هر کی سوتی داده تعریف کنه!

chik.chik.jhik

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیشب سپرده بودم مامانم زنگ بزنه صبح زود بیدارم کنه درس بخونم کلی هم سفارش کرده بودم تا مطمئن نشدی دست و صورتم رو با آب یخ نشستم و خواب از سرم نپریده دست برنداری!
خلاصه ساعت7مامانم زنگ زده بیدارم کرده, نیم ساعت نشده بود که به مرحله ی آلبالو گیلاس رسیدم....:confused: دفتر و کتاب رو بستم گذاشتم کنار گرفتم خوابیدم...:w47: یهو تلفن زنگ خورد هول شدم سریع جواب دادم فکر میکردم چند ساعت بوده که خواب بودم، مامانم پشت خط بود:
-بیداری دیگه؟
-بله مامان داشتم درس میخوندم:book:
-چند ساعت خوندی از صبح؟
-کم مونده 4ساعت بشه!!!:w10:
-از ساعت 7 تا 8:30 میشه 1ساعت و نیم ها!!!
من:wallbash:
مامانم:w39:
 

ghxzy

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
رفته بودیم خونه دختر عمه ام به بابام گفتم شارژر داری؟گفت من ندارم ولی این هپلی داره(اشاره به پسر عمه ام)
من گفتم هپلی شارژرتو میدی؟
پسر عمه ام:surprised:
من:D:redface:
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قبل از عید رفته بودیم عروسی یکی از آشناهای دور! نشسته بودم روی صندلی، بی خیال برای خودم میوه پوست می گرفتم که یهو دیدم عروس و داماد با فیلمبردار بالای سرم ایستادن و به مامان خوش آمد می گفتن. منم یه لحظه هول شدم:D

به جای اینکه بگم خوشبخت بشین و مبارک باشه یا هر چیزی مثل اینا، گفتم خیلی خوش آمدین


با صدای آروم گفته بودم. کسی نشنید ولی بعدش برای بقیه تعریف کردیم و خودم ترکیده بودم ازخنده
 

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
قبل از عید رفته بودیم عروسی یکی از آشناهای دور! نشسته بودم روی صندلی، بی خیال برای خودم میوه پوست می گرفتم که یهو دیدم عروس و داماد با فیلمبردار بالای سرم ایستادن و به مامان خوش آمد می گفتن. منم یه لحظه هول شدم:D

به جای اینکه بگم خوشبخت بشین و مبارک باشه یا هر چیزی مثل اینا، گفتم خیلی خوش آمدین


با صدای آروم گفته بودم. کسی نشنید ولی بعدش برای بقیه تعریف کردیم و خودم ترکیده بودم ازخنده
وقتی دستیار گرام سوتی میدهد:دی
 

آیداجون

عضو جدید
يكي از دختراي کلاسمون هميشه با تاخير مياد سرِ كلاس ، عاغا باز دير اومد اُستاد گفت تو چرا هميشه دير.......؟دوسش گفت استادگوشیشوگم کرده... استاد گفت ععه خوبزنگ ببین کجاس بعدیهومن نگذاشتم نه برداشتم گفتم توWCگم کرده من:sweatdrop: دوستم:w39:استاد :weirdsmiley:بقیه:d
 

sare_r

عضو جدید
داشتیم میزدیم تو سر و کله ی هم، خواست بهم لگد بزنه، داد زدم نزن به هَــــــــــــــــــم.
همونجا جفتمون از خنده مردیم.

نزن به هَم = نزن به من.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب ی سوتی از مامانم

توی ایام عید خونه دختر خالم رو دزد میزنه بعد از مدتی به خونشون دزدگیر نصب میکنن

دیشب مامان فهمید که اینا چکار کردن

اومد بگه نوش دارو پس از مرگ سهراب

گفت بعد از مرگ سهراب داروی بیهوشی

این من:w15::w15::w15:

این مامان:d:d
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینم ی سوتی از ابجیم

داشت برای من از روی ی سایت میخوند که مردی براثر مشروبات الکی اوور دوز کرده است

بجای این که بگه اوور دوز

گفت براثر مشروبات الکی اور, دوز کرده است

این من

این ابجی من
 

آیداجون

عضو جدید
دوسه بارکه اینجازلزله اومدمن همش توهم ورداشته بودهراتفاقی میافتادفک میکردم داره زلزله میادم چندروزپیش داداشم رفت پارکینگ ماشینشوروشن کنه بعدمنم فک کردم داره زلزله میادیهوپریدم جلودرگفتم وای زلــــــــــــــــزله
من:weirdsmiley:
داداشم:surprised:
بقیه:D
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اخییییییییییییی من سوتی چی بگم از کجا بدم ندارم که بدم دلتون اب
 

آیداجون

عضو جدید
یه بارسرجلسه امتحان میخواسیم تقلب کنیم بعددوسم هی منوصدامیزد منم محلش نمیدادم برگشتم یه کاغذدادبهم گفت اینوبده به پرستومنم عصبانی شدم گفتم چجوری گفت پرتش کن منم هی پرتش میکردم میافتدجلو پای خودم :w15:اثن ی وزی آخرسر محکم پرتش کردم افتادجلوپای استاد :w39::w06:
 
آخرین ویرایش:

Parisa R

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کارمند افغانی ما: طرف چشماش بور بود (منظورش چشم رنگی بود)
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
زنگ زدم دوستم گفتم چطوری میمون؟
گفت من بابای میمونم گوشی... رضا بیا دوستت؟ منو می گی...:cry:

گوشیم خونه جا مونده به مامانم زنگ زدم که خاموشش کنه

گفت: تازه زدمش به شارژ هرکی زنگ می زنه جواب می دم می خوام ببینم با کی در ارتباطی


خدا رو شکر GF ندارم:D
دمتون گرم
 

homeyra khaledi

عضو جدید
یادمه آزمایشگاه الک صنعتی داشتیم،همکلاسی پسرمون اومد تو سرش پایین بود و سلام داد!
من پرسیدم دنبال چیزی رو زمین میگردید؟!
خداوکیلی حواسم نبود از سر به زیریشون بوده!
من:confused:
پسره (همکلاسیم):surprised:
بقیه بچه ها:biggrin::biggrin:
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام.من نوید هستم الان 23 سالمه.حدود 4 سال پیش برای عروسی یکی از دوستان رفته بودیم تهران.خانواده عروس و داماد هم خیلی مذهبی بودن و خییییییییلی با حجاب! منم حسابی تیپ زده بودم!رفتیم تالار برای مراسم ولی من اشتباهی وارد تالار خانم ها شدم.آقا چشمتون روز بد نبینه همه زانا که با حجاب کامل تو مراسم نشسته بودن خوشکشون زده بود و داشتن منو تماشا می کردن همون لحظه می خواستم برگردم ولی در تالار گیر کرد و باز نشد و مجبور شدم همونجا بایستم.یکی از خانما یواشکی گفت چقدر این پسره خوشکله و همه زنا زدن زیر خنده و من سرخ شدم بعد یکی از خانم ها رفت و نوار گذاشت و گفت بابا پاشین برقصیم یه شب که هزار شب نمی شه آقا در یک آن همه خانما حجاباشونو برداشتنو شروع کردن به رقصیدن منو هم بردن بین خودشون.ولی از اونجایی که من ایمانم قوی بود با سرعت تمام دویدم به طرف پنجره و خودمو از پنجره انداختم تو حیاط.شیشه پنجره هم شکست و من خونین و مالی شدم!سرمو بالا آورم و دیدم همه فامیلامون اون بیرون ایستادن و برام دست وکف وهورا می کشن! من هم در همون تریپ خونی و خسته با یه چشم بسته و یکی باز برای همه دست تکون دادم.اونا به من لقب شوالیه جوان اردبیل رو دادن.بالاخره من از یک سوتی بزرگ سر بلند بیرون اومده بودم. متشکرم از وقتی که در اختیاار بنده قرار دادین!

این الان فانتزی بود؟
 
salam man kheyli sooti dadamo midam faghat moondam kodoomeshoono tarif konam:d
yerooz dashtam too taxi ba gooshi ba yeki az hamkaram sohbat mikardam bad dar heyne mokaleme kerayaro hesab kardam va dare taxiro ke bastam ye dafe na khoda gah ehsas kardam gooshim too jibam nist:D
doidam donbale taxi fekardam gooshim too mashin ja moonde
doostam oonvare khat goft chi shode goftam gooshimo bord
doostam az khande terekid :D:D:D:D:d
goft divane mage to ba man sohbat nemikoni
....................:D:D:D:d
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
salam man kheyli sooti dadamo midam faghat moondam kodoomeshoono tarif konam:d
yerooz dashtam too taxi ba gooshi ba yeki az hamkaram sohbat mikardam bad dar heyne mokaleme kerayaro hesab kardam va dare taxiro ke bastam ye dafe na khoda gah ehsas kardam gooshim too jibam nist:D
doidam donbale taxi fekardam gooshim too mashin ja moonde
doostam oonvare khat goft chi shode goftam gooshimo bord
doostam az khande terekid :D:D:D:D:d
goft divane mage to ba man sohbat nemikoni
....................:D:D:D:d

آخر سوتی بود... بازم بگو:w15::w15:
 
ye baram mashino az parkinge khoone avordam biroon bordam ye 2 ta khoone oon var tar park kardam
bad raftam dararo bastam va oomadam jolo dar savare mashin shodam havasam nabood ke mashino oonvar tar gozashtam chon ye 405 noghrei dashtam ooniam ke jolo dar bood ye 405 noghrei bood
hamin neshastam too mashin ye dafe poshtamo didam 3 ta khanoom neshaste boodan
doroogh nagam ta 100 sanie dashtim hamdigaro negah mikardim:D:D:D
man dg enghade khejalat keshidam ke nagoo:D:D:D:D
 

~Alchemist~

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ye baram mashino az parkinge khoone avordam biroon bordam ye 2 ta khoone oon var tar park kardam
bad raftam dararo bastam va oomadam jolo dar savare mashin shodam havasam nabood ke mashino oonvar tar gozashtam chon ye 405 noghrei dashtam ooniam ke jolo dar bood ye 405 noghrei bood
hamin neshastam too mashin ye dafe poshtamo didam 3 ta khanoom neshaste boodan
doroogh nagam ta 100 sanie dashtim hamdigaro negah mikardim:D:D:D
man dg enghade khejalat keshidam ke nagoo:D:D:D:D
یا خدااااااااااااااااااااااااا:w15::w15::w15::w15:

کار شوما از سوتی گذشته هاااااااااااااا
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
beza fekr konam:D:D:D
vaghan jaleb bood
?

آره بابا... خیلی باحالی

ye baram mashino az parkinge khoone avordam biroon bordam ye 2 ta khoone oon var tar park kardam
bad raftam dararo bastam va oomadam jolo dar savare mashin shodam havasam nabood ke mashino oonvar tar gozashtam chon ye 405 noghrei dashtam ooniam ke jolo dar bood ye 405 noghrei bood
hamin neshastam too mashin ye dafe poshtamo didam 3 ta khanoom neshaste boodan
doroogh nagam ta 100 sanie dashtim hamdigaro negah mikardim:D:D:D
man dg enghade khejalat keshidam ke nagoo:D:D:D:D

حتما یه دکتر برو تو... خیلی حالت بده:w15::w15::w15::w15:
 

TRON

کاربر فعال
رفته بودیم خونه دختر عمه ام به بابام گفتم شارژر داری؟گفت من ندارم ولی این هپلی داره(اشاره به پسر عمه ام)
من گفتم هپلی شارژرتو میدی؟
پسر عمه ام:surprised:
من:D:redface:

انقد دوس دارم بهم بگن هپل
:surprised:

:D
 

chik.chik.jhik

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیروز شماره ی یکی از دوستام رو کف دستم نوشته بودم که یادم باشه یه جایی بنویسم گم نشه(معمولا هم جایی مینویسم که دیگه هیچوقت پیدا نمیشه!)
شب رو مبل خوابم برده بود، خواهرم بیدارم کرده با تلو تلو تا اتاق بردتم،
خواهریِ ما از ایناس که معتقده تو دستت چیزی بنویسی خواب بد می بینی!
کف دستم رو دید، پرسید این چیه نوشتی؟
من به هوای خواب: شماره صفحه ی کتاب
خواهرم: صفحه ی کتابت با 936 شروع میشه؟!
خخخخ
خواب از کله م پرید بقرعان:biggrin:
 

Similar threads

بالا