پاسخ یک مرجع تقلید به شبهات توسل ...

آقا سید

مدیر بازنشسته
آيت الله العظمي سبحاني با استناد با آيات قرآن و روايات اهل بيت(ع) برخي شبهات مطرح شده پيرامون توسل و دعا را پاسخ گفت.

به گزارش مرکز خبر حوزه، اين مرجع تقليد در ششمين نشست از سلسله نشست‌هاي کلام اسلامي در مدرسه عالي نواب مشهد، با بيان اينکه توسل اين است که به وسيله قرآن يا نبي يا امام به درگاه خدا تقرب بجوييم، خاطرنشان کرد: وسيله سبب است و توسل بکارگيري وسيله است.

وي با بيان اينکه بايد وسيله بودن چيزي يا فردي در شرع تعبداً ثابت شود، اظهار كرد: با توجه به اين مطلب قرآن کريم اين ضابطه را مي فرمايد که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»( المائدة : 35 )

اين مرجع تقليد افزود: امام علي(ع) در خطبه 110 نهج البلاغه، ايمان به خدا، ايمان به پيامبر (ص)، جهاد در راه خدا، اقامه نماز، پرداخت زکات، روزه، حج ، صدقه و انجام کارهاي نيک را از وسيله‌هاي ايمان برشمرده است.

سبحاني با بيان اينکه وسيله به اينها تنها منحصر نيست، خاطرنشان کرد: در آيات و روايات از ديگر وسايل نيز ياد شده است.

اين مرجع تقليد با اشاره به آيه مبارکه «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا کَانُوا يَعْمَلُونَ »( الأعراف : 180 )، ‌گفت: بهترين وسيله براي تقرب به درگاه الهي توجه فرائض و نوافل است؛ بر اين اساس درخواست دعا و توسل به «اسماء الله» نيز يکي از موارد مورد تأييد و قبول تمام طوايف اسلامي است.

سبحاني توسل به قرآن کريم، اعمال نيک و دعاي مؤمن براي فرد را از ديگر موارد مورد قبول در ميان مسلمين براي توسل دانست و افزود: آيه «وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»( البقرة : 127 ) نشان مي‌دهد که مي‌توان عمل نيک خود را وسيله براي دعا قرار داد.

وي به جوانان توصيه کرد: اگر عمل صالحي در زندگي انجام داده‌ايد به رخ خدا بکشيد که قهراً خداي متعال دعاي فرد را برآورده مي‌کند.

اين مرجع تقليد با بيان اين‌که حتي وهابيون توسل به رسول الله در زمان حياتشان را قبول دارند، گفت: تمام طوائف اسلامي بر انواع توسل‌هايي که ياد شد، اعتراف دارند.

وي به آيه «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَکْبِرُونَ»( المنافقون: 5) اشاره کرد و يادآور شد: تفاوت عقيده شيعه با وهابيون در جايي است که فردي در زماني غير از حيات به دعاي رسول الله توسل کند.

اين مرجع تقليد دليل شيعه را اطلاق آيه «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا»( النساء : 64 )، خاطرنشان کرد: بعضي از آيات مثل «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ»( الحجرات : 2 ) اطلاق دارند و در اينجا نيز اطلاق حال حيات و حال غير حيات ديده مي‌شود.

سبحاني با اشاره به داستان فرزندان يعقوب و پدر آنها درباره توسل به دعاي نبي، اظهار كرد: با توجه به اين آيه معلوم،مي‌شود که توسل به دعاي نبي در امم گذشته وجود داشته است.

اين مرجع تقليد در ادامه به دو مقدمه «حيات برزخي» و «ارتباط افرادي که در برزخ به سر مي برند با اين دنيا» اشاره کرد و براي تبييين آن گفت: آيات فراواني به عنوان دليل بر حيات برزخي وجود دارد و به عنوان مثال درباره آل فرعون، مي‌فرمايد « النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آَلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ»( غافر:46) که اينها را در برزخ بر آتش جهنم عرضه مي‌دارند.

وي به آيه «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ »( آل عمران : 169 ) نيز به عنوان مثالي براي حيات برزخي اشاره کرد و به تبيين دومين مقدمه با عنوان وصل و حفظ ارتباط و درک و چه بسا پاسخ اموات در برزخ و ارتباط آنها با زمينيان پرداخت و اظهار كرد: با توجه به آياتي مثل «فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ»( الأعراف : 78 )، « فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَکُمْ وَلَکِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ»( الأعراف : 79 ) که درباره حضرت صالح بيان شده که با آن مردگان سخن گفته است، بر حفظ ارتباط اموات با زندگان تأکيد مي‌شود.

اين مرجع تقليد آيه 92 و 93 اعراف را نيز به عنوان دومين دليل قرآني در اين جلسه، بيان کرد و افزود: در اين آيه که درباره حضرت شعيب است، مانند آيه قبل بياناتي آورده شده است.

سبحاني به روايتي از کتاب صحيح بخاري نيز اشاره کرد و ابراز كرد: در اين روايت آمده که پيامبر (ص) با مردگان سخن گفته و اعراب پرسيدند که با اموات سخن مي‌گوييد و آن حضرت فرمودند که اينها اموات نيستند بلکه بهتر از شما سخن مرا مي‌شنوند.

وي به نتيجه گيري از اين آيه پرداخت و گفت: به دليل حيات برزخي و برقراري ارتباط، مي‌توان با رسول الله سخن گفت و از ايشان طلب دعا كرد.

اين مرجع تقليد با بيان اين پرسش که اگر رسول خدا زنده نباشند، چرا در نماز مي‌گوييم «السلام عليک ايها النبي ...» در حالي که به قول خودتان فوت کرده‌اند و سخن ما را نمي‌شنوند، تصريح کرد: شما رسول الله و انبياء را نشناخته‌ايد که در حيات برزخي به سر مي‌برند و مانعي ندارد بگوييم« يا وجيها عند الله، اشفع لنا عند الله».

سبحاني توسل به ذات، حق، منزلت، کرامت و ... نبي اکرم (ص) را براي قرب الي الله دانست و گفت: قسم دادن خدا به اين موارد اشکال ندارد و اين نوع توسل در کتاب‌هاي خودشان وجود دارد.

وي در جواب اين اشکال که کسي حقي بر گردن خدا ندارد، با بيان اين‌که « حق» يا اصالتي است يا جعلي و بالعرض، پاسخ داد: در قسم اول حق وجود ندارد و اما در قسم دوم حق، خداوند خودش را از روي لطف و عظمت، وامدار كرده است.

اين مرجع تقليد براي اين مطلب دليل قرآني آورد و بيان كرد: قرآن کريم مي‌فرمايد«مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِيمٌ»( الحديد : 11 ) اين وامداري و حق قراردادن جز از روي عظمت و لطف الهي چيز ديگري نيست.
منبع
 

Similar threads

بالا