پدر عاشقی بسوزه …

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من سرم تو کاره خودم بود
[h=2]
[/h]


بعد یه روز یه نفرو دیدم
[h=2]
[/h]

اون این شکلی بود
[h=2]
[/h]

ما اوقات خوبی با هم دیگه داشتیم
[h=2]
[/h]

من یه کادو مثل این بهش دادم
[h=2]
[/h]

وقتی کادومو قبول کرد من اینجوری شدم
[h=2]
[/h]

ما تقریبا هر شب باهم گفت و گو میکردیم
[h=2]
[/h]

وقتی همکاران ما دوتا رو تو اداره با هم دیدن اینجوری نگاهمون میکردن

[h=2]
[/h]


 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و منم اینجوری بهشون جواب میدادم
[h=2]
[/h]

اما روز ولنتاین
اون یه گل رز مثله این داد به یه نفر دیگه
[h=2]
[/h]

و من اینجوری بودم
[h=2]
[/h]

بعدش اینجوری شدم

[h=2]
[/h]
[h=2]
[/h]

احساس من اینجوری بود
[h=2]
[/h]

بعد اینجوری شدم
[h=2]
[/h]

بله آخرش به این حال و روز افتادم
[h=2]
[/h]

بسوزه پدر عاشقی

 

Similar threads

بالا