
 

مجتبی ورشاوی2

عضو جدید
مرا که ساحل عیشی نمانده (همان بیچ شما)
مرا که ساقر وجامی نمانده

گلوی من گرفته از نعره هایم
ازآن جهدی که کردم جان نمانده

چرا اینک بگویم ساکتت یار
به آن علت که هیچ راهی نمانده

همه رفتس این چاکرت پیش
تو سکنا بر گزین هر جاکه مانده
 

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا که ساحل عیشی نمانده (همان بیچ شما)
مرا که ساقر وجامی نمانده

گلوی من گرفته از نعره هایم
ازآن جهدی که کردم جان نمانده

چرا اینک بگویم ساکتت یار
به آن علت که هیچ راهی نمانده

همه رفتس این چاکرت پیش
تو سکنا بر گزین هر جاکه مانده
اگرچه خسته ای از این زمانه
ولیکن همتت کن جاودانه

با کفش طاق طاقی اکنون برون آی
برون ده آن شعار از آخر نای

که ما دنبال اصل و ریشه هستیم
بسان شیری اندر بیشه هستیم

تجاوزگر از این لحظه حیا کن
زنان پاک سیرت را رها کن
 
آخرین ویرایش:

مجتبی ورشاوی2

عضو جدید
اگرچه خسته ای از این زمانه
ولیکن همتت کن جاودانه

با کفش طاق طاقی اکنون برون آی
برون ده آن شعار از آخر نای

که ما دنبال اصل و ریشه هستیم
بسان شیری اندر بیشه هستیم

تجاوزگر از این لحظه حیا کن
زنان پاک سیرت را رها کن


من یکی شرط دارم ,شرطم گوش کن خوش نیامد شرط خوب فراموش کن!
گر که نسوان بر نتابند جامه را در نپوشند آن تمام طامه را
گرنیارند از پرده خویشتن رضوان برون ,خود نیارایند از پا تا به سر
کو کجا آرند دنیاشان را گزند چون سزاورند وحق پرست.
گر که سرکش گشته اند از حق خویش پس نیارایند یک لحظه بیش

شرط من در بست در پوشیدگیست
این نظر از هر جهت پوشیده نیست
 
آخرین ویرایش:

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من یکی شرط دارم ,شرطم گوش کن خوش نیامد شرط خوب فراموش کن!
گر که نسوان بر نتابند جامه را در نپوشند آن تمام طامه را
گرنیارند از پرده خویشتن رضوان برون ,خود نیارایند از پا تا به سر
کو کجا آرند دنیاشان را گزند چون سزاورند وحق پرست.
گر که سرکش گشته اند از حق خویش پس نیارایند یک لحظه بیش

شرط من در بست در پوشیدگیست
این نظر از هر جهت پوشیده نیست
پس کنون بشنو سخنهایم نخست
وان سپس اندیشه کن آن را درست

گفتی از ظن و کنون از فکر خود
گفتی از تحلیل و از پندار خود

لیک باید باطن مشکل بدید
باید از افراد ظاهر بین برید

چون به اصلاح تجاوزگر روی
سوی تطهیر تفکر میروی

مشکل از زن بودن زنها نِی است
مشکل از افکار پوچ و بی پی است

باید افکار ملوث پاک کرد
باید اذهان را کنون آزاد کرد
 

مجتبی ورشاوی2

عضو جدید
پس کنون بشنو سخنهایم نخست
وان سپس اندیشه کن آن را درست

گفتی از ظن و کنون از فکر خود
گفتی از تحلیل و از پندار خود

لیک باید باطن مشکل بدید
باید از افراد ظاهر بین برید

چون به اصلاح تجاوزگر روی
سوی تطهیر تفکر میروی

مشکل از زن بودن زنها نِی است
مشکل از افکار پوچ و بی پی است

باید افکار ملوث پاک کرد
باید اذهان را کنون آزاد کرد


ممنون از نظمتان ونظمی که سروده اید.
راستش را بخواهید به یاد نویسندگان روشنفکر دوران مشروطه افتادم ,تا آنجا که از ایشان باقی مانده وبه دست این کمترین رسیده در آن دوران ایشان که
قریب به اکثرشان تحصیل کرده فرنگ بودند وروانشان با آب تفکر غربی آب داده شده بود علت بدبختی نسوان ایران زمین را چادر چاقچول وروبنده میدانستند .

لیک در زمان شاه مقتول وپس از آن تا رضا شاه خانواده های در باریان و وزیر وزرا زنان خود را از پوشش نهی میکردند
ودرمراسم وجشن های پر ریخت وپاششان آنها را بزک دوزک می کردند ودور می چرخاندند.

داستان ما روشنفکران هم امروز شده است مثل داستان منور الفکر های آن روزها ....

عقل واندیشه زن مهم است
ذهنیت مهم است
دانش هم مهم است اما مثل آنست که بگوییم مغز مهم است وآیا کاسه سر مهم نیست
چرا
مهم است

دانش زن باید زیاد وزیبایی فضلش بیش از زیباییی بر ورو باشد
لیکن این پری وش نباید قدر خود راهم بداند
نباید سر وسینه وگیسو از چشم دریده بپوشاند
خودت رای بده ؟
اگر درست نمیگویم مستدل جواب بده
 

Ekram

عضو جدید
کاربر ممتاز
داستان شما که روشنفکر
هستی و می کنی خودت این ذکر
آری حق با شماست می باید
دختران جوان و خوشگل و بکر
....
عقل را اول انکشاف دهند
برِ یخبسته شان لحاف دهند
وانگهی عقل شان نمو بنمود
وقت بر عین و شین و قاف دهند
 

مجتبی ورشاوی2

عضو جدید
داستان شما که روشنفکر
هستی و می کنی خودت این ذکر
آری حق با شماست می باید
دختران جوان و خوشگل و بکر
....
عقل را اول انکشاف دهند
برِ یخبسته شان لحاف دهند
وانگهی عقل شان نمو بنمود
وقت بر عین و شین و قاف دهند


زیبای متکلفتان را خواندم قشنگ بود ;)
 

Similar threads

بالا