ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی (ع) کریم اهل بیت ...

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز

.
.
.


سلام!

ایام سوگواری کریم اهل بیت ، امام حسن مجتبی (ع) رو خدمت همه ی عزیزان تسلیت عرض میکنم!

قصد داریم در این تاپیک بیشتر از قبل با آقا امام حسن آشنا بشیم

و

حرف دلمون رو بزنیم ...





( منتظر ارسال مطالب شما دوست عزیز هستیم ... )

 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
شناخت مختصرى از زندگانى امام حسن علیه السلام ...

شناخت مختصرى از زندگانى امام حسن علیه السلام ...


.
.
.


فریادرس محرومان :

در آیین اسلام ، ثروتمندان ، مسئولیت سنگینى در برابر مستمندان و تهیدستان اجتماع به عهده دارند

و به حكم پیوندهاى عمیق معنوى و رشته‏ هاى برادرى دینى كه در میان مسلمانان بر قرار است، باید همواره در تأمین نیازمندی‌هاى محرومان اجتماع كوشا باشند.

پیامبر اسلام (ص) و پیشوایان دینى نه تنها سفارش‌هاى مؤكدى در این زمینه نموده‌‌اند، بلكه هر كدام در عصر خود، نمونه برجسته‏‌اى از انساندوستى و ضعیف نوازى به شمار می‌رفتند.

پیشواى دوم نه تنها از نظر علم ، تقوى ، زهد و عبادت، مقامى برگزیده و ممتاز داشت ، بلكه از لحاظ بذل و بخشش و دستگیرى از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود ...

وجود گرامى آن حضرت آرام بخش دل‌هاى دردمند ، پناهگاه مستمندان و تهیدستان ، و نقطه امید درماندگان بود. هیچ فقیرى از در خانه آن حضرت دست خالى برنمى‌گشت.

هیچ آزرده دلى شرح پریشانى خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمی‌‏كرد ، جز آنكه مرهمى بر دل آزرده او نهاده می‌‏شد.

گاه پیش از آنكه مستمندى اظهار احتیاج كند و عرق شرم بریزد، احتیاج او را برطرف می‌‏ساخت و اجازه نمی‌‏داد رنج و مذلت سؤال را بر خود هموار سازد ...





 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
شناخت مختصرى از زندگانى امام حسن علیه السلام ...

شناخت مختصرى از زندگانى امام حسن علیه السلام ...


.
.
.


بخشش بی نظیر :


حسن بن على علیه السلام تمامى توان خویش را در راه انجام امور نیك و خداپسندانه ، به كار می‌‏گرفت و اموال فراوانى در راه خدا می‌‏بخشید.

مورخان و دانشمندان در شرح زندگانى پر افتخار آن حضرت ، بخشش بى‌سابقه و انفاق بسیار بزرگ و بى‌نظیر ثبت كرده‌‏اند كه در تاریخچه زندگانى هیچ كدام از بزرگان به چشم نمی‌‏خورد

و

نشانه دیگرى از عظمت نفس وبی‌اعتنایى آن حضرت به مظاهر فریبنده دنیا است.

نوشته‌‏اند:

"حضرت مجتبى علیه السلام در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایى خود را در راه خدا خرج كرد

و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم كرده و نصف آن را براى خود نگه داشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید.
*

* سیوطى، تاریخ الخلفا، ط3، بغداد، مكتبه المثنى، 1383 ه".ق، ص 190
ابن واضح، تاریخ یعقوبى، نجف، منشورات المكتبة الحیدریة، 1384 ه".ق، ج 2، ص 215


 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
شناخت مختصرى از زندگانى امام حسن علیه السلام ...

شناخت مختصرى از زندگانى امام حسن علیه السلام ...


.
.
.


خاندان علم و فضیلت :

روزى عثمان در كنار مسجد نشسته بود ، مرد فقیرى از او كمك مالى خواست و عثمان پنج درهم به وى داد.!!

مرد فقیر گفت:

مرا نزد كسى راهنمایى كن كه كمك بیشترى به من بكند.

عثمان به طرف حضرت مجتبى علیه السلام و حسین بن على علیه السلام و عبدالله جعفر ، كه در گوشه‌اى از مسجد نشسته بودند، اشاره كرد و گفت:

نزد این چند نفر جوان كه در آنجا نشسته‌‏اند برو و از آنها كمك بخواه.

وى پیش آنها رفت و اظهار مطلب كرد.

حضرت مجتبى علیه السلام فرمود:

از دیگران كمك مالى خواستن، تنها در سه مورد رواست:

دیه‏‌اى (خون‌بها) به گردن انسان باشد و از پرداخت آن به كلى عاجز گردد

یا بدهى كمرشكن داشته باشد و از عهده پرداخت آن برنیاید

و یا فقیر و درمانده گردد و دستش به جایى نرسد. آیا كدام یك از اینها براى تو پیش آمده است؟


گفت:

اتفاقاً گرفتارى من یكى از همین سه چیز است. حضرت پنجاه دینار به وى داد. به پیروى از آن حضرت، حسین بن على علیه السلام چهل و نه دینار و عبدالله بن جعفر چهل و هشت دینار به وى دادند!

فقیر موقع بازگشت، از كنار عثمان گذشت. عثمان گفت:

چه كردى؟ جواب داد:

از تو پول خواستم تو هم دادى، ولى هیچ نپرسیدى پول را براى چه منظورى می‌‏خواهم؟

اما وقتى پیش آن سه نفر رفتم یكى از آنها (حسن بن على) در مورد مصرف پول از من سوال كرد و من جواب دادم و آنگاه هر كدام این مقدار به من عطا كردند!!

عثمان گفت:

این خاندان، كانون علم و حكمت و سرچشمه نیكى و فضیلتند، نظیر آنها را كى توان یافت؟
*


* مجلسى، بحارالانوار، تهران، المطبعة الاسلامیة، 1393 ه".ق، ج 43، ص 333.



 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
12311.jpg

کمالات انسانی



امام حسن (ع ) در کمالات انسانی يادگار پدر و نمونه کامل جد بزرگوار خود بود. تا پيغمبر (ص ) زنده بود، او و برادرش حسين در کنار آن حضرت جای داشتند، گاهی آنان را بر دوش خود سوار مي کرد و مي بوسيد و مي بوييد.

از پيغمبر اکرم (ص ) روايت کرده اند که درباره امام حسن و امام حسين (ع ) مي فرمود:
اين دو فرزند من ، امام هستند خواه برخيزند و خواه بنشينند ( کنايه از اين که در هر حال امام و پيشوايند ).


هرگاه از مرگ ياد مي کرد مي گريست و هر گاه از قبر ياد مي کرد مي گريست ، هر گاه به ياد ايستادن به پای حساب مي افتاد آن چنان نعره مي زد که بيهوش مي شد و چون به ياد بهشت و دوزخ مي افتاد، همچون مار گزيده به خود مي پيچيد. از خدا طلب بهشت مي کرد و به او از آتش جهنم پناه مي برد.


چون وضو مي ساخت و به نماز مي ايستاد، بدنش به لرزه مي افتاد و رنگش زرد مي شد.

سه نوبت دارائيش را با خدا تقسيم کرد و دو نوبت از تمام مال خود برای خدا گذشت .

در سرشت و طينت امام حسن (ع ) برترين نشانه های انسانيت وجود داشت .
هر که او را مي ديد به ديده اش بزرگ مي آمد و هر که با او آميزش داشت بدو محبت مي ورزيد و هر دوست يا دشمنی که سخن يا خطبه او را مي شنيد، به آسانی درنگ مي کرد تا او سخن خود را تمام کند و خطبه اش را به پايان برد.


محمد بن اسحاق گفت : پس از رسول خدا (ص ) هيچکس از حيث آبرو و بلندی قدر به حسن بن علی نرسيد. بر در خانه فرش مي گستردند و چون از خانه بيرون مي آمد و آنجا مي نشست راه بسته مي شد و به احترام او کسی از برابرش عبور نمي کرد و او چون مي فهميد، برمي خاست و به خانه مي رفت و آن گاه مردم رفت و آمد مي کردند".

در راه مکه از مرکبش فرود آمد و پياده به راه رفتن ادامه داد. در کاروان همه از او پيروی کردند حتی سعد بن ابی وقاص پياده شد و در کنار آن حضر ت راه افتاد.

ابن عباس که از امام حسن و امام حسين (ع ) مسن تر بود، رکاب اسبشان را مي گرفت و بدين کار افتخار مي کرد و مي گفت : اينها پسران رسول خدايند.

با اين شأن و منزلت ، تواضعش چنان بود که : روزی بر عده ای مستمند مي گذشت ، آنها پاره های نان را بر زمين نهاده و خود روی زمين نشسته بودند و مي خوردند، چون حسن بن علی را ديدند گفتند: "ای پسر رسول خدا بيا با ما هم غذا شو". امام حسن (ع ) فورا از مرکب فرود آمد و گفت :" خدا متکبرين را دوست نمی دارد". و با آنان به غذا خوردن مشغول شد.
آنگاه آنها را به ميهمانی خود دعوت کرد، هم غذا به آنان داد و هم پوشاک .

 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز


سیاست خردمندانه امام حسن علیه السلام و جایگاه والاى او در میان امّت،معاویه را واداشت تا در قدرت خویش نسبت به مخالفت با آن حضرت و ناشایستگى اش در تکیه زدن بر مسند خلافت به تردید افتد، زیرا او گامى مخالف با مصالح خدا یا امّت بر نمى داشت مگر آنکه امام حسن و درپى او امّت اسلامى بر وى اعتراض مى کردند.
از این رو کوششهاى معاویه با شکست مواجه شده و آرزوهایش به تباهى گراییده بود.بنابراین در پى یافتن چاره اى بر آمد که او را تا اندازه بسیارى موفّق گرداند.این چاره، ریختن خون امام حسن از طریق زهرى بود که براى همسر امام فرستاده بود.بنابر تعبیر سخیف وى، خداوند سپاهیانى در عسل داشت.
هرگاه که او از کسى ناخشنود مى شد مقدارى از عسل را به زهر مى آمیخت و وى را بدین حیله از میان بر مى داشت.
معاویه این حیله را چند بار علیه امام حسن علیه السلام نیز آزمایش کرد، امّا این زهر در آن حضرت کارگر نیفتاد و کوشش معاویه با شکست مواجه شد.
از این رو معاویه به پادشاه روم نامه اى نوشت و از وى درخواست کرد که زهرى کشنده برایش ارسال دارد.
پادشاه روم در پاسخ معاویه گفت: درآیین ما روا نیست در کشتن کسى که با ما سر ستیز ندارد، همکارى کنیم.
معاویه در پاسخ به او پیغام داد.
این مرد (امام حسن) فرزند کسى است که در دیار تهامه خروج کرد(۱) و خواستار سرزمین پدرت شد.من مى خواهم او را با زهر از میان بردارم تا مردم و کشور را از شرّ او آسوده سازم.
پادشاه روم آن زهر کشنده را براى معاویه فرستاد و معاویه نیز آن را به وسیله جعده، همسر خیانتکار امام حسن علیه السلام، که به خاندانى بد کار انتساب داشت،(۲) به آن حضرت نوشانید.
اگر حسین در میان آنان بانگ نداده بود که “اى بنى هاشم شما را به خدا که وصیّت برادرم را پایمال مکنید او را به سوى بقیع برید که خود او گفت: اگر مرا از به خاک سپارى در کنار جدّم بازداشتند، با کسى نستیزید و مرا در بقیع، دفن کنید”، بنى هاشم زمین را از لوث وجود بنى امیّه پاک مى کردند
چهل یا شصت روز از نوشیدن زهر گذشت وقتى آن حضرت تمام وصایاى خود را به برادرش امام حسین باز گفت و دانست که مرگش فرا رسیده است، با خداوند به راز و نیاز پرداخت
گفت: “بار خدایا من خود را در بارگاه تو مى پندارم.
این گرانترین حالت بر من است که تا کنون بمانند آن دچار نیامده ام.
خداوندا مرگم را با من مأنوس گردان و تنهایى ام را در آرامگاهم با من انس ده.
شربت او (معاویه)در من اثر گذاشت به خدا سوگند او به وعده اى که داده بود وفا نکرد و آنچه را که گفته بود،راست نبود”.

آنگاه تا هنگام پیوستن به “رفیق اعلى ” آیاتى از قرآن مجید را زمزمه کرد.
**********
پی نوشت:
۱- مقصود معاویه، پیامبر اسلام بوده است.
۲- پدر جعده در قتل امیرمؤمنان و برادرش در قتل امام حسین مشارکت داشتند.
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
تشیع پیکر آن حضرت...

تشیع پیکر آن حضرت...




مدینه منوره براى تشییع جنازه فرزند دختر گرامى رسول خدا صلى الله علیه وآله ،کسى که از هیچ اقدامى در جهت مصالح آنان فرو گذار نکرد، به پاخاست.
تشییع کنندگان پیکر پاک آن حضرت را بر دوش گرفتند و او را به حرم نبوى مى بردند تا او را در آنجا به خاک سپارند یا بنابر وصیّتى که امام کرده بود با او تجدید میثاق کنند.
عایشه نیز بر استرى سیاه و سفید سوار بود و از بنى امیّه خواست که بیرون شوند.
آنان نیز به طرف صفوف شکوهمندتشییع کنندگان مهاجر و انصار، بنى هاشم و دیگر مردم مؤمن مدینه آمدند.
عایشه فریاد زد: پروردگارا! جنگ بهتر از آرامش است.آیا عثمان در جایى دور از مدینه به خاک سپرده شود و حسن در کنار جدش؟! سپس در میان بنى هاشم فریاد زد: فرزندتان را دور کنید و او را از اینجا ببرید که شما قومى دشمن و مخالفید! اگر امام حسن به برادرش امام حسین وصیّت نکرده بود که در تشییع جنازه اش اجازه خونریزى ندهد و اگر حسین در میان آنان بانگ نداده بود که “اى بنى هاشم شما را به خدا که وصیّت برادرم را پایمال مکنید او را به سوى بقیع برید که خود او گفت: اگر مرا از به خاک سپارى در کنار جدّم بازداشتند، با کسى نستیزید و مرا در بقیع، دفن کنید”، بنى هاشم زمین را از لوث وجود بنى امیّه پاک مى کردند.
جسارت بنى امیّه تا آنجا بالا گرفت که حتّى پیش از باز گرداندن جنازه به سوى بقیع، اقدام به تیر باران جسد کردند به طورى که هفتاد تیر فقط بر پیکر پاک آن حضرت فرو رفته بود.
تشییع کنندگان، پیکر امام حسن علیه السلام را به سوى بقیع بردند و در میان جمعیّت انبوه مردم او را در مکانى که هم اکنون زیارتگاه آن حضرت است، به خاک سپردند.
سبط اکبر رسول خدا اینچنین پاک و مظلوم زیست و اینچنین حقّ او را پایمال کردند.و اینچنین مظلومانه به شهادت رسید.
صلی الله علیک یا سبط النّبی المصطفی

الامام المجتبی

(صلوات الله علیکما)



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز


مثل ستاره اى سرگردان، گرد مزارت مى گردم. زمین امشب از انبوه تیرها، خون آلود است. تو کدامین عهد را روز ازل بسته اى که حتى مزارت، حتى کفنت، آماج ستم ستمگران است؟

بغض گلویم را در بغض غیرت عباس گم کرده ام و اشک خون آلودم را سپر اشک باران زینب علیهاالسلام نموده ام. چگونه از خواهرت بخواهم گریه نکند، وقتى دشمن حتى کفنت را بى زخم نمى خواهد؟! مگر چه کرده اى با ظلم که ظالمان با کشتنت هم آرام نمى گیرند؟

چه کرده اى با جور که جائران، جسم بى جانت را، حتى مزارت را نیز برنمى تابند.
اى مبارز بى هیاهوى آل محمد! در سوگ تو اشک، ارثیه زمین باد!

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام، غریب تر از هر غریب!
سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده!
سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!
سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده!
سلام، امام غریب من!


*******

ای کریم آل طه ! باور کن آسمان، تاب تنهایی نمی آورد و کمرش زیر داغت، خم خواهد شد.

*******

ای کریم آل طه ! وقتی تو رفتی، چشمان آسمان سیاهی رفت و اشک از نگاه ستاره غلتید.

*******
ای کریم آل طه ! بوی غربت حنجره ات، جهانی را غریبانه به گریه می اندازد.

*******
ای کریم آل طه ! باور کنم، تشییع غریبانه پیکرت را در هجوم بی امان نفرت و کینه؟

*******


اى کریم اهل بیت علیهم السلام! قلب اندوهگینمان در عزایت ، دیدار و شفاعتت را در قیامت مى طلبد تا طعم بخشندگى تو را دریابیم.

*******
شهادت دومین نور ولایت، صاحب کرامت و شفیع قیامت، امام حسن مجتبى علیه السلام ، را تسلیت مى گوییم.





url.jpg
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

حضرت امام حسن مجتبي(ع) همچون ديگر اولياي الهي در برابر پروردگار خاشع و خاضع بودند.در گزارش شيخ صدوق از قول حضرت امام صادق(ع) آمده است که آن حضرت فرمودند:
عبادت و زهد امام حسن مجتبي(ع) از همه مردمان عصر ايشان بيشتر بود و هرگاه قصد سفر حج مي کردند، پياده به اين سفر مي رفتند و هرگاه ياد مرگ و گذشتن از پل صراط را مي کردند، اشکشان جاري مي شد.چون به نماز مي ايستادند بدنشان مي لرزيد چون خود را در مقابل پروردگار مي ديدند.

هرگاه بهشت و دوزخ را ياد مي کردند مضطرب مي شدند و چون مارگزيده بر خود مي پيچيدند و از خداوند استعاذه از آتش مي کردند و بهشت را مي طلبيدند. هرگاه که قرآن تلاوت مي کردند و به اين بخش از آيه: «يا ايها الذين آمنوا» مي رسيدند، مي گفتند: «لبيک اللهم لبيک» و همواره به ذکر خداوند مي پرداختند.

همچنين در کتاب «روضة الواعظين» که ازمنابع معتبر ماست، آمده است
هرگاه حضرت امام حسن مجتبي (ع) وضو مي ساختند بدنشان مي لرزيد و رنگ مبارکشان زرد مي شد. وقتي علت اين امر را از آن حضرت مي پرسيدند مي فرمودند: شايسته است بر کسي که مي خواهد در محضر رب العالمين به بندگي بايستد، رنگش زرد شود و رعشه بر اعضا و بدنش بيفتد.



 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
باید به پای عشق حسن جان فدا کنیم
در عمق سینه ها حسنیه به پا کنیم
باید برای اینکه محب حسن شدیم
روزی هزار مرتبه شکر خدا کنیم
هرچند با مزار غمش خو گرفته ایم
اما بنا شود حرمش را بنا کنیم
در شیوه مهندسی سازه حرم
بر آستان قدس رضا اقتدا کنیم

گلدسته ، برج ساعت و نقاره خانه و..
یک صحن جامع حسنی دست و پا کنیم

ما یاکریم خاکی اطراف قبرتو
ایوب از قبیل مریدان صبر تو


ای دست توبه روی سرم از قدیم ها
شیوا ترین تکلم قوم کلیم ها
دست توسلم ، قسم نیمه های شب
معنای ذکر یا حسن و یا کریم ها
شان نزول سوره والای کوثری
درمانده از بیان مقامت فهیم ها
تو عشق مادری و منم عاشق شما
ما را نوشته اند به پای کریم ها
هرکس تعلقی به مکانی گرفته است
ماهم شدیم پای نگاهت مقیم ها

ما یاکریم خاکی اطراف قبرتو
ایوب از قبیل مریدان صبر تو

از بس ز سینه آه شرر بار میکشی
من را به سمت روضه به اجبار میکشی
مسجد، محله ،مردم بیگانه جای خود
حتی میان خانه ات از یار میکشی

هرچند سنی از تو گذشته ولی هنوز
از خاطرات کودکی آزار میکشی
اصلا تو هرچه میکشی از بعد کوچه و
از ضربه های سیلی و دیوار میکشی

عادت نداشتی بکشی دست مادرت
اما میان کوچه به ناچار میکشی


ما یاکریم خاکی اطراف قبرتو
ایوب از قبیل مریدان صبر تو


محمد حدادای

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
روزی علامه حسن زاده آملی در ضمن بیاناتشان برای لحظه ای جریان غصب فدک از حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بیان نموده و آهی کشیدند، سپس فرمودند:

نکته ای که می گویم، مبالغه نیست و حقیقت دارد که دومی، شقی ترین اشقیاء بر روی زمین می باشد.

ایشان در ادامه فرمایشاتشان واقعه و جریان برخورد حضرت زهرا (سلام الله علیها) را با آن ملعون در کوچه بیان نموده و فرمودند:

بماند در کوچه چه گذشت، اما زمانی که فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) رحلت فرمودند: امام حسن (علیه السّلام) بیشتر از امام حسین (علیه السّلام) و زینب (سلام الله علیها) جزع و فزع می کردند، عده ای خدمت امام رسیدند و گفتند: آقا برخیزید و این قدر گریه و بی تابی نکنید، شما فرزند بزرگ هستید و این گریه ی شدید شما، باعث بی تابی بیشتر برادرتان و خواهرتان که کوچکتر از شما هستند می شود.

امام حسن (علیه السّلام) فرمودند:

اگر برادرم حسین (علیه السّلام) نیز مانند من می دانست که در کوچه چه گذشت و آن صحنه ی دلخراش جگر سوز را می دید او هم مانند من بلکه بیشتر بی تابی می کرد. چگونه برای مادرم نگریم در حالی که آن نانجیب چنان سیلی محکمی به صورت مادرم نواخت که بر زمین افتاد، سپس برخاسته و با هم به خانه آمدیم.

معجزات و کرامات امام حسن مجتبی ص 189 به نقل از حجه الاسلام عزیزی
منبع:كتاب گلواژه های روضه
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
(ولا تعاجلنی بالعقوبه علی ما عملته فی خلواتی من سوء فعلی و اسائتی و دوام تفریطی و جهالتی و کثرت شهواتی وغفلتی)
خدایا! در خلوتهای خود گناه انجام داده ام .پیگیر کوتاهی و نادانی خود بوده ام و دنبال شهوترانی و غفلتم رفته ام.
(فلو اطلع الیوم علی ذنبی غیرک ما فعلته...)
خدایا!اگر کس دیگری جز تو از گناهم مطلع میشد ،ان را مرتکب نمیشدم، اما نه به خاطر انکه تو سبکترین بینندگانی ؛بلکه چون پرده پوشی. ستار العیوب و غفار الذنوبی.
خدایا برد باری تو مرا بر نا فرمانیت جری کرده است.
حلم شگفت انگیز تو مرا بی حیا کرده است.
خدایا! بی حیایی مرا ببخش!


حلم امام حسن (ع)هم شگفت انگیز است. بردباری او هم مثال زدنی است تا انجا که حلم او مروان را جری و بی حیا کرده بود.
دستور داد تا جنازه امام حسن را به جای گل باران تیر باران کردند و نگذاشتند امام حسن(ع)در حرم جدش رسول خدا دفن کنند.
وقتی اتش فتنه خاموش شد و جنازه امام حسن(ع)را به سوی بقیع حرکت دادند، مروان نیز به جمع مشایعت کنندگان پیوست و تابوت امام حسن(ع) را به دوش کشید.
امام حسین (ع) فرمود :ایا جنازه امام حسن را حمل میکنی؛در حالی که به خدا قسم پیوسته در حال حیات برادرم ،دل او را پر از خون کردی؟
مروان گفت:من این کارها را با کسی کردم که حلم و بردباری او با کوه برابر بود.


ای زمین و اسمانها سوگوار غربتت
افتاب حنجرم سنگ مزار غربتت
شهر یثرب داغدار خاطرات رنج توست
خم شده پشت مدینه زیربار غربتت
از همه زخم زبان ،تهمت،خیانت از تو صبر
چشم تاریخ اشکبار روزگار غربتت
کاش میشد روشنای تربت پاک تو بود
چلچراغ اشک ما در شام تار غربتت


سید مهدی حسینی قمی
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
مرحوم شیخ صدوق در کتاب امالی به سند خود از امام صادق(ع)روایت کرده که آن حضرت فرمود:

حسن بن علی(ع)عابدترین مردم زمان خود و زاهدترین آنها و برترین آنها بود، و چنان بود که وقتی حج به جای می آورد، پیاده به حج می رفت و گاهی نیز پای برهنه راه می رفت.

و چنان بود که وقتی یاد مرگ می کرد می گریست، و چون یاد قبر می کرد می گریست، و چون از قیامت و بعث و نشور یاد می کرد می گریست، و چون متذکر عبور و گذشت از صراط-در قیامت-می شد می گریست.و هر گاه به یاد توقف در پیشگاه خدای تعالی در محشر می افتاد، فریادی می زد و روی زمین می افتاد…

و چون به نماز می ایستاد بندهای بدنش می لرزید، و چون نام بهشت و جهنم نزد او برده می شد مضطرب و نگران می شد و از خدای تعالی رسیدن به بهشت و دوری از جهنم را درخواست می کرد…و هر گاه در وقت خواندن قرآن به جمله «یا ایها الذین آمنوا»می رسید می گفت: «لبیک اللهم لبیک »…و پیوسته در هر حالی که کسی آن حضرت را می دید به ذکر خدا مشغول بود، و از همه مردم راستگوتر، و در نطق و بیان از همه کس فصیحتر بود…
 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا به طالع تان مُهر پادشاهي زد

به سينه ي احدي دست رد نخواهي زد


در آسمان سخاوت يگانه خورشيدي

تمام زندگي ات را سه بار بخشيدي


گدا ز كوي تو هرگز نرفته ناراضي

عزيز فاطمه! ازبسكه دست و دل بازي


مدينه شاهد حرفم : فقير سرگشته

هميشه دست پر از محضر تو برگشته


به لطف خنده تان شام غم سحر گردد

نشد كه سائل تان نا اميد برگردد


خدا به شهد لبت مزه ي رطب داده

كريم آل محمد تو را لقب داده


تبسم نمكينت چقدر شيرين است

دواي درد يتيم و فقير و مسكين است


خوشا به حال گدايي كه چون شما دارد

در اين حرم چقدر او برو بيا دارد


به هر مسافر بي سر پناه جا دادي

به دست عاطفه حتي به سگ غذا دادي


گره گشايي ات از كار خَلق،ارث علي است

مقام اولي جود و بخششت ازلي است


به حج خانه ي دلبر چه ساده مي رفتي

همه سواره ولي تو، پياده مي رفتي


شما ز بسكه كريم و گره گشا بودي

دل كوير به فكر پياده ها بودي


امام رأفت دوران بي مرامي ها

نشسته اي سر يك سفره با جذامي ها


خيال كن كه منم يك جذامي ام آقا

نيازمند نگاه و سلامي ام آقا


چقدر مثل علي از زمانه رنجيدي

سلام داده، جواب سلام نشنيدي


امام برهه ي تزويرهاي بسياري

به وقت رفتن مسجد، زره به تن داري


كريم شهر مدينه غريب افتادم

به جان مادرت آقا، برس به فريادم


خودت غريبي و با دردم آشنا هستي

رفيق واقعي روزهاي بي دستي


قسم به حُرمت اين ماه حق نگاهي كن

به دست خالي اين مستحق نگاهي كن


بگير دست مرا ، دست بسته ام آقا

ضرر زدم به خودم، ورشكسته ام آقا


دل از حساب قنوت تو سود مي گيرد

دعاي دست رحيمت چه زود مي گيرد!


براي مدح تو گويند شعر احساسي

به واژه هاي «در» و«ميخ» و«كوچه» حساسي


چه شد غرور تو آقا شكست در كوچه

بگير دست مرا با خودت ببر كوچه


چه شد كه بغض گلوگير گوشه گيرت كرد

كدام حادثه اين گونه زود پيرت كرد


چگونه اين همه غم در دل شما جا شد

بگو كه عاقبت آن گوشواره پيدا شد؟
 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده!

سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!

سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده!

سلام،بر جگر پاره پاره شده در کوچه های مدینه!

سلام، امام غریب من!
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز


زیر پایش خدا غزل می ریخت
غزلی را که از ازل می ریخت

آن امامی که تا سحر امشب
روی لب های من غزل می ریخت

آن که در جیب کودکان یتیم
قمر و زهره و زحل می ریخت

آن کریمی که در پیاله دست
هرچه می ریخت لم یزل می ریخت

از هر آن کوچه ای که رد می شد
حسن یوسف در آن محل می ریخت

تیغ خشمش ولی به وقت نبرد
رنگ از چهره اجل می ریخت

شتر سرخ را به خون غلتاند
لرزه بر لشگر جمل می ریخت

آن امامی که روز عاشورا
از لب قاسمش عسل می ریخت
 

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنکه دائم سنگ دین برسینه زد/نیزه برپایم زراه کینه زد
قامت صبرازصبوریم خمید/پای منبرجان به لبهایم رسید
دیگری میگفت بامن اینچنین/السلام یامذل المسلمین!
اسلام علیک یاحسن ابن علی ایهاالمجتبی یابن رسول الله (ص)
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
علت توجه جامعه مسلمانان اعم از شیعه و اهل تسنن به امام حسن مجتبی(ع) چه می‌باشد؟

بحث مهمی که باید در ارتباط با جایگاه امام حسن(ع) مورد توجه قرار بگیرد، جایگاه ویژه امام حسن مجتبی(ع) در جامعه شیعی به عنوان دومین امام و چهارمین معصوم و حتی در منابع اهل تسنن است که مملو از مناقب و ویژگی برای امام می‌باشد. با بررسی این منابع می‌بینیم که توجه ویژه ای به امام دارند و به بیان ویژگی‌های فردی و اخلاقی امام پرداخته‌اند. شاید دلیل این امر، جایگاه امام حسن مجتبی(ع) در روایات و آیات قرآن است که امام از یک نگاه ویژه‌ای برخوردار بوده و خوب است برای بازخوانی اهمیت و علت توجه زیاد به امام، آیات
و روایاتی که در شان این امام است، مورد بررسی قرار بگیرد!





امام حسن فرزند علی بن ابی‌طالب(ع) در شب نیمه ماه مبارک رمضان، سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود. در سن 37 سالگی با وی برای خلافت و جانشینی امام علی(ع) بیعت شد. مدت امامت حضرتش شش ماه و سه روز به طول انجامید. پس از آن تحت شرایط و عوامل خاص در سال 41 هـ.ق با معاویه صلح کرد و به مدینه مراجعت نمود و مدت ده سال در مدینه زندگی کرد، سرانجام با دسیسه و نیزنگ معاویه به دست همسرش (جعده دختر اشعث کندی) به شهادت رسید و در قبرستان بقیع در کنار قبر مادربزرگش فاطمه بنت اسد به خاک سپرده شد.
به اعتراف دوست و دشمن، در فضایل و کمالات اخلاقی انسانی کامل بود: قرابت و نزدیکی آن‌حضرت به رسول الله(ص)، علاقه و محبت پیامبر نسبت به وی، دارا بودن بیشترین شباهت به رسول الله، یکی از مصادیق آیه تطهیر، حضور با پیامبر در جریان مباهله، تواضع و سخاوت فراوان، عبادت زیاد، به اتفاق برادرش (امام حسین) سرور جوانان بهشت بودن، برخی از بارزترین خصائص و ویژگی‌های اخلاقی و کمالات آن‌حضرت است.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز






حسن(ع)شدی که غریبی همیشه ناب بماند

رد دو دست ابوالفضل(ع)روی آب بماند

حسن(ع)شدی که سوال غریب کیست درعالم؟

میان کوچه و گودال بی جواب بماند





حکومت اموی پس از تحمیل صلح بر امام حسن علیه السلام گرچه به بسیاری از اهداف خود رسیده بود،

ولی هم چنان وجود امام حسن علیه السلام مانع از به اجرا درآوردن برخی از نیّات پلید آنان بود

از جمله اهدافی که معاویه دنبال می کرد تعیین جانشین برای خود بود وی از اجرای این تصمیم که برخلاف

مفاد صلح نامه او با امام حسن ع بودوحشت داشت ومی دانست که اگر در زمان حیات آن حضرت

به چنین کاری دست بزند، بدون شک بامخالفت شدید حسن بن علی (ع)روبه رو خواهد شدبر این اساس

تصمیم گرفت از هر راه ممکن امام علیه السلام را به شهادت برساند پس از بررسی های زیاد

جعده همسر امام حسن(ع)را مناسب ترین فرد برای تحقق بخشیدن به این هدف پلید دید

آن گاه به صورت محرمانه وبا ارسال صدهزار درهم به جعده،به او قول داد که اگر امام حسن (ع)

را به شهادت برساند او را به همسری یزید درخواهد آورد
بدین وسیله جعده آن حضرت رابا ریختن زهر

در آب آشامیدنی مسموم کرد و طولی نکشید بر اثر آن، امام حسن علیه السلام به شهادت رسید



 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی امام حسن علیه السلام مظلومه، خیلی آقا غریبه،مظلومانه زندگی كرد، اَشْهَدُ اَنََّكَ عِشْتُ مَظْلوما،خیلی ها مظلومانه به شهادت رسیدند،اما این آقا،نه توی خونه آرامش داشت و نه بیرون خونه، مرد بیرون خونه اذیتش كنند ،میگه میرم توی خونه شریك زندگیم یارمه،می رفت توی خونه اذیتش می كردند، می اُمد توی كوچه و بازار (سادات ببخشند یه جمله بگم زود رد شم)، می اُمد توی كوچه و بازار، می دید قاتلای مادرش زهرا دارن راه می رن،نمی تونست حرف بزنه،می رفت توی مسجد دو ركعت نماز بخونه،می دید بالای منبر دارن به باباش ناسزا می گن،چكار كنه،به كی دلش رو خوش كنه، به یار دلش رو خوش كنه،كدوم یار، یار نزدیكش سجاده از زیر پاش كشید،یار می خوای برو كربلا، پیرمرد جلوی امام ایستاد ، گفت: حسین،اگر هزار تیكه مون كنن ، هر تیكه مون می گه حسین،ببین زهیر چی گفته بُریر چی گفته، ببین سعید بن عبدالله چی گفته، دلش و به چی خوش كنه، یارش قاتلش شد،دل آدم می سوزه ، یكی میشه اُون زن نانجیب،یه زنم می شه رباب،می گن تا آخر عمرش تو آفتاب رفت،هیچ وقت ندیدن رباب تو سایه بره،گفتن داری از بین می ری،دیگه بسه بیا تو سایه،میگه خودم دیدم بدن حسین علیه السلام زیر آفتاب داغ كربلا


ای زمین و اسمانها سوگوار غربتت
افتاب حنجرم سنگ مزار غربتت




شهر یثرب داغدار خاطرات رنج توست
خم شده پشت مدینه زیربار غربتت




از همه زخم زبان ،تهمت،خیانت از تو صبر
چشم تاریخ اشکبار روزگار غربتت




کاش میشد روشنای تربت پاک تو بود
چلچراغ اشک ما در شام تار غربتت
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا کریم آل طاها ادرکنا

خداحافظ ای پدر سخاوت، ای سید جوانان بهشت!

تو، امید دست های خالی بودی؛

امید پدرانی که می دانستند تا تو هستی

طعم گس شرمندگی را نخواهد چشید



 الگوی تمام‌عیارِ تحمل تنهایی برای خدا


امام حسن مجتبی (ع) فرزند حقیقی جسم و جان پیامبر صلی الله علیه و آله می‌باشند که مطالعه گفتار

و کردارشان درس‌آموز و شناخت‌آورنسبت به قرآن و سنت پیامبر است

یکی از درسهای زندگی امام حسن علیه السلام عبارت است از تحمل آزار و تنهایی برای خدا

ما شیعیان جایگاه خاصی برای اهل بیت پیامبر علیهم السلام قائل هستیم
بین اهل بیت(ع) تمایزی از سبک

رفتار وجود ندارد؛به عبارت دیگر همگی نشان دهنده راه درست زندگی در دوره زمان زندگی خود بوده‌اند

و آنچه وظیفه ماست شناخت ویژگیهای زندگی آنان است

منظور آن است که اگر امام حسن علیه السلام به جای امام حسین علیه السلام قرار می‌گرفت و با شرایط

اجتماعی- سیاسی بعد از معاویه روبرو می‌شد، همانگونه قیام می‌کرد که سالار شهیدان قیام کرده‌اند


به تعبیر شهید مطهری اگر انسان خوب توجه كند آن وقت مى ‏فهمد كه به یك معنا مظلومیت امام‏ حسن(ع)

حتى از امام حسین(ع) بیشتر است


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز


هرگز دلى ز غم چو دل مجتبى نسوخت
ور سوخت اجنبى دگر از آشنا نسوخت

هر گلشنى كه سوخت ز باد سموم سوخت
از باد نوبهارى و نسيم صبا نسوخت

چندان دلش ز سرزنش دوستان گداخت
كز دشمنان زهر بد و هر ناسزا نسوخت

هرگز برادرى به عزاى برادرى
در روزگار چون شه گلگون قبا نسوخت

آن دم كه سوخت حاصل دوران ز سوز دهر
در حيرتم كه خرمن گردون چرا نسوخت

تا شد روان عالم امكان ز تن روان
جنبنده اى نماند كزين ماجرا نسوخت




 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

آه از مـصیـبـت حـَـسـن و حـال مـضـطـرش
اَحـشــای پــاره پــاره و، قــلــب مــکــدرش

آن دردها کـه در دل غـمگین نهفتـه داشـت
و آن زهــرهـا کـه در جـگــر افـروخـت آذرش

آن طـعـنـه‌ها کـه خورد ز دشمـن به زندگی
و آن تـیـرهـا کــه زد پـس مـردن بـه پـیکرش

یـک لـحظه ساغرش نشد از خون دل تهی
بــعــد شـهـــادت پـــــدر و فـــوت مــــادرش

الله اکـبـر از لــب آبـــی کــه نـیــمــه شـب
نـوشــیــد و سـر زد از جــگــر الله اکــبــرش

ز الـمـاس سوده، رنگ زمرد گـرفت، سیـم
یـاقـوت کرد جـَزع و چـو بــیـجـاده، گـوهـرش

آهـی کـشید و طشت طلب کرد و خون دل
در طـشت ریــخـت نـزد ستـمدیده خواهرش

زینب چو دید طشت پر از خون، فغان کشید
گـویـی بـه خـاطـر آمـد از آن طـشت دیگـرش

چـنـدان کـشیده آه کــه آتـش گـرفـت چـرخ
چندان گریست خون که گذشت آب از سرش


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای که چون چشمت، ستاره چشم گریانی نداشت

باغ چون تو غنچۀ سر در گریبانی نداشت
آسمان چشم تو از ابر غم لبریز بود
غیر اشک و خون دل، این ابر بارانی نداشت
سینۀ تو، میزبان داغ و درد و رنج بود
این مصیب خانه کم دیدم که مهمانی نداشت
تو همان سردار تنهائی که در قحط وفا
غم به غیر از سینۀ تو بیت الحزانی نداشت
نی، ز تو آموخت پنهان کردن غم را به دل
گر نمی آموخت از تو، نی نیستانی نداشت
صبر تو شد چلچراغ نهضت سرخ حسین
هیچ کس مانند تو عمر درخشانی نداشت
بعد چندین سال رنج و خوردن خون جگر
زهر پایان داد بر آن غم که پایانی نداشت
تیرهای کینه وقتی بر تن پاکت نشست
چون حسینت هیچ کس حال پریشانی نداشت
روی بال قدسیان تا گلشن فردوس رفت
عاقبت سامان گرفت آن دل که پایانی نداشت
لاله ها همچون «وفائی» گریه کردند از غمت
غنچه ای در باغ هستی لعل خندانی نداشت

صلوات بر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام

«اللهم صل علی الحسین بن سید النبیین و وصی امیر المومنین السلام علیک یا بن رسول الله السلام علیک یابن سید الوصیین اشهد انک یابن امیرالمومنین امین الله
و ابن امینه عشت مظلوما و مضیت شهیدا و اشهد انک الامام الزکی الهادی المهدی اللهم صل علیه و بلغ روحه و جسده عنی فی هذه الساعة افضل التحیّه و السلام.»
 
بالا