همین الان داری به چی فکر میکنی؟

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خانمت صدات کنه احمد آقاااا
شما برگردی بگی جونم حاج خانم احمد آقا فدات بشه
بگه احمد آقا منو چقد دوسم داری
شما بگی ی دنیا قد تموم آسمونا
بگه احمد اقا چجوری میخای ثابت کنی دوس داشتنو و عشقتو بهم
شما بگی حاج خانم بگی بمیر میمیرم هر کاری بگی برات میکنم
خانمت بگه اوا احمد آقاااا این حرفا چیه میزنی اخه
ولی حالا که دوس داری عشقتو ثابت کنی این بچه دو قلوها اصغر و کوکب جاشون خراب کردن باید ببری بشوریشون
تو همین حین که داری با آب دریا بچه ها رو میشوری من از کنار ساحل دارم رد میشم به خانمم بگم مرد گنده خجالت نمیکشه از سیبیلاش مرد هم مردای قدیم داره .... بچه میشوره
شما که بر خورده بهت سیگار بهمن از جیبت در میاری با ی کبریت روشنش میکنی
به من اشاره میکنی میگی این سیبیلارو از وقتی افتادم زندان نزدم الان هم که میبینی نصف صورتم سیبیل گرفته یادگار ۱۰ سال زندانه
سر ی دعوا ناخواسته افتادم تو این هچل
این خانم که براش میمیرم ۱۰ سال پا من وایساده
تنها ملاقاتی زندانم بود من شر نبودم لات نبودم اون چاقوی تو جیبم هم برا دعوا نبود محض احتیاط پیشم داشتم ۲ تا دزد دختر همسایه رو خفت کرده بودن و داشتن گوشی و طلاهاش میگرفتن.
ببین حاجی ناموس مردم ناموس خود ماست آدم که نمیتونه بی تفاوت باشه
رفتم جلو چاقو تو جیبم بود تا میخوردن زدم البته خودم هم خوردم تا دلت میخاد ولی نمیدونم یک آن فهمیدم چاقو تو دستمه
شانس آوردم پسره نمرد ولی برای دیه اش پول نداشتم باید میرفتم زندان
طرف دعوی رضایت بده نبود یکی از کلیه هامو فروختم دیه اش دادم ی ضربه هم خورده به چشم راستم
سمت راست رو خوب نمیبینم بخاطر همینه هیچ وقت به راه راست نمیرم
چشمت روز بد نبینه ی زمانی اعتیاد داشتم
این خانم منو نجات داد گریه هاشو که دیدم دلم رحم اومد ترک کردم ولی قول دادم به خودم تفریحی بکشم
من ی پوسخند بزنم بهت و بگم مرد که ... بچه نمیشوره و در همین حین که دارم دور میشم تو خودتو بندازی تو آب سیبیلاتو با کبریت آتیش بزنی....😂😂😂😂😂
قشنگ تجسم کردم ک چیا سر من اوردی😃😃😃
من همون حین ک بچه رو میشستم تو برمیگردی و میگی
داداش همش دروغ بود
منو اینجوری نگاه نکن ی دوزاری ته جیبم نی
اون زنیکه رو میبینی همه چی مال اونه
چن سال پیش ک وام گنده ای گرفتم و موندم توش طلبکارا اومدن سراغم
این خانومم جزشون بود
داشتن میبردنم زندان ک یدفه این خانم گفت اگه میخوای کمکت میکنم ولی باید قول بدی ک بیای منو بگیری و جلوی فک و فامیل نقش عاشقارو واسم بازی کنی
هرچی بخوای برات میخرم و باید مث آدمای پولدار و باکلاس رفتار کنی
منم ک ذوق زده شده بودم سریع قبول کردم
این خانوم مشکل روحی داره
هرشب منو میبنده ب صندلی و با کمربند خودم منو میزنه و بلند بلند میخنده
حیف ک نمیشه لباسمو درارم اینجا وگرنه میدی جای زخم دیشبو
منم مجبورم تحمل کنم
ای کاش ی تار از اون سبیلای تو تو سر من بودو منم گول نمیخوردم😬
منم اینارو ک شنیدم بدوبدو میرفتم پیش زنمو واقعنی قربون صدقش میرفتم ک چقد ماهه😋😜🤪😃😃😃😃😃😃❤❤❤❤
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قشنگ تجسم کردم ک چیا سر من اوردی😃😃😃
من همون حین ک بچه رو میشستم تو برمیگردی و میگی
داداش همش دروغ بود
منو اینجوری نگاه نکن ی دوزاری ته جیبم نی
اون زنیکه رو میبینی همه چی مال اونه
چن سال پیش ک وام گنده ای گرفتم و موندم توش طلبکارا اومدن سراغم
این خانومم جزشون بود
داشتن میبردنم زندان ک یدفه این خانم گفت اگه میخوای کمکت میکنم ولی باید قول بدی ک بیای منو بگیری و جلوی فک و فامیل نقش عاشقارو واسم بازی کنی
هرچی بخوای برات میخرم و باید مث آدمای پولدار و باکلاس رفتار کنی
منم ک ذوق زده شده بودم سریع قبول کردم
این خانوم مشکل روحی داره
هرشب منو میبنده ب صندلی و با کمربند خودم منو میزنه و بلند بلند میخنده
حیف ک نمیشه لباسمو درارم اینجا وگرنه میدی جای زخم دیشبو
منم مجبورم تحمل کنم
ای کاش ی تار از اون سبیلای تو تو سر من بودو منم گول نمیخوردم😬
منم اینارو ک شنیدم بدوبدو میرفتم پیش زنمو واقعنی قربون صدقش میرفتم ک چقد ماهه😋😜🤪😃😃😃😃😃😃❤❤❤❤
حالا ادامه داره داستان هر روز بهش اضافه میکنم
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خانمت صدات کنه احمد آقاااا
شما برگردی بگی جونم حاج خانم احمد آقا فدات بشه
بگه احمد آقا منو چقد دوسم داری
شما بگی ی دنیا قد تموم آسمونا
بگه احمد اقا چجوری میخای ثابت کنی دوس داشتنو و عشقتو بهم
شما بگی حاج خانم بگی بمیر میمیرم هر کاری بگی برات میکنم
خانمت بگه اوا احمد آقاااا این حرفا چیه میزنی اخه
ولی حالا که دوس داری عشقتو ثابت کنی این بچه دو قلوها اصغر و کوکب جاشون خراب کردن باید ببری بشوریشون
تو همین حین که داری با آب دریا بچه ها رو میشوری من از کنار ساحل دارم رد میشم به خانمم بگم مرد گنده خجالت نمیکشه از سیبیلاش مرد هم مردای قدیم داره .... بچه میشوره
شما که بر خورده بهت سیگار بهمن از جیبت در میاری با ی کبریت روشنش میکنی
به من اشاره میکنی میگی این سیبیلارو از وقتی افتادم زندان نزدم الان هم که میبینی نصف صورتم سیبیل گرفته یادگار ۱۰ سال زندانه
سر ی دعوا ناخواسته افتادم تو این هچل
این خانم که براش میمیرم ۱۰ سال پا من وایساده
تنها ملاقاتی زندانم بود من شر نبودم لات نبودم اون چاقوی تو جیبم هم برا دعوا نبود محض احتیاط پیشم داشتم ۲ تا دزد دختر همسایه رو خفت کرده بودن و داشتن گوشی و طلاهاش میگرفتن.
ببین حاجی ناموس مردم ناموس خود ماست آدم که نمیتونه بی تفاوت باشه
رفتم جلو چاقو تو جیبم بود تا میخوردن زدم البته خودم هم خوردم تا دلت میخاد ولی نمیدونم یک آن فهمیدم چاقو تو دستمه
شانس آوردم پسره نمرد ولی برای دیه اش پول نداشتم باید میرفتم زندان
طرف دعوی رضایت بده نبود یکی از کلیه هامو فروختم دیه اش دادم ی ضربه هم خورده به چشم راستم
سمت راست رو خوب نمیبینم بخاطر همینه هیچ وقت به راه راست نمیرم
چشمت روز بد نبینه ی زمانی اعتیاد داشتم
این خانم منو نجات داد گریه هاشو که دیدم دلم رحم اومد ترک کردم ولی قول دادم به خودم تفریحی بکشم
من ی پوسخند بزنم بهت و بگم مرد که ... بچه نمیشوره و در همین حین که دارم دور میشم تو خودتو بندازی تو آب سیبیلاتو با کبریت آتیش بزنی....😂😂😂😂😂
ادامه ....
وقتی دود حاصل از گر گرفتن سیبیلا بلند میشه و دادت در میاد من سریع میام سمتت و کله ات میکنم زیر آب
آتیش خاموش میشه ولی از بد حادثه نصف سیبیلت بعلاوه یکی از ابروهات کلا موهاش در اثر آتیش سوخته و دیگه درست بشو نیس
اون ابرو هم که سوخته در جهت مخالف سمتی هست که سیبیلت سوخته
قبلا بچه های محله احمد آقا سیبیل مخمل صدات میکردن ولی الان اسمتو گذاشتن احمدآقا نیمچه سیبیل
ولی از حق نگذریم خانمت واقعا نعمت خداند بوده بهت هیچ از سوختن سیبیلات ناراحت نیست نصفه سیبیل جون صدات میکنه خخخخ ولی از اینکه ابروی جهت مخالفت سوخته ناراحته اون روز با خودش غرولند میکرد کاش جهت سوختن ابرو و سیبیل یه سمت صورتش بود کلا خانم مهربونیه علاقه خاصی به شخصیتهای کاریزماتیک داره بچه های خیلی خوبی تربیت کرده اون بچه ات که سیبیل مصنوعی گذاشته بود رفته سیبیلشو نصف کرده تا باباش ناراحت نباشه محله زندگیتون معروفید به خاندان سیبیل مخمل ها....
ادامه دارد.....
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ادامه ....
وقتی دود حاصل از گر گرفتن سیبیلا بلند میشه و دادت در میاد من سریع میام سمتت و کله ات میکنم زیر آب
آتیش خاموش میشه ولی از بد حادثه نصف سیبیلت بعلاوه یکی از ابروهات کلا موهاش در اثر آتیش سوخته و دیگه درست بشو نیس
اون ابرو هم که سوخته در جهت مخالف سمتی هست که سیبیلت سوخته
قبلا بچه های محله احمد آقا سیبیل مخمل صدات میکردن ولی الان اسمتو گذاشتن احمدآقا نیمچه سیبیل
ولی از حق نگذریم خانمت واقعا نعمت خداند بوده بهت هیچ از سوختن سیبیلات ناراحت نیست نصفه سیبیل جون صدات میکنه خخخخ ولی از اینکه ابروی جهت مخالفت سوخته ناراحته اون روز با خودش غرولند میکرد کاش جهت سوختن ابرو و سیبیل یه سمت صورتش بود کلا خانم مهربونیه علاقه خاصی به شخصیتهای کاریزماتیک داره بچه های خیلی خوبی تربیت کرده اون بچه ات که سیبیل مصنوعی گذاشته بود رفته سیبیلشو نصف کرده تا باباش ناراحت نباشه محله زندگیتون معروفید به خاندان سیبیل مخمل ها....
ادامه دارد.....
تو همون لحظه بود ک مامانت میگه پویان پویان بیدار شو
داری خواب چیو میبینی اینقد دم از سبیل و ابرو میزنی😆😆😆
یهویی گیج و منگ از خواب میپری و میگی پ زنم؟
ماشینم؟
احمد؟
پیکانش؟
مامانت با دسته جارو میزنه بهت میگه پاشو بینم مرد گنده
پاشو برو دوتا سنگک بخر
همسنای تو زنو بچه دارن و کله سحر پامیشن میرن دنبال کارو بارشون
تو تویه خواب زنو بچه داری؟
آبرومو تو محل بردی😄😄😄
این احمد کیه؟
رفیقته؟
از اسمش معلومه آدم درستو حسابیه😅
حتمن هست ک هم زنو بچه داره هم پیکان
کاش ی تار سبیلش تو سر تو بود😄
اونوقت تو اینجوری 😶 مات و مبهوت داشتی ب ادامه خوابت فکر میکردی😃😃😃😃😃
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو همون لحظه بود ک مامانت میگه پویان پویان بیدار شو
داری خواب چیو میبینی اینقد دم از سبیل و ابرو میزنی😆😆😆
یهویی گیج و منگ از خواب میپری و میگی پ زنم؟
ماشینم؟
احمد؟
پیکانش؟
مامانت با دسته جارو میزنه بهت میگه پاشو بینم مرد گنده
پاشو برو دوتا سنگک بخر
همسنای تو زنو بچه دارن و کله سحر پامیشن میرن دنبال کارو بارشون
تو تویه خواب زنو بچه داری؟
آبرومو تو محل بردی😄😄😄
این احمد کیه؟
رفیقته؟
از اسمش معلومه آدم درستو حسابیه😅
حتمن هست ک هم زنو بچه داره هم پیکان
کاش ی تار سبیلش تو سر تو بود😄
اونوقت تو اینجوری 😶 مات و مبهوت داشتی ب ادامه خوابت فکر میکردی😃😃😃😃😃
قشنگ بود خوشم اومد خخخ
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی بیاد اسپم کنیم شاید حالم خوب شد
هلو ، تا منو نکش که آروم نمیش !!

:w05:
 
آخرین ویرایش:

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چقدر به انتقالیم امیدوار بودم حیف درست نشد ، ان شاء الله صلاحش و حکمتش دست خداوند باشه .
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ب اینکه واقعن چرا مشخص نکردم هدفامو ک کدومارو اولویت بذارم
اونقد خودمو درگیر مسائل بی اهمیت کردم ک انگاری آب منو برده
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چرا ؟
 

*M.A*

کاربر بیش فعال
هرچی بیشتر به خودم فکر میکنم بیشتر باور و پذیرشش واسم سخت میشه
گاهی حتی باور کردن خودتم، چیزی که الانت هستی و بهش تبدیل شدی واست سخت و غیر ممکنه و درد داره.
درد داره تبدیل شدن به اون چیزی که هرگز دلت نمی خواست بشی و جبر روزگار و آدماش دو دستی هلت دادند به همون سمت.
به خودم میگم شاید این خوده من بودم که این اجازه رو دادم شایدم سرنوشت بوده..

نمیدونم ،و این خیلی آزارم میده
 

Similar threads

بالا