وسعت دنيا و حقارت امكانات فراهم شده

ساقي كوير

عضو جدید
«إنَّ يَوْمَ عِنْدَ رَبِّك كَألْفِ سنَة مّما تَعُدُّون»
اگر روزهايي به اندازه هزار سال را احساس نكنيم اقدام به شب­هايي به اندازه هزار ماه براي ما ضرورتي ندارد. اين حقيقت مطلب است يعني آدمي احساس مي­كند اينقدر وقت زياد دارد و امكانات زياد دارد كه مقصدي را كه دنبال مي­كند كه با يك غلتيدن به آن ميرسد. به همين دليل ديگر به امكانات جديدي فكر نمي­كند. ولي وقتي مي­بينيم كه در دنيايي هستيم كه صداها و فريادهايي هست،ملائكه دارند دعوت مي­كنند در هنگام طلوع درهنگام غروب شايد سرّ اينكه گفته شده كه موقع طلوع و غروب نخوابيد همين باشد.
اگر ما در چنين دنيايي به اين وسعت و گستردگي هستيم آن موقع مجبوريم امتدادي را در مجموع حواس خودمان طلب كنيم واقعيّت امر اين است.ما در چنين وسعتي هستيم و واقعيت اين است كه ما براي گذر از اين چنين دنيايي هستيم، حتي براي قدم زدن در چنين دنيايي امكانات ما كم است.
كساني كه مي­گويند كه به دنيايي به اين وسعتي نياز نداريم حكمت را نمي­دانند. انسان موجود عظيمي است.امتدادهاي زيادي دارد، متعلق به عوالم مختلفي است و انسان براي عالم ديگر ساخته مي­شود.و بايد نيروهاي خود را براي تولدهاي آينده و رفتن به عوالم آينده آماده كند.واقعيّت امر اين است.
ما خيال مي­كنيم عذاب آخرت به خاطر اين است كه خداوند متعال مي­­گويد كه به خاطر اينكه به حرف من گوش ندادي عذابت مي­كنم اين چنين نيست،به تو امكاناتي داده كه به اندازه­اي كه از اين امكانات بهره برنداري حركت نمي­كني و توقف برابر است با رنج بردن.
اگر قرار شد كه انسان قدمي بردارد و قرار شد كه با دست خود با گوش خود با چشم خود كاري بكند دو مرحله بايد طي كند:
مرحله اوّل: كه اينها را باور كند و به امتداد مطلوب برساند اينها در حالي است كه ما در اين مرحله اينها را از بين برده­ايم و نكته اساسي اين است كه
إنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكونَنَّ منَ ألْخاسِرين.
مركب معرفت،محبّت وعمل سه مركب مورد نياز و پيش روي هستند كه اين مركب­ها،مركب­هاي ناتمام هستند، بلامركب چهارم و اضطرار مركب پنجم مامي­باشد[FONT=&quot].:gol::gol:[/FONT]
ادامه دارد...
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا