پيمان معادي در نامه به اصغر فرهادي از احساس وودي آلن، براد پيت و آنجلينا جولي، اسپيلبرگ، مريل استريپ، كوپولا، فينچر و باب ديلن به

3erERFAN

عضو جدید
اصغر فرهادي عزيز
از زمان بازگشتم از مراسم گلدن‌گلوب و حلقه منتقدان لس‌آنجلس كه همراه با تو و فيلم‌مان در آن حاضر بودم، مي‌خواستم اين نامه را بنويسم؛ اما تلاش براي آماده شدن فيلم اولم «برف روي كاج‌ها»، مجال مناسبي باقي نگذاشت. در مراسم پاياني جشنواره فجر، وقتي فيلمم جايزه بهترين فيلم از نگاه مردم را مي‌گرفت، ياد تو افتادم. تو كه هميشه قدردان مردم سرزمينت، سرزمين‌مان، بودي و هستي؛ و با خودم گفتم حالا وقت اين نامه است. به‌خصوص كه كمتر از 10روز ديگر به برپايي مراسم اسكار مانده؛ و خواهم گفت ربط اين ماجرا با آن ياد و ارزش مردم و نظرشان چيست.

يكي از خطاهاي ديد آدمي، اين است كه وقتي چيزي را از نزديك تجربه مي‌كند، متوجه عظمت آن نمي‌شود. سفر و تجربه‌هاي اخيري كه با ديدن و شنيدن واكنش‌هاي مختلف نسبت به «جدايي نادر از سيمين» در كنارت داشتم، به تلاشم براي اينكه دچار اين خطاي ديد نشوم، بسيار كمك كرد. مطمئنم خيلي از مردم ايران از خواندن اين واكنش‌ها شادمان خواهند شد. خصوصا در روزهايي كه عده‌اي تلاش دارند، موفقيت‌هاي اين فيلم را به دلايل واهي به سياست ربط دهند و همين انگيزه براي من كافي است تا اين نامه را بنويسم و منتشر كنم. واكنش‌هاي ديگري هم كه پيش مي‌آيد، ممكن است حرف‌هايي را در پي داشته باشد كه چندان اهميتي ندارد. از قديم مي‌گفتند هميشه بدتر از اين‌كه پشت سرت حرف بزنند، اين است كه پشت سرت هيچ حرفي نزنند! همان اوايل سفر اخير، وقتي محمود كلاري كه در شرق آمريكا و در تجربه تحسين شدن فيلم در حلقه منتقدان نيويورك همراهت بود، در تماس تلفني به من گفت كه تجربه بسيار عجيبي در مورد اين فيلم در انتظارمان است، به قدر كافي تعجب كردم.

كلاري مي‌گفت نكته اساسي اين است كه ما با سينما زندگي كرده‌ايم و سال‌هاي سال فيلم و مراسم سينمايي را ديده‌ايم؛ و حالا به خودمان مي‌گوييم قرار است بعضي از نام‌هاي بزرگ را در اين‌گونه مراسم ببينيم، در حالي كه اين بار در كمال تعجب، آنها منتظرند تا ما را ببينند! و اين خاصيت فيلم‌هاي بزرگ است. تجربه‌هاي قبلي البته ميزان تعجب يا هيجان آدم را از اين واكنش‌ها كمتر مي‌كند. اما هرگز آن را از بين نمي‌برد. حس پشت حرف كلاري را بعدا ذره‌ذره لمس كردم. وقتي وودي آلن كه هميشه در نظرم سرچشمه خلاقيت بوده، به واسطه خواهرش برايت پيغام داده بود كه طبق معمول نمي‌تواند - يا نمي‌خواهد - به مراسم بيايد ولي دوست دارد در نيويورك ما را ملاقات و درباره فيلم صحبت كند، تازه فهميدم آنچه از قول او درباره فيلم شنيده بودم، چه معنايي داشت: آلن گفته بود سال‌ها بود نه‌تنها از سينماي ما، بلكه به‌طور كلي از سينما انتظار نداشته كه در اين دوران بتواند چيزي بيافريند كه چنين تاثيري روي او بگذارد!

وقتي توماس لانگمن پسر كلود بري، كارگردان و تهيه‌كننده مشهور و تازه درگذشته فرانسوي كه خودش تهيه‌كننده فيلم آرتيست و برنده انبوهي جايزه است، مي‌گفت همه دارند از محصول من تعريف مي‌كنند اما وقتي فيلم تو را ديدم، آرزو كردم كه كاش من آن را تهيه كرده بودم، همه چيز داشت معناي كامل‌تري پيدا مي‌كرد. وقتي براد پيت مي‌گفت شب قبل از برگزاري جلسه مطبوعاتي گلدن‌گلوب، دي‌وي‌دي جدايي نادر از سيمين را در دستگاه گذاشته‌اند و در ميانه‌هاي همان صحنه دادگاه اول فيلم، آنجلينا جولي با ديدن آن جدل زناشويي فيلم را نگه داشته، متاثر شده، فاصله‌اي انداخته و بعد از چند لحظه باز تماشا را ادامه داده‌اند، اطمينانم بيشتر شد وقتي آنجلينا جولي درباره كار بعدي‌ات پرسيد و ساده و راحت درخواست كرد كه در فيلمت بازي كند و در پاسخ حرفت كه گفتي شخصيت زن فيلمت فرانسوي زبان است و گفت تا آن تاريخ مي‌تواند زبان فرانسه ياد بگيرد، من غرق در غرور شدم.

وقتي مريل استريپ درباره جزييات كارگرداني يا بازي صحنه‌هاي مختلف فيلم مي‌پرسيد و با اشتياق گفت دوست دارد با تو كار كند، وقتي استيون اسپيلبرگ گفته بود كه اعتقاد دارد جدايي نادر از سيمين با فاصله زياد بهترين فيلم امسال دنياست، وقتي ديويد فينچر نيم‌ساعت وقت گذاشت تا با تو حرف بزند و نظرهايش را بگويد، وقتي چند سينماگر سرشناس مي‌گفتند كه فيلم را نديده‌اند اما تعريف‌هاي زياد فرانسيس فورد كوپولا را درباره آن شنيده‌اند و خيلي كنجكاوند، وقتي الكساندر پين كه خودش گلدن‌گلوب فيلم و كارگرداني را گرفت فقط به دليل علاقه به فيلم تو در طول آن روزها به يكي از نزديك‌ترين دوستان هم صحبت‌ات بدل شده بود و در هر دو مراسم گلدن‌گلوب و حلقه منتقدان لس‌آنجلس مي‌گفت در طول حرف‌هايت روي صحنه سعي مي‌كرده انرژي مثبت به سمت تو بفرستد.

وقتي ديگراني كه مجاز نيستم نام‌شان را بياورم، از فيلمت به عنوان يكي از محبوب‌ترين‌هاي فهرست شخصي‌شان در دو، سه سال اخير ياد مي‌كردند، تازه درست دستگيرم شد كه فيلم در دل آدم‌هايي كه سالي ده‌ها فيلم بزرگ و تاثيرگذار مي‌بينند يا يكي‌، دوتايش را هر سال مي‌سازند، چه مرزهايي را درنورديده و چه قله‌هايي را فتح كرده است. در مراسم برگزيدگان منتقدان آمريكا
(Critics’ Choice Award) كه باب ديلن بزرگ قطعه جديد بسيار زيبايي را روي صحنه اجرا كرد، ما از لذت شنيدن و ديدن اجرايش حرف مي‌زديم و به ما گفتند اگر مي‌دانستيد خود باب درباره فيلم‌تان با چه لذتي حرف مي‌زد، چه مي‌گوييد.

و اين تازه بخشي از آن چيزي است كه من شنيدم و ديدم. باقي‌اش بماند براي روزگاري ديگر، مخصوصا داستان تو و رابرت دنيرو كه اميدوارم آقاي كلاري روزي تعريفش كند. اصغر فرهادي عزيز، در جلسه مطبوعاتي ويژه گلدن‌گلوب، يكي از چهار، پنج باري كه حاضران به شكلي استثنايي در ميان حرف‌هاي تو دست زدند، در جواب سوالي بود كه مي‌پرسيد چطور با محدوديت‌هاي توي ايران چنين فيلمي‌ساخته‌اي. گفتي هيچ‌كس مرا مجبور نكرده بود آنجا با وجود محدوديت‌ها فيلم بسازم، خواست خودم و قصه‌اي كه داشتم، طوري بود كه بايد همانجا و با همان شرايط ساخته مي‌شد و براي ساخت اين فيلم شما فكر كنيد همه چيز همان‌طور كه من دلم مي‌خواسته فراهم بوده است. گفتي نمي‌خواهم بگويم شرايط فيلمسازي در كشورم آرماني است، اما تصويري هم كه شما از فيلمسازي در ايران داريد، خيلي دقيق نيست. اين حرف‌هايت وقتي يادم آمد كه لابه‌لاي حرف‌ها و كارها و مصاحبه‌هاي مختلف، به من راجع به طرحي مي‌گفتي كه قرار است در آينده در تهران بسازي و آن را خيلي دوست داري.

حرف ديگرت كه باز به تشويق حاضران آن جلسه انجاميد، همان بود كه گفتي تفاوت‌هاي مردمان نقاط مختلف دنيا بسيار كمتر از شباهت‌هايشان است، اما به نفع سياست است كه تفاوت‌ها و فاصله‌ها را بيشتر جلوه دهد و بر آنها تاكيد كند. اين روزها كه در ايران خبر جوايز فيلم تو حتي مانند نوعي گسترش فرهنگي عمل مي‌كند و از جمله، گاهي حتي طيف‌هايي را به پيگيري اخبار فرهنگي وامي‌دارد كه به طور معمول هيچ كاري به اتفاق‌هاي هنري نداشتند، اين روزها كه تبريك‌هاي هر همكار و هر دوست، هر رهگذر خيابان و حتي هر بيمار اتاق‌هاي بيمارستاني كه براي بستري كردن و ترخيص پدرم به آن پا گذاشتم، اميد را در دل آدم مي‌كارد و مي‌پروراند، ياد همان حرفت مي‌افتم. بله، بين مردمان مختلف دنيا و احساس‌هاي انساني‌شان، تفاوت‌ها ناچيز است. اما آن نفعي كه گفتي، آنقدر همه جا رخنه كرده كه همين مردم اين روزها در گذر و خيابان از من مي‌پرسند وقتي از آمريكا برگشتي، كاري با تو نداشتند؟ در خود مراسم، چه حال خوبي بود وقتي من هم مثل ميليون‌ها ايراني حرف‌هايت را موقع دريافت جايزه شنيدم. از آن بالا كه چشم مي‌انداختي، مي‌ديدي همه بزرگان سينما كه عمري كارهايشان را ديده‌اي و درباره‌شان خوانده‌اي، بهت زل زده‌اند؛ و انگار عشق و انرژي مردم ايران باعث شده بود ما آنجا محكم بايستيم. آن لحظه‌اي كه تو از مردم ياد كردي، مي‌دانستم ميليون‌ها نفر در كشورمان هم به ما زل زده‌اند و تو به پشتوانه عشق‌شان، به جاي هر عزيز ديگرت از آنها ياد كردي؛ و راستش اصغر، آن بالا چه حالي داد ايراني بودن. قدر و منزلتي كه تو براي اين مردم قايلي، زماني با آن نمايندگي كردن به‌درستي پيوند مي‌خورد كه حرف آن منتقد آمريكايي را به ياد بياوريم؛ كه در يادداشتي بر جدايي نادر از سيمين نوشته بود: «اگر مي‌خواهيد تهديدي نثار اين كشور كنيد، بهتر است قبل از آن اين فيلم را ببيند، تا بدانيد با چه مردماني روبه‌روييد، تا در تصميم خود تجديد‌نظر كنيد.»

اينكه يك فيلم بتواند چنين دستاوردي، چنين تاثيري داشته باشد، يعني اينكه تو بارها بيشتر از آن جمله‌هايي كه در ستايش مردمان ديارمان مي‌گويي، دين خودت را به آنها ادا كرده‌اي. حالا ديگر واقعا مهم نيست كه فيلم در يكي از دو رشته «فيلم خارجي» و «فيلمنامه» كه نامزد شده، جايزه آكادمي را بگيرد يا نه. مهم‌تر اين است كه اين فيلم در طول اين مدت به اين مردم اميد، اشتياق و افتخار بخشيد. براي همين اميد، اشتياق و افتخار است كه مي‌خواهم با صدايي صد بار بلندتر از آن فريادي كه بعد از جايزه گرفتن‌ات در جشنواره برلين، در سالن برليناله پالاس برآوردم، فرياد بزنم: «اصغر؛ خيلي چاكريم!»
 
آخرین ویرایش:

*توت فرنگی*

عضو جدید
وقتي توماس لانگمن پسر كلود بري، كارگردان و تهيه‌كننده مشهور و تازه درگذشته فرانسوي كه خودش تهيه‌كننده فيلم آرتيست و برنده انبوهي جايزه است، مي‌گفت همه دارند از محصول من تعريف مي‌كنند اما وقتي فيلم تو را ديدم، آرزو كردم كه كاش من آن را تهيه كرده بودم، همه چيز داشت معناي كامل‌تري پيدا مي‌كرد. وقتي براد پيت مي‌گفت شب قبل از برگزاري جلسه مطبوعاتي گلدن‌گلوب، دي‌وي‌دي جدايي نادر از سيمين را در دستگاه گذاشته‌اند و در ميانه‌هاي همان صحنه دادگاه اول فيلم، آنجلينا جولي با ديدن آن جدل زناشويي فيلم را نگه داشته، متاثر شده، فاصله‌اي انداخته و بعد از چند لحظه باز تماشا را ادامه داده‌اند، اطمينانم بيشتر شد وقتي آنجلينا جولي درباره كار بعدي‌ات پرسيد و ساده و راحت درخواست كرد كه در فيلمت بازي كند و در پاسخ حرفت كه گفتي شخصيت زن فيلمت فرانسوي زبان است و گفت تا آن تاريخ مي‌تواند زبان فرانسه ياد بگيرد، من غرق در غرور شدم.

وقتي مريل استريپ درباره جزييات كارگرداني يا بازي صحنه‌هاي مختلف فيلم مي‌پرسيد و با اشتياق گفت دوست دارد با تو كار كند، وقتي استيون اسپيلبرگ گفته بود كه اعتقاد دارد جدايي نادر از سيمين با فاصله زياد بهترين فيلم امسال دنياست، وقتي ديويد فينچر نيم‌ساعت وقت گذاشت تا با تو حرف بزند و نظرهايش را بگويد، وقتي چند سينماگر سرشناس مي‌گفتند كه فيلم را نديده‌اند اما تعريف‌هاي زياد فرانسيس فورد كوپولا را درباره آن شنيده‌اند و خيلي كنجكاوند، وقتي الكساندر پين كه خودش گلدن‌گلوب فيلم و كارگرداني را گرفت فقط به دليل علاقه به فيلم تو در طول آن روزها به يكي از نزديك‌ترين دوستان هم صحبت‌ات بدل شده بود و در هر دو مراسم گلدن‌گلوب و حلقه منتقدان لس‌آنجلس مي‌گفت در طول حرف‌هايت روي صحنه سعي مي‌كرده انرژي مثبت به سمت تو بفرستد.

ای جوون!!:D
 

3erERFAN

عضو جدید
وقتي توماس لانگمن پسر كلود بري، كارگردان و تهيه‌كننده مشهور و تازه درگذشته فرانسوي كه خودش تهيه‌كننده فيلم آرتيست و برنده انبوهي جايزه است، مي‌گفت همه دارند از محصول من تعريف مي‌كنند اما وقتي فيلم تو را ديدم، آرزو كردم كه كاش من آن را تهيه كرده بودم، همه چيز داشت معناي كامل‌تري پيدا مي‌كرد. وقتي براد پيت مي‌گفت شب قبل از برگزاري جلسه مطبوعاتي گلدن‌گلوب، دي‌وي‌دي جدايي نادر از سيمين را در دستگاه گذاشته‌اند و در ميانه‌هاي همان صحنه دادگاه اول فيلم، آنجلينا جولي با ديدن آن جدل زناشويي فيلم را نگه داشته، متاثر شده، فاصله‌اي انداخته و بعد از چند لحظه باز تماشا را ادامه داده‌اند، اطمينانم بيشتر شد وقتي آنجلينا جولي درباره كار بعدي‌ات پرسيد و ساده و راحت درخواست كرد كه در فيلمت بازي كند و در پاسخ حرفت كه گفتي شخصيت زن فيلمت فرانسوي زبان است و گفت تا آن تاريخ مي‌تواند زبان فرانسه ياد بگيرد، من غرق در غرور شدم.

وقتي مريل استريپ درباره جزييات كارگرداني يا بازي صحنه‌هاي مختلف فيلم مي‌پرسيد و با اشتياق گفت دوست دارد با تو كار كند، وقتي استيون اسپيلبرگ گفته بود كه اعتقاد دارد جدايي نادر از سيمين با فاصله زياد بهترين فيلم امسال دنياست، وقتي ديويد فينچر نيم‌ساعت وقت گذاشت تا با تو حرف بزند و نظرهايش را بگويد، وقتي چند سينماگر سرشناس مي‌گفتند كه فيلم را نديده‌اند اما تعريف‌هاي زياد فرانسيس فورد كوپولا را درباره آن شنيده‌اند و خيلي كنجكاوند، وقتي الكساندر پين كه خودش گلدن‌گلوب فيلم و كارگرداني را گرفت فقط به دليل علاقه به فيلم تو در طول آن روزها به يكي از نزديك‌ترين دوستان هم صحبت‌ات بدل شده بود و در هر دو مراسم گلدن‌گلوب و حلقه منتقدان لس‌آنجلس مي‌گفت در طول حرف‌هايت روي صحنه سعي مي‌كرده انرژي مثبت به سمت تو بفرستد.

ای جوون!!:D
چیزی نیست... خونسرد باش;)
 

*توت فرنگی*

عضو جدید
اه؟!
تایپیک زرد میکنی:D؟؟!
آورین آورین ...
درست فهمیدی ....اون تیکه مهم بود!!..فتبارک الله...:w16:
 

*توت فرنگی*

عضو جدید
خیلی با ادبی... آفرین مهندس(!!!!!!!) وطن

بله... فحش بچه ام صلواته:)
ادعایی ندارم چون هنوز مدرک نگرفتم...
میبخشید اگر ناراحت شدید قصدم این نبود ...خودتون شوخی کردین منم یکم سر به سرتون گذاشتم...در هر حال شرمنده...اگه برخورد...
 

3erERFAN

عضو جدید
18...
چه دوره زمونه ایه ملت تو تایپیک خودشون اسپم می کنن!! تایپیکم تایپیکای قدیم...هی...روزگار..:razz:..
پاشو عمو جون برو سر درس و مشقت...
از یه طرف پیام خصوصی میدی و معذرت میخوای... از یه طرف!!!!!

اسپمم تو شروع کردی

یاعلی
 

*توت فرنگی*

عضو جدید
پاشو عمو جون برو سر درس و مشقت...
از یه طرف پیام خصوصی میدی و معذرت میخوای... از یه طرف!!!!!

اسپمم تو شروع کردی

یاعلی
علی یارت!
باور کن اینم شوخی کردم..یعنی از لحنم معلوم نبود؟ چرا انقدر شما حساسید...نمیدونم والا..:surprised:.
اسپم هم کردی ..مال خودته!
درضمن من درسو مخشم(اگه مدرسه منظورته) پارسال تموم شده...الان دانشجوام!
ببخشید مزاحم شدم عموعرفان جون:D!
بای!
 
بالا