پاسخ آیت‌الله‌سبحانی به شبهه استفان هاوکینگ، فیزیکدان انگلیسی

Sarp

مدیر بازنشسته
اندیشه - حضرت آیت‌الله سبحانی در نوشتاری، به نظرات اخیر برخی فیزیکدان‌ها به ویژه «استفان هاوکینگ» فیزیکدان انگلیسی، مبنی بر اینکه آیا علم فیزیک می‌تواند ماورای طبیعت را نفی کند، پاسخ داده‌اند.


متن این نوشتار به شرح ذیل است.

آیا علم فیزیک می‌تواند ماورای طبیعت را نفی کند؟

علومی که انسان با آن سر و کار دارد، بر دو نوع تقسیم می‌شوند:

1. علم مادی و تجربی، علمی است که می‌توان موضوعات آن را در آزمایشگاه تجربه کرد و آثار آن را به دست آورد و با نظم و نظام آن آشنا شد. این نوع از علوم فقط می‌تواند در مسائل مادی، قضاوت و داوری کند و بگوید فلان مولکول از چند عنصر تشکیل شده و یا مثلاً عنصر فلانی در آن موجود نیست. این نوع داوری از او پذیرفته می‌شود. چرا؟ چون آزمایش و آزمایش کننده، و مورد آزمایش همگی از سنخ واحدی هستند یعنی ماده و مادی می‌باشند.

2. دانشمند زیست‌شناس با ابزاری که در اختیار دارد، نمی‌تواند درباره وجود روح و یا عدم آن داوری کند، مثلاً بگوید من در تشریح بدن انسان به روح برنخوردم، و چاقوی تشریح من، در فعالیت مستمر خود، به چنین واقعیتی نرسید، زیرا ابزاری که در اختیار دارد نمی‌تواند در موضوعات خارج از ماده نفیاً و اثباتاً داوری کند.

یک فیزیکدان اگر بخواهد با دریافت‌های خود، وجود ماوراء طبیعت را نفی کند، به سان جنینی است که در رحم مادر، خارج رحم را انکار کند و بگوید: آسمان و زمین و دریا و اقیانوسی وجود ندارد. جهان و شرق و غرب آن، همین رحم است که من در آن پرورش می‌یابم. ولی این قضاوت از او پذیرفته نیست و به همین روی، وقتی پرده‌ها از میان رفت و دیده به جهان گشود، از قضاوت خود، نادم و پشیمان می‌شود و عالم دیگری را می‌بیند، که در آن زمان در عقل او نمی‌گنجید، چه نیکو می‌گوید شاعره نغز سخن:

مرغک اندر بیضه چون گردد پدید گوید اینجا بس فراخ است و سپید

عاقبت کان حصن سخت از هم شکست عالمی بیند بسی بالا و پست

گه پرد آزاد در کهسارها گه چرد سرمست در گلزارها

بنابراین، مقام و موقعیت دانشمند فیزیکدان نسبت به صفحه هستی، اعم از مادی و مجرد موقعیت همین مرغک در بیضه یا جنین در شکم مادر است. او می‌تواند در محیط کار خود، داوری کند، اما در ماورای محیط خود، که ابزار و ادوات آن را ندارد، نمی‌تواند نفیاً قضاوت کند.

این‌که جهان خدایی دارد و یا ماده آفریدگاری دارد و این نظام برخاسته از متن ماده نیست و این خانه صاحبخانه دارد، در گرو براهین عقلی و فلسفی است که مسئله را به حد ضرورت و بداهت برساند، در این‌جا باید فیلسوف حکیم، در نفی و اثبات آن داوری کند، نه یک فیزیکدان، هر چند عالم و برجسته باشد. فیلسوف با اثبات حدوث ماده، می‌تواند به محدث آن راه ببرد یا از هدفمند بودن نظام، کشف کند که این نظام برخاسته از ماده نیست، چون هدفمند بودن، حاکی از اعمال شعور و خرد است و ماده، فاقد این ابزار است. و هم‌چنین براهین دیگر که در کتاب‌های فلسفی و کلامی بیان شده است.

پدیده جدید در انگلستان

اکنون برسیم به پدیده جدیدی که در انگلستان به وجود آمده است. غالباً علما و دانشمندان آن‌جا نسبت به ماورا طبیعت، مردد یا بی‌اعتقاد هستند، برخلاف نوع دانشمندان آلمانی که با مسائل فلسفی بیشتر آشنا هستند، مثلاً نباید از خاطر برد که فیلسوف انگلیسی «برتراند راسل» با آن سروصدایی که داشت در کتاب «چرا مسیحی نیستم» می‌گوید: من سابقاً نسبت به خدا و مسیح اعتقاد داشتم و معتقد بودم که جهان، آفریده خداست، ولی بعداً با خود فکر کردم که این اعتقاد، مخالف یک قانون قطعی فلسفی است و آن این‌که هر پدیده‌ای پدید آورنده دارد، پس بنابراین، خدا هم باید آفریدگاری داشته باشد و حال آن‌که دین‌داران او را ازلی و ابدی می‌دانند، از این جهت، من از گروه دین‌داران، جدا شدم.

انسان، واقعاً از فکر این فیلسوف جنجالی، تعجب می‌کند، زیرا آن‌چه از آن فرار کرده، دوباره به آن گرفتار شده است، زیرا اگر مشکل خدا این است که آفریدگار ندارد، عین این مشکل درباره ماده هم پیش می‌آید، اگر بگویید ماده حادث است پس آفریدگار او کیست؟ و اگر بگویید قدیم است، پس معلول بلا علت را پذیرفته‌اید!!

جناب راسل بین دو مسئله خلط کرده است:

1. هر پدیده‌ای پدید آورنده دارد.

2. هر موجودی پدید آورنده دارد.

آن‌که صحیح است، همان گزاره اولی است که موضوع آن پدیده است، یعنی چیزی که نبوده و بعداً پدید آمده است که البته نیاز به پدید آورنده دارد.

و اما دومی کاملاً غلط است، زیرا موضوع گزاره (موجود)، اعم از پدیده و غیرپدیده است، چیزی که اصلاً مسبوق به عدم نبوده و به اصطلاح ازلی بوده است، نمی‌توان برای آن پدید آورنده‌ای اندیشید وگرنه دچار تناقض می‌شویم، زیرا اگر قدیم است پس پدید آورنده ندارد و اگر علتی دارد، پس قدیم نیست، بلکه حادث است.

اخیراً برخی از فیزیک‌دان‌های انگلیسی نغمه دیگری را ساز کرده و سر و صدایی به راه انداخته‌اند. اکنون به داستان آن توجه کنید:

«استفان‌ هاوکینگ» فیزیک‌دان 68 ساله انگلیسی، در سال 1988 با نوشتن کتاب «تاریخ مختصری از زمان» به شهرت رسید، وی پیش از این اعتراف کرده بود که: اگر بخواهیم یک نظریه کامل را برای پیدایش کائنات پیدا کنیم و آن‌گاه پیروزی‌ نهایی در استدلال انسانی را به دست آورده‌ایم، آن زمان باید خدا را به خاطر داشته باشیم.

حتی در کتاب دیگرش اعلام کرده بود که: کشف سال 1992 در مورد سیاره‌ای که به دور ستاره‌ای دیگر غیر از خورشید می‌گردد، به بازسازی نظریه اسحاق نیوتن پدر علم فیزیک کمک می‌کند که بیان کرده بود: کائنات حاصل بی‌نظمی نبوده و توسط خدایی آفریده شده است.

اکنون پس از گذشت چند سال که بیماری «هاوکینگ» بسیار پیشرفت کرده و تقریباً او را به فلج کامل مبتلا ساخته و او دیگر نمی‌تواند سخن بگوید و با اشاره انگشت دست چپش به یک کامپیوتر، احساسات خود را بیان می‌کند. در شهریور 1389، کتابی جدید منتشر شده که مؤلف آن را «هاوکینگ» دانسته‌اند. در این کتاب ادعا شده است:

«کشف منظومه‌های دیگری نظیر منظومه خورشیدی ثابت کرد که منظومه ما که دربرگیرنده یک خورشید و سیاره‌هایی است که پیرامون آن می‌چرخند، یک پدیده منحصر به فرد نیست. این واقعیت نشان داد که وجود حالت فیزیکی ایده‌آل بین خورشید و کره زمین و پیدایش انسان روی کره زمین، یک پدیده از پیش‌طراحی شده و دقیق برای موجودیت و رفاه انسان نیست».

حاصل دلیل او این است که ما منظومه خورشیدی دیگری به‌سان منظومه خورشیدی خودمان کشف کرده‌ایم. این امر ثابت کرد که پیدایش انسان، روی کره زمین، یک پدیده از پیش طراحی شده نیست؟!!

اصولاً دلیل خداشناسان این نیست که فقط ما یک منظومه شمسی داریم و انسان هم در کره زمین زندگی می‌کند تا با کشف منظومه‌های دیگر، برهان آنان باطل شود، اگر علم صدها منظومه خورشیدی دیگر کشف کند، کوچک‌ترین خراشی در براهین فلسفی خداشناسی وارد نمی‌شود، اگر مؤید وجود او نباشد؛ زیرا به حکم «کل یوم هو فی شأن» پیوسته خالق و مدبر جهان است و امر خلقت استمرار دارد، چون براهین فلسفی آنان مبنی بر اصولی است که منافاتی با این کشف‌ها ندارد. زیرا طرح قدیمی و دیرینه است، ولی اجرای آن تدریجی است.

آنان برای اثبات وجود خدا از براهین زیر بهره می‌گیرند:

1. برهان امکان و وجوب

2. برهان حدوث ماده از طریق حرکت جوهری

3. نظام هدفمند در عالم ماده که حاکی از دخالت شعور در پیدایش آن است.

4. برهان صدیقین که خود برهانی برتر است که فقط ذائقه انسان‌های برتر آن را می‌چشد.

5. برهان محاسبه احتمالات که پیدایش نظم نوین عالم را در پرتو تصادف به حد صفر می‌رساند و امثال این‌ها.

اتفاقاً فیزیک‌دان انگلیسی باید از کشف منظومه‌های دیگر بر وجود خدا استدلال بهتری پیدا کند، زیرا آن منظومه هم دارای نظم و نظامی است که نمی‌تواند ساخته خود ماده باشد. طبعاً دست آفریدگار حکیم و توانایی در کار است که این نظم را به آن ماده بخشیده است.

پیشرفت علوم و کشف نظام‌های هدفمند، بهترین حربه بر ضد مادی‌ها است که نظم جهان را مولود خود ماده می‌دانند. حالا چرا این دانشمند پر سر و صدا، از برهان بر وجود خدا، ضد آن را نتیجه گرفته‌اند؟

او فکر می‌کند که نظام خورشیدی را، می‌توان دلیل بر وجود خدا گرفت ولی اگر نظامات دیگری به‌سان این نظام کشف شد، باید کثرت نظام‌ها را گواه بر نفی او گرفت، در حالی که جریان برعکس است. هر چند نظام جهان، بالاخص نظام هدفمند کشف شود، احتمال پیدایش جهان را بر اصل تصادف، به حد صفر می‌رسد و اتفاقاً برهان محاسبه احتمالات، بیشتر این باور را تقویت می‌کند که نظم اندک را می‌توان معلول تصادف دانست ولی اگر افزایش پیدا کرد، کار به جایی می‌رسد که «پیدایش تصادف»، احتمالی بسیار اندک در مقابل احتمالات بی‌شمار به حساب می‌آید.

اتفاقاً حکیمان الهی، و پیش از آن‌ها وحی آسمانی بر نظم هدفمند که هر دو در زمین و آسمان رخ می‌دهد، تکیه می‌کنند و خردمندان را بر تفکر و اندیشیدن در آن دعوت می‌نماید. اینک گوشه‌ای از وحی:

«به راستی در آسمان‌ها و زمین برای مؤمنان نشانه‌هایی است و در آفرینش خودتان و آن‌چه از انواع جنبده‌ها پراکنده می‌گرداند برای مردمی که یقین دارند نشانه‌هایی است و نیز پیاپی آمدن شب و روز و آن‌چه خدا روزی از آسمان فرود آورده و به وسیله آن، زمین را پس از مرگش زنده گردانیده است، و هم‌چنین در گردش بادها بر هر سو برای مردمی که می‌اندیشند نشانه‌هایی است. این‌ها است آیات خدا که به حق آن را بر تو می‌خوانیم، پس بعد از خدا و نشانه‌های او به کدام سخن خواهید گروید؟».

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام نیز در بیانات خود، بسیار بر برهان نظم تأکید می‌کند به‌طوری که به بسیاری از موجودات منظم از جمله مورچه و طاووس و... اشاره کرده و ظرافت‌های خلقت آن‌ها را برمی‌شمرد و در واقع به آدمیان توجه می‌دهند که با تأمل و تفکر در خلقت موجودات منظم، می‌توان به خداوند حکیم و با تدبیر پی برد.

ایشان به‌روشنی در تعابیری می‌فرمایند:

1. «عجبت لمن شک فی الله و هو یری خلق الله»

«من تعجب می‌کنم از کسانی که مخلوقات الهی را می‌بینند و در وجود خدا تردید می‌کنند».

2. «بل ظهر للعقول بما أرانا من علامات التدبیر».

«این خداست که با نشانه‌های تدبیر که در آفریدگانش دیده می‌شود، بر عقل‌ها آشکار شده است».

3. «کفی بإتقان الصنع لها آیة».

«در اتقان صنع (که همان نظم در مخلوقات است) نشانه کافی بر خداوند است».

چشم باز و گوش باز و این عمی حیرتم از چشم‌بندی خدا

در پایان یادآور می‌شویم بالأخره در میان دانشمندان غرب نیز انسان‌های منصف و واقع‌بین وجود دارند. خوشبختانه آقای پروفسور اریک پریست از استادان سابق ریاضیات در دانشگاه «سنت اندرو» و از اعضای هیئت امنای «انستیتو فارادی» در دانشگاه کمبریج پاسخ آقای «هاوکینگ» را چنین داده است:

سخنان پروفسور هاوکینگ توجیه‌پذیر نیست، این حالت کاملاً تحمل‌پذیر و منطقی است که خداوند شرایط را برای وقوع انفجار بزرگ و شکل‌گیری کهکشان‌ها بر اساس آن فراهم کرده باشد.

در جای دیگری در مصاحبه با روزنامه «گاردین» همو می‌گوید:

باورهای مدرن در مورد جهان و عالم هستی با هدف پوشاندن شکاف‌ها و نقاط ضعف در دانش ما نیست بلکه هدف، دادن پاسخ به سؤالات گوناگون بشر مدرن است.

وی می‌افزاید فلسفه و الهیات رشته‌های مناسب برای پاسخ‌گویی به این سؤالات هستند و مثالی را می‌آورد به این صورت:

داستان جوشیدن آب در کتری، با استفاده از قوانین فیزیک به دقت قابل توضیح است که چطور گرما از اجاق به کتری و سپس به آب منتقل می‌شود و آن را به نقطه جوش می‌رساند، اما چرا این آب می‌جوشد، را نمی‌توان صرفاً با فیزیک توضیح داد، شاید خانم خانه هوس چای کرده باشد؟!

مقصود او این است که ما نباید به علل قریبه اکتفا کنیم، بلکه باید به علت‌العلل نیز توجه کنیم. اصولاً باید پرسید: کی اجاق گاز را روشن کرده است تا بر اثر آن حرارت نهایتاً به آب منتقل شود و آب به جوش آید؟ و این کار فیزیک‌دان نیست. کار فیزیک‌دان فقط ارائه علت قریبه است و علل بعیده را باید از علوم دیگر مانند فلسفه و الهیات استفاده کرد.

منبع
 

shadmehrbaz

عضو جدید
کاربر ممتاز

با تمام احترامی که برای استارتر عزیز قائلم ، ولی آیت الله سبحانی در حدی نیست که بتونه حرفای هاوینگ رو درک کنه و از اونجایی که این موضوع در متن هم کاملا مشخصه ایشون از اصل استدلال هاوکینگ سخنی به میان نیاورده و توی یه جمله میشه
خلاصه گفت که ایشون فرمودند: "فیزیکدان نباید تو این چیزا فضولی کنه ! "

در ادامه هم به نظر میرسه اصلا نویسنده ی متن عوض شده و یکی دیگه جای سبحانی اومده به هاوکینگ جواب داده که حرفای اونم جز مغلطه چیزی نیست! تمام برهانهای وجود خدارو قبلا ریچارد داوکینز توی کتاب
The G0d Delusi0n بطور کامل آورده و رد شون کرده ، هاوکینگ هم بعد از اون از طریق علمی که خودش در حال حاضر بزرگترین استادشه این کار رو کرده ... مناظراتی بین دانشمندای موافق و مخالف با این قضیه انجام شده و هنوزم در حال انجامه که فکر میکنم آدم اونارو سرچ کنه بخونه خیلی جالبتر از این خود گویی و خود خندی های نویسنده های بی سواد ایرانی باشه !
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
تمام برهانهای وجود خدارو قبلا ریچارد داوکینز توی کتاب The G0d Delusi0n بطور کامل آورده و رد شون کرده
شما چندتاشو بیار.شایدم فقط اسم نویسنده رو دیدی گفتی به به و چه چه درست میگه.اگه هم نمیدونی اصلا چی گفته بهتره وجود خدارو با عقل خودت اثبات کنی نه با نقل دیگران
 

magnet

عضو جدید

با تمام احترامی که برای استارتر عزیز قائلم ، ولی آیت الله سبحانی در حدی نیست که بتونه حرفای هاوینگ رو درک کنه و از اونجایی که این موضوع در متن هم کاملا مشخصه ایشون از اصل استدلال هاوکینگ سخنی به میان نیاورده و توی یه جمله میشه
خلاصه گفت که ایشون فرمودند: "فیزیکدان نباید تو این چیزا فضولی کنه ! "

ببخشید شما حد آیت الله سبحانی رو تشخیص دادین؟
واقعاً یه بار راست حسینی جواب بدین دیگه: حرفای هاوکینگ و پاسخ آیت الله سبحانی رو خوندین کامل ؟ همه جاشو فهمیدین؟
شمام مث اکثریت ما ابرانی ها فکر می کنین با یه مدرک دانشگاهی تو یه مورد خاص پس حتماً از همه چی (حتی فلسفه و علم ادیان و .... !!! :surprised: )سر در میارین!

تمام برهانهای وجود خدارو قبلا ریچارد داوکینز توی کتاب The G0d Delusi0n بطور کامل آورده و رد شون کرده ، هاوکینگ هم بعد از اون از طریق علمی که خودش در حال حاضر بزرگترین استادشه این کار رو کرده



اسم اون علم چیه؟! بگین اطلاعات عمومی مام بیشتر شه !
این کتابو خودتون خوندین دیگه؟ امکانش هست که چندتا از دلایل رد خدا رو برامون بیارین؟
تازه این دوتا مطلب شد : خدا رو رد کردن یا برهان های وجود خدا رو؟؟؟


ممنون میشم. :gol:
 

shadmehrbaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما چندتاشو بیار.شایدم فقط اسم نویسنده رو دیدی گفتی به به و چه چه درست میگه.اگه هم نمیدونی اصلا چی گفته بهتره وجود خدارو با عقل خودت اثبات کنی نه با نقل دیگران

به به آقای جوات مسی تشریف فرما شدن !

شما چندتاشو بیار.

چند تا از برهان هایی که رد شده رو بیارم؟ من کتابو نزدیک 2 سال پیش خوندم دقیق یادم نیست تمام برهانارو... ولی واسه اینکه فکر نکنی دارم بهونه میارم باشه چند تاشو میگم

برهان کیهان شناسی ، برهان علیت ، برهان زیبایی شناختی و....یا برهانهای مضحکی مثل برهان بی اعتقادی که از بی اعتقادی به چیزی وجود خدارو اثبات میکنن!!!!
تمام برهان ها توی این کتاب آورده شده اگه دوست داشتی خودت برو بقیه شو بخون. تنها برهانی که به نظرم خوب رد نشده بود قمار پاسکال بود که خودم طبق اون یه مدتی خداپرست بودم ولی بعدا به این نتیجه رسیدم که زیاد نمیشه به اون گفت برهان اصلا !



فقط اسم نویسنده رو دیدی گفتی به به و چه چه درست میگه

آقای به اصطلاح مسلمون! تا اونجایی که من میدونم تهمت توی دینتون گناهه !

اگه هم نمیدونی اصلا چی گفته بهتره وجود خدارو با عقل خودت اثبات کنی نه با نقل دیگران

با عقلم روی نقل دیگران فکر میکنم بعد تصمیم میگیرم چیو ببپذیرم! شما که نصف اعتقاداتتون بر اساس نقل آیه و حدیثه بعید میدونم زیاد نیاز باشه از عقلتون استفاده کنید !!!
 

shadmehrbaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید شما حد آیت الله سبحانی رو تشخیص دادین؟
واقعاً یه بار راست حسینی جواب بدین دیگه: حرفای هاوکینگ و پاسخ آیت الله سبحانی رو خوندین کامل ؟ همه جاشو فهمیدین؟

بنده بیوگرافی ایشون رو نخوندم ولی تا اونجایی که میدونم توی حوزه به علما فیزیک درس نمیدن!! اگه ایشون فیزیکدان هم هستن و من بی خبر بودم عذر میخوام :gol:
بله این متن رو کامل خوندم ولی مشکل اینه که نظریات هاوکینگ کامل توی این متن آورده نشده 2 خط از هاوکینگ نقل شده بعد همون 2 خط رو نویسنده روش مانور داده و با تمام قدرت سعی کرده بکوبونتش !
شمام مث اکثریت ما ابرانی ها فکر می کنین با یه مدرک دانشگاهی تو یه مورد خاص پس حتماً از همه چی (حتی فلسفه و علم ادیان و .... !!! :surprised: )سر در میارین!

خیر بنده همچین ادعایی نکردم ، تنها کاری که من میکنم استفاده صحیح از "عقل"م هست ، Magnet عزیز من قبلا پستهای شمارو توی تالار مواد خوندم فکر میکنم انسان با سوادی باشید که قدرت تفکر بدون تعصب رو داشته باشه خوشحال میشم این کتابی که عرض کردم رو با تامل مطالعه کنید و نتیجه شو بهم بگید ، زیاد دیدم کسایی که اونقدر گرفتار تحجر بودن که حتی جرات خوندن این کتاب رو نداشتن ولی بعید میدونم شما از این دست آدمها باشید . :gol:

اسم اون علم چیه؟! بگین اطلاعات عمومی مام بیشتر شه !
این کتابو خودتون خوندین دیگه؟ امکانش هست که چندتا از دلایل رد خدا رو برامون بیارین؟
تازه این دوتا مطلب شد : خدا رو رد کردن یا برهان های وجود خدا رو؟؟؟


ممنون میشم. :gol:

علمی که پروفسور هاوکینگ توش استاده ؟! :surprised: فیزیک دیگه ، اینم اطلاعات عمومی!
امکانش نیست چون هم طولانیه که قرار دادنش توی تاپیک عقلانی نیست هم اینکه ممکنه برای سایت دردسر ساز باشه هم اینکه خودمون اخراج بشیم!!! :D شما لطف کنید درخواست بنده رو بپذیرید و کتاب رو کامل مطالعه کنید مطمئن باشید از وقتی که صرفش میکنید پشیمون نمیشید.

به قول یه بزرگی : هنگامیکه یک نفر دچار توهــم میشود دیوانه میخوانندش ، هنگامیکه افراد زیادی دچار یک توهم میشوند مــومــن میخوانندشان !!! ;)
 

magnet

عضو جدید
نکته اصلی :
به عمد یا اتفاقی جوابمو ندادین . (خودم می دونم البته).


تو این کتاب خدا رو رد کردن یا برهان های وجود خدا رو ؟؟؟

:gol:

من منظورم نه این متن بلکه متن کامل ادعاهای پروفسور بود ، اونو خوندین؟ منم همون موقع خوندم ، ولی با همان عقل (ناقص خودم) بسیار ضعیف به نظرم اومد.
چقدر از منطق سر در میارین؟
من خیلی کم ، ولی با همین خیلی کمم میدونم که هر تعریفی باید جامع و مانع باشه ، اصول اولیه ای که پروفسور میگن نه جامع هست نه مانع. می تونم ثابت کنم به راحتی.
مشکل کتاب هم همینه ، نویسنده اش اگه یه فیلسوف یا مستشرق بود برام قابل قبول تر بود. ایشان یک زیست شناس و بعدها به نوعی جامعه شناس بودن.
از یک فرضیه شروع کردن ، (فرضیه وجود خدا) سپس بدون بحث روی چرایی آن و با کمی قلم فرسایی به برهان های وجود خدا رسیدن. قبلش چندین و چندبار از عدم اطمینان خود درباره خدا گفتن. (دقت کنین ، ندانستن دلیل بر نبودن نیست.) از برهان هایی صحبت کرده که درواقع خود قبل از بحث منصفانه روی آنها ، آنها را رد کرده. نکته شماره یک در اثبات ناشناخته ها ، پذیرش پروتکل هاست یعنی اینکه یه سری پیش فرض ها.
و داوکینز چون همه پیش فرض ها را با بهانه احاطه نداشتن رد می کنه پس به راحتی کل برهان ها رو هم رد می کنه.
دقت کرده باشین هیچ برهانی را با برهان دیگری رد نکرده است بلکه با دلایلی مثل دقیق نبودن برهان ، شمول ناقص و تئوری های اومانیستی بر پایه عقل بشری رد کرده که هیچ کدام ایناهارو من مسلمان اصلاً قبول ندارم. یعنی پیش فرض رو همون گزاره ی نظریه اش قرار داده. برای همین هم بود که کتابش از سوی بسیاری از اومانیست ها مورد استقبال واقع شد.
بحث بعدی توهم هست .
از شما که کتاب رو خونده اید میخام که توهم رو تعریف کنید تا متوجه شم تا چه اندازه به این کتاب واردید و می تونید به اشکالای من (که اعتراف می کنم در برابر این کتاب گیج شدم، نه از لحاظ مبانی بلکه از لحاظ اصول اولیه ی متناقض) جواب بدین و کمکم کنین.
اینکه اخلاق و ذات خوب انسان در بی خدایی که ایشون میگن کجا قرار می گیره و چگونه هست که ضرورت خوب بودن انسان به عنوان ذات اولیه در بشر زیر سوال قرار می گیره و بحث احتمالات در ژن پیش کشیده میشه و به بی هدفی انسان می رسه؟
و بسیاری مطلب دیگر ...

علمی که پروفسور هاوکینگ توش استاده ؟! :surprised: فیزیک دیگه ، اینم اطلاعات عمومی!

من از علم هاوکینگ نپرسیدم.
اسم اون علم هم فیزیک نبود. (با عرض پوزش). لطفاً به مطالعات دوسال پیشتون مراجعه کنید.
با این پاسخ فکر کردم اصلاً کتابو نخوندین !




خیر بنده همچین ادعایی نکردم ، تنها کاری که من میکنم استفاده صحیح از "عقل"م هست ،

می خواین واقعاً ثابت کنین از عقلتون استفاده می کنین؟
من اواخر تیر اوایل مرداد میام تهران ، میتونین یه روز وقتتونو در اختیار من بذارین بریم یه جایی؟
خیلی راحت و براساس همه ی پیش فرض ها و داده های خودتون براتون خدا و خداباوری رو اثبات می کنن. اگر از فکر کنندگان باشین!


به قول یه بزرگی : هنگامیکه یک نفر دچار توهــم میشود دیوانه میخوانندش ، هنگامیکه افراد زیادی دچار یک توهم میشوند مــومــن میخوانندشان !!! ;)

بزرگ؟
منظورتون رابرت پیرزیگ هستش دیگه؟
ایشون که مطالبشون به ظرز فجیعی زیر سوال هست. شوخی نفرمایید.
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
به به آقای جوات مسی تشریف فرما شدن !
در دین(شایدم بی دینی) شما توهین مذموم نیست؟!!!
چند تا از برهان هایی که رد شده رو بیارم؟ من کتابو نزدیک 2 سال پیش خوندم دقیق یادم نیست تمام برهانارو... ولی واسه اینکه فکر نکنی دارم بهونه میارم باشه چند تاشو میگم
برهان کیهان شناسی ، برهان علیت ، برهان زیبایی شناختی و....یا برهانهای مضحکی مثل برهان بی اعتقادی که از بی اعتقادی به چیزی وجود خدارو اثبات میکنن!!!! تمام برهان ها توی این کتاب آورده شده اگه دوست داشتی خودت برو بقیه شو بخون. تنها برهانی که به نظرم خوب رد نشده بود قمار پاسکال بود که خودم طبق اون یه مدتی خداپرست بودم ولی بعدا به این نتیجه رسیدم که زیاد نمیشه به اون گفت برهان اصلا !
خیلی نوبری به خدا.با این کتاب به بی خدایی رسیدین احتمالا اونوقت یادتون نیست چی گفته!!!!!!شایدم اینقدر ضعیفه که توان دفاع ازشو ندارین و فقط اسم برهانهارو آوردین گفتین اینارو رد کرده.
آقای به اصطلاح مسلمون! تا اونجایی که من میدونم تهمت توی دینتون گناهه !
منظورتون از تهمت همون توصیه بود دیگه؟!!!!!!!!ببخشین اگه ناراحت شدین
با عقلم روی نقل دیگران فکر میکنم بعد تصمیم میگیرم چیو ببپذیرم! شما که نصف اعتقاداتتون بر اساس نقل آیه و حدیثه بعید میدونم زیاد نیاز باشه از عقلتون استفاده کنید !!!
پس بسم الله با عقلت بی خداییتو اثبات کن تا معلوم بشه که ما از عقلمان استفاده میکنیم یا نه.خیلی خنده داره.شما با این کتاب به بی خدایی رسیده این,الان هم یادتون نیست چی گفته بعد ما میشیم مقلد صرف؟!!!!
اگر شما خدایتان بر اساس نظر شخصی دانشمندان بوجود می آید که بهتره بدونین تا جایی که من اطلاع دارم آقای هاوکینگ از نظرشون برگشتند!!!!
 

shadmehrbaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
نکته اصلی :
به عمد یا اتفاقی جوابمو ندادین . (خودم می دونم البته).


تو این کتاب خدا رو رد کردن یا برهان های وجود خدا رو ؟؟؟

وقتی برهان های وجود موجودی رد بشه اون موجود ناموجود میشه...هدفتون از این سوال رو متوجه نشدم واسه همین جواب ندادم

من منظورم نه این متن بلکه متن کامل ادعاهای پروفسور بود ، اونو خوندین؟ منم همون موقع خوندم ، ولی با همان عقل (ناقص خودم) بسیار ضعیف به نظرم اومد.
چقدر از منطق سر در میارین؟
من خیلی کم ، ولی با همین خیلی کمم میدونم که هر تعریفی باید جامع و مانع باشه ، اصول اولیه ای که پروفسور میگن نه جامع هست نه مانع. می تونم ثابت کنم به راحتی.
مشکل کتاب هم همینه ، نویسنده اش اگه یه فیلسوف یا مستشرق بود برام قابل قبول تر بود. ایشان یک زیست شناس و بعدها به نوعی جامعه شناس بودن.

من گیج شدم نمیدونم منظور شما از پروفسور جناب هاوکینگ هست یا داوکینز ؟! در مورد هاوکینگ خیر من در جریان تمام نظریاتش نیستم ولی داوکینز رو که گفتم کتابشو خوندم (به نظر میرسه شما منظورتون همین داوکینزه)
فکر نمیکنم در این زمینه ها شما بتونی کتابی پیدا کنی که همه به جامع و مانع بودن اصولش اذعان داشته باشن (حتی اگه نویسنده ی کتاب فیلسوف باشه) کتاب ایشون هم مثل بقیه ، در ثانی چرا شما هم مثل آیت الله سبحانی فکر میکنید که تنها فلاسفه شایستگی نظر دادن در مورد موجودیت خدا رو دارن ؟! اصلا کسی که بتونه در مورد مسئله "وجود" یا "عدم وجود" بصورت علمی استدلال کنه هم میشه به نوعی فیلسوف خوندش حتما" که نباید دکترای فلسفه داشته باشه !


از یک فرضیه شروع کردن ، (فرضیه وجود خدا) سپس بدون بحث روی چرایی آن و با کمی قلم فرسایی به برهان های وجود خدا رسیدن. قبلش چندین و چندبار از عدم اطمینان خود درباره خدا گفتن. (دقت کنین ، ندانستن دلیل بر نبودن نیست.) از برهان هایی صحبت کرده که درواقع خود قبل از بحث منصفانه روی آنها ، آنها را رد کرده. نکته شماره یک در اثبات ناشناخته ها ، پذیرش پروتکل هاست یعنی اینکه یه سری پیش فرض ها.
و داوکینز چون همه پیش فرض ها را با بهانه احاطه نداشتن رد می کنه پس به راحتی کل برهان ها رو هم رد می کنه.
دقت کرده باشین هیچ برهانی را با برهان دیگری رد نکرده است بلکه با دلایلی مثل دقیق نبودن برهان ، شمول ناقص و تئوری های اومانیستی بر پایه عقل بشری رد کرده که هیچ کدام ایناهارو من مسلمان اصلاً قبول ندارم. یعنی پیش فرض رو همون گزاره ی نظریه اش قرار داده. برای همین هم بود که کتابش از سوی بسیاری از اومانیست ها مورد استقبال واقع شد.

نمیدونم میشه اسم اینو نقد گذاشت یا نه ؟! شما با بی انصافی تمام یک سری کلی گویی بی اساس کردین که حتی نمیشه در موردشون بحث کرد ! ایشون اول خدایان مختلف رو معرفی میکنه بعد در مورد خصوصیات هر کدام توضیحاتی رو بیان میکنه تا خواننده ابتدا با انواع اقسام موجوات توهمی آشنا بشه بعد بره سراغ استدلالهای رد کردنشون. (من نمیدونم توی این قسمت درباره چرایی چه چیزی باید صحبت میشد ؟!! )
در مورد برهانها...اگه غلط بودن پیش فرض برهانی ثابت بشه خود برهان هم باطله ، چرا باید پیش فرضهایی که بصورت عقلانی باطل هستن رو پذیرفت که بعد باهاش چیزی رو ثابت کرد ؟! شما فرض کن شیر سیاهه بعد با همین فرضت میتونی ثابت کنی ماست هم سیاهه!

از شما که کتاب رو خونده اید میخام که توهم رو تعریف کنید تا متوجه شم تا چه اندازه به این کتاب واردید و می تونید به اشکالای من (که اعتراف می کنم در برابر این کتاب گیج شدم، نه از لحاظ مبانی بلکه از لحاظ اصول اولیه ی متناقض) جواب بدین و کمکم کنین.

البته تعریف توهم ربطی به این کتاب نداره ولی از نظر من توهم = خیال باطل ، لطف کنید از بازی با کلمات دست بردارید اصل حرفتون رو بزنید.

من از علم هاوکینگ نپرسیدم.
اسم اون علم هم فیزیک نبود. (با عرض پوزش). لطفاً به مطالعات دوسال پیشتون مراجعه کنید.
با این پاسخ فکر کردم اصلاً کتابو نخوندین !

متاسفانه این روحیه ی " مچ گیرانه" ی شما باعث شده که بدون توجه دقیق به پست های بنده سریعا" دنبال یه گاف توش باشید که بوسیله ی اون بتونید به هر نحوی شده یه طعنه ای بزنید! اینکه شما از خوندن صحیح پستهای من غافلید تقصیر من نیست!
من دوباره از چند پست مرتبط نقل قول میگیرم خواهش میکنم با دقت بیشتری بخونید :

اندیشه - حضرت آیت‌الله سبحانی در نوشتاری، به نظرات اخیر برخی فیزیکدان‌ها به ویژه «استفان هاوکینگ» فیزیکدان انگلیسی، مبنی بر اینکه آیا علم فیزیک می‌تواند ماورای طبیعت را نفی کند، پاسخ داده‌اند.

هاوکینگ هم بعد از اون از طریق علمی که خودش در حال حاضر بزرگترین استادشه این کار رو کرده

اسم اون علم چیه؟! بگین اطلاعات عمومی مام بیشتر شه !

علمی که پروفسور هاوکینگ توش استاده ؟! :surprised: فیزیک دیگه ، اینم اطلاعات عمومی!

من از علم هاوکینگ نپرسیدم.
اسم اون علم هم فیزیک نبود. (با عرض پوزش). لطفاً به مطالعات دوسال پیشتون مراجعه کنید.
با این پاسخ فکر کردم اصلاً کتابو نخوندین !


بله دوست عزیز ... امیدوارم متوجه شده باشید اشتباه از شما بوده و سعی کنید از این به بعد قبل از طعنه زدن درنگ بیشتری کنید! :gol:


می خواین واقعاً ثابت کنین از عقلتون استفاده می کنین؟
من اواخر تیر اوایل مرداد میام تهران ، میتونین یه روز وقتتونو در اختیار من بذارین بریم یه جایی؟
خیلی راحت و براساس همه ی پیش فرض ها و داده های خودتون براتون خدا و خداباوری رو اثبات می کنن. اگر از فکر کنندگان باشین!

اگر واقعا از فکر کنندگان باشم! با عرض معذرت...
عقل حکم میکنه که دعوت کسی رو که هیچ شناختی ازش ندارم نپذیرم
!
:smile:

بزرگ؟
منظورتون رابرت پیرزیگ هستش دیگه؟
ایشون که مطالبشون به ظرز فجیعی زیر سوال هست. شوخی نفرمایید.

من شناخت خاصی از ایشون نداشتم ، ولی این جمله اونقدر به نظرم زیبا بود که تصمیم گرفتم به خاطرش لقب "بزرگ" رو بهشون نسبت بدم ! دیگه حتی توی مکتب شما هم فکر میکنم این مقدار آزادی رو برای بشر قائل باشن که هر کسی رو دلش خواست "بزرگ" خطاب کنه !
 

shadmehrbaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
در دین(شایدم بی دینی) شما توهین مذموم نیست؟!!!

خیر...در دین ما خندیدن به موجودات جواتی مثل شما از واجباته ! :biggrin:
خیلی نوبری به خدا.با این کتاب به بی خدایی رسیدین احتمالا اونوقت یادتون نیست چی گفته!!!!!!شایدم اینقدر ضعیفه که توان دفاع ازشو ندارین و فقط اسم برهانهارو آوردین گفتین اینارو رد کرده.

خوب شد گفتم کتابو دو سال پیش خوندم وگرنه چه بهونه ای داشتی واسه پست زدن !!! خب تو گفتی چند تا برهان بیار منم چند تا آوردم چیز دیگه ای نخواستی که خوشگلم ! :heart: حالا متن کامل کتابو اگه دوست داشتی خودت برو بخون بعد بیا اینجا بگو ضعیفه یا قویه (مثل magnet ) البته شکی در این نیست که کتاب داوکینز مستکبر ملحد شیطان صفت مقابل بصیرت حاج آقا جوات مسی حرفی برای گفتن نداره!

منظورتون از تهمت همون توصیه بود دیگه؟!!!!!!!!ببخشین اگه ناراحت شدین

ای بابا شما چرا جوات جان ...من عذر میخوام اگه
در اصول فقهی اسلامی شما این اسمش توصیه ست :
فقط اسم نویسنده رو دیدی گفتی به به و چه چه درست میگه



پس بسم الله با عقلت بی خداییتو اثبات کن تا معلوم بشه که ما از عقلمان استفاده میکنیم یا نه.خیلی خنده داره.شما با این کتاب به بی خدایی رسیده این,الان هم یادتون نیست چی گفته بعد ما میشیم مقلد صرف؟!!!!

بی خدایی اثبات کردنی نیست عزیزکم! :biggrin:
مثل همون جمله ی معروفته که گفتی " اگه خداپرست نیستی هدفت از زندگی چیه؟ " !!!! :eek:

hاگر شما خدایتان بر اساس نظر شخصی دانشمندان بوجود می آید که بهتره بدونین تا جایی که من اطلاع دارم آقای هاوکینگ از نظرشون برگشتند!!!!

ای بابا پس هاوکینگ هم بصـیرت پیدا کرد مثل شما لباس طلبگی به تن کرد ؟ حالا من تنها موندم چیکار کنم؟! :( لباس اضافی نداری یه دستم به من بدی؟! :D

میدونی ... کلا" دوستت دارم جوات جون بازم پیش ما بیا :w30:

 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
خیر...در دین ما خندیدن به موجودات جواتی مثل شما از واجباته ! :biggrin:


خوب شد گفتم کتابو دو سال پیش خوندم وگرنه چه بهونه ای داشتی واسه پست زدن !!! خب تو گفتی چند تا برهان بیار منم چند تا آوردم چیز دیگه ای نخواستی که خوشگلم ! :heart: حالا متن کامل کتابو اگه دوست داشتی خودت برو بخون بعد بیا اینجا بگو ضعیفه یا قویه (مثل magnet ) البته شکی در این نیست که کتاب داوکینز مستکبر ملحد شیطان صفت مقابل بصیرت حاج آقا جوات مسی حرفی برای گفتن نداره!


ای بابا شما چرا جوات جان ...من عذر میخوام اگه
در اصول فقهی اسلامی شما این اسمش توصیه ست :





بی خدایی اثبات کردنی نیست عزیزکم! :biggrin:
مثل همون جمله ی معروفته که گفتی " اگه خداپرست نیستی هدفت از زندگی چیه؟ " !!!! :eek:


ای بابا پس هاوکینگ هم بصـیرت پیدا کرد مثل شما لباس طلبگی به تن کرد ؟ حالا من تنها موندم چیکار کنم؟! :( لباس اضافی نداری یه دستم به من بدی؟! :D

میدونی ... کلا" دوستت دارم جوات جون بازم پیش ما بیا :w30:

من که از استدلالهات شگفت زده شدم گلم
خوش باشین چون من هیچ وقت هدفم از زندگی مسخره بازی نبوده مثل شما.
 

magnet

عضو جدید
وقتی برهان های وجود موجودی رد بشه اون موجود ناموجود میشه...هدفتون از این سوال رو متوجه نشدم واسه همین جواب ندادم

اگر بعضی از برهان های وجود موجودی رد بشه ، اون موجود نیست؟
می پذیرید که همه ی برهان ها در این کتاب بررسی نشده است ، درسته؟ (با فرض قبول اشتباه در سایر برهان ها ).
منطقی باشین.البته اینو خیلی های دیگه حتی "تی کرین" هم گفتن که بی جواب موند.

شمام ایراد منو فهمیدین و
بازم جوابمو ندادین! خوبه ، بلدین در برین از زیر مطلب. می گذریم.

فکر نمیکنم در این زمینه ها شما بتونی کتابی پیدا کنی که همه به جامع و مانع بودن اصولش اذعان داشته باشن (حتی اگه نویسنده ی کتاب فیلسوف باشه) کتاب ایشون هم مثل بقیه ، !


نوشته های منو خوندین که؟ عرض کردم :


هر تعریفی باید جامع و مانع باشه ، اصول اولیه ای که پروفسور میگن نه جامع هست نه مانع. می تونم ثابت کنم به راحتی.

تعریف و اصول اولیه و زیربنا و اساس (حالا هرچی اسمشو بذارین شما) هر نظریه ای باید دارای یک ویژگی هایی باشه تا رد نشه یا مشابهتی نداشته باشه. این یک مطلب بدیهی است در نظریه پردازی.
امیدوارم متوجه شده باشین.


در ثانی چرا شما هم مثل آیت الله سبحانی فکر میکنید که تنها فلاسفه شایستگی نظر دادن در مورد موجودیت خدا رو دارن ؟! اصلا کسی که بتونه در مورد مسئله "وجود" یا "عدم وجود" بصورت علمی استدلال کنه هم میشه به نوعی فیلسوف خوندش حتما" که نباید دکترای فلسفه داشته باشه

من سابقه ایشون رو گفتم.
ضمناً الان من بیام در مورد اثرات بزاق دهان کرگدن (!) در حفظ محیط زیست اطرافش نظریه به نظر علمی بدم، چی میگین؟!
دانشمندان ازم خواهند خواست که بیام آناتومی بدن کرگدن رو بگم و منم که غیر متریال ساینس چیزی بلد نیستم ، می مونم چی بگم.
گرفتین؟
مورد اصلی اینه که ایشون به چیزی که علمشو نداشتن وارد شدن و ای کاش با حرف هایی از نوع زیست شناسی رد خدا می کردن ، ولی با مطالب فلسفی به رد برهان پرداختند ، حال ایشون فلسفه بلدند؟ اگر بلدند چرا اصول اولیه تئوری پردازی فلسفی رو رعایت نکردن؟ نمی تونین بگین کردن ، چرا که در همان آمریکا دهها کتاب و مقاله فقط در مورد ضعف فلسفی این فرد منتشر شده.




نمیدونم میشه اسم اینو نقد گذاشت یا نه ؟! شما با بی انصافی تمام یک سری کلی گویی بی اساس کردین که حتی نمیشه در موردشون بحث کرد ! ایشون اول خدایان مختلف رو معرفی میکنه بعد در مورد خصوصیات هر کدام توضیحاتی رو بیان میکنه تا خواننده ابتدا با انواع اقسام موجوات توهمی آشنا بشه بعد بره سراغ استدلالهای رد کردنشون. (من نمیدونم توی این قسمت درباره چرایی چه چیزی باید صحبت میشد ؟!! )
در مورد برهانها...اگه غلط بودن پیش فرض برهانی ثابت بشه خود برهان هم باطله ، چرا باید پیش فرضهایی که بصورت عقلانی باطل هستن رو پذیرفت که بعد باهاش چیزی رو ثابت کرد ؟! شما فرض کن شیر سیاهه بعد با همین فرضت میتونی ثابت کنی ماست هم سیاهه!

شما فرق پیش فرض رو با گزاره می دونین؟! :surprised:
من می خوام ثابت کنم ماست سیاهه (مثال خودتون! ). با فردی که می خوام ثابت کنم براش ، باید یه سری مشترکات مطرح کنم تا سر آخر از اشتراک نظر به نتیجه برسیم یا برعکس رد بشه حرفم.
اگر من و شما قبول داشته باشیم که شیر گوسفند در همان ابتدا سیاه بود (طبق گفته خودتان و پذیرش هر دو) من میام ثابت می کنم که تا این بشه ماست کاری نمی کنیم که بشه سفید. پس شما می پذیرید گفته منو یا به طریقی اشتباه یا خروج منو از روند بحث نشون میدن و من می پذیرم که نمیشه از این روش گزاره ای که می خوام رو بدست بیارم.
حالا شیر و ماست و سیاه و سفید به کنار ، هر موضوع دیگه ای که باشه.
دقت داشته باشین هدف من و شمای نوعی جدل نیست بلکه رسیدن به حقیقته.

من اثبات نمی کنم ، بلکه من و شما دنبال اینیم که ببینیم درستش چیه.

داوکینز فرضی رو معرفی نکرده ، حتی اگر معرفی برخی توهم های تاریخی رو هم فرض انگاریم ، بازم از این فرض برای اثبات استفاده نکرده که.
اگه کتابو خونده باشین خیلی واضحه این مطلب.


البته تعریف توهم ربطی به این کتاب نداره ولی از نظر من توهم = خیال باطل ، لطف کنید از بازی با کلمات دست بردارید اصل حرفتون رو بزنید.

اتفاقاً ربط داره.
مثلاً در بحث روی اعتقاد به حلول خدا در موجودات این از نظر داوکینز توهم هست یا خداباوری؟
مشخصاً نگفته ، در قسمت اول اینو توهم نام برده ولی در صحبت در مورد اگه اشتباه نکنم برهان پاسکال اینو اعتقاد به خدا دونسته.
تازه ایشون اصلاً توهم رو برای من خواننده به شکل مشخص تعریف نکردن.



امیدوارم متوجه شده باشید اشتباه از شما بوده
منظور من علم داوکینز بوده و به نظر ، من درست منظورمو نرسوندم و اشاره نکردم به داوکینز.
پوزش.
حالا اسم علم داوکینز چی بود؟؟؟
:D


اگر واقعا از فکر کنندگان باشم! با عرض معذرت...
عقل حکم میکنه که دعوت کسی رو که هیچ شناختی ازش ندارم نپذیرم
!
:smile:
باشه :gol:
(حالا خوبه دختر نیستی !!!!) :D - شوخی-

من شناخت خاصی از ایشون نداشتم ، ولی این جمله اونقدر به نظرم زیبا بود که تصمیم گرفتم به خاطرش لقب "بزرگ" رو بهشون نسبت بدم ! دیگه حتی توی مکتب شما هم فکر میکنم این مقدار آزادی رو برای بشر قائل باشن که هر کسی رو دلش خواست "بزرگ" خطاب کنه !

اطلاق همچین لقبی (بزرگ ) به فردی که نمیشناسین !!!
الان من یه حرف زیباتر بگم تازه شمام که نمی خواین حتی منو ببینین !!! پس منم یزرگ هستم؟ :D
منم نظرمو گفتم. به آزادی نظر که اعتقاد دارین؟






خیر...در دین ما خندیدن به موجودات جواتی مثل شما از واجباته ! :biggrin:
میدونی ... کلا" دوستت دارم جوات جون بازم پیش ما بیا :w30:


فارغ از رفتار متقابل شما دو نفر ، زیاد خوشم نیومد از این پستتون. بازم اگه به نظرم احترام بذارین.

و در نهایت بخش هایی از پست قبلیم که ازش به هر دلیلی (؟) گذشتین:

چندین و چندبار از عدم اطمینان خود درباره خدا گفتن. (دقت کنین ، ندانستن دلیل بر نبودن نیست.)

پیش فرض رو همون گزاره ی نظریه اش قرار داده است.

اینکه اخلاق و ذات خوب انسان در بی خدایی که ایشون میگن کجا قرار می گیره و چگونه هست که ضرورت خوب بودن انسان به عنوان ذات اولیه در بشر زیر سوال قرار می گیره؟

 
آخرین ویرایش:

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
نکته اصلی :
به عمد یا اتفاقی جوابمو ندادین . (خودم می دونم البته).

تو این کتاب خدا رو رد کردن یا برهان های وجود خدا رو ؟؟؟

:gol:


من منظورم نه این متن بلکه متن کامل ادعاهای پروفسور بود ، اونو خوندین؟ منم همون موقع خوندم ، ولی با همان عقل (ناقص خودم) بسیار ضعیف به نظرم اومد.
چقدر از منطق سر در میارین؟
من خیلی کم ، ولی با همین خیلی کمم میدونم که هر تعریفی باید جامع و مانع باشه ، اصول اولیه ای که پروفسور میگن نه جامع هست نه مانع. می تونم ثابت کنم به راحتی.
مشکل کتاب هم همینه ، نویسنده اش اگه یه فیلسوف یا مستشرق بود برام قابل قبول تر بود. ایشان یک زیست شناس و بعدها به نوعی جامعه شناس بودن.
از یک فرضیه شروع کردن ، (فرضیه وجود خدا) سپس بدون بحث روی چرایی آن و با کمی قلم فرسایی به برهان های وجود خدا رسیدن. قبلش چندین و چندبار از عدم اطمینان خود درباره خدا گفتن. (دقت کنین ، ندانستن دلیل بر نبودن نیست.) از برهان هایی صحبت کرده که درواقع خود قبل از بحث منصفانه روی آنها ، آنها را رد کرده. نکته شماره یک در اثبات ناشناخته ها ، پذیرش پروتکل هاست یعنی اینکه یه سری پیش فرض ها.
و داوکینز چون همه پیش فرض ها را با بهانه احاطه نداشتن رد می کنه پس به راحتی کل برهان ها رو هم رد می کنه.
دقت کرده باشین هیچ برهانی را با برهان دیگری رد نکرده است بلکه با دلایلی مثل دقیق نبودن برهان ، شمول ناقص و تئوری های اومانیستی بر پایه عقل بشری رد کرده که هیچ کدام ایناهارو من مسلمان اصلاً قبول ندارم. یعنی پیش فرض رو همون گزاره ی نظریه اش قرار داده. برای همین هم بود که کتابش از سوی بسیاری از اومانیست ها مورد استقبال واقع شد.
بحث بعدی توهم هست .
از شما که کتاب رو خونده اید میخام که توهم رو تعریف کنید تا متوجه شم تا چه اندازه به این کتاب واردید و می تونید به اشکالای من (که اعتراف می کنم در برابر این کتاب گیج شدم، نه از لحاظ مبانی بلکه از لحاظ اصول اولیه ی متناقض) جواب بدین و کمکم کنین.
اینکه اخلاق و ذات خوب انسان در بی خدایی که ایشون میگن کجا قرار می گیره و چگونه هست که ضرورت خوب بودن انسان به عنوان ذات اولیه در بشر زیر سوال قرار می گیره و بحث احتمالات در ژن پیش کشیده میشه و به بی هدفی انسان می رسه؟
و بسیاری مطلب دیگر ...


من از علم هاوکینگ نپرسیدم.
اسم اون علم هم فیزیک نبود. (با عرض پوزش). لطفاً به مطالعات دوسال پیشتون مراجعه کنید.
با این پاسخ فکر کردم اصلاً کتابو نخوندین !




می خواین واقعاً ثابت کنین از عقلتون استفاده می کنین؟
من اواخر تیر اوایل مرداد میام تهران ، میتونین یه روز وقتتونو در اختیار من بذارین بریم یه جایی؟
خیلی راحت و براساس همه ی پیش فرض ها و داده های خودتون براتون خدا و خداباوری رو اثبات می کنن. اگر از فکر کنندگان باشین!




بزرگ؟
منظورتون رابرت پیرزیگ هستش دیگه؟
ایشون که مطالبشون به ظرز فجیعی زیر سوال هست. شوخی نفرمایید.


سلام مهندس
منهم علاقه مند شدم بیام اینجایی که شما میگید
کجاس؟
 

afshin-18

عضو جدید
واقعا به عقل بعضیا باید شک کرد
هاوکینگه می گه به فلان دلیل جهان برا ایجاد و حیات نیازی به خالق نداره
اون می گه تو جنینی و بیرون رو نمی بینی (یا به عبارتی دگر توحق نداری در مورد خالق حرف بزنی چون خداوند رو نمی تونی درک کنی)
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
اندیشه - حضرت آیت‌الله سبحانی در نوشتاری، به نظرات اخیر برخی فیزیکدان‌ها به ویژه «استفان هاوکینگ» فیزیکدان انگلیسی، مبنی بر اینکه آیا علم فیزیک می‌تواند ماورای طبیعت را نفی کند، پاسخ داده‌اند.


متن این نوشتار به شرح ذیل است.

آیا علم فیزیک می‌تواند ماورای طبیعت را نفی کند؟

علومی که انسان با آن سر و کار دارد، بر دو نوع تقسیم می‌شوند:

1. علم مادی و تجربی، علمی است که می‌توان موضوعات آن را در آزمایشگاه تجربه کرد و آثار آن را به دست آورد و با نظم و نظام آن آشنا شد. این نوع از علوم فقط می‌تواند در مسائل مادی، قضاوت و داوری کند و بگوید فلان مولکول از چند عنصر تشکیل شده و یا مثلاً عنصر فلانی در آن موجود نیست. این نوع داوری از او پذیرفته می‌شود. چرا؟ چون آزمایش و آزمایش کننده، و مورد آزمایش همگی از سنخ واحدی هستند یعنی ماده و مادی می‌باشند.

2. دانشمند زیست‌شناس با ابزاری که در اختیار دارد، نمی‌تواند درباره وجود روح و یا عدم آن داوری کند، مثلاً بگوید من در تشریح بدن انسان به روح برنخوردم، و چاقوی تشریح من، در فعالیت مستمر خود، به چنین واقعیتی نرسید، زیرا ابزاری که در اختیار دارد نمی‌تواند در موضوعات خارج از ماده نفیاً و اثباتاً داوری کند.

یک فیزیکدان اگر بخواهد با دریافت‌های خود، وجود ماوراء طبیعت را نفی کند، به سان جنینی است که در رحم مادر، خارج رحم را انکار کند و بگوید: آسمان و زمین و دریا و اقیانوسی وجود ندارد. جهان و شرق و غرب آن، همین رحم است که من در آن پرورش می‌یابم. ولی این قضاوت از او پذیرفته نیست و به همین روی، وقتی پرده‌ها از میان رفت و دیده به جهان گشود، از قضاوت خود، نادم و پشیمان می‌شود و عالم دیگری را می‌بیند، که در آن زمان در عقل او نمی‌گنجید، چه نیکو می‌گوید شاعره نغز سخن:

مرغک اندر بیضه چون گردد پدید گوید اینجا بس فراخ است و سپید

عاقبت کان حصن سخت از هم شکست عالمی بیند بسی بالا و پست

گه پرد آزاد در کهسارها گه چرد سرمست در گلزارها

بنابراین، مقام و موقعیت دانشمند فیزیکدان نسبت به صفحه هستی، اعم از مادی و مجرد موقعیت همین مرغک در بیضه یا جنین در شکم مادر است. او می‌تواند در محیط کار خود، داوری کند، اما در ماورای محیط خود، که ابزار و ادوات آن را ندارد، نمی‌تواند نفیاً قضاوت کند.

این‌که جهان خدایی دارد و یا ماده آفریدگاری دارد و این نظام برخاسته از متن ماده نیست و این خانه صاحبخانه دارد، در گرو براهین عقلی و فلسفی است که مسئله را به حد ضرورت و بداهت برساند، در این‌جا باید فیلسوف حکیم، در نفی و اثبات آن داوری کند، نه یک فیزیکدان، هر چند عالم و برجسته باشد. فیلسوف با اثبات حدوث ماده، می‌تواند به محدث آن راه ببرد یا از هدفمند بودن نظام، کشف کند که این نظام برخاسته از ماده نیست، چون هدفمند بودن، حاکی از اعمال شعور و خرد است و ماده، فاقد این ابزار است. و هم‌چنین براهین دیگر که در کتاب‌های فلسفی و کلامی بیان شده است.

پدیده جدید در انگلستان

اکنون برسیم به پدیده جدیدی که در انگلستان به وجود آمده است. غالباً علما و دانشمندان آن‌جا نسبت به ماورا طبیعت، مردد یا بی‌اعتقاد هستند، برخلاف نوع دانشمندان آلمانی که با مسائل فلسفی بیشتر آشنا هستند، مثلاً نباید از خاطر برد که فیلسوف انگلیسی «برتراند راسل» با آن سروصدایی که داشت در کتاب «چرا مسیحی نیستم» می‌گوید: من سابقاً نسبت به خدا و مسیح اعتقاد داشتم و معتقد بودم که جهان، آفریده خداست، ولی بعداً با خود فکر کردم که این اعتقاد، مخالف یک قانون قطعی فلسفی است و آن این‌که هر پدیده‌ای پدید آورنده دارد، پس بنابراین، خدا هم باید آفریدگاری داشته باشد و حال آن‌که دین‌داران او را ازلی و ابدی می‌دانند، از این جهت، من از گروه دین‌داران، جدا شدم.

انسان، واقعاً از فکر این فیلسوف جنجالی، تعجب می‌کند، زیرا آن‌چه از آن فرار کرده، دوباره به آن گرفتار شده است، زیرا اگر مشکل خدا این است که آفریدگار ندارد، عین این مشکل درباره ماده هم پیش می‌آید، اگر بگویید ماده حادث است پس آفریدگار او کیست؟ و اگر بگویید قدیم است، پس معلول بلا علت را پذیرفته‌اید!!

جناب راسل بین دو مسئله خلط کرده است:

1. هر پدیده‌ای پدید آورنده دارد.

2. هر موجودی پدید آورنده دارد.

آن‌که صحیح است، همان گزاره اولی است که موضوع آن پدیده است، یعنی چیزی که نبوده و بعداً پدید آمده است که البته نیاز به پدید آورنده دارد.

و اما دومی کاملاً غلط است، زیرا موضوع گزاره (موجود)، اعم از پدیده و غیرپدیده است، چیزی که اصلاً مسبوق به عدم نبوده و به اصطلاح ازلی بوده است، نمی‌توان برای آن پدید آورنده‌ای اندیشید وگرنه دچار تناقض می‌شویم، زیرا اگر قدیم است پس پدید آورنده ندارد و اگر علتی دارد، پس قدیم نیست، بلکه حادث است.

اخیراً برخی از فیزیک‌دان‌های انگلیسی نغمه دیگری را ساز کرده و سر و صدایی به راه انداخته‌اند. اکنون به داستان آن توجه کنید:

«استفان‌ هاوکینگ» فیزیک‌دان 68 ساله انگلیسی، در سال 1988 با نوشتن کتاب «تاریخ مختصری از زمان» به شهرت رسید، وی پیش از این اعتراف کرده بود که: اگر بخواهیم یک نظریه کامل را برای پیدایش کائنات پیدا کنیم و آن‌گاه پیروزی‌ نهایی در استدلال انسانی را به دست آورده‌ایم، آن زمان باید خدا را به خاطر داشته باشیم.

حتی در کتاب دیگرش اعلام کرده بود که: کشف سال 1992 در مورد سیاره‌ای که به دور ستاره‌ای دیگر غیر از خورشید می‌گردد، به بازسازی نظریه اسحاق نیوتن پدر علم فیزیک کمک می‌کند که بیان کرده بود: کائنات حاصل بی‌نظمی نبوده و توسط خدایی آفریده شده است.

اکنون پس از گذشت چند سال که بیماری «هاوکینگ» بسیار پیشرفت کرده و تقریباً او را به فلج کامل مبتلا ساخته و او دیگر نمی‌تواند سخن بگوید و با اشاره انگشت دست چپش به یک کامپیوتر، احساسات خود را بیان می‌کند. در شهریور 1389، کتابی جدید منتشر شده که مؤلف آن را «هاوکینگ» دانسته‌اند. در این کتاب ادعا شده است:

«کشف منظومه‌های دیگری نظیر منظومه خورشیدی ثابت کرد که منظومه ما که دربرگیرنده یک خورشید و سیاره‌هایی است که پیرامون آن می‌چرخند، یک پدیده منحصر به فرد نیست. این واقعیت نشان داد که وجود حالت فیزیکی ایده‌آل بین خورشید و کره زمین و پیدایش انسان روی کره زمین، یک پدیده از پیش‌طراحی شده و دقیق برای موجودیت و رفاه انسان نیست».

حاصل دلیل او این است که ما منظومه خورشیدی دیگری به‌سان منظومه خورشیدی خودمان کشف کرده‌ایم. این امر ثابت کرد که پیدایش انسان، روی کره زمین، یک پدیده از پیش طراحی شده نیست؟!!

اصولاً دلیل خداشناسان این نیست که فقط ما یک منظومه شمسی داریم و انسان هم در کره زمین زندگی می‌کند تا با کشف منظومه‌های دیگر، برهان آنان باطل شود، اگر علم صدها منظومه خورشیدی دیگر کشف کند، کوچک‌ترین خراشی در براهین فلسفی خداشناسی وارد نمی‌شود، اگر مؤید وجود او نباشد؛ زیرا به حکم «کل یوم هو فی شأن» پیوسته خالق و مدبر جهان است و امر خلقت استمرار دارد، چون براهین فلسفی آنان مبنی بر اصولی است که منافاتی با این کشف‌ها ندارد. زیرا طرح قدیمی و دیرینه است، ولی اجرای آن تدریجی است.

آنان برای اثبات وجود خدا از براهین زیر بهره می‌گیرند:

1. برهان امکان و وجوب

2. برهان حدوث ماده از طریق حرکت جوهری

3. نظام هدفمند در عالم ماده که حاکی از دخالت شعور در پیدایش آن است.

4. برهان صدیقین که خود برهانی برتر است که فقط ذائقه انسان‌های برتر آن را می‌چشد.

5. برهان محاسبه احتمالات که پیدایش نظم نوین عالم را در پرتو تصادف به حد صفر می‌رساند و امثال این‌ها.

اتفاقاً فیزیک‌دان انگلیسی باید از کشف منظومه‌های دیگر بر وجود خدا استدلال بهتری پیدا کند، زیرا آن منظومه هم دارای نظم و نظامی است که نمی‌تواند ساخته خود ماده باشد. طبعاً دست آفریدگار حکیم و توانایی در کار است که این نظم را به آن ماده بخشیده است.

پیشرفت علوم و کشف نظام‌های هدفمند، بهترین حربه بر ضد مادی‌ها است که نظم جهان را مولود خود ماده می‌دانند. حالا چرا این دانشمند پر سر و صدا، از برهان بر وجود خدا، ضد آن را نتیجه گرفته‌اند؟

او فکر می‌کند که نظام خورشیدی را، می‌توان دلیل بر وجود خدا گرفت ولی اگر نظامات دیگری به‌سان این نظام کشف شد، باید کثرت نظام‌ها را گواه بر نفی او گرفت، در حالی که جریان برعکس است. هر چند نظام جهان، بالاخص نظام هدفمند کشف شود، احتمال پیدایش جهان را بر اصل تصادف، به حد صفر می‌رسد و اتفاقاً برهان محاسبه احتمالات، بیشتر این باور را تقویت می‌کند که نظم اندک را می‌توان معلول تصادف دانست ولی اگر افزایش پیدا کرد، کار به جایی می‌رسد که «پیدایش تصادف»، احتمالی بسیار اندک در مقابل احتمالات بی‌شمار به حساب می‌آید.

اتفاقاً حکیمان الهی، و پیش از آن‌ها وحی آسمانی بر نظم هدفمند که هر دو در زمین و آسمان رخ می‌دهد، تکیه می‌کنند و خردمندان را بر تفکر و اندیشیدن در آن دعوت می‌نماید. اینک گوشه‌ای از وحی:

«به راستی در آسمان‌ها و زمین برای مؤمنان نشانه‌هایی است و در آفرینش خودتان و آن‌چه از انواع جنبده‌ها پراکنده می‌گرداند برای مردمی که یقین دارند نشانه‌هایی است و نیز پیاپی آمدن شب و روز و آن‌چه خدا روزی از آسمان فرود آورده و به وسیله آن، زمین را پس از مرگش زنده گردانیده است، و هم‌چنین در گردش بادها بر هر سو برای مردمی که می‌اندیشند نشانه‌هایی است. این‌ها است آیات خدا که به حق آن را بر تو می‌خوانیم، پس بعد از خدا و نشانه‌های او به کدام سخن خواهید گروید؟».

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام نیز در بیانات خود، بسیار بر برهان نظم تأکید می‌کند به‌طوری که به بسیاری از موجودات منظم از جمله مورچه و طاووس و... اشاره کرده و ظرافت‌های خلقت آن‌ها را برمی‌شمرد و در واقع به آدمیان توجه می‌دهند که با تأمل و تفکر در خلقت موجودات منظم، می‌توان به خداوند حکیم و با تدبیر پی برد.

ایشان به‌روشنی در تعابیری می‌فرمایند:

1. «عجبت لمن شک فی الله و هو یری خلق الله»

«من تعجب می‌کنم از کسانی که مخلوقات الهی را می‌بینند و در وجود خدا تردید می‌کنند».

2. «بل ظهر للعقول بما أرانا من علامات التدبیر».

«این خداست که با نشانه‌های تدبیر که در آفریدگانش دیده می‌شود، بر عقل‌ها آشکار شده است».

3. «کفی بإتقان الصنع لها آیة».

«در اتقان صنع (که همان نظم در مخلوقات است) نشانه کافی بر خداوند است».

چشم باز و گوش باز و این عمی حیرتم از چشم‌بندی خدا

در پایان یادآور می‌شویم بالأخره در میان دانشمندان غرب نیز انسان‌های منصف و واقع‌بین وجود دارند. خوشبختانه آقای پروفسور اریک پریست از استادان سابق ریاضیات در دانشگاه «سنت اندرو» و از اعضای هیئت امنای «انستیتو فارادی» در دانشگاه کمبریج پاسخ آقای «هاوکینگ» را چنین داده است:

سخنان پروفسور هاوکینگ توجیه‌پذیر نیست، این حالت کاملاً تحمل‌پذیر و منطقی است که خداوند شرایط را برای وقوع انفجار بزرگ و شکل‌گیری کهکشان‌ها بر اساس آن فراهم کرده باشد.

در جای دیگری در مصاحبه با روزنامه «گاردین» همو می‌گوید:

باورهای مدرن در مورد جهان و عالم هستی با هدف پوشاندن شکاف‌ها و نقاط ضعف در دانش ما نیست بلکه هدف، دادن پاسخ به سؤالات گوناگون بشر مدرن است.

وی می‌افزاید فلسفه و الهیات رشته‌های مناسب برای پاسخ‌گویی به این سؤالات هستند و مثالی را می‌آورد به این صورت:

داستان جوشیدن آب در کتری، با استفاده از قوانین فیزیک به دقت قابل توضیح است که چطور گرما از اجاق به کتری و سپس به آب منتقل می‌شود و آن را به نقطه جوش می‌رساند، اما چرا این آب می‌جوشد، را نمی‌توان صرفاً با فیزیک توضیح داد، شاید خانم خانه هوس چای کرده باشد؟!

مقصود او این است که ما نباید به علل قریبه اکتفا کنیم، بلکه باید به علت‌العلل نیز توجه کنیم. اصولاً باید پرسید: کی اجاق گاز را روشن کرده است تا بر اثر آن حرارت نهایتاً به آب منتقل شود و آب به جوش آید؟ و این کار فیزیک‌دان نیست. کار فیزیک‌دان فقط ارائه علت قریبه است و علل بعیده را باید از علوم دیگر مانند فلسفه و الهیات استفاده کرد.

منبع



اینو من هفته پیش تو تالار فیزیک زدم
مثل اینکه اونجا طرفدار نداره...........
 
من نظرات هاوکینگ را از زاویه نظرات عرفان اسلامی مورد بررسی قرار دادم

کاملا با عرفان اسلامی مطابق بود

ولی از انجائی که اکثریت علمای اسلامی ایران در رشته فلسفه تبحر دارند

و ابزارهای سیاسی و حکومتی را هم در دست دارند

و از انجائی که فیلسوفان تاریخ همیشه با عارفان و مکاتب شهودی مشکل داشته اند
و به نوعی انها را اگر مانند حلاجج اعدام نکرده اند
کوبیده و خانه نشین کرده اند

فکر میکنم این سوژه هم یکی از انهائی است که نظریات هاوکینگ را مخالف فلسفه و قدرت خود میبینند

شما برید حوزه های علوم دینی انجا انقدر درگیری بین خودشان هست
بین مثلا وضو گرفته از بالا یا پائین
و یا مثلا شستن خودشان در مستراح

اختلاف نظرها و جنگ و دعواهائی هست که مثلا با استناد به فلان حدیث فلان حکم باطله و یا واجبه


مثلا همین ولایت فقیه

در ایران اگر کسی ان را رد کند ضد حکومت و خونش حلال است

ولی چند مرجع تراز اول جهان تشیع در حوزه مهم نجف
به اضافه تعداد زیادی از مراجع حوزه های قم
ولایت فقیه را حرام میدانند
و معتقدند که در زمان غیبت تشکیل حکومت برای یک مجتهد حرام است
و باید امام زمان ظهور کند و تشکیل حکومت بدهد

حالا این هاوکینگ هم یک سوژه جدیدی هست که نظرش چون مخالف نظرشان است
با بوق و کرنا میخواهند از احکام من در اوردی شان خود نشان بدهند

و گرنه اگر خوب روی حرف هاوکینگ بیچاره تحقیق کنید
و به اصل نوشتار انگلیسی و سخنش بدون واسطه مراجعه کنید
ایشان حرف جالبی زده که اگر در حوزه عرفان اسلامی مطالعه داشته باشید
خیلی شبیه نظریه های عرفای اسلامی هست

موفق باشید.
 

magnet

عضو جدید
من نظرات هاوکینگ را از زاویه نظرات عرفان اسلامی مورد بررسی قرار دادم

کاملا با عرفان اسلامی مطابق بود

ولی از انجائی که اکثریت علمای اسلامی ایران در رشته فلسفه تبحر دارند

و ابزارهای سیاسی و حکومتی را هم در دست دارند

و از انجائی که فیلسوفان تاریخ همیشه با عارفان و مکاتب شهودی مشکل داشته اند
و به نوعی انها را اگر مانند حلاجج اعدام نکرده اند
کوبیده و خانه نشین کرده اند

فکر میکنم این سوژه هم یکی از انهائی است که نظریات هاوکینگ را مخالف فلسفه و قدرت خود میبینند

شما برید حوزه های علوم دینی انجا انقدر درگیری بین خودشان هست
بین مثلا وضو گرفته از بالا یا پائین
و یا مثلا شستن خودشان در مستراح

اختلاف نظرها و جنگ و دعواهائی هست که مثلا با استناد به فلان حدیث فلان حکم باطله و یا واجبه


مثلا همین ولایت فقیه

در ایران اگر کسی ان را رد کند ضد حکومت و خونش حلال است

ولی چند مرجع تراز اول جهان تشیع در حوزه مهم نجف
به اضافه تعداد زیادی از مراجع حوزه های قم
ولایت فقیه را حرام میدانند
و معتقدند که در زمان غیبت تشکیل حکومت برای یک مجتهد حرام است
و باید امام زمان ظهور کند و تشکیل حکومت بدهد

حالا این هاوکینگ هم یک سوژه جدیدی هست که نظرش چون مخالف نظرشان است
با بوق و کرنا میخواهند از احکام من در اوردی شان خود نشان بدهند

و گرنه اگر خوب روی حرف هاوکینگ بیچاره تحقیق کنید
و به اصل نوشتار انگلیسی و سخنش بدون واسطه مراجعه کنید
ایشان حرف جالبی زده که اگر در حوزه عرفان اسلامی مطالعه داشته باشید
خیلی شبیه نظریه های عرفای اسلامی هست

موفق باشید.

سلام.
با نهایت احترام ، مثالتون یه کم بی ربط بود.
ضمناً این دلایلی که آوردید (اختلاف بین فلاسفه و مکاتب شهودی) ربطی به کلیت نداشت . چرا که بحث در این موضوع در یک راستا بوده و اینکه در مورد داوکینز هم حتی دوستان با همان دلایل داوکینز ، رد برهان هاشو رد کردن.
در مورد بحث هاوکینگ لطف کنید این زاویه ای که میگید برای ما هم بگین تا ممنون شما باشیم.
:gol:



سلام مهندس
منهم علاقه مند شدم بیام اینجایی که شما میگید
کجاس؟

مهندس ، شما که نیاز ندارین ... :gol:
تازه منم دیگه تهران اومدنم کنسل شد فعلاً . تستم جواب نداد . :razz:
ولی اگه خیلی علاقه دارین بدونین ، یکی از مدرسه های قم بود.

واقعا به عقل بعضیا باید شک کرد
هاوکینگه می گه به فلان دلیل جهان برا ایجاد و حیات نیازی به خالق نداره
اون می گه تو جنینی و بیرون رو نمی بینی (یا به عبارتی دگر توحق نداری در مورد خالق حرف بزنی چون خداوند رو نمی تونی درک کنی)

اینم نظری یه !


اینو من هفته پیش تو تالار فیزیک زدم
مثل اینکه اونجا طرفدار نداره...........

ایشالا دفعه بعد ... :d
 
سلام.
با نهایت احترام ، مثالتون یه کم بی ربط بود.
ضمناً این دلایلی که آوردید (اختلاف بین فلاسفه و مکاتب شهودی) ربطی به کلیت نداشت . چرا که بحث در این موضوع در یک راستا بوده و اینکه در مورد داوکینز هم حتی دوستان با همان دلایل داوکینز ، رد برهان هاشو رد کردن.
در مورد بحث هاوکینگ لطف کنید این زاویه ای که میگید برای ما هم بگین تا ممنون شما باشیم.

سالها بود عمرم را روی بحث با افراد متعصب مذهبی صرف کرده بودم
من تازه عضو این سایت شده ام و قصدم توسعه زیر بنای علمی و فنی ام هست
و با شناختی که از شما در تاپیکهای این سایت پیدا کردم
فکر میکنم بحث با فردی مذهبی و متعصبی مثل شما بیفایده باشد!
ترجیح میدم سکوت کنم!

چون ان کس که نداند و نداند که نداند تا ابد الدهر در جهل مرکب بماند!

اگر خدا صلاح شما را بخواهد روزی چشم دلتان را به سوی حقیقت باز خواهد کرد
و اگر نخواهد تا اخر عمر مثل خیلیها مانند کوری بتی که از خدا و دین در ذهن خود ساخته اید(شرک خفی)
را به جای دین و خدا پرستش خواهید کرد!

من فقط خواستم ببینم که ایا حرفم جرقه ای برای رها کردن بت پرستی و پیدا کردن خدای حقیقی ایجاد میکند یا نه!

حال نتیجه ای چه بوده دیگر به من ربطی ندارد
وظیفه من همان اشاره بود

یا حق
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
سالها بود عمرم را روی بحث با افراد متعصب مذهبی صرف کرده بودم
من تازه عضو این سایت شده ام و قصدم توسعه زیر بنای علمی و فنی ام هست
و با شناختی که از شما در تاپیکهای این سایت پیدا کردم
فکر میکنم بحث با فردی مذهبی و متعصبی مثل شما بیفایده باشد!
ترجیح میدم سکوت کنم!

چون ان کس که نداند و نداند که نداند تا ابد الدهر در جهل مرکب بماند!

اگر خدا صلاح شما را بخواهد روزی چشم دلتان را به سوی حقیقت باز خواهد کرد
و اگر نخواهد تا اخر عمر مثل خیلیها مانند کوری بتی که از خدا و دین در ذهن خود ساخته اید(شرک خفی)
را به جای دین و خدا پرستش خواهید کرد!

من فقط خواستم ببینم که ایا حرفم جرقه ای برای رها کردن بت پرستی و پیدا کردن خدای حقیقی ایجاد میکند یا نه!

حال نتیجه ای چه بوده دیگر به من ربطی ندارد
وظیفه من همان اشاره بود

یا حق
میشه ارتباط این نظریه با عرفان اسلامی بگید
 
میشه ارتباط این نظریه با عرفان اسلامی بگید

به علی بن ابیطالب گفتند فرق بین حق و باطل چیست فرمود فاصله بین حق و باطل چهار انگشت است
گفتند بیشتر توضیح بده!
ایشان انگشتان دستش را گذاشت بین گوش و چشم خود و فرمود حق ان است که ببینی
و باطل ان است که بشنوی!

شماها همه تان همه حرفهایتان روی باطل است چون شنیده اید و حرف خود استیفن را ندیده اید!

من هر چه بگویم باطل است

باید بروید خودتان تحقیق کنید و ببینید که ایا هاوکینگ دقیقا چه کلمه ای گفته و اصلا ایا ترججمه کننده در ترجمه امانت داری کرده یا نه

وقتی کامل خواندید و به حق سخنان هاوکینگ رسیدید

ان وقت تشریف بیاورید تا به سوالتان جواب بدهم!

شرمنده چون نمیتوانم به کسی که روی کلمات باطل ایستاده جواب بدهم!

حتی اگر کلماتی که میشنوید کسی گفته باشد که حق هم باشد ولی چون میشنوید باطل است تا زمانی که ندیده و به حق نرسیده باشید
این قانون در مورد همه چیز صادق است!
حتی خدا و دین و زمین و اسمان و بهشت و جهنم و قیامت!

در تمامی کتابهای رساله احکام دینی اولین مسائلی که می اید این است که تقلید در اصول دین حرام است

یعنی نباید به شنیدن اصول دین اکتفا کنیم بلکه برای توحید خدا و عدل و امامت و معاد و نبوت و غیره به دیدن با چشم و یا چشم دل و یا چشم روح و غیره به حق برسیم!

ولی کو تا عمل؟!

اکثریت مردم شنیده اند خدا یکی است و تقلید کرده اند بدون اینکه اهمیت بدهند کارشان حرام است!

اکثریت مردم شنیده اند امامی هست پیامبری بوده است و روی شنیده شان تقلید کرده و مرتکب گناه و حرام شده اند!

اکثریت مردم شنیده اند خدا عادل است و تقلید کرده اند

چه کسی است که برود زححمت بکشد و دین و اصول دین را از زیر بنا واقعا عمیق با چشم دل خود ببیند!؟

این بد بختها به دیدن اصول دین نرسیده اند چه برسد به دیدن نوشته و گفته های هاوکینگ؟!

ان وقت می اینده ادعای شیعه بودن ، منتظر امام زمان بودن، مسلمان بودن، حکمت و فلسفه اسلامی
کشور اسلامی ، عکس بهجت ! و هزار تا ادعائی که کوهها ان را نمیتوانند حمل کنند را روی خود یدک میکشند!
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
به علی بن ابیطالب گفتند فرق بین حق و باطل چیست فرمود فاصله بین حق و باطل چهار انگشت است
گفتند بیشتر توضیح بده!
ایشان انگشتان دستش را گذاشت بین گوش و چشم خود و فرمود حق ان است که ببینی
و باطل ان است که بشنوی!

شماها همه تان همه حرفهایتان روی باطل است چون شنیده اید و حرف خود استیفن را ندیده اید!

چه کسی است که برود زححمت بکشد و دین و اصول دین را از زیر بنا واقعا عمیق با چشم دل خود ببیند!؟

این بد بختها به دیدن اصول دین نرسیده اند چه برسد به دیدن نوشته و گفته های هاوکینگ؟!

ان وقت می اینده ادعای شیعه بودن ، منتظر امام زمان بودن، مسلمان بودن، حکمت و فلسفه اسلامی
کشور اسلامی ، عکس بهجت ! و هزار تا ادعائی که کوهها ان را نمیتوانند حمل کنند را روی خود یدک میکشند!

دوست خوب من هیچ نظری ندادم فقط گفتم ارتباطش برام مجهول
حتی نگفتم خوبه یا بد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

m sadeq

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای بابا این دانشمند نیست که دیوانه است
 

amir_80

عضو جدید
ای بابا این دانشمند نیست که دیوانه است

واقعا خجالت داره که این چنین در مورد کسی که سالها عمرش رو در راه خدمت به علم و دانش صرف کرده ایجور بدون هیچ دلیلی حرف بزنید

ایشون فوقش اینه که نظرشونو دادن دیگه
نظرش اینه که خدا خدا وجود نداره اصلا چرا ایجور توهین(شما که خدا قبول دارید این دین شماست؟اینطور حرف زدن؟)
 

Similar threads

بالا