ورود به جزیره ناشناخته

رد پای دوست

عضو جدید
ورود به جزيره نا شناخته

اگر ازشما خواسته شود درباره خودتان چند جمله توضيح دهيد و يا درحالت کلي

درباره خودتان صحبت کنيد ،شما چه مي گوييد ؟ آيا احساس نمي کنيد که درباره

اخلاق وروحيات خود واقعا چيز زيادي نمي دانيد ؟ حال ازشما مي خواهيم درباره

دوستتان يا يکي ازاقوامتان صحبت کنيد ويا سئوال مي کنيم نظرشما درباره فلان آقا

يا خانم چيست ؟ دراکثر مواقع صحبت مي کنيد ونظرمي دهيد وخيلي راحت درباره او

نتيجه گيري مي کنيد، گويا او را بهترازخودتان مي شناسيد .

اينکه ما خواسته يا ناخواسته دوست نداريم درباره خودمان فکرکنيم ويادرست فکر

کنيم ،دلايل زيادي دارد وآثار مختلفي برروند زندگي، احساسات ،عواطف و روابط

ما مي گذارد. دربسياري موارد آزردگي ها و مشکلات عاطفي ما نتيجه انباشته شدن

احساسات حل وفصل نشده اي است که مانع مي شوند ، اززمان حال وزندگي

روزمره برداشت و تجربه درستي داشته باشيم . اين احساسات گاه قدمتي ديرينه

دارند و به دوران کودکي برمي گردند وگاه ناشي ازيک حادثه نزديک جروبحث

بايک همکار يا همسايه است . احساسات ابراز نشده قضاوت را مخدوش وشما را

بسيار حساس وعصباني مي کند . پس در برابر مسائل واکنش نامناسب نشان داده

وکنترلتان را ازدست ميدهيد. اگرانسان بتواند محدوده تاثير عوامل محيطي رابر

رفتار وشخصيت خود کنترل کند ، کمک زيادي به سلامت رواني خود کرده است .

براي رسيدن به عواطف مثبت وسازنده مهم است که نقطه ضعف هاي شخصيتي

خود را بشناسيد و بدانيد که چگونه اين نقاط در ادراک و روابط شما اثر مي گذارد.

آزردگي ها و مشکلات عاطفي ما نتيجه انباشته شدن احساسات حل وفصل نشده اي

است که مانع مي شوند ، اززمان حال وزندگي روزمره برداشت وتجربه درستي

داشته باشيم .هدف شما اين است که رشد کنيد وتا حد امکان به شکوفايي وشادکامي

برسيد. وقتي شما مسائل عاطفي حل نشده اي داريد ، لحظه حال را بامسائل مربوط

به گذشته مخدوش مي کنيد . براي حل اين مشکل بايد معاني احساسات خود را

درک کنيد وبياموزيد که آنها را مستقيما ابراز کنيد.احساس خود را آزاد کنيد وبه

نحو احسن با آن کنار بياييد.زندگي خوب واثربخش شرايطي است که بتوانيد آزادانه

آنچه راکه مي خواهيد بگوييد وآنچه را مي خواهيد احساس کنيد وبا جامعه بشري

سود برسانيد. اطلاع ازاستعدادهاي خود براي رسيدن به زندگي شاد ضروري

است . اگر مي خواهيد معناي زندگي را احساس کنيد بايد استعداد هاي خود را بروز

دهيم. ياد بگيريم آزادانه خود را باورکنيم و احساساتمان راجهت بدهيم . شما

اگرناراحتي را درسينه نگه داريد ،خشم ابرازنشده را درخود انباشته مي کنيد ، وقتي

رنجش به دل داريد ،نمي توانيد به خود احساس خوبي داشته باشيد، خود را

شايسته موفقيت نمي دانيد ودرنتيجه کارمثبتي انجام نمي دهيد. مشکل اينجاست که

ما هميشه احساسات منفي خود را آن قدرقورت مي دهيم تا به لحظه انفجار برسيم ،

خيلي مواقع افراد ازترس اينکه روابطشان تيره شود ،احساسات منفي خود را حل

نشده نگه مي دارند ،غافل ازاينکه احساسات منفي وناخوشايند به مرور زمان افراد

را به لحظه انفجار نزديک مي کند و روابط سالم وشاد رنگ مي بازد . بالارفتن

ظرفيت پذيرش انتقاد ، قدرت ومهارت بروزمناسب احساسات منفي کمک زيادي به

افراد مي کند. رنجش هاي کوچک وجمع شده سبب تحريف افکار واحساسات مي

شود .چطور مي شود اظهار نظري کوچک ناگهان به بلوايي منجرشود که آرام کردن

آن مدت ها طول مي کشد؟ بديهي است اين همه نيروي منفي متعلق به آن

اظهارنظرکوچک يا آن مسئله ساده نيست ، بلکه علت آن را بايد ازمطالب ذکرشده

دربالا پيگيري کنيم . شما مجموعه آن چيزهايي هستيد که تاکنون براي شما اتفاق

افتاده است .حوادث خوش وناخوش به اتفاق شما را ساخته اند . حالا شما مسئوليت

داريد تا گذشته خود را سامان دهيد ومديريت کنيد وهرگز تحت تاثير آن تجارب

منفي باقي نمانيد . بايد استعداد هاي خود را بروز دهيم. ياد بگيريم آزادانه خود را

باورکنيم و احساساتمان راجهت بدهيم . شما اگرناراحتي را درسينه نگه داريد ،خشم

ابرازنشده را درخود انباشته مي کنيد. اگرواقع بين ترباشيد ، حتما به اين نتيجه

مي رسيد که معناي زندگي اين است که استعدادها وتوانمندي هاي خود را بشناسيد

و در مواقع لزوم با ديگران سهيم شويد و با مديريت عواطف و احساساتتان

اززندگيتان آگاهانه لذت ببريد . بشرامروزي همواره سعي کرده است که رفتارخود را

بيشتر به فکر و تعقل نسبت دهد وبه عواطف و احساسات آن چنان که لازم است

توجهي نکرده است. معناي زندگي اين است که استعدادها وتوانمندي هاي خود را

بشناسيد و در مواقع لزوم با ديگران سهيم شويد و با مديريت عواطف واحساساتتان

اززندگيتان آگاهانه لذت ببريد .همانطور که به موضوعاتي مثل هوش هيجاني نشده

است ،مسلم است انسان بدون عواطف واحساس، پوچي را تجربه مي کند وهدفي را

دنبال نمي کند وازطرفي هيجانات نيزبه شدت رفتارانسان ها را تحت تاثيرقرارمي

دهد .بسياري ازما درباره هيجانات خود آگاهي وشناخت لازم را نداريم و در برخي

موارد اسيرآنها مي شويم ،بديهي است شادکامي و خودشکوفايي زماني محقق مي

شودکه بين هوش به معناي تعقل وتفکر (IQ) وهوش هيجاني ياعاطفي(E.Q.E.I )

تناسب و توازن برقرار شود . شناخت عواطف وهيجانات و درکل شناخت خود فقط

به معني آشنايي با نقاط ضعف وکاستي هاي خود نيست . بهتراست که همزمان نقاط

قوت ومواضع قدرت فردي را بشناسيم تا ازاين طريق بتوانيم تغييرات سازنده تري

درزندگي خود و ديگران ايجاد کنيم و چون تغييرات حاصل برگرفته از نيروهاي

مثبت درون است ،انگيزه فرد را براي پيشرفت وخود شکوفايي افزايش مي دهد .

وقتي که وارد جزيره ناشنا خته وجود خود مي شويد ، چيزهاي شگفت انگيزي را

مشاهده خواهيد کرد. باورکردن خود وايمان داشتن به توانايي ها وقدرتمندي خودتان

شرط اوليه موفقيت است .
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا