sungif-az7
عضو جدید
همه اشتباه ميكنند....كوروش كبير هم اشتباه كرد.....
اشتباه کوروش کبیرباعث مرگ وزیر اعظم ایران زمین و 75000 ایرانی مظلوم و خوشحالی قوم یهودشد...
داستان استر و مردخای دو یهودی مخفی و نفوذی به دربار هخامنشی ، قدرت و کارایی این شگرد را به طور کامل و واضح بیان میکند.
آن گونه که در کتاب استر بیان شد، مردخای یهودی پس از ورود و نفوذ به دربار خشایارشاه هخامنشی، هدسه یا همان استر دختر برادرزاده خود را با ترفندی زیرکانه وارد دربار میکند، تا جایی که او با دلفریبی،مقام ملکه را از آت خود میکند.
استر و مردخای نفوذ خود را گسترش میدهند و سرانجام توطئه سهمناکی بر علیه هامان( وزیر اعظم دربار) هخامنشی و خانواده اش ترتیب میدهند و او را به اتهام دروغین ضدیئت با یهوددر شوش پایتخت دولت هخامنشی به طرز فجیهی به قتل میرسانند.
ملکه استر و مردخای به این جنایت بسنده نکرده و در پایان همان روز 75 هزار ایرانی بیگناه و بی دفاع را به اتهام دروغین ضدیت با یهودبه طرز فجیهی قتل عام میکنند. این دو یهودی که در دربار دولت هخامنشی اهرم های قدرت را در دست گرفتن و با مهر شاهانه به تمامی یهودیان در ایران پیام فرستادن که به مناسبت این قتل عام .این روز را به عنوان عید جشن بگیرند. و نام این روز را عید پوریم (پوریم یکی از عید های پایان ناپذیر یهودی هاست. به طوری که در دیدگاه تلمود درباره اهمیت دو عید به نامهای{حنوکنکا و پوریم در مورد اعیاد دیگر و مهم پسپ ،سوکوت ، روش هشانا}در این باره خلاصه میشود.((اگر تمام اعیاد یهودی منسوخ شوند، حنوکا وپوریم هرگز نباید لغو شود.))!!! نامیده و به صورت یکی از اعیاد رسمی در تقویم اعیاد رسمی یهودثبت شود.
بر اساس این واقعه همه ساله روزهای 15-14 ماه آدر به عنوان عید اما نه بنام کشتار خونین مردم بی دفاع ایران بلکه به نام رهایی از دست دشمنان( ایرانی) جشن و پای کوبی میکنند.
در كتب یهودآمده است که: استر ومردخای نزد خشایار آمدند و او انگشتر خود را به آنها داد و گفت من دستور دادم که هامان را بدار بیاویزند ... و انگشتر خود را به مردخای داد و به نام پادشاه هر پیامی یا درخواستی را به نفع یهودیان بنویسد...
بدین ترتیب مردخای یهودی با مهر و نام خشایار شاه فرمانی صادر کرد مبنی بر آماده شدن یهودیان در 127 ولایت ایران در هند تا حبشه که در این فرمان به یهودیان یادآور شد.((خود را برای گرفتن انقام از دشمنان خود[ایرانی ها]آماده کنید)) [کتاب مقدس (عهد عتیق) کتاب استر باب 8]
تمامی حاکمان و استانداران، مقامات مملکتی ازترس مردخای به یهودی ها کمک میکردند، زیرا مردخای از شخصیت مهم دربار بود.
یهودیان در شوش که پایتخت[!] بود 500 نفر را از دم تیغ گذراند. که پسر هامان (پسر وزیر اعظم کشته شده هخامنشی) در بین آنها بود... .
نکته جالب اینجاست.....
آمار کشته شدگان به دشت پادشاه رسید و استر را احضار کرد و به او گفت:
یهودیان تنها در پایتخت 500 نفر را کشتن که ده پسر هامان در بین آنها بوده است... آیا در خواستی داری؟ [...] استر گفت: پادشاه اگر صلاح بدانند به یهودهای پایتخت اجازه دهید کاری که امروز کرده اند ،
فردا هم ادامه دهند...[!] (...) سپس یهودیان روز بعد جمع شدند و 300 نفر دیگر را کشتند...
بقیه یهودیان در سراسر کشور پهناور ایران جمع شدند و در طی دو روز 75000 نفر از ایرانی ها را کشتند. و از خود در مقابل زنان و کودکان بیگناه دفاع کردند[!] و در چهاردهم (( ادار )) پیروزی خود را جشن گرفتن اما یهودیان پایتخت در روز پانزدهم جشن گرفتن زیرا در روزهای سیزدهم و چهاردهم در حال کشتن مردم ایران بودند... یهودیان در آ موقع از سال ادعا میکنند در اوج مظلومیت قرار داشتند و در معرض احتمالا آزار و اذیت قرار داشتن در صورتی که به استناد منابع یهودی و تاریخی در آن زمان نفوذ و قدرتی برابر امپراتوری ایران در خود ایران داشتن، به قول لویز مارشالکو نویسنده مجاری تبار، امروز فرزندان مردخای و استر هنوز شیرینی های کیک خود را با شیر یهودا تزیین میکنند و در روز چهاردهم ماه آدار عبری مست میشوند تا در شور و وجد حاصل از ارضای حس انتقام جوی خویش سرخوش باشند. چرا که باید حس شیرین یک قتل عام بزرگ را در کمال سر خوشی زنده نگه داشت.
نكته:13 و 14 و 15 همان روزهاي فروردين ماه هر سال ميباشد.....
داستان استر و مردخای دو یهودی مخفی و نفوذی به دربار هخامنشی ، قدرت و کارایی این شگرد را به طور کامل و واضح بیان میکند.
آن گونه که در کتاب استر بیان شد، مردخای یهودی پس از ورود و نفوذ به دربار خشایارشاه هخامنشی، هدسه یا همان استر دختر برادرزاده خود را با ترفندی زیرکانه وارد دربار میکند، تا جایی که او با دلفریبی،مقام ملکه را از آت خود میکند.
استر و مردخای نفوذ خود را گسترش میدهند و سرانجام توطئه سهمناکی بر علیه هامان( وزیر اعظم دربار) هخامنشی و خانواده اش ترتیب میدهند و او را به اتهام دروغین ضدیئت با یهوددر شوش پایتخت دولت هخامنشی به طرز فجیهی به قتل میرسانند.
ملکه استر و مردخای به این جنایت بسنده نکرده و در پایان همان روز 75 هزار ایرانی بیگناه و بی دفاع را به اتهام دروغین ضدیت با یهودبه طرز فجیهی قتل عام میکنند. این دو یهودی که در دربار دولت هخامنشی اهرم های قدرت را در دست گرفتن و با مهر شاهانه به تمامی یهودیان در ایران پیام فرستادن که به مناسبت این قتل عام .این روز را به عنوان عید جشن بگیرند. و نام این روز را عید پوریم (پوریم یکی از عید های پایان ناپذیر یهودی هاست. به طوری که در دیدگاه تلمود درباره اهمیت دو عید به نامهای{حنوکنکا و پوریم در مورد اعیاد دیگر و مهم پسپ ،سوکوت ، روش هشانا}در این باره خلاصه میشود.((اگر تمام اعیاد یهودی منسوخ شوند، حنوکا وپوریم هرگز نباید لغو شود.))!!! نامیده و به صورت یکی از اعیاد رسمی در تقویم اعیاد رسمی یهودثبت شود.
بر اساس این واقعه همه ساله روزهای 15-14 ماه آدر به عنوان عید اما نه بنام کشتار خونین مردم بی دفاع ایران بلکه به نام رهایی از دست دشمنان( ایرانی) جشن و پای کوبی میکنند.
در كتب یهودآمده است که: استر ومردخای نزد خشایار آمدند و او انگشتر خود را به آنها داد و گفت من دستور دادم که هامان را بدار بیاویزند ... و انگشتر خود را به مردخای داد و به نام پادشاه هر پیامی یا درخواستی را به نفع یهودیان بنویسد...
بدین ترتیب مردخای یهودی با مهر و نام خشایار شاه فرمانی صادر کرد مبنی بر آماده شدن یهودیان در 127 ولایت ایران در هند تا حبشه که در این فرمان به یهودیان یادآور شد.((خود را برای گرفتن انقام از دشمنان خود[ایرانی ها]آماده کنید)) [کتاب مقدس (عهد عتیق) کتاب استر باب 8]
تمامی حاکمان و استانداران، مقامات مملکتی ازترس مردخای به یهودی ها کمک میکردند، زیرا مردخای از شخصیت مهم دربار بود.
یهودیان در شوش که پایتخت[!] بود 500 نفر را از دم تیغ گذراند. که پسر هامان (پسر وزیر اعظم کشته شده هخامنشی) در بین آنها بود... .
نکته جالب اینجاست.....
آمار کشته شدگان به دشت پادشاه رسید و استر را احضار کرد و به او گفت:
یهودیان تنها در پایتخت 500 نفر را کشتن که ده پسر هامان در بین آنها بوده است... آیا در خواستی داری؟ [...] استر گفت: پادشاه اگر صلاح بدانند به یهودهای پایتخت اجازه دهید کاری که امروز کرده اند ،
فردا هم ادامه دهند...[!] (...) سپس یهودیان روز بعد جمع شدند و 300 نفر دیگر را کشتند...
بقیه یهودیان در سراسر کشور پهناور ایران جمع شدند و در طی دو روز 75000 نفر از ایرانی ها را کشتند. و از خود در مقابل زنان و کودکان بیگناه دفاع کردند[!] و در چهاردهم (( ادار )) پیروزی خود را جشن گرفتن اما یهودیان پایتخت در روز پانزدهم جشن گرفتن زیرا در روزهای سیزدهم و چهاردهم در حال کشتن مردم ایران بودند... یهودیان در آ موقع از سال ادعا میکنند در اوج مظلومیت قرار داشتند و در معرض احتمالا آزار و اذیت قرار داشتن در صورتی که به استناد منابع یهودی و تاریخی در آن زمان نفوذ و قدرتی برابر امپراتوری ایران در خود ایران داشتن، به قول لویز مارشالکو نویسنده مجاری تبار، امروز فرزندان مردخای و استر هنوز شیرینی های کیک خود را با شیر یهودا تزیین میکنند و در روز چهاردهم ماه آدار عبری مست میشوند تا در شور و وجد حاصل از ارضای حس انتقام جوی خویش سرخوش باشند. چرا که باید حس شیرین یک قتل عام بزرگ را در کمال سر خوشی زنده نگه داشت.
نكته:13 و 14 و 15 همان روزهاي فروردين ماه هر سال ميباشد.....